فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
155-167
حوزههای تخصصی:
آلودگی های زیست محیطی از مهم ترین عوامل مؤثر بر تخری ب و تنزل کیفیت بیوسفر و اجزای آن محسوب شده و در ای ن می ان فلزات سنگین از دیدگاه های زیستی، اکولوژیکی و سلامتی بش ر از اهمیت ویژه ای برخوردارند. این پژوهش با هدف بررسی روند تغییرات غلظت عناصر سرب، کادمیوم، مس و روی در خاک های تحت کشت اطراف معدن سرب و روی زنجان و همچنین احتمال خطرپذیری (HQ) به بیماری های مرتبط با این عناصر از طریق مصرف محصول مورد نظر صورت پذیرفت. بدین منظور 4 فاصله مکانی مختلف انتخاب (10، 20، 30 و 40 کیلومتر فاصله از معدن) و از هر محدوده 3 نمونه خاک و 10 نمونه گیاه گندم برداشت شد. عصاره های نمونه های خاک با استفاده از DTPA و اسید نیتریک 4 مولار و عصاره های گیاه با استفاده از اسید نیتریک 65% استخراج و غلظت فلزات با دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد غلطت کل و قابل دسترس هر چهار عنصر در خاک و همچنین غلظت این عناصر در دانه گندم با افزایش فاصله از معدن کاهش یافت. بیش ترین غلظت سرب (3/59 میلی گرم بر کیلوگرم)، کادمیوم (3/1 میلی گرم بر کیلوگرم)، مس (8/48 میلی گرم بر کیلوگرم) و روی (7/79 میلی گرم بر کیلوگرم) از دانه برداشت شده از فواصل 10 کیلومتری از معدن و کمترین غلظت این عناصر از دانه برداشت شده از فاصله 40 کیلومتری از معدن و به ترتیب برابر 8/31، 2/0، 7/2 و 2/37 میلی گرم بر کیلوگرم به دست آمد. نتایج احتمال خطر پذیری به بیماری های غیرسرطانی برای هر یک از عناصر با فاصله از معدن نشان داد که مقادیر احتمال خطر پذیری به بیماری برای عناصر سرب، کادمیوم، مس و روی با افزایش فاصله از معدن کاهش یافت. همچنین به استثناء عنصر سرب، مقادیر خطر پذیری در هر چهار منطقه مورد مطالعه کمتر از 1 بود. این نتایج نشان دهنده این است مصرف کنندگان این محصولات در محدوده امن از نظر تأثیرات سوء بیماری های غیرسرطانی ناشی از غلظت بالای سرب قرار نخواهند گرفت. همچنین علی رغم پایین بودن مقادیر HQ عناصر روی، مس و کادمیوم، احتمال افزایش این مقادیر در سال های آتی برای این عناصر، به ویژه عناصر کادمیوم و مس وجود خواهد داشت؛ بنابراین می بایست توجه زیادی به مصرف و کشت در اطراف مناطق صنعتی، صورت گیرد.
تحلیل ارتباط بین سنجه های سیمای سرزمین و فرسایش خاک حوزه آبخیز کوزه تپراقی، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
65 - 91
حوزههای تخصصی:
فرآیند فرسایش خاک به عنوان متغیر اصلی موردبررسی در مطالعات حفاظت آب وخاک در اکوسیستم های پایدار تحت تأثیر عوامل طبیعی و انسانی است. هم چنین، ساختار و ترکیب کاربری اراضی در یک اکوسیستم از تغییرات صورت گرفته در سیمای سرزمین تأثیر می پذیرد. به همین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سنجه های سیمای سرزمین و الگوی فرسایش خاک در حوزه آبخیز کوزه تپراقی استان اردبیل برنامه ریزی شد. در این راستا، ابتدا با استفاده از نرم افزار Fragstats 4.2.1، 14 سنجه سیمای سرزمین شامل تراکم لکه (PD)، شاخص بزرگ ترین لکه (LPI)، حاشیه کل (TE)، تراکم حاشیه (ED)، شاخص شکل لکه (LSI)، میانگین اندازه لکه (AREA-MN)، میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه اقلیدسی (ENN-MN)، شاخص گسستگی سیما (DIVISION)، میانگین شاخص شکل لکه (SHAPE-MN)، شاخص تکه شدگی (SPLIT)، شاخص پیوستگی سیما (COHESION)، اندازه شبکه تأثیرگذار (MESH)، شاخص تجمع (AI) و درصد پوشش سیمای سرزمین (PLAND) محاسبه شد. سپس شدت فرسایش خاک منطقه با استفاده از مدل پتانسیل فرسایش (EPM) با عملکرد قابل قبول بر اساس مطالعات پیشین برآورد شد. در ادامه، نتایج حاصل از محاسبه سنجه ها و شدت فرسایش خاک وارد نرم افزار SPSS شده و رابطه های رگرسیونی میان آن ها تعیین شد. نتایج بیانگر وجود یک رابطه عکس میان سنجه های DIVISION و ED و LPI با فرسایش ویژه خاک و حاکی از وجود یک رابطه مستقیم بین SHAPE-MN و AREA-MN با فرسایش ویژه خاک حوزه آبخیز کوزه تپراقی است. هم چنین، نتایج بیان کننده الگوی متفاوت ارتباط سنجه های سیمای سرزمین و فرسایش خاک است. این نتایج در برنامه ریزی مؤثر و هدفمند مدیریت کاربری اراضی در مقیاس آبخیز و سیمای سرزمین کاربرد دارند.
Critical and Complementary Review of Buzan’s Regional Security Complex Theory in The Wake of Middle East Regional system(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
135 - 164
حوزههای تخصصی:
The theory of the Buzan’s regional security complex is one of the most important theories of regional system analysis. But the theory has some shortcomings in the analysis of regional systems such as the Middle East. This article seeks to illustrate and reform those shortcomings with a fundamental theoretical and explanatory approach. This can also provide common variables for scrutinizing the regions all over the world. In this way, it is argued that it is need and necessary adding one more variable called "problematic" to the regional security complex theory. Also It is argued that, due to the specific characteristics of each region, it is necessary to consider the other particular variables of each region. Since this study focuses on the regional system of the Middle East as a case, it is also necessary to examine two other variables, the "individual" and the "structure of the international system".
تبیین مولفه های ژئوپلیتیکی موثر بر شکل گیری روابط استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
1 - 36
حوزههای تخصصی:
مفهوم «روابط استراتژیک» به عنوان مفهومی که به تعاملات بازیگران نظام بین الملل، بار و وزن خاصی می دهد، علی رغم استفاده دیپلماتیک و ژورنالیستی، کمتر هدف مطالعه و تبیین علمی قرار گرفته است. طی سالیان اخیر، مفاهیمی مانند «اتحاد استراتژیک»، «ائتلاف استراتژیک»، «شراکت استراتژیک»، «رقابت استراتژیک» به عنوان اشکالی از «روابط استراتژیک» متولد و به گستردگی وارد ادبیات علمی جغرافیای سیاسی و روابط بین الملل شده اند اما اینکه، نسبت مفاهیم مطرح شده با مفهوم اصلی چیست و چه چیز به یک رابطه بار «استراتژیک» می دهد؟ افزون بر آن، این مفاهیم در کجای طیف روابط مبتنی بر رقابت و همکاری در نظام بین الملل قرار گرفته است؟ مولفه های ژئوپلیتیکی این مفهوم کدامند؟ سوالاتی هستند که کمتر به آنها توجه شده است. از این رو، این پژوهش تلاشی برای تبیین مفهومی و طراحی مدل ژئوپلیتیکی روابط استراتژیک است. پژوهش حاضر، از لحاظ نظری، حول مفاهیم «روابط»، «استراتژی و صفت استراتژیک»، «رقابت و همکاری» می چرخد و از نظر روش، توصیفی-تبیینی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی؛ داده های میدانی مبتنی بر مصاحبه با خبرگان و تحلیل استنباطی استفاده شده است. نتیجه واژه «روابط» در مفهوم «روابط استراتژیک» واژه ای خنثی بوده و تعاملات استراتژیک می تواند طیفی از تعاملات مبتنی بر همکاری و/یا رقابت را دربر بگیرد.
تبیین نقش اقتصاد سرمایه داری و فضای جریان ها در ظهور و نقش آفرینی شهرهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
110 - 137
حوزههای تخصصی:
بدنبال شیوه تولید پست فوردیسم، شبکه های جهانی تولید بوجود آمده که نیازمند خدمات پیشرفته و زیر ساخت های تکنولوژیک برای مدیریت آنهاست. این خدمات اغلب پیچیده، تمایل به خوشه بندی در تعداد محدودی از شهرها دارند که در واقع شهرهای جهانی هستند و در ارتباط با یکدیگر شبکه قدرتمندی را بوجود آورده اند. شهرهای جهانی، از مزایای رقابتی قابل توجهی برخوردارند و به عنوان کانون های قدرتمند جذب سرمایه در اقتصاد جهانی عمل می کنند. با توجه به اهمیت روز افزون این شهرها در اقتصاد جهانی و رقابت شدید شهرهای بزرگ جهان برای تبدیل شدن به شهر جهانی، در این مقاله نقش اقتصاد سرمایه داری و فضای جریان ها شکل گیری و نقش آفرینی شهرها در سطح جهانی تبیین شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اقتصاد سرمایه داری و تحولات مرتبط با آن منجر به جهانی شدن اقتصاد، شکل گیری شبکه ای از تجارت جهانی، پست فوردیسم و برون سپاری تولید در فضای جهانی، شهری شدن سرمایه و نیاز به استقرار شرکت های بزرگ چند ملیتی در شهرهای خاص شده است. فضای جریان ها نیز بواسطه شبکه ای شدن جهان و درهمتنیدگی شدید فعالیت و اقتصاد جهانی نیازمند نقاط گره گاهی برای کنترل شبکه ارائه خدمات پیشرفته پشتیبانی است که این شهرهای جهانی این نقاط گره گاهی را می سازند. بنابراین شهرهای جهانی در بستر اقتصاد سرمایه داری معاصر به عنوان پایگاه مکانی پیوندهای جهانی فضای جریان ها امکان ظهور پیدا می کنند.
Role of Malacca Strait with a Geopolitical and Strategic Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
264 - 287
حوزههای تخصصی:
One of the issues discussed in geopolitics is the role of international straits (canals); as such, it is of great importance to investigate their geopolitical and strategic role. It is because the straits are the places of distribution of power, where the competition of governments is very evident in using the potential of geographic space to achieve greater benefits and ultimately to gain power in international relations. Even in some cases, countries not located around the straits enter many ways in order not to lag behind other countries. That is to say, there is a kind of conflict and competition between countries over the use of straits, especially the countries bordering the strait. Therefore, the strategic straits play a decisive role in the power of nations and their fate and also in the foreign policy of the coastal states along with the balance of regional and global power, as a result, their study is essential for political geographers and geopoliticians. One of the most important straits in the world is the Malacca Strait whose investigation strategically and geographically provides important points. Using descriptive-analytical method and also based on statistics and figures for plotting diagrams in this paper, it has been tried to study the role, geopolitical features, and importance of Malacca Strait for coastal states and conditions as well as factors causing challenges and crises for the strategic role of the strait. According to the results, as one of the major international straits, the Malacca Strait has strategic potentials in the regional and global arena and coastal governments need to rely on targeted and strategic plans to combat the challenging processes in this strait<strong>.</strong>
Interstate Rivalries within Regional Organizations Case study: Economic Cooperation Organization (ECO)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
334 - 350
حوزههای تخصصی:
Although the goal of all regional organizations is to strengthen cooperation between member states, in some cases there are apparent or hidden rivalries in minor or major levels, which sometimes leads to stagnation and inefficiency of the regional organization and hinders effective cooperation. The need for cooperation in South West Asia to benefit all developing countries in the region became the main driver for the foundation of the Economic Cooperation Organisation (ECO) in 1985. This study aimed to identify the areas of rivalries among the member states of this organization resulting lack of cooperation and success, from a political geography and geopolitics point of view. Contexts of rivalries classified into four political, economic, cultural, and geopolitical factors containing eighteen sub-variables. The results showed geopolitical, political, cultural factors, and economic factors respectively have a positive and significant effect on rivalries in ECO
عوامل اثرگذار بر گرایش جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی: مطالعه موردی بیران شهر، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
57 - 78
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیمایشی و کاربردی حاضر، عوامل مؤثر بر گرایش جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی بررسی شد. پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری آن را جوانان 15 تا 24 ساله منطقه بیران شهر واقع در استان لرستان تشکیل می دادند (1404N=). با استفاده از رابطه کوکران، حجم نمونه 181 نفر برآورد شد. نأیید روایی و پایایی ابزار تحقیق، به ترتیب، به روش اعتبار محتوایی و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفت و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج بررسی نشان داد که گرایش جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی در حد متوسط است؛ همچنین، بر اساس نتایج تحلیل مسیر، متغیرهای اثرگذار بر گرایش جوانان روستایی به اشتغال در بخش کشاورزی، به ترتیب، عبارت اند از میزان آگاهی در زمینه کشاورزی، نگرش نسبت به کشاورزی، استفاده از منابع اطلاعاتی برای افزایش آگاهی در زمینه کشاورزی، ویژگی های اجتماعی، ویژگی های اقتصادی، ویژگی های فردی و وجود نمونه های موفق و فعالیت های تولیدی در روستا.
تحلیل موانع اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
151 - 176
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، با توجه به اهمیت توسعه روستایی در فرآیند توسعه ملی، روستاهای ایران پیوسته شاهد تغییرات نسبتاً زیادی در حیات خود و ساکنانشان بوده و در این راستا، رویکردهای گوناگون برای دستیابی به اهداف توسعه روستایی در کانون توجه قرار گرفته است؛ یکی از مهم ترین این رویکردها اجرای طرح هادی روستایی است. علی رغم اهداف و برنامه های اولیه این طرح برای توسعه روستاها در مناطق مختلف کشور، شواهد نشان می دهد که در عمل، تهیه و اجرای آن با مشکلات متعدد در ابعاد مختلف روبه رو شده است. هدف پژوهش حاضرتحلیل و بررسی موانع اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز بود و جامعه آماری آن را تمامی سرپرستان خانوارهای روستایی در کلیه روستاهای بالای سی صد خانوار این شهرستان که در آنها، طرح هادی روستایی تا پایان سال 1390 اجرا و تکمیل شده بود، تشکیل می داد (37632N=)؛ از آن میان، با بهره گیری از رابطه کوکران، 362 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای دستیابی به نمونه و تکمیل پرسشنامه ها، از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب بهره گرفته شد. بعد از تأیید روایی محتوایی پرسشنامه به منظور تعیین قابلیت اعتماد ابزار تحقیق، پیش آزمون انجام شد و مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مؤلفه های اصلی پرسشنامه 71/0 به دست آمد. به منظور شناسایی شاخص عامل های مرتبط با سازه «مشکلات اجرای طرح هادی در مناطق روستایی شهرستان تبریز»، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که پنج عامل مدیریتی- برنامه ریزی، کالبدی، زیست محیطی، دانشی- اطلاعاتی و فنی در حدود 73/71 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین، اولویت بندی گویه های مشکلات اجرای طرح هادی نشان داد که سه گویه عدم مشارکت روستاییان در فرآیند مدیریت طرح ها، عدم تناسب طرح با نیازها و مسائل اصلی روستاییان، و عدم آشنایی مدیران، پیمانکاران و مشاوران طرح ها با محیط های روستایی، به ترتیب، رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص دادند.
عوامل موثر بر ناکارآمدی نظام تقسیمات کشوری در سطح محلی (موردمطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
119 - 147
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر ناکارآمدی نظام تقسیمات کشوری در سطح محلی در شهرستان ارومیه انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش ، کیفی است. نتایج تحقیق نشان داد که نخست، نظام تقسیمات کشوری به عنوان فرآیندی پیچیده و چندبعدی در سطح محلی تحت تأثیر مستقیم سیاست های نظام متمرکز عمل کرده و منجر به شکل گیری یک سیستم کارآمد نشده است. سپس نظام تقسیمات کشوری در قالب عواملی همچون سیاست های تمرکزگرایی، ضعف توجه به الزامات محلی منطقه ای در تدوین قوانین، نگاه تک ساحتی در قانون تقسیمات کشوری، حاکمیت ملاحظات امنیتی سیاسی، دخالت ذی نفوذان رسمی و غیررسمی، ضعف توجه به ساختار محیط طبیعی و اکولوژیک، ضعف توجه به جغرافیای فرهنگی، ضعف توجه به موقعیت مکانی در تعیین مرکزیت سیاسی و عدم وجود کارشناس متخصص تقسیمات کشوری در سطح محلی دچار ناکارآمدی شده است.
بررسی نقش قدرت های منطقه ای در شکل دهی به نظم امنیتی خاورمیانه (2003 تا 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
148 - 171
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه همواره از مداخلات قدرت های خارجی رنج برده و این مداخلات نقش مهمی در شکل دهی و مدیریت الگوهای نظم امنیتی در این مجموعه امنیتی منطقه ای داشته است. با وجود تداوم مداخلات خارجی، پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003، شاهد وقوع تحولاتی در این منطقه هستیم که موجب افزایش توان بازیگری قدرت های منطقه ای و نقش تعیین کننده آن ها در معادلات سیاسی و امنیتی در خاورمیانه شده است. به همین دلیل، سرنگونی صدام حسین در سال 2003 به نقطه عطف مهمی در تحولات امنیتی خاورمیانه تبدیل شد که متأثر از آن، از این زمان غالب تحولات امنیتی منطقه حول محور بازیگران و قدرت های منطقه ای می چرخد. بنابراین پرسشی که مطرح می شود این است که قدرت های منطقه ای چه نقشی در نظم امنیتی خاورمیانه از سال 2003 تا زمان خیزش های عربی داشته اند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت، حمله سال 2003 آمریکا به عراق موجب به هم خوردن نظام توزیع قدرت در خاورمیانه و برجسته شدن نقش قدرت های منطقه ای در شکل دهی به توازن قدرت جدید در منطقه شد. در پژوهش پیش رو برای اثبات فرضیه، از روش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و منابع اینترنتی استفاده شده است.
تأثیر بازارچه های مرزی در توسعه و رفاه مناطق مرزنشین (نمونه موردی: بازارچه مرزی شوشمی نوسود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق مرزی از جمله فضاهای جغرافیایی هستند که با وجود ظرفیت های بالایی که دارا می باشند گاهاً متناسب با شرایط خاصی که دارند این ظرفیت ها نادیده گرفته شده اند. این مناطق به دلایل دوری از مرکز، انزوای جغرافیایی، و ... تفاوت های فاحشی ازنظر برخورداری از رفاه و توسعه با مراکز مرکزی دارند و ایجاد و فعالیت بازارچه مرزی می تواند باعث تعدیل رابطه یک سویه مرکز - پیرامون و بهبود رفاه منطقه ای گردد. این پژوهش به بررسی تأثیر بازارچه مرزی شوشمی بر توسعه و رفاه شهر نوسود در استان کرمانشاه با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر کلیه پیله وران، بازرگان و سایر متصدیان و همچنین شهروندان نوسود بوده است حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 320 نفر انتخاب گردید و پرسش نامه بین آن ها توزیع شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS(کرونباخ، رگرسیون، همبستگی) و LISREL استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که به صورت کلی احداث بازارچه در ارتقای سطح رفاه شهر نوسود موثر بوده است، هر چند ککه در چند سال گذشته این سطح رفاه با افت مواجه بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده از رگرسیون خطی، متغیر اقتصادی بیشترین ارتباط را با توسعه و رفاه مرزنشینان داشته، بر اساس برآورد ضرایب استانداردشده مدل ساختاری بر اساس تحلیل عاملی تأییدی تحقیق و سطح معنی داری (α =0.076) به دست آمده و بعد کالبدی بیشترین اثرگذاری را در میان ابعاد دیگر داشته است؛ و نیز نتایج آزمون همبستگی نشان داد که مؤلفه اجتماعی بیشترین میزان همبستگی را با مؤلفه های تحقیق داشت است.
عوامل مؤثر بر تغییرپذیری فضایی ریسک سیلاب در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
125-146
حوزههای تخصصی:
در نظر نگرفتن عامل های طبیعی در آمایش سرزمین، تجاوز و تخریب مرفولوژی طبیعی در نتیجه فعالیت های شهرسازی و متعاقباً برهم زدن سیستم زهکشی شهری، سیلاب های غیرقابل پیش بینی و مختل کننده شهر تهران را درپی دارد. این سیلاب های شهری بر اساس میزان تغییر یا تخریب مسیل های طبیعی شهر، چگونگی اجرای شبکه های ارتباطی، نوع کاربری های اراضی، تراکم های مختلف سازه های شهری و یکسان نبودن توزیع تراکم جمعیتی در سطح شهر و حتی سطح زندگی اجتماعی - اقتصادی محله های شهری، رفتار پیچیده ای در کلان شهر تهران دارند. در این پژوهش، نقشه ریسک به عنوان شاخصی جهت تعریف این پیچیدگی از ترکیب نقشه های مخاطره و آسیب پذیری سیلاب کلان شهر تهران در پنج رده ریسک خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تهیه گردید. جهت تحلیل تغییرات میزان ریسک، حوضه های هیدرولوژیک شهر تهران با ArcHydro استخراج و 12 حوضه نمونه انتخاب شد. نقشه مخاطره سیلاب با استفاده از متغیرهای کاربری اراضی، شبکه های ارتباطی، درصد سطح زیربنای مسکونی، پل ها، ارتفاع، شیب و تراکم شبکه آبراهه تهیه شده و بلوک های با بافت فرسوده، تراکم جمعیت، کاربری اراضی، پل، شیب و تراکم شبکه آبراهه به عنوان متغیرهای مؤثر در آسیب پذیری ناشی از سیلاب به کار گرفته شدند. استفاده از این متغیرها در تهیه نقشه های ذکر شده از طریق تعریف رابطه ها و اولویت بندی هر یک در ارتباط با پتانسیل خطر و آسیب پذیری و روش AHP انجام شد. در ادامه بر مبنای متوسط وزنی ریسک سیلاب و تحلیل عاملی، مؤلفه های اصلی تغییرپذیری ریسک سیلاب بین 12 حوضه نمونه استخراج شد. نتایج تحلیل عاملی بر مبنای شاخص متوسط وزنی ریسک سیلاب و متغیرهای مؤثر در آن، چهار مؤلفه تأثیرگذار را در تغییرات فضایی ریسک در سطح حوضه های 12 گانه نمونه نشان داد. مؤلفه اول با توجیه 31/8 درصد از مجموع واریانس عامل ها و با مقدار ویژه 0/788 (ارتباط ریسک سیلاب با متغیرهای مستقل) به عنوان مؤلفه اصلی در تغییرات ریسک سیلاب بین حوضه های، متغیرهای بافت فرسوده، تراکم جمعیت و درصد سطح زیربنای مسکونی را به عنوان عامل های تغییرپذیری ریسک سیلاب بین حوضه های نمونه معرفی می کند؛ این مؤلفه با هر سه متغیر به صورت قوی مثبت مرتبط می باشد. این بافت ها به دلیل اینکه زهکشی مناسبی ندارند و همچنین شبکه های مسیل در این مناطق عمدتاً در بخش زیرین شهر قرار گرفته اند، باعث پدیده تشدید آبگرفتی و حتی گاهی اوقات شروع سیلاب می شوند.
تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از شاخص های اجتماعی موثر در تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی(نمونه مطالعاتی:روستاهای منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلایای اتفاق افتاده در دهه های اخیر، بیانگر این است که جوامع و افراد در معرض مخاطرات، به صورت فزاینده ای آسیب پذیر شده اند ، لذا تاب آوری اجتماعی ظرفیت تبدیل و تحول، تطبیق و سازگاری و توان مقابله با تنش و بحران های اجتماعی می باشد. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از شاخص های اجتماعی مؤثر در تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی در ناحیه سیستان بود. روش تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و از حیث روش؛ توصیفی-تحلیلی با رویکرد کمی-پیمایشی مبتنی بر روش مدل سازی معادلات ساختاری است . جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار در 373روستا بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 189 نفر به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده گردید که روایی ابزارها به روش تحلیل عاملی تاییدی و پایایی ابزارها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی و تایید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز در سطح آمار استنباطی از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SMART PLS 3 استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که براساس آماره های T و P ضریب مسیر ارتباط شاخص های اجتماعی با تاب آوری اجتماعی معنادار می باشد به گونه ای که مقدار T این مسیر برابر با 28/11 از مقدار بحرانی 58/2 بزرگتر بوده و مقدار P نیز کوچکتر از 05/0 می باشد. همچنین برای تحلیل فضایی عوامل اجتماعی مؤثر بر تاب آوری روستاهای موردمطالعه ازمدل WASPAS استفاده شد که حاکی از آن بود که روستاهای شهرستان زهک، بیشترین میزان Qi و روستاهای شهرستان هامون دارای کمترین میزان Qi می باشند. بنابراین می توان نتیجه گرفت بین شاخص های اجتماعی با تاب آوری روستاییان ارتباط معناداری وجود دارد و همچنین حجم اثر شاخص اجتماعی در حد زیاد می باشد و با توجه به اینکه روستاهایی که دارای Qi بیشتری هستند تاب آوری اجتماعی بیشتری دارند لذا می توان گفت روستاهای منطقه زهک از شاخص های تاب آوری اجتماعی بالاتری برخوردار می باشند.
بررسی برخی خصوصیات شیمیایی و میزان برخی عناصر غذایی همراه با گرد و غبار دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
99 - 116
حوزههای تخصصی:
تخریب اراضی یکی از مخاطرات جدی زیست بوم های طبیعی بخصوص در مناطق خشک زمین در اثر خشکسالی و فرسایش بادی است. خصوصیات گرد و غبار می توانند نشان دهنده میزان تخریب اراضی و سرزمین باشند. هدف از این تحقیق بررسی خصوصیات فیزیک وشیمیایی و مقادیر برخی عناصر غذایی همراه با گرد و غبار حمل شده در دشت سیستان است. به این منظور تعداد 25 رسوبگیر نیم دوکی شکل در شهر های منطقه سیستان نصب گردید و نمونه برداری این رسوبگیر ها به صورت ماهیانه طی دوره طوفان های گرد و غبار منطقه از اردیبهشت تا پایان مهر ماه سال ۱۳۹۴ به صورت ماهانه انجام گرفت. از خاک سطحی مناطق تحت فرسایش یا مستعد فرسایش در تالاب های هامون (۲۰ نقطه) نمونه برداری انجام شد. سپس pH، EC، ماده آلی، بافت خاک و مقادیر عناصر غذایی خاک شامل: فسفر، پتاسیم، سدیم، کلسیم و منیزیم در نمونه ها مورد اندازه گیری قرار گرفتند. بیشترین میزان عناصر غذایی همراه با گرد و غبار در کل منطقه مربوط به کلسیم (با میانگین کل mg/kg 28/700(و کمترین مربوط به فسفر (با میانگین کل mg/kg 76/33 (بود. بیشترین میانگین مجموع (فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و سدیم) عناصر غذایی (mg/kg 43/461) در گرد و غبار شهریور و کمترین (mg/kg 78/353) در خرداد مشاهده شد. در بین شهر های مورد مطالعه بیشترین میزان ماده آلی، فسفر، پتاسیم و منیزیم در گرد و غبار حمل شده از روی شهرستان زابل (به ترتیب mg/kg 88/25، mg/kg 75/45، mg/kg 8/365 و mg/kg 32/667(، بیشترین مقدار کلسیم در شهر هامون (mg/kg 06/813) و سدیم در شهر نیمروز (mg/kg 48/629) مشاهده شد. بیشترین نسبت غنی شدن در کل مناطق مربوط به فسفر (6/002) و کمترین نسبت غنی شدن مربوط به سدیم (707/0) بود، که نسبت غنی شدن برای فسفر، پتاسیم و ماده آلی (مقادیر بالاتر از یک) نشان دهنده غنی شدن آن عنصر در گرد و غبار می باشد و هدر رفت و فرسایش انتخابی آن عنصر را از خاک های محل برداشت (منشأ گرد و غبار) نشان می دهد. نتایج نشان داد که خاک بستر تالاب های هامون (مناطق مورد مطالعه) به لحاظ بافت مساعد فرسایش هستند و خصوصیات شیمیایی آن نشان دهنده شور و قلیایی شدن و از بین رفتن پوشش گیاهی می باشد. خصوصیات گرد و غبار حمل شده از روی شهرهای دشت سیستان نیز منعکس کننده شرایط منشأ برداشت این رسوبات بودند و گسترش تخریب اراضی در این مناطق را نشان می دهد.
تأثیر نوسان منابع آب بر امنیت آب (نمونه پژوهی: خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
115-132
حوزههای تخصصی:
کمتر از سه درصد آب های کره زمین شیرین است.زیست و زیستگاه در مفهوم کلان خود وابسته به همین آب هستند. طی چند دهه گذشته برخاسته از رشد جمعیت، گسترش کشاورزی، رشد صنعت، تغییر اقلیم و خشک سالی های پیاپی ، دسترسی بشر به آب را پیوسته فروکاسته اند به گونه ای که تداوم وضعیت موجود مانایی و پایایی زیست و مدنیت انسان را تهدید می کند. این آسیب، توجه کارگزاران و پژوهشگران به امنیت آب را در پی داشته است. استان خراسان جنوبی در شرق ایران به ذات استانی کم بارش با اقلیمی گرم و خشک است و طی دو دهه گذشته درگیر خشک سالی های پیاپی و اضافه برداشت از مخازن آب زیرزمینی بوده وضعیتی که طی سال های گذشته به تشدید تنش ها و نزاع های اجتماعی آب پایه در استان انجامیده است. مقاله حاضر که کاربردی و روش شناسی حاکم بر آن تبیینی-تحلیلی است، و یافته های آن نیز به روش کتابخانه ای(کتب،نشریات و اینترنت) گرداوری شده بر این فرضیه استوار است که طی سال های اخیر کاهش بارش ها و افت سطح آب خوان های استان خراسان جنوبی با افزایش شمار نزاع ها و دعاوی ارتباط دارد. نتیجه پژوهش نشان داد شیب نزولی بارندگی ها ، گفتمانهای توسعه ( افزایش تعداد چاه موتورها و توسعه تولیدات کشاورزی در سبد خانوار ) ، کاهش سطح مخازن آب را همراه داشته و در نتیجه آن تعداد تنش ها، نزاع ها و دعاوی حقوقی خراسان جنوبی در حوزه منابع آبی افزایش یافته و بر امنیت آب استان اثرگذار بوده است .
بررسی تاثیر روند تغییرات کاربری اراضی روی افت تراز آب زیرزمینی (محدوده مطالعاتی: ماهیدشت کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
123-140
حوزههای تخصصی:
کمبود منابع آب سطحی سبب برداشت بی رویه از آب زیرزمینی در بسیاری از نقاط جهان و افت شدید سطح سفره های آب زیرزمینی شده است. با افزایش روز افزون جمعیت برداشت بی رویه از این منابع بیشتر شده و این ذخایر طبیعی با تهدید جدی مواجه شده اند از طرفی تغییرات کاربری اراضی بر روی منابع آب زیرزمینی موثر بوده و کمیت و کیفیت آب های زیرزمینی را تحت تاثیر قرار می دهد. دشت ماهیدشت در استان کرمانشاه و د ر نزدیکی شهر کرمانشاه واقع شده است که در چند دهه اخیر به دلیل رشد جمعیت کاربری اراضی دچار تغییراتی شده است که این تغییر ات بر روند بهره برداری از منابع آب تاثیر گذاشته و اثرات مهمی را بر منابع آب زیرزمینی، برجای گذاشته است در تحقیق حاضر با استفاده از تصاویر سنجنده لندست و سنتینل 2 ، نقشه های کاربری اراضی برای منطقه مورد مطالعه در چهار سال 2009، 2000، 1987 و 2017 اقدام و شناسایی تغییرات کاربری اراضی در یک بازه زمانی 30 ساله مشخص شد. سپس براساس اطلاعات 44 عدد چاه های پیزومتری مربوط به دوره زمانی 1379 تا 1395 میزان و روند تغییرات سطح آب زیرزمینی مشخص گردید نتایج حاصل از پردازش تصاویر ماهواره ای در مناطق فیروزآباد و ماهیدشت بین سال های 1987 تا 2017 نشان دهنده افزایش مساحت طبقه کاربری اراضی کشاورزی آبی و کاهش مساحت طبقه کاربری اراضی کشاورزی دیم می باشد. با توجه به بررسی های به عمل آمده از دلایل عمده کاهش سطح آب آبخوان می توان به کاهش میزان بارندگی ها خصوصا بارش برف و کاهش تغذیه آبخوان و افزایش تعداد چاه های عمیق منطقه و استخراج بی رویه آب های زیرزمینی خصوصاً طی سال های اخیر اشاره کرد.
تعیین اولویت کشورهای اسلامی در راستای اهداف دیپلماسی شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان امروز، جهان شبکه ای است که شهرها برای بهره مندی از فرصت های جهانی و نیز برآوردن نیازهای شهری خود، نیازمند همکاری و رقابت هستند. همان گونه که جهانی شدن، دستور کار کشورها را به یکدیگر نزدیک ساخته، و کشورها در تراز ملی با هم وارد تعاملاتی با دستور کارهایی مشترک می شوند، در تراز شهری نیز، شهرها با توجه به داشته ها و نیز نیازهایشان پای در تعاملات با دیگر شهرها می گذارند. دیپلماسی شهری می تواند بسان ابزاری مدیریتی، جهت حضور بین المللی شهرها به کارگرفته شود. از این رو، بنا نهادن دیپلماسی شهری بر پایه داشته های هر شهر، امکان موفقیت و بهره وری آن را بسیار افزایش می دهد. با توجه به موقعیت شهر مشهد، کشورهای اسلامی یکی از اهداف عمده برای برقراری یا ایجاد پیوندهای دیپلماسی شهری می باشند. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که تقویت دیپلماسی شهری در مشهد، مستلزم ارتباط با کدام کشورهای اسلامی است و چه معیارهایی در این زمینه قابل طرح است. بدین منظور با استفاده از منابع کتابخانه ای، آمار و اطلاعات رسمی و سازمانی، گزارش های معتبر جهانی و انجام20 مصاحبه با متخصصین و مسئولان مرتبط، اقدام به جمع آوری اطلاعات گردیده است. برای اولویت بندی شهرها و کشورهای اسلامی از چهار سنجه ی: منطقه جغرافیایی، پیشینه تاریخی و اشتراکات فرهنگی، میزان روابط تجاری، و سطح روابط سیاسی میان ایران و کشورهای اسلامی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که 10 کشور اول برای اهداف دیپلماسی شهری مشهد به ترتیب عبارت است از: آذربایجان، عراق، هند، افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه، عمان، قرقیزستان و قزاقستان.
بررسی تأثیر گیمیفیکیشن بر پیامدهای رفتاری مشتریان با نقش میانجی رضایت مشتری و عشق به برند (مورد مطالعه: مشتریان آنلاین آژانس های گردشگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
31 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر گیمیفیکیشن بر پیامدهای رفتاری مشتریان بوده است. این پژوهش از حیث نوع پژوهش، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع توصیفی_پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مشتریان آژانس های گردشگری هستند که به صورت آنلاین اقدام به خرید می کنند؛ که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 73 نفر از اعضای جامعه مورد بررسی قرار گرفته اند. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه استاندارد متشکل از 36 سؤال) استفاده شده است. جهت بررسی رابطه بین متغیرها و تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی آل اس استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که گیمیفیکیشن بر ارزش های لذت جویانه و سودآور تأثیر داشته و ارزش های لذت جویانه و سودآور نیز بر رضایت مشتری تأثیر دارد. دیگر نتایج تحقیق حاکی از آن بوده است که رضایت مشتری بر عشق به برند و عشق به برند بر پیامدهای رفتاری مشتریان شامل وفاداری به برند، تبلیغات شفاهی مثبت و مقاومت در برابر اطلاعات منفی تأثیر دارد. مدیران آژانس های گردشگری می توانند با بهره گیری از نتایج این پژوهش و شناخت عوامل مؤثر بر پیامدهای رفتاری مثبت مشتریان و تقویت آن ها، عملکرد سازمان خود را بهبود بخشند.
مطالعه تطبیقی فرایند تغییرات تصویر پیش و پس از مسافرت (مورد مطالعه: تصویر کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
47 - 60
حوزههای تخصصی:
تصویر مقصد گردشگری یکی از مهم ترین موضوعات قابل بحث در تحقیقات بازاریابی صنعت گردشگری است. زیرا هم بر انتخاب مقصد سفر و هم بر رفتارهای آتی گردشگران تأثیر می گذارد. با وجود اهمیت این مفهوم در توسعه صنعت گردشگری، موضوع تصویر در مطالعات مربوط به گردشگری ایران، چندان مورد توجه قرار نگرفته است. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی و ارزیابی کم و کیف تصویر قبل و بعد از سفرگردشگران از کلانشهر تبریز انجام پذیرفته است. روش مطالعه توصیفی- تحلیلی، پیمایشی است. داده های تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه گردآوری و با استفاده از روش های تحلیل آمار توصیفی، آزمون های تی تک نمونه، تی زوجی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بازدید از کلانشهر تبریز موجب ایجاد تغییر مثبت معناداری در تصویر گردشگران از این شهر شده است. همچنین همبستگی مثبت معناداری نیز بین تصویر گردشگران و وفاداری آنان به این شهر وجود دارد. تفریح و گذران اوقات فراغت و بازدید از جاذبه های گردشگری اصلی ترین انگیزه های موثر در انجام سفر و انتخاب تبریز به عنوان مقصد مسافرت می باشد. نکته حایز اهمیت در رابطه با منابع کسب اطلاع گردشگران از مقصد، توسعه چشم گیر نقش شبکه های اجتماعی به عنوان شکل نوین تبلیغات دهان به دهان در کنار شکل سنتی آن (دوستان و آشنایان) در ایجاد شناخت و تصویر قبل از سفر به این شهر می باشد. نتایج این مطالعه می تواند برای مدیریت تصویر و توسعه گردشگری کلانشهر تبریز مفید باشد.