فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: تحقیق حاضر به دنبال سنجش و تحلیل همبستگی میان کیفیت محیطی پیاده راه ها و سطح سرمایه اجتماعی بهره برداران پیاده راه قره خان شهر مشهد است.
روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی، در چارچوب مطالعه موردی، بر روی پیاده-راه قره خان شهر مشهد انجام شده است. به این منظور کیفیت محیطی این پیاده راه، با استفاده از شش شاخص(دسترسی، کاربری و فعالیت، ایمنی و امنیت، راحتی و آسایش، امکانات و خدمات و منظر فضا) و سطح سرمایه اجتماعی، با استفاده از سه شاخص(شبکه اجتماعی، مشارکت اجتماعی/ مشارکت مدنی و اعتماد اجتماعی) به صورت پیمایشی، از طریق پرسش از ۳۷۱ نفر از جامعه آماری که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، سنجش شده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج حاصل از پرسش نامه نشان می دهد، کیفیت محیطی پیاده راه قره-خان، از منظر بهره برداران آن، با میانگین امتیاز ۲۹/۳ از طیف پنج قسمتی لیکرت، در وضعیتی به طور نسبی، مطلوب و سطح سرمایه اجتماعی افراد، با میانگین امتیاز ۹۶/۱ از طیف پنج قسمتی لیکرت در وضعیتی به طور نسبی، نامطلوب قرار دارد.
نتیجه گیری: تحلیل همبستگی بین دو متغیر، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، در محیط نرم افزار spss با سطح معنی داری ۲/۰ و ضریب همبستگی ۲۲/۰، وجود رابطه معنی دار و مثبت بین دو متغیر را، هرچند ضعیف، اثبات می کند.
تأثیر متقابل بیابان زایی توسعه ناهمگون شهری و روستایی
حوزههای تخصصی:
وقف شناسی جغرافیایی شهر تهران؛ دوره های قاجار و پهلوی
حوزههای تخصصی:
لزوم مشارکت پلیس در برنامه ریزی شهری
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل تأثیر نابرابری ها بر امنیّت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک تأمین امنیّت کلان شهرهایی همچون مشهد تأثیر بسزایی در تأمین امنیّت ملّی کشور دارد. برقراری امنیّت در این گونه شهرها مستلزم رویکردهای عدالت محور در جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... است. از سویی، از مهم ترین عوامل تهدید امنیّت ملّی، همانا نابرابری های شهری است. امروزه، با برهم خوردن توازن جمعیّتی در ایران به نفع شهرها و رشد بی سابقه ی شهرنشینی و افزایش نابرابری ها در مناطق مختلف شهری، جغرافیای سیاسی شهری ویژه ای را ایجاد کرده است. تأثیرپذیری شهرها از انگاره ها و تصمیم های سیاسی، حاشیه نشینی و نظایر آن، توجّه بیش از پیش به شناخت هر چه بیشتر این معضلات را ضروری می کند. در مقاله ی حاضر تلاش بر این بوده تا ارزیابی وجوه نابرابری با استفاده از شاخص های اعتیاد، ضدّعفّت، جعل، سرقت، علیه اموال عمومِی و موادّ مخدّر، در مناطق دوازده گانه ی شهر مشهد مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در بین مناطق دوازده گانه ، منطقه ی 5 بیشترین فراوانی را دارد؛ یعنی افزون بر 2/17 درصد از مجرمان در این منطقه قرار گرفته اند. پس از این منطقه، مناطق 2 و 4 قرار دارند که این مناطق در قسمت های شمال و شرق شهر مشهد واقع شده اند. همچنین مناطق دوازده گانه از نظر شاخص های اعتیاد، ضدّعفّت، جعل، سرقت علیه اموال و موادّ مخدّر، تفاوت های قابل-ملاحظه ای را نشان می دهند. بنابراین وجود این نابرابری ها و شاخصهای مورد بررسی به علّت تمرکز جرم و جنایت در شمال و شرق شهر، مهم ترین منابع تهدیدهای امنیّت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شمرده می شوند. همچنین نابرابری و محرومیّت به مثابه آن روی سکهی توسعه، خطری مستقیم برای امنیّت اجتماعی به شمار میآیند. بنابراین هیچ گونه سیاست و تدابیر امنیّتی نمی تواند بدون توجّه و برنامهریزی عمومی برای از میان برداشتن نابرابریها انجام گیرد.
بررسی نقش برند گردشگری روستایی بر پایداری اجتماعی سکونت گاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه گردشگری از راهبردهای مؤثر در توسعه روستایی می باشد که پایداری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را به همراه دارد؛ به همین دلیل جوامع اقدام به برندسازی در عرصه گردشگری می کنند تا با ایجاد تمایز و موقیعت خاص برای مقصد، گردشگری روستایی توسعه یابد.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح ۱۶۷ خانوار نمونه منطقه جمع آوری شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که در زمینه توزیع فضایی متغیر مستقل (برند گردشگری روستایی)، روستای جاغرق و ابرده علیا به ترتیب با میانگین های ۸۴/۳ و ۷۴/۳ بیشترین رقم و روستای گراخک با میانگین ۸۲/۱ کمترین رقم و در توزیع فضایی متغیر وابسته (پایداری شاخص های اقتصادی)، روستای جاغرق و ابرده علیا به ترتیب با میانگین های ۳۵/۴و ۰۹/۴ بیشترین رقم و روستای گراخک با میانگین ۲۸/۱ کمترین رقم آماره را به خود اختصاص داده اند. همچنین، ایجاد برند گردشگری و پایداری اجتماعی در هشت روستا دارای هم بستگی مستقیم می باشد. در نهایت، با اجرای آزمون تحلیل مسیر در چندین مرحله، متغیر «تجهیزات گردشگری» به عنوان یکی از شاخص های متغیر مستقل با ۴۷۲/۰ درصد بیشترین تأثیرات را بر پایداری به همراه داشته است.
محدودیت ها: دسترسی به روستاییان و به ویژه دهیاران و کسب اطلاعات در راستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به این نتایج، توجه به محصولات خاص در منطقه مورد مطالعه، توجه ویژه به بعد کارآفرینی در نواحی روستایی، فراهم کردن تجهیزات گردشگری در سطح روستاهای مورد مطالعه، بازیابی عناصر فرهنگی و توجه به آداب و رسوم محلی و غیره توصیه می شود.
اصالت و ارزش: یافته های این تحقیق می تواند در جهت برطرف ساختن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوّت متناسب با برند گردشگری و تأثیر آن بر پایداری اجتماعی در روستاهای منطقه مورد مطالعه مفید بوده و الگویی جهت استفاده در دیگر مناطق کشور باشد.
جغرافیای اداری هخامنشیان
حوزههای تخصصی:
سطح بندی شهرستان های استان خراسان رضوی بر اساس شاخص های جامعه اطلاعاتی با استفاده از روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات جامعه ی اطلاعاتی، بین استفاده و تولید دانش با توسعه، ارتباطی مستقیم وجود دارد؛ اگرچه بر اساس گزارشات بین المللی این نوع از توسعه، یک توسعه متعادل نبوده است. به هر حال برای سنجش هرنوع توسعه ای به شاخص ها و عامل هایی نیاز داریم. این تحقیق پس از مروری بر شاخص های جامعه اطلاعاتی و جمع بندی و بومی سازی آن ها، به خوشه بندی سطح توسعه اطلاعاتی در شهرستان های استان خراسان رضوی اختصاص یافته است. نتایج تحلیل خوشه ای نشان می دهد شهرستان مشهد به تنهایی در یک خوشه و سایر شهرستان های استان در خوشه دیگر قرار می گیرند و در صورت حذف شهرستان مشهد از تحلیل می توان سایر شهرستان ها را در سه خوشه دسته بندی نمود. از طرف دیگر خوشه بندی فوق نشاندهنده ی رابطه مستقیمی با سایر شاخص های توسعه ای در استان مانند سطح توسعه اجتماعی، توسعه انسانی و توسعه زیرساختی است. از مجموع این یافته ها می توان چنین نتیجه گرفت که شهرستان مشهد به عنوان مرکز سیاسی و قطب اصلی رشد استان، بیشتر زیرساخت ها و شاخص های جامعه اطلاعاتی را در خود متمرکز کرده است. با توجه به اینکه توسعه آینده بر پایه جوامع اطلاعاتی است، بایستی به توسعه متعادل استان از این نظر توجه دوچندان داشت.
سنجش کیفیت زندگی شهری مهاجران افغان مقیم ایران با رویکرد ذهنی (مطالعه موردی: شهر رباط کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، کیفیت زندگی به عنوان یکی از موضوعات مورد علاقه بسیاری از علوم، مورد توجه محققان، برنامه ریزان و دولت ها قرار گرفته است. کیفیت زندگی دارای دو رویکرد اساسی عینی و ذهنی است. در این تحقیق کیفیت زندگی شهری با رویکرد ذهنی و با در نظر گرفتن شاخص های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی- محیطی و زیست محیطی بررسی شده و روش تحقیق توصیفی– تحلیلی است. یافته های حاصل از پرسش نامه میدانی با استفاده از میانگین و آزمون های آماری t تک نمونه ای، آزمون یومن– وایت نی، آزمون کولموگروف – اسمیرنوف تک نمونه ای و همچنین دونمونه ای و رگرسیون خطی چندمتغیره به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان دهنده این است که شرایط کیفیت زندگی مهاجران در شهر رباط کریم پایین و کمتر از حد متوسط ارزیابی شده است. این نتایج نشان داد که پایین ترین میزان رضایت از کیفیت زندگی مربوط به جنبه اقتصادی و تفریح و اوقات فراغت است. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه، 84% از بالا بودن کیفیت زندگی شهری ناشی از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی است. نتایج نشان داد که متغیرهای اجتماعی فرهنگی با میزان ۸۸۴/۰ آثار بیشتری را در بالا رفتن میزان کیفیت زندگی در شهر رباط کریم دارند. در نتیجه، برای بهبود کیفیت زندگی مهاجران در سطح شهر رباط کریم برنامه ریزی در شاخص های اجتماعی و اقتصادی بسیار تأثیرگذار است.
بررسی شاخص های امنیت اجتماعی در شهرستان های استان آذربایجان غربی (مورد مطالعه: بزه سرقت و قاچاق موادمخدر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که امنیت یک نعمت بی بدیل بوده و در همه ابعاد فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، قضایی و غیره از نیازهای اصلی فرد و جامعه بوده و ایجاد گسترش آن نیز وظیفه آحاد ملت، حکومت ها و دولت ها است بنابراین، هیچ مکتب یا نظام حقوقی نمی تواند خود را نسبت به موضوع امنیت بی تفاوت قلمداد کند. زیرا امنیت گذشته از اینکه یکی از ضروری ترین نیازهای بشر است عامل مهمی برای رشد و توسعه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، علمی و اقتصادی است. باتوجهبه امنیت در کشور به ویژه مناطق مرزی، پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخصهای امنیت اجتماعی با بهره گیری از 15شاخص در زمینه سرقت و قاچاق موادمخدر در شهرستانهای 17گانه استان آذربایجان غربی تهیه شده است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- مقایسه ای است. همچنین، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش ویکور(VIKOR) و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. طبق یافته های پژوهش، شهرستان پلدشت با بیشترین میزان ویکور(Qi=1) در جایگاه نخست و شهرستان های چالدارن با میزان ویکور(Qi=0.99) در جایگاه دوم و درنهایت شهرستان شوط نیز با میزان ویکور(Qi=0.98) در جایگاه سوم از لحاظ شاخص های مورد مطالعه قرارگرفته اند. در مقابل، شهرستانهای ارومیه با کمترین میزان ویکور(Qi=0.00)، شهرستان میاندوآب با میزان ویکور(Qi=0.87) و شهرستان شاهین دژ با میزان ویکور(Qi=0.876) بهترتیب در جایگاه های آخر قرارگرفته اند.
تحلیل کاربری سرزمین در بخش مرکزی گیلان با رویکرد اکولوژی سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت سیمای سرزمین، یکی از عوامل کلیدی انتخاب محل سکونت و فعالیت و رضایت مندی مردم است. کاربریِ/پوششِ زمین در سال های گذشته به واسطه رشد جمعیت و تغییر نگرش مردم تغییرات زیادی داشته است. این تغییرات در استان گیلان به علت شرایط اقلیمی، مرز دریایی، نرخ به طور نسبی بالای رشد جمعیت، مهاجرپذیری و در نهایت تراکم جمعیت و تراکم ساخت وساز بسیار محسوس و مستمر است. تغییرپوشش سرزمین منجربه ایجاد پهروشدگی، سوراخ شدگی، بریدگی، فرورفتگی، سائیدگی و به همآمیختگی سیما شده است. روند تغییرات محیطی با افزایش پراکنش جوامع انسانی و تسلط بیشتر بر محیط زیست در مقیاس وسیع تر و سرعت بیشتری صورت می گیرد. بنابراین داده های سیمای سرزمین برای مدیریت و برنامه ریزی و برقراری نظم طبیعی پایدار اکوسیستم ها ضروری است. سنجه های سیمای سرزمین به عنوان ابزار کمّی، می تواند خصوصیات ترکیب و پیکره بندی سیمای سرزمین را مشخص کنند.
در این تحقیق، سنجه های توزیع مکانی و ترکیب بندی تکه ها، در سطح کلاس و سیمای سرزمین استفاده شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ساختار سیمای سرزمین و تفسیر شرایط موجود منطقه است؛ بنابراین، ابتدا نقشه های پوشش زمین ارائه و طبقه بندی شده اند، آنگاه 16 سنجه، از سنجه های ترکیب و پیکره بندی سیمای سرزمین بر اساس تجربیات و مطالعات پیشین انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج نشان داده است که در اثر دخل و تصرف انسان، ساختار سیمای سرزمین ریزدانه شده ؛ تعداد تکه های انسان ساخت مصنوعی و نیمه طبیعی افزایش یافته و عوامل مزبور منجر به هضم کاربری جنگل و بیشه زار متراکم شده است. اتصال و پیوستگی سیمای سرزمین نیز به واسطه افزایش تکه های کاربری های متنوع، کاهش پیدا کرده و چشم انداز منطقه با هضم تکه های جنگل در میان پوشش های انسان ساخت، به ویژه یکپارچه سازی زمین های کشاورزی دچار تحول شده است.
مدل سازی تغییرات کاربری زمین : دسته بندی مفاهیم و مدل ها و بیان زمینه های تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های شبیه سازی و بهینه سازی تغییرات کاربری زمین ، ابزاری برای درک عوامل پیشران و پیامدهای ناشی از تغییر کاربری های زمین است و شیوه این تغییرات را در طی مکان و زمان پیش بینی و تشریح می کند. این مدل ها در کنار ابزارهای تحلیل سناریو کمک شایانی به سیاست گذاران و برنامه ریزان آمایش سرزمین می کند. انواع بسیاری از مدل های کاربری زمین و کاربردهای آن در حال حاضر وجود دارند که هر کدام از دیدگاه متفاوتی به مسأله نگاه کرده اند. مرور مفاهیم موجود در مبحث کاربری زمین و دسته بندی مدل های مربوط به لحاظ مفهومی و روش شناسی، قدم ابتدایی و اساسی در درک بهتر این مفاهیم و به کارگیری صحیح این مدل ها در کاربردهای دنیای واقعی است. همچنین داشتن نگاهی جامع به این روش ها و مدل ها و نیز نقاط قوت و ضعف هر کدام، می تواند به محققان در ارائه نسل جدیدی از مدل ها که جامعیت و یکپارچگی بیشتری داشته باشند، کمک زیادی کند. بنابراین در این مقاله در سه قسمت، تحقیقات انجام شده در حوزه تغییرات کاربری زمین بررسی می شود: مفاهیم محوری، اصول محوری و روش های مدل سازی. ابتدا محورهای مفهومی که متمایزکننده تحقیقات انجام شده در بحث تغییرات کاربری زمین هستند، تشریح و سپس اصول محوری معرفی شده است که این تغییرات بر اساس آن ها رخ می دهند. در ادامه مقاله، شیوه جاری شدن مفاهیم و اصول اشاره شده در قالب مدل های عملیاتی مختلف، تشریح و دسته بندی جامعی از مدل های موجود به لحاظ روش شناسی به کاررفته در آنها ارائه شده است. بر اساس دسته بندی و مرور صورت گرفته، برخی از مسایل مهم قابل تحقیق در مدل سازی کاربری زمین و پیشنهاداتی برای توسعه های آینده این مدل ها بیان شده است. لزوم توجه بیشتر به جامعیت و یکپارچگی مدل ها و توسعه مدل هایی با درنظرگرفتن اهداف جامع تر و نیز ارائه روش های حل جدید و کارا از مهم ترین زمینه های تحقیقات آینده در این حوزه است .
محلات پایدار شهری؛ الگویی جدید در بازساخت مفهوم «محله» در ایران (مطالعه موردی: محله اردام در منطقه ۱۰ شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم محلات پایدار شهری (SUN) رویکردی جدید در طراحی و برنامه ریزی محلات شهری است که برنامه ریزی را در راستای آفرینش، ارتقا و پایداری کیفیات زیست محیطی و سلامت شهروندان در ساختار محلات شهری به کار می گیرد. در همین راستا هدف این مقاله، سنجش اصول، معیارها و شاخص های الگوی محلات پایدار شهری در محله ۲ اردام در منطقه ۱۰ شهرداری مشهد است. روش شناسی این پژوهش از نظر هدفِ پژوهش، کاربردی و از منظر چارچوبِ پژوهش، توصیفی-تحلیلی است که به شیوه پیمایشی و در سطح محله ۲ طرح اردام انجام می شود. ابزار جمع آوری اطلاعات، مشاهدات و نیز پرسشنامه های محقق ساخته مبتنی بر معیارهای کالبدی، ارتباطی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی همراه با برخی زیرمعیارها در الگوی محلات پایدار شهری است. در این پژوهش همچنین از تکنیک SWOT برای تبیین سیاست های توسعه و ارائه راهبرد استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بالابودن اعتماد و تعلق اجتماعی و پس از آن پوشش تمامی تسهیلات و امکانات رفاهی ازجمله نقاط قوت مهم و یکنواختی و نبود تنوع در فضاسازی و پس از آن نبود نشاط و سرزندگی در تمام اوقات شبانه روز در محله از جمله نقاط ضعف این محله از منظر الگوی محلات پایدار شهری (SUN) است.
فرهنگ یاری در کشت کاری
منبع:
جهاد بهمن ۱۳۶۴ شماره ۸۳
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر عملکرد مدیریت شهری شهر مهاباد از منظر مشارکت و رضایتمندی شهروندی
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از ارکان اساسی برنامه ریزی شهری، توجه به مشارکت آگاهانه و فعالانه شهروندان در تمامی ابعاد توسعه می باشد؛ بنابراین آنچه که در حال حاضر ضرورت انکارناپذیری برای مدیریت شهری است، لزوم تغییر در جهت استفاده از رویکردهای مشارکتی و جلب رضایت شهروندان می باشد. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی عملکرد مدیریت شهری از منظر مشارکت و رضایتمندی شهروندی به مطالعه شهر مهاباد پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع ماهیت کاربردی بوده و روش تحقیق آن نیز توصیفی- تحلیلی می باشد. بر این اساس، پس از بررسی مفاهیم و مبانی مرتبط با موضوع پژوهش، جهت گردآوری اطلاعات از روش مطالعة میدانی استفاده شد. نتایج این تحقیق نیز که پس از آنالیز 384پرسشنامة توزیعی میان شهروندانی که به نحوی با شهرداری و عملکرد آنها در ارتباط بودند، نشان دهنده تمایل بسیار بالای شهروندان به مشارکت در مدیریت شهری است؛ هرچند بررسی ها نشان می دهد سابقه مشارکت مردم در زمینه مدیریت شهری چندان چشمگیر نبوده و بیشتر در زمینه مشارکت های فیزیکی بوده است، اما با این وجود، نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپرمن گویای وجود رابطه مستقیم و معناداری آماری بین میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و میزان رضایت مندی آنان می باشد. همچنین این تحقیق نتیجه گیری می کند که عوامل موثر بر میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری در چهار بعد فردی، اقتصادی، اجتماعی و مدیرتی قابل تقسیم بندی است که در این میان تاثیرگذارترین شاخص در بعد فردی سلامت جسمی و روحی شهروندان، در بعد اجتماعی تعلق مکانی، در بعد اقتصادی سودآور بودن فعالیت مشارکتی و در نهایت در بعد مدیریتی اعتماد نهادی(اعتماد دوسویه بین مردم و مدیریت شهری) می باشد.
ارزیابی و ارائه راهکارهای توسعه سیستم حمل و نقل BRT در کلانشهر تهران با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مسائل مربوط به حمل و نقل در شهرها به یکی از چالش های عمده و اصلی مدیریت شهری تبدیل شده است. حمل و نقل یکی از مهمترین ارکان توسعه شهری است که برای جابجایی مردم و کالاها در بین فضاها و اماکن مختلف جغرافیایی بکار می رود. یکی از چالش هایی که معمولا در زمینه توسعه پایدار شهر ها مطرح است، تعیین نوع سیستم حمل و نقل مطلوب شهر می باشد. سیستم حمل و نقلی که الگو و ساختار شهر نیز تا حد بسیار زیادی از آن تاثیر می پذیرد. کلانشهر تهران در کنار مشکلات عدیده ای که با آنها روبروست، با مشکل ترافیک و حمل و نقل نیز به ویژه در حوزه حمل و نقل عمومی مواجه است. برای حل مشکل ترافیک در تهران ر حل های گوناگونی ارائه شده است. یکی از طرح هایی که در سال های اخیر جهت رفع این مسائل ترافیکی در تهران ارائه و اجرا شده است، ایجاد سیستم حمل و نقل BRT یا سامانه حمل و نقل سریع اتوبوسی، در قالب سیستم حمل و نقل عمومی است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و بر اساس روش مطالعات کتابخانه ای و پژوهش میدانی به ارزیابی عملکرد سیستم حمل و نقل BRT در کلانشهر تهران و ارائه راهکارهای توسعه آن در قالب تکنیک SWOT می پردازد. در نتیجه پژوهش حاضر ظرفیت ها و محدودیت های موجود در خط یک سیستم BRT مطالعه و مشخص گردید و در نهایت، پاسخ های علمی و راهکارهای توسعه آن ارائه گردید. در کل حدود 97 عامل اثرگذار بر خط یک سیستم BRT کلانشهر تهران شناسایی شد.
دیاسپورای سیک در شهر زاهدان
حوزههای تخصصی:
نقش عوامل طبیعی در پراکنش فضایی سکونتگاه های روستایی شهرستان تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم شناخت و توجه کافی و جامع به معیارهای طبیعی جهت استقرار سکونتگاههای روستایی، تلفات و هزینه های ناشی از رخدادهای طبیعی را افزایش می دهد، از این رو برنامه های توسعه همواره کاهش خطرپذیری و افزایش پایداری سکونتگاه های را مدنظر دارند. ضرورت توجه به این مساله در شهرستان تربت جام، با توجه به اینکه بیش از 50 درصد جمعیت شهرستان در نواحی روستایی سکونت دارند، حائز اهمیت است. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت استقرار سکونتگاههای روستائی شهرستان تربت جام، برحسب معیارهای طبیعی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، 8 معیار طبیعی شامل ارتفاع، شیب، لیتولوژی، رودخانه ، گسل و عناصر اقلیمی (بارش، تبخیر، دما)،بعنوان عوامل موثر در استقرار سکونتگاهها انتخاب شده وبااستفاده ازروشهای آماری در محیطGIS ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به اینکه پهنه بندینیاز به لحاظ نمودن معیارهای مختلف دارد بنابراین بهتر است از روش های تحلیل چندمعیاره MCDA استفاده شود، در این زمینه روش های مختلفی وجود دارد که در تحقیق حاضر از مدل لاجیک(Logic Model)، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیش از 85 درصد روستاهای این شهرستان در 55 درصد از پهنه شهرستان که موقعیت مناسب و متوسطی از نظر معیارهای 8 گانه دارند مستقر هستند و 15 درصد روستاها نیز در 45 درصد از پهنه شهرستان که موقعیت نامناسبی دارند استقرار یافته اند. با توجه به نتایج بدستآمده که وضعیت استقرار روستاها را در موقعیت سه گانه؛ نامناسب، متوسط، مناسب، نشان داده است، می توان در برنامه ریزی های توسعه روستایی تدابیر لازم را جهت جلوگیری یا کاهش خطرات احتمالی ناشی از رخدادهای طبیعی و حوادث غیرمترقبه اتخاذ نمود.
ارزیابی آثار اجتماعی و فرهنگی اصلاح هندسی معابر شهری؛ با مطالعه اصلاح هندسی معابر سطح منطقه 18 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معابر شهری، حلقه های واسط ورشته های ارتباطی بناها وسایر فضاهای شهری است، که اگر با دقت موردتوجه قرارگیرد، بیش ترین کارکرد را در زندگی شهری داشته وهمچنین حیاتی ترین نقش ها را برای پویایی یک شهر رقم می زند. یک طراحی و اصلاح هندسی صحیح در معابر شهری، بسیاری از مشکلات توسعه ای وزیست محیطی و معضلات روانی و اجتماعی را در شهرکاهش می دهد. روان سازی جریان ترافیک و لذت بخش نمودنِ گشت و گذار و تحرک در شهر به واسطه طراحی هندسی الهام بخش و صحیح، امکان پذیر است. پژوهش حاضر از نوع مطالعاتارزیابی آثار اجتماعی وفرهنگی پروژه های شهری است، که به ارزیابی آثار اجتماعی وفرهنگی اصلاح هندسی معابر شهری منطقه 18 تهران می پردازد، روش انجام این پژهش روش کمی پیمایشی و اسنادی است و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است و در مواردی برای توصیف اقدام مداخله ای از تکنیک های مصاحبه و مشاهده نیز استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان اطراف پروژه تشکیل می دهند که از 200 نفر از آنها از طریق ابزار پرسشنامه اطلاعات جمع آوری شده است. با توجه به نتایج تحقیق، 20 پیامد در چهار بخش اجتماعی و فرهنگی، زیست محیطی، اقتصادی و دید و منظر شهری شناسایی شده است. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان می دهد که در بین پیامد های شناسایی شده، توجه به نیازهای اقشار خاص (معلولان، سالمندان، کودکان ) با میانگین رتبه13.37 اولویت اول، کاهش منازعات بین رانندگان و مردم با میانگین رتبه 12.15 اولویت دوم، تقویت قانون مندی در بین رانندگان با میانگین رتبه 12.01 اولویت سوم، افزایش سطح رضایت شهروندان با میانگین رتبه 11.94 اولویت چهارم، کاهش خسارت مالی ناشی از تصادفات با میانگین رتبه11.85 اولویت پنجم را دارا هستند.
شناسایی عوامل اجتماعی - فرهنگی مؤثر بر حفظ محیط زیست (مطالعه موردی: شهروندان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مسائل زیست محیطی، مفهوم اجتماعی به خود گرفته و می توان گفت مشکلات زیست محیطی ریشه فرهنگی – اجتماعی دارند. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است. هدف از تحقیق شناسایی نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در حفاظت از محیط زیست در بین شهروندان کاشانی است. جامعه آماری تحقیق از 275325 نفر ساکنان بافت قدیم و جدید شهر کاشان تشکیل شده است که از این بین با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی خوشه ای تعداد 300 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. ابزار تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته می باشد که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 84/0 به تأیید رسیده است. نتایج حاصل از کاربرد آزمون تی مؤید معناداری نقش عوامل سرمایه فرهنگی، همبستگی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، دانش زیست محیطی، آموزش های اجتماعی فرهنگی زیست محیطی، دینداری و هویت فرهنگی بر حفاظت از محیط زیست است. ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین عوامل سرمایه فرهنگی، هویت اجتماعی- فرهنگی و همبستگی اجتماعی و تأثیر آنها بر حفظ محیط زیست رابطه معنی داری وجود ندارد. اما بین مشارکت اجتماعی و آموزش های اجتماعی و فرهنگی در خصوص مسائل زیست محیطی و حفظ محیط زیست رابطه معنادار است، به این صورت که هر چقدر مشارکت اجتماعی افراد جامعه بیشتر باشد، حفاظت از محیط زیست توسط آنها نیز بیشتر می باشد و نیز هر چه افراد جامعه آموزش های بیشتری در زمینه مسائل زیست محیطی دریافت نمایند با قشری روبه رو خواهیم شد که بیشتر به حفظ محیط طبیعی اطراف خود اهمیت می دهد.