فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
256 - 288
حوزههای تخصصی:
وقوع جنگ های جهانی اول و دوم باعث گردید قدرت نظامی به عنوان امنیت ملی به کشورهای جهان القاء شود، اما با فروپاشی ابرقدرت شرق سطوح گوناگی برای امنیت ملی مطرح شد که این برداشت را تحت الشعاع قرار داد. پژوهشگران علوم سیاسی معاصر، ابعاد مختلفی را برای امنیت ملی برشمرده اند. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک کشور ایران و اهمیت تقویت امنیت ملی، شناسایی عوامل موثر بر آن ضروری است. یکی از این عوامل، امنیت غذایی است که چگونگی تاثیر آن بر امنیت ملی در این تحقیق بررسی شده است. عوامل امنیت غذایی و معیارهای امنیت ملی در پژوهش های انجام شده، شناسایی شد. با استفاده از پرسشنامه فازی چگونگی تاثیر هریک از عوامل امنیت غذایی بر امنیت ملی، از دیدگاه خبرگان منتخب اخذ شد. با بکارگیری تکنیک تاپسیس فازی، عوامل امنیت غذایی به ترتیب تاثیر بر امنیت ملی مرتب شدند. از یک مدل پویایی سیستم برای شبیه سازی تاثیر عوامل منتخب امنیت غذایی بر امنیت ملی استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر تاثیر مثبت سلامت و کیفیت مواد غذایی و سرعت پاسخگویی و تاثیر منفی قیمت واحد بر امنیت ملی است، همچنین متغیر سرانه مصرف تا رسیدن به حد تعادل دارای تاثیر مثبت و بیشتر از حد تعادل دارای تاثیری منفی بر آن است.
آسیب شناسی توسعه گردشگری در محوطه های تاریخی و ارائه راهکار مناسب (مطالعه موردی مجموعه تاریخی چالشتر: استان چهار محال و بختیاری)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
187 - 198
حوزههای تخصصی:
توسعه صنعت گردشگری از مهم ترین رویدادهای اقتصادی و اجتماعی در جوامع امروز به شمار می رود. در این راستا مجموعه تاریخی شهر چالشتر واقع در استان چهارمحال وبختیاری به دلیل برخورداری از پیشینه تاریخی و ویژگی های ممتاز جغرافیایی منطقه ای که در آن واقع شده است می تواند ضمن بهره مندی از منافع اقتصادی (اشتغال، درآمد و...) از فرصت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز به نفع ساکنان منطقه و کشور برخوردار گردد. هدف اصلی پژوهش آن است تا با بررسی آسیب شناسی این مجموعه تاریخی از دید بازدیدکنندگان دریچه ای نو برای آمایش و توسعه گردشگری استان چهارمحال وبختیاری ایجاد کرده و راهکارهای مناسبی برای گسترش گردشگری این منطقه ارائه دهد. از این رو در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که مشکلات و موانع موجود برای جذب گردشگر در این مجموعه چه مواردی هستند؟ و کدام یک از این مشکلات تأثیر منفی و معناداری بر تعداد بازدیدهای سالانه گردشگران از این قلعه دارد؟ جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش شامل کلیه بازدیدکنندگان قلعه چالشتر است که از میان آنها با استفاده از فرمول کوکران (با احتساب ضریب اطمینان 90 درصد و خطای ده درصد)، روش نمونه گیری تصادفی ساده و معادل 130 نفر که از طریق تکمیل پرسش نامه در تابستان سال 1401 مورد سؤال قرار گرفتند و داده ها توصیف و تجزیه و تحلیل شدند. در پژوهش حاضر روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است و بر اساس مدل تحلیلی EVIEWS و با استفاده از روش OLS نتایج به دست آمده مبین این واقعیت است که از میان پنج متغیر مورد بررسی (عدم وجود مکانی برای استراحت از جمله (رستوران و تریا)، عدم وجود راهنمایان گردشگری در قلعه، عدم وجود پارکینگ، عدم وجود غرفه های ارائه دهنده خدمات در قلعه و عدم وجود نیمکت و فضایی برای نشستن). متغیر عدم وجود مکانی برای استراحت از جمله (رستوران و کافی شاپ) با احتمال کمتر از پنج درصد معنادار است و افزایش یک واحد آن تأثیر منفی و معنادار به اندازه 189/0 واحد بر تعداد بازدیدهای قلعه دارد.
تحلیل وضعیت فرونشست محدوده شهری همدان با استفاده از تصاویر راداری و ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
221 - 236
حوزههای تخصصی:
مخاطره فرونشست در طی سال های اخیر، شهرهای زیادی ازجمله شهرهای مناطق خشک و نیمه خشک ایران را با چالش جدی مواجه کرده است. شهر همدان ازجمله شهرهایی است که در معرض این مخاطره قرار دارد و به همین دلیل در این پژوهش به ارزیابی میزان فرونشست در محدوده این شهر پرداخته شده است. داده های مورد استفاده در این تحقیق شامل تصاویر راداری سنتینل 1، تصاویر ماهواره لندست، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM و اطلاعات مربوط به منابع آب زیرزمینی بوده است. ابزارهای مهم نیز تحقیق شامل ArcGIS ، GMT و ENVI بوده است. این تحقیق به طورکلی در سه مرحله انجام شده است که در مرحله اول، نقشه های کاربری اراضی منطقه مربوط به سال های 1991 و 2020، تهیه و تحلیل شده است. در مرحله دوم وضعیت افت منابع آب زیرزمینی در محدوده مطالعاتی بررسی شده است و در مرحله سوم نیز با استفاده از تصاویر راداری و روش سری زمانی SBAS ، میزان فرونشست منطقه در طی دوره زمانی سه ساله (2017 تا 2020) محاسبه شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، محدوده شهری و حاشیه شهری همدان سالانه با حدود 1 متر افت منابع آب و 7/. کیلومترمربع توسعه فیزیکی مواجه شده است. همچنین میزان فرونشست این محدوده در طی دوره زمانی سه ساله، بین 6 تا 98 میلی متر بوده است که مطابق نقشه نهایی تهیه شده، مناطق غربی شهر همدان بین 60 تا 98 میلی متر، مناطق مرکزی بین 30 تا 60 میلی متر و بخش زیادی از مناطق شرقی آن بین 6 تا 30 میلی متر فرونشست داشته است. با توجه به اینکه بیش ترین میزان توسعه فیزیکی شهر همدان در طی سال های اخیر، در مناطق غربی و حاشیه ای این شهر بوده است؛ می توان گفت که توسعه فیزیکی شهر همدان به موازات افت منابع آب زیرزمینی، عامل اصلی این فرونشست بوده است.
The Future of the Regional System of the Middle East and the Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
116 - 150
حوزههای تخصصی:
This paper seeks to draw scenarios for the future of the Middle East regional system, and considers the actors in the Middle East regional system as: 1. regional powers; 2. failed states in the region; in this paper the three failed states are mentioned: Iraq, Syria and Yemen, 3. active groups inside the failed states, and 4. interventionist powers, such as the United States and Russia, which intervene from an international level in the regional system of the Middle East. In this regard, the constructive variables of the regional system of the Middle East has been studied which include: the problematic, the boundary, the pole, the anarchy, the interaction pattern, the individual and the structure of the international system. The paper argues that every regional system has the problematic and based on the data obtained, the current problematic at the regional level is the existence of the failed states of Yemen, Iraq and Syria. Hence, it is about examining and identifying other variables surrounding the problematic, and ultimately on whether the objectives and actions of the poles of power in the region on the one hand, and the goals and actions of the superpowers on the international level are in line with the resolution of the problematic or conflicting and contradictory to the problematic, provides scenarios for the variables that shape the regional system, and in particular the regional interaction pattern. Based on these scenarios, the future of Iran's foreign policy can be explained.
The Role of the Great Game in the Inefficiency of the Formality System of the Iranian Court from 1796 to 1896(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
226 - 249
حوزههای تخصصی:
Historically, formalities and diplomatic protocols, as one of the pillars of successful international diplomacy, have played a crucial role in shaping the political currents of the time. This study examines and studies the role and effect of British-Russian rivalries regarding the inefficiency of the Iranian formality system, as well as analyzing the function of these formalities in the relations of this power triangle during the Qajar era, and by means of a historical method and a descriptive-analytical view which is based on documents, travelogues and historical resources of the Qajar era, it seeks to answer the questions of to what extent diplomatic rituals and ceremonies have been effective in the rivalry and emulation of Russian and British governments in Iran? What were the factors that led to the structural weakness of Iran's formalities and its becoming a buffer state in the great game between Russia and Britain? What role did the performance of the Russian and British ambassadors play in Iran's formality relations? It seems that factors such as imitation and competition of the British and Russian ambassadors for Formalities respect caused the role of Formalities in Iran's relations with the Russian and British governments to be not positive and effective. Meanwhile, the performance of the Russian and British ambassadors, the establishment of Formality agreements and the negligence of the Iranian government were not ineffective in shaping formality actions and reactions between the governments
بررسی اثر اقلیم بر فرایند هوازدگی سنگ ها (مطالعه موردی: حوزه آبخیز تالار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
249 - 263
حوزههای تخصصی:
رسالت این مقاله تعیین انواع و شدت هوازدگی و مناطق موفوژنیتک با توجه به اقلیم حاکم در حوزه آبخیز تالار استان مازندران است. به علت موقعیت خاص استان مازندران و واقع شدن بین دریا و سلسله جبال البرز، تنوع اقلیمی از جنوب به شمال در حوزه آبخیز تالار حاکم است. از طرف دیگر در حوزه آبخیز تالار هوازدگی سنگ ها با هیچ روشی مطالعه نشده است؛ درنتیجه شناخت دقیقی از نوع فرایند هوازدگی و مناطق مورفوژنیک در این حوضه وجود ندارد. به منظور پهنه بندی وضعیت هوازدگی و مناطق ژئومورفوژنتیک بر اساس مدل های لویس پلتیر، داده های اقلیمی شامل: میانگین بارش و دمای سالانه ۸ ایستگاه هواشناسی که دارای داده و طول دوره آماری 1345 - 1395 بودند، از سازمان هواشناسی تهیه شد و در پایگاه داده در محیط Arc GIS ثبت گردید. سپس روند دما و بارش حوضه آبخیز تالار مربوط به هر ایستگاه تعیین گردید. در ادامه رژیم های هوازدگی و مورفوژنتیکی در آبخیز تالار از روی نمودارهای مربوط تعیین گردیدند. پس از تعیین ارزش وزنی به آن ها، در پایگاه داده ثبت و نقشه های مربوط در محیط Arc GIS تولید شد. نتایج نشان داد حوزه آبخیز تالار ازنظر مورفوژنتیکی در سه منطقه نیمه خشک، ساوان و معتدل قرار می گیرد. در این میان بیشترین مساحت مربوط به منطقه ساوان (50%) و کمترین به منطقه معتدل (15%) است. ازنظر وضعیت هوازدگی، سه نوع هوازدگی شیمیایی متوسط، مکانیکی کم و خیلی کم در حوزه آبخیز تالار اتفاق می افتد که هوازدگی شیمیایی متوسط دارای بیشترین مساحت (56%) است.
منطقه گرایی انرژی؛ مطالعه موردی مدیترانه شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
43 - 62
حوزههای تخصصی:
کشف ذخایر گاز، تاثیر قابل ملاحظه ای بر موازنه اقتصادی، ژئوپلیتیکی و سیاسی در منطقه مدیترانه شرقی داشته است. توسعه میادین و انگیزه بازیگران دولتی برای استخراج و صادرات احتمالی باعث شده تا منطقه انرژی در مدیترانه شرقی شکل بگیرد. اگرچه در نظریات کلاسیک منطقه گرایی، تشکیل منطقه با قرابت جغرافیایی و انگیزه امنیتی بازیگران دولتی گره خورده و عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به عنوان عناصر وابسته و فرعی در نظر گرفته می شوند اما در این پژوهش تلاش شده تا عامل انرژی را به مثابه عاملی مستقل در شکل گیری منطقه در نظر گرفته شود. این مساله باعث شده تا نقش بازیگران و عوامل دیگری در نظم منطقه ای مدیترانه شرقی مورد تاکید واقع شود. سوال اصلی مقاله آن است که فاکتورها و عوامل دخیل در شکل گیری یک منطقه انرژی کدامند و چه تاثیری روی امنیت و نظم منطقه ای به ویژه در منطقه مدیترانه شرقی داشته اند؟ فرضیه این مقاله آن است اکتشاف انرژی و ظهور منطقه انرژی در مدیترانه شرقی باعث شده تا بازیگران مختلفی از جمله بازار، شرکت ها و تنظیم کننده های ملی و بین المللی با فشار روی دولت های منطقه از درگیری ها و منازعات مستقیم ژئوپلیتیک جلوگیری کرده و بسترهای همکاری و به تعبیر بهتر رقابت غیر مستقیم را فراهم آوردند.
تبیین الگوی اثرگذاری ظرفیت تاب آوری شهری بر امنیت غذایی خانوارهای شهری در دوران پاندمی کرونا (مطالعه موردی: شهر ماسال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
311 - 333
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا سال ها پیشرفت در کاهش فقر، بهبود گرسنگی، افزایش مراقبت های بهداشتی و کیفیت آموزش را با خطر جدی روبه رو کرد. شیوع ویروس کرونا طبق گزارش های سازمان های بین المللی بر شمار گرسنگان، فقرا و افراد دارای سوءتغذیه افزوده است و جهان را با موجی از ناامنی غذایی روبه رو کرده است. در همین راستا نقش ظرفیت تاب آوری شهری در سطح خانوار و اجتماع، در کاهش اثرات بحران بر کیفیت زندگی و بازیابی توان اولیه و حفظ آن در طول پاندمی قابل توجه است. ظرفیت تاب آوری مجموعه ای از شرایط است که خانواده ها را قادر می سازد در مواجهه با شوک ها به انعطاف پذیری لازم دست یابند. ظرفیت تاب آوری در این مقاله شامل سه جنبه جذبی، تطبیقی و تغییرپذیری و همچنین طیف وسیعی از ظرفیت های خاص می شود. تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر پیمایش(زمینه یاب) است؛ همچنین با توجه به واکاوی ارتباط بین متغیرهای مستقل(ظرفیت تاب آوری) و وابسته (شاخص های امنیت غذایی) در زمره تحقیقات همبستگی نیز قرار می گیرد. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوار در شهر ماسال، روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر 384 نفر تعیین گردیده است. هدف آن تبیین نقش ظرفیت تاب آوری شهری در حفظ وضعیت شاخص های امنیت غذایی (موجود بودن غذا، دسترسی به غذا، بهره مندی غذایی و پایداری) در طول پاندمی کرونا در شهر ماسال است. برای این کار از نرم افزارهای SPSS و LISREL 8.80 استفاده شده است. نتایج معادلات ساختاری می دهد ظرفیت های سه گانه در حفظ و بهبود شاخص های امنیت غذایی مؤثر بوده اند. همچنین ظرفیت های زیر تأثیر منفی کرونا را بر امنیت غذایی خانوار کاهش داده است: سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی، کسب اطلاعات، دارایی ها، تنوع معیشتی، شبکه های ایمنی، دسترسی به بازارها و خدمات، توانمندسازی زنان، حکمروایی و قابلیت های روانی، قابلیت های اجتماعی.
راهبردهای توسعه کسب و کارهای گردشگری روستایی؛ مطالعه موردی: استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
42 - 63
حوزههای تخصصی:
توجه به توسعه کسب وکار در مناطق روستایی با توجه به شرایط موجود روند رو به کاهش جمعیت نواحی روستایی از اهمیت بسیاری زیادی برخوردار است. بر این اساس در روستاهای دارای پتانسیل گردشگری بررسی زمینه ها و عوامل تأثیرگذار و ارائه راهبردهای توسعه کسب وکار از ضرورت های اولیه محسوب می شود. هدف این پژوهش ارائه راهکارهای توسعه کسب وکار در سکونتگاه های روستایی دارای پتانسیل گردشگری استان زنجان و در راستای کمک به ایجاد کسب وکار بوده است. روش تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده و برای جمع آوری داده های میدانی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر روستاهای دارای پتانسیل گردشگری استان زنجان می باشد. با توجه به بررسی های انجام گرفته استان زنجان دارای 43 روستای شناسایی شده در زمینه دارا بودن پتانسیل های گردشگری می باشد. 50 درصد روستاهای دارای قابلیت گردشگری استان که شامل 21 روستا می شود به عنوان تعداد نمونه لازم انتخاب شد. تعداد خانوارهای 21 روستای انتخاب شده برابر با 4950 خانوار می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل 367 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی و مدل سوات استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، با توجه به نمره ارائه شده در جدول ماتریس نهایی رویکرد ارائه اعتبارات مالی توسط بانک ها به عنوان جذاب ترین راهبرد جهت توسعه کسب وکار در روستاهای هدف گردشگری استان زنجان ارائه می شود.
تحلیلی مکانی بر تاب آوری کالبدی - زیرساختی شهر چمستان در برابر سیلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
37 - 56
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل روابط بین شاخص های مؤثر بر تاب آوری کالبدی - زیرساختی شهر چمستان در برابر سیلاب های شهری انجام شده است. شاخص های سنجش تاب آوری کالبدی - زیرساختی باتوجه به منطقه مطالعاتی، شامل دسترسی، بنا و سازه و دوری از محیط مخاطره آمیز طبیعی بوده که در قالب 12 زیرشاخص موردبررسی قرار گرفتند. پس از استانداردسازی زیرشاخص ها با توابع عضویت فازی، جهت انجام همپوشانی آن ها و تهیه سه شاخص یادشده، از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و نظرهای کارشناسی استفاده شد. دسترسی به مراکز بهداشتی - درمانی (374/0) مهم ترین زیرشاخص دسترسی، کیفیت بنا (647/0) اثرگذارترین متغیر شاخص سازه و بنا و فاصله از رودخانه (643/0) مهم ترین زیرشاخص دوری از محیط مخاطره آمیز طبیعی است. باتوجه به نقشه نهایی پهنه بندی تاب آوری کالبدی - زیرساختی، بیشتر مساحت شهر چمستان، بخش های مرکزی و شمالی شهر، در سطح تاب آور یا نسبتاً تاب آور کالبدی - زیرساختی در برابر سیلاب قرار دارد. بخش شمالی شهر که هسته اصلی چمستان می باشد، در رده های عدم تاب آوری و تاب آوری پایین کالبدی - زیرساختی قرار گرفته است که مجاورت با رودخانه واز و اراضی با شیب بالا، از مهم ترین دلایل پایین بودن سطح تاب آوری یا عدم تاب آوری کالبدی - زیرساختی شهر در مقابل سیلاب است. در این خصوص و به جهت افزایش تاب آوری کالبدی، رعایت حریم رودخانه، عدم تغییر کاربری اراضی، عدم انجام فعالیت های برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه، دیواره سازی مهندسی در سواحل رودخانه و ایجاد کانال های فرعی جهت هدایت سرریز جریان آب رودخانه در مواقع سیلابی، می تواند مؤثر باشد.
ارزیابی آسیب پذیری محلات شهری در برابر بحران زلزله (نمونه موردی: محلات شهر ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۱
1 - 24
حوزههای تخصصی:
خطر زلزله همواره جوامع بشری را تحت الشعاع خود قرار می دهد و خسارات جبران ناپذیری به این جوامع وارد می آورد؛ بنابراین، آمادگی مقابله با این بحران از طریق شناسایی نقاط آسیب پذیر و برطرف کردن آنها در جهت کاهش آسیب های ناشی از زلزله مؤثر است. در این راستا، پژوهش حاضر، آسیب پذیری کالبدی محلات شهر ورزقان را در ارتباط با شاخص های 14 گانه تأثیرگذار در آسیب پذیری در مقابل زلزله مورد بررسی قرار داد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است، که با استفاده از لایه های مکانی مربوط به شاخص های مذکور انجام گرفته است. جهت تحلیل و همپوشانی لایه ها از روش MAP ALGEBRA (RASTER CALCULATOR) در محیط نرم افزار GIS بهره گرفته شده است. جهت وزن دهی لایه ها نیز از روش ANP استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که، درصد قابل توجهی از شهر ورزقان در کلاس های آسیب پذیری زیاد و بسیار زیاد واقع شده است. حتی افزون بر 70 درصد محلاتی مانند بولبول چشمه سی در کلاس آسیب پذیری زیاد و بسیار زیاد جای گرفته اند. با توجه به پهنه بندی آسیب پذیری لرزه ای شهر و توزیع کلاس های آسیب پذیر در سطح محلات شهر می توان نتیجه گرفت که کل پهنه شهر ورزقان نسبت به رخداد زمین لرزه آسیب پذیر است. در محلاتی که کلاس های آسیب پذیری کم و خیلی کم، وسعت قابل توجهی از شهر را در برگرفته، کاربری های بایر، فضاهای باز، کشاورزی و فضاهای سبز درصد قابل توجهی از فضای محله را اشغال نموده اند؛ و درنتیجه از آسیب پذیری پایینی در برابر زلزله برخوردار می باشند.
چالش های همکاری دولت ها در نظام حکمرانی زیست محیط جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
110 - 140
حوزههای تخصصی:
گستردگی و ماهیت مرزگذر مسائل زیست محیطی از یک سو و اجماع معرفتی مبنی بر فوریت تهدیدهای ناشی از تخریب محیط زیست از سویی دیگر، کشورها را در چند دهه اخیر به این واداشته تا در چارچوب موافقت نامه های چندجانبه، رژیم های متعددی برای تدبیر مسائل زیست محیطی تعبیه کنند. با این حال عملکرد این رژیم ها از لحاظ میزان انطباق پذیری و رعایت پذیری به استثنای چند مورد، چندان کارآمد و مؤثر نبوده است. هدف مقاله حاضر پاسخ گویی به این سؤال است که چرا با وجود آگاهی فزاینده جامعه جهانی در مورد تهدیدات ناشی از تخریب محیط زیست، همکاری دولت ها در عمل با چالش روبرو بوده است؟ یافته های پژوهش گویای این موضوع است که جایگاه متفاوت کشورها در نظام بین الملل، موجب شکل گیری نظام هایی مختلف از همبستگی های شناختی و هویت های جمعی در میان کشورها شده که نتیجه آن تفاوت در ارجحیت های آن هاست. در حالی که در نزد کشورهای توسعه یافته مشکلاتی مثل آلودگی هوا، کاهش لایه اوزون و خطر از بین رفتن تنوع زیستی در اولویت است، دغدغه کشورهای درحال توسعه دست یابی به توسعه پایدار و ریشه کنی فقر است. چنین وضعیتی موجب کاهش در میزان نهادینگی ارزش های زیست محیطی و به تبع آن ناکارآمدی رژیم های بین المللی برای رفع این تهدیدات شده است. روش تحقیق مبتنی بر استدلال شرطی خلاف واقع یا برهان خلف است. نتیجه کلی مقاله این است که با تغییر انگاره های مربوط به طبیعت و محیط زیست و نیز اعمال اصلاحاتی در سازوکارها و روندهای حاکم بر نظام تصمیم گیری می توان به بهبود کارآمدی رژیم های زیست محیطی کمک کرد.
اثرگذاری جریان های روستایی- شهری بر تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
55 - 67
حوزههای تخصصی:
جریان ها فضایی بر بعد اقتصادی سکونتگاه های روستایی مؤثر می باشد که بر طبق نظریه داگلاس این جریان ها شامل جریان های افراد، سرمایه، کالا، اطلاعات و فناوری، پسماند است. این جریان ها در گذر زمان سبب دگرگونی و تحول در بعد اقتصادی سکونتگاه های روستایی در دوسوی این جریان می شود. براین مبنا، پژوهش حاضر به بررسی این موضوع پژوهشی به روش کمی و با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی در 370 خانوار نمونه و در 29روستا شهرستان دماوند پرداخته است. با استفاده از روش آلفای کرونباخ پایایی شاخص اقتصادی معادل 893/0 محاسبه شد. همچنین، جریان فناوری و اطلاعات، مردم کالا و خدمات، پسماند و سرمایه به ترتیب برابر 893/0، 888/0، 865/0، 842/0، و 866/0 محاسبه شد که در هر دو گروه متغیرهای مستقل و وابسته از پایایی مناسبی برخوردار هستند. برای سنجش روایی (اعتبار)، با استفاده از روایی صوری، نظرات کارشناسان و متخصصان دانشگاهی در دانشگاه شهید بهشتی در ارتباط با موضوع مورد بررسی استفاده می شود. یافته های پژوهش آشکار و روشن ساخت، رابطه معناداری بین جریان های فضایی با بعد اقتصادی در سطح روستاهای مورد مطالعه وجود دارد، که میزان این رابطه و اثرگذاری به ترتیب جریان مردم با 443/0 ضریب همبستگی، رتبه اول تأثیرگذاری بر بعد اقتصادی سکونتگاه های روستایی و اطلاعات فناوری با 357/0 ضریب همبستگی رتبه دوم و جریان پسماند با 320/0رتبه سوم و جریان کالا خدمات با 195/ 0 رتبه چهارم و جریان سرمایه با 099/0 ضریب همبستگی رتبه پنجم را در تأثیرگذاری بر ابعاد تحول اقتصادی سکونتگاه های روستایی را به خود اختصاص می دهند در این راستا، برای بهبود اثرگذاری همه ابعاد جریان های فضایی بر تحولات اقتصادی سکونتگاه های روستایی توجه به رویکرد برنامه ریزی یکپارچه روستایی شهری به جای برنامه ریزی جداگانه و مجزا روستایی شهری پیشنهاد می شود.
مدیریت بحران پساکرونا در گردشگری با تأکید بر تاب آوری
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا آسیب جدی به صنعت گردشگری وارد کرده است. نکته ی مهم پساکرونای گردشگری است که نتایج مطالعات نشان می دهند گردشگری موضوعی اجتماعی و پساکرونای گردشگری در ایران موضوعی قابل تأمل است. لذا، این تحقیق، که با هدف بررسی و تحلیل مدیریت بحران پساکرونای گردشگری از منظر تحلیل روان شناختی اجتماعی و با تأکید بر مؤلفه های تاب آوری آنتونوفسکی (SOC) انجام شده است، از شیوه ی کیفی و مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان بهره گرفته و، با روش تحلیل مضمون، پساکرونای گردشگری را تحلیل و بررسی کرده است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق به بحران پساکرونا اشاره دارد، بحرانی جدی که با بازاری نابسامان و تقاضای انبوه، بروز رفتارهای آسیب زننده ی ناشی از فشارهای دوران کرونا، تمایل به سفرهای داخلی و توجه بیشتر به امور بهداشتی همراه و مؤید مشکلات بسیاری بوده است. مدیریت بحران پساکرونای گردشگری، با توجه به روحیه ی تاب آوری، بر ایجاد آگاهی و درک بالا از شرایط آتی توسط متولیان و مدیران گردشگری و برنامه ریزی عملیاتی و کوتاه مدت با محوریت گردشگری شهری تأکید می کند تا از رسانه ها برای آگاهی بخشی، توصیف و آماده سازی جامعه ی میزبان و گردشگران برای دوران پس از کرونا بهره مند شود.
ارزیابی مناطق مستعد خطر سیلاب با نگرش فازی، مطالعه موردی: پایین دست حوضه آبریز نکا، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
145 - 158
حوزههای تخصصی:
سیل از جمله مخاطراتی است که سالانه میلیونها نفر را در جهان تحت تأثیر قرار می دهد. مناطق شمالی ایران هم طی دهه های اخیر با سیلابهای متعددی روبرو بوده اند و خسارات زیادی به نواحی شهری و روستایی این مناطق وارد شده است. این تحقیق با هدف، تهیه نقشه مناطق مستعد سیل با روش فازی و صحت سنجی نقشه های مختلف در پایین دست حوضه رودخانه نکا در شرق مازندران انجام شده است. پس از سیل سال 1397 موقعیت بخشی از مناطقی که دچار سیل شدند به صورت نقطه ای ثبت گردید. داده ها به صورت تصادفی به دو قسمت آموزشی و اعتبارسنجی با نسبت 70 و 30 درصد تقسیم شدند. بر اساس 70 درصد از داده های مشاهده ای، روابط فازی لایه های مختلف اطلاعاتی شامل ارتفاع، شیب، فاصله از رود، بارش، لیتولوژی و کاربری اراضی تعیین شد. پس از فازی سازی لایه ها با استفاده از 9 اپراتور مختلف فازی، همپوشانی لایه ها انجام شد و نقشه خطر سیل بدست آمد. برای صحت سنجی نقشه های حاصله با استفاده از 30 درصد نقاط باقیمانده و همان تعداد نقاط فاقد سیل با روش ROC و شاخص کاپای کوهن اعتبار سنجی صورت گرفت. نتایج نشان داد که روشهای گامای 9/0، 8/0، 7/0 به ترتیب بیشترین دقت را داشته است. براساس نقشه نهایی گامای 9/0، 7/15 درصد از مساحت منطقه در محدوده خطر بسیار زیاد و زیاد قرار دارد و 30 درصد مناطق روستایی و شهری حوضه در این محدوده های خطر قرار گرفته اند.
بررسی روابط ایران و تاجیکستان از منظر هیدروپلیتیک و ژئوکالچر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
35 - 56
حوزههای تخصصی:
آسیای مرکزی به واسطه اهمیت ژئواستراتژیک خود، در نظر قدرت های منطقه ای و جهانی جایگاه بسیار مهمی دارد و این قدرت ها همواره در تلاش برای حضور در این منطقه بوده اند. بگونه ای که از سده نوزده به بعد یکی از مناطق حساس ژئوپلیتیک جهان بوده است. در میان ویژگی کلان راهبردی این منطقه در نظام ژئوپلیتیک جهانی در درون نیز این منطقه دارای برخی ویژگی ها و عناصر جغرافیایی است که آن را واجد برخی چالش های ژئوپلیتیک قرار داده است که از جمله مهم ترین آنها موضوع آب است. در این میان کشور تاجیکستان به دلیل دارا بودن بخش مهمی از منابع آب منطقه از موقعیت فرادستی در آسیای مرکزی برخوردار است. بنابراین آسیای مرکزی و به ویژه تاجیکستان به واسطه داشتن اشتراکات فراوان فرهنگی با ایران، واجد اهمیت استراتژیک برای ایران است. با توجه به چنین امری مساله پژوهش حاضر این است که ضرورت ژئوپلیتیک حضور ایران در تاجیکستان چیست و فرصت ها و ابزارهای موجود در این میان دربرگیرنده چه مواردی است، همچنین عرصه بازیگری ایران در ژئوپلیتیک این منطقه چیست؟ یافته های پژوهش گویای آن است که با توجه به موقعیت برتر هیدروپلیتیک تاجیکستان در آسیای مرکزی به نظر می رسد سرمایه گذاری ایران در پروژه های آبی تاجیکستان در کنار پیوندهای فرهنگی دو کشور می تواند راهکار مناسب و کم هزینه ای برای پیشبرد علایق ژئوپلیتیک ایران در راستای گسترش حوزه نفوذ در منطقه آسیای مرکزی بوده و به دست بالای ژئوپلیتیک ایران نسبت به رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای در این منطقه ژئوپلیتیک منجر شود.
چشم انداز تحولات کالبدی- فضایی روستاهای پیرامون شهر ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
37 - 54
حوزههای تخصصی:
کشور ما، از دیرباز روابط متقابلی میان شهر و روستا وجود داشته که بر حسب شرایط گوناگون جغرافیایی، تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مکان ها و زمان های گوناگون تفاوت هایی را چه از نظر شکل و چه از نظر محتوا نشان می دهد. آشکار است که در شکل پذیری و تحول سکونتگاه های روستایی مجموعه عوامل و نیروهای متفاوت و متنوعی نقش آفرین هستند. بر همین اساس، تحقیق حاضر به دنبال بررسی تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر ابهر و تأثیرگذاری حاصل از تعامل با شهر ابهر بر روند تحولات فضایی آن می باشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از منظر بررسی، توصیفی- تحلیلی بوده که جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در آن، به دو روش مطالعه کتابخان ه ای و میدانی صورت پذیرفته است. بر این مبنا رشد افقی و خزش سریع شهر ابهر طی سال های اخیر سبب شده که سکونتگاه های روستایی واقع در حاشیه و پیرامون آن در معرض ادغام و الحاق در خارج از بافت و در برخی موارد در طرح آتی شهر و روستاها قرار گرفته و دچار تحولات ساختاری- فضایی زیادی باشد. این تحولات در همه روستاها یکسان نبوده و برخی روستاها نسبت به شرایطی که برخوردار بوده اند به صورت متفاوت دست به تغییرات فضایی زده اند که از مهمترین آن موارد می توان به تغییرات قیمتی در کاربری اراضی، تغییر در الگوی مسکن، تغییرات زیست محیطی، تحولات اجتماعی- اقتصادی و عملکردی این سکونتگاه های روستایی اشاره نمود.
تبیین ادراک ژئواکونومی کشورهای همجوار نسبت به دولت منطقه ای کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
1 - 30
حوزههای تخصصی:
فضاها و مناطق با دارا بودن ارزش ها و منابع سیاسی ماهیت ژئوپلیتیکی پیدا می کنند و بر تصور(ادراک) ژئوپلیتیکی بازیگران سیاسی تاثیرگذارند و عامل شکل گیری الگوهای ژئوپلیتیکی در روابط هستند. دولت منطقه ای کردستان مصداق فضاها و مناطق جغرافیایی می باشد که امروزه به عنوان عنصری فعال و پیش رو در معادلات منطقه ای بر ادراک ژئوپلیتیکی کشورها و بازیگران همجوار تاثیرگذار بوده و متقابلاً از آنها تاثیر می پذیرد. متغیرهای اقتصادی(ژئواکونومیکی) متداول ترین مبانی ادراک ژئوپلیتیکی در مراودات کشورها و بازیگران سیاسی در ارتباط با مناطق و فضاهای ژئوپلیتیکی محسوب می شوند. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با استناد به گزاره های معتبر کتابخانه با رویکرد اقتصادی 21 متغیر ژئوپلیتیکی در ارتباط با تبیین ادراک ژئوپلیتیکی بازیگران سیاسی و کشورهای همجوار شناسایی شده اند. بر اساس مقایسه تطبیقی مولفه ها و شناسه های یافت شده می توان گفت با وجود برخی تفاوت های اساسی در علایق و دغدغه های ژئوپلیتیکی میزان اشتراک و مشابهت در علایق و دغدغه ها نمود بیشتری دارد. پس با وجود رقابت و ناسازگاری در پاره ای از زمینه ها در فضای ژئوپلیتیکی منطقه کردستان میان بازیگران همجوار، زمینه های اتحاد و همکاری استراتژیک فراهم بوده و در نهایت نوع الگوهای رفتاری در روابط ژئوپلیتیکی مبتنی بر تعامل و همگرایی می باشد.
تعیین حساسیت اراضی به فرسایش بادی با استفاده از داده های میدانی در هامون برینگک سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
121 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پهنه بندی حساسیت اراضی به فرسایش بادی در هامون برینگک سیستان با یک روش مناسب است. تعیین حساسیت اراضی، به اولویت بندی برنامه ریزی تثبیت کانونهای تولید گردوغبار و ماسه کمک شایانی می نماید. برای این منظور از شاخص-های میزان بادبردگی (فرسایش پذیری )، مقاومت برشی خاک و درصد تاج پوشش گیاهی استفاده شد. بدین منظور در منطقه برداشت حدفاصل دو هامون پوزک و صابوری که یکی از مهمترین کانونهای تولید ریزگرد وماسه در منطقه سیستان است تعداد 74عدد پیکه مدرج در دو ردیف نصب شدند و میزان بادبردگی در انتهای بادهای 120 روزه اندازه گیری شد. مقاومت برشی خاک سطحی نیز با استفاده از پره برشی تعیین گردید. میزان تراکم تاج پوشش گیاهی با استفاده از شاخص NDVI از تصاویر رقومی استخراج شد و روابط رگرسیونی و همبستگی بین شاخصها تعیین گردید. نتایج نشان داد که ارتباط بسیار معنی داری( در سطح 1%) بین مقاومت برشی خاک و میزان بادبردگی و درصد پوشش گیاهی وجود دارد ازاین رو برای پهنه بندی حساسیت خاک در منطقه برداشت می توان بجای اندازه گیری میزان برداشت خاک و یا تعیین آستانه فرسایش در تونل باد از مقاومت برشی در منطقه برداشت استفاده کرد. مقایسه نتایج حاصل از برآورد مدل رگرسیونی با ارقام واقعی بادبردگی در سطح 01/0 درصد معنی دار بودند.
تحلیل تغییرات فضایی و زمانی رسوب معلق در حوزه آبخیز نکارود استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۲۰۸-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
مشکل رسوب زایی، انتقال رسوب، فرسایش و رسوب گذاری از بحث های مهم در برنامه ریزی راهبردهای خرد و کلان آبخیزداری و مدیریت حوزه های آبخیز است. گردآمدن رسوب در منطقه های پایین دست موجب بروز خسارت برون منطقه ای، تخریب مسیر آبراهه ها، گل آلودگی آب مصرفی، انباشت نهرها از رسوب و کاهش ظرفیت مخازن سدها و تنگناهای زیست محیطی بسیاری می شود. رسوبات ناشی از فرسایش حوزه های آبخیز علاوه بر هدر رفت خاک و کم شدن حاصلخیزی، موجبات کاهش کیفیت آب را فراهم آورده و عمر مفید سدها را به دلیل انباشت رسوبات در مخازن آن ها به خطر می اندازد. در این تحقیق تغییرات زمانی و مکانی بار رسوب معلق، در سه ایستگاه هیدرومتری سفیدچاه، گلورد و آبلو واقع در شاخه اصلی نکارود با استفاده از منحنی های سنجه رسوب و مدل خطی رگرسیونی در محیط نرم افزارهایMINITAB وEXCEL مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور تعیین بهترین مدل، از شاخص ضریب همبستگی(R2) استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که در تغییرات زمانی مدل فصلی بهار در هر سه ایستگاه با حداکثر ضریب همبستگی (89/0) به عنوان مناسب ترین مدل برآورد بار رسوبی معلق از بین مدل های مورد بررسی است. در مطالعات مکانی نیز ایستگاه آبلو واقع در خروجی حوزه آبخیز نکارود دارای بیشترین میزان ضریب همبستگی (934/0) بین دبی جریان و دبی رسوب است.