فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
800 - 815
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین در شرایط عدم اطمینان نیازمند تخصیص بهینه اراضی به کاربری های سازگار و ناسازگار با محیط های طبیعی و انسانی است. هدف این تحقیق تعیین محدوده عرصه های روستایی و طبیعی در شرق استان گیلان به منظور تنوع بخشی به اشتغال پایدار روستایی است. سطح جغرافیایی این تحقیق کل پهنه جغرافیای روستایی شرق گیلان و جامعه آماری شامل کارشناسان و مجریان حوزه برنامه ریزی روستایی در استان گیلان بوده که از بین آن ها به روش هدفمند با 83نفر مصاحبه عمیق صورت گرفته و حد کفایت حجم نمونه نیز بر اساس تکرار یا اشباع نظر در نظر گرفته شد. برای تجزیه داده ها، ابتدا با استفاده از نرم افزار Mic Mac تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین عوامل مؤثر بر اشتغال روستایی طبق نظر کارشناسان ارزش گذاری شد. سپس با تشکیل ماتریس متقاطع متوازن در نرم افزار Scenario Wizard، سه راهبرد استقرار فعالیت های متجانس، سازگار و ناسازگار برای اشتغال زایی طرح ریزی شد. به منظور تخصیص زمین ابتدا با استفاده از روش AHP متغیرها وزن دهی شده و سپس با استفاده از روش MCE پهنه شایستگی برای هر راهبرد به دست آمده است. در نهایت به منظور تخصیص زمین به هریک از این سه راهبرد به کمک تکنیک های الگویابی MOLA مناسب ترین عرصه ها با تعیین حدود مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان داد که نواحی جلگه ای تا کوهپایه ای بیشترین قابلیت برای ایجاد مشاغل متجانس و وابسته به طبیعت، نواحی کوهستانی شایسته توسعه مشاغل سازگار با طبیعت و فعالیت های ناسازگار با طبیعت به صورت لکه هایی پراکنده در کل ناحیه امکان توسعه دارند.
بررسی اثرات گردشگری فیلم بر روی تصویر ادراک شده مقصد و انگیزه سفر گردشگران به آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
117 - 127
حوزههای تخصصی:
شهرها مقصد اصلی گردشگری به شمار رفته و امروزه گردشگری به یکی از موتورهای محرکه توس عه ش هری و بازسازی آن تبدیل شده است. از سویی دیگر با ظهور اینترنت رفته رفته بر قدرت رسانه به عنوان یک عنصر اساسی در شکل دهی تصویر ذهنی افزوده شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گردشگری فیلم بر تصویر ادراک شده مقصد و انگیزه گردشگر در سفر به استان آذربایجان شرقی است، در این پژوهش تلاش شده است تأثیر گردشگری فیلم بر ابعاد مختلف تصویر ادراک شده مقصد شامل منابع طبیعی، زیرساخت عمومی، زیرساخت گردشگری و محیط اجتماعی و ارتباط آن باانگیزه گردشگران برای سفر به شهر تبریز بررسی شود که این پژوهش ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است و ازنظر هدف، در گروه پژوهش های کاربردی جای می گیرد. جامعه آماری تحقیق، گردشگران ورودی به استان آذربایجان شرقی می باشند که از سایت های گردشگری فیلم استان دیدن کرده اند و حداقل یکی از دو فیلم «تبریز در مه» یا «شهریار» را دیده اند. نمونه موردمطالعه با روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شده و حجم نمونه شامل 206 گردشگر می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه با طیف 5 سطحی لیکرت استفاده شد که اعتبار صوری و محتوایی و پایایی آن با آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و LISRELو روش آماری تحلیل مسیر با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش متوالی هم زمان بر اساس مراحل بارون و کنی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد تأثیر گردشگری فیلم بر تصویر ادراک شده از مقصد و انگیزه گردشگران، تأثیر معناداری است. از سوی دیگر تصویر ادراک شده از مقصد نیز بر انگیزش گردشگران برای سفر به تبریز تأثیر معناداری دارد.
بررسی اثرات توسعه شهری و روستایی بر میزان مصرف انرژی در شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
903 - 920
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی ، و تکنولوژیکی در ارتباط با محیط زیست از مسا ئ ل مهم و پیچیده است، به طوری که چگونگی تعامل بخش انرژی، محیط زیست ، و رشد و توسعه از محورهای اصلی توسعه پایدار هر کشوری محسوب می شود. از این رو ، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر توسعه شهری و روستایی بر میزان مصرف انرژی در دوره زمانی 1379- 1393 در شهرستان تبریز پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش پژوهش آن توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از مطالعات کتابخانه ای، اسنادی ، و سازمان های مرتبط استفاده شده است. شاخص های تحقیق شامل ارزش افزوده بخش صنعت، درآمد سرانه واقعی، تعداد وسایل نقلیه موتوری ، و نرخ شهرنشینی است. در تجزیه و تحلیل داده ها از مدل STIRPAT تعمیم یافته و روش های اقتصاد سنجی استفاده شده است. برای بررسی ایستایی داده ها از دو روش فیلیپس پرون و دیکی فولر تعمیم یافته و در تخمین رابطه از روش ARDL ، آزمون بریوش گادفری ، و روش جارک - برا استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل ها حاکی از آن است که متغیرهای مدنظر در سطح معناداری بالایی دارای اثرگذاری مثبت بر روی مصرف انرژی هستند. تأثیر ارزش افزوده بخش صنعت، درآمد سرانه واقعی، نرخ شهرنشینی ، و تعداد وسایل نقلیه موتوری بر مصرف سرانه انرژی به ترتیب 504 / 0، 99 / 1، 225 / 3 ، و 134 / 0 است ؛ یعنی در بلند مدت یک درصد افزایش در شاخص های مورد نظر سرانه مصرف انرژی را به میزان 504 / 0، 99 / 1، 225 / 3 ، و 134 / 0 درصد افزایش می دهد. در بین شاخص های مورد بررسی، نرخ شهرنشینی با 225 / 3 بیشترین تأثیر را بر مصرف سرانه انرژی در شهرستان تبریز داشته است.
تحلیل نقش اقتصادی مرز بر پایداری مناطق پیرامونی (مورد مطالعه: دهستان های شهرستان میرجاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های روستایی حاشیه مرز از جمله مناطق مهم و استراتژیک جهت کاهش مشکلات مرزها به شمار می روند که اگر به شیوه علمی و منطقی ساماندهی شود، تا حد زیادی در کنترل مناطق مرزی مؤثر بوده و مشکلات این مناطق به حداقل می رسد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش اقتصادی مرز بر پایداری مناطق پیرامونی با تأکید بر سکونتگاه های شهرستان میرجاوه بوده است. تحقیق حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کمی و به لحاظ هدف کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعات میدانی پرسشنامه بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارSPSS و مدل WASPASبهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل ساکنین دهستان های میرجاوه که بر طبق سرشماری سال 1395، 34156 نفر بوده که بر اساس نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 380 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن گویای ارتباط معنادار و مثبت بین نقش اقتصادی مرز و ابعاد پایداری در دهستان های شهرستان میرجاوه بود؛ همچنین نتایج آزمون ضریب تغییرات به منظور میزان توسعه یافتگی دهستان های مورد مطالعه در ابعاد پایداری نشان داد در بعد اقتصادی، افزایش اشتغال، در بعد اجتماعی، افزایش انگیزش شغلی، در بعد کالبدی، کیفیت راه و در بعد زیست محیطی، سلامتی محیط، بیشترین میزان اثرپذیری داشته است. در نهایت نتایج تحلیل فضایی دهستان ها به منظور میزان تاثیرپذیری شان از نقش اقتصادی مرز با تاکید بر ابعاد پایداری، با استفاده از مدل WASPASنشان داد در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی، دهستان (حومه) بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است.
الزامات و چالش های اخذ عوارض از افزایش ارزش و جبران خسارت ناشی از اجرای طرح های توسعه شهری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق برنامه های کاربری زمین شهری ارتباطی دوسویه با موضوع مالکیت خصوصی و حقوق مالکانه دارد. درحالی که برنامه ریزی کاربری زمین به نحو تفکیک ناپذیری با مالکیت خصوصی سروکار دارد اما در عمل برنامه ریزان کوچکترین مسئولیتی درقبال لحاظ این مقوله در طرح هایشان را نمی پذیرند. پژوهش حاضر نشان می دهد که این معضل یکی از اصلی ترین دلایل عدم تحقق کاربری های خدمات عمومی در شهر تهران و درنتیجه کاهش کیفیت زندگی در این شهر است. این پژوهش با بهره گیری از نظرات گروهی از کارشناسان و نخبگان عرصه مدیریت شهری، تحلیل محتوای این نظرات، به ارائه تبیینی از چالش های پیش روی استفاده از ظرفیت های رویه فراموش شده «اخذ عوارض از افزایش ارزش و جبران خسارت ناشی از اجرای طرح های توسعه شهری» در نظام مدیریتی شهرداری تهران، می پردازد. طرح های توسعه شهری تهران (به عنوان اسناد قانونی لازم الاتباع برای نظام مدیریت شهری و آحاد شهروندان) با چالش جدی عدم تحقق کاربری های خدماتی و عمومی مواجه هستند. به اذعان قریب به اتفاق صاحب نظران یکی از اصلی ترین عوامل ایجاد وضعیت نامناسب کیفیت زیست در شهر تهران حاصل همین نقیصه است. در بررسی این موضوع و واکاوی و تحلیل چرایی و چگونگی آن، در این پژوهش مشخص می شود که بی توجهی به مقوله مبنایی و ذوابعاد مالکیت و حقوق مالکانه در نسبت با اجزای طرح های توسعه شهری در تهران یکی از مهم ترین دلایل تشدید و استمرار این چالش و شکست نظام مدیریت شهری در مواجهه با آن است. برآیند بررسی های حاصل از نظرات خبرگان و ادبیات موضوع نشان می دهد که غفلت از مقوله ارزش افزوده (حق مرغوبیت، حق توسعه) و حق غرامت در کنار غفلت از ابتنای نظام درآمدی شهر بر درآمد حاصل از عوارض نوسازی، بزرگترین دلیل تشدید این شرایط نامطلوب بوده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مانع اصلی بر سر راه احیا و اجرای کامل مقوله مهم و فراموش شده مذکور (برخلاف ادعای غلط غالب که از فقدان امکان پذیری قانونی و شرعی آن سخن می گوید)، فقدان فهم صحیح ماهیت این مقوله و امتیازات آن توسط جمع مدیران شهری و برنامه ریزان، در کنار عدم خواست ایشان که برآمده از اینرسی شدید برای مقابله با تغییر در روندهای جاری است از یک سو و درک نکردن موضوع توسط جمع شهروندان در کنار بی اعتمادی ایشان به نظام مدیریت شهری از سوی دیگر است.
تعیین استراتژی بهینه بازاریابی در صنعت هتل داری با روش تصمیم گیری چند معیاره (با توجه به هتل های شهر زابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
106 - 119
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از مهم ترین صنایع جهان به شمار می آید و در بسیاری از کشورها منبع اصلی درآمد و اشتغال زایی است. هتل داری یکی از زیرشاخه های صنعت گردشگری می باشد و در مباحث بازاریابی جزء فعالیت های خدماتی دسته بندی شده است. هدف از این پژوهش، انتخاب استراتژی بهینه بازاریابی در صنعت هتل داری در شهر زابل می باشد. در این پژوهش، استخراج شاخص ها با نظرسنجی از ده نفر از خبرگان و استراتژیست ها در زمینه صنعت هتل داری صورت گرفت. گزینه های پژوهش نیز شامل سه استراتژی رهبری هزینه، تمرکز و تمایز بر اساس مدل پورتر بود. پس از تعیین شاخص ها بر اساس مدل ارائه شده در پژوهش هولی، وزن دهی آن ها با روش تصمیم گیری چندمعیاره آنتروپی شانون صورت گرفت و سپس رتبه بندی گزینه ها با روش تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس انجام شد. نتایج حاصل از وزن دهی شاخص ها نشان داد که شاخص های قابلیت مدیریتی، دارایی های منابع انسانی، قابلیت های نوین بازار، قابلیت ارتباط با مشتری و در نهایت دارایی های شهرت به ترتیب بیشترین به کمترین درجه اهمیت را دارا هستند و نتایج حاصل از رتبه بندی گزینه ها، استراتژی رهبری هزینه در اولین رتبه و پس از آن استراتژی تمرکز و استراتژی تمایز به ترتیب در رتبه های دوم و سوم قرار دارد.
بررسی دیدگاه های شاغلان و ساکنان روستا درباره تأثیر صنایع چوبی در متنوع سازی اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: بخش جوکار، شهرستان ملایر، استان همدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
70 - 91
حوزههای تخصصی:
امروزه با کاهش منابع طبیعی در مناطق روستایی و نیز تحولاتی که مدرنیزاسیون در بخش طبیعی و انسانی از جمله در بین افراد تحصیل کرده و جوانان گذاشته، موجب شده است تا سلایق و دیدگاه های متفاوت در زمینه اشتغال و درآمد بین افراد به وجود آید. در نتیجه این امر، ظرفیت جمعیت پذیری روستاها کاهش یافته و بدین ترتیب موج مهاجرت روستائیان به شهرها در دهه اخیر مشکلاتی را در توسعه روستا و شهر پدید آورده است. در این شرایط تنوع بخشی و متنوع سازی ظرفیت های اشتغال در مناطق روستایی و توسعه مشاغل متناسب با تغییرات اجتماعی- اقتصادی و محیطی ضرورت یافته است. بر این اساس، هدف از این پژوهش بررسی دیدگاه های شاغلان و ساکنان روستا درباره تأثیر صنایع چوبی در متنوع سازی اقتصاد روستایی بخش جوکار شهرستان ملایر است. جامعه آماری کارگاه های موجود در این 9 روستا (یعنی 150 کارگاه و 17235 نفر شاغل در این کارگاه ها) است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران با خطای 5 درصد 380 نفر انتخاب گردید. ابراز پژوهش پرسشنامه است که پایایی آنها بر اساس روش آلفای کرونباخ به میزان 0/890 شاغلان و 0/935 ساکنان تایید شد. شاخص های پژوهش شامل اشتغال، درآمد، کاهش فقر، رکود فعالیت های کشاورزی و تنوع فعالیت های اقتصادی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش T تک نمونه ای بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که طبق دیدگاه شاغلین صنایع چوبی و ساکنان روستا، شکل گیری کارگاه های صنایع چوبی در روستاها نقش مثبتی در ایجاد و تقویت اقتصاد روستایی و متنوع سازی آن داشته است به گونه ای که این صنایع توانسته اند با تفاوت دیدگاهی که در شاخص درآمد و کاهش فقر بین دو گروه وجود دارد تأثیر مثبتی در متنوع سازی اقتصاد روستاهای مورد مطالعه داشته باشند.
شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توسعه گردشگری ورزشی در فضاهای شهری: شهرستان گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
90 - 100
حوزههای تخصصی:
در سراسر جهان، فضاهای شهری، برای سالیان متمادی در زمره با اهمیت ترین مکان ها برای اهداف گردشگری بوده اند. بگونه ای که، امروزه، مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک برای چنین فضاهایی، نیازمند دیگاه های پویا و نظام یافته ای دارد که با استفاده از ابزارها و محرک های شهری، می توان پیشبرد آنها را تضمین نماید. از جمله این محرک ها، صنعت گردشگری بویژه گردشگری ورزشی است. براساس استعدادهای گردشگری ورزشی کشور، در مناطق مستعدی مانند شهرستان گنبدکاووس، دستیابی به برنامه ریزی و مدیریت هدفمند، ضروری بنظر می رسد. از اینرو، پژوهش حاضر، جهت تدوین و انتخاب استراتژی؛ از تحلیل استراتژیکی استفاده کرده که نیازمند شناسایی و تحلیل قوت ها و ضعف های درونی و فرصت ها و تهدیدهای بیرونی محیط مورد بررسی دارد. ماتریس SWOT از جمله تکنیک هایی است که می توان جهت تحلیل استراتژیک از آن بهره برد. این ماتریس، قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدات محیطی را ارزیابی می کند، اما نتایج آن، توانایی ارزیابی تناسب گزینه های تصمیم، براساس عوامل و رتبه بندی آنها را ندارد. بنابراین، در این پژوهش، از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) برای محاسبه وزن و اهمیت هرکدام از معیارها و زیرمعیارهای شناسایی شده، استفاده گردیده است. براساس نتایج حاصله، فرصت های بیرونی با وزن نسبی 0.375، قوت های داخلی با 0.342 و تهدیدهای بیرونی با 0.178 و در نهایت ضعف های داخلی با 0.105 بترتیب اولویت قرار گرفتند. علاوه برآن، نتایج نشان می دهد که مهم ترین استراتژی کاربردی برای توسعه گردشگری ورزشی فضاهای شهری شهرستان گنبدکاووس، استراتژی SO با شاخص مطلوبیت 0.437 می باشد
طراحی منظر لبه مهران رود مجاور بازار تاریخی تبریز با کاربست تکنیک ترجیح بصریVPT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تدوین راهنمای طراحی منظر مهران رود بر مبنای نظریه ترجیحات محیطی کاپلان ها و با رویکرد طراح ی م شارکتی می باشد. لبه مهران رود مجاور بازار تاریخی تبریز به دلیل رویکرد طراحی بدون مشارکت مردم، در حلقه ای از فضاهای ناکارآمد احاطه گردیده است. مشارکت شهروندی نیازمند مداخله ترجیحات مردم در فرایند طراحی این منطقه اکولوژیکی از شهر می باشد. بدین منظور ابتدا کیفیت های بصری طراحی شهری بر اساس متغیرهای کاپلان ها دسته بندی شده و مبنای انتخاب تصاویر قرار گرفت. سپس با کاربرد تکنیک VPT تصاویر امتیازدهی شدند. جامعه آماری پژوهش، ساکنین، کسبه و عابرین محدوده مورد مطالعه بوده است. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت و حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 200 نفر تعیین شد. این مطالعه نشان می دهد که اولویت بصری شهروندان بیشتر متمایل به متغیرهای پیچیدگی و خوانایی است. اگرچه کیفیت های مربوط به متغیرهای انسجام و رازآمیزی نیز باید در محیط حضور داشته باشند اما از اولویت پایین تری برخوردار می باشند. همچنین میان متغیرهای کاپلان ها و کیفیت های بصری معادل در طراحی شهری رابطه وجود دارد. میزان همبستگی میان متغیر انسجام و ریتم، پیچیدگی و تنوع، خوانایی و نفوذپذیری بصری، رازآمیزی و حرکت های موجی بیش از سایر متغیرها در گروه مربوط به خود می باشد. نوآوری این پژوهش توجه همزمان به ابعاد غیرقابل تفکیک عینی و ذهنی در ارزیابی منظر بوده است.
تحلیل محدودیت های توسعه صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی (موردمطالعه: دهستان کاکاوند، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
782 - 799
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه یافتگی روستاهای کم برخوردار و از طرف دیگر، سادگی فناوری، نیاز به سرمایه کمتر، دوره کوتاه تر بازگشت سرمایه و دیگر مزایای صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی ضرورت راه اندازی این گونه صنایع را بیشتر از قبل نمایان ساخته است. اگرچه مسیر راه اندازی این صنایع همیشه هموار نیست و با موانع مختلفی مواجه است. از این رو، این تحقیق با هدف شناسایی و تعیین عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی انجام شد. جهت شناسایی عوامل بازدارنده، 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحب نظران استانی انجام شد. تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، منجر به شناسایی 41 مفهوم، در قالب 7 دسته کلان موانع شد. سپس از تکنیک دلفی - فازی دومرحله ای برای دستیابی به توافق گروهی بین صاحب نظران و رتبه بندی عوامل بازدارنده استفاده شد. طبق نتایج تکنیک دلفی - فازی عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی در دهستان کاکاوند شهرستان دلفان در 5 دسته طبقه بندی شدند. موانع مالی - اعتباری با میانگین کل فازی زدایی (442/0) در اولویت اول عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی قرار گرفت. همچنین موانع اداری - سیاستی با میانگین کل فازی زدایی (426/0)، کمبود نیروی انسانی آموزش دیده و کارآفرینان محلی با میانگین (417/0)، نبود روحیه مشارکتی، فردی و اجتماعی جامعه محلی برای سرمایه گذاری با میانگین کل فازی زدایی (407/0) و سرمایه گذاری ضعیف داخلی و خارجی با میانگین کل فازی زدایی (397/0) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. تأمین اعتبارات لازم، کاهش بروکراسی اداری و موانع سیاستی، ارائه آموزش به روستائیان و تقویت مشارکت آنان و نیز جلب سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی پیشنهاد اساسی تحقیق حاضر است.
تحلیل الگوهای زیستی سامانه های عشایری با تأکید بر رویکرد معیشت پایدار (مورد مطالعه: کانون های عشایری شهرستان ملارد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناخت جوامع عشایری از حیث قابلیت ها، امکانات، محدودیت ها و تنگناها و چگونگی تعامل آن ها از ضروریات برنامه ریزی توسعه پایدار است. از این رو بر اساس معیشت پایدار ضرورت دارد، وضعیت پایداری زندگی و امکانات معیشتی آنان مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد.
هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای زیستی در چارچوب رویکرد معیشت پایدار، بر آن است تا مقایسه ای از سرمایه های معیشتی پنج گانه انسانی، اجتماعی، فیزیکی، مالی و طبیعی در دسترس این الگوهای زیستی داشته باشد.
روش شناسی تحقیق: پژوهش پیش رو، به لحاظ هدف کاربردی و از نوع کمی و توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری شامل دو گروه عشایر اسکان یافته و عشایر نیمه کوچنده مجموعاً با تعداد 520 خانوار است. با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 126 خانوار و از هر گروه 63 خانوار، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی با فن مصاحبه و پرسشنامه انجام گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در محیط نرم افزار Spss 23 از Student-T-test استفاده شد.
قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرستان ملارد در استان تهران، دارای چهار دهستان به نام های اخترآباد، بی بی سکینه، ملارد جنوبی و ملارد شمالی است. عشایر این شهرستان در دهستان اخترآباد از توابع بخش صفادشت، استقرار یافته اند.
یافته ها و بحث: الگوهای زیستی عشایر شهرستان ملارد به دو شکل است. یک گروه عشایر اسکان یافته اند و گروه دیگر عشایر نیمه کوچنده. وضعیت دارایی های معیشتی در بین این دو گروه تفاوت های چشمگیری داشته به طوری که شرایط زندگی آنان را برای ادامه کوچ یا اسکان تحت تأثیر قرار می دهد.
نتایج: نتایج نشان داد میانگین شاخص سرمایه انسانی در گروه عشایر اسکان یافته 45/3 و عشایر نیمه کوچنده 40/3 بود. از سوی دیگر، شاخص سرمایه اجتماعی در گروه عشایر نیمه کوچنده با مقدار 76/3 نسبت به عشایر اسکان یافته با مقدار 18/3 دارای ارزش بالایی بوده است. شاخص سرمایه فیزیکی به ترتیب 83/3 و 98/2 در گروه عشایر اسکان یافته و عشایر نیمه کوچنده به دست آمد. سرمایه مالی در گروه عشایر اسکان یافته 97/3 و عشایر نیمه کوچنده 98/2 بود. میانگین سرمایه طبیعی در این دو گروه تفاوت بسیار کمی داشت و به ترتیب 22/1 و 42/1 در گروه عشایر اسکان یافته و در گروه عشایر نیمه کوچنده بود؛ بنابراین می توان گفت، میانگین سرمایه های اجتماعی و طبیعی عشایر نیمه کوچنده بالا بوده است. علاوه بر این کل دارایی های معیشتی عشایر اسکان یافته و نیمه کوچنده به ترتیب 13/3 و 91/2 بود. پس میانگین کل دارایی ها به طور قابل ملاحظه ای در گروه عشایر اسکان یافته در مقایسه با گروه عشایر نیمه کوچنده بیشتر است.
بررسی تاب آوری کالبدی بازار کاشان در برابر زلزله (با تأکید بر نقش شبکه های ارتباطی و فضای باز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری یک فضای معماری، توانایی و ظرفیت مقابله با پیامدها و صدمات ناشی از وقوع یک حادثه است که سبب می شود بازگشت به شرایط عادی پس از حادثه، تسهیل و از ایجاد بحران جلوگیری شود. یکی از وجوه مهم تاب آوری، وجه کالبدی است که به معنای توانایی پایداری ساختارِ بنا درمقابل تغییرات، حوادث و سپری شدن زمان و میزان پاسخ گویی ساختار به نیازهای حال و آینده است. بافت تاریخی کاشان یکی از بافت های شهری باارزش از منظر کالبدی، فرهنگی و اجتماعی است. دراین میان بازار سنتی کاشان به لحاظ این که مکان اصلی تبادلات فرهنگی و اقتصادی شهر است، اهمیت زیادی دارد. زلزله خیزبودن منطقه کاشان، اهمیت بررسی موضوع تاب آوری کالبدی در این بازار را نشان می دهد. بنابراین سوال پژوهش این است که مولفه هایی تاب آوری بازار تاریخی چه هستند؟ از سوی دیگر، عملکرد بازار به عنوان شریان تجاری شهر و جمعیتی که پیوسته در آن درحال جابه جایی است و قرارگیری بازار در مرکز شهر، ضرورت پرداختن به مولفه های فضای باز و راه های ارتباطی در این محدوده را پررنگ تر می سازد. بنابراین پرسش بعدی این است که فضاهای باز و نظام دسترسی چه کیفیتی در این ساختاردارند و ارزیابی این بخش از بازار از منظر تاب آوری چیست؟ در این مقاله، برای بررسی مولفه های اثرگذاربر تاب آوری کالبدی، نمونه ی پژوهشی، با روش اسنادی و با استفاده از شیوه توصیفی و تحلیلی و همچنین به روش کیفی مورد شناسایی و بررسی قرارگرفته است. در بررسی تاب آوری کالبدی، باتوجه به نقش پراهمیت فضاهای باز و نظام دسترسی در نمونه ی پژوهشی، به کمک پیمایش میدانی و تحلیل وضعیت موجود، همچنین مصاحبه با استفاده کنندگان از بازار تاریخی از طریق پرسشنامه، مولفه های اثرگذار در تاب آوری کالبدی مورد ارزیابی قرارگرفت و عوامل موثر بر پایداری ساختار فضایی بازار و دوام و پایایی آن شناسایی و استخراج شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فضاهای باز بازار، به دلیل گستردگی و داشتن سلسله مراتب دسترسی در کل بازار، از تراکم و توزیع مناسبی برخودارند ولی در دو راسته مسگرها و درب زنجیر، طول راه خروج، بیش از حد استاندارد است. ارزیابی مولفه های موثر تاب آوری نشان می دهد که مسجد سلطانی، کاروانسرای میرپنج، آقا و مسجد میر عماد، دارای فضای باز با مساحت مناسب، جداره های سالم و پایدار، فعال و با ارتباط مستقیم با شریان های شهری برای استفاده پس از سانحه مناسب هستند. راسته ها و تیمچه ها به عنوان فضای دسترسی با مشکل ریزش ناشی از آسیب سقف در هنگام زلزله، تناسبات نامناسب گذر و عناصر الحاقی و در نتیجه مسدودشدن روبرو هستند که این موضوع سبب کاهش تاب آوری مجموعه است اما ساختار ارگانیک بازار و وجود تویزه های باربر در سقف ها نکات مثبت در ایجاد ایمنی در فضای راسته ها می باشد.
مدیریت و برنامه ریزی ماندگاری جمعیت در سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار با تاکید بر متغیرهای جغرافیایی- اقتصادی(گردشگری، کشاورزی و صنایع دستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق مسایل مربوط به روستاهای ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ زیرا ریشه تمامی مشکلات و مسائل عقب ماندگی مثل فقر گسترده، نابرابری در حال رشد، رشد سریع جمعیت و بیکاری فزاینده، در مناطق روستایی قرار دارد. در دنیای امروز، برنامه ریزی توسعه ملی به طور کلی و برنامه ریزی توسعه روستایی به طور اخص، از ضروریات سرزمین های مختلف به شمار می رود. محور توسعه روستاها بطور سنتی کشاورزی تعریف شده، اما محدودیت منابع طبیعی در برخی از روستاها، باعث رکود اقتصادی شده و توسعه کشاورزی به توسعه اقتصادی همه روستاهای منتج نشده است. تمامی جوامع روستایی با معضل بیکاری به نوعی دست به گریبان هستند و ابعاد این معضل، بخش های اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی را نیز متاثر ساخته است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از مدیریت و برنامه ریزی متغیرهای جغرافیایی – اقتصادی ماندگاری جمعیت را در سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار. چگونه می تون با مدیریت و برنامه ریزی متغیرهای جغرافیایی – اقتصادی ماندگاری جمعیت را در سکونتگاه-های روستایی شهرستان گرمسار افزایش داد؟ این پایان نامه با استفاده از روش تحلیلی – تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات و اسناد کلان انجام می شود. روش جمع آوری داده ها نیز کتابخانه ای و نیز استفاده از مقالات علمی – پژوهشی است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری و استفاده از جداول و نمودارها است. نتایج پژوهش نشان می دهد که که آمایش سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار از لحاظ متغیرهای جغرافیایی – اقتصادی باعث بهبود روند مهاجرت و افزایش ماندگاری جمعیت در منطقه می شود.
بررسی تناسبات هندسی نمای ساختمان های مسکونی مدرن تهران با توجه به زیبایی بصری در راستای بهبود طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تناسبات در معماری، در طول تاریخ غیرقابل انکار می باشد و محقق با مطالعات وسیعی که در این زمینه انجام داده است موفق به معرفی یک سیستم ارزیابی تناسباتی گشته که در 11 مرحله و به وسیله 9 سیستم تناسباتی شامل: مدول پایه و چندگانه، تناسبات مستطیل طلایی، مارپیچ طلایی، دایره های پیرو نسبت 1 به618/1، مستطیل افلاطونی، نسبت های رادیکالی، نسبت زرین، سیستم مدولار لوکوربوزیه و تناسبات کن و شاکو، دست به تحلیل تناسباتی زده است. هدف این پژوهش تدوین ضوابطی برای طراحی نماهای مسکونی مدرن با تکیه بر استخراج تناسبات هندسی است که منجر به زیبایی نما گردد. جامعه آماری این تحقیق نمای ساختمان های مسکونی معاصر ایران است که دارای ویژگی های معماری مدرن می باشد. جهت آزمون نظر بینندگان در ادراک زیبایی نمای این نمونه ها، از روش مصاحبه و پرسشنامه استفاده می شود. جامعه آماری مخاطبین 35 نفر در سه گروه: متخصصین، دانشجویان معماری و مردم عادی می باشند که از ایشان خواسته می شود تا ساختمان های منتخب را در سه گروه بسیار خوب، خوب و معمولی، بر اساس دو معیار زیبایی و تناسبات دسته بندی کنند. سپس بین منتخب های هر معیار همبستگی گرفته می شود و از نمونه شاهد برای اعتبارسنجی و راستی آزمایی آن بهره گرفته می شود.
تأثیر سیاست همسایگی جمهوری فدراسیون روسیه بر رویکرد منطقه گرایی ایران در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه قفقاز جنوبی به دلیل موقعیت ژئواستراتژیکی که دارد جذب کننده بازیگران منطقه ای و کروی است. ریشه تاریخی و هم جواری این منطقه با ایران و روسیه باعث شده است که سرنوشت و اتفاقات این منطقه تاثیر مستقیمی بر امنیت و منافع ملی ایران و روسیه داشته باشد که باعث ایجاد موانعی در مسیر منطقه گرایی ایران توسط روسیه و دیگر بازیگران داشته است. پژوهش حاضر درصدد مطالعه بر تأثیر سیاست همسایگی جمهوری فدراسیون روسیه بر رویکرد منطقه گرایی ایران در قفقاز است.پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و اکتشافی است که در آن برای جمع آوری داده های تحقیق به صورت توأمان از روش های کتابخانه ای و میدانی شامل پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش جامعه ی آماری، شامل مجموعه ای متشکل از متخصصان جغرافیای سیاسی، مسئولین سازمان های مرتبط و نهادهای ذی ربط بوده اند که علاوه بر بخش گردآوری اطلاعات، در دیگر بخش ها مانند (مصاحبه و پرسشنامه) یاری رسانده اند. در این پژوهش سعی شده تمامی ابعاد سیاسی ،دفاعی ، امنیتی و... کشورهای منطقه قفقاز جنوبی و بازیگران حاضر در این منطقه پرداخته شود . سپس نتایج حاصل از روش میدانی در قالب تحلیل آماری T به اجرا گذاشته شده است. بنابراین ایران باید برای کسب جایگاهی برتر از رقبای خود و تأمین امنیت و منافع ملی خود به دور از برخورد های قهر آمیز روسیه ،راهبردهایی مبتنی بر پیوند منافع خود با کشورهای قفقاز را مدنظر قرار دهد و به مرحله عملیاتی شدن برساند.
امکان سنجی ارتقای کیفی منظر جوامع زیستی حاشیه تالاب ها براساس رویکرد اکولوژی ژرف نگر (مورد شناسی: روستای صراخیه در حاشیه تالاب شادگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناظر و مجتمع های زیستی پیرامون تالاب ها، ازجمله مناطقی هستند که علی رغم وجود وابستگی و ارتباط متقابل میان ساکنان آن ها و تالاب و بهره مندی از خدمات متنوع این اکوسیستم طبیعی، در رویکردهای مطرح درجهت حفاظت و احیای تالاب ها کمتر مورد توجه قرار گرفته اند؛ به گونه ای که توجه و تأکید بر ابعاد کمّی و بیولوژیک تالاب موجب غفلت از نیازهای جوامع پیرامون تالاب و ابعاد کیفی زندگی آن ها شده است. این امر در درازمدت نه تنها تأثیر چندانی بر حفاظت و احیای تالاب ها نداشته، بلکه می تواند تهدیدی جدی برای جوامع زیستی که زندگی شان وابسته به تالاب هاست، باشد؛ ازاین رو اتخاذ رویکردی کل نگر که به همه ابعاد کمّی و کیفی موجود در یک منظر به طور همزمان توجه کرده و در پاسخگویی به نیازهای جوامع مؤثر واقع شود، امری ضروری است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و از طریق مطالعات کتابخانه ای به دنبال امکان سنجی استفاده از مدل اکولوژی ژرف نگر درجهت ارتقای کیفی منظر مجتمع های زیستی حاشیه تالاب ها است؛ در این راستا ابتدا مفاهیم و پایه های 8گانه اکولوژی ژرف نگر از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری و سپس مدل پیشنهادی براساس 8 پایه اصلی اکولوژی ژرف نگر ارائه شد. مدل مذکور درجهت امکان سنجی در روستای صراخیه واقع در حاشیه تالاب شادگان در استان خوزستان به کار گرفته شد. نتایج حاصل نشان می دهد که مدل اکولوژی ژرف نگر با تکیه بر پایه های اصلی خود، توصیه ها و ارزش هایی را درجهت بهره مندی مناسب از محیط زیست در قالب سه مؤلفه شناخت، برنامه ریزی و اجرای طرح های حفاظتی و توسعه ای و نظارت و مشارکت ذی نفعان ارائه می دهد که موجب ایجاد رابطه ای متعادل میان انسان و طبیعت شده و ضمن پاسخگویی به نیازهای زیست محیطی، از طریق ارائه راهکارهایی در زمینه جذب اکوتوریسم، آموزش های زیست محیطی، نمایش سبک و شیوه زندگی جوامع زیستی حاشیه تالاب و... در رشد اقتصادی جامعه، حفظ و احیای ارزش های فرهنگی-معنوی بستر مؤثر واقع شده و بدین طریق موجب ارتقای کیفی منظر جوامع زیستی حاشیه تالاب می شود.
ارزیابی سامانه بام سبز در مقایسه با بام معمولی از منظر بهره وری انرژی در راستای برنامه ریزی شهری (کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش سطوح مصنوع نسبت به فضاهای طبیعی شهرها، یک چالش اساسی است. توسعه ناپایدار شهرها متاثر از رشد تکنولوژی و بر هم خوردن تعادل زیستی میان محیط و انسان، نیازمند چاره اندیشی است. پژوهش حاضر با هدف، بررسی عملکرد حرارتی بام سبز در مقایسه با بام معمولی در شهر مشهد است. به این منظور، دو مدل آزمایشگاهی یکی دارای بام سبز و دیگری بد ون بام سبز با شرایط یکسان در دو بازه زمانی تابستان و زمستان، مورد بررسی قرار گرفته است. دمای سطوح بام ها اندازه گیری شده و شارحرارتی از طریق اختلاف دمای سطح خارجی و داخلی محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد، دامنه نوسانات بام سبز در فصل تابستان در شهر مشهد 70 درصد و در فصل زمستان 85 درصد کمتر از دامنه نوسانات بام معمولی است و از آنجاییکه شهر مشهد دارای اقلیم سرد بوده و بیشتر سال نیاز به گرمایش دارد، بام سبز می تواند بر کاهش مصرف انرژی ساختمان های این شهر بسیار موثر واقع شود. همچنین بام سبز از طریق ایجاد سایه و سرمایش تبخیری در تابستان و به حداقل رساندن پرت حرارتی در زمستان می توانند نیاز سرمایشی در تابستان و نیاز گرمایشی در زمستان را به ترتیب 11٪ و 19٪ کاهش دهد. لذا می توان بیان نمود که بام های سبز چیزی بیش از یک فضای زیبا و دلنشین هستند و آنها می توانند موجب افزایش بهره وری انرژی در ساختمان ها شوند.
آسیب شناسی طرح های توسعه منطقه آزاد کیش با تاکید بر مولفه های جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد جزیره کیش بعنوان یک منطقه آزاد و مقصد گردشگری تا کنون توجه صاحب نظران را به خود جلب کرده است و اغلب آنها به واسطه مقایسه عملکرد جزیره کیش با مقاصد گردشگری و مناطق آزاد تجاری موفق در دیگر نقاط جهان، بر این عقیده اند که منطقه ازاد کیش توانسته است به اهداف مقرر خود دست یابد. در این راستا پژوهش حاضر تلاش دارد تا توفیق یا عدم توفیق در عملکرد طرح های توسعه منطقه آزاد کیش با تاکید بر مولفه های جغرافیایی را بررسی نماید. برنامه ریزی برای اسیب شناسی طرح های توسعه منطقه آزاد با تاکید بر مولفه های جغرافیایی در گرو بررسی دقیق و شناخت از منطقه مورد مطالعه و مستلزم دسترسی به مدلهای برجسته ای برای تحلیل برنامه ریزی است. در این پژوهش از رهیافت SWOT جهت تعیین مناسبترین استراتژی برای آسیب شناسی طرح های توسعه منطقه آزاد با تاکید برمولفه های جغرافیایی استفاده شده است.. مقاله حاضر، از لحاظ هدف به روش کاربردی و از حیث شیوه مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی شکل گرفته است. رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع پیمایشی با استفاده از فرآیند مصاحبه و پرسش از کارشناسان و اهل فن انجام شده است. بر اساس نتایج تحقیق، مناسبترین استراتژی برای اسیب شناسی طرح های توسعه منطقه آزاد با تاکید بر مولفه های جغرافیایی ، استراتژی (WO) بهره مندی از توان سیاسی و مدیریتی جهت هماهنگی سازمانهای مرتبط با مناطق آزاد،توسعه امکان بالقوه صادرات مجدد به مناطق خلیج فارس و مرکز ترانزیت کالا،و ... مناسب میباشد.
ارزیابی و تحلیل پارامترهای مؤثر بر ناتعادلی فضایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ترجمان صحیح مفهوم عدالت در حوزه دانش جغرافیا تحت عنوان تعادل در فضا است و به عنوان یک اصل در دانش فضایی همواره مورد تأکید بوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر سعی دارد ضمن تعریف متغیرهای مؤثر بر تعادل فضایی، آن ها را مقدار پذیر و با تدوین روابط ریاضی، داده پردازی، پردازش، مدل سازی و ارزیابی رقومی کند.روش: موضوع این پژوهش در حوزه مطالعات آمایش سرزمینی و مبانی آن بر روش پدیدار شناسی استوار است. لذا برای دستیابی به اهداف تحقیق ابتدا به مستندسازی بنیادهای نظری آن مبادرت شده است. در مرحله دوم، نسبت به تعریف مفهوم تعادل فضایی اقدام و با ایجاد شبکه ای از مؤلفه هایی که تعریف کننده تعادل در فضاست بازیابی گردید. در مرحله سوم، مؤلفه های تعریف کننده مفهوم فوق واحدگذاری و در چهارچوبه منطق ریاضی برای مناطق گوناگون احصاء شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آنست که، ضریب دسترسی (TC) در دامنه زمانی 25 تا 35 دقیقه و ضریب شکل (FC) در دامنه طلایی 1/6 تا 1/8 در حالت تعادلی قرار می گیرد. همچنین در صورتی که مقدار ضریب سطح-جمعیت (AE) صفر باشد، حالت تعادل ایجاد شده است. عدم تعادل این ضریب زمانی است که مقدار آن بزرگتر از صفر باشد. اما اگر مقدار این ضریب کوچکتر از صفر باشد بدان معناست که شهر مورد نظر امکان گسترش را دارد.نتایج: مقدار TC برای شهرهای مورد مطالعه در سال 1335 نشان می دهد که دو شهر مشهد و ری با ضرایب دسترسی 25/52 و 25/75 به لحاظ دسترسی در دامنه تعادلی قرار دارند و بقیه شهرها امکان گسترش تا میل به دامنه تعادلی را دارا می باشند. از طرفی مقدار ضریب دسترسی شهرهای نمونه در سال 1390 حاکی از آن است که تنها شهر بم با ضریب دسترسی 15 امکان گسترش تا رسیدن به دامنه تعادلی را دارد و بقیه شهرها در خارج از دامنه تعادلی هستند. همچنین مقدار ضریب شکل شهرهای نمونه در سال 1335 نشان می دهد که این ضریب برای شهرهای کرمان (2/17) و کاشان (3/77)، فراتر از دامنه تعادلی آن ها هست اما برای بقیه شهرها در دامنه تعادلی واقع نشده و امکان گسترش تا دستیابی به این مقدار را دارا هستند. همچنین تحلیل این ضریب برای سال 1390 حاکی از آن است که شهرهای سبزوار، دامغان و بم با ضریب 1/7، در دامنه تعادلی (1/6 تا 1/8) قرار داشته و بقیه شهرها در خارج از دامنه تعادلی قرار دارند. از طرفی ضریب AE بدست آمده برای شهرهای مورد مطالعه در سال 90 حاکی از آن است که تنها شهر مشهد با ضریب 0/5- دارای تعادل بوده و قابلیت گسترش دارد و بقیه شهرها با دارا بودن ضرایب بیشتر از صفر در حالت عدم تعادل قرار دارند. افزایش بی رویه جمعیت این شهرها در سال های اخیر موجب عدم تعادل آن ها شده است.
سنجش واکنش زنان به مزاحمت های اجتماعی هنگام استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
507 - 528
حوزههای تخصصی:
یکی از مضامین مرتبط با مزاحمت های اجتماعی، مضمون راهبردهای زنان در واکنش به مزاحمت است که محققان آن را به دو دسته کلی واکنش های فعال یا صریح و واکنش های غیرفعال یا غیرصریح تقسیم می کنند. هدف پژوهش حاضر، سنجش واکنش زنان نسبت به مزاحمت های اجتماعی هنگام استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده است. برای رتبه بندی واکنش ها، از روش تصمیم گیری ARAS استفاده شد. همچنین به منظور پهنه بندی این واکنش ها در سطح شهر اهواز، مدل درون یابی کریجینگ به کار رفت. نتایج نشان می دهد واکنش زنان به مزاحمت های اجتماعی در هریک از شیوه های حمل ونقل عمومی با هم متفاوت است؛ به طوری که رتبه بندی واکنش ها به مزاحمت ها و درخواست کمک از دیگران در رتبه های نخست این تحلیل قرار می گیرند. مقایسه هریک از واکنش ها در شیوه های مختلف حمل ونقل عمومی بیانگر آن است که مجموع مزاحمت ها و نوع واکنش زنان، هنگام پیاده روی بیشتر است. تنوع واکنش ها همچنین مشخص می کند شکایت کردن و پیگیری روال قضایی مزاحمت ها در همه شیوه های حمل ونقل عمومی بیشتر است. این تفاوت در سطح شهر هم مشهود است؛ زیرا بعد از ترسیم نهایی نقشه واکنش زنان، مشخص شد منطقه 2 دارای بیشترین طیف خیلی کم و منطقه 4 دارای بیشترین طیف خیلی زیاد است.