فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۳٬۷۴۱ تا ۲۳٬۷۶۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده و تاریخی شهر اگرچه روزگاری قلب تپنده و عامل شکوفای سیستم شهری بوده اند، ولی با به انزوا رفتن این بافت ها، مجموع شهر تحت تأثیر آن متحمل آثار زیانباری شده است و به یکی از بزرگ ترین چالش های شهر تبدیل شده اند. بافت های فرسوده شهر می توانند آثارزیان بار و با شدت غیرقابل جبران ایجاد کنند. بدین منظور لازم است ضمن نگاه آینده نگارانه به بازآفرینی بافت های فرسوده، اهمیت/عملکرد سیاست های بازآفرینی مورد بررسی قرار گیرند تا ضمن مشخص سازی شکاف عملکردی، بهترین برنامه ها برای بازآفرینی مشخص گردند.براین اساس تحقیق حاضر براساس روش توصیفی-تحلیلی سعی داشته است که 40 شاخص را که براساس پیشنه-مبانی نظری و مطالعات میدانی به دست آمده اند را با استفاده از نرم افزار های آینده نگاری MICMAC وScenarioWizard مورد تحلیل قرار دهدتا جایگاه شاخص ها و اثرات آنها بر یکدیگر، عوامل کلیدی و سناریوهای محتمل بازآفرینی مشخص گردند.، همچنین اهمیت/عملکرد عوامل اثرگذار بر بازآفرینی با استفاده از مدل IPA تحلیل گردند. لازم به توضیح است، از آنجا که تحقیق خبره محور بوده است نمونه مورد نظر براساس روش هدفمند( گلوله برفی) به تعداد 20 نفر انتخاب شده اند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که الگوی بازآفرینی بافت های فرسوده شهر ارومیه در محیط میک مک از روند خطی پیروی کرده که نشانگر ناپایداری وضعیت بازآفرینی بوده است و وضعیت های احتمالی بازآفرینی در آینده این شهر از احتمال تحقق سناریوهای نامطلوب حکایت داشته است، چرا که اهمیت و عملکرد عوامل مهم در بازآفرینی بنا بر یافته های حاصل از مدل IPA اختلاف زیادی را نشان داده اند و کمتر به عوامل اصلی بازآفرینی بافت های فرسوده در عمل توجه شده است
منطقه بندی کارتوگرافیکی گردشگری در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
129 - 142
حوزههای تخصصی:
استان خراسان رضوی با حدود 456 نقطه گردشگری تاریخی، طبیعی و مذهبی یکی از مناطق جاذب گردشگری کشور است. وجود این جاذبه ها نیازمند توجه و برنامه ریزی است.لذا لازم است با برنامه ریزی از ظرفیتها متناسب با ویژگیهای هر منطقه در جهت توسعه استان استفاده شود.در این نوشتارمنطقه بندی گردشگری خراسان رضوی با توسعه مدل گان(1979) و بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی ارایه شده است.در این فرایند، ابتدا جاذبه های گردشگری استان شناسایی و نقشه های توزیع فضایی آن تهیه شد.پس از آن انواع جاذبه ها در 9 شاخص دسته بندی و بر اساس مدل گان ارزشگذاری ودر نهایت با مدل تحلیل سلسله مراتبی ((AHP استان خراسان رضوی منطقه بندی گردشگری گردید. براساس تقسیمات سیاسی بالاترین امتیاز برخورداری از جاذبه ها با استفاده از تابعZonal Statistics در ArcGIS به ترتیب شهرستان سبزوار، مشهد و نیشابور اختصاص داشت. این طبقه بندی در نهایت براساس وسعت هر یک از شهرستان ها استاندارد و جایگاه واقعی شهرستانها بدست آمد و شهرستانهای بینالود و مشهد بالاترین امتیاز برخورداری از جاذبه ها را براساس مدل به خود اختصاص دادند. علاوه بر این دسته بندی یک منطقه بندی از استان با بهره گیری از تابع Region Group و براساس مجموع ارزش جاذبه ها در پنج پهنه جهت تدوین استراتژی و برنامه های متناسب با آن انجام گرفت.
ظرفیّت سنجی گردشگری ساحلی پایدار، مطالعه موردی: شهرستان کنگان
منبع:
پژوهشنامه کلام سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
123 - 146
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیّت صنعت گردشگری باعث شده است که دامنه وسیعی از برنامه های راهبردی و اجرایی در سطح کشورها و مناطق دارای جاذبه های گردشگری، برای توسعه این صنعت به اجرا درآید. تنوّع بخشی به فعالیّت های صنعتی و اقتصادی پارس جنوبی، بالا بردن شاخص های توسعه انسانی (رفاه، سلامت و...) و زیست محیطی، توجّه به پایداری اجتماعی، معرّفی و نمایش توان نیروهای داخلی در عرصه صنعت کشور (توسعه فنی- فرآیندهای صنعتی و پیشرفت های تکنولوژیکی در منطقه) و در مجموع، توسعه پایدار منطقه، از جمله عوامل اصلی و ضرورت ها برای تحلیل و شناسایی ظرفیت های توسعه گردشگری در شهرستان «کنگان» است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ظرفیّت سنجی گردشگری ساحلی پایدار شهرستان کنگان با روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. در این تحقیق، نقاط قوّت و ضعف گردشگری شهرستان کنگان و تهدیدها و فرصت های تأثیر گذار بر آن (9 قوّت، 6 ضعف، 10 فرصت و 6 تهدید) مورد تحلیل قرار گرفتند. وجود جاذبه هایی مانند سواحل زیبا و کم نظیر و اکوسیستم مستعد جنگل های حرا، زمینه جذب گردشگر به شهرستان کنگان را فراهم نموده است، امّا به دلیل وجود نقاط ضعف زیر ساختی (خدمات و امکانات رفاهی)، عدم سرمایه گذاری و برنامه ریزی در ابعاد توسعه گردشگری و نیز مشارکت ضعیف، اجباری و هزینه ای (غیر داوطلبانه و غیرآگاهانه) محلّی در اجرای پروژه های ملّی، این شهرستان امکان استفاده از فرصت ها موجود گردشگری را- آن گونه که شایسته است- به دست نیاورده است. مطالعات صورت گرفته، نشان می دهد که در راستای نیل به توسعه پایدار گردشگری ساحلی، مقبول ترین راهبرد توسعه صنعت گردشگری در شهرستان کنگان، راهبرد بازنگری است.
ارزیابی میزان آسیب پذیری زیر ساخت های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۲
137 - 153
حوزههای تخصصی:
بکارگیری اصول پدافند غیرعامل یکی از مهمترین تمهیدات کاهش خطرپذیری شهر ها در برابر تهدیدات و اقدامات نظامی دشمن در شهرها است. با توجه به نقش و جایگاه شهر شیروان، پژوهش حاضر بدنبال ارزیابی میزان آسیب پذیری شهر شیروان با رویکرد پدافند غیرعامل در رابطه با زیرساخت ها و شریان های حیاتی آن است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده است.که گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه) بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شهر شیروان است و نمونه آماری تحقیق براساس روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر از کارشناسان و صاحب نظران حوزه تخصصی و مرتبط با موضوع پدافند غیر عامل و شهرسازی بودند. در این تحقیق حاضر از نرم افزار ArcGIS جهت پردازش داده ها و اطلاعات مکانی و برای وزن دهی لایه ها بر اساس مدل ANP از نرم افزار Super Decision استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که میزان آسیب پذیری شهر شیروان در برابر تهدیدات نظامی دشمن در 6/11 درصد از شهر خیلی کم، 3/41 درصد میزان آسیب پذیری کم، 9/25 درصد میزان آسیب پذیری متوسط، 2/17 درصد میزان آسیب پذیری بالا و 9/3 درصد میزان آسیب پذیری خیلی بالا بوده که در واقع میزان آسیب پذیری شهر شیروان در 9/52 درصد از شهر پایین و در 1/21 درصد از شهر میزان آسیب پذیری بالا بوده است. در نهایت با توجه به نتایج نهایی پژوهش مشخص شد که تأسیسات حیاتی با میانگین تأثیر 6/3 به عنوان مهمترین عناصر شهری آسیب پذیر در برابر تهدیدات و اقدامات نظامی دشمن شناسایی شده اند.
واکاوی تأثیرات شهرسازی مدرن بر شبکه ی معابرِ بافت قدیم شهر زنجان در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر زنجان، یکی از شهرهای قدیمی کشور می باشد که در نتیجه ی اقدامات ناشی از شهرسازی مدرن، دچار تغییرات اساسی در ساختار اصلی و اولیّه ی خود گردید. زیرا در اثر چنین اقداماتی، بازار -که تا پیش از آن با کالبد یکپارچه، ستون فقرات اقتصادی و اجتماعی شهر محسوب می شد- توسّط خیابان فردوسی از هم دریده شد و با انتقال بخش عمده ای از فعالیت های تجاری و اقتصادی آن به خیابان های فردوسی، سعدی، پهلوی از رونق اوّلیّه ی آن کاسته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که؛ ایجاد خیابان های جدید نه تنها به افزایش ترافیک و تردّد سواره در معابر اصلی بافت منجر شد، بلکه با دامن زدن به مقوله ی کهنه و نو، نقش مهمّی در فرسودگی بخش درونی بافت قدیم داشت. زیرا در حالی که درون بافت قدیم به شدّت فرسوده شده و معاصرسازی نشده بود، مغازه های مستقر در پوسته ی معابر جدید، جاذب جمعیّت بودند. علاوه بر این، خیابان کشی های جدید موجب تبدیل ساختار کانونی و متمرکز بافت قدیم به ساختارِ خطّی شد و بر خلاف فضاهای شهری سنّتی که فاقد بدنه سازی بوده و ارزشِ صرفاً عملکردی داشتند، در ساختار جدید ناشی از تعریض و توسعه ی معابر، بَرهای جدیدی به وجود آمد که با استقرار کاربری های جاذب سفر، به اغتشاشات ترافیکی معابرِ بخش مرکزی شهر منجر شد. روش پژوهش تحقیق حاضر مبتنی بر تحلیل های عقلانی بوده و اطّلاعات مورد نیاز به شیوه های اسنادی و میدانی حاصل گردیده است.
تبیین مؤلفه های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران مورد مطالعه: محور علمی- فرهنگی دروازه دولت- میدان انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
391 - 409
حوزههای تخصصی:
بررسی طرح جامع توسعه فضای فرهنگی تهران نشان می دهد که تعریف طرح های موضعی و موضوعی که در زیرپهنه های این طرح انجام شده بدون تبیین مولفه های حس مکان شکل گرفته است. در این پژوهش مولفه های حس مکان در زیرپهنه علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب در مرکز تهران تبیین گردیده اند. ویژگی های کالبدی، طبقات اجتماعی ساکنین، استفاده کنندگان از فضا، ویژگی های طبیعی، محورهای ترافیکی و خیابان ها در این پهنه بر مولفه های حس مکان تاثیرگذار هستند؛ بنابراین نوع توجه و اولویت دادن به هر مولفه برای سیاست گذاران برنامه ریزی و طراحی شهری به منظور ارتقای حس مکان اهمیت بسزایی دارد. در این پژوهش اولویت بندی توجه به مولفه های حس مکان بر اساس دیدگاه متخصصین از یکسو و استفاده کنندگان از فضا از سوی دیگر در محور علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب به عنوان یکی از اجزای پهنه فرهنگی تهران با استفاده از ترکیب سه مدل تفسیری-ساختاری ، میک مک و تاپسیس انجام گرفته است در تبیین شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران و بر اساس خروجی مدل میک مک سه دسته شاخص «اثرگذار»، «وابسته»، «مستقل» قابل شناسایی است و شاخص «پیوندی» شناسایی نگردید .همچنین به منظور ارائه پیشنهادات و تعیین اولویت توجه به بهبود مولفه های حس مکان در محور علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب، از ترکیب نتایج سه مدل مذکور استفاده گردید .
شبیه سازی تغییرات رودخانه کلیبرچای با استفاده از مدل سزار (CAESAR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
178-165
حوزههای تخصصی:
تغییرات مجرای رودخانه، فرسایش کناره ای و رسوب گذاری کناره ای، فرآیندهای طبیعی رودخانه های آبرفتی هستند که باعث تخریب زمین های کشاورزی اطراف و خسارت به تأسیسات انسانی اطراف رودخانه می شود. در پژوهش حاضر از مدل CAESAR جهت ارزیابی تغییرات رودخانه کلیبرچای به منظور اندازه گیری میزان تغییرات 3 کیلومتر از مجرای اصلی رودخانه استفاده شده است. CAESAR یک مدل اتومای سلولی از تکامل سیستم رودخانه است. برای مدلسازی، داده های ورودی مانند توپوگرافی( DEM )، دبی روزانه سال 1391 و اندازه رسوبات تهیه و سپس تغییرات مجرا شبیه سازی شد. تغییرات کانال در قبل و بعد از شبیه سازی با ترسیم نیمرخ های هر کدام از مقاطع و بررسی نقاط حساس به فرسایش و رسوبگذاری شناسایی شدند. 6 مقطع از بازه مورد مطالعه انتخاب شدند. با مقایسه ای که بین نیمرخ های عرضی صورت گرفت، تغییرات در هندسه کانال قابل مشاهده بود. تغییرات در عرض کانال و شکل کانال در همه مقاطع دیده شد و تنها عمق متوسط کانال در مقاطع 1 و 2 و 6 و 4 تغییر پیدا کردند. و مقاطع 1 و 2 و 3 که در قسمت اولیه کانال اصلی قرار داشتند، تحت تاثیر فرسایش قرار گرفتند. و بعد از طی کردن مسافتی، حالت رسوبگذاری در مقاطع 4 و 5 و 6 مشاهده شد.
بررسی و تحلیل نظام تقسیمات کشوری در ایران با تأکید بر متغیرهای علمی و جغرافیایی: مطالعه موردی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیمات کشوری و سیاسی یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده توسعه اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی یک کشور به حساب می آید؛ اما با وجود اهمیت این مؤلفه تصمیم گیری در خصوص چگونگی و کم و کیف آن بیشتر کاری است سیاسی و درید قدرت دولت ها و نظام های سیاسی. هدف این مقاله بررسی و تحلیل نظام تقسیمات کشوری در ایران با تأکید بر متغیرهای علمی و جغرافیایی است. سؤال اصلی مقاله این است که با در نظر گرفتن دو متغیر علمی و جغرافیایی به عنوان معیار ارزیابی و کارآمدی، نظام تقسیمات کشوری در ایران دارای چه درجه ای از کیفیت است و اینکه چگونه می توان با استفاده از متغیرهای عمدتاً علمی و جغرافیایی مدلی مطلوب برای نظام تقسیمات کشوری در ایران ارائه داد؟ می توان گفت که نظام تقسیمات کشوری در ایران بیشتر ماهیت سیاسی و تا حدودی جمعیتی دارد به نحوی که در سابقه تاریخی آن و یا در چشم انداز آینده آن کم تر اثری از متغیرهای علمی و جغرافیایی مشاهده می شود. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد بالادستی به تحلیل و تبیین موضوع بررسی و تحلیل نظام تقسیمات کشوری در ایران با تأکید بر متغیرهای علمی و جغرافیایی پرداخته شود.
پایش مکانی- زمانی الگوی خشک سالی با استفاده از محصولات ماهواره ای در کشور ایران در طول دوره 2000 تا 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
83 - 104
حوزههای تخصصی:
با توجه به کاهش بارندگی در دو دهه اخیر، خشک سالی به یک مشکل بزرگ در جهان و مخصوصاً در مناطق خشک و نیمه خشک از قبیل ایران تبدیل شده است، ازاین رو پایش و مدیریت آن حائز اهمیت می باشد. سنجش از دور و سامانه اطلاعات مکانی توانایی بررسی شاخص هایی متنوعی جهت ارزیابی انواع خشک سالی ها را فراهم می کند، بنابراین در مطالعه حاضر، خشک سالی کشور ایران با استفاده از چندین شاخص سنجش از دوری شامل شاخص شرایط بارش (PCI)، شاخص شرایط دما (TCI)، شاخص شرایط پوشش گیاهی (VCI) و شاخص تلفیقی تحت عنوان SDCI در طول دوره آماری 2000 تا 2018 مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی صحت نتایج به دست آمده، این نتایج با شاخص SPEI بررسی و مقایسه گردید. نتایج این مطالعه نشان داد سه شاخص PCI، VCI و TCI تطابق خوبی با هم دارند. همچنین نتایج شاخص ترکیبی SDCI نشان می دهد که در سال های 2000، 2008 و 2017 خشک سالی های شدیدی اتفاق افتاده است که با مقایسه نتایج این شاخص با شاخص هواشناسی استاندارد تبخیر و تعرق بارندگی(SPEI)، مطابقت زیادی وجود دارد. لازم به ذکر است که اختلافات جزئی بین این دو شاخص را می توان این گونه توجیه نمود که شاخص SPEI یک شاخص اقلیمی بوده که دو پارامتر دما و بارش را برای ارزیابی خشک سالی در نظر می گیرد، درحالی که شاخص سنجش از دوری SDCI علاوه بر دما و بارش، خشک سالی کشاورزی را نیز در نظر گرفته و با دید وسیع تری وضعیت خشک سالی را ارزیابی می کند. بر مبنای محاسبه های انجام شده شاخص ترکیبی SDCI با توجه به اینکه جنبه های مختلف خشک سالی را در نظر گرفته است یک ارزیابی جامع و مناسب نسبت به سایر شاخص ها از وضعیت خشک سالی کشور ارائه داده است.
تأثیر عملکرد ابعاد محصول مقاصد گردشگر بر رضایت مندی گردشگران یک آنالیز تطبیقی- همبستگی برحسب خصوصیات دموگرافیکی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
13 - 32
حوزههای تخصصی:
با توجه به موضوع پژوهش مسئله این پژوهش این مقوله می باشد که چگونه گردشگران بر حسب خصوصیات دموگرافیکی- اجتماعی از قبیل جنسیت، سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، درآمد و اشتغال سطوح متفاوت رضایت رااز ابعاد محصول گردشگری جنگلی روستایی قرق تجربه کرده اند در همین راستا هدف از پژوهش حاضر ارزیابی رضایت گردشگران از عملکرد ابعاد محصول مقاصد گردشگری و براساس ویژگی های دموگرافیکی و اجتماعی از قبیل جنسیت، سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، درآمد و اشتغال است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و بر مبنایی راهبرد پیمایشی انجام رسیده و از ابزار پرسشنامه و روش مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است. سنجش روایی و پایایی ابزار تحقیق مبتنی بر دو روش اعتبار محتوا (نظرخواهی از کارشناسان و متخصصان) و آزمون آلفای کرونباخ (مقدار آلفا برابر 9/0) بوده است. در مجموع 200 پرسش نامه بین اعضای نمونه (گردشگران) به روش نمونه گیری در دسترس توزیع شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج آنالیز تطبیقی گویای عدم وجود سطوح متفاوت رضایت گردشگران از عملکرد ابعاد محصول گردشگری پارک جنگلی روستایی قُرق از توابع شهرستان علی آبادکتول برحسب جنسیت، وضعیت تأهل و درآمد است. در مقابل رضایت گردشگران برحسب سن و سطح تحصیلات برای تصویر از مقصد و براساس اشتغال برای تسهیلات مقصد معنادار است. علاوه براین، نتایج آنالیز همبستگی نیز گویای عدم تأثیرگذاری معنادار جنسیت، سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، درآمد و اشتغال بر رضایت گردشگران است. نتایج این تجزیه و تحلیل به دست اندرکاران و مسئولان این پارک کمک خواهد کرد تا با طراحی استراتژی های مؤثر رضایت گردشگران را تقویت نمایند.
کاربست نظریه قابلیت های محیط جهت خلوت گزینی ساکنین در مسکن معاصر؛ مطالعه موردی: آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۶۲-۴۹
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش نرخ رشد جمعیت و بالا رفتن قیمت زمین و مسکن، مساحت آپارتمان های مسکونی در کلان شهرها کاهش یافته که منجر به تعرض به خلوت و حریم شخصی ساکنین آپارتمان ها گردیده است. بااین حال ازآنجایی که باید قابلیتی در محیط وجود داشته باشد که یک رفتار در آن محیط تحقق یابد، می توان از هر یک از قابلیت های موجود در محیط به منظور خلوت گزینی بهره جست. این پژوهش با رویکردی ترکیبی و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی به بررسی ماهیت خلوت و چگونگی تحقق آن ازطریق نظریه قابلیت های محیطی می پردازد. در این پژوهش این پرسش مطرح است که چگونه می توان از نظریه قابلیت های محیط به منظور خلوت گزینی ساکنین آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه بهره جست؟ که به منظور پاسخ به پرسش اصلی تحقیق پس از مطالعات کتابخانه ای و بررسی مبانی نظری، تعدادی نمونه مطالعاتی انتخاب و به بررسی وضع موجود در آنان از منظر امکان سنجی کاربست نظریه قابلیت های محیط به منظور خلوت گزینی پرداخته شد. در ادامه بر اساس مؤلفه های تنظیم شده بر پایه مطالعات کتابخانه ای و وضع موجود در نمونه های موردمطالعه، پرسش نامه های تخصصی در اختیار جامعه آماری متخصص قرار داده شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها در این بخش با استفاده از آزمون T-Test، فریدمن، تحلیل عاملی و روش مدل سازی معادلات ساختاری است که در این بخش از پژوهش از دو نرم افزار smartpls3 و spss22 استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بعد «فرهنگی - اجتماعی» با میانگین رتبه ای 43/2 بیشترین تأثیر را از منظر چگونگی خلوت گزینی و تحقق آن در مسکن از سوی ساکنین ایفا می کند. در ادامه بعد «کالبدی» با میانگین رتبه ای 01/2 و بعد معنایی با میانگین رتبه ای 56/1 به ترتیب بعد از بعد «فرهنگی - اجتماعی» بیشترین تأثیر را بر خلوت گزینی ساکنین آپارتمان های مسکونی کوتاه مرتبه ایفا می کند. بر اساس نتایج تحقیق، یکی از علل تنزل کیفیت خلوت گزینی ساکنین توجه صرف طراحان به ویژگی های عملکردی در طراحی و عدم توجه به ویژگی های فرهنگی و الگوهای رفتاری آنان است.
بررسی تغییرات توپوگرافی معادن روباز با استفاده از تداخل سنجی راداری الگوریتم PS - مطالعه موردی: معدن سنگ آهن سنگان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲۰
65 - 76
حوزههای تخصصی:
معادن منبع اصلی تولید مواد اولیه هستند و استخراج این منابع طبیعی از معادن برای تولید کالا باعث ایجاد اختلال در تعادل سطحی، تغییر شکل مداوم زمین، افزایش مسائل محیط زیست و ایجاد خسارت به زیر ساخت ها می شود. از این رو کنترل و مانیتورینگ جابه جایی های ناشی از معادن سطحی روباز مهم می باشد. در این مقاله میزان تغییرات سطح زمین و تأثیرات ژئومورفولوژیکی ناشی از فعالیت های معدنکاری در معدن سنگ آهن سنگان خواف واقع در خراسان رضوی بررسی شده است. سنگان یک منطقه گرمسیری / خشک با برجستگی بالا 1700 متر ارتفاع در مناطق معدنی است. حداکثر دمای 35 تا 40 درجه سانتی گراد در جولای/ آگوست تجربه می شود در حالی که حداقل دما از5- تا 15- درجه سانتی گراد در ژانویه / فوریه رخ می دهد. بلندترین قله، نول خروس، در معدن A ، 1719 متر قرار دارد. بررسی های میدانی انجام گرفته نشان می دهد که معادن سنگ آهن سنگان به علت فعالیت های شدید معدنکاری به ویژه ژئومورفولوژی منطقه دچار تغییر شده است که این تغییرات می تواند در روند طبیعی فرآیندها و فرم، مثلاً فرآیند سیلاب تأثیر داشته باشد. تداخل سنجی راداری ابزار ارزشمندی در پایش جابه جایی های سطح زمین است. برای بررسی و اندازه گیری میزان این تغییرات در معدن سنگان از روش تداخل سنجی راداری الگوریتم PS با 47 تصویر ماهواره ای سنتیتل1 مربوط به سال های 2014 تا 2020، پلاریزاسیون VV با استفاده از نرم افزارتجاری SARPROZ در محیط Matlab انجام شده است. تداخل سنجی راداری مبتنی بر پراکنش کننده های دائمی (PS) جابه جایی ها را بر روی پیکسل هایی که ویژگی های پراکنشی آن ها در طول زمان تقریباً ثابت است، بررسی می کند. نتایج اجرای سری زمانی در این پژوهش با الگوریتم PS میزان تغییرات را حدود 30- سانتی متر در راستای دید ماهواره نشان داد. میانگین نرخ (سرعت) جابه جایی را 4/8- تا 6- سانتی متر در سال تعیین کرد. برای ارزیابی نتایج از داده ه ای دوربین ترازیابی استفاده شد و در مقایسه با آن می توان گفت تقریباً روند مشابهی را طی کرده است. به طور کلی فعالیت های معدنکاری در معدن سنگان تغییرات توپوگرافی فراوانی بر محیط گذاشته است و موجب تشدید فعالیت فرآیندهای ژئومورفیک مثل لغزش، ریزش، و... بر روی باطله ها شده است. شناسایی و تحلیل این عوارض و فرآیندهای مرتبط، بیانگر یک چالش برای درک تحول چشم اندازهای زمین است. به طور کلی، نظارت بر تغییر شکل معادن سطحی با استفاده از داده های راداری SAR امکان پذیر و همچنین نیازمند به اجرای پژوهش های بیشتر در معادن ایران است.
بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر امنیت مناطق روستایی (مورد مطالعه: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
137 - 161
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات آب و هوایی، علاوه بر فقر و کمبود منابع غذایی در مناطق روستایی، باعث افزایش شمار مهاجران شده است. ترسیم موضوع تغییرات آب و هوایی به عنوان یک دغدغه امنیتی باعث شده 70 درصد از کشورهای جهان صراحتاً اعلام نمایند که موضوع تغییرات آب و هوایی یک مسئله امنیتی برای آنها قلمداد می شود. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر امنیت مناطق روستایی (مورد مطالعه: استان کردستان) می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کمی-کیفی و نوع تحقیق کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات پژوهش از دو طریق کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. در این تحقیق از 10 نمایه فرین تحت تغییرات آب و هوایی به همراه 4 بعد امنیتی که در مجموع 40 شاخص استفاده شده است. به منظور ارزیابی شرایط آب و هوایی آینده استان کردستان از مدل HadGEM2-ES مبتنی روش ریزمقیاس نمایی MARKSIM طی دوره 2010 تا 2095 میلادی تحت دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین جهت تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج بررسی سناریوهای تغییرات اقلیمی نشان داد که در دو ایستگاه سنندج و سقز روند روزهای تابستانی افزایش و روزهای یخبندان کاهشی می باشد. نتایج شاخص های فرین بارش در استان کردستان نشان داد دگرگونی های آب و هوایی حجم بارشی که پیش از این طی سال پراکنده و پیاپی می بارید، طی چند روز به صورت فشرده و سنگین می بارد و بیشتر این بارش هم به صورت سیلاب و با آسیب زایی فراوان از منطقه بیرون می رود. در نهایت نتایج نشان از یک ارتباط قوی بین شاخص ها و نمایه های آب و هوایی با ابعاد امنیت در سطح معناداری (05/0)، با در نظر گرفتن سطح اطمینان و ارائه کران بالا و پایین وجود دارد.
تحولات مدیریت مرتع در ایران با تاکید بر قوانین و مقررات، و ممیزی مراتع در قلمرو بهره برداران مرتعی (بخش اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درک عمیق روند تغییرات مدیریتی از سنتی به مدیریت مرسوم فعلی در زمینه ی مراتع می تواند در شناسایی بخش عمده ای از مشکلات و چالش های آن ها موثر باشد و به تدوین راهبردهای مناسب برای مدیریت پایدار مراتع کمک کند. این مقاله با مروری بر منابع در زمینه ی تحولات مدیریت مرتع در ایران، داده ها و اطلاعات دوره های تاریخی را تجزیه وتحلیل و ارزیابی می کند. هدف پژوهش: ابتدا، تاریخچه ای از مدیریت سنتی مراتع ارایه می شود (1). به دنبال آن، روند تاریخی تضعیف مدیریت سنتی مراتع تشریح می شود (2). سپس مدیریت مرتع در دوره بعد از انقلاب اسلامی ایران (از سال 1357 به بعد) تبیین می شود (3). در ادامه، به برخی از قوانین و مقررات در زمینه مدیریت مرتع اشاره می شود و ظهور چالش های جدید مورد بررسی قرار می گیرند (4). در نهایت، ضمن مرور آمار سطح مراتع در دوره های مختلف تاریخی، براساس آخرین آمار ارایه شده گزارشی از میزان ممیزی مراتع ارایه می شود (5). روش شناسی تحقیق: مقاله، پس از ارایه مقدمه ای کوتاه، در راستای ارزیابی تاریخی تحولات مدیریت مرتع، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک، پنج محور اصلی را مورد بررسی قرار می دهد. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر ارزیابی تاریخی تحولات مدیریت مرتع، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک در مقیاس ایران می باشد. یافته ها و بحث: نتایج جمع بندی و مرور منابع، نشان می دهد در طی دوره های تاریخی، مدیریت مراتع متاثر از عوامل مختلف دستخوش تغییرات عمده ای شده است. نتایج: در راستای مدیریت جامع، یکپارچه و پایدار مراتع، توجه به دیدگاهی جامع که بتواند از همه پتانسیل های منطقه ای در راستای مدیریت پایدار مرتع بهره گیرد، ضروری است. در بخش دوم، در مقاله جداگانه ای، تحولات جمعیتی و معیشتی بهره برداران مرتعی در زمینه مدیریت مرتع در ایران مورد بررسی قرار می گیرند.
Assessing and Measuring the Sustainability of Rural Settlements Active in the Field of Medicinal Plants (Case Study- Kohgiluyeh & Boyerahmad Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
19 - 36
حوزههای تخصصی:
Purpose- Medicinal plants have a special value and significance in providing hygiene, health and food resources. Although the human attitude towards the products of medicinal plants has a long history, the issue of increasing the production of these products at the level of fields and gardens has taken on a new scientific form since the second half of the 20th century. The purpose of this research is to assess and measure economic, social, environmental sustainability of expanding the activities of medicinal plants in the rural development in Kohgiluyeh and Boyer Ahmad province.Design/methodology/approach- It is an applied descriptive research based on field data collection (questionnaire). The statistical population of this research included 13 villages in cold region of Kohgiluyeh and Boyer Ahmad province. According to a report by Natural Resources of the Province in 2022, 383 medicinal plant producers were determined and among all of whom the questionnaires were distributed. Descriptive statistics (mean, standard deviation and variance) and inferential (one-sample t-test and VIKOR model) were used for data analysis.Findings- The findings showed that the mean score of the social and environmental indicators is over the theoretical average value (3), while the mean score was 2.80 in terms of economic indicators. The results of VIKOR model revealed that Sepidar village with a VIKOR index of (0.157) has the highest rank and Sadat Mahmoudi village with a VIKOR index of (0.993) has the lowest rank in terms of the sustainability of the activities of medicinal plants among the villages in the study area.Original/value- This study is promising the activities of rural areas in the production of medicinal plants, which is considered as a strategy for diversification in rural settlements. Therefore, the results of this research can be given special consideration in recognizing the effects of medicinal plants in different geographical areas and have an effective role in the development of rural areas.
تبیین تعاملات شهر و مرز با رویکرد توسعه پایدار بر اساس منطق تصمیم گیری چند معیاره فازی، مطالعه موردی: شهرهای مرزی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و تبیین کنش ها و تعاملات میان شهر و مرز پرداخته شد. تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی به شیوه کتابخانه ای و میدانی است.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری متشکل از مجموع یک درصدجمعیت شهرهای مرزی زاهدان،میرجاوه،دوست محمد،خاش وسراوان می باشد (۸۰۹۲N=)با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای۳۶۷نفر به عنوان نمونه انتخاب و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل تلفیقی تحلیلی (SOWT-ANP)استفاده شد. یافته ها و نتایج نشان داد، مهمترین نقطه قوت مؤثر بر روابط شهر و مرز مربوط به عوامل اجتماعی با میانگین ۳.۵۵ ودر بین نقاط ضعف، بیشترین تأثیر را نقاط ضعف اجتماعی با میانگین۳.۶۳ و دربین فرصتهای مورد بررسی، عوامل اقتصادی و مدیریتی باکسب میانگین ۳.۵۳و سرانجام دربین انواع تهدیدات، آسیب ها وتهدیدات اجتماعی با متوسط ۳.۷۵بیشترین تأثیر را دارند. همچنین استفاده ازروش (F.ANP)دراین پژوهش نشان داد که بیشترین وزن مربوط به عامل تهدید،«مدیریتی» است که ۹/۷ درصد از وزن نهایی راکسب و جایگاه اول را از دیدگاه پاسخگویان به خود اختصاص داده است. «برقراری امنیت اقتصادی، سیاسی و محیطی جهت مقابله با بحران ها، حمله ها و...(ST۲)»بعنوان مطلوب ترین استراتژی تصمیم گیری در زمینه موضوع مقداری برابر با صفر می باشد. و استراتژی«عدم همکاری و قطع مراودات برون مرزی با همسایگان (WT۱)» بعنوان بدترین راهبرد درخصوص مسئله برگزیده شده است. لذا می توان گفت: در بین عوامل (SWOT) «تهدیدها و چالشها»در ابعاد امنیتی و مدیریتی تأثیرگذارترین عامل گسست و شکاف حقیقی وعامل «بهره گیری از فرصت ها» مسئله اصلی دربهبود وارتقاء روابط و تعاملات میان شهر و مرز می باشد. همچنین ازمنظرشاخص های توسعه پایدارعامل مدیریتی (نهادی)دارای بیشترین درجه اهمیت و عوامل اجتماعی، اقتصادی ومحیطی به ترتیب در رتبه بعدی قرار گرفته اند.
تحول در نظام فعالیت و دگردیسی سازمان فضایی نواحی روستایی حاشیه زاینده رود (مطالعه موردی: ناحیه بن رود و جلگه (شهرستان اصفهان))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1453 - 1474
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی سکونتگاه ها پیوسته از درون و از بیرون تحت تأثیر نیروهای متعدد (محیطی، اقتصادی-اجتماعی، تاریخی، و سیاسی) در حال دگرگونی و تغییر است. حاصل این تغییرات تحول در ساختارها و کارکردهای ناحیه و به تبع آن سازمان و ساختار نظام سکونتگاهی شهری و روستایی است. یکی از عناصر اصلی سازمان فضایی مناطق، شهرها و روستاها و جریان های فضایی مابین آن هاست؛ چنانچه یکی از عناصر این سیستم دچار تحول شود، سایر عناصر نیز متأثر می شود. در این مقاله دگردیسی سازمان فضایی روستاهای بخش بن رود و جلگه در شهرستان اصفهان در اثر تحولات نظام فعالیت بررسی شده است. پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و توسعه ای است و با روش کیفی و مصاحبه عمیق تحولات شناسایی شده اند. به منظور دست یابی به هدف تحقیق و در راستای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش، با رویکرد فضایی و نگرش سیستمی به تبیین تحولات ساختاری – کارکردی و تغییرات سازمان فضایی سکونتگاه های روستایی واقع در ناحیه مورد مطالعه (بخش بن رود و جلگه شهرستان اصفهان) در اثر تحول نظام فعالیت پرداخته شده است. نتایج بیانگر آن است که در اثر عواملی مانند محدودیت منابع آب و خاک، تضعیف نقش تولید کشاورزی، تضعیف نظام اقتصاد روستایی، کاهش نقش نیروی انسانی فعال در تولید، تضعیف ساختارهای بومی نظام بهره برداری از منابع آب در ساختار اشتغال به نفع بخش خدمات تغییری به وجود آمده که این امر به رشد مهاجرفرستی انجامیده است. در نتیجه ساختار فعالیت تولیدی در منطقه به فروپاشی رسیده است و در اثر این امر سازمان فضایی منطقه از یک سازمان منظم و پایدار به سمت سازمانی قطبی شده با محوریت شهرگرایی به نقاط کانونی سوق داده شده است.
ارزیابی تحقق سیاست کلی نظام (چشم انداز) در بخش مسکن نمونه: حفظ حرمت و ارزش های فرهنگی مسکن شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نخستین مراحل زندگی بشر تا به امروز، مسکن همواره یکی از نیازهای اساسی انسان بوده است . تأمین مسکن مطلوب نیازمند اتخاذ سیاست های مناسب بوده که در ایران سیاست های کلی نظام در بخش مسکن چشم انداز توسعه بخش مسکن محسوب می شود. سیاست رعایت ارزش های فرهنگی و حفظ حرمت خانواده در ساخت مسکن به عنوان راهنما ی دستگاه های اجرایی، تقنینی، و نظارتی یکی از سیاست های کلی نظام در بخش مسکن محسوب می شود. هدف از این پژوهش ارزیابی میزان تحقق سیاست کلی نظام در زمینه ارزش های فرهنگی مسکن در ابعاد تدوین قوانین و مقررات، اجرای قوانین، و نظارت بر اجرای قوانین و مقررات است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی و از طریق اطلاعات کتابخانه ای (کتب، پایان نامه، و مقالات) و همچنین اطلاعات و آمارهای رسمی شهرداری، وزارت راه و شهرسازی، و شورای عالی شهرسازی و معماری جمع آوری شده است. در بخش دوم، برای پشتیبانی از تحلیل اسنادی، آرای سی نفر از متخصصان امر به کمک ابزار پرسش نامه اخذ شد. برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی شاخص ارزش های فرهنگی مسکن شهری از آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف و آزمون t تک نمونه ای ( one sample T test ) استفاده شد. نتایج آزمون حاکی از آن است که بُعد تدوین قوانین سیاست ارزش های فرهنگی مسکن شهری از وضعیت مطلوبی برخوردار است؛ اما وضعیت بُعد اجرایی سیاست کلی ارزش های فرهنگی مسکن نامطلوب ارزیابی شد. در زمینه بُعد نظارت بر اجرای قوانین سیاست ارزش های فرهنگی، نتایج تحقیق حاکی از آن است که این بُعد نیز وضعیت مطلوبی ندارد و به صورت جدی موردتوجه دستگاه های ناظر قرار نگرفته است.
تعیین حساسیت اراضی به فرسایش بادی با استفاده از داده های میدانی در هامون برینگک سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
121 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پهنه بندی حساسیت اراضی به فرسایش بادی در هامون برینگک سیستان با یک روش مناسب است. تعیین حساسیت اراضی، به اولویت بندی برنامه ریزی تثبیت کانونهای تولید گردوغبار و ماسه کمک شایانی می نماید. برای این منظور از شاخص-های میزان بادبردگی (فرسایش پذیری )، مقاومت برشی خاک و درصد تاج پوشش گیاهی استفاده شد. بدین منظور در منطقه برداشت حدفاصل دو هامون پوزک و صابوری که یکی از مهمترین کانونهای تولید ریزگرد وماسه در منطقه سیستان است تعداد 74عدد پیکه مدرج در دو ردیف نصب شدند و میزان بادبردگی در انتهای بادهای 120 روزه اندازه گیری شد. مقاومت برشی خاک سطحی نیز با استفاده از پره برشی تعیین گردید. میزان تراکم تاج پوشش گیاهی با استفاده از شاخص NDVI از تصاویر رقومی استخراج شد و روابط رگرسیونی و همبستگی بین شاخصها تعیین گردید. نتایج نشان داد که ارتباط بسیار معنی داری( در سطح 1%) بین مقاومت برشی خاک و میزان بادبردگی و درصد پوشش گیاهی وجود دارد ازاین رو برای پهنه بندی حساسیت خاک در منطقه برداشت می توان بجای اندازه گیری میزان برداشت خاک و یا تعیین آستانه فرسایش در تونل باد از مقاومت برشی در منطقه برداشت استفاده کرد. مقایسه نتایج حاصل از برآورد مدل رگرسیونی با ارقام واقعی بادبردگی در سطح 01/0 درصد معنی دار بودند.
شناسایی ابعاد اثرگذار همهگیری کوید 19 بر کسبوکار دستفروشان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
89 - 103
حوزههای تخصصی:
از انتهای سال 1398، با آغاز همه گیری ویروس کوید 19، نهتنها حوزه سلامت مردم، بلکه دیگر حوزه های زندگی نیز با چالش روبرو شد. مهمترین چالش پس از سلامت، دشواری های اقتصادی شهری و ملی بود که در این میان بخش غیررسمی همچون سایر گروه ها، تحت تاثیر این بیماری قرار گرفت. از جمله شاغلین بخش غیررسمی، دستفروشان خیابانی هستند که با وجود تاثیر غیرقابل انکار بر رونق اقتصاد و پویایی فضاهای شهری، در بیشتر کشورها از حمایت رسمی برخوردار نیستند و در دوره همه گیری با مشکلات بسیاری روبرو شدند. ازآنجایی که مطالعات اندکی در این زمینه وجود دارد، هدف نوشتار، شناسایی و استخراج ابعاد مختلف کسب و کار دستفروشان شهریست که در این دوران تحت تاثیر کوید 19 قرار گرفته است. پژوهش به کمک روش تحلیل محتوای کمی و کیفی و در دو مرحله کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. ابتدا به کمک شاخصهای پایه مستخرج از پیشینه، پرسشهایی در شکل نیمه ساختاریافته تدوین شد. با هدف دستیابی به اشباع نظری، مجموع 23 مصاحبه عمیق از دستفروشان کرمانشاه انجام و با کمک فرایند کدگذاری سه مرحله ای مقولات و ابعاد اصلی دسته بندی شد. 6 بعد اقتصادی، بهداشت و سلامت، اخلاقی-هنجاری، آموزشی، مدیریت-نظارت و روانشناختی-ذهنی به عنوان مهمترین ابعاد اثرگذار بیماری کوید 19 بر حوزه کسب و کار دستفروشان شناسایی شد. نتایج نشان میدهد، با توجه به فراوانی مقولات، ایشان در حوزه بعد اقتصادی بیش از سایر ابعاد، دچار آسیب شده اند که خود عاملی برای کاهش کیفیت در سایر ابعاد 5 گانه، است.