فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
207 - 218
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر درگیری ذهنی با برند مقصد و شخصیت برند مقصد بر خودتجانسی گردشگران و تعلق به برند مقصد در شهر اصفهان صورت گرفته است. این پژوهش کاربردی، توصیفی و از نوع پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی با ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه گردشگران ایرانی هستند که شهر اصفهان را به عنوان مقصد گردشگری در تابستان سال 1397 انتخاب کرده بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس بوده است. حجم نمونه با فرمول نمونه گیری مدل سازی معادلات ساختاری (5q≤n≤15q) تعیین شد، که در نهایت تعداد 384 پرسشنامه جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزارSmart PLS 2.0 استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که درگیری ذهنی با برند مقصد بر شخصیت برند مقصد تأثیر دارد. شخصیت برند مقصد بر تجانس با خود واقعی و تجانس با خود ایده آل تأثیر دارد. همچنین، شخصیت برند مقصد بر تعلق به برند مقصد تأثیر دارد. در نهایت، تجانس با خود واقعی و تجانس با خود ایده آل بر تعلق به برند مقصد تأثیر دارند. پیشنهاد می شود که یافته های این پژوهش را می توان در راستای برندسازی شهر اصفهان و برای ایجاد ذهنیتی مشترک در گردشگران با توجه به جاذبه های گردشگری این شهر به کار گرفت.
بررسی تاثیر فضای سرمایه گذاری در صنعت گردشگری خاورمیانه با رهیافت اقتصاد سنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
21 - 38
حوزههای تخصصی:
بدون شک امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد جهانی، رشد سریعی در توسعه اقتصادی جهان داشته که نتیجه آن افزایش نرخ رشد سالانه در تولید ناخالص ملی در سطح جهان، صادرات، تجارت جهانی و خدمات بوده است. نکته ای که می تواند باعث تداوم این صنعت گردد فضای مناسب سرمایه گذاری است. فضای سرمایه گذاری تحت تأثیر مجموعه ای از عوامل مرتبط با قانون گذاری، نظارتی، سازمانی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دیگر عوامل تعیین کننده شرایط فعالیت سرمایه گذاری در یک کشور، منطقه یا شهر مشخص می گردد. بر همین اساس در این مطالعه به تاثیرپذیری درآمد گردشگری از فضای سرمایه گذاری در کشورهای منتخب خاورمیانه پرداخته می شود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل دوربین فضایی پانل در بازه زمانی 2016-2006 برای 15 کشور منتخب منطقه خاورمیانه انجام شده است. نتایج برآورد مدل دوربین فضایی نشان داد که در بین کشورهای خاورمیانه رابطه فضایی معناداری وجود دارد که نشان دهنده این موضوع است که بخشی از درآمد گردشگری در کشورهای خاورمیانه به واسطه اثر فاصله یا مجاورت بوده است و همچنین در این راستا، پیشنهاد می شود که در تخمین مدل های اقتصادسنجی، ارتباط فضایی بین مشاهدات در نظر گرفته شود زیرا در صورت عدم لحاظ کردن آن در مدل، نتایج تورش داری حاصل شده که قابل اعتماد نیستند.
تجزیه و تحلیل رفتار فصلی رخدادهای سیل و تغییرات زمانی آن در آبخیزهای هیرکانی (مطالعه نمونه: آبخیز های حوضه رودخانه گرگانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
141-156
حوزههای تخصصی:
شناسایی رفتار فصلی وقوع سیل و تغییرات آن در طی زمان در حوزه های آبخیز، امکان ادارک بهتر فرآیند های وقوع سیل، طرح ریزی بهتر پروژه های آبی و مدیریت بهتر ریسک سیل را فراهم می کند. "آمار جهتی" یک مبنای مفید برای تعیین معیار های تشابه زمان وقوع سیل است و برای تحلیل فصلی بودن زمان وقوع سیل ها کاربرد دارد. روش مذکور در مجموعه ای از 20 ایستگاه هیدرومتری در حوضه رودخانه گرگانرود واقع در شمال کشور دارای پایه زمانی مشترک 48 ساله، برای تعیین فصلی بودن رویداد های سیل و بررسی تغییرات آن ها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور دو شاخص MDF و r ̅ که به ترتیب بیانگر میانگین زمان وقوع سیل و یکنواختی تاریخ وقوع آن ها (درجه ی فصلی بودن سیل) است، برای بررسی ویژگی ها محاسبه شد. همچنین، به منظور بررسی تغییرات طولانی مدت از نظر روز وقوع سیل در طی زمان، کل دوره آماری مشترک داده های حداکثر لحظه ای به سه دوره ی 16 ساله تقسیم شد که به صورت گذشته ی دور، گذشته ی نزدیک و حال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین زمان وقوع عمده سیل ها در حوضه رودخانه گرگانرود در دو فصل بهار و تابستان است و حدود 75% ایستگاه های هیدرومتری حوضه ، دارای 0.3≤r ̅≤0.7 می باشند که نشان دهنده ی شرایط بینابین است و در واقع نشان می دهد زمان وقوع رویداد ها به طور متوسط در یک، دو یا سه فصل پراکنده شده اند. بررسی تغییرات فصلی سیل در بلند مدت نشان می دهد که میانگین زمان رویداد سیل در حوضه رودخانه گرگانرود از گذشته تاکنون تغییر معنی داری نکرده و فقط درجه فصلی آن دچار تغییر شده است به نحوی که درجه فصلی بودن سیل از گذشته تاکنون در حال کاهش است. وجود ترکیبی از فرایندهای مختلف تولید سیل از قبیل ذوب برف و بارندگی های تابستان یا پاییز، تأثیر توأم موقعیت جغرافیایی و اندازه حوزه های آبخیز می تواند دلیل کاهش درجه فصلی سیل در این حوضه باشد. شناسایی رفتار فصلی وقوع سیل و تغییرات آن در طی زمان در حوزه های آبخیز، امکان ادارک بهتر فرآیند های وقوع سیل، طرح ریزی بهتر پروژه های آبی و مدیریت بهتر ریسک سیل را فراهم می کند. "آمار جهتی" یک مبنای مفید برای تعیین معیار های تشابه زمان وقوع سیل است و برای تحلیل فصلی بودن زمان وقوع سیل ها کاربرد دارد. روش مذکور در مجموعه ای از 20 ایستگاه هیدرومتری در حوضه رودخانه گرگانرود واقع در شمال کشور دارای پایه زمانی مشترک 48 ساله، برای تعیین فصلی بودن رویداد های سیل و بررسی تغییرات آن ها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور دو شاخص MDF و که به ترتیب بیانگر میانگین زمان وقوع سیل و یکنواختی تاریخ وقوع آن ها (درجه ی فصلی بودن سیل) است، برای بررسی ویژگی ها محاسبه شد. همچنین، به منظور بررسی تغییرات طولانی مدت از نظر روز وقوع سیل در طی زمان، کل دوره آماری مشترک داده های حداکثر لحظه ای به سه دوره ی 16 ساله تقسیم شد که به صورت گذشته ی دور، گذشته ی نزدیک و حال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین زمان وقوع عمده سیل ها در حوضه رودخانه گرگانرود در دو فصل بهار و تابستان است و حدود 75% ایستگاه های هیدرومتری حوضه ، دارای می باشند که نشان دهنده ی شرایط بینابین است و در واقع نشان می دهد زمان وقوع رویداد ها به طور متوسط در یک، دو یا سه فصل پراکنده شده اند. بررسی تغییرات فصلی سیل در بلند مدت نشان می دهد که میانگین زمان رویداد سیل در حوضه رودخانه گرگانرود از گذشته تاکنون تغییر معنی داری نکرده و فقط درجه فصلی آن دچار تغییر شده است به نحوی که درجه فصلی بودن سیل از گذشته تاکنون در حال کاهش است.وجود ترکیبی از فرایندهای مختلف تولید سیل از قبیل ذوب برف و بارندگی های تابستان یا پاییز، تأثیر توأم موقعیت جغرافیایی و اندازه حوزه های آبخیز می تواند دلیل کاهش درجه فصلی سیل در این حوضه باشد.
سیاست خارجی دونالد ترامپ نسبت به بحران سوریه و تهدیدات و فرصت های آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
208 - 245
حوزههای تخصصی:
به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا، در مقام تهدید امنیتی برای بازیگران مختلف در عرصه منطقه ای و بین المللی مطرح شده است. این قاعده پیرامون منطقه خاورمیانه و در کانون آن کشور سوریه نیز مطرح می باشد و با توجه به اینکه ج.ا. ایران، پیرامون بحران سوریه سطحی بزرگ از منافع و ملاحظات امنیتی را دنبال می کند، رویکرد واشنگتن نسبت به موضوع بحران در این کشور، برای تهران از اهمیتی فوق العاده برخوردار است. در همین راستا، در کلیت پژوهش حاضر، این پرسش اصلی مطرح شده که «راهبرد سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ، نسبت به بحران سوریه، در چه مؤلفه های قابل واکاوی هستند و رویکرد جدید آمریکا در این مقطع چه تهدیدات و الزامات امنیتی را برای ج.ا. ایران ایجاد می کند؟» جمهوری اسلامی ایران به دلیل درگیر بودن در عمق بحران سوریه، ضروری است در سطح منطقه ای همکاری های خود را با روسیه و ترکیه ادامه دهد. علاوه بر این، تداوم حضور ایران و افزایش نفوذ تهران در سوریه، امری حیاتی در مقابله با راهبرد ضدایرانی ترامپ در سوریه است.
بررسی نقش قدرت های منطقه ای در شکل دهی به نظم امنیتی خاورمیانه (2003 تا 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
148 - 171
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه همواره از مداخلات قدرت های خارجی رنج برده و این مداخلات نقش مهمی در شکل دهی و مدیریت الگوهای نظم امنیتی در این مجموعه امنیتی منطقه ای داشته است. با وجود تداوم مداخلات خارجی، پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003، شاهد وقوع تحولاتی در این منطقه هستیم که موجب افزایش توان بازیگری قدرت های منطقه ای و نقش تعیین کننده آن ها در معادلات سیاسی و امنیتی در خاورمیانه شده است. به همین دلیل، سرنگونی صدام حسین در سال 2003 به نقطه عطف مهمی در تحولات امنیتی خاورمیانه تبدیل شد که متأثر از آن، از این زمان غالب تحولات امنیتی منطقه حول محور بازیگران و قدرت های منطقه ای می چرخد. بنابراین پرسشی که مطرح می شود این است که قدرت های منطقه ای چه نقشی در نظم امنیتی خاورمیانه از سال 2003 تا زمان خیزش های عربی داشته اند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت، حمله سال 2003 آمریکا به عراق موجب به هم خوردن نظام توزیع قدرت در خاورمیانه و برجسته شدن نقش قدرت های منطقه ای در شکل دهی به توازن قدرت جدید در منطقه شد. در پژوهش پیش رو برای اثبات فرضیه، از روش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و منابع اینترنتی استفاده شده است.
بررسی و تحلیل مسئولیت پذیری اجتماعی صاحبان اقامتگاه های بوم گردی مطالعه موردی: خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
231 - 248
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه های بوم گردی به عنوان شیوه نوین پذیرایی و اسکان در مناطق روستایی است. صاحبان اقامتگاه های بوم گردی به عنوان فعالان اقتصادی دارای مسئولیت هایی در راه اندازی کسب و کار و ارائه خدمات به گردشگران می باشند. بر این اساس هدف این مطالعه بررسی مسئولیت پذیری اجتماعی صاحبان اقامتگاه های بوم گردی در قبال جامعه محلی و میزبان می باشد. این پژوهش بر مبنای روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی استفاده شده است. جامعه نمونه پژوهش را صاحبان 27 اقامتگاه بوم گردی در نواحی روستایی استان خراسان رضوی تشکیل می دهد. داده های مورد نیاز توسط پرسش نامه محقق ساخته بر اساس شاخص ها و مؤلفه های ابعاد چهارده گانه مسئولیت پذیری اجتماعی از بین صاحبان اقامتگاه ها جمع آوری گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میانگین های به دست آمده در ابعاد و شاخص های پژوهش بیشتر از سطح متوسط می باشند که این امر نشان دهنده رعایت و اهمیت مسئولیت پذیری اجتماعی در بین صاحبان اقامتگاه های بوم گردی نسبت به جامعه گردشگر و میزبان است که این میزان در بین زنان اندکی بیشتر از مردان می باشد. بر اساس نتایج مسئولیت پذیری اجتماعی بر افزایش شاخص های اشتغال زایی مستقیم و غیر مستقیم، محلی و اشتغال زایی غیرمحلی، افزایش درآمد سالانه، تعداد گردشگران و درجه اقامتگاه اثرگذار بوده و نیز بیشترین سطح مسئولیت پذیری اجتماعی در اقامتگاه غور با مقدار 92/4 اختصاص پیدا کرده است.
ارزیابی صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
135 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل روند موفقیت صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی با استفاده از اصول ارزشیابی مدیریت پروژه در استان لرستان انجام شد. جامعه آماری شامل 750 نفر از زنان عضو صندوق اعتبارات خرد بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 257 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخت بود، که روایی آن با نظر اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی، از آماره های میانگین، انحراف معیار، فراوانی و درصد فراوانی و در بخش تحلیل استنباطی، از آزمون همبستگی، آزمون تحلیل واریانس و تحلیل تشخیصی استفاده شد. نتایج گروه بندی حاصل از تحلیل تشخیصی نشان داد که تابع ممیزی قادر است با درجه صحت 4/79 درصد، سه نوع صندوق خوب، متوسط و ضعیف را گروه بندی کند؛ همچنین، 4/76 درصد اعضای صندوق خوب، 5/88 درصد اعضای صندوق متوسط و 5/70 درصد اعضای صندوق ضعیف به طور صحیح در صندوق خود قرار گرفته اند. افزون بر این، بر پایه یافته های آزمون همبستگی، اعضای دارای وضعیت بهتر به لحاظ درآمد، سابقه عضویت در صندوق، تعداد وام دریافتی و مبلغ وام دریافتی، نقش صندوق خرد در زندگی خود را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی مطلوب تر ارزیابی کردند. بر اساس نتایج مطالعه، ارائه آموزش های کارآفرینانه و شناسایی خیّران برای حمایت مالی بیشتر از صندوق ها توصیه می شود.
ارائه مدل پیش بینی ریسک خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیک با روش های آماری تحت تأثیر تغییرات اقلیمی (مطالعه موردی: زیرحوضه آبریز افین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
117-137
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از پدیده های طبیعی در اقلیم های مختلف با ویژگی تکرار شونده است که به علت داشتن ویژگی هایی نظیر شروع، خاتمه، شدت و فراوانی، دارای پیچیدگی هایی در مقایسه با سایر مخاطرات طبیعی است و گستره وسیعی از ابعاد محیط طبیعی و جوامع انسانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد؛ ازجمله بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی. در این پژوهش سعی شده تا مدلی برای پیش بینی ریسک خشکسالی، ارائه و اقدامات لازم به منظور کاهش اثرات ناشی از آن انجام شود. بدین منظور از شاخص های خشکسالی هواشناسی SPEI و eRDI و شاخص خشکسالی هیدرولوژیک (SRI) استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر این پدیده، دو سناریوی انتشار خوش بینانه و بدبینانه مورد بررسی قرار گرفت. دوره پایه این مطالعه 2015-1983 و دوره پیش بینی ریسک خشکسالی سال های 2100-2020 است. دو روش مدل سازی BQR و loess Nonparametric Regression برای مدل سازی ریسک خشکسالی استفاده شد. نتایج بدست آمده از این مطالعه حاکی از کاهش نسبی در وقوع دفعات خشکسالی در 27 ساله آینده نزدیک در زیر حوضه آبریز افین است. همچنین مقایسه روش های مختلف نشان از مناسب بودن مدل رگرسیون ناپارامتری برای پیش بینی ریسک خشکسالی آینده را داشت.
عوامل مؤثر بر عرضه گردشگری روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1 - 22
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، با توجه به افزایش اوقات فراغت و محدودیت های زندگی شهری ، اهمیت گردشگری روستایی روزبه روز پررنگ تر می شود. در روستاها، جاذبه های فراوان وجود دارد که برای گذران اوقات فراغت بازدیدکنندگان شهری یا غیربومی، ظرفیتی بسیار مناسب را فراهم می آورد. هدف مطالعه حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر عرضه گردشگری روستایی و جامعه آماری آن شامل روستاییانی بود که به کشاورزی می پردازند و از توان های لازم برای ارائه و یا افزایش سطح خدمات گردشگری روستایی و کشاورزی برخوردارند. داده های تحقیق به روش میدانی و با نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل صد پرسشنامه در 24 روستا از دوازده استان کشور به دست آمد. حجم نمونه نیز به کمک رابطه کوکران تعیین شد. برای تحلیل داده ها و شناسایی عوامل مؤثر بر عرضه گردشگری روستایی، با توجه به ماهیت متغیر وابسته، از روش الگوی لاجیت رتبه ای استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تنوع محصولات و خدمات، آموزش، اندازه مزرعه و تجربه اثر مثبت بر عرضه گردشگری روستایی دارند، در حالی که با افزایش سن کشاورزان، میل ورود به صنعت گردشگری کاهش می یابد. توجه بیشتر برنامه ریزان و سیاست گذاران به روستاییان و کشاورزانی که گردشگری را به عنوان شغل دوم برگزیده اند، از جمله پیشنهادهای پژوهش حاضر است.
بازتاب های هیدروپلیتیک بحران آب حوضه آبریز زاینده رود بر ادراک محیطی قلمروداران استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش بارش، افزایش مصرف آب و ناکارامدی مدیریت منابع آب، امنیت آبی، معیشت و محیط زیست کشورهای واقع بر نوار بیابانی جهان را تهدید می کند. وضعیتی که آب را در مناسبات هیدروپلیتیک و در مقیاس فروملی وارد مناسبات قدرت واحدهای سیاسی- فضایی کرده است. ایران از آن دست کشورهای واقع بر روی کمربند خشک جهان است که بخش کلان منابع آب شرین تجدیدپذیر آن به شدت افت کرده است. داده های موجود نشان می دهند که حوضه آبریز زاینده رود طی دو دهه اخیر درگیر کاهش بارش بوده و عمده منابع آب آن نیز فروکاسته و کوشش کارگزاران در مقیاس فروملی برای تأمین آب به ناهم سویی منافع شهروندان انجامیده است. داده های مقاله حاضر که ماهیتی کاربردی دارد بر این فرضیه استوار است که مناسبات هیدروپلیتیک قلمروداران استان های پیرامون این حوضه تابعی از موقعیت جغرافیایی آنها نسبت به رودحانه است. درون دادهای مورد نیاز تحقیق به شیوه کتابخانه و از طریق بایگانی پُر بازدیدترین وب گاه های خبری منتسب به هر استان از 1392 تا مهر 1397، دیدگاه کنشگران و فعالان عرصه آب در استان های حوضه آبریز زاینده رود (یزد اصفهان و چهارمحال و بختیاری) به همراه خوزستان گرداوری و استخراج شده سپس با استفاده از نرم افزار ATLAS.ti داده های کیفی، تحلیل محتوا شدند. نتیجه تحقیق نشان داد که رویکرد بخشی نگر به مقوله آب سبب شده است که مواضع دست اندرکاران استان های یاد شده تابع موقعیت جغرافیایی بالادستی و پایین دستی شان نسبت به زاینده رود باشد.
تبیین مولفه های ژئوپلیتیکی موثر بر شکل گیری روابط استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
1 - 36
حوزههای تخصصی:
مفهوم «روابط استراتژیک» به عنوان مفهومی که به تعاملات بازیگران نظام بین الملل، بار و وزن خاصی می دهد، علی رغم استفاده دیپلماتیک و ژورنالیستی، کمتر هدف مطالعه و تبیین علمی قرار گرفته است. طی سالیان اخیر، مفاهیمی مانند «اتحاد استراتژیک»، «ائتلاف استراتژیک»، «شراکت استراتژیک»، «رقابت استراتژیک» به عنوان اشکالی از «روابط استراتژیک» متولد و به گستردگی وارد ادبیات علمی جغرافیای سیاسی و روابط بین الملل شده اند اما اینکه، نسبت مفاهیم مطرح شده با مفهوم اصلی چیست و چه چیز به یک رابطه بار «استراتژیک» می دهد؟ افزون بر آن، این مفاهیم در کجای طیف روابط مبتنی بر رقابت و همکاری در نظام بین الملل قرار گرفته است؟ مولفه های ژئوپلیتیکی این مفهوم کدامند؟ سوالاتی هستند که کمتر به آنها توجه شده است. از این رو، این پژوهش تلاشی برای تبیین مفهومی و طراحی مدل ژئوپلیتیکی روابط استراتژیک است. پژوهش حاضر، از لحاظ نظری، حول مفاهیم «روابط»، «استراتژی و صفت استراتژیک»، «رقابت و همکاری» می چرخد و از نظر روش، توصیفی-تبیینی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی؛ داده های میدانی مبتنی بر مصاحبه با خبرگان و تحلیل استنباطی استفاده شده است. نتیجه واژه «روابط» در مفهوم «روابط استراتژیک» واژه ای خنثی بوده و تعاملات استراتژیک می تواند طیفی از تعاملات مبتنی بر همکاری و/یا رقابت را دربر بگیرد.
رفتار زمانی - مکانی جزیره ی گرمایی کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
35-46
حوزههای تخصصی:
جمعیت شهر اصفهان در طی شش دهه ی گذشته ده برابر شده است. بزرگ شدن شهر اصفهان پیامدهای محیطی بزرگی در پی داشته است. در همین دوره ی زمانی خشکاندن زاینده رود، افزایش دما و وردش بارش شرایط محیطی را وخیم تر کرده است. پیدایش جزیره ی گرمایی تنها یکی از پیامدهای تغییرات محیطی دهه های گذشته است. جزیره ی گرمایی برای تندرستی و مصرف آب و انرژی شهروندان پیامدهایی دارد. در این پژوهش داده های دمای رویه ی زمین سنجنده ی مودیس از 1379 تا 1395 برای گذر شب و روز به کار گرفته شد. به کمک این داده ها آب و هوای پس زمینه ی کلانشهر اصفهان با شگرد نمودار دورسو شناسایی شد. سپس یاخته ی نماینده ی شهر و یاخته ی نماینده ی آب و هوای پس زمینه شناسایی و نمایه ی جزیره ی گرمایی کلانشهر اصفهان محاسبه شد. بررسی ها نشان داد کلانشهر اصفهان در هنگام روز از پیرامون خود سردتر و در هنگام شب حدود دو درجه ی سلسیوس گرم تر از پیرامون خود است. شدت جزیره ی گرمایی در دی ماه بیشینه است و در تابستان ضعیف تر می شود. با توجه به رفتار زمانی و مکانی جزیره ی گرمایی کلانشهر اصفهان به نظر می رسد تغییراتی که شهر در رطوبت، سپیدایی و ترکیب جو ایجاد کرده نقش مهمی در پیدایش جزیره ی گرمایی داشته است. از آنجا که آب یکی از عوامل اثرگذار بر شدت جزیره گرمایی شهر اصفهان است زاینده رود در تعدیل دمای رویه ی زمین در محدوده ی کلانشهر اصفهان نقش بزرگی داشته است و خشکاندن آن پیامدهای زیست محیطی داشته است.
تحلیل پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز قره سو در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
1 - 23
حوزههای تخصصی:
سیلاب یکی از بزرگ ترین مشکلات جهانی است به طوری که با افزایش شدت و فراوانی سیل، نگرانی های جهانی در خصوص افزایش مرگ ومیر و ضررهای اقتصادی ناشی از سیل افزایش یافته است. در این تحقیق با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تصاویر ماهواره ای، داده های ایستگاه سینوپتیک، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش تلفیق لایه ها (WLC) پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز قره سو مدل سازی شده است. نقشه نهایی خطر سیل خیزی بر پایه ترکیبی از عوامل و عناصر اقلیمی و فیزیکی یعنی 10 عامل پوشش گیاهی، ارتفاع، مسیل سیلابی، زمین شناسی، کاربری اراضی، بارش، فاصله از رودخانه، شیب، خاک و تراکم زهکشی تهیه شد. وزن هر یک از معیار ها با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و جهت مدل سازی فضایی و تلفیق لایه ها برای تهیه نقشه پتانسیل سیل خیزی از روش ترکیب خطی وزن دار (WLC) استفاده گردید. نتایج حاصل از پهنه بندی ریسک سیل خیزی نشان داد که طبقه 4 به عنوان رده ای با خطر زیاد با 7/21 درصد و طبقه 5 نیز با پتانسیل سیل خیزی خیلی زیاد با 4/8 درصد، بیشتر در مناطق کوهستانی شمال و مرکز منطقه واقع هستند که در مجموع حدود 31 درصد از محدوده حوضه آبریز را پهنه های سیل خیز خطرپذیر زیاد تا خیلی زیاد در بر گرفته است و به دلیل اینکه بیشترین نقش را در تولید رواناب دارند، باید از نظر مدیریت آبخیز داری موردتوجه ویژه باشند. طبقات یک تا سه با پتانسیل سیل خیزی کم تا متوسط با قرارگیری در مناطق کم ارتفاع، دامنه و دشت های مرکز، جنوب و غرب حوضه قرار گرفته اند و بیش از 69 درصد از منطقه را در بر گرفته اند.
مدل سازی آبدهی رودخانه های حوضه های منتخب استان گیلان در دوره تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
121-136
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به مطالعه چگونگی اثرات تغییرات اقلیمی بر جریان رودخانه های حوضه های منتخب استان گیلان، یکی از استان های شمالی کشور ایران برای دوره ی سالهای 2020 تا 2050 و تحت سه سناریوی اقلیمی RCP2.6 ، RCP4.5 ، RCP8.5 پرداخته شد. برای این منظور از داده های بارش و دمای 45 ایستگاه داده های اقلیمی و 20 ایستگاه آب سنجی در دوره ی 1983 تا 2013 ستفاده شد. محاسبه متوسط بارش و دما در سطح حوضه ها از طریق ترسیم خطوط هم باران و هم دما با روش کریجینگ انجام گرفت. جهت تعیین معناداری روند داده های مورد مطالعه و مقدار شیب آنها به ترتیب از آزمون های من-کندال و شیب سنس کمک گرفته شد. نتایج نشان داد، دما طی دوره ی مورد مطالعه در همه ی حوضه های آبریز روند افزایشی داشته و این روند در اکثر آنها معنادار بوده است اما برای بارش ها روند معناداری مشاهده نشد. همچنین آبدهی در اکثر حوضه ها کاهشی بوده و در حوضه های شفارود، ناورود و چافرود این روند معنادار است. از سوی دیگر برای دوره های آینده، بارش ها در هیچ یک از سناریوهای اقلیمی روند معناداری ندارند اما دما در به غیر از سناریوی RCP2.6 در سناریوهای دیگر دارای روند افزایشی است. آب دهی رودخانه ها نیز در سناریوی RCP2.6 در هیچ یک از حوضه ها روند معناداری ندارد اما در سناریوی RCP4.5 در دو حوضه ی آبریز شفارود و گشت رودخان روند کاهشی معنادار در سطح اطمینان 95 درصد دیده می شود که این روند در سناریوی RCP8.5 در حوضه های چافرود و شفارود در سطح اطمینان 99 درصد نیز معنادار می باشد .
تأثیر نوسان منابع آب بر امنیت آب (نمونه پژوهی: خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
115-132
حوزههای تخصصی:
کمتر از سه درصد آب های کره زمین شیرین است.زیست و زیستگاه در مفهوم کلان خود وابسته به همین آب هستند. طی چند دهه گذشته برخاسته از رشد جمعیت، گسترش کشاورزی، رشد صنعت، تغییر اقلیم و خشک سالی های پیاپی ، دسترسی بشر به آب را پیوسته فروکاسته اند به گونه ای که تداوم وضعیت موجود مانایی و پایایی زیست و مدنیت انسان را تهدید می کند. این آسیب، توجه کارگزاران و پژوهشگران به امنیت آب را در پی داشته است. استان خراسان جنوبی در شرق ایران به ذات استانی کم بارش با اقلیمی گرم و خشک است و طی دو دهه گذشته درگیر خشک سالی های پیاپی و اضافه برداشت از مخازن آب زیرزمینی بوده وضعیتی که طی سال های گذشته به تشدید تنش ها و نزاع های اجتماعی آب پایه در استان انجامیده است. مقاله حاضر که کاربردی و روش شناسی حاکم بر آن تبیینی-تحلیلی است، و یافته های آن نیز به روش کتابخانه ای(کتب،نشریات و اینترنت) گرداوری شده بر این فرضیه استوار است که طی سال های اخیر کاهش بارش ها و افت سطح آب خوان های استان خراسان جنوبی با افزایش شمار نزاع ها و دعاوی ارتباط دارد. نتیجه پژوهش نشان داد شیب نزولی بارندگی ها ، گفتمانهای توسعه ( افزایش تعداد چاه موتورها و توسعه تولیدات کشاورزی در سبد خانوار ) ، کاهش سطح مخازن آب را همراه داشته و در نتیجه آن تعداد تنش ها، نزاع ها و دعاوی حقوقی خراسان جنوبی در حوزه منابع آبی افزایش یافته و بر امنیت آب استان اثرگذار بوده است .
بررسی تاثیر روند تغییرات کاربری اراضی روی افت تراز آب زیرزمینی (محدوده مطالعاتی: ماهیدشت کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
123-140
حوزههای تخصصی:
کمبود منابع آب سطحی سبب برداشت بی رویه از آب زیرزمینی در بسیاری از نقاط جهان و افت شدید سطح سفره های آب زیرزمینی شده است. با افزایش روز افزون جمعیت برداشت بی رویه از این منابع بیشتر شده و این ذخایر طبیعی با تهدید جدی مواجه شده اند از طرفی تغییرات کاربری اراضی بر روی منابع آب زیرزمینی موثر بوده و کمیت و کیفیت آب های زیرزمینی را تحت تاثیر قرار می دهد. دشت ماهیدشت در استان کرمانشاه و د ر نزدیکی شهر کرمانشاه واقع شده است که در چند دهه اخیر به دلیل رشد جمعیت کاربری اراضی دچار تغییراتی شده است که این تغییر ات بر روند بهره برداری از منابع آب تاثیر گذاشته و اثرات مهمی را بر منابع آب زیرزمینی، برجای گذاشته است در تحقیق حاضر با استفاده از تصاویر سنجنده لندست و سنتینل 2 ، نقشه های کاربری اراضی برای منطقه مورد مطالعه در چهار سال 2009، 2000، 1987 و 2017 اقدام و شناسایی تغییرات کاربری اراضی در یک بازه زمانی 30 ساله مشخص شد. سپس براساس اطلاعات 44 عدد چاه های پیزومتری مربوط به دوره زمانی 1379 تا 1395 میزان و روند تغییرات سطح آب زیرزمینی مشخص گردید نتایج حاصل از پردازش تصاویر ماهواره ای در مناطق فیروزآباد و ماهیدشت بین سال های 1987 تا 2017 نشان دهنده افزایش مساحت طبقه کاربری اراضی کشاورزی آبی و کاهش مساحت طبقه کاربری اراضی کشاورزی دیم می باشد. با توجه به بررسی های به عمل آمده از دلایل عمده کاهش سطح آب آبخوان می توان به کاهش میزان بارندگی ها خصوصا بارش برف و کاهش تغذیه آبخوان و افزایش تعداد چاه های عمیق منطقه و استخراج بی رویه آب های زیرزمینی خصوصاً طی سال های اخیر اشاره کرد.
بررسی و مقایسه روند بیابان زایی در مناطق خشک و نیمه خشکبا تاکید بر معیار اقلیم(مطالعه موردی: دشت عباس و دشت دهلران، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
103-120
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر بیابان زایی به عنوان یک معضل گریبان گیر بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه است. این معضل مشتمل بر فرآیندهایی است که هم زائیده عوامل طبیعی بوده و هم به عملکرد نادرست انسان برمی گردد. هدف از این پژوهش مقایسه بیابان زایی و خشکسالی دشت عباس و دشت دهلران به ترتیب با مساحت 34104 و 54252 هکتار می باشد .در این مطالعه با استفاده از مدل ایرانی IMDPA شدت بیابان زایی دشت عباس و دشت دهلران در دوره زمانی 88-1384و 93-1389 مورد ارزیابی قرار گرفت. به همین منظور معیار اقلیم به عنوان موثرترین معیار ارزیابی بیابان زایی در نظر گرفته شد. برای معیار اقلیم سه شاخص بارش سالانه، شاخص خشکسالی SPI و استمرا خشکسالی در نظر گرفته شد. بعد از آماده سازی داده ها با استفاده از جدول امتیازدهی مدل IMDPA هریک از شاخص ها بصورت لایه های اطلاعاتی وارد نرم افزار Arc GIS 9.3 شد. در نهایت با استفاده از میانگین هندسی نقشه های تهیه شده دو دوره زمانی با هم ادغام شده و با قرار دادن لایه های امتیاز دهی شده سه شاخص مذکور نقشه نهایی مدل IMDPA از اقلیم دشت عباس و دشت دهلران تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص SPI به عنوان موثرترین شاخص،در دشت عباس در دو دوره به ترتیب با میانگین وزنی 04/3 و 5/3 در طبقه شدید با زیر کلاس 2 و 3 قرار دارد. در مقابل در دشت دهلران نیز شاخص SPI در دوره اول و دوم با میانگین وزنی 93/1 و 25/2 در طبقات متوسط زیر کلاس 1 و 2 و 3 و شدید زیر کلاس 1 قرار گرفته است. می توان نتیجه گرفت که شدت بیابان زایی در دشت عباس در مقایسه با دشت دهلران از نظر اقلیم در شرایط نامطلوبیقرار دارد. بطوری که وقوع بیابان زایی با شدت بیشتر در دهه های آتی دور از انتظار نخواهد بود
تحلیل زمانی _ مکانی جزیره حرارتی شهر ارومیه با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
83 - 99
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش جهت تحلیل زمانی و مکانی جزیره حرارتی شهر ارومیه، تصاویر لندست مربوط به ماه اوت سال های 1989، 1998، 2011 و 2018 مورد استفاده قرار گرفت. جهت استحصال نقشه های جزیره حرارتی، دمای سطح زمین با روش حد آستانه NDVI و قانون پلانک بر اساس محاسبات آرتیس و کارناهان برای تصاویر TM و الگوریتم پنجره مجزا برای تصویر OLI/TIRS محاسبه شد. با استفاده از تصاویر NDVI و نقشه های کاربری اراضی، ارتباط دمای سطحی با پوشش گیاهی و کاربری های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در طول مدت مورد مطالعه طبقات دمایی خنک و بسیار خنک، کاهش داشته و در اوت سال 2018 جزایر حرارتی جدیدی ایجاد شده است که به کارگاه های تولیدی، صنعتی، سوله ها و زمین های بایر در قسمت شرق، شمال شرق و جنوب شرق شهر مربوط است. بررسی روند تغییرات زمانی جزیره حرارتی شهر ارومیه نشان داد که شاخص جزیره حرارتی روند افزایشی داشته است. این شاخص در سال 1989 با میزان 2/0 به 37/0 در سال 2018 رسیده است؛ بنابراین علاوه بر گسترش فضایی جزیره حرارتی، شدت آن نیز افزایش داشته است.
روش شناسی علمی در جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
118 - 156
حوزههای تخصصی:
امروزه در جغرافیای سیاسی با نوعی «کثرتگراییِ روش شناختی» که ریشه در دو نگرش کلّیِ «تبیینی» و «تفهّمی» دارند مواجهیم. پیامد این قضیّه، بروز ابهام در جایگاه و هویّتِ علمیِ جغرافیای سیاسی بوده است. در این راستا دو پرسش اساسی مطرح است؛ نخست آنکه روششناسیِ معتبر علمی کدام است؟ دوّم اینکه، چه موضعی در قبال کثرتگراییِ روششناختی در جغرافیای سیاسی میتوان اتّخاذ نمود؟ این مقاله در قالب توصیفی-تحلیلی(منطقی) و معرفت شناختی از موضع عقلانیّت انتقادی نگاشته شده و نتایج آن نشان میدهد، برخلاف تصوّر رایج، روششناسیِ معتبرِ علمی در جغرافیای سیاسی نه منطبق بر روش پوزیتیویستیِ سنّتی است و نه بر اساس روش شناسیهایِ تفهّمی و فراپوزیتیویستی، بلکه روشِ معتبر علمی در این زمینه، روشِ فرضی-استنتاجی به عنوان روشِ نهایی و واحدِ علوم تجربی نظیر جغرافیای سیاسی است. با اینحال، روشهای دیگر بنا بر برخی نکات مثبتِ آنها، صرفاً در مرحله گردآوریِ داده ها مورد استفاده جغرافیای سیاسی قرار میگیرند.
تاثیر راهبردهای اکتشافی و بهره بردای بر شهرت برند گردشگری با تأکید بر نقش وفاداری و تصویر ذهنی گردشگران (مورد مطالعه: هتل های چهار و پنج ستاره شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
191 - 206
حوزههای تخصصی:
صنعت هتل داری آمیخته ای از خدمات محسوس و نامحسوس است؛ بر همین اساس میهمانان هتل ها معمولا در یک زمان خدمتی را با چندین معیار ارزیابی متکی بر نشانه ها خریداری می کنند. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر راهبردهای اکتشافی و بهره برداری بر شهرت برند گردشگری با در نظر گرفتن نقش وفاداری و تصویر ذهنی می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری گردشگران اسکان یافته در بهار 1397هتل های 4و5 ستاره در شهر یزد به تعداد 4783 نفر می باشند. جهت نمونه گیری از طریق فرمول کوکران تعداد 355 نمونه در دسترس جمع آوری گردید. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسشنامه است. روایی پرسشنامه با استفاده از میانگین واریانس استخراج شده در حدقابل قبول بیشتر از5/0 و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ بررسی و مقدار آن بالای 7/0 بوده و مورد تائید قرار گرفت. از نرم افزار ایموس جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد راهبردهای دوسوتوانی تاثیر معنی داری بر تصویر ذهنی گردشگران دارند. همچنین یافته ها نشان داد که تصویر ذهنی گردشگران تاثیر معنی داری بر وفاداری گردشگران و شهرت برند گردشگری دارد. نتایج نشان داد که وفاداری گردشگران نیز بر شهرت برند تاثیر گذار است. همچنین، راهبرد اکتشافی با اثر میانجی تصویر ذهنی برند بر شهرت و وفاداری برند گردشگری تاثیر می گذارد. راهبرد بهره برداری نیز با اثر واسطه ای تصویر ذهنی برند بر وفاداری برند گردشگری تاثیر می گذارد. اما راهبرد بهره برداری از طریق تصویر ذهنی تأثیر معناداری بر شهرت برند گردشگری ندارد.