فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
125 - 136
حوزههای تخصصی:
زیباسازی فضای شهری ارتباط مستقیم با پایداری محیط شهری دارد، به طوری که عملکرد صحیح و عینیت کالبدی آن در شهرها، تأثیرات مطلوبی بر رضایتمندی شهروندان خواهد داشت. هدف این پژوهش ارزیابی رضایتمندی شهروندان کمال شهر استان البرز از عملکرد زیباسازی با رویکرد پایداری محیط شهری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ اجرا، توصیفی، همبستگی با رویکرد علی است. متغیرهای مستقل این پژوهش شامل کیفیت خدمات ادراک شده از قابلیت ملموسات، اعتماد،اطمینان، پاسخگویی، همدلی است. متغیروابسته نیز، رضایتمندی شهروندان است. جامعه آماری را شهروندان کمالشهر استان البرز تشکیل می دهند. حجم نمونه ۲۵۲ نفر از پرسشنامه استاندارد سروکوال در پنج بعد ملموسات، اعتماد، اطمینان، پاسخگویی و همدلی تعیین شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آمار ناپارامتریک تحلیل شدند. نتایج نشان دادکه بین گروههای سنی متفاوت در ابعاد ادراکات و انتظارات، شکاف کیفیت خدمات وجود دارد و بیشترین شکاف (7921/0-) مربوط به گروه سنی ۳۰ تا ۴۰ سال است. بیشترین میزان شکاف بین انتظارات و ادراکات مربوط به بعد قابلیت اعتماد (83/3-) و کمترین به بعد ملموسات (92/1-) است. خروجی حاصل از نرم افزار آموس نیز نشان داد که با تغییر یک واحد در متغیر پاسخگویی و اعتماد به میزان 4/72 تغییر در میزان رضایتمندی شهروندان به دست خواهد آمد و در مجموع بین مولفه های رضایتمندی و پایداری محیط شهری (001/0= sig) ارتباط وجود دارد. پاسخگویی به عنوان هسته اصلی در میزان رضایتمندی شهروندان محسوب می شود. پاسخگویی دارای رتبه اول، اعتماد رتبه دوم و ملموسات دریافت شده رتبه سوم است.
موانع بکارگیری و توسعه مکانیزاسیون در باغ های زیتون شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیتون یکی از مهم ترین محصولات باغی استان گیلان و منبع درآمد حدود 2800خانوار در شهرستان رودبار است که تولید آن به جزء در مرحله داشت شامل آبیاری و سمپاشی(سمپاشی 100 درصد و آبیاری زیر 15 درصد) به شیوه کاملا سنتی و با هزینه های بالا صورت می گیرد.تولید سنتی ضمن کاهش کمی و کیفی محصول،افزایش هزینه های تولید، کاهش رقابت پذیری و در نتیجه کاهش درآمد کشاورزان را به دنبال دارد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی موانع بکارگیری و توسعه مکانیزاسیون در باغ های زیتون شهرستان رودبار می پردازد. ابزار اصلی تحقیق مشاهده (بازدید از باغ های زیتون) و پرسشنامه ای محقق ساخته حاوی پنج بخش شامل ویژگیهای فردی باغدار ،بخش اجتماعی ،بخش اطلاعاتی و ترویجی، بخش فنی و بخش اقتصادی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل زیتونکاران شهرستان رودبار به تعداد 2800 نفر بوده است که از این تعداد 338 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد مصاحبه قرارگرفتند و در نهایت 286 پرسنامه تایید وداده های آن در نرم افزار SPSS نسخه 18 وارد شد و خروجی های توصیفی و استنباطی به دست آمد. به طور کلی، یافته های تحقیق حاکی از چشم انداز نامناسب شرایط مکانیزاسیون به ویژه از منظر ویژگی های فنی و اقتصادی می باشد و نتایج حاصل از تحلیل عاملی، 6 مولفه شامل آموزشی-ترویجی،سرمایه انسانی،نظام بهره برداری، اقتصادی، اجتماعی و فنی را از جمله عوامل تاثیر گذار بر مکانیزاسیون کشاورزی باغ های زیتون رودبار معرفی نموده است که می توانند نقش بازدارنده یا پیش برنده در این زمینه داشته باشند و حدود 65 درصد از موضوع مورد بررسی را تبین می نمایند.اصلاح تدریجی الگوی کشت و سامانه آبیاری و پی ریزی ساختار مناسب مکانیزاسیون به عنوان راهکارهای کوتاه و بلندمدت پیشنهاد شده است.
سنجش توزیع فضایی خدمات عمومی شهر کرمان با تأکید بر حکمروایی خوب شهری با استفاده از نرم افزارGeoda(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: حکمروایی خوب شهری به عنوان رویکردی از نظام تصمیم گیری و اداره امور شهری تلقی می شودو نهاد مدیریت شهری که در ایران از دو سازمان شهرداری و شورای شهر تشکیل شده است، می تواند یکی از بهترین ساز و کارها، برای تحقق حکمرانی خوب شهری باشد. بررسی برابری در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری از مهم ترین عناوین در مطالعات شهری به شمار می آید. هدف دراین پژوهش، سنجش توزیع فضایی خدمات عمومی شهرکرمان باتأکید برحکمروایی خوب شهری درراستای دست یابی به توسعه پایدار می باشد. مدل های جدید تحلیل فضایی از جمله تحلیل حریم و تکنیک های خود همبستگی فضایی توانسته اند، مسأله ی دسترسی به خدمات شهری را نه تنها برای یک نوع خدمت خاص بلکه برای تعداد زیادی از خدمات تحلیل نمایند و چگونگی پراکنش فضایی خدمات (تمرکز و تفرق) و دسترسی شهروندان و در نهایت عدالت فضایی شهری را تبیین نمایند. روش: روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی می باشد. با استفاده از نرم افزار Geoda به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداختهشد. یافته ها: در سطح شهر کرمان، مناطق 2 و 3 با دارا بودن 29 کاربری اداری بیشترین سهم را دارا می باشند و این در حالی است که 95 کاربری سهمی کمتر از 25 درصد و 25 تا 50 درصد از اراضی اداری را به خود اختصاص داده اند .همچنین این مناطق بیشترین تعداد کاربری اراضی آموزشی با 22 کاربری عمده را در بر گرفته اند در حالیکه که 149 کاربری آموزشی سهمی کمتر از 25 درصد را این خدمات به خود اختصاص داده اند. نتایج: نتایج نشان می دهد که خدمات متناسب با جمعیت در مناطق شهریک رمان توزیع نشده اند و دسترسی شهروندان به خدمات عمومی شهری برابر نیست. نواحی مرکز شهر از دسترسی مطلوبی به خدمات برخوردارند و نواحی پیرامونی از دسترسی ضعیفی برخوردار هستند. تمرکز خدمات شهری در شهر کرمان از مدل مرکز – پیرامون تبعیت می کند به این معنی که هر چه از مرکز شهر به سمت نواحی پیرامونی حرکت می کنیم از توزیع خدمات کاسته می شود. نواحی دارای تراکم جمعیتی بالا از تراکم بالای خدمات نیز برخوردار می باشند و در نواحی با تراکم کم جمعیتی نیز تراکم تسهیلات پایین مشاهده شده است.
ارزیابی بافت های ناکارآمد شهری براساس رویکرد بازآفرینی پایدار (مطالعه موردی: بافت ناکارآمد شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
327 - 345
حوزههای تخصصی:
رشد بی رویه و شتابان شهرنشینی و شهرگرایی، مشکلات زیادی را به همراه داشته است. یکی از این مشکلات عمده، وجود بافت های ناکارآمد شهری است؛ یعنی پهنه هایی از فضاهای شهری که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده اند و به کانون مشکلات و نارسایی های شهری تبدیل شده اند. در سال های اخیر، رویکرد بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی متأخر در حوزه مرمت، برای حل مشکلات بافت های ناکارآمد شهری مطرح شده است. برای رسیدن به بازآفرینی باید توسعه پایدار شهری مدنظر قرار بگیرد؛ از این رو رویکرد بازآفرینی پایدار شهری، با درنظرگرفتن همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی، به بافت دیدگاهی جامع، یکپارچه و پایدار برای بهبود وضعیت کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی بافت های ناکارآمد دارد. پژوهش حاضر با شناخت عوامل مؤثر بر ناکارآمدی بافت های شهری و ارزیابی میزان پایداری و ناپایداری در بافت ناکارآمد شهر یزد و به روش کیفی-کمی انجام گرفته است. در بخش اول (پژوهش کیفی) داده های پژوهش با مطالعه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، معیارها و شاخص های مؤثر بر بازآفرینی پایدار، برمبنای رویکرد منتخب پژوهش شناسایی شدند. در بخش دوم (پژوهش کمی) نیز به روش پیمایشی، 385 پرسشنامه میان ساکنان بافت ناکارآمد تکمیل و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. عوامل متعددی در بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهری دخیل هستند؛ از این رو در مطالعات کیفی پژوهش با بررسی لایه لایه ای، مسئله بافت های ناکارآمد شهری بررسی شده است. نتایج کمی پژوهش نشان می دهد این منطقه در وهله اول از نظر اقتصادی و در مرحله بعد از نظر ابعاد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیست محیطی ناپایدار است. درواقع ناپایداری ابعاد اقتصادی بافت ناکارآمد، نمود خود را به صورت ناپایداری دیگر ابعاد به ویژه ابعاد کالبدی نشان می دهد؛ بنابراین رویکرد بازآفرینی شهری پایدار به دلیل چشم انداز جامع و یکپارچه خود می تواند نسخه مناسبی برای مداخله در این بافت ها باشد.
تحلیل اثرات سرمایه های ارسالی مهاجران بین المللی بر توسعه پایدار روستاهای جنوب استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای مهم مهاجرت های فرامرزی نیروی کار، ارتباط آن با عرصه ها و مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه می باشد که به اشکال گوناگون می تواند شاخص هایی چون افزایش یا کاهش مهاجرت ها، افزایش درآمد، کاهش فقر، بهبود دسترسی ها و زیرساخت ها، ایجاد اشتغال، عدالت اجتماعی و ایجاد همبستگی های ملی و یا تبادل فرهنگی یک جامعه را متأثر سازد. در این راستا، تحقیق حاضر باهدف بررسی اثرات و پیامدهای سرمایه های ارسالی مهاجران بین المللی نیروی کار بر توسعه پایدار اجتماعی- فرهنگی مناطقی از جنوب استان فارس (شهرستان های لارستان و زرین دشت) انجام شده است. این تحقیق از نوع اکتشافی و روش انجام آن توصیفی – تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 18141 خانوار می باشند که در قالب 20 روستا و شهر منطقه پراکنده می باشند، که از این تعداد خانوار بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 314 خانوار انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل پرسشنامه با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیلی ازجمله آزمون های کی دو، تی، پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر و تحلیل خاکستری (جهت رتبه بندی سکونتگاه ها) انجام گردیده است. نتایج نشان می دهد که بین سرمایه های ارسالی مهاجران و توسعه پایدار اجتماعی- فرهنگی منطقه رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نشان می دهد که سرمایه های ارسالی مهاجران با ابعاد توسعه اجتماعی و فرهنگی با ضریب 777/0 دارای رابطه ای مثبت با شدتی قوی است و شاخص تعاون، مشارکت و انسجام اجتماعی با ضریب تاثیر787/0 بیشترین میزان اثرگذاری بر متغیر توسعه پایدار اجتماعی- فرهنگی دارد.
تحلیل علل و انگیزه های مهاجرت بازگشتی در میان مهاجران روستایی (موردمطالعه: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
270 - 285
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، فرایند بازگشت مهاجران روستایی به سکونتگاه های مبدأ خود را می توان به عنوان یکی از مهم ترین جریان های تحرک جمعیتی قلمداد نمود که ناشی از روندهای کلی تغییر شرایط زندگی و بهبود نسبی آن در روستاها نسبت به گذشته و کم رنگ شدن علت اولیه مهاجرت یا کاهش مزایای زندگی در شهر به عنوان مقصد، است. با توجه به لزوم اهمیت تحلیل چنین جریان هایی در گستره منطقه ای و در حیطه روابط شهر و روستا، مقال ه حاض ر، به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل مهاجرین روستایی نسبت به مهاجرت بازگشتی در شهرستان خرم آباد است. پژوهش کاربردی، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی مهاجرانی روستایی است که طی سال های 1385- 1395 به روستاهای خود بازگشته اند، (N=24160). ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای است که روایی و پایایی شکلی و محتوایی آن با استفاده از نظرسنجی از متخصصان حوزه های اقتصاد و توسعه روستایی و آزمون آلفای کرونباخ تأییدشده است. نت ایج به دست آمده، نشان دهنده وج ود ارتب اط مثب ت و معن ادار ب ین متغیره ای بعد خانوار، نسبت قوم وخویشان ساکن در روستا، میزان زمین و دارایی روستایی و هزینه و وج ود رابطه منف ی و معن ادار ب ین محله سکونت شخص مهاجر، درآمد و پس انداز در شهر با میزان انگیزه برای بازگشتی به روستا است. همچنین نتایج آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معناداری در میزان تمایل به مهاجرت بازگشتی در بین گروه افراد مالک و غیر مالک زمین در روستا، افراد داری شغل موقت و دائم در شهر و کسانی که دارای زمین کشاورزی و افرادی که تنها صاحب زمین مسکونی در روستا هستند، وجود دارد.
Food Security Status among Rural Households in Sarpolzahab and its Association with Socio-Economic and Agricultural Factors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Food security (FS) is defined as sustainable access to safe and nutritious food for a healthy and active life. The present study was designed to investigate and determine FS status of rural households and the relevant influential factors. It was conducted on 432 rural households in six subdistricts of two districts of Sarpolzahab, West of Iran, in 2016. Design/methodology/approach- The samples were selected using random cluster sampling, and FS status was assessed using United States Department of Agriculture (USDA) household FS questionnaire. Therefore, both socio-economic questionnaire and the household FS questionnaire were completed during a face to face interview. Data were analyzed using the statistical software package SPSS-22. Chi-square, Mann-Whitney, Kruskal-Wallis, and forward multiple logistic regression were used for data analysis. Findings- Prevalence of food insecurity (FI) in all of the surveyed households was 65.3%, and household FS status between the subdistricts had a significant difference (P< 0.01). The results of the study showed that the prevalence of FI in the subdistricts of Posht-Tang and Sarab (83.3% and 76.4%, respectively) was higher than other subdistricts. Number of household’s members, land ownership, education of household’s head, activity status, and household’s income had significantly relationship with household FI (P< 0.01). Practical implications- The high prevalence of FI is a major threat to the abnormal utilization of environmental resources in this realm. Therefore, given the impact of horticultural activities and diverse cultivation on household FS, macro and regional policies should be provided to increase the diversity of products through agroforestry and intercropping. Original/value- This research presents the basic information on the FS status of rural households in Sarpolzahab and some related socio-economic factors the results of which can help planners and managers to implement interventions to improve the FS and welfare of rural households.
بازشناسی مفهوم و مبنای حق بر محیط زیست و تاثیر آن بر مدیریت و برنامه ریزی توسعه پایدار مقاصد گردشگری در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حامیان حقوق بشر، حق بر محیط زیست سالم را به عنوان یک حق مستقل بشری برای داشتن محیط زیست با کیفیت به رسمیت می شناسند. حق بر محیط زیست هم منعکس کننده ارزش های متعالی و پایه ای همانند حق بر حیات، حق بر سلامتی، حق بر زندگی با استاندارد است و هم با پیش نیازهای مدیریت و برنامه ریزی توسعه پایدار مقاصد گردشگری ارتباط تنگاتنگ و ارگانیک دارد. حق بر محیط زیست سالم و بهداشتی یکی از لوازم تحقق کامل توسعه پایدار مقاصد گردشگری است؛ بنابراین توسعه پایدار مقاصد گردشگری و برقراری امکان بقای نسل های فعلی و تمهید حیات برای نسل های آتی، مستلزم آن است که محیط زیست کنونی از وضع ناگوار ناشی از تخریب و آلودگی های روزافزون رهایی و بهبود یابد. هدف این مقاله بازشناسی مفهوم و مبنای حق بر محیط زیست و تاثیر آن بر مدیریت و برنامه ریزی توسعه پایدار مقاصد گردشگری است. سوال اصلی مقاله این است که آموزش و اشاعه و حفاظت از حق بر محیط زیست چه تاثیری بر مدیریت و برنامه ریزی توسعه پایدار مقاصد گردشگری در استان خوزستان دارد؟ روش انجام این مقاله توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است. نتایج مقاله نشان می دهد که آموزش و مراقبت از حق بر محیط زیست مقدمه و پیش نیاز اصلی توسعه پایدر مقاصد گردشگری است و این مساله در استان خوزستان با توجه به شرایط طبیعی و بحران های محیط زیستی محیط پیرامونی نیازمند برنامه ریزی و مدیریت علمی است.
چالش های شهر خلاق از منظر سیاستگذاری و برنامه ریزی شهری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم شهر خلاق، اغلب به عنوان مشکلی از برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده قرار می گیرد. از میانه دهه ی 1990 به بعد، ابتدا در بریتانیا و سپس در آمریکا، مفهوم شهر خلاق به یک پارادایم معمول و یک مدل جدید از گرایش به برنامه ریزی و سیاست های شهری تبدیل شده است. اما چالش های پیش روی شهرها از موانع مهم در پیوستن به شهرهای خلاق می باشد. در شهر اصفهان سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های نامناسب شهری و نبود شیوه های کاری هماهنگ و منسجم و به روز و عدم تشریک مساعی میان بخش های دولتی در سطوح مختلف حکومتی، فعالان بخش خصوصی و نهادهای اجتماعی و شهری یکی از چالش های عمده شهر اصفهان به عنوان شهرخلاق است. به همین منظور این پژوهش به بررسی و مطالعه این چالش می پردازد. جامعه آماری پژوهش، شهروندان شهر اصفهان و حجم نمونه 384 نفر، که به روش تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS، Amos و GISاستفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند که شاخص وضعیت سیاستگذاری و برنامه ریزی شهری و نیز رهبری خلاق در شهر اصفهان با توجه به برآورد آزمون (T) تک نمونه ای مطلوب نمی باشد، اما شاخص خلاقیت شهری با توجه به برآورد آزمون تی (t) تک نمونه ای مطلوب ارزیابی می شود.
بررسی مضامین فراگیر موثر در سیاست گذاری و آینده غذا در مناطق شهری
حوزههای تخصصی:
در مناطق شهری موضوع غذا با سایر چالش ها و مسایل شهرها آمیخته شده و ساختاردهی به موضوع را مشکل نموده است. نداشتن ساختار مناسب و پیچیدگی باعث گردیده که در این تحقیق با استفاده از دیدگاه های خبرگان مختلف به موضوع نگریسته شود. هدف این تحقیق عبارت است از تلاش عملی برای شناسایی مضامین و مقوله هایی که منجر به پایداری سیستم غذا در شهرها و بهره مندی نسل های آینده از این میراث طبیعی خواهد شد. داده های تحقیق از طریق مصاحبه با خبرگان گرداوری گردیده است. سوال تحقیق این است که با در نظر گرفتن سیستم غذا در مقیاس شهری و با هدف حرکت به سوی توسعه پایدار شهر از دیدگاه متخصصان غذا چه ایده های در خصوص سیاست گذاری، برنامه ریزی، هماهنگ نمودن مراکز، مسئولین و دست اندرکاران غذا و تغذیه، و اجرایی شدن سیاست ها قابل طرح است؟ و چگونه می توان این ایده ها را یکپارچه نمود. پژوهش حاضر مبتنی بر استفاده از دو روش تحلیل مضمون و مفهوم دیدگاه های چندگانه می باشد. برای انجام فرآیند تحلیل از نرم افزار اطلس. تی آی استفاده شده است. در این پژوهش در مجموع 392 مفهوم و 33 مقوله استخراج شده است. از مجموعه 33 مقوله 13 مقوله در زیر مجموعه دیدگاه سازمانی، 8 مقوله زیرمجموعه دیدگاه فردی و 12 مقوله زیر مجموعه دیدگاه فنی قرار گرفته اند. احصاء مضامین و مقوله های متنوع در خصوص موضوع غذا در مناطق شهری نشان می دهد که باید نسبت به مسئله غذا و تحولات مرتبط با آن در شهرها توجه بیشتری داشته باشیم تا قبل از غافلگیری، سیاست های قابل قبولی اتخاذ کنیم.
تحلیل عوامل اثرگذار بر طول اقامت گردشگران در بوم گردی های شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
69 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر طول اقامت گردشگران از اقامتگاهای بوم گردی شهرستان مشهد انجام شده است. ماهیت این تحقیق کاربردی، روش اجرای آن توصیفی و تحلیلی و نوع آن، پیمایشی است. واحد تحلیل نیز در دو سطح بوده: سطح اول گردشگرانی که در فصل بهار از اقامتگاه های بوم گردی شهرستان مشهد در سال 1398 بازدید نمودند؛ سطح دوم، کارشناسان و متخصصان در حوزه مطالعاتی و دانشگاهی بوده است. در سطح اول تعداد 146 نفر گردشگر و همچنین در سطح دوم 20 نفر از کارشناسان و متخصصان در حوزه مطالعاتی و دانشگاهی به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار های SPSS و EXPERT CHOISE و مدل ویکور فازی استفاده گردیده شد. نتایج حاصل از رتبه بندی عوامل موثر در طول اقامتگاه های بوم گردی از دیدگاه متخصصان با استفاده نرم افزار Expert Choice نشان داد، عامل مناظر زیبا با وزن به دست آمده 100/0، بالاترین رتبه و عامل جشنواره ها با وزن به دست آمده 30/0 پایین ترین وزن را به خود اختصاص داده اند. در ادامه نیز جهت رتبه بندی اقامتگاه های بوم گردی شهرستان مشهد بر اساس طول اقامت گردشگران از مدل ویکور فازی استفاده گردیده است. در بین اقامتگاه های بوم گردی شهرستان مشهد، به ترتیب اقامتگاه های کلبه عمو نعمت با وزن به دست آمده 257/0، ارگ کنگ با وزن به دست آمده 213/0، عمارت ورجاوند با وزن به دست آمده 207/0، ارگ رادکان با وزن به دست آمده 100/0، ماژال با وزن به دست آمده 087/0، شهربانو با وزن به دست آمده 075/0، کنگ کهن با وزن به دست آمده 060/0، بالاترین و پایین ترین وزن ها را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل پیشرانهای کلیدی مؤثر بر تغییر کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری کلان شهر مشهد با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
17 - 34
حوزههای تخصصی:
امروزه بر اثر گسترش ارتباطات میان شهرها و روستاها شاهد تاثیرپذیری سکونتگاه های واقع در حریم شهرها از کلانشهرها هستیم، تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری کلانشهرها نمودی از آن می باشد که شاهد افزایش آن هستیم و این روند می تواند نتایج جبران ناپذیری برای کلانشهرها و سکونتگاه های واقع در حریم آن ها در برداشته باشد. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری با استفاده از رویکرد آینده پژوهی می باشد. روش تحقیق به صورت کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل سکونتگاه های پیراشهری کلانشهر مشهد می باشد که با استفاده از نرم افزار GIS و دستور Buffer سکونتگاه های واقع در حریم 3 کیلومتری شهر مشهد مشخص شدند که در این حریم تعداد 34 سکونتگاه قرار گرفتند و به عنوان جامعه آماری مشخص شدند. جهت تعیین عوامل موثر بر تغییرات کاربری اراضی نخست عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی با روش مشاهده اسنادی استخراج شدند سپس با استفاده از تکنیک دلفی مدیران (دهیاران)، ماتریس اثرات متقاطع مولفه ها تشکیل شد و در مرحله بعد با کمک نرم افزار MicMak عوامل کلیدی مؤثر در تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری در سه دسته عوامل درونی، عوامل بیرونی و عوامل ناشی از همجواری دسته بندی شد. نتایج نشان می دهد که از 35 عامل اولیه استخراج شده، متغیرهای اشتغال و الگوی بهره برداری از اراضی با امتیاز 82 دارای بیشترین ضریب تأثیرگذاری بر دیگر متغیرها بوده است. درنهایت 14 عامل الگوی بهره برداری از اراضی، اشتغال، تغییر در الگوهای بهره برداری از فضا، تحولات جمعیتی، تغییر ساختار معیشت روستایی تحت تأثیر هم جواری با شهر، تغییر استانداردهای زندگی، تغییر ارزش زمین و مسکن، نزدیکی روستا به شهر، جریان ها و پیوندهای روستا- شهری، توسعه و خزش شهری بر اثر تصمیمات مدیریت شهری، رونق سوداگری زمین، رشد بی رویه جمعیت حاشیه ای کلان شهر، ضعف در نظارت بر حرایم و عرصه های ممنوعه در ساخت وسازها، تغییر ابزار و منابع تولید، براساس نیروهای مستقیم و غیرمستقیم تأثیرگذار و تأثیرپذیر، مهم ترین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری محسوب می شود.
تحلیل ارتباطات ذی نفعان در پروژه تقاطع با روگذرهای غیرهم سطح در شهر ارومیه با استفاده از ماتریس علاقه-قدرت و تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
71 - 84
حوزههای تخصصی:
پروژه های توسعه شهری به دلیل ارتباط مستقیم با مردم شهر و همچنین سایر ذی نفعان، معارضان مختلفی پیدا می کنند که توجه به مدیریت ذی نفعان در موفقیت آنها امری کلیدی است. در این راستا، شناسایی دقیق و کامل ذی نفعان و شناسایی اولویت و اهمیت آنها برای مدیریت موفق تر آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. در تحقیق پیش ِ رو، با بهره جستن از ماتریس علاقه_قدرت به عنوان روشی تجربه گرا و همچنین تحلیل شبکه های اجتماعی به عنوان روشی خردگرا، اولویت بندی و ارتباطات ذی نفعان در یک پروژه احداث تقاطع چند روگذر غیرهمسطح در شهر ارومیه بررسی شده است. در این تحقیق کیفی که با استفاده از استراتژی تک نمونه موردی انجام شده، برای گردآوری داده ها از بررسی اسناد و مدارک پروژه و مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای انتخاب و مصاحبه با نمونه های مورد بررسی در جامعه آماری این تحقیق که مهم ترین ذی نفعان درگیر در انجام پروژه هستند، روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به کار گرفته شد که درنهایت 17 ذی نفع برای پروژه شناسایی شدند. تحلیل داده ها با کمک ماتریس علاقه_قدرت (با استفاده از تکنیک طوفان فکری) و نرم افزار NodeXL (برای تحلیل شبکه اجتماعی) صورت پذیرفت و نشان داد که ذی نفعان اصلی در ماتریس علاقه_قدرت، به ترتیب شهرداری، مردم، شورای شهر و ساکنان محلی هستند. همچنین شرکت آب و فاضلاب، اداره برق و مخابرات دارای کمترین علاقه و قدرت در پروژه هستند. این در حالی است که در روش تحلیل شبکه های اجتماعی، مردم، شهرداری، شورای شهر و پیمانکار، دارای بیشترین اولویت و تأمین کنندگان، محیط زیست و شرکت نفت، دارای کمترین اولویت شناخته شدند. مقایسه یافته های هر دو روش تجربه گرا و خردگرا در بخش شناسایی مهم ترین ذی نفعان با هم همگرایی زیادی دارند ولی در قسمت شناسایی کم اهمیت ترین ذی نفعان با هم تفاوت هایی دارند و چنین نتیجه گیری می شود که مؤثرترین روش واحد شناسایی و اولویت بندی ذی نفعان در پروژه های توسعه شهری وجود ندارد و استفاده از روش های تجربه گرا در کنار روش های خردگرا می تواند در شناسایی، اولویت بندی و مدیریت ذی نفعان، به عنوان مکمل یکدیگر باشند و نواقص همدیگر را تا حدودی پوشش دهند. همچنین ذی نفعان مردم، شورای شهر و شهرداری برای برقراری ارتباط بین تمامی ذی نفعان، مهم ترین نقش را دارند. از نظر قدرت ارتباط نیز سازمان وزارت اطلاعات در مجاورت پروژه، بیشترین قدرت را در پروژه دارد. مدت زمان پاسخ گویی بین ذی نفعان و تناوب این پاسخ گویی نیز نسبتاً نامطلوب است. نتایج این تحقیق می تواند به دست اندرکاران پروژه های توسعه حمل ونقل شهری که حجم زیادی از ذی نفعان در آنها دخیل اند، برای مدیریت هرچه موفق تر آنها کمک کند.
تاثیر شبکه اجتماعی توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش به شبکه های اجتماعی در سراسر دنیا تحول شگرفی در نظام اجتماعی کشورهای جهان ایجاد کرده است. این شبکه ها برای کاربرانی که علاقه به اشتراک گذاری اندیشه ها و فعالیت های خود با دیگران را دارند، محیطی برای ارتباط گیری، ارتباط سازی، مشارکت و تشکیل کادر و گروه ایجاد کرده است. به اشتراک گذاری مباحث سیاسی نیز یکی از مهمترین فعالیت ها در شبکه های اجتماعی علی الخصوص توئیتر است. مشارکت سیاسی در واقع فعالیت شهروندان به منظور تأثیر گذاشتن بر فرآیند تصمیم گیری و تصمیم سازی سیاسی دولت ها است و ساز و کار پیچیده ای است که از طریق آن می توان به رشد سرمایه اجتماعی، کنترل قدرت، سازمان دهی پهنه وسیعی از مردم جامعه و مسئولیت پذیری حکومت امیدوار بود. از این رو امکانات و توانایی شبکه های اجتماعی و بستری که فراهم می کند می تواند در مشارکت سیاسی تاثیر گذار باشد. در مقاله حاضر به بررسی نقش شبکه توئیتر در مشارکت سیاسی کاربران شهر تهران با استفاده از سه متغیر میانجی اعتماد سیاسی، دانش سیاسی و کارآیی سیاسی پرداخته شده است. جامعه ی مورد بررسی کاربران توئیتر شهر تهران و دارای 10 هزار دنبال کننده هستند. تعداد 320 نفر به عنوان نمونه ازطریق فرمول کوکران انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایشی و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که میزان استفاده از توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران با میانجی گری اعتماد سیاسی و میزان استفاده از توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران با میانجی گری دانش سیاسی موثر است. همچنین میزان استفاده از توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران با میانجی گری کارآیی سیاسی موثر نیست.
تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
789 - 812
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق، مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت و همچنین مکانی جذاب برای کارکردن و زندگی شهروندان به ویژه نسل جوان هستند. همچنین می توانند مکانی برای جذب گردشگران و توانمندسازی بخش های مختلف اقتصادی باشند. خلاقیت شهری به عنوان یک رویکرد راهبردی می تواند بر کیفیت های زیستن در شهر تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق انجام شده که ضمن تأکید بر جنبه کاربردی بودن آن، بر مبنای الگوی پراگماتیسم (آمیخته)، با فن پیمایشی و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. شیوه جمع آوری داده ها بر مبنای پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی آن براساس نظر استادان و صاحب نظران و پایایی آن براساس آلفای کرونباح با ضریب 765/0 تأیید شده است. جامعه آماری کل شهر سنندج بوده است. حجم نمونه ها براساس روش کوکران 384 نفر بوده و نمونه ها براساس روش تصادفی طبقه ای ساده با فن انتساب متناسب از میان مناطق سه گانه شهر سنندج انتخاب شده اند. همچنین نمونه های کارشناسان و متخصصان مربوط (متخصصان شهرسازی، جغرافیا، معماری، جامعه شناسان در حوزه فرهنگ و مردم شناسی، اقتصاد، موسیقی و صنایع دستی، گردشگری، ایران شناسی و ادبیات کردی)، به صورت تمام شماری به تعداد 15 نفر انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و تکنیک SWOT و برای انجام روش های ذکرشده نیز از نرم افزارهای SPSS, AMOS و ArcGIS استفاده شده است. نتیجه تحلیل معادلات ساختاری بیانگر آن است که بعد فرهنگی با بار عاملی 95/0، بیشترین تأثیرگذاری را داشته و مهم ترین بعد در برنامه ریزی راهبردی شهر خلاق شهر سنندج بوده است. به همین ترتیب، بعد اجتماعی با بار عاملی 92/0، عامل اقتصادی با بار عاملی 88/0 و درنهایت عامل مدیریتی و سیاسی با بار عاملی 83/0 در مرتبه آخر و به عنوان کم اهمیت ترین عامل مشخص شده اند. نتایج به دست آمده از برنامه ریزی راهبردی نشان می دهد، بهترین راهبردها برای برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج از منظر شهر خلاق، راهبردهای تدافعی هستند. ازجمله راهبردهای مهم این استراتژی می توان به فرهنگ سازی و جلب توجه عمومی به زیبایی و منظر شهر سنندج، سرمایه گذاری بر زیرساخت های مناسب برای ایجاد شهر خلاق و تلاش برای استفاده از شیوه های نوین و تغییر ساختارهای سازمانی سنتی اشاره کرد.
برآورد و تحلیل اثرات گردشگری بر پایداری اقتصاد و درآمد شهروندی و شهرداری ها (مطالعه موردی: شهربابک- کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
102 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری باعث ایجاد و رونق سرمایه گذاری های کلان در آن دسته از زیرساخت هایی شده که شرایط زندگی افراد محلی را بهبود و ارتقاء می بخشند و از سوی دیگر از طریق اشتغال و ارز آوری برای شهروندان و سازمان های متولی مدیریت شهری همچون شهرداری ها با ایجاد منابع درآمدی می تواند موجبات توانمندی اقتصاد شهروندان و سازمان های متولی را فراهم آورد. بنابراین با علم به این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا اثرات گردشگری را بر اقتصاد شهری و پایداری درآمد شهرداری ها مورد سنجش و واکاوی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان و کارکنان شهرداری شهربابک می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 265 نفر انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 83/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بدون ابزار پژوهش بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل (آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل خوشه ای، جدول توافقی و آزمون همگونی کای دو) استفاده گردیده است. نتایج آزمون T تک نمونه ای و آزمون همگنی کای دو بر اساس جدول توافقی نشان می دهد که اولاً گردشگری توانسته است موجبات توانمندی و پایداری اقتصاد شهری را در شهربابک فراهم آورد. ثانیاً بر اساس یافته ها مشخص گردید که در سطح 99 درصد اطمینان مابین گردشگری به عنوان متغیر مستقل تحقیق و پایداری درآمد شهروندان و شهرداری شهربابک رابطه مستقیم و معنی داری پابرجا است.
تحول پارادایمی در اقتصاد فضا(عبور از رویکرد تحلیل فضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد مطالعات ناحیه ای دردوره قبل ازجنگ جهانی دوم، دیدگاه غالب درجغرافیا بوده است. در این رویکرد، تفاوت های ناحیه ای مطالعه می شد و جغرافی دانان در پی کشف قوانین قابل تعمیم در جغرافیا نبودند. دررویکرد مطالعات ناحیه ای، هدف اصلی جغرافیای اقتصادی تجزیه وتحلیل نظم فضایی اقتصاد بود و جغرافیای اقتصادی، فعالیت های اقتصادی را که در داخل چشم انداز جغرافیایی اتفاق می افتاد، فهرست می کرد و به تشریح آن ها می پرداخت. با گسترش تحولات علمی و انقلاب کمی، دیدگاه مطالعات ناحیه ای در تحلیل پدیده های جغرافیایی کارایی خود را از دست داد و تحلیل فضایی، به پارادایم غالب جغرافیا تبدیل شد. این رویکرد، کاربرد مدل های کمی را در تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی رواج داد. بر اساس این رویکرد، پراکندگی پدیده های جغرافیایی، ظاهراً بی نظم است اما از اصولی منظم تبعیت می کنند که از نظر علمی قابل شناخت است. در این دوره، جغرافیای اقتصادی هم از قوانین ریاضی و فیزیک در تحلیل اقتصادی نواحی استفاده کرد. تبدیل شیوه تولید فوردیسم( تولید انبوه) به پست فوردیسم(تولید تخصصی و انعطاف پذیر) و انقلاب تکنولوژیک سبب شد که سرمایه داری تجدید ساختارپیدا کند؛ مدیریت انعطاف پذیر و تمرکز زدایی مورد توجه قرار گیرد. شرایط جدید، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند پارادایم جدیدی بود. از این رو، رویکردهای پوزیتیویستی و نئوکلاسیکی نمی توانست پاسخگوی نیازهای شرایط جدید باشد. در نتیجه، رویکردی موسوم به " جغرافیای اقتصادی رابطه ای" مورد توجه قرار گرفته که با شرایط جدید تطابق بهتری دارد. این مقاله، تحول پارادایمی در اقتصاد فضا را مورد واکاوی قرار داده است و با بررسی نمونه های بین المللی و ملی نشان داده است که روند تحولات اقتصادی به دور از روندهای اجتماعی، سیاسی و ساختار روابط قدرت و تنها از طریق پارادایم فضایی و روابط ریاضی قابل تحلیل نیست.
تحلیل تاب آوری روستاییان در برابر بحران اقتصادی ناشی از تحریم ها مورد: روستاهای شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحریم ها علیه ایران بیش از ۳۰ سال است که در فرم های مختلف اعمال می گردد و از بسیاری جهات بر اقتصاد ایران تأثیرگذاشته است. یکی از راهکارهایی دستیابی به پایداری، تقویت تاب آوری اقتصادی در برابر تحریم ها است. از اینرو افزایش تاب آوری اقتصادی روستاییان در برابر بحران های اقتصادی نوظهور، مانند تحریم ها می تواند نقش مؤثری در بهبود وضعیت اقتصادی روستاییان و نیز بهبود تاب آوری اقتصاد کلان داشته باشد. لذا هدف پژوهش حاضر این است که میزان تاب آوری اقتصادی روستاییان ساکن در نواحی روستایی شهرستان بینالود را در برابر بحران اقتصادی ناشی از تحریم های اقتصادی بررسی نماید. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، از نوع پژوهش های کمی- کیفی، از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از جهت روش، در زمره تحقیقات توصیفی – تحلیلی به شمار می آید. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات اسنادی و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس شاخص های مستخرج از ادبیات تحقیق، جمع آوری گردیده است. پایایی کل بدست آمده برابر 929/0 است. به منظور تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه ها نیز از نرم افزار آماری spss استفاده گردیده است. یافته های حاصل از پژوهش با توجه به سطح معناداری 00/0 در آزمون t تک نمونه ای و منفی بودن حد بالا و پایین در این آزمون، بیانگر آن است که سطح تاب آوری اقتصادی روستاییان مورد مطالعه پایین است. همچنین نتایج حاصل از مدل ویکور با توجه به مقدار Q 205/0 و 853/0 بیانگر آن است که به ترتیب روستای کنگ و ویرانی، از بیشترین و کمترین میزان تاب آوری برخوردار می باشند. نتایج آزمون آنالیز واریانس و همبستگی نیز بیانگر وجود تفاوت در سطح تاب آوری روستاییان با کسب وکارها و مهارت های شغلی متنوع است. لذا می توان بیان نمود که به طور کلی سطح تاب آوری روستاییان مورد مطالعه در برابر تأثیرات منفی ناشی از تحریم ها، بسیار پایین است.
نقش شهرک های صنعتی در توسعه شهرهای کوچک با نگاهی بر تأثیر شهرک صنعتی شمس آباد بر شهر حسن آبادفشافویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد شهرک ها و نواحی صنعتی، یکی از رویکردهای رایج صنعتی سازی در کشورهاست که به منظور تسهیل و تمرکز فعالیت ها با نگاهی بر حفظ محیط زیست و کاهش هزینه های تمام شده تولیدات صنعتی انجام میشود. شهرک های صنعتی، در کشور ما نیز ازآن به عنوان لوکوموتیو بخش صنعت نام برده می شود .احداث و توسعه این شهرک ها در حاشیه شهر های کوچک مانند شهر حسن آباد با در نظر گرفتن شرایط زیست محیطی آن می تواند در جهت کاهش بیکاری و بعبارتی به توسعه پایدار این شهر بیانجامد. شهرک صنعتی شمس آباد با برنامه توسعه در حد 3000 هکتار و بیش از 18 هزار شغل در مجاورت شهر حسن آباد قرار دارد این شهرک میتواند از پتانسل های اصلی و موثر جهت رشد و توسعه شهر حسن آباد باشد. پژوهش حاضر نقش شهرک صنعتی شمس آباد بر توسعه پایدار شهر حسن آباد، بخش فشافویه را بررسی میکند. روش پژوهش کتابخانه ای پیمایشی(پرسشنامه ای) است. نتایج نشان می دهد که ایجاد شهرک صنعتی شمس آباد بر مجموع شاخص های کیفیت زندگی در شهر حسن آباد و حومه مورد مطالعه می تواند اثر مطلوب داشته است و باعث افزایش اشتغال شده است. در این میان، شاخص اقتصادی، بیشترین تأثیر و شاخص کالبدی محیطی، کمترین تأثیر را از این شهرک پذیرفته است. در نهایت نتایج حاصل عوامل داخلی و خارجی نشان می دهد که راهبرد SO استراتژی غالب بر منطقه مورد مطالعه می باشد.
بررسی نقش راهبردِ بازآفرینی در ساماندهی بافت های قدیمی و فرسوده شهرها با رویکرد توسعه پایدار مطالعه موردی: محله غریبان شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
33 - 49
حوزههای تخصصی:
موضوع فرسودگی بافت قدیمی، امروزه یکی از مهم ترین چالش ها و مسائل اغلب شهرهای کهن ایرانی است که فرا روی جامعه ی تصمیم گیران و برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. در دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی و توسعه و گسترش بی رویه شهرها؛ تنگناها، معضلات و پیچیدگی هایی را به همراه داشته که شدت یافتن ضرباهنگ "تغییر فضایی- کالبدی" در بخش های قدیمی و مرکزی شهرها از پیامدهای آن پدیده بوده است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و ارزیابی بازآفرینی محله قدیمی غریبان شهر اردبیل، در جهت تحرک و سرزندگی با ایجاد سلسله مراتب خدماتی، افزایش کیفیت های محیطی و ارتقای ایمنی و امنیت محلی می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و برای ارزیابی بازآفرینی، چهار مؤلفه کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی با زیرمعیارهایشان موردبررسی قرارگرفته است. جامعه آماری شامل کل جمعیت محله موردمطالعه به تعداد 3335 نفر می باشد که برمبنای فرمول کوکران350 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل واریانس و لون استفاده به عمل آمد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای تفاوت معنی داری را بین میانگین تأثیر بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان می دهد، بنابراین می توان گفت که بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی محله غریبان کاملاً مؤثر است. اما میانگین متغیر کیفیت محیطی کمتر از میانگین نظری 3 بوده و می توان گفت بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کیفیت محیطی محله غریبان چندان مؤثر نبوده است.