فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر محدودیت های پهنه بندی مناطق حساس به حرکات توده ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"همگام با توسعه سریع سخت افزار و نرم افزارهای رایانه ای در دهه نود، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای پهنه بندی زمین لغزه ها در ایران شتاب بیشتری گرفته است. ولی استفاده از این ابزار بدون توجه به بعضی ملاحظات مربوط به داده های پایه نتایج دقیقی ارایه نمی دهد.
منطقه غرب و جنوب غرب اورمیه به عنوان نمونه ای از مناطق آسیب پذیر در برابر واژگونی ها و لغزش های چرخشی جهت مطالعه در نظر گرفته شد. نخست به نظر می رسید که داده های پایه مناسبی داشته باشد، لیکن کمبود داده ها به سرعت محسوس گردید و با توجه به امکانات موجود هفت ویژگی زمین؛ شامل، شیب، هیدروگرافی، پوشش گیاهی، خاک، سنگ شناسی، کاربری اراضی و نفوذپذیری زمین برای یک تجزیه و تحلیل کارتوگرافیک که به وسیله ی GIS انجام شد، استخراج گردید. ولی، نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که این داده ها اساسا دارای ضعف مقیاس هستند و یا از درجه ی اعتبار کمی برخوردارند. در نتیجه، بسنده کردن به همین داده ها، تنها به تهیه ی نقشه های خطر خیلی کلی منجر می شود.
تحت این شرایط، هر چند که نقشه های خطر یا حساسیت به وقوع لغزش ها، در بعضی طرح های عمرانی و آبخیزداری کاربرد خواهند داشت، ولی برای این که آنها بتوانند از درجه دقت و کارایی بالایی برخوردار شوند، بررسی مفصل و دقیق مهم ترین عامل یا عوامل موثر بر وقوع زمین لغزه ها مفید خواهد بود و در این صورت کاربرد این نقشه ها نیز طیف وسیع تری را پوشش خواهد داد. "
تحلیل سینوپتیک سیستم های گرد و غبار در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"گرد و غبار یکی از پدیده های جوی است که آثار و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی برجای می گذارد. به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران در کمربند خشک و نیمه خشک جهان، این کشور مکررا در معرض سیستم های گرد و غبار محلی و سینوپتیک قرار می گیرد. غرب ایران نیز با توجه به نزدیکی به بیابان های کشورهای مجاور در معرض سیستم های گرد و غباری متعددی می باشد. دراین مطالعه شرایط پیدایش و منشا سیستم های گرد و غبار غرب ایران در بازه زمانی 5 ساله از سال 1983 تا 1987 بررسی شده است. داده های ساعتی گرد و غبار، قدرت دید، رطوبت نسبی، بارندگی، باد و دیگر عناصر جوی مورد نیاز از سازمان هواشناسی کشور دریافت شده مورد استفاده قرار گرفته است. از نقشه های روزانه ی هوا در دو سطح زمین و سطح 500 هکتو پاسکال نیز استفاده شده است. نتایج حاصله نشان داد که ماه ژوئن با 536 روز در دوره آماری از نظر فراوانی روزهای گرد و غباری و تعداد موج های هوای گرد و غباری در رتبه ی نخست قرار دارد و ماه دسامبر فقط با 27 روز در همین دوره کمترین روزهای گرد و غباری را تجربه کرده است. ایستگاه دزفول با 4/137 روز بطور متوسط در طول دوره آماری پرگرد و غبارترین ایستگاه وخوی با 6/2 روز بطور متوسط کم گرد و غبارترین ایستگاه ها بوده اند. همچنین مشخص گردید که پرفشار آزور همراه با سیستم های مهاجر بادهای غربی، مهمترین عوامل سینوپتیک تاثیرگذار بر سیستم های گرد و غبار منطقه به شمار می روند. فرودها و سیکلون های مهاجر زمانی به منطقه نفوذ می کنند که پرفشار جنب حاره ای آزور حضور نداشته و یا ضعیف می باشد. این سیستم ها بسته به شرایط، گاهی ایجاد گرد و غبار می نمایند و گاهی بارندگی و گاهی نیز توامان گرد و غبار و بارندگی ایجاد می کنند. اما زمانی که پرفشار آزور تقویت شده و بر منطقه حاکم می گردد، فرو بارهای حرارتی در سطح زمین ایجاد می گردند که نقش زیادی در ایجاد گرد و غبارهای محلی دارند.
با توجه به مسیر حرکت این سیستم ها و نحوه قرارگیری فرودها و کم فشارها در روزهای مختلف، مهمترین منبع گرد و غبارهای وارد شده به غرب ایران، صحرای سوریه، صحرای نفوذ در شمال شبه جزیره عربستان و شمال صحرای کبیر آفریقا می باشد. بیشترین تاثیر کم فشارهای حرارتی شبه جزیره عربستان در گرد و غبار منطقه ی مورد مطالعه هم مربوط به زمانی است که آنها به ایران نزدیکتر بوده و همچنین توسط یک فرود مناسب درسطح بالا حمایت می شود به عبارت دیگر زمانی این اتفاق می افتد که این سیستم ها ویژگی حرارتی- دینامیکی پیدا می کنند."
زمانیابی ورود پرفشار سیبری به سواحل جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق زمانیابی ورود و آغاز فعالیت پرفشار سیبری به سواحل جنوبی دریای خزر با روش سینوپتیکی مطالعه شده است. در این مطالعه، دادههای دمای حداقل و فشار سه ایستگاه انزلی، بابلسر و گرگان، طی دوره آماری 1971 الی 1980 م. برای ماههای سپتامبر، اکتبر، نوامبر و دسامبر، بهعنوان ایستگاههای منتخب استفاده شد. معیار تشخیص پرفشار سیبری، حضور زبانه سامانه مذکور با خط هم فشار حداقل 1020 هکتوپاسکال در سواحل جنوبی دریای خزر، به شرط استقرار سلول مرکزی پرفشار سیبری در محدوده 60 الی ْ120 طول شرقی و 40 تا ْ60 عرض شمالی بوده است. بنابراین تغییرات دما و فشار ایستگاهها، همزمان با نفوذ زبانههای پرفشار سیبری به روی منطقه، بهعنوان زمان ورود پرفشار سیبری به سواحل جنوبی خزر منظور شده است. بر این اساس، دهه دوم اکتبر برابر با دهه سوم ماه مهر با بیشترین فراوانی به میزان 50 درصد در طول دوره آماری، بهعنوان آغاز مرحله فعالیت پرفشار سیبری در منطقه شناخته شد.
نهاوند، پرآب در گذشته، کم آب در آینده
حوزههای تخصصی:
ناحیه بندی بارش در شمالغرب و غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقادیرکواریانس بارش ماهانه در 26 ایستگاه هواشناسی در شمالغرب کشور با طول دورة آماری چهارده ساله مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس مقادیر کواریانس با روش تحلیل مؤلّفه های اصلی2 و تجزیة خوشه ای3 مورد بررسی قرار گرفت.روش تحلیل مؤلّفه های اصلی، سه مؤلّفه را به ترتیب: بارش فصل خشک،تراکم اصلی فصول بارش،افت محلّی بارش مشخّص نمود که این سه مؤلّفه و تغییر پذیری فضایی4 آنها تفسیر گردید. تجزیة خوشه ای امتیازات مؤلّفه ای با تکنیک گروه بندی فاصله ای //وارد5// نواحی بارشی منطقة مورد مطالعه را مشخّص نمود.
زلزله، شهرها و گسل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به واقع شدن ایران بر روی یکی از دو کمر بند زلزله خیز جهان و وجود گسل های فراوان، وقوع زلزله در فلات ایران امری طبیعی است . ایران جزء ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است که زلزله مسبب بیشترین تلفات انسانی در آن می با شد و کمر بند زلزله 90 درصد از خاک کشور ما را دربر گرفته است؛ اما آنچه حائز اهمیت است، وضعیت اسف بار شهرها و کلان شهرهایی ( مثل تهران، تبریز ... ) است که بر روی گسل ها یا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند، زیرا که ایران از جمله کشورهایی است که گسل های فراوان دارد و حرکت این گسل ها باعث رها شدن انرژی ذخیره شده و بروز زلزله های مکرر می شود و تلفات جانی و خسارت های مالی فراوانی را در مناطق شهری بدنبال می آورد. در این مقاله سعی بر آن است که علت زلزله خیزی فلات ایران و اثرات منفی فعالیت گسل ها روی برخی از شهرها به صورت نمونه بررسی و خطرات آنها یادآوری گردد.
مطالعه ی تأثیر آب و هوا بر روی فاسیولاهپاتیکا (کپلک کبد دامی)
حوزههای تخصصی:
تأثیر هیدرولوژی و محیط جغرافیایی بر استقرارهای باستانی حوزه زهک سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عناصر و پدیدههای جغرافیایی بر انسان و زندگی او فراوان است. این تأثیرات را میتوان حداقل بر جذب و دفع گروههای انسانی، نوع و شکل سکونتگاه، محوطههای استقراری و جابهجایی آن، میزان بهرهوری از منابع طبیعی، جمعیت و … مشاهده کرد. در ایـن مقـاله سعی شده است تا بر اساس بررسیهای باستانشناسی ـ که در حوزه زهک سیستان صورت گرفت ـ به نقـش جغرافیا و به خصوص هیدرولوژی در شکلگیری و نابودی تمدنهای مختلف سیستان و حوزه زهک پرداخته شود. تأسیس تاریخ استقرار، زمان ترک محوطهها و مجموعه علل آن در هر یک از محدودههای مطالعه شده، از مهمترین اهداف در پژوهش مورد نظر است. روش بـررسی بـه صـورت پـیمایش مـیدانی و سـیستماتیک انـجام شـد. در ایـن روش نمـونههای شاخص فرهنگی (سفال) جمعآوری شد؛ سپس مطالعات باستانشناسی روی آنها انجام گرفت. نتایج حاصل از این بررسی موجب شد تا شاخص انگارههای زیستی و استقراری این منطقه ابزار لازم را در بازسازی محیط جغرافیایی آن در دورههای مختلف زمانی (پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامی) فراهم سازد
بررسی وجود تغییر دما در دشت مشهد به عنوان نمایه تغییر اقلیم در منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم و افزایش درجه حرارت یکی از مسایل مهم زیست محیطی بشر به حساب می آید که در سالهای اخیر مطالعات زیادی را به خود اختصاص داده است. افزایش میانگین دمای کره زمین و تغییرات آن نمایه ای از تغییرات اقلیمی است که در تمامی نظریه های تغییر اقلیم به آن توجه شده است. با بررسی روند تغییرات میانگین دمای هوا می توان تغییرات اقلیمی در منطقه را ردیابی نمود. بر آورد ها نشان می دهد که میزان میانگین دمای کره زمین تا سال 2030 میلادی 0.7 تا 2 درجه سانتی گراد بیشتر از امروز خواهد بود. بر حسب سناریو های مختلف مدل های تغییر اقلیم افزایش درجه حرارت ناشی از تغییرات اقلیمی در اغلب نقاط جهان پیش بینی و نتایج مختلفی ارایه گردیده است. بر اساس این پیش بینی ها میانگین درجه حرارت در مقیاس جهانی برای سال 2050 میلادی در سناریوهای مختلف تغییر اقلیم بین 3.5 تا 5 درجه سانتی گراد متغیر می باشد. همچنین شدت تغییر درجه حرارت در مناطق مختلف تفاوت زیادی خواهد داشت.مقاله حاضر برگرفته از بخشی از پژوهش بررسی تغییر اقلیم در دشت مشهد است. محدوده مورد مطالعه در طول جغرافیایی´20-°58 و´8 -°60 درجه شرقی و عرض جغرافیایی ´0-°36 و ´5-°37 شمالی در استان خراسان رضوی قرار گرفته است که بر اساس آمار موجود دارای متوسط دمای سالانه 12.4 و متوسط بارش 278.6 میلی متر است. برای داده های هوا شناسی مورد نیاز از ایستگاه سینوپتیک مشهد و گلمکان و 8 ایستگاه تبخیر سنجی و 25 ایستگاه باران سنجی واقع در دشت استفاده شده است. تغییرات زمانی درجه حرارت امری کاملا مشخص در هر اقلیم است. مطالعه تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین به تغییرات درجه حرارت در طول دوره های آماری دراز مدت می پردازد. ساده ترین روش های مطالعه روند تغییرات درجه حرارت استفاده از روش های رگرسیون بین دمای هوا و زمان وقوع است. روش من کندال و لتن مایر دو روش آماری است که با استفاده از آنها روند تغییرات درجه حرارت در دشت مشهد مورد بررسی قرار گرفت. روند تغییرات درجه حرارت در دو سطح احتمالی 1 و 5 درصد بررسی گردید. در روش لتن مایر و من کندال در سطح 1 و 5 درصد برای تمام ماه ها روند تغییرات درجه حرارت بررسی گردید نتایج نشان داد که در بیشتر ماه ها روند افزایشی بوده است.برای روش رگرسیون خطی و نمایی و درجه دو در تمام ایستگاهها برای هر سه پارامتر درجه حرارت (حداقل، حداکثر، متوسط)، روند صعودی به دست آمد. این روند افزایشی درجه حرارت به خصوص برای دمای حد اقل، بارزتر است. درجه حرارت در دوره های مختلف آماری با یکدیگر مقایسه گردید میانگین سه گانه درجه حرارت در سطح 1 و 5 درصد در 25 ساله اخیر با 25 ساله قبل به طور معنی داری اختلاف دارد. این تفاوت بین دوره های ده ساله اخیر با میانگین دراز مدت مشهود است. در روش لتن مایر و من کندال در سطح 1 و 5 درصد برای تمام ماه ها روند تغییرات درجه حرارت بررسی و نتایج نشان می دهد که در بیشتر ماه ها روند افزایشی است. اختلاف درجه حرارت هر سال با میانگین دراز مدت نیز محاسبه گردید نتایج نشان می دهد که روند تغییرات در اغلب ماه ها مثبت و افزایشی است. تغییرات تفاوت دمای متوسط سالانه دشت مشهد در طول دوره آماری با میانگین دراز مدت 50 ساله بررسی گردید در این حالت نیز داده های درجه حرارت نشان دهنده روند مثبت در منطقه است و به طور کلی تغییرات دما در دشت مشهد مشهود بوده و می توان از این تغییرات به عنوان نمایه ای از تغییر اقلیم نام برد.
بررسی خشکسالی، تر سالی و پیش بینی تغییرات اقلیم منطقه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور بررسی اقلیم ایستگاه سینوپتیک بیرجند وشناخت نوسانات اقلیمی، به ویژه خشکسالی ها و ترسالی ها و ارائه مدلی مناسب جهت پیش بینی نوسانات اقلیمی صورت گرفته است. آمار ماهانه بارش و دمای بیرجند در دوره آماری (20001-1955) استخراج گردید. با استفاده از روش رگرسیون داده های ناقص برآورد و همگنی داده ها توسط آزمون توالی ها بررسی شد. با استفاده از مدل های باکس-جنکینز سری های زمانی بارش و درجه حرارت بررسی و بهترین مدل برازش داده شد. صحت و دقت مدل ها بر اساس آمارهای SBC,AIC و تحلیل نمودار توابع خودهمبستگی و خودهمبستگی جزئی تأیید گردید. مدل مناسب بارش ماهانه (1،1،0) × ( 1 ،1 ،0) و میانگین درجه حرارت ماهانه (1،1،0) × (1،1،1) بدست آمد . شدت و تداوم خشکسالی ها و ترسالی ها با استفاده از نمره Z (استاندارد ) به صورت فصلی و سالانه باتوجه به جدول شماره (2)هایم و کوتیل مورد بررسی قرار گرفت. به عنوان نمونه تداوم خشکسالی های چهار تا پنج سال در فصل زمستان دو مورد بوده که از خشکسالی شدید در این دوره ها حکایت دارد. از مجموع 47 سال فصل زمستان 28 فصل خشک و 19 فصل مرطوب را داراست.
شناسائی رژیم های بارش ایران به روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این بررسی داده های بارش ماهانه ایران از ژانویه 1951 تا دسامبر 1999 برای شناسایی رژیم های بارش ایران بررسی شد. به کمک این پایگاه داده، نقشه های رقومی بارش ماهانه با تفکیک مکانی 15×15 کیلومتر محاسبه شد. مقادیر بارش هر ماه به بارش سالانه تقسیم شد و بارش نسبی برای هر ماه روی هر گره1 از نقشه های بارش بدست آمد. یک تحلیل خوشه ای پایگانی با روش ادغام وارد2 روی یک نمونه تصادفی هزار تایی از پایگاه داده های برآوردی اعمال شد و روشن شد که در ایران سه رژیم بارش اصلی قابل شناسایی است: رژیم بارش زمستانی، رژیم بارش زمستانی- بهاری و رژیم بارش پاییزی. آرایش مکانی این رژیم های بارش نشان می دهد که توزیع زمانی بارش در ایران با عرض جغرافیایی ارتباط دارد. با این حال رژیم های زمستانی و زمستانی-بهاری هر یک تحت تأثیر شرایط محلی به چندین رژیم فرعی تقسیم می شوند. رژیم های بارش اصلی از نظر بارش فصلی و رژیم های فرعی از نظر توزیع درون فصلی بارش (سهم بارش هر یک از ماه های یک فصل معین) از هم متمایز می شوند.
طبقه بندی همدیدی فضایی توده های هوا در حوضه های جنوب غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در تحقیق حاضر به منظور شناسایی و طبقه بندی توده های هوا در حوضه های جنوب غربی ایران از روش طبقه بندی همدیدی فضایی (SSC) استفاده شده است. روش طبقه بندی همدیدی فضایی توده های هوا را براساس منشا و تعدیل آنها در مسیر حرکت به شش گروه طبقه بندی می کند که شامل توده های هوای قطبی خشک (DP)، قطبی مرطوب (MP)، حاره ای خشک (DT)، معتدل خشک (DM)، معتدل مرطوب (MM) و حاره ای مرطوب (MT) می باشد. این نامگذاری برای شناسایی ویژگی توده های هوا طراحی شده است. برای تعیین ویژ گی توده های هوا و طبقه بندی آنها نیاز به روزهای نمونه (شاهد) می باشد. نحوه ی آرایش خطوط جریان نقشه های سطح زمین و 850 هکتوپاسکال معرف انتقال توده هوای ویژه ای به سوی منطقه مورد مطالعه می باشد. معیارهای اولیه انتخاب روزهای نمونه برای هر توده هوا در هر ایستگاه از طریق ارزیابی دقیق داده ها و نقشه های هواشناسی سطح زمین و تراز 850 هکتوپاسکال صورت گرفت و هر یک از روزهای نمونه انتخاب شده از منبع تا محدوده ی مورد مطالعه مسیریابی و ویژگی های آنها ارزیابی شد. روزهای نمونه انتخاب شده ویژگی های معرف یک توده هوا را مشخص می کنند. به منظور طبقه بندی توده های هوا، متغیرهای دما، دمای نقطه شبنم، فشار (QFF)، ابرناکی، سمت و سرعت باد ساعات 3، 9، 15 و 21 utc برای 10 ایستگاه سینوپتیک طی دوره آماری 99-1961 در محاسبات منظور شد. با استفاده از روش تحلیل عاملی متغیرهای وابسته به هم ادغام و ابعاد ماتریس ها کاهش داده شد.
در این مطالعه به منظور شناسایی مولفه های معرف توده های هوا از ماتریس آرایه P استفاده گردید و برای طبقه بندی توده های هوا روش تحلیل ممیزی مناسب تشخیص داده شد، به طوری که ویژگی های معرف روزهای نمونه به عنوان ورودی برای تحلیل تابع متمایزکننده برای طبقه بندی توده های هوا به کار گرفته شد. بدین ترتیب با استفاده از روش طبقه بندی همدیدی فضایی؛ توده های هوای موثر بر حوضه های جنوب غربی کشور در فصل زمستان (دسامبر تا فوریه) شناسایی گردید. نتایج نشان داد شرایط اقلیمی و دوره های اقلیمی هر منطقه به وسیله تکرار و اثرات تجمعی توده های هوایی که از آن ناحیه عبور می کند، تعیین می گردد. "
آتشفشان ها
حوزههای تخصصی:
تازه های زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
آب شناسی کوه زر دامغان (مطالعه هیدرولوژی و هیدروژئولوژی حوضه کوه زر دامغان و پیشنهاد احداث سد زیرزمینی در این حوضه)
حوزههای تخصصی:
آشوب در سیستم های جوی
حوزههای تخصصی:
تحلیل و مدلبندی بارش در حوضه آبریز قرهسو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براورد و تخمین مقادیر بارش حوضه آبریز قرهسو بر اساس دادههای مشاهداتی 21 ایستگاه بارانسنجی موجود در سطح حوضه و همبستگی آن با دادههای عوامل جغرافیایی ناحیهای نشان داد که با استفاده از دادههای ناحیهای میتوان به مدل نهایی بارشهای فصلی و سالیانه دست یافت . ضرایب همبستگی چندگانه 69 تا 82 درصد در تبیین عوامل جغرافیایی محلی ( زمین- اقلیم) در براورد بارشهای سالیانه و فصلی حوضه، نشانه خوبی از اهمیت پردازش آماری در مطالعات اقلیمی و استفاده از دادههای زمین ـ اقلیم است . در مطالعه حاضر نیز با استفاده از میانگین بارش سالیانه و فصلی ایستگاههای حوضه، ارتباط عوامل جغرافیایی، یعنی عرض و طول جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از کوه و فاصله از دریا به روش همبستگیهای چند متغیره مدلبندی و به پیش بینی و تخمین بارش پرداخته شده است .
حوضه های رسوبی - ساختاری عمده ی ایران (قسمت دوم)
حوزههای تخصصی: