فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۳۴۱ تا ۲۴٬۳۶۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
آمایش محیط سال دهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۶
157 - 190
حوزههای تخصصی:
در توسعه ى فزآینده کنونی شهرها، اداره و ساماندهی برخی از مسائل و پیچیدگی های بوجود آمده، ناشی از تبلور ناکامی ها در حوزه ى مدیریت شهری است. یکی از مسائلی که به انبوه مشکلات مدیریت شهری اضافه شده و با توجه به روند کنونی شهری شدن دنیا، وخیمتر شده و حساسیت های خاص خود را برانگیخته، مسأله سکونتگاه های غیررسمی می باشد. با توجه به این موضوع هدف کلی پژوهش حاضر، تبیین دلایل نهادی- مدیریتی تأثیرگذار در شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در ایران می باشد. روش پژوهش در این تحقیق علّی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان و محققینی است که در حوزه سکونتگاهای غیررسمی در ایران مطالعات تجربی انجام داده اند. با توجه به عنوان و ماهیت این پژوهش، اطلاعات لازم از اسناد و منابع مکتوب به صورت توصیفی سازماندهی شد و دلایل نهادی - مدیریتی در شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی استخراج گردید. با طبقه بندی و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه نخبگان و استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و مدل تحلیل مسیر (اثرمستقیم و غیرمستقیم) متغیرهای تعریف شده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد نظام مدیریت و برنامه ریزی منطقه ای در ایران با مجموع اثر مستقیم و غیر مستقیم (622/0) در رتبه 1، مدیریت-های محلی (515/0) در رتبه 2، ضوابط و مقررات تعیین شده در طرح های توسعه شهری (384/0) در رتبه 3، برنامه ها و مقررات ناظر بر ساخت و سازها در محدوده قانونی و حریم شهرها (309/0) در رتبه 4، سیاست گذاری های کلان اجتماعی- اقتصادی- زیست محیطی (261/0) در رتبه 5، سیاست ها و برنامه های مسکن کم درآمدها (179/0) در رتبه 6، مقررات ناظر بر روند تفکیک و قطعه بندی رسمی زمین در ایران (168/0) در رتبه 7، نهادهای جامعه مدنی و بخش خصوصی (158/0) در رتبه 8 و ضعف فرهنگ شهرنشینی (114/0) رتبه 9 را در شکل گیری سکونتگاههای غیررسمی به خود اختصاص داده است.
مکان یابی دفن زباله در شهر زابل با استفاده از روش AHP
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
143 - 119
حوزههای تخصصی:
شهر زابل با دارا بودن جمیعتی بیش از 130 هزار نفر و قرار گرفتن در مسیر وزش بادهای 120روزه و مهاجرت های زیاد روستایی در زمینه مکان یابی و مدیریت زباله با مشکلات عدیده ای روبرو است. در این پژوهش سعی شده است تا مکانی متناسب با معیارهای استاندارد برای جمع آوری و دفع زباله در شهر زابل تعیین شود. برای این کار از نرم افزار Arc GIS و مدل تحلیل سلسله مراتبی AHPاستفاده شده است. فرآیند تحلیل سسله مراتبی (AHP) یکی از گسترده ترین ابزارهای تصمیم گیری چند معیاره است. در فرآیند مکان یابی با استفاده از روش AHP، بعد از تعیین سطوح سلسله مراتبی شامل هدف، معیارها، زیر معیارها و گزینه (مکان مورد نظر) مقایسه زوجی بین مجموعه ها برای وزن دهی انجام می شود. محل فعلی دفن زباله در شهر زابل متناسب به معیارهای استاندارد نیست. عمده ترین مشکل این منطقه، نزدیک بودن به چاه نیمه چهارم می باشد و به همین دلیل ممکن است سبب بروز مشکلات بهداشتی و زیست محیطی شود. نتایج تحقیق حاکی از این است که بهترین پهنه انتخابی برای دفن زباله در پایین دست منطقه دفع کنونی واقع شده است. این پهنه از نظر احداث مکان برای دفع زباله کاملاً مناسب است. عمق آب زیرزمینی بیش از 70 متر می باشد. فاصله از شهر حدود 30 – 35 کیلومتر و فاصله از راه های ارتباطی 7 کیلومتر است، همچنین به دلیل دور بودن از شهر قیمت زمین در این منطقه ارزان می باشد.
PKS: یک روش انتخاب فریم های کلیدی مبتنی بر فتوگرامتری برای سیستم های بینایی-اینرسی ساخته شده بر پایه ORB-SLAM3(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۲
111 - 133
حوزههای تخصصی:
به دلیل پیچیدگی های پردازش فریم برای تعیین موقعیت و تهیه نقشه در الگوریتم های ماشین بینایی و فتوگرامتری، روش های انتخاب فریم های کلیدی به منظور افزایش کارایی الگوریتم ها معرفی شدند که در عین حفظ دقت و استحکام الگوریتم، حجم پردازش ها را کاهش می دهند. یکی از معروف ترین الگوریتم های تعیین موقعیت و تهیه نقشه هم زمان مبتنی بر تصویر (ویژ و ال اسلم)، الگوریتم ORB-SLAM3 [1] است. انتخاب فریم کلیدی در این الگوریتم و سایر الگوریتم های این حوزه وابسته به حد آستانه های ابتکاری است. در این مقاله یک روش هندسی و بر پایه اصول طراحی شبکه تصویربرداری در فتوگرامتری به منظور انتخاب فریم های کلیدی در بهبود الگوریتم ORB-SLAM3 پیشنهاد شده است. در این روش، حد آستانه های ابتکاری با اصول فتوگرامتری جایگزین شده است که علاوه بر استحکام الگوریتم، کیفیت ابر نقطه حاصل از فریم های کلیدی را تضمین می کند. در روش پیشنهادی، ابتدا یک حد آستانه انطباقی در مورد مجاز بودن تعداد نقاطی که ناحیه مخروطی خط دید آن ها در یک مخروط چهار ناحیه ای تشکیل شده بر روی هر نقطه، تغییر کرده است، تصمیم می گیرد. سپس با تشکیل یک شبکه ۳ در ۳ در هر فریم و شمارش نقاط مؤثر در هر سلول این شبکه، معیار تعادل مرکز ثقل ( ECOG ) [2] در مورد مناسب بودن توزیع نقاط داخل این فریم تصمیم می گیرد. از طرف دیگر سنسور اینرسی [3] ( IMU ) در صورت مشاهده تغییرات شدید شتاب حرکت، مستقل از دوربین اقدام به اخذ فریم کلیدی می کند. به منظور ارزیابی روش پیشنهادشده، آزمایش های وسیعی روی داده [4] EuRoC در حالت تک دوربینه و دو دوربین انجام شده است. ارزیابی های کیفی و کمی با مقایسه مسیر ردیابی شده هر الگوریتم با مسیر مرجع، مقایسه ابر نقطه تشکیل شده از فریم های کلیدی و مقایسه مقدار خطای مطلق مسیر حرکت [5] ( ATE ) انجام شده است. همچنین زمان اجرای هر الگوریتم برای تمامی دنباله تصاویر داده EuRoC ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد، الگوریتم پیشنهادی در حالت دو دوربین 18.1 % و در حالت تک دوربینه 20.4 % دقت تعیین موقعیت ORB-SLAM3 را بهبود داده و علاوه بر این ابر نقطه متراکم تری تولید کرده است.
نقش توسعه کسب وکار محلی در افزایش اشتغال مناطق حاشیه نشین شهرک سعدی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلاتی که امروزه گریبان گیر بیشتر شهرهای جهان است ظهور و شکل گیری پدیده حاشیه نشینی است. محقق در صدد است تا نقش توسعه کسب و کار محلی در افزایش اشتغال مناطق حاشیه نشین شهرک سعدی شیراز را بررسی نماید. نوع تحقیق توصیفی علی و معلولی است. روش تحقیق میدانی و جامعه آماری شامل همه ی شهروندان ساکن در منطقه حاشیه نشین شهرک سعدی در طول بازه های زمانی مختلف می باشد. حجم نمونه پس از بررسی و مطالعات اولیه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد که به صورت غیر تصادفی هدفمند و شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ معادل 86/0 می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نقش توسعه کسب و کار محلی در افزایش اشتغال مناطق حاشیه نشین شهرک سعدی شیراز قابل تبیین است یعنی با توسعه کسب و کار محلی افزایش اشتغال اتفاق خواهد افتاد. همچنین می توان نتیجه گرفت با توجه به میانگین رتبه ای مولفه های درونی عوامل حمایتی – ترغیبی، زیر ساختی، تامین مالی این عوامل نسبت به یکدیگر دارای اولویت های متفاوتی بوده و هر کدام به نحوی اثر دارند. پیشنهاد می شود با ﺑﻪ رﺳﻤیﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ ﺣﻘ ﻮق ﺷ ﻬﺮوﻧﺪی ﺳ ﺎکﻨﺎن ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺣﺎﺷ یﻪ ﻧﺸ یﻦ منطقه سعدی در ﺑﺮﻧﺎﻣ ﻪ ری ﺰی ﻫ ﺎی ﻣﺨﺘﻠ ﻒ اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎﻋی و کﺎﻟبدی و ﺗ ﺄﻣیﻦ اﻋﺘﺒ ﺎر ﻣ ﺎﻟی و ﭘﺮداﺧﺖ ﺗﺴ ﻬیﻼت و وام ﺑ ﺮای افزایش اشتغال و ﺑﻪ رﺳﻤیﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ اوﻟﻮیﺖ ﻫﺎ ی ﮔﺮوﻫ ﻬﺎی بیکار و کﻢ درآﻣﺪ در ﻧﻈﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ریﺰی استان فارس؛ اقدام کرد .
شناخت عوامل تأثیرگذار بر وضعیت موجود مبلمان شهری و مدل یابی مطلوب برای ساماندهی به فضاها و منظر شهری (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
197 - 214
حوزههای تخصصی:
چکیده: تحقیق حاضر به بررسی مبلمان شهری از جمله عناصرتاثیر گذار و سازنده فضای عمومی شهرایلام پرداخته است.. مناسب بودن مبلمان شهری(کمیت و کیفیت، زیبایی، راحتی، دوام و محل استقرارو نیزاستفاده از رنگ متناسب و جنس و مواد مناسب با اقلیم منطقه در طراحی مبلمان شهری)، باعث ارتقای کیفیت محیط شهری، ساماندهی فضا و سیمای شهری و رضایتمندی شهروندان می گردد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و برای دست یابی به یک الگوی نظری- تحلیلی است به لحاظ ماهیت و روش از دو روش ترکیبی " توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه با میزان پایایی 80 درصد و مصاحبه) استفاده شده است. قلمرو مکانی تحقیق، محدوده مرکزی شهر ایلام طی سالهای 1396و1397 بوده است و از دیدگاه 138متخصص به صورت نمونه گیری هدفمند (در دسترس) در سازمان های مرتبط با موضوع تحقیق استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل از تحلیل های آماری (تحلیل عاملی اکتشافی، مدل معادلات ساختاری، همبستگی پیرسن و تحلیل رگرسیون) استفاده گردید . نتایج تحلیل مدل نظری نشان دادکه نابسامانی و آشفتگی مبلمان شهری در ابعاد و لایه های مختلف شهر ایلام وجود دارد که بر روحیات و رفتارهای شهروندان تأثیر قابل توجهی داشته و باعث نارضایتی شهروندان نسبت به شهرشده است. .همچنین نتایج نشان داد که، بین عدم توجه به اصول استانداردهای مبلمان شهری و به وجود آمدن ساختار نامتعادل و نامناسب شهری و کاهش کیفیت منظرشهری ارتباط وجود دارد استفاده از اصول و مبانی حاکم بر هر یک از عناصر تأثیرگذار بر مبلمان شهری باعث ساماندهی محیط و منظر شهر وخلق فضایی شهری زیبا و ایده آل شهر می گردد.
تحلیل و ارزیابی رقابت پذیری منطقه ای در برنامه ریزی توسعه گردشگری، مطالعه موردی: شهرستان جلفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1125 - 1142
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از بخش های مهم خدماتی سهم به سزایی در افزایش رشد و توسعه، به خصوص در کشورهای درحال توسعه دارد. توسعه گردشگری، می تواند اقتصاد کشور را از حالت تک محصولی خارج کند و ثبات اقتصادی را به علت ثبات در درآمدهای ناشی از جذب گردشگری برای کشور به همراه بیاورد. هدف تحقیق حاضر، بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رقابت پذیری گردشگری در شهرستان جلفا و ارائه راهبردهایی جهت ارتقا رقابت پذیری منطقه ای در گردشگری این شهرستان است. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت موضوع موردمطالعه، توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات موردنظر از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و روش میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) به دست آمد. جامعه آماری برای تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه، مدیران، کارشناسان و متخصصان امر گردشگری هستند و از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. محدوده موردمطالعه، شهرستان جلفا (منطقه آزاد ارس) می باشد و شش منطقه آزاد تجاری کیش، قشم، چابهار، انزلی، اروند و ماکو به عنوان رقبای آن در نظر گرفته شده اند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری شهرستان جلفا و تشریح اهداف، منابع، توانایی ها و عوامل کلان محیطی از مدل Meta-SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهم ترین عوامل کلان تأثیرگذار بر گردشگری در شهرستان جلفا، عدم شناسایی قابلیت ها و پتانسیل های موجود در منطقه، عدم وجود زیرساخت های مناسب و نبود مقررات شفاف جهت سرمایه گذاری بخش خصوصی در زمینه گردشگری می باشند. با برنامه ریزی راهبردی برای توسعه گردشگری و باهدف افزایش کمی تعداد گردشگران و سپس افزایش کیفی خدمات، می توان به توسعه اقتصادی و فرهنگی شهر امیدوار بود.
Geopolitical Power Balancing in Biden’s Strategic Policy Making(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
26 - 46
حوزههای تخصصی:
The balance of geopolitical power of the United States during the last decades was changed. Biden tries to examine US security policy in the third decade of the 21st century by providing a “geopolitical balancing”. The geopolitical balance of the main axis of strategic policy-making should be in the regional security approaches. The main axes of the geopolitical balance of strategic policy- making in regional environments should be the power limitation, containment and balancing the power of the China, Russia, and Iran. Understanding the US security policy in the geopolitical field has generally been accompanied by the signs of change. Barack Obama took advantage of the geopolitical balance of power. Donald Trump policy making was based on the regional and international hegemony. The strategic hegemonic policy system has put regional hegemony on the agenda and need to be addressed in order to make US policy strategic and enforce it. Each US president has adopted a specific form of security policy making in the regional environment. The main question of the article is “Should a strategic policy making of Joe Biden be in a regional environment?” The hypothesis of the article is based on the view that “Biden uses strategic policy making threat of balancing to counter the various rival actors as so China, Russia and Iran.” Threat balancing theory has been used in compiling the article. Threat balancing theory was a special form of US strategic behavior of the power equation to limit and containing the rise of others as so emerging actors. The methodology of article based on data analysis and content analysis.
شناسایی و تحلیل پیش نیازهای برنامه ریزی توسعه اقتصادی با تاکید بر مشاغل زنجیره ای و تعاونی در روستاهای بخش مرکزی هیرمند
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
168 - 188
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از روستاهای کشور به دلیل نبود شغل و بیکاری جوانان روز به روز با مهاجرت جوانان و خالی شدن از سکنه مواجه می شوند. یکی از راه های جلوگیری از مهاجرت روستاییان ایجاد شغل و مهمتر از آن ایجاد شغل هایی است که به وسیله خود روستاییان به صورت زنجیره ای و تعاونی تشکیل شده است. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل پیش نیازهای برنامه-ریزی توسعه اقتصادی با تاکید بر مشاغل زنجیره ای و تعاونی در روستاهای بخش مرکزی هیرمند است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است. که به دو روش مطالعه کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه پشتیبان ها، شاغلین و فعالان اقتصادی در حوزه فعالیت های اقتصادی پنجگانه است که از میان آن ها تعداد 33نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات بدست آمده از تحلیل های کمی و کیفی استفاده شد که برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش های آماری (توصیفی و استنباطی) و با بهره گیری از مدل هفت سرمایه و مدل رادار استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد با توجه به به مدل هفت سرمایه ( رادار) و کسب بیشترین امتیاز توسط سرمایه نهادی و سرم سرمایه زیرساختی و سرمایه نهادی، مشخص می شود که این دو سرمایه بیشترین تاثیر را در توسعه مشاغل عام المنفعه در منطقه مورد مطالعه دارند. با توجه به زنجیره شغلی مشاغل زنجیره ای و تعاونی مورد مطالعه مشخص شد که می توان با ایجاد تعاونی و تامین زنجیره های پیشین و پسین برای هر کدام از مشاغل مورد مطالعه، باعث ایجاد اشتغال پایدار در منطقه مورد مطالعه شد.
تعیین عوامل مؤثر بر رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
123 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی انجام شده است. در این پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات مرتبط، عوامل مؤثر بر پایداری زنجیره تأمین استخراج شد. سپس، با استفاده از نظر خبرگان، از میان عوامل مذکور، 27 عامل که در رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی ایفای نقش می کنند تعیین شد. در مرحله بعد، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شدند. علاوه برآن، با به کارگیری روش دیمتل، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری معیارهای اصلی (اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و نهادی) تعیین شد. نتایج نشان داد که به ترتیب معیارهای مهارت کادر درمانی و امنیت کشور از مهم ترین عوامل در رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی هستند. همچنین، با استفاده از روش دیمتل مشخص شد که به ترتیب عوامل اقتصادی و نهادی (حاکمیتی) در دسته عوامل تأثیرگذار، و عوامل اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی در دسته عوامل تأثیرپذیر قرار می گیرند. در پایان، پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج و نیز پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی در حوزه موردنظر ارائه شده است.
تحلیل الگوی رشد کالبدی- فضایی شهرها از طریق آمار فضایی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهری از گذشته تا به امروز بیشتر بر اساس توجه به عوامل کالبدی پیش رفته است تا جایی که اساس برنامه ها و طرح های شهرسازی و برنامه های شهری را عمران شهر و فضاهای کالبدی , تحت تأثیر خود قرار داده است . شهر محصول روابط و مناسبات پیچیده اقتصادی و اجتماعی است و ناهمگونی های فضایی آن بازتاب فرایندهای در هم بافته فرهنگی – اجتماعی و سیاسی– اقتصادی در طی تاریخ در بستر طبیعت بوده است . شناخت الگوی رشد فضایی شهرهای اصلی مناطق و کشورها، برای تدوین سیاست های مناسب و دستیابی به توسعه پایدار امری اساسی است. دستیابی به این مهم نیز نیازمند استفاده از روش ها و ابزارهای مناسب و پیشرفته می باشد. این مقاله باهدف مطالعه رشد و توسعه فضایی شهر گرگان با استفاده از مدل های تحلیل فضایی و تکنیک های مربوط به خودهمبستگی فضایی با استفاده از GIS نگارش یافته است. بر این اساس به منظور تحلیل توسعه فضایی شهر گرگان فرضیه پژوهشی مطرح شد و به روش توصیفی –تحلیلی ارزیابی شد. بر این اساس از روش های مختلف آمار فضایی و تکنیک های خودهمبستگی فضایی ازجمله تحلیل خوشه بندی، ضرایب موران و گری، G عمومی، تحلیل لکه های داغ استفاده شده است . نتایج نشان می دهد که شهر گرگان، الگوی رشد تصادفی متمایل به خوشه ای را با شکل گیری دو لکه داغ در بخش جنوب و شرق شهر و یک لکه سرد در بخش شمال تجربه نموده است.
رتبه بندی نواحی شهری بر اساس شاخص های کالبدی شکوفایی شهری (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیّت و تنگناهای توسعه ی نواحی، به لحاظ شکوفایی در شهرها، از مسایلی است که اخیراً در فرهنگ برنامه ریزی شهری مطرح شده است. اما در کشور ما کمتر طرح شده و ناشناخته می باشد. این مقاله ضمن معرفی شکوفایی شهری به عنوان رویکرد جدید در برنامه ریزی شهری جهان معاصر، مفهوم شکوفایی و ابعاد آن را بررسی کرده و به شناسایی شاخص ها و عوامل موثر در شکوفایی شهری در بعد کالبدی ( زیر ساختی) می پردازد و سپس نواحی شهری تبریز را بر اساس شاخص های شکوفایی کالبدی با استفاده از مدل تودیم رتبه بندی می نماید. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جهت رتبه بندی و انجام تحلیل های لازم ؛ از GIS برای تهیه نقشه های مربوطه ، از روش AHP جهت وزن دهی معیارهای موثر در شکوفایی شهری کالبدی و زیرساختی و در نهایت از مدل TODIM برای رتبه بندی شکوفایی شهری کالبدی و زیرساختی نواحی شهری استفاده گردیده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که نواحی 1-8، 1-5 ، 2-1، نواحی با شکوفایی بالا به لحاظ کالبدی و زیرساختی می باشند. و نواحی 2-9، 6-5 ، 3-7، نواحی با شکوفایی پایین و در سه رتبه آخر به لحاظ شکوفایی کالبدی و زیرساختی می باشند. در کل، آنچه که از رتبه بندی نهایی به دست آمد، نشان دهنده عدم تعادل در توزیع مولفه های شکوفایی مرتبط با زیرساخت های شهری در کلانشهر تبریز می باشد.
تحلیل میزان تاب آوری روستائیان کشاورز در راستای مدیریت خشکسالی مطالعۀ موردی: روستائیان کشاورز دهستان سی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی در دهه اخیر، تاب آوری در زمان مخاطرات مورد توجه محققان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل میزان تاب آوری روستاییان کشاورز در راستای مدیریت خشک سالی و کاهش خسارات وارده آن به جامعه بهره بردار روستایی است، پس از بررسی های متعدد در حوزه نظری تاب آوری و بررسی ابعادی که بیان کننده تاب آوری بودند برای سنجش میزان تاب آوری از ترکیب مدل مکانی کاتر و مدل اجتماع محور استفاده شد که به ابعاد تاب آوری و نقش کلیدی جوامع محلی اشاره دارد و ابعاد اجتماعی، نهادی، اقتصادی، کالبدی و اکولوژیکی به عنوان ابعادی کلی که تبیین کننده تاب آوری هستند، انتخاب شد. روش پژوهش به صورت کمی پیمایشی است و از روش های توصیفی، تحلیل و هم بستگی استفاده شده است. بدین منظور، شش روستا از دهستان سی ریز در شمال استان کرمان که در وضعیت خشک سالی شدید قرار دارند، انتخاب شد. روش نمونه گیری در این تحقیق تصادفی ساده است و با 286 نفر از سرپرستان خانوار روستایی از طریق پرسش نامه های ساخت یافته مصاحبه شده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و ضریب هم بستگی پیرسن تحلیل شد. نتایج پژوهش بر ضعیف بودن تاب آوری در تمامی ابعاد در این شش روستا تأکید دارد و اثرات خشک سالی را در این روستاها تشدید کرده و موجب خسارات بسیاری به روستاییان و به طور مشخص کشاورزان شده است.
واکاوی و آسیب شناسی مدیریت منابع آب در ایران (نمونه ی پژوهشی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب به عنوان یکی از مهمترین بنیادهای زیستی و منبع جغرافیایی استراتژیک، نقش مهمی در سیاست ها و برنامه ریزی های ایران داشته است. موقعیت جغرافیایی ایران و قرارگیری بخش های بزرگی از آن روی کمربند خشک جهانی، مسئله ی آب را به عنوان یکی از دغدغه های مهم تبدیل کرده است. در این میان، استان زنجان به عنوان یکی از واحدهای فضایی درون کشوری، در چند سال گذشته با مسائلی متعددی در زمینه ی منابع آب مواجه شده است. کاهش حجم آب، فرونشست دشت ها، کاهش آب های زیرزمینی و نیز تغییرات منفی در حوضه های آبریز خزر و مرکزی به عنوان دو آبریز مهم مرتبط با این استان، به مسئله ی آب و پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در این استان اهمیت خاصی بخشیده است. در این راستا، تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به آسیب شناسی مدیریت منابع آب در استان زنجان در دو بُعد «برخورداری از نهادهای قدرت» و «جایگاه استان در سند بالادستی طرح آمایش کشور» پرداخته است. نتایج، نشان می دهد که در میان نهادهای مرتبط با حوزه ی آب، مانند وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و وزارت کشور، هیچ کدام از وزیران در طول دوره های مختلف دولت ها در ایران از استان زنجان نبوده اند. همچنین، استان زنجان در سند بالادستی آمایش کشور، به عنوان یک منطقه ی حاشیه ای و تحت سیطره ی هسته ی مرکزی تهران قرار گرفته است. مجموعه ی این دو فرایند، سبب شده است تا سیاست گذاری های مرتبط با منابع آب از سوی مرکز به این استان تحمیل شود. این سیاست گذاری ها به دلیل مرکزیت گرایی و عدم توجه به محلی گرایی، نتوانسته است برنامه ریزی کارآمدی برای مدیریت منابع آب استان زنجان در پیش گیرد.
سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه میان افزای شهری که تأکید بر بهره گیری از ظرفیت زمین های خالی و بدون استفاده در درون نواحی ساخته شده، ساختمان های مخروبه و اراضی قهوه ای دارد راهبردی در جهت کنترل پراکنده رویی شهری و پیامدهای مرتبط با آن است. از این رو در این پژوهش به سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا در شهر سبزوار -که با مشکل پراکنده رویی روبروست-پرداخته شد. پژوهش حاضر از نظر رویکرد، توصیفی-تحلیلی و از نظر ماهیت، توسعه ای- کاربردی است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری گردید. 13 معیار جهت سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا تعیین شد و با بهره گیری از نظر متخصصان در قالب فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن و اولویت هر معیار مشخص گردید.همچنین از مدل فازی برای تولید، استانداردسازی، فازی سازی و تلفیق لایه ها در محیط GIS استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در شهر سبزوار، نواحی مرکزی نسبت به نواحی حاشیه شهر، قابلیت بیشتری از نظر توسعه میان افزا دارد. با اینکه نواحی مرکزی، زمین های خالی کمتری دارد اما استقرار این زمین ها در درون بافت موجود و فاصله کمتر آن ها با اراضی ساخته شده و همچنین عوامل دیگری از جمله وجود ساختمان های مخروبه، قدیمی و با کیفیت پایین در بافت های فرسوده ، دسترسی بیشتر به خدمات و امکانات شهری و... باعث شده که این نواحی قابلیت بیشتری از نظر توسعه میان افزا نسبت به نواحی حاشیه داشته باشد.در کل، حدود 29/20 درصد مساحت شهر سبزوار برای توسعه میان افزا کاملا مناسب ،15/13 درصد مناسب، 33/41 درصد متوسط ، 98/ 16درصد نامناسب و 25/8 درصد کاملا نامناسب می باشد.بنابراین در شهر سبزوار ظرفیت قابل توجهی برای توسعه میان افزا وجود دارد که بهره گیری از آن می تواند به کاهش پراکنده رویی در این شهر کمک کند.
نقش بازارهای هفتگی استان گیلان درتوسعه روستایی وزایش شهرهای جدید دراستان «مطالعه موردی: شهرستان صومعه سرا»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هشتم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
37 - 53
حوزههای تخصصی:
اقتصاد وساختارهای اقتصادی درساخت،شکل دهی وتوسعه فضای زندگی انسانها عاملی تأثیر گذار و مهم به شمار می آید. در نگرش های جغرافیایی روند تولید، حمل و نقل، مبادله، تغییر شکل و مصرف محصولات مورد نیاز انسانها، برخواسته میل، روان، باورها و رفتار آنان بسیار اهمیت دارد. بازارهای هفتگی از گذشته های دور تا کنون بعنوان مراکزی برای انجام مبادلات ضروری و مورد نیاز، به حیات خود ادامه داده اند. شاید این ادعا که بازارهای هفتگی برجای مانده از شکل اولیه بازارها در جوامع ابتدایی بشر هستندکه تا کنون نیز کارکردهای خود را حفظ نموده و در اقتصاد جوامع نقش بازی می کنند- ادعایی درخور و قابل اعتماد باشد.
حوزه نفوذ و اطراف شهرها به اضافه دیگر نقاط روستایی در منطقه، کالا و تولیدات خود را عرضه و از مصنوعات و کالاهای شهری خریداری می نمایند. از سویی فاصله کم نقاط روستایی با یکدیگر و در کل شهر صومعه سرا و تولم شهر و نیز مراکز تشکیل بازارهای هفتگی و آسان بودن حمل و نقل و رفت و آمد روستاییان و مازاد تولیدات اقتصادی در مکان گزینی اولیه بازارها بسیار مؤثر و جزو عوامل اصلی به شمار می آید
واکاوی جریان های فضایی حاکم بر شهر و ناحیه پیراشهری (مورد: بخش پاپی شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان های فضایی بین شهر و ناحیه پیراشهری به شکل پیوندهای روستایی- شهری، نقش بسیار مهمی در توازن و توسعه یکپارچه ناحیه ای دارند. آشکارسازی جریان های حاکم در سطح نواحی می تواند در نظام برنامه ریزی و سیاست گذاری های توسعه شهری و روستایی نقش بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر تحلیل جریان های فضایی در نواحی پیراشهری به منظور تبیین نظام فضایی حاکم بر شهر روستا در بخش پاپی شهرستان خرم آباد است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این مقاله جریان های فضایی با رویکرد شبکه ای تحلیل شده است. جامعه آماری موردمطالعه همه سکونتگاه های روستایی بخش پاپی و نمونه آماری دهیاران و افراد مطلع به روستا هستند. داده ها و اطلاعات موردنیاز با استفاده از روش میدانی و با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است، سپس داده ها و اطلاعات در چارچوب پارادایم شبکه ای و با فن تحلیل شبکه و از طریق نرم افزارNodeXL مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از تحلیل جریان ها بیانگر آن است که شهر سپیددشت نتوانسته در سطح محلی جریان های پیراشهری را به خود جذب کند و نقش شهری را به خوبی ایفا کند و در مقابل شهر خرم آباد و دورود در ارتباط با بخش پاپی نقش مرکزیت بیشتری نسبت به شهر سپیددشت دارند و این ارتباطات موجب شده تا روستاییان برای تأمین خدمات، بازاررسانی و همچنین سرمایه گذاری متحمل هزینه و زمان بیشتری شوند. بنابراین نظام شبکه ای و پیوند محکم شهر و روستا در بخش پاپی برقرار نیست.
ارائۀ چارچوبی برای مدیریت بدهی ها در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
66 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه امروزه بدهی بزرگ و رو به رشد شهرداری ها در بسیاری از کشورها مانند ایالات متحده، چین، ژاپن، اسپانیا و مکزیک، سیاست گذاران و محققان را نگران کرده است. رشد افسارگسیخته بدهی بدون اعمال محدودیت در این کشورها، فشار بازپرداخت بسیار زیادی را به شهرداری ها وارد کرده است که تداوم این امر در نهایت ممکن است به بحران بدهی منجر شود. اگرچه استقراض محلی یکی از محورهای اصلی سیستم های غیرمتمرکز مالی است، اما استفاده بدون انضباط از بدهی های محلی می تواند منجر به اختلال در ارائه خدمات عمومی در سطح محلی شده و مهم تر از آن، اثرات خارجی منفی مهمی بر ثبات اقتصاد کلان داشته باشد. نگاهی گذرا به رسانه های عمومی و اجتماعی در سال های اخیر نشان می دهد افزایش مقیاس بدهی شهرداری تهران، توجه و نگرانی سیاست گذاران، محققان و اقشار مختلف جامعه را به پیامدهای این موضوع به خود جلب کرده است. در حال حاضر، رقم مجموع بدهی های انباشت شده شهرداری تهران تا زمان انتشار این گزارش حدود 85 هزار میلیارد تومان می رسد و بیم آن می رود که با ادامه روند موجود و انباشت بدهی، شهرداری تهران با مسئله نکول مواجه شود که وقوع آن نه تنها باعث کاهش رتبه اعتباری شهرداری تهران خواهد شد، بلکه همچنین تأمین مالی از بازار سرمایه یا بازار پول را با دشواری مواجه می کند. رقم بالای بدهی های شهرداری تهران به همراه سود سالانه آن ها از یک طرف و مشخص نبودن رقم دقیق بدهی ها و آمار بالای بدهی های ثبت نشده موجب شده است تا اعداد متفاوتی از سوی رسانه ها و سایر نهادها برای برآورد حجم بدهی ها منتشر شود. در چنین شرایطی به نظر می رسد طراحی و استقرار سیستم مدیریت بدهی در شهرداری تهران می تواند به بهبود نظام مدیریت مالی و بهبود وضعیت بدهی ها کمک کند. سؤال این است که چگونه می توان چارچوبی قانونی و عملی ارائه کرد که به شهرداری تهران اجازه بدهد علاوه بر اینکه انعطاف پذیری لازم برای ارائه خدمات بهینه را دنبال کند، در دوران ثبات یا بحران اقتصادی نسبت به استقرار انضباط مالی اقدام کند. در این راستا، در پژوهش حاضر نویسندگان کوشیده اند به پرسش های ذیل پاسخ دهند: وضعیت فعلی مدیریت بدهی ها در شهرداری تهران به چه صورت است؟ الگوی مناسب برای مدیریت بدهی ها در شهرداری تهران چیست؟ ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مدیریت بدهی در شهرداری تهران کدام اند؟ به این منظور، سازوکارهای مدیریت بدهی ها در چارچوب استقرار نظام مدیریت مالی عمومی در شهرداری های دنیا بررسی شده و بر اساس آن چارچوبی برای مدیریت بدهی ها در شهرداری تهران در نظر گرفته شده است. مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش توصیفی و از نوع پژوهش های پیمایشی و از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی است. بر این اساس، در گام نخست از طریق مطالعات کتابخانه ای (بررسی تجربیات شهرداری ها و نهادهای فرادست، کتاب، مقاله ها و نشریه های علمی و...) چارچوب اولیه پژوهش طراحی شد. سپس، نگارندگان با توجه به ویژگی های محیطی و کنترلی فعالیت های شهرداری های ایران نسبت به تعدیل مدل اولیه اقدام کردند. این مدل پس از نظرخواهی از خبرگان مورد اجماع قرار گرفته و سپس نسبت به تهیه پرسشنامه پژوهش اقدام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر در مرحله کمی شامل مدیران با سابقه در بخش مالی، حسابداری و بودجه شهرداری تهران با اولویت صاحب نظران با سوابق تحصیلی مالی، حسابداری یا رشته های مرتبط بود. این خبرگان بیشتر بر اساس سابقه شغلی در پست های مرتبط با امور مالی، حسابداری، خزانه داری، و... در شهرداری تهران انتخاب شدند که بر این اساس بیشتر آن ها را مدیران و معاونان با مرتبه 5-15به بالا و با سابقه کار بیش از 10 سال در پست های یادشده تشکیل می دهد. پرسشنامه از طریق روش گلوله برفی و با مقیاس لیکرت پنج امتیازی به صورت برخط برای مدیران یادشده ارسال شد و طی تماس های تلفنی نیز از آن ها خواسته شد که در تکمیل پرسشنامه مشارکت کنند. در نهایت، 103 پرسشنامه سالم جمع آوری شدند. اعتبار ظاهری و محتوایی پرسشنامه با نظرسنجی از اساتید و خبرگان انجام شد. علاوه بر این، از روایی سازه نیز جهت به دست آوردن بارهای عاملی در نرم افزار PLS استفاده شده است. همچنین، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. با توجه به نتایج به دست آمده مقادیر پایایی، پایایی ترکیبی و واریانس استخراج شده مربوط به سازه های تحقیق قابل تأیید است. علاوه بر این، روایی واگرا بر اساس رویکرد فورنل و لارکر نیز به دست آمد که بر این اساس نیز مدل تحقیق مورد تأیید است.یافته هاتجزیه و تحلیل اطلاعات، در این تحقیق شامل دو فاز اصلی توصیفی و استنباطی است. در فاز توصیفی برای متغیرهای فاصله ای، از میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. همچنین، در قسمت تحلیل های استنباطی، ابتدا توزیع متغیرها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف بررسی شده و آزمون ویلکاکسون (به دلیل غیرنرمال بودن داده ها) جهت مقایسه زوجی وضعیت موجود و مطلوب استفاده شد. همچنین، برای بررسی فرضیات تحقیق، از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار smartPLS استفاده شده است. طبق نتایج این آزمون، مقدار معنا داری (Sig) متغیرهای مورد بررسی کمتر از 0/05 است. بنابراین، داده ها غیرنرمال هستند. برای مقایسه وضع موجود سیستم مدیریت بدهی های شهرداری تهران با وضع مطلوب نیز از آزمون ویلکاکسون استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، وضعیت موجود و مطلوب مدیریت بدهی در شهرداری تهران معنا دار بوده و بین این دو وضعیت شکاف وجود دارد. در این مرحله مدل استخراج شده از بخش کیفی مورد بررسی و برازش قرار گرفته است. به این منظور، هر یک از مقوله های استخراج شده به صورت جداگانه در حالت مقادیر استاندارد بتا (بارهای عاملی) در نرم افزار pls آورده شده است تا با حذف بارهای عاملی ضعیف (کمتر از 0/7) در نهایت مدل نهایی استخراج شود. در پژوهش حاضر تمام بارهای عاملی بیشتر از 0/9 بوده اند. همچنین، ضرایب بین مسیرهای اصلی شدت رابطه هر یک از مؤلفه ها با متغیر درون زا (مدیریت بدهی ) را نشان می دهد که این مقدار برای همه مسیرها بیشتر از 0/9 است. این مدل نشان می دهد که مدیریت بدهی ها یک مسئله پیچیده بوده که با بخش ها و عملیات مختلف درون سازمان از جمله: برنامه ریزی و بودجه ریزی، حسابرسی و ممیزی، مالی، خزانه داری، امور حقوقی و... در ارتباط است و موفقیت آن در گرو یکپارچگی و هماهنگی سیاست ها و راهبردهای سازمانی است. نتیجه گیریهدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مدیریت بدهی ها در شهرداری تهران است. برای این منظور، سیستم ها و چارچوب های حکمرانی بدهی در شهرداری های دنیا مورد بررسی قرار گرفته و یک چارچوب اولیه استخراج شد. سپس پرسشنامه ای برای بررسی وضعیت موجود و مطلوب در شهرداری تهران تهیه شده و در بین مدیران مالی شهرداری تهران توزیع شد. با تحلیل نتایج حاصل معلوم شد که سیستم مدیریت بدهی در شهرداری تهران با وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد. از این رو، جهت از بین بردن این شکاف چارچوب جامعی برای مدیریت بدهی ها پیشنهاد شد. این مدل جنبه های مختلف مربوط به مدیریت بدهی ها در 5 بعد اصلی شامل تدوین قوانین و مقررات، تدوین سیاست های مالی و بودجه ای، تدوین و اجرای برنامه راهبردی، حسابداری و گزارشگری مالی و نظارت مالی و بودجه ای به همراه اجزای آن ها را در بر می گیرد. در بعد تدوین قوانین محدودیت های قانونی لازم جهت تحدید و نظام بخشی به بدهی های شهری بر اساس تجربیات جهانی شامل: الزامات مربوط به ایجاد، مصرف، تسویه و ساختار تأمین مالی تعیین شده اند. یکی دیگر از این ابعاد، بعد سیاست های مالی و بودجه ای است که در این راستا سیاست هایی جهت جلوگیری از کسری بودجه از طریق بدهی، تعریف وضعیت بحران مالی در شهرداری، مدیریت ریسک اعتباری، شفافیت تفکیک بین عملیات، سیاست های مالی و معاملات مربوط به مدیریت بدهی و هماهنگی سیاست های مالی و بودجه ای اتخاذ شده اند. یکی دیگر از ابعاد اصلی مؤثر بر مدیریت بدهی شهرداری ها به تدوین و اجرای برنامه راهبردی مدیریت بدهی برمی گردد که مستلزم تدوین برنامه مالی بلندمدت (LFP) و سرمایه گذاری بلندمدت (LIP) و اجرای راهبردهای مدیریت بدهی است. در بعد حسابداری هم مواردی از جمله: طراحی پایگاه داده مدیریت بدهی در بستر فناوری اطلاعات، پیش بینی جریان نقدی و مدیریت وجوه نقدی، گزارشگری، نگهداری سوابق بدهی و پیش بینی بدهی در نظر گرفته شده اند و در نهایت، به عنوان آخرین بعد مدیریت بدهی ها الزامات مربوط به نظارت عملکردی بر بدهی های شهری شامل نظارت مالی و بودجه ای تعریف شده اند. بر اساس تجربیات موفق بانک جهانی (2013)، در رابطه با مدیریت بدهی در شهرداری ها، حاکمیت بدهی در شهرداری ها تنها مربوط به قوانین و مقررات محدودکننده و سایر کنترل ها نیست، بلکه باید شامل یک طراحی متوازن غیرمتمرکز مالی باشد که جنبه های مختلف از جمله برنامه بلندمدت، ساختار اداری و تشکیلاتی مدیریت بدهی ها، حسابداری و گزارشگری، سازوکارهای نظارتی و... را در بر بگیرد. از این منظر این رویکرد مطابق با رویکرد اتخاذ شده در پژوهش حاضر است.
اولویت بندی استقرار صنایع تبدیلی کشاورزی در دهستان های بخش مرکزی شهرستان میناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لزوم توجه به بخش کشاورزی برای توسعه پایدار نواحی روستایی همواره مورد توجه اندیشمندان، مدیران، برنامه ریزان و دولت ها بوده است. امروزه مشخص شده است تنها توجه به افزایش تولید نمی تواند باعث پیشرفت کشاورزی شود. استفاده از صنایع تبدیلی و تکمیلی جهت بهره وری بیشتر از تولیدات کشاورزی می تواند منجر به افزایش کیفیت محصولات و سودآوری بیشتر و همچنین افزایش اشتغال و در نهایت توسعه پایدار نواحی روستایی شود. اما این صنایع باید در مکانی ایجاد شود که شرایط مناسبی داشته باشد. هدف از این پژوهش، اولویت بندی و معرفی مناسب ترین دهستان برای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش مرکزی شهرستان میناب استان هرمزگان است. از آنجا که فعالیت بیشتر مردم در محدوده مورد مطالع در بخش کشاورزی است، استقرار چنین صنایعی می تواند به توسعه نواحی روستایی کمک بسیاری کند. این پژوهش با تکنیک تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS انجام گرفت و با وزن دهی به شاخص ها، امتیاز هر دهستان مشخص و اولویت بندی انجام شد. نتایج نشان داد که از میان شاخص های مورد بررسی، میزان تولید محصولات زراعی و میزان تولید محصولات باغی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. همچنین مناسب ترین دهستان برای ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی دهستان کریان، و در رتبه های بعد به ترتیب دهستان های گوربند، تیاب و حومه قرار دارند.
بررسی عملکرد مبلمان شهری در ارتقای کیفیت محیط شهری و رضایتمندی و سرزندگی شهروندان (مورد مطالعه خیابان ملت شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
211 - 223
حوزههای تخصصی:
در شهرکرد به عنوان یکی از شهرها میانی که در سال های اخیر شاهد مهاجرت گسترده از شهرها و روستاهای اطراف بوده است، لزوم توجه به بهینه سازی مبلمان شهری و نقش آن در کیفیت محیطی، رضایت شهروندان و سرزندگی آنها بیش از پیش مدنظر می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عملکرد مبلمان شهری در ارتقای کیفیت محیط شهری و رضایتمندی و سرزندگی شهروندان در خیابان ملت شهرکرد می باشد. تحقیق حاضر از روشهای تحقیق توصیفی، تحلیلی استفاده کرده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر جمعیت شهر شهرکرد در سال 1395 به تعداد 190441 نفر می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 384 نفر به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه(مبلمان شهری، کیفیت محیط شهری، رضایتمندی، سرزندگی شهروندان) با 42 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری بوده که به تایید کارشناسان و اساتید مربوطه به تعداد 5 نفر رسیده و روایی سازه ای که بر اساس تحلیل عاملی تاییدی می باشد و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 79/0 مورد تایید واقع شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس صورت پذیرفته است. نتایج بیانگر آن است که به طور کلی عملکرد مبلمان شهری در ارتقای کیفیت محیط شهری و رضایتمندی و سرزندگی شهروندان در خیابان ملت شهرکرد اثرگذار بوده است و این امر به گونه است که ضریب تأثیر رابطه بین عملکرد مبلمان شهری و رضایت 72/0، رابطه بین عملکرد مبلمان شهری و کیفیت محیطی 36/0و رابطه بین عملکرد مبلمان شهری و سرزندگی 29/0 بوده است. بر این اساس سازماندهی مبلمان شهری به عنوان یکی از مهم ترین عناصر محیط شهری، سهم بسزایی در مطبوعیت و مطلوبیت فضا از نظر شهروندان دارد و عدم برنامه ریزی یا برنامه ریزی ناقص در زمینه مبلمان شهری، به عدم کارایی این عناصر دامن می زند.
اولویت بندی مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیط شهری (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهری به عنوان بخشی از مباحث کیفیت زندگی شهری جایگاه ویژه ای را در مطالعات برنامه ریزی شهری معاصر به خود اختصاص داده است؛ زیرا هرچقدر میزان کیفیت یک محیط شهری بیشتر باشد، آن شهر توانایی توسعه هوشمند و پایدار را دارد. البته رشد کمی و پرشتاب شهرها و اسپرال شهری در شهرهای جهان سوم همچون ایران باعث وقوع بحران های زیادی در زندگی شهری در قرن 21 مانند مشکلات محیطی و کاهش کیفیت محیط شهری شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های مؤثر بر کیفیت محیط شهری در شهر شیراز است. این تحقیق، ازنظر هدف، رویکردی کاربردی دارد و ازنظر روش، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و پیمایشی (از طریق ابزار پرسشنامه محقق ساخته) بوده است و جامعه آماری، شهروندان شیراز هستند. از طریق نمونه گیری کوکران تعداد 384 پرسشنامه به عنوان حجم نمونه تکمیل شد. برای شناسایی ارتباط بین متغیرها و تحلیل آنها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شده است. همبستگی بین متغیرها نشان دهنده و تأییدکننده معناداری رابطه بین مؤلفه های محیط مسکن، کالبدی، محتوایی و عملکردی در کیفیت محیط شهری شیراز است؛ همچنین بیشترین همبستگی ها بین ویژگی های عملکردی (شامل خدمات بهداشتی، تجاری، تفریحی و رفاه اجتماعی) با کالبدی شامل (فضای شهری، دسترسی و حمل ونقل، فضاها و بناها) (67/0) و بعد از آن بین ویژگی های محیط های مسکونی با کالبدی (65/0) و سپس ویژگی های عملکردی با عوامل محیطی (64/0) است که نشان از اثرگذاری این ویژگی ها در کیفیت محیط شهری شیراز است.