فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۲۱ تا ۳٬۳۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بارش در مدیریت منابع آب و آمایش سرزمین و نقش آن در برنامه ریزی های خرد وکلان، بخصوص تاثیر فراوان آن بر اقتصاد کشاورزی، الگوسازی و شبیه سازی رفتار بارش در سال های اخیر، مورد توجه مجامع علمی بوده است. الگوی فصلی - ضربی باکس، جنکینس (1976) برای دست یابی به این مقصود با توجه به ماهیت فصلی بودن داده های بارش از کارایی بیشتری برخوردار است. در این روش، متوسط هر ماه بر اساس میانگین بارش ماه های پیشین در همان سال و سال های قبل و همچنین ضربه های تصادفی بیان می شود. در این تحقیق با استفاده از داده های پنجاه ساله بارش ماهانه ایستگاه های ارومیه و تبریز، ابتدا مولفه های اولیه و ثانویه مورد مطالعه قرار گرفت، سپس بر اساس روش seasonalARIMA و پارامترهای مربوط (به شرط نرمال و تصادفی بودن باقیمانده ها) الگوی نهایی بارش ایستگاه های ارومیه و تبریز به ترتیب (000) (111)12، (000) (011)12 تعیین شد. در نهایت به پیش بینی مقادیر سال های آتی پرداخته شد. ضریب همبستگی بالای بارش پیش بینی شده و مشاهده شده برای سال های 2001 و 2002، حاکی از توانایی الگوی انتخابی در برآورد بارش ایستگاه های مورد مطالعه است
هندسه فرکتالی گسل ها و لرزه خیزی در شمال شرق ایران
حوزههای تخصصی:
بیشترین فعَالیت های لرزه ای درشمال شرق ایران، در اطراف سیستم های گسلی اصلی که اکثراً در راستایی تقریباً NW-SE توزیع یافته اند، مشاهده می شود. تحلیل های فرکتالی به روش مربع شمار در شرق ایران انجام شد که برای این منظور منطقه مطالعاتی را به (12) محدوده مجزا تقسیم و هر محدوده را بطور جداگانه تحلیل نمودیم. بعد فرکتالی بین مقادیر 0 تا 2 تغییر می کند اگر بعد فرکتال نزدیک به صفر باشد، نشان دهنده این است که گسلها و زمین لرزه ها در یک نقطه متمرکز شده اند و اگر بعد به عدد 2 نزدیک باشد نشان دهنده ی پراکندگی گسلها و زمین لرزها در کل محدوده است. در واقع این روش مقایسه ایی بین مناطق همجوار از لحاظ نرخ فعَالیت لرزه ایی می باشد. براساس نتایج بدست آمده با فاصله گرفتن از سیستم گسلی اصلی در منطقه که دارای روند NW-SE بوده، از میزان بعد فرکتال و در نتیجه لرزه خیزی کاسته می شود که این امر نشان دهنده وجود ناپیوستگی در سیستم های گسلی اصلی در منطقه می باشد. مقدار بالای بعد فرکتال در محدوده های قائن، بشرویه و تربت حیدریه و هم چنین کاهش در مقدار بعد فرکتال محدوده های بیرجند، گزیک و تایباد، پیشنهاد می کند که منطقه انتهایی سیستم های گسلی اصلی در شرق در منطقه ی محدوده های بیرجند و تایباد باشد. براساس تحلیل فرکتالی گسل های منطقه و بررسی داده های لرزه ای، عمده فعالیت لرزه ای درشمال شرق ایران با الگوی زمین لرزه های درون قاره ای با عمق کم (اکثرا بین 10- 20 کیلومتر) بوده و در ارتباط با چشمه های خطی (گسل های) اصلی در منطقه و یا شاخه های فرعی آنها رخ می دهد. هم چنین توزیع ابعاد فرکتالی حجمی و سطحی شمال شرق ایران نشان دهنده فعَالیت لرزه ای بالاتر در بخش های مرکزی و غربی آن نسبت به سایر مناطق مجاور می باشند.
ایجاد سامانه شاخص های بیابان زایی بر اساس DPSIR (بهره گیری از روش فازی- تاپسیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات ارزیابی و پایش بیابانزایی بر روی دادهها و شاخصهای درست و دقیق به منظور تعیین شاخصهای بیابانزایی برای بکارگیری در برنامههای کاهش و جلوگیری از فرایند بیابانزایی متمرکز شده است. آنچه در ارزیابی بیابانزایی مهم به نظر میرسد امتیازدهی برای اولویتبندی و رتبهبندی شاخصهای بیابانزایی به گونهای است که در برنامههای کاهش اثرات این فرایند، قابل استناد باشد. هدف رتبهبندی، ترتیببندی، آرایش دادهها و دادن امتیاز به شاخصهاست. در بسیاری از موارد در رتبهبندی شاخصها، ابهام و عدم اطمینان وجود دارد. در این پژوهش با کمک تئوری فازی و تلفیق آن با روشهای تصمیمگیری چند شاخصه به تعیین سامانه شاخص بیابانزایی به منظور مدیریت ریسک این پدیده پرداخته شده است. در ابتدا شاخصهای موثر در بیابانزایی شناسایی و به وسیله گروه خبرگان ارزیابی و اهمیت هر شاخص تعیین گردید. در نهایت، با تلفیق فازی و روش تاپسیس در قالب مجموعه مثلثی فازی، شاخصها رتبهبندی و سامانه شاخصهای بیابانزایی برای مدیریت ریسک تعیین شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که شاخصهای مربوط به پوشش گیاهی و شاخصهای فشار، اهمیت بالا در بیابانی شدن دارند. بنابراین، در مدیریت ریسک بیابانزایی نقش مهمتری نیز دارند. همچنین ارزیابیها موید توان بالای تلفیق فازی و روش تاپسیس در کاهش ابهام است. لازم به ذکر است این پژوهش در قالب پروژه DesertWatch و انتخاب شاخصها بر اساس DPSIR بوده است.
فازهای کوهزایی میوسن در ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیل روند بارش سالانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش روند بارش ایران با استفاده از دادههای 1437 ایستگاه همدید، اقلیمی و بارانسنجی، طی دوره 40 ساله (1343 تا 1382) بررسی شد. با میانیابی این دادهها به روش کریجینگ، ایران به 8230 یاختهی به ابعاد 14*14 کیلومتر مربع تبدیل شد. میانگین ایستگاهی و یاختهای بارش ایران برای هر سال، محاسبه شد. با استفاده از روش آماری ناپارامتری من-کندال معنیداری روند میانگین بارش، و از روش برآورد کننده شیب خط سن، میزان شیب خط روند، آزمون شد. نتایج نشان داد که در سریهای زمانی میانگین ایستگاهی و یاختهای بارش ایران، روند افزایشی یا کاهشی معنیداری در سطوح اطمینان 99% و 95% وجود ندارد. با این حال میانگین ایستگاهی بارش ایران به طور متوسط در هر سال در حدود 64/0 میلیمتر و میانگین یاختهای بارش ایران نیز در حدود 5/0 میلیمتر کاهش یافته است.
اصلاح ضریب کریگر براساس دوره های بازگشت مختلف به منظور برآورد دبی حداکثر سیل (مطالعه موردی: حوضه آبریز ایران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از مهم ترین عوامل تهدید انسان، سرمایه و امکانات بشری محسوب شده که به دلیل شرایط اقلیمی و توپوگرافی و به ویژه بارش های با شدت و مدت زیاد به وقوع می پیوندد. مقابله با سیلاب در هر منطقه مستلزم اطلاع از مقدار دبی سیلابی و دوره بازگشت آن می باشد. در بسیاری از مناطق دنیا و در حوضه های فاقد آمار جهت برآورد دبی حداکثر سیل از روابط تجربی استفاده می شود که در این میان فرمول کریگر به دلیل سادگی و در دسترس بودن پارامترهای مورد نیاز از کارایی گسترده ای برخوردار است. این در حالی است که مشخص نبودن دوره بازگشت ارقام دبی های برآورد شده نیز از جمله ایرادات وارد بر این روش می باشد. این تحقیق با وارد نمودن دوره بازگشت به مقادیر ضریب منطقه ای کریگر به بررسی دامنه تغییرات آن را در مناطق مختلف حوضه آبریز ایران مرکزی پرداخته است. بدین منظورآمار مربوط به دبی حداکثر لحظه ای 29 ایستگاه هیدرومتری واقع در حوضه ایران مرکزی طی سال های90-1344 جمع آوری گردید. سپس با انجام آزمون داده های پرت، با استفاده از روش گروبزـ بک و آزمون کفایت داده های ماکوس، صحت و قابلیت اعتماد نسبی داده های ثبت شده مورد ارزیابی قرار گرفت و در هر ایستگاه با استفاده از روش عصبی- فازی، بازسازی نواقص آماری صورت گرفت. در مرحله بعد با هدف تعیین دوره بازگشت و با استفاده از تحلیل فراوانی سیلاب، ارقام دبی های سیلابی برآورد و سپس ضریب منطقه ای فرمول کریگر تعیین گردید. نتایج حاصل از اعتبارسنجی مدل نشان داد که دامنه تغییرات ضریب منطقه ای کریگر در حوضه ایران مرکزی بسیار کمتر از میانگین جهانی آن بوده و میانگین درصد خطای مطلق روش کریگر در برآورد دبی حداکثر سیلابی این مناطق، 85/54 درصد می باشد. همچنین برخلاف تصور موجود حل رابطه ی کریگر از طریق برقرار تناسب بین دبی حداکثر با مساحت حوضه بالادست همگن با آن منجر به خطاهای فاحشی خواهد گردید.
ارزیابی نقش ICT در توانمندسازی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان یکی از گروه های تاثیرگذار، نقش مهمی در جامعه روستایی بر عهده دارند. از اینرو افزایش مهارت های زنان روستایی می تواند نقش مهمی در ارتقای وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده روستایی و در نتیجه زندگی روستایی داشته باشد. در این مطالعه رابطه میان توانمندی زنان روستایی و میزان استفاده از ICT با شیوه تحلیلی توصیفی بررسی شده است. نتایج این مطالعه که به صورت میدانی در روستای قرن آباد انجام شده است، نشان می دهد که زنان در سطوح بالای استفاده از فناوری، درجات بالاتری از توانمندی را حائز هستند. در ابعاد توانمندی (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و روانی) نیز تاثیرات ICT بر روی ابعاد فردی و روانی مشهودتر است. از طرفی استفاده از فناوری رابطه معناداری را با تغییر نگرش زنان نسبت به نقش زن در جامعه روستایی نشان می دهد.
تهیه نقشه حساسیت رانش زمین، از طریق سیستم استنتاج قاعده مبنای فازی و GIS (منطقه مورد مطالعه: بخشی از استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رانش زمین از جمله بلایای طبیعی است که هر ساله خسارت های مالی و جانی زیادی را به بار می آورد. گسترش بی رویه شهرها سبب گشته است تا مناطق مسکونی زیادی در محل هایی که رانش زمین در آنها بسیار محتمل است پدیدار شوند. این گونه است که تهیه و تدوین نقشه حساسیت رانش زمین، امری بسیار ضروری برای سلامت توسعه شهرها به شمار می آید. هدف این مقاله، ارائه روشی برای استخراج دانش (توابع عضویت فازی و قوانین فازی) برای پیش بینی رانش زمین در بخشی از استان مازندران است. به دلیل مکانی بودن پدیده رانش زمین و همچنین وجود عدم قطعیت مکانی، از تلفیق سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و سیستم استنتاج قاعده مبنای فازی (FRBIS) استفاده شد. در این تحقیق FRBIS از طریق داده های آموزشی به صورت خودکار ایجاد گردید. گام نخست برای ایجاد چنین سیستمی، خوشه بندی داده هاست که بدین منظور از الگوریتم فازی C Means استفاده شده است. برای تعیین تعداد بهینه خوشه ها دو شاخص ارزیابی خوشه (CVI) و سه معیار «دقت و سازگاری و کامل بودن» پیشنهاد گردید و به کار گرفته شد. در ادامه و با تصویر کردن خوشه ها بر روی محورهای مختصات توابع عضویت و قوانین فازی استخراج شدند. در مرحله نهایی و با افزودن دانش کارشناسی به این سیستم عملکرد سیستم بهبود یافت. دقت نقشه حساسیت رانش زمین به دست آمده از طریق سیستم پیشنهادی بیش از 80 درصد است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه حساسیت رانش زمین ملاحظه شد که 5/13 درصد از مساحت کل منطقه خطرپذیری بالایی دارد. با محاسبه وابستگی بین نقشه حساسیت به دست آمده و نقشه های معیار، مشخص گردید که نقشه حساسیت رانش زمین دارای بیشترین همبستگی با سه نقشه معیار سنگ شناسی و فاصله از جاده و نیز کاربری اراضی است.
بررسی تکتونیک فعال حوضه آبخیز کفرآور با استفاده از شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه ی آبخیز کفرآور در زاگرس شمال غربی در جنوب استان کرمانشاه واقع شده است. شواهد ژئومورفولوژیکی حوضه ی مورد بحث حاکی از ادامه فعالیت های نئوتکتونیکی در دوران پلیو-کواترنر می-باشد. هدف از این پژوهش ارزیابی تکتونیک فعال منطقه و مقایسه نتایج به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی (پرتگاه های گسلی جوان، سطوح مثلثی شکل، عدم وجود کوهپایه، مخروط افکنه های بریده شده و جابه جا شده و عدم تقارن رودخانه کفرآور، پادگانه های ارتفاع یافته، جوان شدگی رودخانه) می باشد.
در این پژوهش از بازدیدهای متعدد میدانی لندفرم ها، شاخص های ژئومورفیک (Facet، Smf ، Vf ، Fd Af ،T ، Bs ،SL)، شاخص طبقه بندی IAT ، نقشه-های توپوگرافی، زمین شناسی و عکس های هوایی منطقه، تصاویر سنجنده IRS در جهت تجزیه و تحلیل فعالیت های نئوتکتونیکی منطقه استفاده گردیده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد مقادیر به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک و بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی حاکی از فعال بودن نئوتکتونیک در حوضه می باشد و حوضه بر اساس طبقه بندی شاخصIAT در کلاس یک قرار می گیرد که نشان دهنده ی فعالیت های نئوتکتونیکی شدید در حوضه می باشد. مقادیر کمی به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک توسط شواهد ژئومورفولوژیکی منطقه تایید می گردد.
تحلیلی بر تغییرات کاربری اراضی و شبیه سازی گسترش شهری شهرهای میانه اندام (مطالعه موردی: شهر خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی یکی از علل تغییرات کاربری زمین است. این پدیده اگر کنترل شده، هماهنگ و برنامه ریزی شده باشد، همچون هدیه ای به جامعه بشری است؛ در غیر این صورت، می تواند مشکلات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی زیادی به بار آورد. امروزه تغییرات پوشش زمین و تغییرات کاربری اراضی (LULC) عامل اصلی تغییرات جهانی شناخته شده است. در دو دهه گذشته وسعت و آثار فضایی فعالیت های انسان روی زمین بی سابقه بوده و تغییرات پوشش زمین (ویژگی های بیوفیزیکی سطح زمین) و کاربری زمین (تغییرات حاصل از فعالیت های انسانی در سطح زمین) شدت گرفته است. این تغییرات نتیجه عوامل بیوفیزیکی و اقتصادی – اجتماعی است و با موضوع پایداری توسعه اجتماعی – اقتصادی ارتباط نزدیک دارد؛ به طوری که بخش های اساسی سرمایه طبیعی ما از قبیل گیاهان، منابع آب و تنوع زیستی را تحت تأثیر قرار داده است. پژوهش حاضر با هدف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شهر خوی طی سال های 1368-1390 و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی تا سال 1400 انجام گرفته است. بدین منظور، ابتدا تصاویر ماهواره ای LandSat TM5 مربوط به سال های 1368، 1379 و 1390 شهر خوی تهیه شد. سپس با استفاده از نرم افزارهای Erdas, Idrisi, Arc Gis فرایند مربوط به آشکارسازی تغییرات کاربری و همچنین شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل زنجیره مارکوف و سلول های خودکار زنجیره مارکوف انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که سطح اراضی ساخته شده شهری از 13/995 هکتار در سال 1368 به 62/2557 هکتار در سال 1390 رسیده است. سطح باغ ها و اراضی کشاورزی نیز با روند نزولی به ترتیب از 03/717 و 25/623 هکتار در سال 1368 به 06/165 و 54/288 هکتار در سال 1390 کاهش پیدا کرده است. همچنین نتایج شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از زنجیره مارکوف و سلول های خودکار این زنجیره نشان می دهد سطح اراضی ساخته شده شهری در افق سال 1400 به 62/2872 هکتار، یعنی 47/70 درصد محدوده طرح جامع خواهد رسید و سطح باغ ها و اراضی کشاورزی به ترتیب به 91/44 هکتار (10/1 درصد) و 76/140 هکتار (45/3 درصد) کاهش خواهد یافت.
تحلیل روند تغییرات بارندگی های فصلی و سالانه چند ایستگاه منتخب در حوزه مرکزی ایران با استفاده از روش های ناپارامتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند جهانی شدن و تاثیر آن بر روند شهرنشینی در کلان شهرهای کشورهای درحال توسعه (نمونه موردی:کلان شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی ارتباط بین جمعیت، اشتغال، مهاجرت، ساخت کالبدی و محیط انسان ساخت می باشد، که توسعه آن در هر زمان و فضای جغرافیایی تحت تاثیر شرایط ملی و بین المللی است. فرآیند جهانی شدن که از دهه 1980 در جهان فراگیر شده کاهش اعتبار مرزهای جغرافیایی و فشرگی مفهوم زمان را به دنبال داشته است و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی کلانشهرها را که جهانی-شدن در آنها نمود پیدا می کنند تحت تاثیر قرارداده است. در عصراطلاعات، ارتباطات کلانشهرها با یکدیگر درچارچوب فضای ملی یا درسطوح بین المللی ازطریق امواج الکترونیکی صورت می پذیرد، بنابراین در نقش و کارکرد کلانشهرها نیز تغییراتی حاصل شده است. در کلانشهرها یک فضای مجازی وغیرواقعی قابل-مشاهده است که نتیجه توسعه فناوری های اطلاعاتی، میکروالکترونیک و ارتباطات راه دور می باشد بنابراین ترافیک عملکردها و نقش های جهانی در کلانشهرها قابل-مشاهده است. از آنجایی که جهانی شدن جغرافیای ویژه ای دارد که مناطق کلانشهری را به عنوان کانون توسعه خود شامل می شود وآنها را در شبکه ای جهانی یکپارچه می سازد. این کلانشهرها مرکز اطلاعات، تولید اندیشه و ستاد مدیریت برای تولید و توزیع پراکنده در سطح جهان هستند و خدمات مالی بیشترین نقش را در آنها دارند این گونه کلانشهرها مرکز مدیریت فرآیند تولید است بدون آنکه مکان تولید باشند و در واقع تولید غیرمتمرکز با متمرکزشدن مدیریت همراه است. در این مقاله به بررسی فرآیند جهانی شدن با توجه به جریان چندوجهی آن و اثراتی که در شهرنشینی کشورهای در حال توسعه داشته با نمونه موردی کلانشهر تهران پرداخته شده است.
تحلیل سینوپتیکی موج سرمای 8-15 دیماه 1385 در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی از این تحقیق شناخت عوامل مؤثر دینامیکی و همدیدی بر پدیده یخبندان در کشور ایران است تا بتوان با پیش بینی آن در آینده شدت خسارت ها را کاهش داد.
در موج سرمای 8 - 15 دیماه 1385، تعداد کثیری انسان و حیوان تلف شده و فشار گاز در بخش های زیادی از کشور تقلیل پیدا کرد و رفت و آمد در بسیاری از شهر ها و جاده های کوهستانی دچار مشکل جدی شد. به دلیل نفوذ یک موج سرمای گسترده به داخل کشور در روزهای 8 - 15 دیماه بین 75 - 80 درصد از پهنه کشور دچار یخبندان شد.
این تحقیق نشان می دهد که عمده سامانه های منجر به یخبندان از شرایط سینوپتیکی زیر پیروی میکنند:
- در ترازهای دریا و تراز 850 هکتوپاسکال (که از لحاظ شرایط سینوپتیکی شبیه هم بوده اند) زبانه سردی از نزدیک قطب و با امتداد شمال – جنوب تا نیمه جنوبی ایران امتداد دارد که سبب انتقال هوای سرد قطبی و جنب قطبی تا جنوب کشور شده است؛
- تراز 500 هکتوپاسکال (تروپوسفر میانی) در روز شروع موج سرما، مرکز کم ارتفاعی با منحنی 492 ژئوپتانسیل دکامتر روی شمال سیبری بسته شده است که زبانه نسبتاً عمیقی با راستای شمالی – جنوبی تا جنوب ایران گسترش پیدا کرده است. در ادامه این مرکز کم ارتفاع و زبانه به تدریج به عرض های پایین تر گسترش پیدا کرده و تقریباً تا پایان روز چهارم موج سرما (اول ژانویه) این روند ادامه داشته است و زبانه سرد قطبی بدون حرکت قابل ملاحظه ای به سمت شرق یا غرب، باعث تداوم ریزش هوای سرد قطبی در لایه های میانی جو روی ایران شده است. از روز چهارم، ناوه سیبری شروع به حرکت به سمت شرق کرده و هوای پایداری را تا پایان موج سرما بر منطقه حاکم کرده است.
- شرایط سینوپتکی حاکم در تراز 300 هکتوپاسکال شباهت بسیار زیادی با تراز 500 هکتوپاسکال دارد. بنابراین با نفوذ یک موج سرما از سمت شمال و با امتداد شمالی- جنوبی و بلوکه شدن سیستم روی منطقه به مدت 8 روز تداوم داشته و با انتقال هوای سرد آرکتیکی سرمای شدید را روی ایران حاکم کرده است.
بازتاب های جهانی شدن سیاسی بر سازمان همکاری شانگهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده یا فرایند جهانی شدن بیانگر نوعی پراکنش کرویکالا، اندیشه و ... است که اثرات متعددی بر شاخص های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها دارد. جهانی شدندربعد سیاسی ازویژگهای متعددی برخوردار است مانند فرسایش حاکمیت های ملی، شدت گیری روندهای منطقه گرایی و ورود بازیگران جدید در عرصه تصمیم سازی سیاسی در سطح ملی و فراملی. سازمان های منطقه ای از جمله بازیگران جدید در صحنه بین الملل هستند که در نیمه دوم قرن بیستم در طی روند منطقه گرایی که با جهانی شدن همزمان بوده است به سرعت در مناطق جغرافیایی جهان گسترش یافته اند. یکی از بزرگترین سازمان های منطقه ای درجهان به لحاظ وسعت و جمعیت، «سازمان همکاری شانگهای» می باشد که در سال 2001 تأسیس شده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از رویکرد اثبات گرایانه به بررسی و تحلیل چگونگی تاثیرات جهانی شدن سیاسی بر این سازمان می پردازد. نتایج این نوشتار نشان می دهد دو مولفه در ارتقای تاثیرپذیری «سازمان همکاری شانگهای» از «جهانی شدن سیاسی»نقش داشته اند: اول، ملاحظات نظامی- امنیتی و اهداف سیاسی بنیان گذاران سازمان؛ دوم، تاثیر پذیری کشورهای آسیای مرکزی عضو سازمان از مسائلی همچون افراط گرایی مذهبی، تجزیه طلبی و تروریسم.
تحلیل و بررسی علل تخلفات ساختمانی در کلان شهرها با تأکید بر قوانین و ضوابط شهرسازی (مطالعه موردی: مناطق سه و نُه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دلایل ناهنجاری در شکل ساختمان ها و نابسامانی در سیما و منظر شهری، تخلفات ساختمانی است. این تخلفات ناشی از عوامل بسیاری است که با شناسایی آن ها تا حد زیادی می توان از وقوع آن جلوگیری نمود؛ لذا در این پژوهش به بررسی علل تخلفات ساختمانی با تأکید بر قوانین و ضوابط شهرسازی در مناطق سه و نه شهر مشهد پرداخته شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تبیینی و جامعه آماری آن مناطق سه و نه شهرداری مشهد می باشد. برای تعیین حجم نمونه از آزمون کوکران استفاده شده که حجم نمونه ای بالغ بر ۱۷۶ مورد از متخلفان ساختمانی جهت بررسی علل تخلفات ساختمانی انتخاب گردیده است. ابزار تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزار Spss می باشد. بدین منظور برای مقایسه عوامل مؤثر در ایجاد تخلفات ساختمانی بین دو منطقه مورد مطالعه از آزمون غیرپارامتریک U Mann-Whitney و برای مقایسه مقدار تخلفات ساختمانی و میزان جریمه پرداختی در سطح محدوده مورد مطالعه از آزمون T-Test استفاده شده است. همچنین علل تخلفات ساختمانی با استفاده از آزمون رگرسیون چندمتغیره به روش Stepwise مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که عوامل مقرون به صرفه بودن انجام تخلفات ساختمانی با بتای ۳۸/۰ و عدم نظارت دقیق مهندسان ناظر ساختمان با ۳۶/۰ از مهم ترین علل افزایش تخلفات ساختمانی در این دو منطقه شهری بوده است. معناداری آزمون نیز در سطح ۹۵درصد مورد تأیید است.
جغرافیای انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت، روی جنبه های انسانگرایی مارکسیستی با افزودن عوامل روانشناسی اجتماعی تاکید می کند.جغرافیای انتقادی، با تاثیر پذیری از نظریه انتقادی، تخریب محیط طبیعی و زندگی پر درد و رنج انسانی را حاصل سرمایه داری مدرن و گردش مداری سرمایه تمی داند که با سلطه تکنولوژی،راه تاراج بی امان طبیعت و منابع طبیعی را در پیش گرفته است. از دیدگاه جغرافیای انتقادی،استثمار طبیعت،زمینه استثمار انسان را فراهم ساخته است.
بررسی شاخص های ناپایداری هنگام وقوع پدیده های آب و هوایی مخرّب در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مخاطرات محیطی مهم می توان به پدیده های آب و هوایی مخرّب اشاره کرد که سالانه خسارات مالی و جانی بسیاری به بار می آورند. برای پیش بینی و مقابله با آثار زیانبار این پدیده ها، علاوه بر روش های همدیدی معمول، بررسی ساختار ترمودینامیکی جو در لایه های مختلف و تحلیل شاخص های ناپایداری ضروری است. در پیش بینی های عملی هواشناسی، شاخص های بسیاری برای ارزیابی پایداری اتمسفر و پیش بینی ناپایداری به کار می رود. تلاش های کمی برای بررسی این شاخص ها در ایران انجام شده و برای کالیبره کردن و معرفی آستانه ها، کاری انجام نشده است. در این مطالعه، سعی شده جمع بندی کاملی از حدود و آستانهٔ شاخص های ناپایداری برای پیش بینی انواع پدیده های مخرّب تهیه شود. بدین منظور، دقت مجموعه ای از پارامترها و شاخص ها، به طور ویژه برای مشهد محاسبه و بررسی شده است که عبارت اند از: شاخص شوالتر، شاخص مجموع مجموع ها و فشار سطح تعادل، آب قابل بارش، عدد ریچاردسون، شاخص صعود LI، شاخص K، SWEAT، CAPE و CIN. پدیده های آب و هوایی مخرّبی که در طی سال های 1980 تا 2009 در ایستگاه مشهد رخ داده، استخراج و در سه دسته برق، توفان تندری، تگرگ، دسته بندی و استفاده شده اند. روزهایی که این معیارها را نداشته اند، در دسته ای به نام بدون ناپایداری قرار گرفته اند. برای محاسبه مقادیر شاخص ها، از داده های جو بالای حاصل از ارسال رادیوسوند در ایستگاه مشهد استفاده شده است. این داده ها نسبت به وجود یا عدم پدیده های مخرّب تحلیل، و نتایج این تحلیل ها بصورت نمودارهای باکس پلات و نقاط پراکنده برای نمایش بصری روابط و آستانه ها، در پدیده های مختلف ارائه شده است. درنهایت آستانه هر شاخص برای پیش بینی انواع پدیده ها در مشهد معرفی شده، و ترکیب شاخص صعود (LI) و انرژی پتانسیل در دسترس همرفتی (CAPE) و همچنین شاخص صعود و سطح تعادل، به عنوان بهترین شاخص های ترکیبی معرفی شدند.
آلودگی شیمیایی خاک
منبع:
محیط شناسی ۱۳۵۵ شماره ۷
حوزههای تخصصی: