فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۲٬۳۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
برخان ها، یکی از مشهورترین تپه های ماسه ای هستند که حاصل تراکم رسوبات بادی در مناطقی با وضعیت ضعیف تا متوسط از نظر میزان رسوب و بادهای غالب یک جهته می باشند. خصوصیات شکل-شناسی برخان، متأثر از عوامل مختلف زمانی و مکانی است. ارتباط بین مؤلفه های مورفومتری برخان پیوند نزدیکی با مورفولوژی سه بعدی آن دارد. شناسایی این روابط و ارائه مدل های آن ها در شناخت رفتار و نحوة عملکرد این چشم انداز در طبیعت مؤثر خواهد بود. هدف از این پژوهش مدل سازی روش های برآورد پارامترهای مسطحاتی برخان نظیر محیط و مساحت به کمک مؤلفه های مورفومتری آن در قالب مدل های آماری در منطقة جنوب کویر چاه جام است. در این زمینه، ابتدا مهم ترین پارامترهای مورفومتری 52 برخان به روش نمونه برداری طولی مورد اندازه گیری میدانی قرار گرفت. سپس با تحلیل و ارزیابی آن ها از طریق آزمون های آماری، رابطه سنجی و مدل سازی مؤلفه های محیط و مساحت برخان های مطالعاتی انجام شد. نتایج آنالیز رگرسیون غیرخطی چندگانه، حاکی از ارتباط معنی دار مساحت با حاصل ضرب طول و عرض با ضریب تبیین 936/0 و خطای برآورد 321/0 است. همچنین رابطة محیط با حاصل جمع طول و عرض با ضریب تبیین 904/0 و خطای برآورد 431/0 معنی دار می باشد. در مجموع نتایج تحقیق حاضر امکان محاسبة دقیق و سریع مؤلفه های مسطحاتی برخان را در قالب مدل های آماری فراهم می آورد.
تحلیل همدید پویشی فراگیرترین روز گرم ایران طی سال 1340 تا سال 1386(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روزهای گرم فراگیر از جمله رویدادهای ناهنجار اقلیمی به شمار می آیند. رخداد چنین روزهایی عمدتاً بر اثر عوامل همدید است. مطالعه عواملی که منجر به رخداد چنین پدیده ای می شود، می تواند حاوی اطلاعات با ارزشی از شرایط تکوین این پدیده باشد. در این تحقیق از داده های شبکه ای دمای بیشینه کشور از ابتدای سال 1340 تا انتهای سال 1386 و داده های جوی استفاده گردیده و روز 17/12/1382 به عنوان فراگیرترین روز گرم ایران شناسایی شده است. در این روز حدود 7/96 درصد از پهنه ایران، گرمای فراگیر را تجربه کرده است. نتایج حاصل از بررسی داده های جوی نشان می دهد شرایط جوی توأم با این پدیده، عبارتند از: حضور شرایط متباین فشار و به تبع آن جهت جریانات جوی گرم بر روی کشور، حضور یک ناوه در نواحی گرم و خشک و قرار گرفتن ایران در بخش جلویی محور ناوه، قرارگرفتن کشوردر ربع ورودیِ جنوبی رودباد و درنهایت وزش گرم درتمامی ترازهای مورد بررسی جو.
مقایسه کارایی شاخص های گیاهی و آنالیز ترکیب طیفی در تهیة نقشة پوشش گیاهی مراتع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسة کارایی شاخص های گیاهی به عنوان روش های پیکسلی، و آنالیز ترکیب طیفی (SMA) به عنوان روش تحت پیکسلی در پهنه بندی پوشش گیاهی مراتع منطقه سمیرم استان اصفهان انجام یافته است. ابتدا پیش پردازش های هندسی و رادیومتریک بر تصویر لندست TM سال 1388 اعمال گردید. سپس رابطة همبستگی بین درصد تاج پوشش گیاهی اندازه گیری شده که با روش قدم نقطه در 30 سایت نمونه برداری اندازه گیری شده بود، در مطالعات میدانی با 4 گروه شاخص گیاهی شامل NDVI، PD54، SBI، GVI و STVI-1 و روش SMA در سه گروه مختلف پوشش گیاهی 25-0 درصد، 50-25 درصد و <50% در محیط نرم افزار SPSS16 ارزیابی شد. در گروه با درصد پوشش گیاهی اندک (25-0 درصد) SMA در مقایسه با شاخص های گیاهی بیشترین کارایی را نشان داد (05/0P< و 52/0=2R). با افزایش پوشش گیاهی، کارایی شاخص های گیاهی افزایش یافت و در گروه با بیش از 50 درصد پوشش گیاهی، تمام شاخص های گیاهی همبستگی بالاتری در مقایسه با SMA با داده های زمینی داشتند. به طور کلی، نتایج حاکی از آن است که در مناطق با درصد پوشش گیاهی متوسط به بالا روش های ساده برپایة پیکسل از جمله NDVI ابزارهای مناسب تری برای ارزیابی پوشش گیاهی هستند و روش تحت پیکسل SMA در مناطق با پوشش گیاهی کم کارآمدتر است. در تحقیق حاضر روش SMA به عنوان جایگزین شاخص های گیاهی در ارزیابی وضعیت پوشش گیاهی فقیر محیط های خشک و نیمه خشک کشور پیشنهاد می شود.
هندسه فرکتالی گسل ها و لرزه خیزی در شمال شرق ایران
حوزههای تخصصی:
بیشترین فعَالیت های لرزه ای درشمال شرق ایران، در اطراف سیستم های گسلی اصلی که اکثراً در راستایی تقریباً NW-SE توزیع یافته اند، مشاهده می شود. تحلیل های فرکتالی به روش مربع شمار در شرق ایران انجام شد که برای این منظور منطقه مطالعاتی را به (12) محدوده مجزا تقسیم و هر محدوده را بطور جداگانه تحلیل نمودیم. بعد فرکتالی بین مقادیر 0 تا 2 تغییر می کند اگر بعد فرکتال نزدیک به صفر باشد، نشان دهنده این است که گسلها و زمین لرزه ها در یک نقطه متمرکز شده اند و اگر بعد به عدد 2 نزدیک باشد نشان دهنده ی پراکندگی گسلها و زمین لرزها در کل محدوده است. در واقع این روش مقایسه ایی بین مناطق همجوار از لحاظ نرخ فعَالیت لرزه ایی می باشد. براساس نتایج بدست آمده با فاصله گرفتن از سیستم گسلی اصلی در منطقه که دارای روند NW-SE بوده، از میزان بعد فرکتال و در نتیجه لرزه خیزی کاسته می شود که این امر نشان دهنده وجود ناپیوستگی در سیستم های گسلی اصلی در منطقه می باشد. مقدار بالای بعد فرکتال در محدوده های قائن، بشرویه و تربت حیدریه و هم چنین کاهش در مقدار بعد فرکتال محدوده های بیرجند، گزیک و تایباد، پیشنهاد می کند که منطقه انتهایی سیستم های گسلی اصلی در شرق در منطقه ی محدوده های بیرجند و تایباد باشد. براساس تحلیل فرکتالی گسل های منطقه و بررسی داده های لرزه ای، عمده فعالیت لرزه ای درشمال شرق ایران با الگوی زمین لرزه های درون قاره ای با عمق کم (اکثرا بین 10- 20 کیلومتر) بوده و در ارتباط با چشمه های خطی (گسل های) اصلی در منطقه و یا شاخه های فرعی آنها رخ می دهد. هم چنین توزیع ابعاد فرکتالی حجمی و سطحی شمال شرق ایران نشان دهنده فعَالیت لرزه ای بالاتر در بخش های مرکزی و غربی آن نسبت به سایر مناطق مجاور می باشند.
شبیه سازی بارش- رواناب با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مورد: حوضه آبخیز فریدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل، یکی از پدیده های ویرانگر طبیعی است که پیش بینی آن از اهمیت بالایی برخوردار است و در این میان برآورد بارش- رواناب به دلیل تأثیرگذاری عوامل مختلف، دشوار است. در این پژوهش با استفاده از شبکه پرسپترون چند لایه(MLP)، قانون یادگیری پس انتشار خطا(BP)، الگوریتم لونبرگ- مارکوارت(LM) و معیارهای RMSE و R2 جهت کارایی مدل، 6 سناریو تعریف گردید. بررسی حالات مختلف نشان داد که بهترین مدل شبکه عصبی جهت شبیه سازی بارش- رواناب، مدلی است با ساختار1-32-6 نرون در لایه های ورودی، پنهان و خروجی که مقادیر میانگین مربعات خطای مدل در مراحل مختلف آزمایش، صحت سنجی و آزمون به ترتیب؛ 23/0، 19/0 و 21/0 و ضریب همبستگی در بهترین سناریو به ترتیب؛ 98%، 97% و 96% می باشد که حاکی از همبستگی بالا و معنی داری بین مقادیر مشاهداتی و مقادیر پیش بینی شده دارد. نتایج حاصل، توانایی بالای شبکه عصبی مصنوعی در مدله نمودن بارش- رواناب را به هنگام استفاده از پارامترهای ؤئومورفولوژیکی در حوضه فریدن به خوبی نشان می دهد.
تحلیل فضایی و مکان یابی بهینه پارک های شهری با استفاده از GIS (مطالعه موردی: پارک های شهر آباده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری به عنوان یکی از مهمترین کاربری های شهری نقش بسزایی در زمینه کاهش آلودگی هوا و نیز ارتقای کیفیت زندگی افراد ساکن در محدوده های شهری دارند. تعداد و توزیع پارک های شهری به گونه ای که کلیه شهروندان دسترسی مناسبی به آن داشته باشند از مهمترین موضوعات مورد بحث در بین برنامه ریزان شهری محسوب می گردد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل وضع پراکندگی پارک های شهر آباده حاکی از آن است که به دلیل تراکم پارکهای موجود در مناطق جنوب غربی، غرب و مرکز شهر، دسترسی مطلوب کلیه شهروندان براحتی ممکن نیست. بنابراین، پژوهش حاضر به منظور شناسایی محدوده های تحت نفوذ پارک های موجود شهر آباده در سه مقیاس پارک همسایگی، محلی و منطقه ای تدوین یافته است و سعی بر آن شده است تا ابتدا با تلفیق لایه اطلاعاتی موثر در زمینه مکان یابی پارک های شهری، به پهنه بندی اراضی شهر در 5 طیف بر اساس میزان مطلوبیت اراضی به منظور ایجاد پارک های شهری پرداخته شود و در نهایت با استفاده از ابزار Network Analysis در محیط GIS به مکان یابی پارک های جدید شهری در سه مقیاس یاد شده پرداخته شود که در مجموع 7 پارک همسایگی، 3 پارک محلی و 3 پارک منطقه ای با شعاع عملکردی 500، 750 و 1000 متر در محدوده های پهنه بندی شده بسیار مناسب، مناسب، و متوسط مکان یابی گردید.
بررسی تغییرات زمانی خط ساحلی شرق تنگه هرمز از طریق تحلیل آماری نیمرخ های متساوی البعد (ترانسکت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سواحل تحت تأثیر دینامیک خشکی و حرکات آب دریا، همواره در معرض تغییر و تحول قرار دارند و درکل پایدار نیستند. این عوامل همراه پدیده های دیگری چون ویژگی های زمین شناسی، اقلیمی و زیستی، لندفرم های متنوعی را در امتداد خطوط ساحلی ایجاد می کنند. در این پژوهش تغییرات خط ساحلی و مورفولوژی پیکان های ماسه ای در ساحل شرقی تنگه هرمز در چهار دوره؛ یعنی سال های 1977، 1989، 2000 و 2005 اندازه گیری شده است. تصاویر ماهواره ای ETM، نقشه ها، نرم افزارها و مدل مفهومی ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل داده اند. هدف اصلی، مقایسه تغییرات خط ساحلی مورد بررسی در یک دوره بیست وهشت ساله از طریق تصاویر ماهواره ای، عکس های هوایی، مدل ریاضی و سپس کنترل میدانی و درنهایت پیش بینی تغییرات درازمدت بوده است. موقعیت ها روی تصاویر ماهواره ای در نرم افزار ArcGIS تطبیق داده و ترسیم شده اند. پهنه ساحلی مورد مطالعه به سه بازه کلی دسته بندی و این سه بازه به 65 ترانسکت در فواصل یکنواخت تقسیم شده اند. میزان تغییرات در امتداد خط ساحلی با استفاده از روش آماری Unvariate یک متغیره، ریشه میانگین مربع خطا RMSE (99/0) برای سال 2030 تخمین زده شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین تغییرات در مورفولوژی پیکان های ماسه ای و در محدوده خورها و مصب رودخانه ها بوده است. همچنین مقایسه زمانی تغییرات نشان می دهد که سدهای ساحلی در بخش دلتاهای بیریزک، زنگلی، حیوی و گز، حجیم تر بوده و تغییرات وسعت و ابعاد آنها در درجه اول، تابع تغییر مسیر دوره ای رود خانه ها در سطح دلتا و سپس راستای امواج غالب است.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر ریزش و تهیه نقشه خطر آن با استفاده از مدل های ارزش اطلاعات و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه موردی: دره هراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع حرکات دامنه ای که در مناطق کوهستانی خسارت های جانی و مالی فراوانی وارد می کند، ریزش های سنگی است. شناخت نواحی حساس به ریزش با بهره گیری از روش های دقیق و مناسب برای تردد جاده ای و همچنین ساکنان منطقه، اهمیت زیادی دارد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر در وقوع ریزش و تهیه نقشه پهنه بندی خطر آن در دره هراز، واقع در استان مازندران است. برای این کار، نخست با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بررسی های میدانی، نقشه پراکنش ریزش های منطقه تهیه شد. سپس نقشه های عوامل مؤثر به منزله لایه های اطلاعاتی در محیط GIS وارد شدند. پس از محاسبه فراوانی ریزش های موجود در هر طبقه از عوامل و وزن دهی به آنها، با استفاده از مدل ارزش اطلاعات، لایه های ساخته شده در محیط ArcGIS با هم تلفیق و از جمع جبری نقشه های وزنی، نقشه پهنه بندی خطر ریزش در منطقه تهیه شد. برای تهیه نقشه پهنه بندی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، وزن هر عامل از ماتریس وزن دهی به دست آمد. نتایج بیانگر آن است که به ترتیب عوامل شیب، جنس سنگ، پوشش و کاربری زمین، جاده، آبراهه، گسل، ارتفاع و جهت دامنه، بیشترین نقش را در وقوع ریزش در منطقه دارند. ارزیابی مدل ها نشان داد که مدل های ارزش اطلاعات و تحلیل سلسله مراتبی، به ترتیب با احتمال تجربی 737/0 و 842/0 برای پهنه بندی در منطقه مناسب هستند؛ اما در مقایسه، وزن دهی عوامل با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی موجب افزایش دقت کار شده است.
تدوین حوزه های راهبردی توسعه مقاصد گردشگری با استفاده از تطبیق تئوریک و کاربردی مدل های چرخه حیات مقصد و شاخص رنجش داکسی مورد شناسی: مصر، فرحزاد، محمد آباد کوره گز؛ ابوزیدآباد، بند ریگ و عشین، ریگ جن، جندق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل چرخه حیات مقصد گردشگری باتلر، مراحل مختلفی را برای سیر تحول مقاصد قائل است. مقاصد گردشگری بر اساس جایگاهی که در چرخه حیات خود دارند واجد ویژگیهایی هستند که باید در فرایند برنامهریزی راهبردی مورد توجه قرار گیرند. در کنار مدل باتلر، مدل شاخص رنجش داکسی نیز با ارائه مراحل مختلف، عکسالعملهای رفتاری و نگرشی خاصی را برای مقاصد تعریف نموده است. نگارندگان این مقاله با ارائه ماتریسی ترکیبی و یکپارچه، امکان بررسی کیفی محیط فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی مقاصد را فراهم ساخته و از سوی دیگر، با ترکیب این ابزارها، زمینه پیشبینی رفتارها و برخوردهای جامعه محلی را در مقابل تغییرات احتمالی و روند رشد گردشگری و همچنین امکان تدوین حوزههای راهبردی توسعه گردشگری مقاصد گردشگری را میسر نمودهاند. برای دستیابی به این مهم، چهار گام مشخص طی شده است: 1- شناخت وضع موجود 2- تجزیه و تحلیل 3- سنتز و تلفیق 4- ارائه حوزههای راهبردی و اولویتبندی آنها. نتایج بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که اولویت و ترکیب حوزههای راهبردی در مراحل مختلف متفاوت است، به طوری که نمونههای مورد مطالعه مصر- فرحزاد- محمدآباد کورهگز، عشین-ریگ جن-جندق و ابو زیدآباد-بند ریگ با توجه به ویژگیها و تطابق آن با ویژگیهای مدلها به ترتیب در ابتدای مرحله رشد، اکتشاف و مشارکت (طبق مدل چرخه حیات مقصد) و مرحله بیتفاوتی و علاقهمندی (طبق مدل شاخص رنجش داکسی) قرار دارد که متناسب با شرایط آنها، حوزههای راهبردی مورد نیاز تعریف شده است.
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار در استان کرمانشاه با استفاده ازتحلیل رگرسیونی وتحلیل سلسله مراتبی فازیFAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی همراه با مدیریت نحوه مناسبات انسان با محیط خود و منابع در دسترس، دغدغه اصلی در فرایند رسیدن به توسعه در معنی متعالی آن یعنی توسعه پایدار است.جامعیت و تعادل در برخورداری از شاخصهای توسعه پایدار و آگاهی از روند پراکنش این شاخصها امری است که امروزه در کشورهای در حال توسعه و به تبع آن در کشور ما، به علت وجود نابرابریهای موجود در میان مناطق در جهت دستیابی به توسعه متوازن به عنوان ویژگی بارز توسعه پایدار امری ضروری میباشد. در پژوهش حاضر که به شیوه «توصیفی – تحلیلی» به انجام رسیده، سعی شده نمای پایداری در روند توسعه با ارزیابی حدود 40 شاخص از شاخصهای فرعی توسعه در جهت ارزیابی میزان پایداری آن در قالب شاخصهای کلی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، درمانی، ارتباطی و تجهیزات شهری در شهرستانهای استان کرمانشاه نشان داده شود. در این راستا دو هدف آگاهی از وضعیت پراکنش شاخصهای توسعه منتخب با توجه به دادههای آماری شهرستانهای استان کرمانشاه با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی FAHP)) و میزان تأثیر شاخصهای منتخب در توسعه پایدار استان با استفاده از مدل تحلیل رگرسیونی در محیط نرم افزار (SPSS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد اولاً وضعیت پراکنش شاخصهای اقتصادی از میان شاخصهای منتخب در میان شهرستانهای استان دارای وضعیتی نابرابر است و ثانیاً رابطه عمیقی بین شاخصهای منتخب برای ارزیابی توسعه پایدار در استان و پایداری توسعه استان وجود دارد.
ارزیابی تناسب عملکردی پارک های بانوان با استفاده از مدل AHP (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارکها و فضاهای سبز مختص بانوان، به عنوان یکی از مهم ترین مراکز خدمات رفاهی و تفریحی بوده است که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی، در توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی عملکرد پارک های بانوان شهر تبریز با توجه به معیارهای کاربری اراضی ( کالبدی) و اجتماعی می باشد. در این راستا عملکرد پارک های بانوان تبریز با استفاده از مدل AHP، از نظر معیارهای کاربری اراضی شهری ( دسترسی، سازگاری، همجواری) و معیارهای اجتماعی ( محرمیت و نیازهای بانوان) مورد ارزیابی قرارگرفت. بررسی شعاع دسترسی بیان کننده این واقعیت است که پارک های بانوان موجود تبریز تمام محدوده شهر را تحت پوشش قرار نمی دهند و نیاز به مکانیابی و ایجاد پارک های بانوان جدید وجود دارد اما بررسی سازگاری پارک های بانوان با کاربری های همجوار حاکی از این واقعیت است که این پارک ها از نظر سازگاری در وضعیت نسبتا مناسبی قرار دارند. در بررسی معیارهای اجتماعی نیز مشخص شد که از منظر کاربران این پارک ها از نظر شاخص محرمیت وضعیت مناسبی ندارند و از ساختما ن های مسکونی بلند مرتبه مجاور قابل مشاهده هستند. ولی بررسی شاخص نیازهای بانوان نشان داد که این پارک ها در برآورده کردن نیازهای مختلف بانوان (همانند کاهش وزن و تناسب اندام، احساس آرامش، افزایش کارایی، افزایش روحیه شادی و نشاط ،ایجاد و تقویت جمع های دوستانه، تقویت اعتماد به نفس، توانمند سازی) عملکرد مطلوبی داشته اند. در کل نتایج نشانگر آن است که: بیشتر پارکهای بانوان تبریز دارای تناسب عملکردی متوسط (6/66) می باشند و 4/33 درصد دارای تناسب بسیار پایین می باشند.
استفاده از سیستم استنتاجی فازی عصبی در تخمین بار رسوبی و مقایسه آن با مدل های MLR وSRC در حوضه رودخانه قرانقو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال رسوب ها در رودخانه ها با توجه به نقش آنها در مباحث هیدرولوژیکی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این رسوب ها به روش های گوناگون اندازه گیری می شوند. اندازه گیری مستقیم بار معلق رسوبی در رودخانه، هزینه بر بوده و امکان احداث ایستگاه های اندازه گیری در تمام طول رودخانه وجود ندارد. همچنین معادله های مورد استفاده در تخمین بار رسوبی، برای تمام مناطق قابل استفاده نبوده و علاوه بر آن، نیازمند دیده بانی های بلندمدت است. با این حال، برخی از روش ها در تخمین بار معلق رسوبی به نتایج مطلوبی دست یافته اند. در این مطالعه، سیستم استنتاجی فازی عصبی (ANFIS) با بهره گیری از ترکیب های ورودی مختلف برای تخمین بار معلق رسوبی روزانه به کار گرفته شد. به این منظور در اولین بخش از پژوهش، مدل ANFIS با استفاده از داده های دِبی روزانه و بار معلق رسوبی روزهای پیشین، تعلیم داده شده و برای تخمین بار معلق رسوبی رودخانه قرانقو مورد استفاده قرار گرفت. در دومین بخش از پژوهش، مدل ANFIS با استفاده از شاخص های ضریب تبیین (R2) و خطای مجذور میانگین مربعات (RMSE) با مدل های منحنی سنجه رسوبی (SRC) و رگرسیون چندمتغیره (MLR) مقایسه شد. نتایج نشان داد که مدل ANFIS با برخورداری از مقادیر ضریب تبیین (R2) برابر 9668/0، RMSE برابر 190، در مقایسه با سایر روش ها از قابلیت بهتری در تخمین بار معلق رسوبی برخوردار است. در این بین، مدل SRC با برخورداری از مقادیر R2 و RMSE که به ترتیب معادل 8384/0 و 454 تخمین زده شده است، به ضعیف ترین تحلیل در پیش بینی بار معلق رسوبی دست یافته است.
شناسایی کانون های بحران شهری با تأکید بر مناطق نا امن شهری با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی: نمونه موردی سنندج (نواحی 6 و7)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش لجام گسیخته جمعیت شهری و بروز حاشیه نشینی باعث افزایش گرایش به مادی گرایی، کجروی، بی عاطفه گی و بروز بزهکاری می گردد. از آنجا که در شهرها افراد شناختی از یکدیگر نداشته و در نتیجه کنترل و نظارت اجتماعی برعملکرد آنان از میان رفته است، نابهنجاری های اجتماعی در شهرها بیشتر زمینه بروز پیدا می کنند. شهر سنندج در دهه های اخیر با رشد سریع شهرنشینی مواجه بوده و متأثر از آن مناطق زیادی به صورت حاشیه نشینی و اسکان های غیر رسمی در این شهر رشد کرده و در بسیاری از موارد اینگونه مناطق بسترهایی را برای بروز جرائم فراهم آورده است. این پژوهش با تأکید بر رابطه مکان با بروز جرم و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی به شناسایی و تحلیل کانون های جرم خیز در دو ناحیه 6 و 7 شهر سنندج پرداخته است. در ابتدا ضمن بررسی ویژیگی های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهر، نقاط جرم خیز در سطح نواحی 6 و 7 شناسایی گردید. سپس با روش تحلیل همبستگی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی به میزان ارتباط میان مکان و بروز اعمال مجرمانه پرداخته و نتایج آن به صورت تحلیلی و گرافیکی بیان گردیده است. برای تهیه نقشه ها با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) ضرایب اهمیت هر کدام از معیارها تعیین و با تلفیق آنها در سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه نهایی میزان جرم خیزی در سطح مناطق 6 و 7 شهر سنندج تولید گردید.
شبیه سازی سیلاب رودخانه کشکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان پل دختر که بستر رودخانه کشکان در آن جای گرفته است، هر ساله از سیلاب های متعددی خسارت می بیند. بزرگ ترین سیل سال های اخیر استان لرستان در سال 1384 در این شهرستان رخ داد که حدود 80 میلیارد تومان خسارت را در پی داشت. از این رو بررسی نواحی مستعد وقوع سیلاب و تهیه نقشه پهنه بندی سیلاب در این منطقه ضرورت ویژه ای دارد. در این تحقیق پهنه سیل گیر منطقه در دوره بازگشت های مختلف در بازه ای به طول 25 کیلومتر از بستر رودخانه کشکان حدفاصل ایستگاه هیدرومتری پل دختر تا پل گاومیشان تعیین شد؛ بدین ترتیب که براساس مدل رقومی مستخرج از نقشه های توپوگرافی 25000/1 داده های ژئومتری رودخانه استخراج گشت. سپس ضریب مانینگ در مقاطع مختلف و هیدروگراف سیل در دوره بازگشت های 5، 10، 25، 50، 100 و 200 ساله محاسبه شد و نقشه های پهنه بندی در دوره بازگشت های مختلف تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد روند افزایش سطح سیلگیر در دوره بازگشت های 5 تا 100 ساله سیر صعودی تری دارند، در حالی که مساحت های پهنه سیلاب در دوره بازگشت 100 ساله و 200 ساله اختلاف چندانی را نشان نمی دهد. مقایسه پهنه های سیلاب در دوره بازگشت های مختلف حاکی از آن است که از کل مساحت تحت پوشش سیل 200 ساله حدود 94 درصد آن مستعد سیل گیری به وسیله سیل هایی با دوره بازگشت 25 ساله است. افزایش حداکثر عمق سیلاب در دوره بازگشت های مختلف نسبت به افزایش عمق متوسط سیلاب، روند ملایم تری را طی کرده است.
مکان یابی کشت زیتون با استفاده از پارامترهای اقلیمی و زمینی به روش تحلیل سلسله مراتبی مطالعه موردی؛ استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش از پارامترهای اقلیمی و زمینی جهت مکان یابی مساعد کشت درخت زیتون که شامل عناصر: مجموع بارش سالانه، درجه روزهای رشد درخت زیتون(GDD)، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی، دمای سالانه، دمای حداقل سرد ترین ماه سال(ژانویه) با طول دوره اماری 23 ساله از سالهای( 2008-1986)میلادی و پارامترهای زمینی درصد شیب، جهت شیب و ارتفاع با استخراج از مدل رقومی ارتفاع جهت مطالعه استفاده شده است. برای بررسی عناصر اقلیمی از 11 ایستگاه داخل و 4 ایستگاه مجاور بعنوان نقاط کمکی جهت پهنه بندی اقلیمی بهره گرفته شد. در ادامه با بهره گیری از نیازهای رویشی و اثر گذاری و بررسی های کارشناسی (شرایط اقلیمی – زمینی ) کشت زیتون، لایه های اطلاعاتی کلاسه بندی و ارزش وزنی هریک از پهنه ها مشخص شد. نهایتا با روی هم گذاری و تقاطع لایه های اطلاعاتی به روش ارزش وزنی طبقه بندی شده ی مخدوم نقشه نهایی که پتانسیل های اقلیمی – زمینی مناسب را برای کشت زیتون در استان فارس نشان می داد تهیه گردید. نتایج نهایی حاصل از این پژوهش نشان دهنده این واقعیت است که نقش هریک از عناصر موثر در کشت زیتون متفاوت بوده و پنج عنصر اقلیمی بارش سالانه، درجه- روزهای رشد، دمای سالانه و حداقل دمای سردترین ماه سال (ژانویه)و رطوبت نسبی باتوجه به وزن دهی کارشناسانه و منابع علمی مرتبط در فرایند کشت درخت زیتون اثر گذار تر و سهم و قابلیت بیشتری را نشان می دهند. همچنین از طریق انطباق لایه های وزن گذاری شده با در نظر گیری میزان اهمیت هریک از لایه ها ی موثر در فرایند کشت در محیط GIS، امکان شناخت میزان مطلوبیت مناطق جهت کشت این درخت باغی ارزشمند شناسایی شده است.
بررسی نحوه تولید و انتشار اطلاعات مکانی در کشورهای توسعه یافته
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی توسعة منطقه ای در استان بوشهر با بهره گیری تلفیقی از روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه، تغییر بنیادی در متغیر های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه محسوب می شود و تحقق آن، مستلزم ایجاد هماهنگی بین ابعاد گوناگون جامعه است. وجود دوگانگی های اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی و فرهنگی در فرآیند توسعه و تحول جامعه، یکی از مباحث اساسی در ادبیات نوین توسعه است. این معضل یک نوع آسیب شناسی توسعه را مطرح می سازد که توجه و اهتمام به آن بیش از پیش لازم و ضروری است. در همین راستا پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری تلفیقی از روش های تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس، تحلیل خوشه ای و محاسبه ضریب پراکندگی (CV) در تلاش است تا وضعیت توزیع و توسعه شاخص های توسعه ی اقتصادی- اجتماعی، بهداشتی- درمانی و صنعتی در استان بوشهر را مورد تحلیل و ارزیابی مقایسه ای قرار دهد. نتایج این مطالعه نشان داد که: سطح برخورداری شهرستان های مختلف استان بوشهر از شاخص های مورد بررسی متعادل و متوازن نبوده و تفاوت نسبتاً محسوسی از این نظر در بین شهرستان های استان مشاهده می گردد. علاوه بر این وضعیت توزیع هر یک از شاخص های سه گانه مورد ارزیابی نیز متفاوت از همدیگر است. بطوری که بیشترین اختلاف با ضریب پراکندگی برابر با 139/1 در برخورداری از شاخص های توسعه صنعتی و کمترین اختلاف در برخورداری از شاخص های اجتماعی- اقتصادی با ضریب پراکنش برابر با 387/0 مشاهده گردید. بر اساس شاخص تلفیقی توسعه، شهرستان های جم و بوشهر به عنوان برخوردارترین شهرستان ها و چهار شهرستان گناوه، دشتی، تنگستان و دیر نیز به عنوان محروم ترین شهرستانهای استان بوشهر شناخته شدند.
بررسی وارزیابی روش های آماری دومتغیره در پهنه بندی خطر زمین لغزش (مطالعه موردی: بخشی از کارون جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین تحقیق سعی شده است، حوضه رودخانه ماربر، در جنوب شهرستان سمیرم، به وسعت 1438 کیلومتر مربع، به دلیل ناپایداری شدید دامنه ها و رخداد پدیده زمین لغزش، با استفاده از روش های آماری دو متغیره پهنه بندی گردد، تا بدین وسیله بتوان از بسیاری از خسارات جانی ومالی پیشگیری کرد. لذا، ابتدا با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پراکندگی لغزش ها در منطقه، ضمن تهیه نقشه پراکندگی زمین لغزش ها، اقدام به تهیه 6 لایه اطلاعاتی عامل شامل: شیب،جهت شیب،لیتولوژی،کاربری اراضی، فاصله ازجاده ومیزان بارندگی گردید. سپس نقشه هر یک ازاین شش عامل با نقشه پراکندگی زمین لغزش ها قطع داده شد و نقشه وزنی هر عامل به دست آمد. پس ازجمع جبری نقشه های وزنی هر شش عامل با همدیگر، نقشه خطر زمین لغزش در هر دو روش آماری دو متغیره ایجاد و دررده های مناسب خطر طبقه بندی گردید.در نهایت میزان صحت و دقت نقشه ها(P,QS) درهر دو روش تعیین شد.براساس تجزیه و تحلیل انجام گرفته،مشخص گردید که روش ارزش اطلاعات نسبت به تراکم سطح ازدقت و صحت بیشتری برخوردار می باشد. لذا درپهنه بندی خطر زمین لغزش توصیه می گردد، از این روش استفاده گردد.