فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۰۲۱ تا ۲۴٬۰۴۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم بهار ۱۳۹۷شماره ۴۰
43 - 66
حوزههای تخصصی:
آرامستان ها از دیرباز در ایران یکی از عناصر مهم شهری بوده اند، زیرا این کاربری ها از یک سو ارتباط مستقیمی با اصول و قواعد شهرسازی داشته و از سوی دیگر تحت تأثیر اعتقادات و آداب ورسوم مذهبی مردم بوده اند. بنابراین مکان یابی مربوط به آن ها نیز از حساسیت های خاصی برخوردار بوده است. ظرفیت آرامستان های فعلی شهر پارس آباد مغان از سویی به دلیل قدمت زیاد آن ها و از طرف دیگر به علت افزایش سریع جمعیت دیگر پاسخگوی نیاز های مردم این شهر نیست. ازاین رو هدف مقاله حاضر مکان یابی بهینه ترین نقاط در اطراف شهر پارس آباد به منظور احداث آرامستان جدید این شهر با استفاده از منطق فازی در قالب GIS Arc می باشد. بدین منظور در مراحل اولیه عوامل مهم در تعیین مکان مناسب برای احداث آرامستان های شهری شناسایی شد، و نقش و میزان تأثیرگذاری هر یک از عوامل فوق در مکان یابی مشخص گردید. در ادامه به دلیل وسعت زیاد منطقه، اقدام به حذف مناطق محدودیت دار گردید. سپس با استفاده از توابع عضویت فازی (گوسی، لارج و خطی)، نقشه های مختلفی بر اساس ماهیت و نقش این عوامل در مکان یابی تشکیل گردید. در ادامه با طراحی شبکه ای استنتاجی و به کارگیری مدل منطق فازی و اپراتورهای آن ( Prod, Sum و گاماهای 0.7، 0.8، 0.9) ترکیب اطلاعات به صورت غیرخطی انجام شد. درنهایت مناسب ترین مکان های به دست آمده از شبکه استنتاجی، با توجه به مقدار درجات عضویت آن ها و فاصله آن ها نسبت به حریم های تعریف شده مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از اختلاف عمیق بین وضعیت مکان گزینی آرامستان-ها در وضع موجود و مطلوب می باشد. کلید واژه: مکان یابی، آرامستان، پارس آباد، منطق فازی، Arc GIS
نقش جریانات فضایی در فرایند خزش روستایی (lمطالعه موردی: ناحیه سلیمان آباد)
حوزههای تخصصی:
شهرها و روستاها به عنوان مراکز اصلی تجمع انسان ها و شکل دهنده اصلی بنیان های جغرافیایی یک ناحیه می باشند که دارای روابط خاص با تکیه بر ویژگی های اقتصادی اجتماعی و فضایی با یکدیگر هستند. پیوندهای روستایی شهری پدیدهای حاصل از تعامل دوسویه سکونتگاه های روستایی و کانون های شهری در عرصه منطقه ای است که به سبب جریان های مختلف از جمله جریان افراد، کالاها، اطلاعات، فناوری، نوآوری و مانند آن پدید می آید. این گونه جریان ها منشأ دگرگونی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محیط های روستایی می باشد.هدف این تحقیق بررسی جریانات فضایی درونی و بیرونی سکونتگاه های روستایی و نقش و اثرگذاری آنها بر شکل گیری و گسترش فرایند خزش روستایی می باشد. ناحیه مورد مطالعه تحقیق را ناحیه سلیمان آباد، در دهستان گلیجان از شهرستان تنکابن تشکیل می دهد. داده های مورد نیاز از طریق بررسی میدانی، تکمیل پرسشنامه خانوار، شورا و دهیاری در روستاهای مورد مطالعه و برخی اسناد بدست آمده است. داده های جمع آوری از طریق نرم افزارGis ،Spss ، آمار توصیفی و آزمون آماری (رگرسیون خطی) تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه نشان می دهد که جریان جمعیت و جریان سرمایه دو جریان غالب فضایی ناحیه بوده که سبب تحولات فضایی، کالبدی در ناحیه شده است. گسترش فیزیکی کالبدی لجام گسیخته و تغییرات بافت سکونتگاهی، گسترش واحدهای خدماتی کارگاهی، افزایش ساخت و ساز در بخش مسکن موجب پدیده خزش روستایی شده که تخریب زمین های زراعی و باغی را در پی داشته است.
تحلیل نگرش ها و گرایش های گردشگران نسبت به گردشگری کشاورزی مبتنی بر جامعه محلی (منطقه مورد مطالعه: روستاهای شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر پیمایش میدانی است. جامعه آماری متشکل از گردشگران روستاهای منطقه مورد مطالعه است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 390 نفر به عنوان جامعه نمونه در نظر گرفته شده اند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از پرسشنامه، به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که منطقه موورد مطالعه از جاذبه های مورد نیاز برای برنامه ریزی گردشگری کشاورزی برخوردار بوده و نتایج مستخرج از تحلیل مسیر با استفاده از روش رگرسیون خطی، نشان می دهد که از بین متغرهای مستقل، متغیر اصالت با میزان بتا (552/0) بیشترین تأثیر را در شرایط مستقیم بر متغیر وابسته نگرش گردشگران به گردشگری کشاورزی مبتنی بر اجتماع محلی داشته است. همچنین بررسی مسیر های غیر مستقیم بیانگر آن است که اصالت با بتای (552/0) بیشترین تاثیر و اقامت و اقامتگاه ها (511/0) در رتبه دوم قرار دارد.
نقش محیط اجتماعی بر بهزیستی اجتماعی جمعیت بزرگسال در محلات کم درآمد با نگاهی به چهار محله کم درآمد بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهزیستی اجتماعی تأثیر زیادی در سلامت جسمی، اجتماعی و روانی جوامع محلی دارد.هر چند مطالعات متعددی در زمینه مفهوم بهزیستی اجتماعی مرتبط با محیط اجتماعی صورت گرفته، اما بیشتر آنها در کشور های توسعه یافته انجام شده است. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط جنبه های محیط اجتماعی و تاثیر آن بر بهزیستی اجتماعی محلات کم درآمد با سرمایه اجتماعی بالا بین جمعیت بالغ در بندرعباس انجام شده است. از آنجا که بسیاری از بافت های قدیمی شهرها معضل کم درآمدی، و شرایط نابسامان را دارند، هدف از انجام تحقیق بهبود وضعیت محلات کم درآمد و فقیرنشین در زمینه بهزیستی بوده است. چهار محله از شهر بندرعباس به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. روش تحقیق به صورت کمی و بر مبنای 1100 پرسش نامه که به صورت سیستماتیک بین بزرگسالان ساکن در چهار محله کم درآمد بندرعباس که به صورت رندوم از 15 محله کم درآمد انتخاب شده بودند، توزیع شد. یافته ها حاکی از آن است که با وجود شرایط اقتصادی پایین، همچنان بهزیستی اجتماعی در این محلات گزارش شد و زنان نیز دارای بهزیستی اجتماعی بالاتر نسبت به مردان بودند. این مقاله پیشنهاد می کند تلاش ها و تحقیقات برنامه ریزی باید بر افزایش فعالیت های اجتماعی که از مشارکت و انسجام اجتماعی حمایت می کند، برای ارتقاء بهزیستی اجتماعی در بین ساکنین متمرکز شود. طراحی و اجرای مداخلات مؤثر جهت بهبود دعوت کنندگی فضاها برای انجام فعالیت های اجتماعی کوچک و بزرگ می تواند به افزایش بهزیستی اجتماعی در محلات کم درآمد کمک کند.
بررسی تاثیرات آب و هوای عصر حاضر درمخروط افکنه های دامنه های جنوبی آلاداغ در شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۳
129 - 147
حوزههای تخصصی:
مطالعه مخروط افکنه ها، به دلیل نقش مهمی که در زندگی ما دارند یک ضرورت محسوب می شود. دامنه های جنوبی کوههای آلاداغ در شمال شرقی ایران از مناطقی است که مخروط افکنه های قابل توجهی در آن شکل گرفته است. این مخروط افکنه ها از آغاز شکل گیری تحت تاثیر عواملی قراردارند که از مهمترین آنها می توان به آب و هوا اشاره نمود. جهت مطالعه ی تاثیرات این عامل روی مخروط افکنه ها ، تعداد 29 مخروط افکنه همراه با حوضه آبریز آنها مشخص و مرز بندی و با روش های میدانی و نرم افزار های GIS ویژگی های آنها اندازه گیری شد. باتوجه به موضوع پژوهش لازم بود که عناصر آب و هوایی نیز اندازه گیری شود. بدین منظور آمار 35 ساله ی ایستگاه های هواشناسی منطقه، مورد استفاده قرار گرفت. با تکمیل شدن مطالعات مشخص شد در بین عناصر آب و هوایی دما و بارش بیشترین تاثیرات را روی مخروط افکنه ها داشته است. دما با تاثیر گذاری در انواع هوازدگی و در نتیجه در تهیه رسوب، تاثیرات خود را روی مخروط افکنه ها اعمال نموده است بارش نیز با ایجاد سیلاب، جریانات مختلف سطحی و عمقی، تاثیر در فعالیت های انسانی، حرکات دامنه ای و انواع هوازدگی در بسیاری از ویژگی های مخروط افکنه ها تاثیرات زیادی داشته است. جهت تکمیل این پژوهش روش های تجربی و کمی نیز مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور بسیاری ازویژگی های مخروط افکنه ها و عناصر آب و هوایی اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت، خروجی آن نشان داد رابطه نزدیکی بین عناصر آب وهوایی و برخی از ویژگی های مخروط افکنه های منطقه وجود دارد که در این میان رابطه بین بارش و عمق کانال میانی مخروط افکنه ها نمود بیشتری داشت.
مطالعه تطبیقی مبتنی بر اصول نوشهرگرایی در محله های شهری (مطالعه موردی: کلانشهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله کیفیت محیط در محله های شهر رشت از اولویت های مدیران و برنامه ریزان شهری است، چرا که برخی از متغیر ها، کیفیت محیط شهری را در شهر رشت به لحاظ کمی و کیفی دچار چالش نموده است که می توان به مسائلی همچون آلودگی های زیست محیطی (آلودگی آب و هوا)، دسترسی ها (دسترسی به فضاهای سبز، تجاری، آموزشی، بهداشتی و درمانی و ایستگاه های حمل و نقل) ایمنی و آسایش (آلودگی های صوتی ناشی از ترافیک، وجود جرم و سابقه جرم در محله ها) و فقدان هویت محله ای اشاره کرد. این تحقیق با هدف شناسایی شاخص های جنبش نوشهرگرایی در سطح محله های شهری و تطبیق وضعیت محلات براساس شاخص های نوشهرگرایی انجام شد. سه معیار حمل ونقل، کالبدی، مسکن و بافت شهری براساس 15 شاخص مورد بررسی شد. اطلاعات از نقشه های GIS و پرسشنامه کارشناسان گردآوری شد. تحلیل اطلاعات نیز با مدل AHP و روش همپوشانی شاخص ها انجام شد. نتایج نشان داد محلات جنوبی شهر بیشترین انطباق را با اصول نوشهرگرایی، محلات بافت مرکزی و غربی کمترین انطباق را با اصول نوشهرگرایی و محلات شرقی و شمالی نیز مطابقت متوسط با اصول نوشهرگرایی داشتند. در پایان نیز با توجه به وضعیت هر منطقه، راهکارهایی همچون برنامه ریزی و طراحی برای ساخت مراکز محله و مراکز واحد همسایگی در محلات منطقه، جلوگیری از افزایش تراکم ساختمانی در محدوده ساختمان های با ارزش و تاریخی، درختکاری در حاشیه پیاده راه ها، افزایش تراکم ساختمانی بهینه در ساخت و سازهای نوین، افزایش تراکم ساختمانی بهینه در ساخت و سازهای نوین برای ارتقاء کیفیت محیط محله های شهری براساس اصول نوشهرگرایی ارائه شد.
رابطه عوامل جغرافیایی- محیطی با استرس شغلی کارکنان پروژه های بزرگ ساخت و ساز (مطالعه موردی: ایران مال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس شغلی یکی از پدیده های مهم در زندگی اجتماعی و تهدیدی جدی برای سلامتی نیروی کار در جهان به شمار می رود. با توجه به توسعه ساخت و ساز در محیط ها و مناطق جغرافیایی مختلف کشور و فعالیت تعداد زیادی از افراد در این پروژه ها لزوم ارزیابی عوامل مؤثر بر استرس شغلی کارکنان در صنعت ساخت و ساز امری مهم به نظر می رسد تا با کنترل این عوامل گامی مهم در جهت سلامت کارکنان در صنعت ساختمان برداشته شود. در این تحقیق به بررسی رابطه عوامل جغرافیایی- محیطی با استرس شغلی کارکنان پروژه های بزرگ ساخت و ساز با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره در راستای کمک به برنامه ریزی بهینه شهری پرداخته شده است. بدین منظور تعداد 73 نفر از میان جامعه آماری پژوهش به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. مولفه های تأثیرگذار بر استرس شغلی به ترتیب شامل فشارهای جغرافیایی- محیطی (اب و هوای نامساعد، خطرات طبیعی و انسانی محیطی) ، فشار کاری، محدودیت زمانی، ساعت کاری زیاد، ترافیک سنگین، ساعت کاری غیرقابل پیش بینی و کمبود نیرو انسانی است. همان طور که نتایج تحلیل های آماری انجام شده نشان داد فشار کاری بیشترین تأثیر را بر استرس شغلی کارکنان در پروژه های عمرانی دارد که تجربیات و مشاهدات در کارگاه های ساختمانی نیز نشان دهنده تأثیر فشار کاری بر استرس شغلی کارکنان در پروژه های ساختمانی می باشد. دلیل این تأثیرپذیری سنگین بودن و فرسایشی بودن فعالیت ها در پروژه های ساختمانی می باشد. همچنین فشار و محدودیت زمانی نیز موجب افزایش استرس شغلی کارکنان پروژه های ساختمانی مخصوصاً در زمان حضور مقامات مافوق می شود.
رویکرد سرزمینی به توسعه روستایی ایران (مروری سیستماتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
221 - 241
حوزههای تخصصی:
سال های زیادی از تهیه و اجرای طرح های توسعه پایدار روستایی در سطح کشور می گذرد. ولی هنوز در بسیاری از مناطق کشور روستاییان با چالش های متعدد مواجه اند. در این زمینه برنامه ریزان و مجریان حکومتی تلاش کرده اند تا با ارائه رویکردهای جدید از معضلات و مسائل مناطق روستایی کشور بکاهند. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن نقد و ارزیابی رویکردهای سنتی مطرح در برنامه ریزی توسعه روستایی کشور رویکرد متفاوتی را به مقوله توسعه روستایی در قالب تحلیل های انتقادی و تطبیقی ارائه دهد. بر این مبنا، بر حسب ماهیت تحقیق، نوع پژوهش توسعه ای و روش آن تحلیلی تفسیری و شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای و اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد کماکان حاکمیت رویکرد بالا به پایین بر مبنای رهیافت برون زا و برنامه ریزی بخشی بر نظام توسعه روستایی ایران غلبه دارد و به همین دلیل توسعه درخور جوامع روستایی در سطح کشور محقق نشده است. نتایج پژوهش مبین آن است که توسعه پایدار روستایی زمانی در سطح کشور تسهیل می شود که خصیصه های رویکرد سرزمینی را در بر داشته باشد. بدین معنی که پیشنهادی فراتر از کشاورزی، مبتنی بر مشارکت همه ذی نفعان، با تأکید بر اهمیت سهم عوامل اجتماعی و نهادهای روستایی و دربرگیرنده مشاغل کشاورزی و غیر کشاورزی با توجه به ارتباط بین بخش های کشاورزی، صنعتی، و خدماتی و مهم تر از همه با دیدگاهی فضایی بر پیوندهای شهری و روستایی منطبق است. بنابراین، فرایند توسعه روستایی کشور از نظر اقتصادی منطقی، از نظر اجتماعی عادلانه، و به لحاظ زیست محیطی مسئولانه خواهد بود.
تحلیل شاخص های اثرگذار بر جذب توریسم پزشکی ایران از کشورهای منتخب منطقۀ آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۴
57 - 77
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: : بازار گردشگری سلامت به عنوان یکی از صنایع درآمدزا و رقابتی در دنیا مطرح شده و از حوزه های نوین گردشگری به شمار می رود که به توسعه پایدار و پویایی اقتصاد کشورها کمک کرده و در راستای افزایش درآمد کشورها گام بر می دارد. این حیطه از گردشگری شامل زیرشاخه های گردشگری تندرستی، گردشگری درمانی طبیعی و گردشگری پزشکی است و امروزه به تناسب توسعه گردشگری و علم پزشکی؛ توریسم پزشکی مورد توجه بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه قرار گرفته است؛ لذا هدف از این پژوهش نحلیل شاخص های اثرگذار بر جذب توریسم پزشکی ایران می باشد.روش شناسی: در این مقاله سعی شده است با رویکرد تحلیلی – توصیفی و به منظور ارائه مدل تحقیق از داده های مقطعی مربوط به 15 کشور منتخب منطقه آسیا، که با ایران مراودات گردشگری پزشکی دارند (ارمنستان، عراق، کویت، سوریه، ازبکستان، افغانستان، آذربایجان، بحرین، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، عمان، قطر، قزاقستان، گرجستان) در طی دوره زمانی 1400-1378 و با استفاده از روش پانل دیتا و نرم افراز Eviews 12 به تجزیه و تحلیل پرداخته شود. یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که به ترتیب منغیرهای درآمد با بیشنرین اثرگذاری و سپس ضریب نرخ ارز کشور مقصد، امنیت سیاسی، هزینه سلامت کشور مبدأ و مقصد، نرخ ارز کشور مبدأ، توانایی پرسنل و شاخص تورم کشور مقصد از عوامل اثرگذار در این بحث می باشند که در این میان شاخص های درآمد، امنیت سیاسی، هزینه سلامت کشور مبدأ، ترخ ارز کشور مبدا و توانایی پرسنل اثر مثبت و نرخ ارز کشور مقصد، هزینه سلامت کشور مقصد و تورم کشور مقصد اثر منفی بر جذب گردشگری پزشکی دارند.نوآوری و اصالت: اغلب مطالعات صورت گرفته در گردشگری سلامت که گردشگری پزشکی بخشی از آن است، به صورت اعم مورد بررسی قرار داده و گردشگری پزشکی را کمتر مورد مطالعه قرار داده اند، به علاوه، مطالعات صورت گرفته در این حوزه، به صورت پیمایشی بوده و اطلاعات مربوط به گردشگری پزشکی را به شیوه پرسش نامه ای جمع آوری کرده اند، ازاین رو فاقد مدل سازی به صورت مطالعه حاضر بوده است.
واکاوی پیشران های کلیدی برنامه ریزی مسکنِ اقشار کم درآمدِ شهری با رویکرد آینده پژوهی (مورد مطالعه: ناحیه منفصل شهری نایسر، سنندج)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
23 - 47
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از اساسی ترین نیازهای انسان و جزئی کلیدی در توسعه ی پایدار جامعه است. در کشورهای مختلف دنیا و از جمله کشورهای در حال توسعه، سیاست های متنوعی برای تامین مسکن، بویژه برای اقشار کم درآمد در نظر گرفته شده است. که تاکنون بر اساس پژوهش های صورت گرفته، برنامه های متفاوتی با عنوان «راهکار» جهت رفع معضلات مسکن شهری در دستور کار قرار گرفته است. اما این طرح ها طبق اظهارات کارشناسان تنها مسکّنی برای زخم متورم این مردم بوده است؛ بر همین اساس هدف این پژوهش، شناسایی پیشران های کلیدی برای برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد در ناحیه منفصل شهری نایسر (در شهر سنندج) می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی – تحلیلی می باشد و از تکنیک پویش محیطی و دلفی برای شناسایی متغیرها و شاخص ها استفاده شده است. سپس پرسشنامه ی نیمه ساختاریافته بین 40 کارشناس متخصص و خبره در حوزه ی مسائل شهری توزیع شد. و داده های بدست آمده از طریق نرم افزار MICMAC تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که سیستم شهری بخصوص در بخش مسکن موجود در ناحیه منفصل شهری نایسر (در شهر سنندج) شرایط ناپایداری را سپری می کند. همچنین بر اساس تحلیل های انجام گرفته در نهایت 15 عامل به عنوان پیشران های کلیدی برای تامین و بهبود وضعیت مسکن مورد نیاز برای قشر کم درآمد و ضعیف محدوده مورد مطالعه شناسایی شدند که در این میان نقش عوامل اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی پررنگ تر می باشند.
مدیریت سازمان یابی فضایی- کالبدی ساختارهای درون شهری به روش AHP و منطق فازی (مطالعه موردی: منطقه17 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۹
203 - 224
حوزههای تخصصی:
شهر تهران با توجه به نقش محوری- مرکزیتی با افزایش جمعیت و تراکم همراه بوده و به تبع آن در ارائه خدمات و تسهیلات در زمینه های مختلف، به جهت کمبود و در پاره ای از موارد به دلیل عدم توزیع جغرافیایی مناسب کاربری ها دچار نارسایی هایی است. شبکه جایگاه های سوخت رسانی از جمله اجزاء شبکه خدمات شهری است که به عنوان تأمین کننده سوخت بخش حمل و نقل درون شهری عمل کرده و به نوبه خود از لحاظ ملاحظات ترافیکی، شهرسازی، ایمنی و محیط زیست دارای اهمیت است. یکی از مهم ترین عوامل پیرامون جایگاه های عرضه ی سوخت(پمپ بنزین ها)، مکان یابی مناسب آنهاست. امروزه مدل های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) به ابزاری رو به توسعه و مناسب در رویارویی با مسائل پیچیده تصمیم گیری مکانی تبدیل شده اند. در تصمیم گیری های چند معیاره، روش های مختلفی وجود دارد. مطالعات و شواهد نشان می دهند که روش های تصمیم گیری چند معیاره مختلف بالاخص روش های تلفیقی بین آنها، برای تصمیم گیری مکانی، نتایج دقیقی ارائه می دهند. منطقه 17 تهران به لحاظ تراکم جمعیتی بالا و همچنین تراکم عبور و مرور داخلی در شبانه-روز و گذرگاه بودن به مناطق مجاور، ضرورت نیاز به جایگا های سوخت رسانی و مکان یابی بهینه آن ها را نشان می دهد. از این رو هدف این پژوهش تعیین محل مناسب قرارگیری پمپ بنزین های منطقه17 شهر تهران و بررسی موقعیت جایگاه های موجود در این منطقه، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و با بهره گیری از روش تلفیقی AHP فازی، می باشد. روش پژوهش در این ارزیابی، توصیفی - تحلیلی و ماهیت کاربردی دارد. بدین منظور جهت رسیدن به اهداف مذکور از معیارهای مناسب، سازگار با منطقه مورد مطالعه و مختلفی استفاده شده است و در نهایت با استفاده از مقایسات زوجی و نظر کارشناسان و محاسبات به روش AHP فازی وزن نهایی معیارها مشخص شده است. نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی در نرم افزار ARCGIS، ضمن مشخص کردن مکان های مناسب برای احداث جایگاه های جدید، موقعیت قرارگیری جایگاه های پمپ بنزین را تحلیل کرده است که نشان می دهد هر 2 جایگاه موجود منطقه17 شهر تهران در موقعیت مناسب و بهینه ای قرار ندارند.
تحلیل مولفه های فرهنگی بر ایمنی محیط های اجتماعی (نمونه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
50 - 57
حوزههای تخصصی:
توسعه سکونتگاه ها، تمرکز جمعیت، پذیرش عملکردهای مختلف و ضعف سازه های انسانی و فیزیکی، توجه به مولفه های فرهنگی ایمنی را افزایش داده است. در این راستا فرهنگ ایمنی ناظر بر اقدامات مهم پیشگیرانه در مواقع بحران های طبیعی و انسانی است. نبود فرهنگ ایمنی در میان مردم، مجریان و دستگاه های اجرایی از مشکلات اساسی برنامه ریزی مدیریت بحران در ایران است. نبود زیرساخت های اجتماعی مقابله با بحران های طبیعی، اثر بخشی اقدامات سازمان های دولتی را با چالش اساسی مواجه کرده است. بنابراین باید بسیاری از گروههای اجتماعی را به عنوان یک فرصت و سرمایه اجتماعی نگریست. هدف این پژوهش شناخت مولفه های موثر و صورت بندی آن ها در ایمنی محیط های اجتماعی است. ایمنی محیط های اجتماعی، توانایی و ظرفیت آن ها را در مقابله با بحران ها افزایش داده و امکان ایجاد هماهنگی های لازم و تداوم و اثربخشی آن را نیز فراهم می کند. این مقاله به سئوالاتی مانند مولفه های موثر در ایمنی محیط های اجتماعی کدام هستند؟ و آیا بین آموزش و بهبود مولفه های ایمنی در محیط های اجتماعی رابطه وجود دارد یا خیر؟ را بررسی و تحلیل می نماید. روش تحقیق پیمایشی، جامعه آماری شهر رشت با 384 نمونه(با استفاده از جدول مورگان) و شیوه نمونه گیری نیز خوشه ای است. یافته های پژوهش نیز شامل صورت بندی مولفه های تاثیرگذار در ایمن سازی محیط های اجتماعی مانند توجه به مولفه های موثر در تدوین اهداف و خط مشی ها در برنامه های مدیریت بحران، مشارکت، سرمایه های اجتماعی، سازگاری، یکپارچگی اجتماعی و نقش آموزش در ایمنی جوامع محلی است.
Analyzing the role of government in the management and planning of tourism crisis; a case study of the COVID-19 crisis(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
The tourism planning and management is a collective action in which different actors of governmental and non-governmental organizations and institutions are involved. It is necessary to manage this phenomenon both during normal and crisis times. One of the most important actors in the field of tourism management is the government, which is responsible for facilitating and regulating this domain. But the phenomenon that has now negatively affected the tourism industry in Iran and the whole world is the Coronavirus crisis. The purpose of this paper is to examine the role of government in managing the impact of this crisis on the tourism industry. And to identify the effective factors that the government can carry out to save the tourism industry during and after the Coronavirus crisis. The main question of this research is to investigate the extent to which the government can manage the consequences of the Coronavirus crisis on Iran's tourism industry. To this end, in a qualitative method, attempts have been made to answer the research questions via a semi-structured interview. A number of managers and employees (8 persons) of tourism-related institutions in Iran were interviewed. The results of the research show that the government must first have an accurate estimate of the amount of losses caused by the Coronavirus crisis in the field of tourism. And then, by identifying areas that are more or less damaged, consider tax exemptions for them. Also, providing cyberspace and its infrastructure for the prosperity of the tourism is another useful measure of the government to support the tourism industry in the face of the Coronavirus crisis.
سازمان فضایی مقصدهای گردشگری درنواحی روستایی، مورد مطالعه: ناحیه محمد آباد - زرین گل (شهرستان علی آباد کتول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۴
23 - 35
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی نیز جزئی از گردشگری محسوب می شود که در یک اقتصاد پیرامونی قرار گرفته که نه تنها باعث توسعه مناطق روستایی و محلی نشده، بلکه سبب ایجاد عدم تعادل های محیطی وفضایی نیز در این مناطق گردیده و در نتیجه منافع بسیار اندکی از این فعالیت اقتصادی عاید روستائیان گشته و عمده منافع و هزینه های آن به مادر شهرها و شهرهای بزرگ جهان سوم و در نهایت به شرکت های فراملیتی و بزرگ بر می گردد(Holland at all,.2003).دراین راستاتوجه به امربرنامه ریزی فضایی ضرورت پیدامی کند. این نوع برنامه ریزی به طورخاص به عنوان رویکردی تاثیرگذاردرهدایت سازمان یابی فضایی گردشگری است که باید موردتوجه قرارگیرد. پژوهش حاضربراساس هدف کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است، برای گردآوریِ اطلاعات به شیوه ی اسنادی و میدانی عمل شده است. جامعه آماری موردمطالعه،شامل 20 مقصدگردشگری روستایی درناحیه محمدآباد- زرین گل واقع در شهرستان علی آبادکتول بوده است، برای وزن دهی معیارهاازروش(AHP)، برای امتیاز نهایی و رتبه بندی مقصدها از روش پرومتی و برای سطح بندی مقصدهای گردشگری از روش تحلیل خوشه ای استفاده شده است؛همچنین برای تعیین حوزه عملکردی مقصدهای گردشگری روستایی ازنقطه شکست درمحیط نرم افزار(GIS) استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان دادکه عدم تناسب در توزیع سطوح مقصدهای گردشگری روستایی درمحدودموردمطالعه،یکی از چالش های مهم سازمان فضایی توسعه گردشگری این ناحیه به شمار می آید. نتایج تحقیق بازگو کننده این است که عدم توجه نظام برنامه ریزی نسبت به پراکنش مقصدهای گردشگری درچارچوب سازمان فضایی مناسب،سبب بروزنابرابری ونهایتا تضعیف جایگاه مقصدهای گردشگری ناحیه مورد مطالعه نسبت به سایرمقاصد گردشگری درنواحی دیگرمی شود.
شناسایی عوامل موثر بر جریانات و جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و رابطه آن با صنعت گردشگری
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸
24 - 38
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین بسترهای افزایش تعاملات اقتصادی در عرصه بین المللی سرمایه گذاری مستقیم خارجی است. از جمله موضوعات مهم در این رابطه عوامل مؤثر بر جریان و جذب سرمایه گذاری خارجی است که در دستور کار بسیاری از پژوهش های اخیر قرار گرفته است . امروزه جذب سرمایه گذاری خارجی و توسعه صنعت گردشگری در اغلب عرصه ها، مورد توجه برنامه ریزان دولتی و نیز بنگاه های خصوصی قرار گرفته است . از یک سو رشد این صنعت می تواند با گسترش انواع خدمات، ایجاد فرصت های شغلی و توسعه زیرساخت ها به جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی کمک نماید؛ از سوی دیگر سرمایه گذاری مستقیم خارجی نیز می تواند نقش مهمی را در توسعه اقتصادی و بخصوص بخش گردشگری ایفا کند . این پژوهش از نوع هدف، کاربردی بوده و روش تحقیق مورد استفاده توصیفی تحلیلی است و پس از مطالعاتی در - زمینه ادبیات موضوع، عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی شناسایی شدند. سپس رابطه آن با گردشگری مورد بررسی قرار گرفته و داده های جمع آوری شده مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان می دهد که توجه به زیرساخت های قانونی، تشویق و تقویت سرمایه گذاری داخلی بخش خصوصی، توجه به کارایی و بهره وری سرمایه گذاری های انجام شده در زیر ساخت ها و تحقیق و توسعه، توجه به کارایی، بهره وری و سطح مهارت نیروی کارا و اقداماتی در جهت افزایش ثبات سیاسی کشور شاید بتواند به جذب بیشتر سرمایه گذاری مستقیم خارجی در صنعت گردشگری و شکوفایی هر چه بیشتر این صنعت در کشور ایران منجر شود.
پهنه بندی خطر زمین لغزش شهرستان نور با استفاده از مدل تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع زمین لغزش و تحمیل خسارت جانی و مالی فراوان، شناسایی و اولویت بندی مناطق حساس و تدوین برنامه های خاص مکانی جهت کاهش وقوع و خسارت های آن در نواحی مستعد را ضرورت بخشیده است. بنابراین با توجه به اینکه زمین لغزش نسبت به سایر بلایای طبیعی مدیریت پذیر تر می باشد لذا شناخت این پدیده در جهت جلوگیری از خسارات ناش ی از آن از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا هدف از پژوهش حاضر پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان نور با استفاده از مدل تحلیل شبکه می باشد. روش پژوهش حاضر از لحاظ اجرا تحقیقی است چون با توجه به داده ها و روش های تجزیه و تحلیل به یافته های جدیدی دست می یابد و در این راستا روال تحقیق به دلیل ارتباط متقابل فضاها و توسعه شهری، با دیدگاه سیستمی پیش می رود و از بعد هدف، کاربردی است. واحد تحلیل شهرستان نور می باشد و برای تهیه لایه های اطلاعاتی، از معیارهای مؤثر مخاطره را که با بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای به دست آمد (از قبیل شیب، مقادیر ارتفاعی، کاربری اراضی و ...) از نقشه های توپوگرافی 1/25000 و 1/50000، نقشه های زمین شناسی1/100000 استفاده شد. در مرحله بعد، لایه های اطلاعاتی مؤثر که با نظر کارشناسان و بررسی های میدانی و کتابخانه ای به دست آمدند، در قالب مدل تحلیل شبکه مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش ANP فازی جهت وزن دهی معیارهای پژوهش و از نرم افزار Arc Gis برای شناسایی مناطق با خطر بالا از نظر خطر زمین لغزش استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مناطقی که در شمالی، شمال غرب و شمال شرق قرار گرفتند بیشتر زمین لغزش دارا می باشد که 14/94 درصد از کل مساحت شهرستان می باشد. همچنین حواشی شهر نور نیز بر اساس زمین لغزش در طبقه احتمال کم و احتمال خیلی کم قرار گرفته است که علت آن را می توان بارش کم، ارتفاعات و شیب های کم و ... عنوان کرد.
پهنه بندی کیفیت آب رودخانه بشار یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی وضعیت موجود کیفیت آب رودخانه بشار از طریق محاسبه شاخص کیفیت آب های سطحی ایران (IRWQIsc) انجام شد. پایش کیفیت آب رودخانه براساس نمونه برداری از 12 ایستگاه در طول رودخانه هم زمان با نمونه برداری از دو ایستگاه آلودگی نقطه ای ورودی به رودخانه (پساب پرورش ماهی و پساب تصفیه خانه فاضلاب یاسوج)، در مهرماه 1400 به عنوان دوره کم آبی و دی ماه 1400 به عنوان دوره پر آبی انجام شد. نتایج حاصل از پهنه بندی رودخانه بشار براساس شاخص IRWQIsc در دوره کم آبی، نشان دهنده کاهش کیفیت آب رودخانه از بالادست به سمت پایین دست رودخانه است؛ به طوری که 66/41 درصد رودخانه (بالادست رودخانه در محدوده تنگ تیزآب تا دهنو) وضعیت به نسبت خوب، 34/8 درصد رودخانه (ورودی شهر یاسوج) وضعیت خوب، 33/8 درصد (قسمت میانی رودخانه در محدوده شاه مختار) وضعیت به نسبت بد و 66/41 درصد (پایین دست رودخانه) وضعیت متوسط داشت. در دوره پرآبی با وجود افزایش دبی و میزان بارندگی، افزایش چشمگیری در کیفیت آب در بالادست رودخانه مشاهده نشد. به طوری که براساس شاخص IRWQIsc در دوره پرآبی، 25 درصد رودخانه در وضعیت متوسط (تنگ تیزآب، تنگ سرخ و پایین دست قلات) و 75 درصد رودخانه در وضعیت به نسبت خوب قرار داشت. مقایسه دبی و شاخص IRWQIsc نشان دهنده آن بود که فقط در دوره پرآبی در پایین دست رودخانه، افزایش دبی باعث افزایش کیفیت رودخانه شده است و در بالادست رودخانه و همچنین دوره کم آبی رابطه ای بین دبی و شاخص IRWQIsc دیده نمی شود.
Elaboration of Spatial Function in Political Organization of Space with an Emphasis on Country Divisions in Great Khorasan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۱۸-۹
حوزههای تخصصی:
One of the aims of spatial political management is to increase access to social and economic services to all residents in an area in order to enhance their satisfaction. There is a great space in the action that has a broad scope. If the spatial political organization implemented in a country is unable to organize such services in a condensed manner, it will face reduced efficiency and lack of satisfaction of its residents of their access to economic, socio- cultural services, so it will lose its political authority before its residents. The distance between the rural- urban centers of the Great Khorasan province to its capital (Mashhad) along with its consequent complications have always been one of the problems of this Great province before conducting the political divisions of the province in 2004. One of the most significant purposes of assigning the law of the state divisions in the province has been to lower its physical distance to the political center of the province and to increase the socio- economic facilities provided to raise its inhabitants’ satisfaction. The present reearch was conducted using a descriptive- analytric approach to analyze the effects ofthe state’s divisions and to increase the effect of the political centers (Birjand and Bojnord) on thesatisfaction level in terms of economic, socio- cutural needs of the citizens in the North Khorasan province. The resultsshowed that reducing thedistance created in the political divisions of the province and adjacency of the urban rural centers to the political sites in the province has failed satisfying the satisfaction of the local residents of these areas.
تأثیر طرح های متفاوت نمونه برداری خوشه ای در برآورد مشخصه های کمّی جنگل های زاگرس، با استفاده از تصاویر سنجنده سنتینل - 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردآوردی اطلاعات میدانی دقیق، به منظور مدیریت پایدار مناطق جنگلی، مستلزم صرف زمان و هزینه بالایی است؛ بنابراین استفاده از روش های نمونه برداری و تصاویر ماهواره ای جایگزین مناسبی برای این کار خواهد بود. هدف پژوهش حاضر تأثیر طرح های گوناگون نمونه برداری خوشه ای در برآورد مشخصه های کمّی جنگل های سامان عرفی اولادقباد شهرستان کوهدشت، استان لرستان، با استفاده از تصاویر سنجنده سنتینل 2 است. به منظور برآورد مشخصه های مورد بررسی، 150 خوشه در قالب شش طرح (مثلث، مربع، ستاره ای 1، خطی، اِل شکل و ستاره ای 2) در منطقه ای به مساحت تقریبی 4500 هکتار ایجاد شد. هر خوشه شامل چهار ریزقطعه نمونه، با مساحت هفتصد مترمربع (شعاع ریزقطعه نمونه دایره ای برابر با پانزده متر و فاصله بین ریزقطعه نمونه ها از هم، شصت متر) بود. سپس در هر ریزقطعه نمونه ، مشخصه های تعداد و مساحت تاج درختان اندازه گیری شد. پس از پیش پردازش و پردازش تصاویر (تجزیه مؤلفه اصلی، آنالیز بافت و ایجاد شاخص های گیاهی)، ارزش های رقومی متناظر با قطعات نمونه زمینی از باندهای طیفی استخراج و به منزله متغیرهای مستقل، در نظر گرفته شد. مدل سازی با استفاده از روش های ناپارامتریک جنگل تصادفی، ماشین بردار پشتیبان و نزدیک ترین همسایه انجام شد. نتایج نشان داد میانگین تراکم در هکتار 51 اصله و سطح تاج پوشش 3294 مترمربع در هکتار است. نتایج اعتبارسنجی نشان داد که درمورد هر دو مشخصه تراکم و سطح تاج پوشش، الگوریتم جنگل تصادفی به همراه طرح های نمونه برداری خطی و ستاره ای 2، به ترتیب با درصد مجذور میانگین مربعات خطا 00/46 و 44/10 و اریبی (02/0- و 82/2%)، عملکرد بهتری در مدل سازی داشته است. به طورکلی نتایج اعتبارسنجی مشخص کرد استفاده از طرح های متفاوت نمونه برداری خوشه ای، روش های مدل سازی ناپارامتریک جنگل تصادفی و تصاویر سنجنده سنتینل 2 کارآیی بهتری در برآورد مشخصه تاج پوشش دارد اما، در مقابل، عملکرد مناسبی در برآورد تعداد در هکتار را نداشته است.
تبیین رابطه معنویت با بهبود تاب آوری روستاییان در خصوص بحران زلزله، مطالعه موردی: دهستان ازومدل شمالی، شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین رابطه رابطه معنویت با بهبود تاب آوری روستاییان در در خصوص بحران زلزله در مناطق روستایی شهرستان ورزقان می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش تحلیلی - تبیینی است که با استفاد ه از روش پیمایش انجام شده است. این تحقیق از ن وع کاربردی و روش تحقیق آن، از نوع تحقیقات توصیفی - تبیینی است. جامعه جامعه آماری این پژوهش شامل همه روستاهای آسیب آسیب دیده دهستان ازومدل جنوبی و خانوارهای ساکن در این روستاهاست. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه پرسشنامه محقق ساخته بوده است که برای اطمینا ن از روایی آن به مصاحبه اکتشافی با 18 خانوار زلزله زده پرداخته شد. مطالعه مطالع ه راهنما در منطقه منطقه مشابه جامعه جامعه آماری با تعداد 30 پرسش نامه پرسشنامه صورت گرفت و با داده های کسب کسب شده و استفاده از فرمول ویژه ویژ ه کرونباخ آلفا ، پایایی بخش های مختل ف پرسش نامه پرسشنامه تحقیق 79/0 الی 91/0 ب ه دست آمد. بالاخره، نتایج یافته های استنباطی تحقیق نشان داد که به به جز متغیر هایمیزان خودصداقتی، درون گرایی، فردگرایی مثبت و فردگرایی مثبت و خوداتکایی بین تمامی متغیرهای تحقیق با بهبود تاب آوری روستاییان در در خصوص بحران زلزله در مناطق روستایی شهرستان ورزقان رابطه رابط ه مستقیم و معناداری وجود دارد و در در نهایت با توجه به به تحلیل نتایج، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است. واژه های کلیدی: معنویت، تاب تاب آوری، زلزله، مدیریت بحران، توسعه توسعه روستایی، شهرستان ورزقان.