فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل مطلوبیت شعاع عملکردی و خدمات دهی پارک های شهر اردبیل در سطوح همسایگی، محلی، ناحیه ای و شهری، بررسی میزان ارتباط توزیع این پارک ها با سطوح آبی موجود در سطح شهر اردبیل، از جمله دریاچه شورابیل و رودخانة بالیقلو و بررسی جهت توزیع پارکها است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز روش کتابخانه ای و اسنادی به کار گرفته شد. در تجزیه وتحلیل داد ه ها و اطلاعات نیز پلیگون های تیسن به منظور سنجش مطلوبیت شعاع عملکردی، تحلیل شبکه برای ارزیابی شعاع سرویس دهی یا پوشش دهی پارک ها و تحلیل بیضی انحراف معیار نیز برای بررسی جهت توزیع پارک ها به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شعاع عملکردی و خدمات دهی پارک ها در مرکز شهر و مناطق همجوار با سطوح آبی مطلوب و در نواحی پیرامونی شهر نامطلوب بوده است. علاوه بر این، آزمون بیضی انحراف معیار نیز مشخص کرد جهت توزیع پارک های موجود در شهر اردبیل شمال شرقی، جنوب غربی بوده و بیشتر در جهت مسیر رودخانه بالیقلو استقرار یافته اند. همچنین، با بررسی سطح سرانة پارک ها در مناطق شهر مشخص شد، منطقة 2 بیشترین سرانه و منطقة 4 شهرداری نیز کمترین سرانه را به خود اختصاص داده اند.
تحلیلی بر ماهیت و ساختار مراکز پرفشار و کم فشار
حوزههای تخصصی:
راهبردهای توسعه پایدار حمل و نقل شهری با استفاده از تحلیل شبکه (مطالعه موردی: ساختار مدیریت حمل و نقل کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل شهری یکی از مهم ترین مسایل کلانشهرهای ایران است و علی رغم اهمیتی که این سیستم در کلانشهرهای ایران دارد، برنامه ریزی راهبردی مدونی که راهنمای توسعه این سیستم باشد کم تر به چشم می خورد. شهر تبریز نیز به عنوان یکی از کلانشهرهای کشور از مشکلات ناشی از سیستم حمل و نقل ناکارآمد مستثنی نمی باشد. و حمل و نقل این شهر نیز نیازمند یک برنامه جامع و راهبردی می باشد. مقاله حاضر با هدف ارایه راهبردهای توسعه حمل و نقل هوشمند شهر ت بریز به روش کاربردی تهیه شده است؛ از ن ظر روش، این پژوه ش، توصیفی- تحلیلی و ش یوه جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و مطالعات میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) می باشد. در این فرایند، روایی پرسشنامه در زمینه موضوع پژوهش بر اساس نظر کارشناسان حاصل گردید و پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از بررسی آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در ادامه با استفاده از تکنیک SWOT نقاط ضعف و قوت و فرصت ها و تهدیدها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و سپس راهبردهای حاصل از اعمال روش دلفی و تکنیک SWOT، با استفاده از تکنیک ANP اولویت بندی شده اند. نتیجه حاصل از این فرایند پژوهش، نشان دهنده این است که راهبردهای مورد قبول در این برنامه ریزی، راه بردهای تهاجمی بر پایه ت قویت نقاط قوت و استفاده از فرصت ها می باشد. لذا، راهبرد های موجود در رویکرد تهاجمی با استفاده از مدل ANP تجزیه و تحلیل شده و اولویت نهایی آن ها به همراه میزان وزن هر کدام از راهکارها ارایه شده است. نتیجه نهایی حاصل از تحلیل ANP نشان می دهد که بیش ترین نمره (395/0) مربوط به راهبرد SO1؛ (بهره گیری از تجربیات طرح های پایلوت اجرا شده شهر تبریز و سایر کلانشهرهای ایران در زمینه حمل و نقل هوشمند در جهت ارتقاء و توسعه سامانه های هوشمند حمل و نقل) می باشد و اجرای این راهبرد در اولویت اول قرار دارد
تحلیل زمانی و مکانی رویداد های بارشی سواحل جنوبی خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور شناسایی الگوهای زمانی و مکانی رویدادهای بارشی سواحل جنوبی خزر، از روش تحلیل مؤلفه های اصلی(PCA) و تحلیل خوشه ای (CA) استفاده شد. در این تحقیق با استفاده از داده های روزانه بارش، شاخص های گرایش مرکزی، پراکندگی آماری و درصد فراوانی سه متغیر مدت، مقدار و شدت رویدادهای بارشی در 46 ایستگاه همدید، اقلیم شناسی و باران سنجی منطقه، طی دوره آماری سال 1336 تا 1383 محاسبه شدند. سپس پهنه بندی رویدادهای بارشی منطقه بر اساس این سه متغیر انجام شد و رژیم های بارشی نواحی مختلف به دست آمد. در ادامه، رویداد های بارشی هر ایستگاه، مبتنی بر داده های استاندارد شده این سه متغیر به چهارگروه بارشی سبک، متوسط، سنگین و فوق سنگین تقسیم و رژیم های بارشی آنها ارائه شد. نتایج نشان می دهندکه به طورکلی در سواحل جنوبی خزر، شش ناحیه همگن بارشی وجود دارد؛ به طوری که تغییرات نواحی در بخش میانی و همگنی نواحی در بخش های شرقی و غربی بیش تر است. شاخص های میانگین مدت بارش، واریانس مدت و مقدار بارش و چولگی وکشیدگی مقدار و شدت بارش رویداد ها در سواحل میانی و غربی بیش از سواحل شرقی و نواحی کوهستانی منطقه است. نتایج نشان می دهند با آنکه میانگین مقدار بارش رویدادها در نواحی مختلف در ماه های شهریور تا آذر بیشینه است، لیکن فراوانی آن ها، دارای الگوی متفاوتی است. رژیم فراوانی رویداد های بارشی در نواحی ششگانه این منطقه نشان می دهد که نواحی ساحلی وکوه پایه ها و کوه های غربی گیلان، در ماه های شهریور تا آذر، مناطق کوهستانی مازندران میانی از فروردین تا مرداد و بقیه مناطق کوهستانی در فصل زمستان، دارای بیشینه فراوانی رویداد های بارشی هستند. همچنین نتایج نشان می دهند که در همه گروه های بارشی، ماه تیر و فصل تابستان، کمترین فراوانی رویدادها را دارند. درگروه های بارشی سبک، متوسط و سنگین، ماه اسفند و فصل زمستان و درگروه بارشی فوق سنگین، ماه مهر و فصل پاییز دارای بیشترین فراوانی رویداد های بارشی هستند.
پارادایم بهبود مدیریت شهری (با تکیه بر شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله عبارت است از تجزیه و تحلیل وظیفه، نقش و چالش های سازمان شهرداری، عمده ترین نهاد اجرایی مدیریت شهری پس از تشکیل شوراهای اسلامی در پاسخگویی به شهروندان و ارایه محورهای جدید برای بازساخت شهرداری در شرایط جدید حاکمیت مردم در قالب نظام جدید مدیریت شهری و تعامل چهار عامل: شهروندان (افراد و نهادهای غیر دولتی)، شورای اسلامی شهر، شهرداری و حکومت اعم از قوه مقننه، اجراییه، قضاییه و، زیر مجموعه های مربوط. روش مطالعه نیز مقایسه نظری الگوی جدید مدیریت شهری در شرایط متحول محیطی و ناپایدار، با ساختار سنتی و غیرپویای شهرداری است که در نهایت منجربه طرح مدل دوگانه ساختار بوروکراتیک برای فعالیت های دایمی و روزمره، و ساختار ماتریسی پروژه ای موقت برای فعالیت های میان مدت، موقت، و ناپایدار شده است.
مکان یابی اراضی مسکونی با استفاده از روش ارزیابی چندمعیاره TOPSIS مورد شناسی: شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری های مسکونی مهمترین کارکرد هر شهر هستند که بیشترین اراضی شهری را در برگرفته اند. تأمین کیفیت مسکن یکی از ا هداف اصلی در برنامه های مسکن در کشورهای توسعه یافته است و چگونگی تأمین کیفیت آن یکی از چالش های جدی فراروی برنامه ها و سیاست های مسکن است. اولین ویژگی مهم برای مسکن مناسب، زمین آن است. چون مسکنی که در محیط نامناسب قرار می گیرد، حتی اگر شرایط مناسبی داشته باشد، نمی تواند نیازهای تبعی ساکنین خود را تأمین نماید؛ بنابراین، مکان یابی صحیح مسکن علاوه بر ارتقای کیفیت طرح های مسکن، موجب کاهش هزینه های آتی نیز می شود. در این پژوهش محقق سعی دارد که جهت دستیابی به مهم ترین هدف تحقیق یعنی مکان یابی اراضی مسکونی، با توجه به نیاز به احداث مجتمع های مسکونی جدید در شهر بهبهان، در جهت یافتن اراضی خالی مستعد برای استقرار کاربری های مسکونی اقدام نماید. سپس بررسی کرده که آیا گزینه های انتخابی، از نظر معیارهای مکان یابی پتانسیل های لازم جهت استقرار کاربری های مسکونی را دارند؟ و اینکه کدام یک از این گزینه ها برای رسیدن به این هدف مناسب تر است؟ برای این منظور در این پروژه پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و شناسایی معیارهای مورد نیاز برای مکان یابی مسکونی، سه نقطه از شهر جهت استقرار فضاهای مسکونی انتخاب شده اند و پس از حضور در مکان های یاد شدهوانجام برداشت های میدانی، این سه سایت بر اساس معیارهای ذکر شده امتیازدهی شده اند. برای تبدیل داده کیفی به داده های کمّی از مقیاس دوقطبی فاصله ای استفاده شده است و در نهایت ماتریس تصمیم گیری شامل امتیازات آلترناتیوها تهیه شده است. پس از آن با انجام کلیه مراحل روش تاپسیس که در متن به تفصیل شرح داده شده است، یکی از گزینه ها به عنوان بهترین گزینه از میان سه گزینه موجود، معرفی شده است. پس از آن این مناطق از نزدیک مورد بازدید قرار گرفته اند و بررسی های انجام شده و پرسش از متخصصان درباره وضعیت سایت های انتخابی، صحت انتخاب این گزینه و دقت روش تاپسیس را تأیید می نماید.
اقلیم و فرهنگ، برف اندیل
بررسی تاثیر فعالیت های عمرانی جهاد سازندگی بر تثبیت جمعیت روستایی در مقطع زمانی 75-1355 (مورد روستای بالای یکصد خانوار ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده مهاجرت های بی رویه روستایی به عنوان یکی از معضل های اساسی در کشور، عمدتا دارای نقش منفی در مبدا و مقصد مهاجرت می باشد. امروزه یکی از دغدغه های اساسی دولت، کنترل مهاجرت بی رویه، حل معضلات شهری و کاهش عوارض سو مهاجرت در نقاط روستایی می باشد. در صورتی که با این مشکل به صورت ریشه ای و بنیادی برخورد نشود، مهاجرت های بی رویه بحران های اقتصادی، اجتماعی وسیاسی غیر قابل کنترلی را برای جامعه در پی خواهد داشت.پس از انقلاب اسلامی وزارت جهاد سازندگی بر اساس راهبرد خدماتی – عمرانی، امکانات وسیعی رابه روستاها گسیل داشته است و اعتبارات هنگفتی را صرف نموده است، اما مهاجرت های روستایی نه تنها کاهش نیافته بلکه تشدید نیز شده است. لذا ضرورت مطالعه تاثیر فعالیت های عمرانی جهاد سازندگی بر تثبیت جمعیت روستایی در مقطع زمانی 75-55 آشکارتر می شود.
گزارش:دماوند بام ایران
محاسبه نوسانات سطح و انتقال آب ناشی از موج در اقلیم سواحل مرجانی خلیج فارس (جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جزیره کیش با اقلیم و چشم اندازهای خاص آن، که تلفیقی از ویژگیهای اقلیمی دریایی و خشکی است، ترکیب بدیعی را به وجود آورده که می توان آن را به راحتی مشاهده نمود و این موارد اهمیت خاصی را به جزیره کیش بخشیده و به خاطر موقعیت خاص اقلیمی و توپوگرافی اش دارای پتانسیل و توان بالقوه ای برای جذب گردشگران و تاسیس سازه های ساحلی و دریایی است (فصلنامه کیش، 1371، شماره 8 ص 20-27)در اینجا با توجه به اقلیم دریایی و جریانهای ساحلی یک مدل تئوری ارایه می شود که در آن پارامترهایی مثل ارتفاع آب، جریان در سواحل و انتقال جرم روی سواحل کم عمق جزایر مرجانی کیش قابل پیش بینی خواهد بود (نیلسون، 1993). پارامترهای مورد استفاده عبارتند از: پهنه ساحل یکنواخت (با عمق ثابت)، فاصله ای که موج می شکند، شیب ساحل بعد از محدوده با عمق ثابت و عمق آب هنگام شکست موج.دو ضریب پارامتری بسیار مهم در این رابطه یکی نسبت عمق ثابت ساحل به عمق آب در محل شکست موج (R1=H/hB) و دیگری نسبت پهنه ساحل (با عمق یکنواخت) به فاصله ای از ساحل که موج می شکند (R2=XR/L) است (بوون 1969).در این مطالعه در شرایط اقلیمی خاص به تعادل بین گرادیان فشار و استرس ناشی از موج که در ارتباط با جریان بر روی سنگ فرش مرجانی کم عمق است، توجه خاصی شده است (بلک وهوتون، 1990).متوسط انتقال آب در یک حالت فرضی 0.3 سوردراپ که در نواحی شمال شرق و جنوب شرق جزیره کیش مقدار انتقال بیشتر و در نواحی شمال غرب و جنوب غرب انتقال کمتر مشاهده شد و میانگین نوسان سطح آب تا 80 سانتیمتر محاسبه گردید.
تحلیل فضایی توسعه فیزیکی شهر اقلید با استفاده از روش سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه فضائی و پایدار، از مبانی اولیه و اجتناب ناپذیر برنامه ریزی توسعه کالبدی شهرها می باشد. در راستای این رویکرد، و بنا بر ضرورت های اجتماعی، اقتصادی و طبیعی، توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید مورد بررسی قرارگرفت. شهر اقلید به دلیل قرارگرفتن در یک محیط کوهستانی و فعال زمین ساختی و زمین ریخت ساختی، نیاز مبرم به یک برنامه ریزی دقیق و مستمر جهت هدایت و برنامه ریزی توسعه آتی و بهبود وضعیت فعلی شهر دارد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مناسب توسعه فیزیکی شهر می باشد که در محدوده حریم قانونی، اقدام به شناسایی عوامل موثر در توسعه شهر و معرفی آنها به عنوان معیارهای مورد بررسی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل AHP نموده است. روش تحقیق ترکیبی از روشهای توصیفی- اسنادی، تحلیلی، علٌی و کمٌی است و از روش میدانی- اسنادی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که عوامل طبیعی در شکلدهی شهر اقلید موثر بوده و الگوی خطی شهر اقلید، حاصل تأثیر عوامل و موانع طبیعی بوده است. در نقشه نهایی حاصل از فرایند مدل AHP ، اراضی واقع در حریم شهر به پنج طیف «بسیار مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و خیلی نامناسب» طبقه بندی شدهاند. نهایتا اراضی داخل شهر که قابلیت توسعه دارند به عنوان اولویت اول، اراضی بلافصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» واقع شدهاند در اولویت دوم و اراضی منفصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» قرار میگیرند در اولویت سوم جهت توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید پیشنهاد می شوند.
زمانیابی ورود پرفشار سیبری به سواحل جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق زمانیابی ورود و آغاز فعالیت پرفشار سیبری به سواحل جنوبی دریای خزر با روش سینوپتیکی مطالعه شده است. در این مطالعه، دادههای دمای حداقل و فشار سه ایستگاه انزلی، بابلسر و گرگان، طی دوره آماری 1971 الی 1980 م. برای ماههای سپتامبر، اکتبر، نوامبر و دسامبر، بهعنوان ایستگاههای منتخب استفاده شد. معیار تشخیص پرفشار سیبری، حضور زبانه سامانه مذکور با خط هم فشار حداقل 1020 هکتوپاسکال در سواحل جنوبی دریای خزر، به شرط استقرار سلول مرکزی پرفشار سیبری در محدوده 60 الی ْ120 طول شرقی و 40 تا ْ60 عرض شمالی بوده است. بنابراین تغییرات دما و فشار ایستگاهها، همزمان با نفوذ زبانههای پرفشار سیبری به روی منطقه، بهعنوان زمان ورود پرفشار سیبری به سواحل جنوبی خزر منظور شده است. بر این اساس، دهه دوم اکتبر برابر با دهه سوم ماه مهر با بیشترین فراوانی به میزان 50 درصد در طول دوره آماری، بهعنوان آغاز مرحله فعالیت پرفشار سیبری در منطقه شناخته شد.
تحلیلی بر نظام شبکه شهری در شهرستان شهرکرد
حوزههای تخصصی:
ارزیابی راهبردی توان های اکوتوریستی و ظرفیت برد گردشگری کویر مرنجاب کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی پتانسیل های اکوتوریستی کویر مرنجاب در منطقه کاشان صورت گرفته است. این مطالعه، از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ میزان و درجه کنترل میدانی و از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی می باشد. در این پژوهش از دو روش اسنادی و پیمایشی برای جمع آوری اطلاعات و شناسایی و الویت بندی پهنه های دارای بالاترین پتانسیل گردشگری در محدوده کویر مرنجاب استفاده شده است. این تحقیق در پی پاسخگویی به چند پرسش اساسی در زمینه توسعه گردشگری در پهنه کویر مرنجاب است. چه ظرفیت هایی برای جذب گردشگران در کویر مرنجاب وجود دارد؟ کدام پهنه دارای بالاترین پتانسیل برای توسعه گردشگری کویر مرنجاب است و ظرفیت تحمل آن به چه میزان است؟
برای شناسایی پهنه های دارای بالاترین پتانسیل توسعه از روش برنامه ریزی راهبردی و تکنیک دلفی استفاده شده است. معیارهای موثر انتخاب شده برای سنجش سئوالات تحقیق عبارتند از: قابلیت اراضی موجود، ژئومورفولوژی منطقه، زیرساخت ها، جاذبه های گردشگری. پس از مشخص شدن امتیازات معیارها و زیر معیارها، لایه های نقشه مربوط به معیارهای مذکور برای محدوده مورد بررسی با مقیاس 1:25000 به کمک نرم افراز GIS تهیه و با در نظر گرفتن معیارهایی چون شیب، نزدیکی به منابع آب و اقلیم پهنه دارای بالاترین توان برای فعالیت گردشگری، مشخص شده است. ظرفیت تحمل فیزیکی نیز با توجه به مساحت محدوده پیشنهادی و نوع گردشگری در کویر مرنجاب بر اساس مدل های کمی محاسبه و حدود 67200 نفر برآورد شده است. باتوجه به موقعیت مناسب کویر مرنجاب و نزدیکی به کانون های عمده جمعیتی، برنامه ریزی مناسب در زمینه گردشگری می تواند به توسعه گردشگری و بدنبال آن ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی در منطقه بیانجامد
مکانیابی صنایع با استفاده از معیارهای جغرافیایی (مطالعه موردی: شعاع پنجاه کیلومتری شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکانیابی صنعتی تصمیمی بسیار پیچیده است و به دامنه وسیعی از معیارها وابسته است. بنابراین، می توان مکانیابی را فرایند تصمیم گیری چند معیاره ای دانست که برای اولویت بندی معیارهای مختلف و انتخاب بهترین گزینه از میان گزینه های ممکن، به کار می رود. در واقع ، می توان با مکانیابی تاثیرات منفی حاصل از ایجاد و بهره برداری از صنایع را به حداقل رساند و گامی مثبت برای توسعه پایدار برداشت. هدف از این مطالعه، ارزیابی امکان استقرار صنایع در داخل شعاع 50 کیلومتری شهر اصفهان با استفاده از فرآیند تصمیم گیری چندمعیاره در سیستم اطلاعات جغرافیایی است. ابتدا با بررسی منابع و کسب استانداردها، معیارهای استقرار صنایع مشخص گردید. این معیارها شامل فاصله از آب های سطحی، شیب، فاصله از جوامع انسانی، فاصله از راه های ارتباطی، مناطق حفاظت شده، فاصله از صنایع، عمق آب های زیرزمینی، فاصله از خطوط انتقال آب، فاصله از گسل ها و کاربری فعلی اراضی هستند. سپس کلیه معیارها با فرمت مشابه به سیستم اطلاعات جغرافیایی وارد و استانداردسازی شدند. در مرحله بعد از روش درجه بندی برای وزندهی معیارها استفاده شد و در نهایت کلیه لایه ها با استفاده از روش ترکیب خطی وزن دار تلفیق شدند. پس از حذف مناطقی که دارای مساحت کافی برای استقرار صنایع نبودند، چهار منطقه مناسب در بخش شرقی اصفهان برای استقرار صنایع تعیین شد.
بررسی ارتباط عناصر آب و هوایی با بیماری ناخنک چشم درشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناخنک از بیماری های شایع چشمی است که می تواند سبب آستیگماتیسم، محدودیت میدان دید و مشکلات زیبایی شود. این بیماری شایع جهانی با ٢٢% شیوع در نقاط استوایی بیشترین فراوانی را در بین بیماری های چشمی دارا است. هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش عناصر آب و هوایی در بیماری ناخنک در بازه ی زمانی(1390-1385) در شهر مشهد است. جهت انجام این پژوهش از آمار مراجعین به کلینیک چشم پزشکی خاتم الانبیاء در طی سالهای 1385 تا 1390 که مبتلا به بیماری ناخنک چشم بودند و همچنین داده های اقلیمی ایستگاه سینوپتیک مشهد استفاده شده است. پس از گردآوری ابتدا نرمال بودن داده ها در محیط نرم افزار Minitab 16 مورد آزمون قرار گرفت و سپس با استفاده از روش های آماری رگرسیون ، همبستگی پیرسون و چندگانه، مدل ANOVA تأخیر زمانی(توابع خودهمبستگیACF ) و شاخص اشعه ماوراء بنفش به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط عناصر آب و هوایی با بیماری ناخنک پرداخته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که همبستگی ماهانه عناصر آب و هوایی گرد و غبار، ساعات آفتابی، تابش کل و سرعت باد با بیماری ناخنک در ماه های (اردیبهشت، خرداد، آذر، دی و بهمن) بیشترین مقادیر را دارا است. همچنین در بین عناصر یاد شده ارتباط بین سرعت باد و ساعات آفتابی با بیماری ناخنک دارای بیشترین همبستگی می باشد (89/0 r=،01/0 p= و 63/0 r=،1/0 p=). از دیگر نتایج این پژوهش نشان داد که تاثیر عناصر آب و هوایی با زمان تاخیر فصلی و یک دوره شش ماهه در تشدید بیماری است که این ارتباط در شش ماهه دوم سال بیشتر مشهود است.
مهاجرت و ماندگاری؛ روستاییان در شرایط خشکسالی (بخش زیرکوه شهرستان قاینات)
حوزههای تخصصی:
بحثی پیرامون ژئومورفولوژی استان سیستان و بلوچستان (5) (سراوان)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی زراعی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: روستای دستجرده-شهرستان طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه سامانه اداره زمین با محوریت ثبت مالکیت ها، ارزش گذاری زمین و کاربری اراضی برای اهداف توسعه پایدار مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی چگونگی روند تغییرات کاربری اراضی کشاورزی در محدوده مورد مطالعه و روشن شدن دلایل تقطیع اراضی که موجب کاهش راندمان تولیدات محصولات کشاورزی می باشد، است.
روش: روش تحقیق در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تغییرات کاربری اراضی زراعی در روستای دستجرده از دیدگاه های مختلف مطالعه و بررسی شود.
یافته ها: نتایج نشان دادند که در این محدوده، طی دوره آماری (1390-1377) حدود 4/21 درصد از کلّ اراضی (614/216 هکتار) تغییر کاربری داده است که 76/23 درصد از کلّ قطعات (394 قطعه) را شامل می شود و بیش ترین تغییرات در محدوده راه ارتباطی اتفّاق افتاده است. همچنین، بیش ترین تغییرات کاربری به تغییرات کاربری های زراعی به تاکستان مربوط است که 9/9 درصد از مساحت کل اراضی را به خود اختصاص داده است.. ارزیابی تغییرات نقشه های کاداستر محدوده مورد مطالعه نشان دادند که 72/48 در صد از کلّ قطعات این روستا تغییر مالکیت داده و همچنین، 3/11 در صد از کلّ قطعات به دو یا چند قطعه تقسیم شده و 7/2 در صد از کلّ قطعات از دو یا چند قطعه به یک قطعه تبدیل شده اند
راهکارهای عملی: افزایش امنیت اجتماعی و اقتصادی به سبب روشن شدن حقّ تصرف و مالکیت در روستا، کاهش تعارضات و سوءاستفاده های احتمالی از منابع ملّی و شخصی، ترفیع جایگاه مالکیت و اهمیت ثبت اسناد در میان روستاییان کشور، شناسنامه دار کردن اراضی کشاورزی فاقد نقشه-های کاداستر و شناسنامه ثبتی و در نهایت، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به آسانی صورت نگیرد.
اصالت و ارزش: بسیاری از پدیده های محیط پیرامون ما در حال تغییر و تحوّل هستند؛ ولی این تغییرات در همه جا یکسان نبوده؛ بلکه به صورت احداث جاده ها و راه ها از میان مزارع کشاورزی، توسعه زمین ها ی کشاورزی یا کاهش آن ها، توسعه شهرها، ازبین رفتن جنگل ها و مراتع، توسعه زمین های حاشیه شهر برای مقاصد مختلف دیده می شود.