فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در کشورهای در حال توسعه، به دلیل رشد سریع و بدون برنامه ریزی شهر در گذشته، در برخی موارد کاربری های ناسازگار در مجاورت همدیگر قرار گرفته اند، که این خود منجر به پایین ماندن سطح کیفیت زندگی و کاهش کارایی کاربری های مختلف شده است. هدف این مقاله، تکوین و توسعه نوعی سامانه مکانی پشتیبان تصمیم گیری در مسائل مربوط به ارزیابی سازگاری بین کاربری های شهری است. در این مقاله سازگاری بین کاربری های شهری در سطح ریزدانه و در شعاع کاربری های همسایه بررسی شده است. پنج عامل آلودگی صوتی، آلودگی هوا، راحتی و آسایش، امنیت و زیبایی شناسی به عنوان عوامل مؤثر در ارزیابی سازگاری در نظر گرفته شده اند و ماتریس سازگاری به عنوان ابزاری به منظور ارزیابی سطح سازگاری بین دو کاربری شهری مورد استفاده قرار گرفته است. از تکنیک دلفی نیز برای دستیابی به توافق گروهی بین کارشناسان برنامه ریزی شهری استفاده شده است. به منظور توسعه مدل مورد نظر، از مفاهیم و ابزارها و روش های تصمیم گیری گروهی، تصمیم گیری چندشاخصه فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی، برای ایجاد سامانه مورد نیاز در محیط GIS استفاده شده است. در این مدل، تکنیک تصمیم گیری چندشاخصه فازی با ابزار تحلیلی GIS تلفیق شده است، تا بتوان کاربری های ناسازگار در سطح شهر را با توجه به عوامل مختلف، استخراج کرد. مدل پیشنهادی این تحقیق به همراه محیط نرم افزاری توسعه یافته مربوط، برای بخشی از منطقه هفت شهر تهران، پیاده سازی و آزمایش شد. نتایج مدل می تواند به عنوان ابزاری برای کمک به مدیران شهری به منظور مطالعه بهتر وضعیت شهری و جلوگیری از توسعه مناطق با بافت نامناسب، با هدف تضمین توسعه پایدار، به کار گرفته شود. توسعه مدل ارزیابی سازگاری کاربری های تفصیلی شهری در مقیاس همسایگی، ارائه روشی به منظور تعیین کاربری های ناسازگار با توجه به تاثیر همزمان عوامل مؤثر در سازگاری، به کارگیری تئوری فازی در محاسبه ناسازگاری بین کاربری ها و یکپارچه سازی GIS و روش های تصمیم گیری چندمعیاری در حل مسئله ناسازگاری، از نتایج مهم این تحقیق به شمار می آید. شاخص سازگاری می تواند به عنوان معیاری به منظور پیشنهاد و اولویت بندیِ چندین کاربری مناسب برای هر زمین شهری، مورد استفاده قرار گیرد.
روش نوین مبتنی بر منطق فازی برای رعایت امنیت حریم شخصی در خدمات مکان مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات مکان مبنا (LBS) سرویس های مبتنی بر موقعیت کاربر در شبکه های سیار هستند. یکی از نکات بسیار پراهمیت در این گونه خدمات، استفاده از موقعیت کاربر برخلاف نظر اوست. انگیزه سوء استفاده از اطلاعات مکانی کاربران اغلب مشاهده و آنالیز رفتار، نگرش و وضعیت اجتماعی آنهاست تا تبلیغات خاصی برای ایشان فرستاده شود، یا حتی ممکن است این اطلاعات برای اهداف جنایی مورد استفاده قرار گیرد. به این ترتیب، مفهومی به نام حریم خصوصی کاربران مطرح می گردد. در سال های اخیر توجه زیادی به گمنام سازی و حفظ حریم اطلاعات مکانی افراد شده است. در این مقاله برای حفظ حریم اطلاعات مکانی کاربران روش فازی پیشنهاد می شود. سطوح مختلف دقت برای تعیین موقعیت کاربران با استفاده از سیستم استنتاج فازی، براساس بافت زمانی و مکانی آنها تعریف می شود و در زمان درخواست سرویس، به اجرا درمی آید. برای استفاده از این روش لازم است که کاربران به گروه های مختلف تقسیم گردند و برای هر گروه قوانین فازی خاصی تعریف شود. برای نمایش کارایی روش پیشنهادی در نوشتار حاضر، کارمندان یک شرکت به عنوان گروه آزمایشی در نظر گرفته شدند. پایگاه قواعد فازی برای آنها تعریف شد و سیستم استنتاج نهایی برای گروه کاربران توسعه داده شد. در نهایت روشی برای بیان موقعیت به صورت نمادین برای دقت های مختلف تعیین موقعیت پیشنهاد گردید. نتایج کاربرد روش پیشنهادی نشان داد که این روش می تواند رضایت کاربران را برای در اختیار قرار دادن اطلاعات مکانی شان با دقت مطلوب، جلب کند. اما در صورتی که تعداد قوانین فازی افزایش پیدا کند، باعث پیچیدگی سیستم می شود و کارایی آن را برای کاربران عادی کاهش می دهد ـ که با توجیه صحیح کاربر می توان تعداد قوانین را کاهش داد. همچنین مدل پیشنهادی را می توان با سایر مدل های مربوط به رعایت حریم خصوصی کاربران در خدمات مکان مبنا ترکیب کرد و سطح امنیت را افزایش داد.
شناخت پتانسیل آسایش بیوکلیماتیک انسانی تالاب انزلی
حوزههای تخصصی:
تالاب انزلی از منابع مهم اکوتوریستی گیلان، ایران، و حتی خاورمیانه می باشد که می تواند نقش بسیار مهمی را در اقتصاد و اشتغال نیروی انسانی با حفظ محیط زیست ناحیه داشته باشد هدف مقاله حاضر شناخت محدوده زمانی مطلوب آسایش بیوکلیماتیک در حاشیه و تالاب انزلی با استفاده از مدل بیکر ولنکستر- کارستن می باشد. روش کار تحلیلی و با استفاده از داده های اقلیمی و تجزیه و تحلیل آن در قالب مدل های کلیماتیک آسایش انسانی (کلیما اکوتوریسم) بیکر و لنکستر - کارستن می باشد. نتایج مطالعه نشان داد که ماه های فروردین، اردیبهشت در شرایط مطبوع و آسایش بیوکلیمایی است، ماه های تیر، مرداد دارای هوای گرم و شرجی ولی قابل تحمل با دارای فشار بیو کلیمایی است، ماه های آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند سرد و همراه با تحریک ملایم بیو کلیمایی است. هم چنین این ناحیه در ماه های خرداد، مرداد و شهریور شرجی بوده و در ماه های اردیبهشت، مهر در شرایط مرز شرجی (تعداد روزهایی همراه با پدیده شرجی) و در ماه های دی، بهمن، اسفند، فروردین، آبان و آذر غیر شرجی می باشد.
روشهای ریاضی ارزیابی گالی
حوزههای تخصصی:
آماربرداری از جنگل های شهری با استفاده از عکس های هوایی مطالعة موردی: منطقة شش تهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به کارکردهای بسیار زیاد فضای سبز شهری، ضرورت مدیریت این منابع روز به روز بیشتر احساس میشود. به منظور مدیریت صحیح در وهلة اول آماربرداری از آن منبع مطرح است. متأسفانه تاکنون در ایران الگوی مطالعاتی جامعی برای مطالعة وضعیت فضای سبز شهری وجود ندارد. در این مطالعه با استفاده از تفسیر عکس های هوایی به صورت رقومی، فضای سبز شهری طبقه بندی شد. پس از بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که طبقه بندی بر روی ارتوفتوموزاییکهای رقومی سهولت و دقت بالاتری نسبت به تفسیر دستی دارد. روش کار بدین صورت بود که در مرحلة اول عکس های هوایی 1:8000 و 1:10000 سال 1381 منطقة شش تهران به تعداد 23 قطعه با استفاده از نرم افزار PCI Geomatica ارتو و سپس موزاییکی از عکس های ارتو شده تهیه شد. در مرحلة بعد طبقه بندی در 5 کلاسه بر روی ارتو فتو موزاییک رقومی صورت گرفته و نقشة حاصل از این طبقه بندی با استفاده از نرم افزار Arc Gis تهیه شد. همچنین مساحت و طول طبقات محاسبه شد. این طبقات عبارت بودند از: پارک شهری در مقیاس فرامنطقه ای و منطقه ای، پارک شهری در مقیاس محله ای، مجتمع های درختی، درختان خطی و درختان پراکنده. به منظور محاسبة تاج پوشش از شبکه نقطه چین با فواصل 1 میلیمتری(به صورت لایه رقومی) استفاده شد و برای برقراری ارتباط بین این مؤلفه(تاج پوشش) روی عکس و زمین آمار برداری در دو طرح جداگانه، نمونه برداری با قطعات نمونه دارای مساحت ثابت(7 آر) و ترانسکت های 5 درختی انجام شد. این آمار برداری در پارکهای ساعی و لاله به صورت قطعات نمونه و خیابان های ولیعصر و بلوار کشاورز جمعاً به طول 9500 متر به صورت ترانسکت های 5 درختی صورت گرفت. پس از انجام آزمون های آماری مشخص شد که اختلاف معنیداری بین تاج پوشش عکس و زمین وجود ندارد و میتوان با استفاده از روش محاسبه تاج پوشش در روی عکس به تاج پوشش زمینی دست یافت.
مدل سازی توان اکولوژیکی سرزمین با استفاده از منطق فازی (منطقه مورد مطالعه: شهرستان برخوار و میمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مراحل اصلی آمایش سرزمین، تعیین توان بوم شناختی یا اکولوژیکی سرزمین است. تعیین مقدار دقیق توان هر عرصه از سرزمین برای کاربری های مختلف غیرعملی است. با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرایندهای غیردقیق و مبهم، می توان بستری را برای مدل سازی عدم اطمینانِ مطرح در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. در این تحقیق تعریف و مبانی مدل ارزیابی توان اکولوژیکی مخدوم به عنوان مبنا مدنظر قرار گرفته و مدل مذکور با استفاده از منطق فازی پیاده سازی شده است. فازی سازی نقشه های منابع اکولوژیکی و مدل های اکولوژیکی، درواقع استنتاج فازی به منظور جمع بندی نقشه ها و قطعی سازی از مراحل اصلی تعیین توان اکولوژیکی سرزمین با استفاده از منطق فازی محسوب می شوند. ارزیابی توان اکولوژیکی برای طبقات مختلف کشاورزی، مرتع و توسعه شهری، روستایی و صنعت و بررسی و تحلیل نقاط قوت و ضعف منطق فازی در پیاده سازی مدلی مبتنی بر منطق بولین، از خروجی های این تحقیق به شمار می رود. مقایسه نتایج پیاده سازی مدل ارزیابی توان اکولوژیکی مخدوم با دو منطق بولین و فازی در شهرستان برخوار و میمه، نشان می دهد که با به کارگیری استنتاج گرهای فازی می توان ارزیابی توان اکولوژیکی را، به خصوص در اطراف مرز عوارض و کلاس های تشکیل دهنده نقشه های منابع اکولوژیکی، نزدیک تر به واقعیت انجام داد. مدل ارائه شده، مستقل از تعداد کاربری ها و معیارهاست و می توان آن را با تغییرات لازم برای سایر مناطق، به کار گرفت.
پهنه بندی ژئومورفولوژیکی دشت ملکان به منظور ارزیابی قابلیت کشاورزی با استفاده از GIS
حوزههای تخصصی:
مخروط افکنه ها همواره برای کشاورزی و سکونت انسان بطور روز افزون مورد توجه بوده اند. شناخت فرایندها و مکانیسم های فعال روی این لندفرم ها و ویژگی های آنها و همچنین شناخت نوع استفاده و کاربری این واحدها در استفاده بهتر از محیط طبیعی و توسعه پایدار دارای اهمیت بسیاری می باشد. در این تحقیق ویژگیهای ژئومورفولوژی دشت ملکان در جنوب شرقی دریاچه ارومیه و نقش آن در کاربری زراعی مورد مطالعه قرار گرفته است تحولات این دشت تحت تاثیر دریاچه ارومیه و نوسانات آب آن و رودخانه مردق چای می باشد. مخروط افکنه ملکان بعد از ورود مردق چای به دشت به طول تقریبا 10 کیلومتر ایجاد شده و در ادامه روی دشت در واحد های پای دشت و نوار ساحلی شوره زار دریاچه ارومیه قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که سطح ایستابی آبهای زیرمینی و کیفیت آنها و نیز شوری خاک عوامل اصلی موثر بر کاربری زراعی بر روی این دشت می باشد به طوری که سطح ایستابی آبهای زیرزمینی بین 1.5 تا 5 متر و مقدار شوری آبهای زیر زمینی در حد متوسط تا بسیار بد، طبق نمودار ویل کاکس می باشد. برای تعیین کردن کاربری زراعی دشت ملکان از روش پهنه بندی وزنی یا امتیازی استفاده شده است. برای این کار از متغیر های خاکشناسی، زمین شناسی، کیفیت آبهای زیر زمینی و سطح ایستابی آن و ارتفاع و شیب زمین استفاده شده است. هر یک از متغیرها در پنج گروه عامل با توجه به دامنه تغییرات آن با امتیازهای دارای قابلیت خیلی کم برای کشاورزی امتیاز یک، قابلیت کم امتیاز دو، قابلیت متوسط امتیاز سه و قابلیت خوب نقشه GIS امتیاز چهار و قابلیت عالی پنج در نظر گرفته شده است و با هم پوشانی لایه ها با توجه به امتیازهای بدست آمده در محیط کاربری زراعی دشت بدست آمده است. نتایج نشان می دهد که 18 درصد زمینها با قابلیت بسیار کم، 16 درصد قابلیت کم، 25 درصد متوسط، 26 درصد قابلیت خوب و 13 درصد قابلیت بسیار خوب برای کشاورزی دارا هستند. با توجه به نقشه کاربری زراعی 60 درصد زمین ها کیفیت متوسط به پایین دارند و این نشانگر آن است که اصلی ترین عامل موثر در کاربری زراعی بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی شور می باشد.
اشاره ( چکیده و فرموله کردن مدل ژنرالیزاسیون )
حوزههای تخصصی:
ژنرالیزاسیون نقشه متناسب با نیازهای متفاوت کاربران با استفاده از یک پایگاهداده ای چند مقیاسی انجام می شود . اساس و پایه چنین تولیدی به تجزیه و تحلیل نیازمندی های تهیه نقشه بنا بر خواست کاربران استوار است و درخواست های گوناگون و محدودیت های کارتوگرافی مورد نیاز کاربر را نشان می دهد . در این مقاله فرآیند ژنرالیزاسیون به عنوان یک تابع از مجموعه مرجع ( تعمیم نیافته ) به یک مجموعه هدف ( تعمیم یافته ) بیان می شود . هر دوی این مجموعه ها با ویژگیهای زمین - فضا تعریف می شوند . مجموعه مرجع خواص مشخصی از قبیل هندسی بودن ، توپولوژیکال و خواص غیر فضایی مانند خواص ترکیبی خود را حفظ می کنند . این ویژگی ها بایستی به کمک ژنرالیزاسیون حفظ شود و به همین دلیل ، مجموعه هدف از ویژگی های موجود رد مجموعه مرجع تبعیت می کند ...
ارزیابی آسیب?پذیری آب زیرزمینی دشت های بازرگان و پلدشت با استفاده از مدل دراستیک بر اساس GI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت های بازرگان و پلدشت در شمال غرب ایران و شمال استان آذربایجان غربی قرار دارند. مهم ترین منابع آب موجود در دشت های بازرگان و پلدشت را آب زیرزمینی تشکیل می?دهد. در این تحقیق با توجه به ویژگیهای هیدرولوژی و هیدروژئولوژی منطقة مورد مطالعه، آسیب?پذیری آبخوان در برابر عوامل آلاینده پهنه?بندی شده است. برای این منظور از مدل دراستیک و سیستم اطلاعات جغرافیایی برای پردازش و تجزیه و تحلیل کیفی آبخوان استفاده شده است. در مدل دراستیک از مشخصه های مؤثر در ارزیابی آسیب?پذیری سفر? آب زیرزمینی شامل عمق سطح ایستابی، تغذیه، جنس سفره، نوع خاک، شیب توپوگرافی، مواد تشکیل دهندة منطقة غیراشباع و هدایت هیدرولیکی استفاده می?شود که به صورت هفت لایه در نرم?افزار Arc View تهیه شدند و با وزن?دهی و رتبه?بندی و تلفیق هفت لایة فوق، نقشة نهایی آسیب پذیری آبخوان نسبت به آلودگی، با تقسیم?بندی به سه محدود? آسیب?پذیری کم، متوسط و زیاد تهیه و شاخص دراستیک برای کل منطقه بین 71 تا 175 برآورد شد. برای صحت?سنجی نقشة نهایی آسیب?پذیری از یون فلوئورید استفاده شد. با انطباق غلظت فلوئورید بر روی نقشة نهایی دراستیک مشخص شد که کلیة نقاطی که دارای فلوئورید بالا هستند، در محدود? با نیروی آلودگی زیاد قرار گرفته?اند که این می?تواند دقت و صحت مدل را مورد تأیید قرار دهد. از نظر وسعت می?توان گفت که حدود 3 درصد از منطقة مورد مطالعه در محدود? آسیب?پذیری کم، 37 درصد متوسط و 60 درصد در محدود? آسیب?پذیری زیاد قرار می?گیرد که قسمت های وسیعی از شرق، غرب و بخشی از مرکز را شامل می?شود. با توجه به حجم زیاد منابع آب زیرزمینی در منطقة مورد مطالعه و استفاده از آن در شرب، کشاورزی و پرورش آبزیان، حفاظت این مناطق به منظور جلوگیری از آلودگی و مدیریت بهینة منابع آب ضروری است.
تحلیل فضایی خشکسالی های کوتاه مدت ایران
حوزههای تخصصی:
خشکسالی پدیده ای اقلیمی است که وقوع آن در اغلب مناطق جهان اجتناب ناپذیر است و به لحاظ تلفات جانی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی در مقایسه با سایر بلایای طبیعی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این تحقیق پدیده خشکسالی در بازه های زمانی 3 و 6 ماهه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار (SPI) در ایران با استفاده از شاخص بارش استاندارد 1976 با استفاده از - گرفت و پس از محاسبه فراوانی نسبی خشکسالی ها در 70 ایستگاه سینوپتیک در دوره آماری 2005 تولید گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در ArcGIS روش درون یابی کریجینگ معمولی نقشه های پهنه بندی آن ها در محیط قسمت های شمال غرب، شمال و شمال شرق کشور خشکسالی ها بسیار شدید است در صورتی که در مناطق مرکز، جنوب و جنوب شرق خشکسالی ها متوسط و ملایم می باشد. به طور کلی در بازه های کوتاه مدت که عمدتاً بر روی وضعیت خاک اثر می گذارد تمرکز خشکسالی ها در نیمه شمالی کشور بیشتر بوده است. به عبارت دیگر اقلیم بارشی کشور در نیمه شمالی متغیرتر از نیمه جنوبی است.
تهیه مدل دمای سطحی بیابان با استفاده از داده های حرارتی ماهواره NOAA.AVHRR و داده های زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بالاترین دما در جهان، مربوط به اقلیم های خشک و گرم است. صاف بودن آسمان موجب می شود که در طول روز حداکثر تابش به سطح زمین برسد و زمین به سرعت گرم شود. به ویژه در بیابان ها که پوشش گیاهی کم و نمک و رطوبت خاک غالباً ناچیز است، سطح خاک در طول روز حرارت بالایی را دریافت می کند و دمای آن بالا می رود. از آنجا که بیابان لوت دارای ویژگی های مذکور است، محیط مناسبی برای مطالعه و تهیه مدل دمای سطح زمین (LST) به شمار می آید. در تحقیق حاضر سعی شده است تا با استفاده از دوازده تصویر ماهواره NOAA-AVHRR سال 2001 و داده های هواشناسی، مدل دمای سطحی منطقه حاشیه یاردانگ های بیابان لوت طراحی شود. بنابراین برای بررسی دقت مدل به دست آمده، از 8 اندازه گیری زمینی به عنوان نقاط کنترل استفاده شده است. براساس نتایج حاصل از این تحقیق، مشخص گردید که به رغم مشکلات متعددی که برای محاسبه دقیق دمای سطحی پدیده ها از طریق داده های سنجش از دور حرارتی وجود دارد، ولی با استفاده از داده های ماهواره ای و زمینی می توان اطلاعات مفیدی از پدیده های سطحی به دست آورد. اما برای محاسبه دقیق تر دما، در نظر گرفتنِ توان تابشی دقیق برای پدیده ها یا خاک های مورد مطالعه الزامی است.
برآورد مقدار کدورت آب خلیج گرگان با استفاده از تصاویر LISS-III ماهواره IRS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کیفیت آبهای ساحلی از نظر زیست محیطی و کاربردی، اهمیت ویژهای دارد. مطالعه کیفیت آب در روشهای سنتی، کاری زمانبر و پرهزینه است و منجر به تولید اطلاعات نقطهای میشود. سنجش از دور میتواند با استفاده از تصاویر ماهوارهای، نقش مهمی در این مطالعات ایفا کند. هدف از این مطالعه، بررسی کارایی تصاویر سنجنده LISS-III ماهواره IRS در برآورد Secchi depth در خلیج گرگان است. به همین منظور، همزمان با گذر ماهواره، 42 نمونه از منطقه به روش سیستماتیک ـ تصادفی گرفته شد، سپس یک مدل تجربی آماری ـ ریاضی بین دادههای جمعآوری شده در عملیات میدانی و دادههای پردازش شده تصاویر سنجنده LISS-III برازش شد. تجزیه و تحلیل آماری نتایج، بیانگر وجود تفاوت معنیدار بین میانگین پارامترها در سطح 99 درصد است که نشاندهنده ارتباط قوی بین مقدار Secchi depth و رادیانس رسیده به سنجنده ( ) میباشد. لذا مدل برازش یافته را میتوان برای برآورد Secchi depth در منطقه مورد مطالعه استفاده نمود و روش مورد استفاده کارایی زیادی برای برآورد رسوب دارد.
بررسی قابلیت داده های چندزمانه ENVISAT-ASAR به منظور تفکیک زمانی و مکانی مزارع برنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط اقلیمی و جوی گرم و مرطوب در مناطق زیر کشت برنج در جنوب شرق آسیا منجر به عدم تطابق زمانی در مراحل کاشت، داشت و برداشت در مناطق مختلف از یک ناحیه زراعی و حتی در مزارع مجاور گردیده است. علاوه بر تفاوت های ناشی از دوره های زمانی کشت، که ضرورت استفاده از داده های ماهواره ای چندزمانه را دوچندان کرده است، مناطق زیر کشت برنج در جنوب شرق آسیا غالباً مناطقی ابری هستند که ضرورت استفاده از فناوری تصویربرداری ماهواره ای فعال، نظیر رادار (RADAR) و سار (SAR)، را در این مناطق کاملاً آشکار می سازند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی قابلیت داده های ماهواره ای چندزمانه ENVISAT-ASAR به منظور پایش و تفکیک مکانی و زمانی مزارع برنج است. دره پالولو، سولاوزی مرکزی، در اندونزی به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردیده است. تصاویر مورد بررسی در مُد چند ـ پلاریمتریک به وسیله ماهواره ENVISAT در یک بازه زمانی از چهارم فوریه تا بیست وهشتم ژوئیه سال 2004 میلادی گرفته شده اند. داده های مورد بررسی شامل دو مجموعه داده ایِ اولیه و پنج مجموعه داده ای ثانویه (داده های حاصل از عملیات جبری بر روی داده های اولیه) است. داده های اولیه یا خام شامل اینهاست: 1) Co-Polarized HH، VV و 2) Cross-Polarized HV، VH و داده های مشتقی یا ثانویه شامل: 1) میانگین بافت داده های Co-Polarized ، 2) میانگین بافت داده های Cross-Polarized، 3) تفریق زمانی داده ها، 4) تفریق Polarization و 5) تفریق Polarization نرمال شده. در پژوهش حاضر، رابطه مشاهده شده بین تغییرات ناشی از رشد گیاه و میزان بازخوردی ثبت شده سنجنده به عنوان اطلاعاتی مفید برای تفکیک مزارع برنج با استفاده از تصاویر چندزمانه مورد بهره برداری قرار گرفته اند. به منظور بررسی دقت نتایج به دست آمده، تصاویر ماهواره ای Quickbird چندطیفی با قدرت تفکیک فضایی بالا (4/2 متر) که تقریباً همزمان با داده های ENVISAT-ASAR برداشت گردیده است، در کنار اطلاعات حاصل از کار میدانی، مورد استفاده قرار گرفت. بررسی نتایج به دست آمده از تفکیک مکانی مزارع برنج حاکی از بالاترین میزان دقت کلی (88 درصد) برای مجموعه داده اولیه Co-Polarized بوده در حالی که مجموعه داده ثانویه Co-Polarized نرمال شده کمترین میزان دقت کلی (80 درصد) را ارائه کرده است.
توارث¬پذیری آلل خودسازگاری(Sf) در نتاج بادام با استفاده از روش PCR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش یابی روش های پشتیبانی تصمیم گیری AHP_OWA، AHP، Fuzzy Screening در مکان یابی مراکز فرهنگی - ورزشی روستایی (مطالعه موردی دهستان کانی بازار مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی مراکز فرهنگی و ورزشی فرایندی است پیچیده و مبتنی بر معیارهای کمی و کیفی فراوان. روش های پشتیبانی تصمیم گیری چندمعیاره متعددی وجود دارد، که به فراخور مسائل پیش رو مورد استفاده قرار می گیرند. در فرایند تصمیم گیری در حوزه مکانی به ندرت مسائلی به چشم می خورند که در کنار معیارهای کمی، متغیرهای کیفی و زبانی وجود نداشته باشند؛ و از طرفی نیز معمولاً در این قبیل مسائل گروه های ذی نفع متعددی وجود دارند که ملاحظات آنها بایستی در فرایند تصمیم گیری مدنظر قرار گیرد. با توجه به دو ویژگی بیان شده در مورد مسائل مکانی (وجود متغیرهای زبانی و گروه های مختلف ذی نفع) لزوم به کارگیری روش هایی اولویت می یابد که این دو ویژگی را در فرایند مذکور در نظر گیرد. دو روش تصمیم گیری فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و Fuzzy screening از جمله روش هایی هستند که قابلیت مدل سازی متغیرهای کیفی و زبانی را دارند، با این تفاوت که روش AHP فرایندی با سازماندهی سلسله مراتبی است و برآیند منطقی تری را ارائه می کند. از طرف دیگر، روش Ordered weighted Average (OWA) انعطاف پذیری زیادی در لحاظ کردن اولویت تصمیم گیرندگان دارد و در ترکیب با سایر روش های تصمیم گیری پشتیبانی می تواند به نتایج بهتری منجر شود. در این مقاله از سه روش Fuzzy Screening AHP، و روش ترکیبی AHP_OWA در مکان یابی مراکز فرهنگی و ورزشی روستایی دهستان کانی بازار از توابع شهرستان مهاباد استفاده شده است. نتایج به دست آمده، حاکی از انعطاف پذیری بالا و عملکرد بهتر روش ترکیبی در مقیاسسه با دو روش دیگر است. افزون بر اینها، تحلیل حساسیت نیز به منظور ارزیابی پایداری سیستم صورت گرفت، که نتایج حاصل از آن نشان دهنده پایداری بالای سیستم بود.
جداسازی، غربالگری،شناسایی نسبی و تعیین تحمل به تنش شوری و خشکی جدایه های برترباکتری های ریزوسفری محرک رشد (PGPR) درختان پسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه مدلی GIS مبنا برای برنامه ریزی کاربری اراضی منطقه ای (منطقه مورد مطالعه : شهرستان برخوار و میمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر پویای عوامل مختلف محیطی و اقتصادی و اجتماعی در مقیاس های مختلف مکانی و زمانی، برنامه ریزی کاربری اراضی منطقه ای را به فرایندی پیچیده بدل ساخته است. هدف از انجام این تحقیق، تکوین و توسعه مدلی جدید برای برنامه ریزی انواع کاربری اراضی منطقه ای با استفاده از مدل سازی تعامل بین تناسب سرزمین در سطح بزرگ مقیاس و تقاضای کاربری ها در سطح کوچک مقیاس است. ارزیابی یکپارچه تناسب سرزمین در قالب تولید و تلفیق نقشه های معیار شامل توان اکولوژیکی، تاثیر همسایگی، دسترسی و محدودیت با به کارگیری روش های هوشمند و تصمیم گیری چندمعیاره در محیط GIS مدل سازی شد و مساحت مورد نیاز کاربری های مختلف به تفکیک واحدهای تقاضا با استفاده از رگرسیون آماری داده های موجود تعیین گردید. مدل توسعه داده شده با استفاده از داده های مربوط به دو دهه اخیر شهرستان برخوار و میمه واقع در استان اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفت و فرایند تخصیص برای کاربری های سکونتگاه شهری، سکونتگاه روستایی، صنعت و کشاورزی در سال های 1395 و 1400 انجام گرفت. نتایج این امر بیانگر آن است که در مدل سازی برنامه ریزی کاربری اراضی منطقه ای، در نظر گرفتن ارزیابی یکپارچه تناسب سرزمین، تقاضای کاربری ها و قوانین تغییر کاربری به صورت همزمان ضروری است. نتایج این تحقیق، سیاست گذاران و برنامه ریزان را در خصوص برنامه ریزی اسکان جمعیت و استقرار فعالیت ها در فضا کمک می کند.
برآورد ریز شبیه ساز دسترسی به خدمات شهری: روش مبتنی بر سامانه اطلاعات مکانی و تلفیق حمل و نقل کاربری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر مدل های برنامه ریزی شهری، ابعاد مکانی ارزیابی بر مبنای سامانه زون بندی و فرض توزیع یکسان مشخصات مورد ارزیابی در پهنه هر زون است. در این مدل ها تعامل میان زون های مختلف از طریق اتصال مراکز زون ها و ارزیابی موقعیت مراکز نسبت به یکدیگر صورت می گیرد. محدودیت های مدل های مکانی در قالب سامانه های زون مبنا، به طور جدی توانایی آنها برای پاسخگویی به مباحث جاری برنامه ریزی را محدود می سازد و بنابراین به مدل هایی مبتنی بر المان های مکانی ریزدانه و ناپیوسته نیاز است. در این تحقیق، یک مدل ریزشبیه ساز به منظور محاسبه میزان دسترسی به خدمات شهری، با تمرکز بر تلفیق زیرسامانه های کاربری زمین و حمل ونقل، ارائه شده است. در این زمینه معیارهای مناسب، شامل تاثیرات نوع کاربری زمین و شاخصه های حمل ونقل، مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن در قالب برآورد پارامتر دسترسی، که مهم ترین بخش در سامانه تلفیقی کاربری زمین ـ حمل ونقل به شمار می آید، نمایش داده شده است. از سوی دیگر، برای در نظر گرفتن مشخصات و نیز وظایف و کارکرد خاص هر کاربری در تکوین و توسعه مدل، کاربری ها به دو دسته کاربری های تک خدماتی و چندخدماتی دسته بندی گردیده و برای هر یک، مدل برآورد دسترسی جداگانه ای ارائه شده است. بدیهی است هر چه واحد مکانی مورد ارزیابی کوچک تر باشد، مدل برآورد دسترسی جزئیات بیشتری را در بر خواهد گرفت و نتایج دقیق تر خواهد بود. بدین منظور، پلاک ساختمانی به عنوان کوچک ترین واحد ارزیابی میزان دسترسی به خدمات شهری در نظر گرفته شد و مدل ریزدانه پیشنهادی در محیط GIS و برای قسمتی از شهر شیراز به اجرا درآمد و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که این مدل به خوبی توانسته است واقعیات شهودی را در بر گیرد و تلفیقی از تعریف نظری یا تئوریک و قابل تفسیر به وسیله تحلیل گران شهری و واقعیات فیزیکی دنیای بیرون را برای شاخص دسترسی، به دست دهد. بررسی نتایج مدل به برنامه ریزان شهری این امکان را می دهد تا کمبودهای موجود، چه در شبکه های حمل ونقل و چه در سامانه کاربری زمین، مشخص گردد و تصمیم های لازم برای رفع این کمبودها، و همچنین مدیریت هر چه بهتر شهری، گرفته شود.
بررسی اولویت پتانسیل سیل خیزی زیر حوزه های آبخیز و تعیین مناطق مولد سیل در آن (مطالعه موردی: حوزه آبخیز ما رمه – استان فارس)
حوزههای تخصصی:
تعیین مناطق مولد سیل و اولویت بندی زیرحوضه ها از نظر پتانسیل سیل خیزی می تواند در مدیریت بهتر آبخیزهای بزرگ، نقش مهمی داشته باشد. حوزه آبخیز مارمه به علت وقوع سیل های متعدد در آن، جهت این تحقیق انتخاب شد. در این مقاله با تلفیق GIS و مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS، بر اساس روش SCS CN میزان سهم هر کدام از زیرحوضه ها در سیل کل حوضه، تعیین شده است. به این منظور با استفاده از روش تکرار حذف انفرادی زیرحوضه ها در محیط مدل HEC-HMS، زیرحوزه های آبخیز مارمه از نظر پتانسیل سیل خیزی اولویت بندی شده اند. نتایج حاصل نشان می دهند که سهم زیرحوضه ها در پتانسیل سیل خیزی کل حوضه، تنها تحت تاثیر مساحت آن ها نیست و عواملی چون موقعیت مکانی زیرحوضه ها و روندیابی سیل در رودخانه اصلی نیز در رژیم سیلابی حوضه تاثیر مهمی دارند. در نهایت مشاهده شد که زیرحوضه جوچین، بیشترین سهم را در سیل کل حوضه دارد و زیرحوضه چال سرباز دارای کمترین پتانسیل سیل خیزی می باشد.
کاربرد توزیع آماری گاما در برنامه ریزی محیطی و هیدروژئومورفولوژی مطالعه موردی: ایستگاه مسجد سلیمان
حوزههای تخصصی:
متدهای ریاضی و توزیع آماری، نتایج قطعی در محاسبات اقلیمی و هیدرولوژی و ژئومورفولوژی ارایه می دهد، استفاده از توزیع آماری گاما جهت محاسبات و تعیین احتمالات بارش در هیدروژئومورفولوژی، برنامه ریزی روستایی و شهری و محیطی امری انکار ناپذیر است. در بررسی داده های ایستگاه مسجد سلیمان احتمالات متغییرهای بارش به روش تئوری و تجربی مطالعه شد و نتیجه ای که بدست آمد این بود که یک هماهنگی بین دو نوع احتمال (تئوری و تجربی) به ترتیب 206 میلیمتر با احتمال 50 درصد و 7/205 میلیمتر با احتمال 37/49 درصد وجود دارد.