فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
21 - 38
حوزههای تخصصی:
سامانه پرفشار سیبری یکی از عناصر سازنده گردش جوی مؤثر بر آب وهوای کشور ایران بویژه در فصل سرد سال است. در این تحقیق به مکان شکل گیری اولیه این سامانه و ویژگی های همدیدی آن پرداخته شده است. برای این منظور داده های جوی ترازهای زیرین وردسپهر برای سه ماه دسامبر تا فوریه از داده هایNCEP/NCAR برای یک دوره 22 ساله دریافت شد. سامانه های با ویژگی حرارتی جداسازی شد. سپس هسته مرکزی این سامانه برای تمام ماه ها به تفکیک روزانه تعیین و مختصات جغرافیایی آن ها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در اکثر قریب به اتفاق روزهای سه ماه دسامبر تا فوریه هسته اصلی پرفشار سیبری در ترازهای زیرین جو بر روی کوه های آلتای و سایان قرار دارد.این تحقیق همچنین نشان داد که در بیش از نیمی از روزهای هرماه پرفشار دارای دو هسته مرکزی بوده است. که در این حالت همواره هسته اصلی بر روی کوه های آلتای و هسته ثانوی بر روی ارتفاعات سایان قرار می گیرد. بنابراین برخلاف تصور هسته مرکزی پرفشار سیبری نه بر روی دشت های پست سیبری که بر روی ارتفاعات بلند کوه های آلتای و سایان تکوین پیدا می کنند. همچنین انطباق نقشه های هم دما و هم فشار و هم ارتفاع نیز نشان داد که هسته اصلی سرما در سه ماه سرد عموماً بر روی شمال یا شمال شرق صحرای سیبری قرار داشت. درصورتی که هسته اصلی پرفشار در بیشتر روزها بر روی این دو کوهستان مرتفع قرار داشت. بنابراین علاوه بر سرما عامل توپوگرافی (امتداد شمال غربی– جنوب شرقی) نقش بسیار مهمی در مکان شکل گیری هسته پرفشار دارد. بر اساس نتایج عموم تحقیقات انجام شده این پرفشار، بطور مستقیم یا غیر مستقیم، عامل سرماها و امواج سرد دوره سرد سال و همین طور امواج زودهنگام و دیرهنگام کشور می باشد.
تبیین عملکرد بهینه روش شناسی اثبات گرای عقلانی در مطالعات ژئوپلیتیک کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه علم و بویژه در علوم انسانی تعریف و روش شناخت مفاهیم و موضوعات مورد مطالعه می تواند مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه متفاوت و یا حتی متضاد داشته باشد. ژئوپلیتیک یکی از موضوعات علوم جغرافیایی می باشد که تفسیر آن در مکاتب مختلف روش شناسی از جمله اثبات گرایی و فرااثبات گرایی متفاوت می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات معتبر نظری کارکردهای بهینه احراز معرفت در ژئوپلیتیک در رویکرد اثبات گرای عقلانی ارائه گردد. رویکرد قیاسی از ضرورت شناخت علمی و تبیین «نظام های منسجمی» که بر روابط ژئوپلیتیک مسلط هستند سخن می گوید و شرط کاربردی بودن ژئوپلیتیک را جستجوی استنباطی و عقلانی امری « نظام مند» در میان پدیده های منفرد مورد مطالعه در مکان ها و مناطق مختلف می داند. مبتنی بر این چارچوب شناختی کل های ثابتی وجود دارد که بر مبنای آن می توان چرایی و چگونگی تحولات ژئوپلیتیک را تبیین و پیش بینی نمود. در عین حال عوامل متغیری همچون نوع نظام سیاسی نیز در مطالعات ژئوپلیتیک تأثیرگذار هستند که تعمیم گرایی از جزء به کل(استقراء) را منتفی می نماید. بدیهی است که تلفیق این دو ویژگی با انطباق با شرایط روابط بین الملل ابعاد مطالعات ژئوپلیتیک را به سوی روش شناختی اثبات گرای عقلانی سوق می دهد.
تحلیل رقابت پذیری گردشگری ایران با تاکید بر ادراک گردشگران؛ مورد مطالعه: گردشگران اروپایی ورودی به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
82 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه رقابت در گردشگری به یکی از مسائل مهم تبدیل شده است. از سوی دیگر، رقابت مقصد تا حد زیادی تحت تاثیر کیفیت تجربه گردشگر است. با این وجود مطالعات کمی رقابت پذیری را از منظر تقاضا بررسی نموده اند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تاثیر کیفیت تجربه بر ادراک گردشگر از رقابت پذیری مقصد است. در این راستا، از مدل ارائه شده توسط منگ (2006) اقتباس شده است. این مدل حاکی از آن است که کیفیت تجربه گردشگری در مراحل مختلف سفر بر ادراک رقابت پذیری گردشگران از مقصد تاثیر دارد. جامعه آماری پژوهش متشکل از گردشگران اروپایی است که از ایران بازدید نموده اند. به منظور تجزیه و تحلیل نتایج از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد میان کیفیت تجربه و رقابت پذیری ادراک شده رابطه معناداری وجود دارد و ادراک گردشگران از رقابت مقصد بطور مستقیم تحت تاثیر کیفیت تجربه گردشگری می باشد. علاوه بر این، به نظر می رسد سطح مشارکت گردشگران تنها با مرحله بعد از سفر ارتباط مثبت و معنی دار دارد.
بررسی سازوکار پدیده گرمباد در رشته کوه های البرز غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ا ین تحقیق جهت بررسی سازوکارگرمباد در رشته کوه های البرزغربی انجام شد. ابتدا داده های دمای روزانه، متوسط و بیشینه روزانه، رطوبت نسبی کمینه، متوسط و بیشینه روزانه، سمت و سرعت باد ساعتی دوره آماری (2010-2006) گردآوری شد. برای استخراج مجموع فراوانی وقوع فون، روزهای گرم با استفاده از شاخص بالدی استخراج و با در نظر گرفتن جهت باد نسبت به موقعیت ایستگاه ها و افزایش دما نسبت به روزهای قبل به عنوان روزهای همراه با وقوع فون شناسایی گردید. بعد از آن با استفاده داده های پایگاه NCEP/NCAR نقشه ترازهای مختلف جوی ترسیم شد. سپس موقعیت هسته های پرفشار و کم فشار های همجوار بر روی نقشه ها تعیین گردید. نتایج بیانگر آن است، ایستگاه ماسوله با فراوانی 41 روز و ایستگاه آستارا و بندر انزلی با 18 روز، بالاترین و پایین ترین رخداد های پدیده گرمباد را داشتند. بررسی های انجام شده بر روی نقشه های همدیدی 35 نمونه رخداد گرمباد نشان داد که در مجموع سه گروه از مراکز واچرخندی یا پرفشار در روز های درگیر پدیده فون بر الگوی همدیدی منطقه موثر هستند. گروه اول زبانه های پرفشار سیبری که هسته های آن با توجه به فصل و شرایط همدیدی در محدوده ای ببن دریاچه بایکال و بالخاش و شمال پاکستان استقرار دارند. هسته های کم فشار بر روی دریای مازندران قرار داشته و اختلاف فشار بین زبانه پرفشار دامنه های بیرونی البرز و پهنه دریایی مازندران سبب ایجاد شیو فشاری می گردد. در این الگو جریانات چرخندی با فرارفت رطوبتی دریای مازندران بر روی دامنه های غربی ارتفاعات البرز سبب ایجاد بارش و جریان گرم حاصل از گرمایش بادررو دامنه های رو به باد باعث افزایش دما می گردد. گروه دوم واچرخند عربستان می باشد که در این نمونه ها هسته های واچرخند بر روی جنوب غرب ایران مستقر می شوند. با گسترش شمال سوی زبانه پرفشار عربستان تا شمال غرب ایران و وجود کم فشار جنب قطبی در منطقه دریای خزر با تشدید شیو فشاری باعث گردیده جریانات با راستای جنوب غربی عمود بر ارتفاعات بوزند. جریانات غربی واچرخند عربستان در یک گردش واچرخندی رطوبت دریاهای گرم جنوبی را به شمال غرب ایران فرارفت می کنند. گروه سوم ترکیبی از واچرخندهای آفریقا، مهاجر ،پرفشار سیبری و زبانه های آن عامل ایجاد شیو حرارتی و فشاری بر روی منطقه مطالعاتی و غرب ارتفاعات البرز می شوند. و زمینه شکل گیری پدیده گرمباد را فراهم می کنند.
ارزیابی تناسب اراضی منطقه مرنجاب جهت احداث دهکده گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
169 - 189
حوزههای تخصصی:
گستردگی اکوسیستم های بیابانی در ایران و عدم بارورسازی کامل آنها در بخش های مختلف اقتصادی، توجه به راهبردهای مدیریتی منطبق بر توسعه پایدار محیط را الزامی کرده است. در این خصوص توسعه صنعت اکوتوریسم در مناطق بیابانی می تواند به عنوان راهکار مدیریتی مناسب و همسو با محیط زیست و همچنین سیاست جایگزین مقابله با تخریب اراضی، ابتقای اکوسیستم و بهره گیری بهینه از طبیعت مطرح باشد. از این رو پژوهش حاضر به ارزیابی سناریوی تناسب اراضی منطقه مرنجاب برای احداث دهکده گردشگری پرداخته است. پارامترهای مدل مکان یابی دهکده گردشگری شامل پنج معیار اصلی جاذبه های گردشگری، دسترسی و خدمات، سیمای سرزمین، حفاظت از منابع طبیعی و مخاطرات می باشد. به منظور تعیین امتیاز هریک از معیارها از مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. با اعمال امتیازات حاصل از مدل به لایه های رقومی معیارها، نقشه های وزن دار آنها بدست آمد. نهایتاً تلفیق تمامی لایه های وزن دار، منجر به تهیه لایه موزون تناسب ارضی گردید که برای تعیین مکانی پهنه ها، دامنه امتیازات آن براساس شکست های طبیعی به پنج اولویت طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که معیارهای جاذبه های گردشگری و مخاطرات به ترتیب با وزن 4064/0 و 0429/0 بالاترین و پایین ترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. همچنین طبق نقشه نهایی تناسب ارضی، 49503 هکتار از سطح منطقه مرنجاب تحت عنوان اولویت نخست جهت تخصیص به دهکده گردشگری بسیارمناسب می باشد. این پهنه انطباق مکانی با محدوده اطراف کاروانسرای مرنجاب، نواحی جنوبی دریاچه نمک و قسمت های شمالی ریگ بلند دارد که وجود جاذبه های گردشگری، دسترسی به راه های ارتباطی و مراکز اقامتی و همچنین اهمیت بسیار زیاد آنها در سناریوی مکان یابی دهکده گردشگری این همسویگی را توجیح می کند.
ارائه یک سامانه پشتیبان تصمیم مبتنی بر GIS برای مکان یابی اقدامات حفاظت آب وخاک (مطالعه موردی: حوزه آبخیز کاخک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
10.22067/geo.v7i2.66301
حوزههای تخصصی:
تعیین و اولویت بندی مناطق مناسب جهت اجرای اقدامات حفاظت آب وخاک از تصمیمات مهم در پروژه های آبخیزداری است که نیاز به تحلیل اطلاعات مکانی حوضه و انطباق آن با استاندارد های اقدامات است. احداث تراس و بانکت از جمله اقدامات حفاظت آب وخاک می باشد که سابقه طولانی در کشور دارد. این تحقیق با هدف ارائه یک سیستم پشتیبان تصمیم مبتنی بر GIS به منظور تعیین مکان مناسب احداث تراس و بانکت بندی و اولویت بندی آن، در حوزه کاخک استان خراسان رضوی انجام شد. بدین منظور معیارهای لازم شامل شیب، بارندگی، رواناب، بافت خاک، عمق خاک، کاربری اراضی و فاصله از الگوی زهکشی از منابع مختلف گردآوری شد و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی اهمیت نسبی هر معیار و طبقات هر معیار تعیین گردید. با اعمال وزن های نهایی در نقشه های معیارها در سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه تناسب حوضه برای هر اقدام تعیین شد. نتایج نشان داد که 4 و 7 درصد از سطح حوزه به ترتیب بسیار مناسب و مناسب برای احداث تراس است و 5 و 14 درصد به ترتیب بسیار مناسب و مناسب برای احداث بانکت است. مقایسه وسعت عملیات اجرا شده با نتایج تحقیق نشان داد که 59 درصد بانکت ها و 8/21 تراس های اجرا شده در حوضه در طبقات بسیار مناسب و مناسب واقع شده است. سیستم حاضر می تواند در تصمیم گیری بهتر مدیران آبخیز و دست اندرکاران حفاظت آب وخاک مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر دستگاه های سیار روغن کشی زیتون بر توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
29 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر دستگاه های سیار روغن کشی زیتون بر توسعه روستایی در استان های زیتون خیز کشور بود. جامعه آماری پژوهش را 5250 کشاورز زیتون کار تشکیل می دادند که با استفاده از رابطه کوکران، تعداد نمونه ها 192 نفر برآورد شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، داده های مورد نیاز جمع آوری شد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای است که روایی آن با کسب نظرات اساتید و صاحب نظران در حوزه کشاورزی به دست آمد و پایایی آن نیز با انجام آزمون مقدماتی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. یافته های تحقیق نشان داد که سطح توسعه روستایی در روستاهای دارای دستگاه سیار روغن کشی زیتون از سطح آن در روستاهای فاقد این دستگاه بالاتر است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون ترتیبی نشان داد که متغیر مستقل به کارگیری دستگاه سیار روغن کشی زیتون بر توسعه اقتصادی و توسعه اجتماعی فرهنگی روستاها تأثیرگذار است.
پایش روند تغییرات ارتفاعی سطح زمین در شهرکرمان و تعیین مناطق پرخطر با استفاده از تصاویر راداری ASAR و SENTINEL 1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات ارتفاعی رخداده در سطح زمین که غالباً به صورت فرونشست و گاهی بالاآمدگی ظاهر می شود، به عنوان یک مخاطره خاموش ولی جدی در محدوده شهر ها به حساب می آید، که می تواند به مرورزمان صدمات جدی به تأسیسات شهری وارد سازد. به دلیل تغییرات رخداده در سطح آب های زیرزمینی شهر کرمان، پدیده فرونشست و بالاآمدگی با شدت زیادی در این محدوده وجود دارد که می تواند خسارات جبران ناپذیری به شهر وارد نماید و هدف تحقیق پایش این تغییرات است. در این تحقیق سعی شده است که با استفاده از تکنیک تداخل سنجی تصاویر راداری میزان تغییرات ارتفاعی رخداده در محدوده شهر کرمان بررسی و نحوه تغییرات مکانی آن در طول 14 سال اخیر مورد پایش قرار گیرد. در این راستا از 6 تصویر از سنجنده ASAR و 2 تصویر از سنجنده SENTINEL1 مربوط به چهار دوره زمانی، استفاده شد و با انجام تکنیک تداخل سنجی، چهار تداخل نگاشت از محدوده مورد مطالعه تهیه گردید. با مطالعه تداخل نگاشت ها، نرخ و دامنه فرونشست و بالاآمدگی استخراج گردید. بر این اساس حداکثر نرخ فرونشست و بالاآمدگی در چهار دوره زمانی مربوط به سال های 1386 - 1383، 1389- 1386، 1391-1389و 1396-1393، به ترتیب 3/7، 6/7، 9 و 6/10 سانتیمتر در سال فرونشست و 6، 6/6، 5 و 6/4 سانتیمتر در سال بالاآمدگی بوده است. استخراج عرصه در معرض مخاطره نشان داد از مجموع مساحت محدوده در حدود 43 درصد در پهنه های پرخطر تا نسبتاً پرخطر قرار دارد. شواهد میدانی نشان می دهد که علاوه بر محدوده های فرونشستی، در مناطق با نرخ تورم و بالاآمدگی زیاد نیز آثار و شواهد خسارات به ساختمان ها به وضوح دیده می شود. نقشه های جابجایی ایجاد شده نشان می دهد که سطح زمین در شهر کرمان از سال 1383 تاکنون دچار یک روند فرونشست فزاینده ای شده است به طوری که علاوه بر افزایش نرخ فرونشست، محدوده های بیشتری از شهر درگیر آن شده است.
تحلیل نقش تنوع معیشتی در تحولات مسکن معیشت محور در نواحی روستایی مطالعه موردی: دهستان معجزات شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن از دیرباز به عنوان مهم ترین و اصلی ترین نیازهای زندگی بشر و عنصر کالبدی فضا با ماهیّت معیشتی می باشدکه تحت تأثیر عوامل مختلف همواره در حال تحوّل بوده که این تحوّلات بر روی مؤلّفه های مسکن معیشت محور مؤثّر بوده است. در تحقیق حاضر به تحلیل مؤلّفه های مسکن معیشت محور و نقش تنوّع معیشتی در تحوّلات مسکن معیشت محور آن پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه)، روش تجزیه وتحلیل اطّلاعات به صورت توصیفی (میانگین) و استنباطی (تحلیل تشخیصی و آماره لاندای ویلکز، مدل رگرسیون لجستیک) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی روستاهای دهستان معجزات استان زنجان است. با استفاده از فرمول کوکران 273 خانوار در 5 روستا نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری در سطح روستاها جهت انتخاب خانوارها به صورت تصادفی ساده است. برای سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر آن 76/0 درصد به دست آمد.نتایج نشان می دهد 53/35 درصد خانوارها دارای مسکن معیشت محور و 46/64 درصد فاقد مسکن معیشت محور می باشند؛همچنین در هر سه بعد، خانوارهای دارای مسکن معیشت محور دارای میانگین بالاتری (76/2 درصد) نسبت به خانوارهایفاقد مسکن معیشت محور با میانگین (24/2 درصد) هستند. بر همین اساس بیش ترین تفاوت میانگین در بعد اقتصادی می باشد. در نهایت، آماره لاندای ویلکز برایبررسیتفاوتمیان خانوارهای دارای مسکن معیشت محور و فاقد مسکن معیشت محور از نظر ابعاد تنوّع معیشتی نشان می دهد وضعیّت تنوّع معیشتی خانوارهاازهممتفاوت استو ابعاددرآمد (737/0)،اشتغال (726/0) ودارایی (491/0) به ترتیب بیش ترین نقش را در تمیز خانوارهای دارای مسکن معیشت محور و فاقد مسکن معیشت محور ایفامی کنند.
تعیین اولویت کشورهای اسلامی در راستای اهداف دیپلماسی شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان امروز، جهان شبکه ای است که شهرها برای بهره مندی از فرصت های جهانی و نیز برآوردن نیازهای شهری خود، نیازمند همکاری و رقابت هستند. همان گونه که جهانی شدن، دستور کار کشورها را به یکدیگر نزدیک ساخته، و کشورها در تراز ملی با هم وارد تعاملاتی با دستور کارهایی مشترک می شوند، در تراز شهری نیز، شهرها با توجه به داشته ها و نیز نیازهایشان پای در تعاملات با دیگر شهرها می گذارند. دیپلماسی شهری می تواند بسان ابزاری مدیریتی، جهت حضور بین المللی شهرها به کارگرفته شود. از این رو، بنا نهادن دیپلماسی شهری بر پایه داشته های هر شهر، امکان موفقیت و بهره وری آن را بسیار افزایش می دهد. با توجه به موقعیت شهر مشهد، کشورهای اسلامی یکی از اهداف عمده برای برقراری یا ایجاد پیوندهای دیپلماسی شهری می باشند. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که تقویت دیپلماسی شهری در مشهد، مستلزم ارتباط با کدام کشورهای اسلامی است و چه معیارهایی در این زمینه قابل طرح است. بدین منظور با استفاده از منابع کتابخانه ای، آمار و اطلاعات رسمی و سازمانی، گزارش های معتبر جهانی و انجام20 مصاحبه با متخصصین و مسئولان مرتبط، اقدام به جمع آوری اطلاعات گردیده است. برای اولویت بندی شهرها و کشورهای اسلامی از چهار سنجه ی: منطقه جغرافیایی، پیشینه تاریخی و اشتراکات فرهنگی، میزان روابط تجاری، و سطح روابط سیاسی میان ایران و کشورهای اسلامی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که 10 کشور اول برای اهداف دیپلماسی شهری مشهد به ترتیب عبارت است از: آذربایجان، عراق، هند، افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه، عمان، قرقیزستان و قزاقستان.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های توسعه گردشگری کودک از منظر ویژگی های فرهنگی، زیرساختی و ظاهری مقصد (موردمطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
97 - 112
حوزههای تخصصی:
تاکنون در حدود 330 نوع گردشگری شناسایی شده است که هرکدام خواسته های گروه متفاوتی از افراد را موردتوجه قرار می دهد. کودکان به عنوان اعضای حمایت پذیر جامعه دارای نیازها و انتظارات منحصر به فردی هستند و توجه به شکوفاسازی استعدادها و آموزش صحیح آن ها از الزامات توسعه است. گردشگری کودک به در نظر گرفتن خواسته های این گروه از جامعه و ایجاد تجربه مطلوب برای آن ها در سفر می پردازد. بنابراین لازم است تا با شناخت صحیح ویژگی ها و تنوع نیازهای آن ها برنامه ریزی مناسب و متناسبی در توسعه توانمندی های مقصد صورت پذیرد. پژوهش حاضر با هدف شناخت مؤلفه های توسعه گردشگری کودک از منظر فرهنگی، زیرساختی و ظاهری مقصد انجام شده است. به این منظور پس از شناخت شاخص های اثرگذار بر گردشگری کودک و نیازهای آن ها از ادبیات پژوهش، پیمایشی میان نمونه منتخب از گردشگران شهر یزد انجام شده است. تحلیل داده های گردآوری شده با روش تحلیل عاملی اکتشافی منجر به شناسایی 5 مؤلفه اصلی در توسعه گردشگری کودک شد. سپس با اجرای مدل ساختاری از مؤلفه های با روش تحلیل عاملی تائیدی اعتبار متغیرهای استخراج شده مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد ویژگی های بصری و ظاهری مقصد با 583/14 درصد واریانس تبیین شده مهم ترین عامل در توسعه گردشگری کودک بوده و به ترتیب ویژگی های اجتماعی-فرهنگی، امکانات و فنّاوری، رویدادهای اجتماعی، و زیرساخت ها و امکانات فیزیکی، به دنبال آن قرار می گیرند.
نقش تعاونی های تولید در توسعه روستایی با تأکید بر ابعاد کیفیت زندگی: مطالعه موردی دهستان رحمت بخش سیدان، شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
145 - 167
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، با رویکرد توصیفی تحلیلی، به بررسی و تحلیل نقش تعاونی های تولید در توسعه روستایی با تأکید بر کیفیت زندگی پرداخته شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه سرپرستان خانوار روستایی عضو تعاونی تولید دهستان رحمت بخش سیدان بود. حجم جامعه نمونه از طریق رابطه کوکران 274 نفر به دست آمد. برای آزمون فرضیات، از روش های کولموگروف- اسمیرنف، آزمون تی با دو نمونه مستقل و آزمون من ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد که به جز بعد محیطی در سایر ابعاد مورد بررسی (اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی) تفاوت معنی دار بین دو گروه عضو و غیرعضو تعاونی تولید وجود دارد، و نقش تعاونی ها در بهبود کیفیت زندگی روستاییان مفید و مؤثر است.
بررسی خشکسالی هیدرولوژیک و آثار آن بر کشاورزی منطقه لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده خشکسالی ازجمله مخاطرات محیطی است که از دیرباز درخور توجه انسان بوده و از قرن 20، با نگاه علمی به آن توجه ویژه ای شده است. این پدیده اقلیمی از نظر ویژگی های خزنده بودن، مداوم بودن، آثار تدریجی، اجتناب ناپذیری و... از سایر پدیده ها و مخاطرات طبیعی متفاوت است. موقعیت جغرافیایی کشور ایران روی کمربند خشک کره زمین و به ویژه موقعیت منطقه مطالعه شده، شرایط را برای وقوع این پدیده مهیا کرده است. پژوهش حاضر با استفاده از شاخص ذخیره آب سطحی به بررسی و آشکارسازی خشکسالی هیدرولوژیک در سطح دشت لنجان می پردازد و آثار این پدیده را بر بخش کشاورزی ارزیابی می کند. روش تجزیه و تحلیل داده ها از نوع تحلیل روابط آماری است. نتایج نشان می دهند که در دوره مطالعه شده (1380 تا 1391)، شرایط خشکسالی با 42 درصد، بیشترین احتمال وقوع را دارد. نتایج محاسبه شاخص SWSI برای آشکارسازی خشکسالی نیز نشان می دهند که تنها دو سال نرمال در دوره زمانی بررسی شده وجود داشته است و سایر سال ها دارای شرایط خشکسالی هیدرولوژیک بوده اند. نتایج آزمون من - کندال در روندیابی تغییرات محصولات کشاورزی نیز روند افزایشی میزان تولید و سطح زیرکشت محصولات باغی منطقه و روند کاهشی میزان عملکرد آن ها را نشان می دهند. همچنین تولید، سطح زیرکشت و عملکرد محصولات زراعی منطقه روند کاهشی دارند. در میان محصولات زراعی، تنها میزان تولید و سطح زیرکشت برنج روند افزایشی دارد.
آشکار سازی تاثیر کاربری اراضی درتغییر پذیری زمانی مکانی سالانه ارتفاع لایه مرزی(مطالعه موردی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لایه مرزی جو بخشی از جو است که مستقیماً تحت تأثیر شرایط سطحی است و به واداشت های سطحی در کوتاه مدت پاسخ می دهد. هدف از این مطالعه بررسی نقش تغییرات توسعه شهری کرمانشاه بر ارتفاع لایه مرزی می باشد. در این راستا داده های مربوط به ارتفاع لایه مرزی از پایگاه داده میان برد اروپایی برای دوره آماری 1990 تا 2015 اخذ گردید. داده های مربوط به کاربری شهری از تصاویر چند زمانه لندست( ETM ، TM و OLI ) نیز طی دوره آماری 1990 تا 2015 اخذ شد. برای تحلیل ارتباط داده های مذکور، از تحلیل همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 95/0درصد ( P_value=0/05 ) استفاده گردید. در نهایت به ارزیابی تأثیر میزان توسعه شهری در ارتفاع لایه مرزی در دو دوره گرم و سرد سال پرداخته شد. نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که طی دوره آماری مورد بررسی یعنی از سال1990 تا 2015 رشد شهر از 41 کیلومتر مربع بوده در سال 1990 به 71 کیلومتر مربع در سال 2015 رسیده است و رشد دو برابری را نشان داده است. نتایح تحلیل همبستگی نشان داد تاثیر میکرو اقلیمی گسترش کاربری شهری، بر تغییرات لایه مرزی در زمستان مشهودتر از تابستان بود زیرا در تابستان گرمایش شدید سطح زمین به طور یکسان، تا حدود زیادی تأثیر میکرواقلیم را کمرنگ تر کرده و باعث کاهش همبستگی تغییرات زمانی ارتفاع لایه مرزی با توسعه رشد شهر شده است به طوری که در این فصل ارتباط معنیداری مشاهده نشد ( 17/0 ) اما در فصل سرد ارتباط معنی داری بین توسعه کاربری شهری و ارتفاع لایه مرزی مشاهده گردید به طوری که با افزایش رشد شهر ارتفاع لایه مرزی نیز در پاسخ به این تغییرات کاربری یک روند صعودی را طی کرده است. واژگان کلیدی: توسعه شهری، لایه مرزی، میکروکلیما،کرمانشاه
نقش گردشگری مسئولانه در پایداری مقصد گردشگری در هتل ها و آژانس های مسافرتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
177 - 190
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که به تازگی در پایدارسازی مقاصد گردشگری بررسی شده گردشگری مسئولانه است. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی نقش گردشگری مسئولانه در پایداری مقصد گردشگری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مدیران و مشتریان هتل ها و آژانس های مسافرتی کلان شهر تبریز تشکیل دادند که تعداد مدیران 150 نفر بود و تعداد مشتریان با توجه به نا محدودبودن با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسش نامه است. فرضیه ها با استفاده از آزمون رگرسیون بررسی شدند و داده های گردآوری شده با کمک نرم افزار لیزرل تحلیل شدند و نتایج حاصل نشان داد که مسئولیت پذیری اقتصادی تأثیر مثبت و معنی داری در پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری فرهنگی و پایداری محیطی دارد. همچنین مسئولیت پذیری اجتماعی تأثیر مثبت و معنی داری در پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری فرهنگی و پایداری محیطی دارد و نیز مسئولیت پذیری فرهنگی تأثیر مثبت و معنی داری در پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری فرهنگی و پایداری محیطی دارد. همچنین مسئولیت پذیری محیطی تأثیر مثبت و معنی داری در پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری فرهنگی و پایداری محیطی دارد.
واکاوی همدیدی و ترمودینامیکی وقوع طوفان های تندری در فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
59 - 81
حوزههای تخصصی:
ایران کشور است که هرساله با طوفان های تندری زیادی روبه رو است. لذا در پژوهش حاضر به توزیع زمانی و مکانی و همچنین واکاوی همدیدی و ترمودینامیکی وقوع طوفان های تندری در بخش وسیعی از فلات ایران پرداخته شد. بدین منظور از داده های مربوط به روزهای همراه با طوفان تندری، 20 ایستگاه همدید در فلات ایران با تأکید بر نیمه شرقی کشور و همچنین داده های ارتفاع ژئوپتانسیل (hgt)، امگا (Omega) و رطوبت ویژه (Shum) در طول دوره آماری 2010 تا 2015 استفاده شد. پس از استخراج روزهای همراه با طوفان تندری، با استفاده از نرم افزار GIS Arc و روش IDW نقشه های توزیع زمانی و مکانی تهیه گردید. سپس با استفاده از نرم افزار GrADS نقشه های همدیدی لازم در ترازهای مختلف جو تهیه و تحلیل گردید. بررسی های ترمودینامیکی نیز با استفاده از نمودارهای Skew-t و شاخص های CAPE و PWAT انجام شد. نتایج حاصل از توزیع زمانی و مکانی نشان داد که در مقیاس ماهانه، از ایستگاه جیرفت در استان کرمان به سمت عرض های بالا در ماه های آوریل و می، بیشترین فراوانی طوفان تندری وجود داشته و به طرف عرض های پایین تر از ماه دسامبر تا فوریه فراوانی طوفان های تندری بیشتر می گردد. در مقیاس فصلی نیز در نیمه شمالی منطقه موردمطالعه بیشترین رخداد طوفان های تندری در فصل بهار دیده می شود؛ درحالی که در نیمه جنوبی بیشترین فراوانی مربوط به فصل زمستان است. درمجموع در همه مناطق موردمطالعه در طول سال کم و بیش پتانسیل رخداد طوفان تندری وجود دارد. نتایج حاصل از واکاوی همدیدی نیز نشان داد که در روزهای همراه با طوفان تندری، اُمگای منفی و صعود و ناپایدار هوا حاکم بوده و از سوی دیگر، نفوذ رطوبت به جو منطقه و قرارگیری در زیر سرد چال ها و جلوی ناوه، شرایط را برای رخداد این پدیده فراهم می کند. بررسی نمودارهای skew-t و شاخص های CAPE و PWAT نیز بیانگر وجود رطوبت بیشتر در روز طوفان نسبت به روز قبل از طوفان و ناپایداری ناشی از صعود همرفتی شدید (حدود دو برابر) در روز رخداد طوفان تندری است.
Cold Season’s Air Temperature Geostatistical Modeling: Considering the Landsat Thermal Band and Snow Cover Area(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Providing climatic data like temperature in good spatial resolution is a key requirement for many geographical, ecological and bioclimatic research. With this in mind, various related studies use thermal remote sensing images as auxiliary data to enhance the air temperature interpolation outcomes. That’s while normally summer season images are used as auxiliary data and less attention has been paid to winter season acquired images which are often covered by snowy areas. With this in mind, the Snow Covered Area (SCA) extent impacts on air temperature interpolation were investigated. The data used were temperature data and four Landsat thermal images of December 1986 and 1999. To calculate the area of snow cover, band combination and NDSI index were used. Results show that Thermal Co-Kriging (TCK) of December 1986 provide better results with more snow affected thermal image. While in 1999 although different results were obtained but the best selected output did not show impacts of different snow cover area. These results revealed that probably the SCA extent threshold could be different and could be found with more research. Finally, we know that number of our observation stations are too low and considering the Kriging requirements like normal distribution and stationarity are toilsome but we should consider that this problem exists in the regions with low density of gauges and should find a way to enhance the air temperature interpolation in these cases. At the end, using high resolution, Landsat thermal bands improve our ability to explain and visualize local temperature variability into a variety of applications such as deriving temperature dependent climatic variables, species distribution modelling and assessments of fire risk.
مفهوم سازی مناطق مرزی و تبیین پارامترهای شکل دهنده آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
116 - 141
حوزههای تخصصی:
تحولات و پیشرفت های صورت گرفته در طی دهه های اخیر روند وابستگی و پیوند روزافزون کشورها را به یکدیگر فراهم آورده است و در این بین مناطق مرزی را به کانون توجه مطالعات تبدیل کرده است. مطالعات مرزی در دوره حاضر بیشتر روی توسعه مناطق مرزی، سطح کنش ها، نفوذپذیری مرزها، ساکنین مرزی و غیره همه به نوعی بر برجسته تر شدن مطالعه مناطق مرزی تأکید کرده اند. بررسی مطالعات صورت گرفته در این زمینه نشانگر وجود نوعی ابهام و عدم مفهوم سازی درست از منطقه مرزی است. از سوی دیگر، در زمینه وسعت و پهنه سازی منطقه ای که به عنوان منطقه مرزی در نظر گرفته شود، کاری صورت نگرفته است. تحقیق حاضر با هدف مفهوم سازی و تبیین مولفه های شکل دهنده منطقه مرزی با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و پرسش نامه ای به انجام رسیده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان دهنده آن است که مفهوم منطقه مرزی فضای جغرافیایی بلافصل خطوط مرزی با وسعت های متفاوت که تحت تأثیر مستقیم مرزها قرار می گیرند، می باشد. برای تفسیر از تحلیل محتوا و تحلیل سلسله مراتبی(ANP)، استفاده شده است. نتایج اولویت بندی نیز نشان می دهد که دارا بودن پیوند طبیعی با فراسوی مرز، سرمایه گذاری پایین در منطقه(به دلایل امنیتی و غیره)، دارا بودن پیوند قومیتی با فراسوی مرز، تأثیرپذیری از سیاست ارتباطی نسبت به کشور هم مرز، دارای پیوندهای تاریخی با فراسوی مرز، آمیختگی زندگی بازیگران با مرز، منطقه ای با وسعت توافق شده و در آخر قرارگیری در خط مقدم حمله و جنگ، موثر مولفه های شکل دهی منطقه مرزی انتخاب شدند
تحلیل ژئوپلیتیکی ناکامی اخوان المسملین در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
149 - 181
حوزههای تخصصی:
اخوان المسلمین نام یک جنبش سیاسی - اجتماعی است که در سال 1928 م. توسط حسن البناء در مصر ایجاد شد. اخوان المسلمین از بدو تأسیس به پیروی از آموزه های حسن البنا، به دنبال برقراری حکومت اسلامی در مصر است. این جنبش پس از سال ها مبارزه، با وجود موفقیت نسبی که در سال های دهه 1980 م. بدست آورد و توانست به پارلمان مصر راه یابد، نتوانست به هدف خود دست یابد. اخوان در دوران حکومت حسنی مبارک نحوه شرکت درانتخابات پارلمانی را مشی سیاسی خود قرار داد و پس از مدتی به قیام مردم مصر علیه حسنی مبارک در آغاز سال 2011م. پیوست. انقلاب مصر( 2011م. ) فرصت مناسبی بود تا اخوان به هدف خود برسد، اما در سال 2013م. شکست خورد. این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که عوامل شکست اخوان المسملین در مصر چه بود؟ و در این راستا با استفاده از مناقشه ساختار -کارگزار این فرضیه را مطرح کرده است که مجموعه ای از عوامل ساختاری، عملکرد نامناسب جماعت اخوان و گروه های سیاسی به علاوه دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای موجب شکست اخوان المسلمین در سال 2013م. گردید. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در سه مقیاس محلی، ملی و منطقه ای وجود احزاب رقیب، فقدان رهبری معنوی، ناکارآمدی قانون اساسی، ناتوانی دولت در تحقق وعده های خود به مردم ، اتحاد مخالفان علیه اخوان، دشمنی ارتش با انقلابیون، مخالفت الازهر و دستگاه قضائی مصر با انقلاب و دخالت قدرت های خارجی در زمره عوامل ژئوپلیتیکی بودند که اخوان المسلمین را در مصر به چالش کشیدند. لذا می توان گفت که اخوان با وجود سال ها مبارزه در مصر، به واسطه چالش با احزاب رقیب محلی، نظام حاکم بر مصر و دخالت قدرت های فرامنطقه ای، شایستگی خود را برای ایجاد یک حکومت مدنی در مصر، که تضمین کننده منافع اکثریت باشد را از دست داد
تحلیل آماری فراوانی وقوع گردوغبارهای استان یزد و الگوسازی آنها براساس عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
121-142
حوزههای تخصصی:
گردوغبار به عنوان یکی از مخاطرات محیطی مناطق خشک و ازجمله ایران مرکزی باعث ایجاد معضلات زیست محیطی بسیار شده است که لزوم مطالعه و مدیریت بحران آن را در مجامع علمی و اجرایی تایید می کند. پژوهش حاضر سعی دارد تأثیرسنجی عناصر اقلیمی دما، بارش، رطوبت نسبی، تبخیروتعرق و همچنین پوشش گیاهی را بر فراوانی وقوع گردوغبارهای استان یزد در دوره 5 ساله (2009 تا 2014) ارزیابی کند. لذا پس از تعیین ایستگاه های سینوپتیک، اقدام به استخراج داده های گردوغبار براساس کد پدیده های هوای حاضر و مقادیر عناصر اقلیمی نمود و در گام بعد مبادرت به پهنه بندی فضایی آنها ازطریق روش های زمین آمار کرد. سپس داده های نمایه EVI از تصاویر MODIS با رعایت اصل تطابق زمانی استخراج گردید. نهایتاً جهت تخمین احتمال وقوع گردوغبار، انواع روش های رگرسیون ساده و چندگانه برازش داده شد و مناسبترین روابط با ارزش رجحانی بالاتر گزارش گردید. نتایج نشان داد بیشترین رابطه معنی دار بین فراوانی کل گردوغبار با تبخیروتعرق و رطوبت نسبی با ضریب تبیین 973/0 و 614/0 و انحراف برآورد 104/24 و 477/92 در سطح 99 و 95 درصد وجود دارد. همچنین حداکثر رابطه معنی دار گردوغبارهای خارجی با تبخیروتعرق و رطوبت نسبی با ضریب تبیین 968/0 و 621/0 و خطای برآورد 173/0 و 427/75 در سطح 99 و 95 مشاهده شد. گردوغبارهای داخلی با تبخیروتعرق و حداکثر دما با ضریب تبیین 770/0 و 371/0 و خطای برآورد 751/15 و 642/0 در سطح 95 درصد رابطه معنی دار دارد. نتایج رابطه سنجی گردوغبارهای کل، خارج و داخلی با عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی براساس روش اینتر حاکی از ارتباط معنی دار آنها به ترتیب با ضریب تبیین 994/0، 985/0 و 956/0 و خطای برآورد 13713/18، 55551/24 و 49989/10 در سطح 99 و 95 درصد می باشد که نشان از عملکرد سیستماتیک عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی در وقوع گردوغبار است.