فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم ، کاترینا و امنیت ملی
حوزههای تخصصی:
توفان سهمگین کاترینا دوشنبه 7 شهریور 1384 با سرعتی معادل 250 کیلومتر در ساعت سواحل جنوبی آمریکا در خلیج مکزیک را در نور دید و 3 ایالت لوئیزیانا الایاماومی سی سی پی موجب کشته شدن هزاران نفر و خسارات مالی فراوان شد. کاترینا هر چند یک بلای طبیعی بود اما ساخته دست بشری و عملکردهای نابهنجار بشر با محیط طبیعی و استفاده فراینده از گازهای گلخانه ای در کشورهای سنعتی بالاخص در آمریکا بوده است. در ادامه می توان چنین عنوان کرد که یکی از نتایج سیاسی وقوع کاترینا ایجاد اختلال در امنیت و نظم عمومی در طی وقوع این رخداد بوده است.
مروری بر تاریخچه و قابلیتهای وقوع زلزله در ری
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوهای همدید شدیدترین بادهای کرانههای جنوبی دریای خزر (سالهای 68-1366)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرات شگرف توفان ها و بادهای خزری براقتصاد سه استان گیلان، مازندران و گلستان به عنوان تنها منطقهی یکپارچهی معتدل و مرطوب ایران بر کمتر کسی پوشیده است. در این پژوهش برای شناخت علل وقوع این بادها طی سالهای 1366تا 1368، دادههای آماری این بادها استخراج و بر پایه فراوانی ایستگاه های دارای شدیدترین باد از مجموع 61 موج باد، 20 موج شاخص برگزیده شد. آنگاه با مراجعه به نقشههای هوای روزانه، الگوی آرایش محورهای فرود تراز 500 هکتوپاسکال طی روزهای اوج باد و روزهای میانه هوای آرام طراحی شد. تحلیل الگوها نشان داد بیشتر محورهای فرود طی روزهای اوج باد در غرب دریای خزر تجمع کردهاند در حالی که این محورها در روزهای میانی هوای آرام کاملا پراکندهاند. موضوع یاد شده به همراه آرایش شمال غربی-جنوب شرقی محورها و آرایش رودباد جبهه قطبی میان طول 40 تا 50 درجه شرقی، فرضیه نزدیک بودن سامانه فرود بالای جو، هنگام وزش شدیدترین بادها سال های 84-1983 در کرانههای جنوبی دریای خزر را تایید کرد. همچنین به عنوان یکی از علل بیشتر بودن میزان بارش های پاییزه ی کرانه های جنوبی دریای خزر به ویژه بخش غربی نسبت به بارش های زمستانه، مشخص شد بادهای پاییزه و سرد و خشک حوزه ی دریای خزر سرعت کمتری نسبت به بادهای زمستانه داشته، هنگام وزشِ عموماً شمالی از روی دریا، فرصت بیشتری برای کسب گرما و نم داشته اند.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوزة آبخیز جلیسان با استفاده ازمدل LNRF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از سرزمین ایران را مناطق کوهستانی فرا گرفته است. یکی از مخاطراتی که همواره این مناطق را تهدید می کند، ناپایداری های دامنه ای است. وقوع این پدیده، هر ساله خسارات زیادی را به اراضی دامنه ای و مورد بهره برداری انسان وارد می کند. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین این ناپایداری ها پدیدة لغزش می باشد. هدف بررسی علل وقوع و شیوه های پایدارسازی این فرآیند است. در این تحقیق نیز هدف پهنه بندی خطر زمین لغزش به منظور به نقشه در آوردن لغزش های موجود در حوضة جلیسان (یکی از زیر حوضه های چالکرود) به عنوان مطالعة موردی است. این حوضه در استان مازندران و در غرب شهرستان تنکابن واقع شده است. شرایط خاص زمین شناسی و ژئومرفولوژیکی، اقلیمی و نوع استفاده از زمین سبب شده که این حوضه از مناطق مستعد زمین لغزش به شمار آید. تخریب جنگل ها، جاده ها، آبادی ها و از بین رفتن زمین های کشاورزی از جمله خسارت هایی هستند که در اثر وقوع این پدیده به طور مکرر مشاهده می گردد. برای بررسی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در این حوضه، ابتدا نقشة عوامل اصلی مؤثر در رخداد این پدیده تهیه و رقومی شده است. سپس با استفاده از تکنیک تفسیر عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ایETM+2002 و عملیات میدانی (GPS)کلیة لغزشهای موجود در حوضه شناسایی و در روی نقشه ثبت شده اند. سپس با تلفیق نقشه های عامل با نقشة زمین لغزش ها در قالب مدل LNRF، مقدار عددی هر یک از عوامل محاسبه و درصد وقوع لغزش در واحدهای مختلف هر نقشه بدست آمده است. در نهایت نقشة پهنه بندی خطر زمین لغزش با همپوشانی نمودن لایه های مختلف اطلاعاتی حاصل شده است. نتایج نشان می دهد که مدل LNRF کارایی بسیار خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی زمین لغزش در نواخی مرطوب تا نیمه مرطوب نشان می دهد.
شبیه سازی تغییرات دما و بارش تبریز در شرایط دو برابر شدن دی اکسید کربن جو با استفاده از مدل گردش عمومی، مؤسسه مطالعات فضایی گودارد GISS 1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از داده های ماهانة حاصل از محاسبة ضرایب مربوط به دما و بارش نقاط شبکه در مختصات ایستگاه تبریز و داده های ماهانة دما و بارش ایستگاه هواشناسی تبریز در یک دورة آماری 53 ساله از سال1951 تا 2003 اثرات دو برابر شدن میزان جو بر دما و بارش به عنوان مهم ترین عناصر اقلیمی شبیه سازی شده است. مدل های هایترگراف و آمبروترمیک ترسیمی برای تبریز مبین تغییرات ماهانة عناصر اقلیمی دما و بارش در شرایط دو برابر شدن جو هستند. با میانگین گیری داده های واقعی دما و بارش و داده های شبیه سازی شدة ماهانه مقادیر فصلی عناصر مذکور شبیه سازی و مورد مقایسه قرار داده شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی عناصر دما و بارش به روش GISS مبین افزایش دمای تبریز در کلیة مقاطع ماهانه، فصلی و سالانه و کاهش بارش در ماه های فصول زمستان (فوریه و مارس) و بهار (آوریل و می) و افزایش آن در فصول تابستان، پائیز و نیز مقطع سالانه هستند. مدل هایترگراف فعلی و شبیه سازی شده تبریز در شرایط دو برابر شدن جو، تغییرات دما و بارش را مورد تأیید قرار داد. مدل های آمبروترمیک فعلی و شبیه سازی شده به وسیلة مدل GISS نیز در مقایسه با هم نشانگر تغییر اقلیم (دما و بارش) در تبریز هستند. با توجه به مدل های آمبروترمیک و هایترگراف ترسیمی در این پژوهش، تغییر اقلیم تبریز در شرایط دو برابر شدن به شکل کاهش مدت و شدت دوره سرد و کاهش روزهای همراه با یخبندان، کاهش بارش بهاره و زمستانی، تغییر بارش زمستانی از برف به باران، طولانی شدن دورة رشد گیاهان، افزایش دما و به تبع از آن خشکی، به منصة ظهور خواهد رسید.
پهنهبندی خطر زمین لغزش در حوضهی صفارود با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
تحلیل آسیب های سیاسی شهری زلزله احتمالی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور کلی شهرهای مبدا زلزله علاوه بر صدمات جانی و مالی و عمرانی و خدماتی از جنبه سیاسی نیز آسیب پذیرند.در صورتیکه شهر مبدا زلزله پایتخت یا کلان شهر سیاسی باشد،آسیب پذیری سیاسی شدت می یابد، بطوریکه هر گونه نقصان مدیریتی ،آن را با بحرانهای عمیق سیاسی مواجه خواهد کرد.وقوع زلزله مخرب در کلان شهر تهران ، بحرانهای سیاسی شهری گسترده ای به جای می گذارد . منظور از این ابعاد ، پیامدهایی است که در اثر اخلال های ایجاد شده در کارکردهای نظام شهری، سیستم سیاسی را مورد تهدید قرار می دهند . شهر تهران مهم ترین عرصه بازخوردهای سیستم سیاسی ایران است و بنابراین وقوع یک زلزله در آن ممکن است از بعد کارکردهای نظم شهری، نظام سیاسی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. فرض اصلی این است که نظام اجتماعی وشهری تهران دارای پتانسیلهای بحران زایی گسترده ای است، از همین رو در صورت بروز یک حادثه انسانی مثل جنگ ویا طبیعی مثل زلزله در آن ، بحرانهای متعددی دامن گیر نظام سیاسی می شود. فائق امدن بر این بحرانها مستلزم انجام اقدامات مدیریتی کوتاه مدت شامل اقدامات مدیریتی قبل از زلزله،حین زلزله،پس از زلزله و اقدامات مدیریتی بلند مدت است.
پیش بینی زمان گلدهی سیب رقم Golden بر اساس نیازهای تجمعی سرمایی جهت جلوگیری از خسارت یخبندان در منطقه گلمکان خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مراحل فنولوژیکی بحرانی در درختان میوه ، مرحله گل دهی است که در این مرحله گیاه به تنش های محیطی به ویژه سرما و یخبندان بسیار حساس می باشد. بنابراین پیش بینی زمان مرحله گلدهی از اهمیت خاصی برخوردار می باشد .چنانچه یک مدل مناسب بتواند به خوبی زمان شکوفه دهی را پیش بینی نماید می توان تاریخ پیش بینی زمان باز شدن شکوفه را با زمان وقوع آخرین یخبندان بهاره در منطقه مقایسه و در صورت همزمانی این دو رویداد، تمهیدات لازم را جهت جلوگیری سرمازدگی گلهای باز شده به عمل آورد. سیب یکی از میوه های مهم دانه دار خراسان بوده و سطح کاشت آن به 16 هزار هکتار در استان خراسان رضوی می رسد. در سرمازدگی فروردین 84 حدود 10 هزار هکتار از باغات سیب این استان آسیب دیدند و میزان خسارت حدود یکصد و هفتاد میلیارد تومان برآورد گردید. دراین پژوهش بر اساس اطلاعات اقلیمی و فنولوژیکی سیب رقم Golden طی سالهای 1378 تا 1383 و با استفاده از مدل تجمعی سرما زمان گلدهی سیب در بهار سال 1384 در منطقه گلمکان خراسان پیش بینی شده است. همچنین ریسک وقوع یخبندان دیررس بهاره نیز با استفاده از توزیع نرمال تعیین گردید. بر این اساس زمان گلدهی سیب در گلمکان روز 6 فروردین سال 84 پیش بینی شده است و با توجه به احتمال وقوع یخبندان دیررس بهاره با احتمال 67 درصد بعد از روز 4 فروردین احتمال بروز خسارت بر روی گل های درختان سیب در این منطقه بالا است و لازم است باغداران منطقه نسبت به محافظت از گل درختان سیب با روشهای مناسب اقدام نمایند
نقش سنجش از دور و بررسیهای میدانی در تجزیه و تحلیلهای مورفوتکتونیکی: مطالعه موردی زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به دلیل قرارگرفتن در منطقه همگرایی صفحه عربستان در جنوب و صفحه اوراسیا در شمال، از نظر تکتونیکی یک منطقه بدون ثبات محسوب می شود. وقوع زلزله های مکرر و مخرب در ایران این واقعیت را تایید کرده است. زلزله ای با بزرگی گشتاوری 6/6 در تاریخ 5 دی ماه 1382 شهر تاریخی بم را بشدت تخریب کرد. وقوع این زلزله را در ابتدا ناشی از فعالیت گسلی می دانستند؛ که تقریبا با امتداد شمال- جنوب از میان شهرهای بم و بروات عبور کرده است اما بعداّ مشخص شد عامل این زمین لرزه، فعالیت یک گسل پنهان در زیر شهر بم بوده است که یکی از انشعابات گسل بم محسوب می شود. در بررسی حاضر ضمن مروری بر کاربردهای سنجش از دور، بهویژه سنجش از دور حرارتی در مطالعات مربوط به زلزله، چگونگی واکنش سازندهای زمینشناسی منطقه بم در مقابل امواج زلزله، شواهد ژئومورفولوژیکی فعالیتهای تکتونیکی منطقه در طول کواترنر، مشخصات هندسی گسل بم و آثار آن بر چشم انداز ژئومورفولوژیکی منطقه مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که سازندهای منطقه در تشدید، تداوم امواج زلزله و رساندن دامنه امواج به مرحله تخریب کامل دخیل بودهاند. به وجود آمدن تدریجی یک پرتگاه 15 - 20 متری، انحراف جریانهای سطحی، وجود آبکندهای (خندقها) عمیق و ناپایداریهای دامنهای همگی بیانگر بی ثباتی منطقه بم از نظر تکتونیکی می باشد. با توجه به این شواهد، امکان فعالیت مجدد گسلهای منطقه در آینده نیز وجود دارد.
عوامل مؤثر بر گرمایش گل خانه ای زمین و نتایج آن
حوزههای تخصصی:
ناحیه بندی سوزباد در شمال غرب و غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استفاده از مقادیرمیانگین حداقل دما و میانگین سرعت باد ماهانه در 32 ایستگاه هواشناسی در شمال غرب و غرب کشور با دوره آماری 15 ساله، مقدار دمای ناشی از سوز باد از نوامبر تا آوریل محاسبه شد. پس از استخراج نتایج، نقشه پراکندگی برای هر ماه ترسیم گردید. سپس با استفاده از تحلیل خوشه ای و به کمک تکنیک گروه بندی فاصله ای، نواحی سوزباد مشخص شدن.
تحلیل و تعیین خشک سالی و ترسالی بر اساس نمایه ی SPI. DRI و روش نیچه در شمال غرب ایران (1)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و تعیین خشک سالی و ترسالی بر اساس نمایه ی SPI. DRI و روش نیچه در شمال غرب ایران (2)
حوزههای تخصصی:
تاثیر سرمازایی باد بر میزان راحتی انسان در مناطق مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد ژئومورفولوژیکی تکتونیک فعال حوضه آبخیز درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازهگیریهای کمّی به ژئومورفولوژیستها اجازه میدهد تا بهطور واقعی و معقول لندفرمهای مختلف را با یگدیگر مقایسه کرده و شاخصهای مورفولوژیک را محاسبه کنند. این امر در تشخیص و توصیف خاص ناحیهای به عنوان مثال میزان فعالیت تکتونیکی مفید میباشد. شاخصهای؛ منحنی هیپسومتریک (Hc) و انتگرال هیپسومتریک (Hi ) به درجه کالبد شکافی یک چشم انداز مربوط میشوند. عدم تقارن حوضه زهکشی (AF) و همچنین عکس شاخص تقارن توپوگرافی (T)، هر دو برای ارزیابی سریع حوضه زهکشی از نظر میزان کجشدگی تکتونیکی در صورت وجود استفاده میشود. شاخص شیب طولی رود (SL) یک ابزار مفید برای مطالعه تکتونیک ژئومورفولوژی می باشد. مقادیر بالای این شاخص عموماً در مناطقی که رودها سنگهای سخت یا ساختمانهای فعال را قطع کنند، پیدا شدهاند. شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf) بیانگر تعادل بین نیروهای فرسایشی و تکتونیکی در جبهه کوهستان میباشد. معمولاً جبهههای کوهستانی فعال دارای مقادیر کمی از شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf) میباشند. شاخص نسبت عرض کف بستر دره به ارتفاع آن (Vf) عامل تفکیک درههایی با کف گسترده از درههای (V) شکل میباشد. مقادیر کم( Vf) بیانگر تکتونیک فعال در منطقه میباشد. در این تحقیق هفت شاخص ژئومورفولوژیکی برای بررسی فرایندهای پویا و دینامیک موثر در شکلدهی زمین و چشم اندازهای موجود و طبقهبندی فعالیت تکتونیکی حوضه آبخیز درکه استفاده شده است. معمولاً طبقهبندی نواحی به مناطق؛ خیلی فعال، نیمه فعال و غیرفعال مفید میباشد. چنین طبقهبندیای در تشخیص ناحیه برای تفکیک مناطق مختلف آن که احتیاج به مطالعات میدانی جزییتر جهت تشخیص ساختمانهای فعال و محاسبه نرخ فعالیت فرایندهای تکتونیک دارند، مفید خواهد بود. با بررسی شاخصهای ژئومورفولوژیک حوضه آبخیز درکه مشخص شده که، این حوضه از مناطق فعال تکتونیکی میباشد. در پایان با توجه به شاخص گرادیان طولی رود(SL) حوضه آبخیز درکه طبقهبندی شده است.
بررسی کمی و کیفی اشکال فرسایش و فرآیندهای دامنه ای (مطالعه موردی: حوضه سیاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشکال مختلف فرسایش و فرآیندهای دامنه ای که تخلیه مواد حاصل از فرسایش دامنه ها را به عهده دارند، یکی از مسایل مهم زیست محیطی ایران است. برای کنترل یا کاهش آثار تخریبی آنها باید عوامل موثر بر این فرآیندها ارزیابی شود. به منظور شناخت این عوامل در این مطالعه، ابتدا با استفاده از عکس های هوایی، نقشه های توپوگرافی و مشاهده های زمینی، اشکال فرسایش و فرآیندهای دامنه ای موجود در منطقه شامل فرسایش شیاری، سولیفلوکسیون، خزش، لغزش، ریزش و فرسایش کنار رودخانه ای شناسایی و تعیین حدود گردید. سپس ویژگی های هر یک از این اشکال و فرآیندها از نظر نوع سازند، توپوگرافی، تراکم زهکشی و عوامل اقلیمی به تفکیک، اندازه گیری و محاسبه شد. جهت تعیین روابط بین اشکال فرسایش مشاهده شده در منطقه و پارامترهای محاسبه شده و همچنین شناخت مهم ترین عوامل موثر در ایجاد آنها، از تحلیل های آماری رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج حاصله، بیانگر آن است که متغیرهای: نوع سازند، ارتفاع، بارش و شیب منطقه، نقش بیشتری در تحول و تنوع اشکال مختلف فرسایش و فرآیندهای دامنه ای داشته اند.
برآورد فرسایش و تولید رسوب با استفاده از اندازه گیری یک رگبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش و رسوب در ایران پدیده ای جدی است که پیش بینی شدت عمل آن برای مناطق بدون ایستگاه اندازه گیری بیش از پیش ضرورت پیدا می کند. تنوع عوامل موثر در فرسایش باعث شده است که ارایه روشی خاص برای برآورد فرسایش میسر نگردد و برای منظورهای مختلف روش هایی تجربی به کار گرفته شوند که اساسا برای مناطق دیگری از جهان تهیه شده اند. البته، در سال های اخیر بعضی از مراکز تحقیقاتی به واسنجی این مدل ها و ارایه ضرایب اصلاحی پرداخته اند ولی شاید کمبود امکانات باعث شده است اغلب کاربران، این روش ها را بدون واسنجی و اعمال ضرایب اصلاحی به کار گیرند.از این رو، ضرورت دستیابی به یک روش برآورد دقیق فرسایش در کوتاه ترین زمان و با صرف هزینه کم که داده های آن از بررسی های خود منطقه به دست آمده باشد، همواره احساس شده است. بدین منظور، در این پژوهش سعی شده است که با توجه به شرایط محیطی حوضه کبوتر لانه در کنگاور، روش و مدلی ارایه شود که بر اساس آن برآورد میزان تولید رسوب در این حوضه با اطمینان بیشتری انجام گیرد.با این هدف، رواناب و رسوب حاصل از بارشی که از 28 تا 30 فروردین سال 1381 در حوضه گفته شده به وقوع پیوست، در 10 پلات با شیب و پوشش گیاهی مشخص اندازه گیری و بر اساس میزان رسوب تولید شده از این پلات ها و مشخصات رواناب، شیب و پوشش گیاهی آن ها مدلی ساخته شد. جهت تعیین میزان فرسایش حوضه و ضریب رسوبدهی سالیانه، نقش شیب، پوشش گیاهی و رواناب حوضه، بر اساس بارش های موثر 16 سال آماری ایستگاه هواشناسی کنگاور، تهیه و با انطباق آن نقشه ها نواحی همگنی ارایه شد که هر یک با توجه به مدل، نواحی تولید رسوب یکنواخت را ارایه می دادند. مجموع میانگین وزنی تولید رسوب هر یک از واحدها نیز با محاسبه مدل فرسایش به دست آمد.نتایج نشان داد که مدل توانی با مطلوب ترین سطح معنادار بودن، می تواند مدل مناسبی برای پیش بینی فرسایش حوضه رودخانه کبوترلانه باشد. بر اساس این مدل، میزان رسوب سالیانه که از این حوضه تولید می شود 4856 کیلوگرم و میزان رسوبزایی 36 درصد به دست می آید، در حالی که میزان رسوب تولید شده بر اساس روش PSIAC دو برابر این مقدار به دست می آید.
شبیه سازی بارش ماههای سرد سال های 1376 و 1379(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: