فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۵۶۱ تا ۷٬۵۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
64 - 75
حوزههای تخصصی:
کسری بودجه یکی از مفاهیم مهم در تنظیم و اجرای بودجه است و عدم محاسبه کسری بودجه منجر به ایجاد ناپایداری مالی خواهد شد. تأمین هزینهها از طریق درآمدهای ناپایدار مانند استقراض و یا واگذاری دارایی سرمایهای مصداق کسری بودجه در شهرداری است. پژوهش حاضر با استفاده از مفاهیم تراز عملیاتی، تراز کلی و منابع ناپایدار به محاسبه کسری بودجه شهرداری کلانشهرهای تهران، مشهد، شیراز و قم طی سالهای 1397-1390 پرداخته است. نتایج نشان میدهند: الف) در سالهای اخیر شهرداری تهران با کسری تراز عملیاتی مواجه شده و بخشی از هزینههای جاری خود را نیز از محل واگذاری داراییهای مالی و سرمایهای تأمین نموده است؛ ب) در سایر کلانشهرها وضعیت تراز کلی و تراز کلی بدون واگذاری درآمدهای ناپایدار، گویای استفاده از منابع ناپایدار برای مصارف بودجهای است که در بلندمدت با کاهش ذخیرههای زیستی شهر، وضعیت مالی این کلانشهرها با مخاطرات جدی مواجه میشود. برای مرتفعساختن کسری بودجه، شهرداریها می-بایست با تعریف ردیفهای جدید، افزایش پایه و نرخعوارض ردیفهای درآمدپایدار فعلی بهویژه عوارض نوسازی و مالیات بر ارزشافزوده و استقرار سیستم بهای تمام شده از سطح هزینهها کاشته شود. همچنین برای کنترل تأمینمالی از محل درآمدهای ناپایدار با هدف پوشش کسری بودجه، امکان ایجاد محدودیتهایی توسط نهادهای نظارتی بر بودجه شهرداریها وجود دارد: - تعیین سقف تأمین مالی از طریق استقراض توسط وزارت کشور در بودجه سنواتی شهرداریها برای جلوگیری از ورشکستگی مالی.- تعیین سقف برای تراز کلی بدون واگذاری داراییهای سرمایهای ناپایدار و الزام شهرداری به رعایت آن در راستای کنترل فروش ظرفیتهای زیستی شهر.
موانع و الزامات سازگاری کشاورزان مناطق کوهستانی با تغییرات آب و هوایی، نمونه موردی: بخش پاپی از توابع شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی موانع و الزامات سازگاری برای اجرای موفقیت آمیز روش های سازگاری با تغییرات آب و هوایی در سطح محلی، به ویژه در جوامع روستایی کوهستانی با منابع محلی و فناوری محدود، بسیار مهم است. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی موانع و الزامات سازگاری با تغییرات آب و هوایی در روستاهای کوهستانی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه، مصاحبه آزاد و مشاهده محقق از منطقه مورد مطالعه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی بخش پاپی شهرستان خرم آباد می باشد (2346N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای 330 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن)، استفاده شد. نتایج نشان داد که کشاورزان روستاهای کوهستانی منطقه مورد مطالعه با موانع سازگاری متعددی روبرو هستند که موانع نهادی، هنجاری، فناوری و اطلاعات و شناختی جدی تر بوده اند. با توجه به اینکه شرایط سازگاری یک عامل مهم برای کاهش یا از بین بردن موانع سازگاری و بهبود ظرفیت سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی است، توسعه اقتصادی محلی، زیرساخت های محلی، فناوری تولیدی، اعطای عتبارات خرد برجسته ترین الزامات سازگاری در این زمینه بودند. همچنین، به دلیل نقش موثر دولت، تعاونی ها و خود روستاییان در توسعه روستایی، یک چارچوب سازگاری منطقی برای انتخاب استراتژی های سازگاری بهینه با همکاری این سه، به عنوان اقدامات و سیاست های سازگاری مناسب منطقه ای جهت پیشنهادات تحقیق ارائه شد.
جغرافیا، اقتصاد و توسعه: توصیه هایی برای برنامه هفتم توسعه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۵
57 - 78
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه ایران بیشترین منابع مادی را صرف امور توسعه ای و برنامه ریزی در آن راستا کرده است،اما کارنامه توسعه با منابع انسانی و مادی صرف شده تناسب ندارد. بررسی ها نشان می دهد که تدوین برنامه توسعه بدون توجه به شرایط و ملاحظات فرهنگی، اجتماعی، قومی، جغرافیائی و اقتضائات سیاسی و امنیتی کشور نتایج چندانی را به دنبال نخواهد داشت. برای خروج از وضعیت موجود باید به یک عرصه حیاتی و به شدت مورد غفلت پرداخته شود و آن مساله پیوند جریان توسعه خواهی با شرایط محیطی و جغرافیایی است و در توجه به شرایط محیطی به دلایل پرشمار اولویت با محیط جغرافیایی است. یک وجه بسیار مهم مزیت رویکرد نهاد گرا به مسائل اقتصادی-اجتماعی آن است که از این طریق و با تکیه برنهادها پیوند و رابطه معنی داری میان نظریه و محیط بر قرار می کند. نهادگرایان از جمله عجم اوغلوورابینسون به نویسندگانی چون ساکس و دایموند نقد وارد کردند و نظریه نهادها را به عنوان حلقه مفقوده بررسی علل توسعه یافتگی یا نیافتگی جوامع معرفی نمودند. اگر چه نهادگرایان نهادهای خوب را علت توسعه معرفی نموده اند، نهادگرایان جغرافیا را مهم ترین عامل شکل گیری ماهیت نهادهای اولیه می دانند. در این پژوهش با استفاده از دستگاه نظری نهادگرایی با روش تحلیلی و توصیفی سعی شده جایگاه جغرافیا در اندیشه توسعه توضیح داده شود و توصیه هایی جهت برنامه توسعه پیش رو(برنامه هفتم توسعه کشور ) ارائه گردد. در نهایت طی این پژوهش به این جمع بندی رسیده ایم که اگر چه ممکن است جغرافیا و عوامل محیطی در توضیح علل توسعه یافتگی یا عدم توفیق جوامع جز عوامل ابر تعیین کننده نباشند ولی قطعاً جز مهم ترین ها و تعیین کننده ترین عوامل به شمار می آیند.
تحلیلی بر شاخص های نهادینه سازی سیاست محله محوری در توسعه اجتماعی و فرهنگی کلان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
87 - 108
حوزههای تخصصی:
امروزه گذار از برنامه ریزی شهری انتزاعی و اتصال آن به حوزه اجرا از طریق تمهیدات لازم در حوزه سازماندهی، رهبری؛ نظارت و تخصیص بهینه منابع شهری با هدف کاهش تنش ها و تضادهای فرهنگی و تربیت شهروندانی مشارکت مدار و محلهمحور در سیاست های کلان مدیریت شهری رخ داده است. در این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی شاخص های سیاست محله محوری مؤثر در توسعه اجتماعی و فرهنگی از طریق مطالعه میدانی مبتنی بر تنظیم پرسشنامه با مراجعه به جامعه خبرگی به تعداد 30 نفر صورت پذیرفت. با تجزیه و تحلیل صورت گرفته روی 45 شاخص گزینش در چارچوب پرسشنامه نسبت روایی محتوایی (CVR)، همه شاخص ها واجد احراز حداقل مقدار CVR یعنی 33/0 شدند. بر همین اساس، شاخص روایی محتوایی بر اساس 45 شاخص محاسبه گردید که مقدار حداقلی آن 67/0 محاسبه شد. در ادامه بر مبنای همین شاخص، پرسشنامه CVI که یک پرسشنامه طیف لیکرت 4 گزینه ای برای بررسی آیتم های مربوط بودن، واضح بودن و ساده بودن طراحی شده بود، مورد ارزیابی قرار گرفت و همه شاخص ها واجد احراز حداقل مقدار CVI یعنی 67/0 شدند.
مطالعه رفتار کارآفرینی بوم گردی زنان روستایی در استان فارس با استفاده از نظریه ی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی بوم گردی یکی از روش های توانمندسازی زنان روستایی با اتکا به ظرفیت و پتانسیل محلی منطقه ی زندگی محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اصلی در رفتار کارآفرینی بوم گردی زنان روستایی استان فارس با استفاده از روش نظریه ی داده بنیاد است. جامعه ی مشارکت کننده ی این پژوهش از صاحب نظران و متخصصان حوزه ی زنان روستایی و کارآفرینی در دفتر توسعه ی فعالیت های کشاورزی زنان روستایی و عشایری، سازمان جهاد کشاورزی استان فارس و همچنین دیگر صاحب نظرانی از سایر سازمان های وزارت جهاد کشاورزی و زنان کارآفرین روستایی تشکیل شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 27 نفر از صاحب نظران به منزله ی نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق بر پایه ی مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA22 انجام شد. براساس مصاحبه های انجام شده، 493 مفهوم و 15 مقوله ی محوری شناسایی شدند که در قالب مدل پارادیمی شش بعدی استراوس و کوربین جای گذاری شدند. با بررسی دقیق این مقوله ها، مقوله های اصلی رفتار کارآفرینی بوم گردی با سه مقوله ی فرعی (فردی، اجتماعی و اقتصادی)، شرایط علّی با دو مقوله ی فرعی (عوامل بیرونی و درونی)، شرایط زمینه ای با دو مقوله ی فرعی (سیاست های کلان با هدف حمایت از کسب وکارهای بوم گردی و وجود امنیت قابل قبول برای گردشگران)، شرایط مداخله گر با سه مقوله ی فرعی (پذیرش فرهنگی، سرمایه ی اجتماعی، رویکرد چندکارکردی وم گردی)، راهبردها با سه مقوله ی فرعی (توانمندسازی زنان روستایی در زمینه ی گردشگری روستایی و عشایری، برپایی نمایشگاه ها و جشنواره ها، حمایت از زنان کارآفرین در حوزه ی بوم گردی) و پیامدها با دو مقوله (مثبت و منفی) دسته بندی شدند.
پایداری فضاهای بازعمومی در بازآفرینی سکونتگاه های غیر رسمی مبتنی بر اولویت های ساکنین (مطالعه موردی: محله خط چهار حصار، شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: در سال های اخیر توجه به سکونتگاه های غیر رسمی و معکوس کردن چرخه زوالی آنها، به موضوعی جدی و محوری تبدیل شده و سازمان ها و جوامع علمی را به تکاپو در راستای بازآفرینی و ساماندهی این بافت های شهری واداشته است. در رویکرد حاضر ارتقاء پایداری فضاهای عمومی از جایگاه ویژه ای برخوردار است چرا که تنزل شاخص های کیفیت فضاهای عمومی یکی از بزرگترین معضلاتی است که بافت های مذکور با آن دست به گریبان هستند. این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط برنامه بهبود شاخص های پایداری فضاهای عمومی در سکونتگاه غیر رسمی، با برنامه بازآفرینی محله در زمینه فضاهای باز عمومی آنها و پایداری محیطی، مدلی نظری متشکل از شاخص ها و معیارهایی جهت دستیابی به فضاهای باز عمومی با کیفیت در محدوده محله مورد مطالعه ارائه داده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی از نوع توصیفی-تحلیلی است. در بخش نخست، با استفاده از روش کتابخانه ای، مطالعه اسناد و مبانی نظری، به کند و کاو و شناسایی شاخص های کیفیت محیط و سپس استخراج الگوهای رفتاری مطلوب در فضاهای باز عمومی اقدام شد. شیوه ارزش گذاری سؤالات پرسشنامه مبتنی برروش طیف 5 گزینه ای لیکرت طراحی و براساس فرمول کوکران 368 نفر از جمعیت 9012 نفری محله به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که 60 درصد از پاسخگویان را گروه مردان و ما بقی گروه زنان هستند. نتایج حاکی از وجود رابطه معناداری بین معیارها و شاخص های واقع در مدل سنجش فضاهای باز عمومی با متغیرهای وابسته پایداری محیطی است. یافته ها و بحث : فضاهای باز عمومی در محلات ناکارآمد غیر رسمی این شانس را به مردم می دهند که در اوج تنش ها و تنگناهای محیط زندگی با گروه های دیگر معاشرت کنند و به شهر پیوند بخورند. این بررسی نشان داد که شاخص های «راحتی، آسایش و قابلیت اجتماع پذیری»، «قابلیت دسترسی درونی و بیرونی فضاها»، «زیبایی و منظر فضاها» و «قابلیت انجام فعالیت ها» مواردی هستند که باید نقطه تمرکز برنامه های پایداری فضاهای عمومی سکونتگاه های غیر رسمی و محلات کم درآمد شهری را به خود اختصاص دهند. همچنین نتایج نشان داد که در نمونه های تحقیق، افزایش قابلیت انجام فعالیت ها، میزان دسترسی های درونی و بیرونی فضاها، توانایی اجتماع پذیری فضاها و در نهایت ارتقاء زیبایی و کیفیت منظر فضاهای باز عمومی محله حصار بالا، به ترتیب اولویت های ساماندهی فضاهای باز عمومی محله از منظر ساکنان آن است. لذا توجه به تأمین کیفیت های برتر فضاهای عمومی مبتنی بر نیاز سنجی و ترجیحات کاربران فضا امر مهمی است که متخصصان نباید از آن غافل شوند. نتیجه گیری: نتایج بررسی های آماری بیانگر این است که فضاهای باز عمومی محله مورد نظر از سطح پایین کیفیت محیطی رنج می برند و با تحلیل های آماری نظرات ساکنین محله، سطح پایداری کاربری و فعالیت، دسترسی، راحتی و اجتماع پذیری و در نهایت منظر فضاهای باز عمومی، به ترتیب اولویت های در دستور کار مدیریت شهری کرج جهت ساماندهی این فضاها هستند. همچنین، ایجاد اختلاط و مطلوبیت در کاربری ها، سازگاری عملکردی، تقویت آسایش و راحتی در پاتوق های رفتاری، تقویت ایمنی محیط و ساماندهی منظر ذهنی از اهم راهکارهای آتی برای ساماندهی فضاهای باز عمومی محله حصار بالا هستند.
ناپایداری منابع آب کشاورزی و توسعه روستایی در دشت رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
484 - 503
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یا ناپایداری منابع آب کشاورزی آثاری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی به ویژه در سکونتگاه های روستایی به همراه دارد. در این پژوهش ارتباط بین ناپایداری منابع آب در بخش کشاورزی و توسعه روستایی در قالب ابعاد محیطی، اقتصادی و اجتماعی در سکونتگاه های روستایی دشت رفسنجان موردبررسی قرار گرفته است. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش کمی است. بر اساس فرمول کوکران تعداد پرسش نامه ها از تعداد 53263 خانوار روستایی یا شهرهای کوچک با اقتصاد روستایی 380 نفر برآورد شده که در طی تحقیق و بر اساس محدودیت ها و حذف پرسش نامه های نادرست، تعداد نمونه ها به 313 مورد رسید. پرسش نامه ها در 16 طبقه دهستانی توزیع شده اند. در ادامه، در نرم افزار SPSS میانگین شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیطی، مهاجرت و کمیت و کیفیت آب مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج جهت سنجش معناداری در آزمون T مستقل تک نمونه ای، دوجمله ای یا باینومیال و کولموگوروف - اسمیرنوف بررسی شده و در تأثیر خشک سالی در دهستان های مختلف مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد شاخص های محیطی موردبررسی با میانگین 99/3، شاخص های اقتصادی با میانگین 88/3 و شاخص های اجتماعی با میانگین 004/4 در طیف 5 تایی لیکرت تحت تأثیر خشکسالی قرار گرفته است. بر این اساس، پس از وقوع کم آبی یا خشک سالی، محیط طبیعی و انسانی تحت تأثیر قرار گرفته و توسعه روستایی در ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی در دشت رفسنجان با اختلال مواجه شده و مسائلی چون کاهش سطح زیرکشت کشاورزی، کاهش درآمد، نشست زمین، فقر، بیکاری، مهاجرت و پیامدهای زیست محیطی را به دنبال داشته است.
بررسی نقش بافت ها با ارزش روستایی در توسعه گردشگری روستاهای دهستان سمام شهرستان املش در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که بناهای تاریخی جزء اولین نقاطی هستند که اکثر مسافران با آن برخورد دارند و بخش عمده تصویر روستا شکل می گیرد، لذا پرداختن به این مسئله امری اجتناب ناپذیر است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش بافت ها با ارزش روستایی در توسعه گردشگری روستاهای دهستان سمام شهرستان املش در استان گیلان می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف (نوع استفاده) یک تحقیق کاربردی و از نظر روش انجام دادن تحقیق توصیفی- تحلیلی است. . برای بررسی روایی پرسشنامه از نظر 5 نفر از متخصصین حوزه برنامه ریزی روستایی استفاده شد. برای بررسی پایایی نیز از آلفای کرونباخ بهره گرفته شد که مقدار آن 81/0 و در وضعیت مطلوبی است. در قسمت تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای spss22 و AMOS به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که به طور کلی بافت های با ارزش روستایی بر توسعه گردشگری با ضریب تاثیر 21/0 و میزان معناداری 004/0، شاخص اقتصادی بر توسعه گردشگری با ضریب تاثیر 33/0 و مقدار معناداری 001/0، شاخص اجتماعی بر توسعه گردشگری با ضریب تاثیر 34/0 و میزان معناداری 000/0 و شاخص کالبدی بر توسعه گردشگری با ضریب تاثیر 72/0 و میزان معنادای 000/0 تاثیر گذار بوده است. نتایج نشان داد که شاخص کالبدی بر توسعه گردشگری با ضریب تاثیر 72/0 و میزان معناداری 000/0، بیشترین تاثیر و شاخص اقتصادی بر توسعه گردشگری با ضریب تاثیر 33/0 و میزان معنادای 001/0 کمترین تاثیر را داشته است.
مطالعه تطبیقی ابعاد برنامه ریزی و مدیریت اسکان در توفیق شهرهای جدید در تقسیمات کشوری (مطالعه موردی: شهرهای جدید اندیشه و پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
157 - 182
حوزههای تخصصی:
شکل گیری و توسعه شهرهای جدید همواره در ارتباط با شهرهای اصلی منطقه بوده و کاهش وابستگی آنها به شهر اصلی به مرور به عنوان یکی از شاخص های موفقیت برنامه ریزی آنها تلقی شده است. در این پژوهش مطالعه تطبیقی ابعاد برنامه ریزی و مدیریت اسکان بر توفیق شهرهای جدید در تقسیمات کشوری مطالعه موردی شهرهای جدید اندیشه و پردیس بررسی و تحلیل شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. این پژوهش متکی بر روش پیمایش و ابزار پرسشنامه بوده است. با تعیین روش و ابزار مصطلح، حجم نمونه و روش نمونه گیری، ابتدا پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر ۷ شاخص مسکن، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و سیاسی، زیر ساختی کالبدی و محیطی اقلیمی مشتمل بر 55 گویه تدوین و در بین شهروندان با رویکرد تطبیقی توزیع شد. جهت بررسی موضوع از آزمون های آماری تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج آزمون تی نشان می دهد که در بین ۷ شاخص مورد مطالعه تنها شاخص زیر ساختی کالبدی با میانگین (3.57) قابل قبول و دارای وضعیت مساعدی می باشد. نتایج تحلیل واریانس ANOVA نشان می دهد. شاخص مدیریتی سیاسی با مقدار F، 28.36 بیشترین مقدار اختلاف و تفاوت را دارد. از لحاظ شاخص کلی برنامه ریزی و مدیریت اسکان نیز بین دو شهر تفاوت معنادار است و با توجه به میانگین شاخص های مسکن (0.0465)، اجتماعی (1.0925)، اقتصادی (1.705)، فرهنگی (0.044)، زیر ساختی کالبدی (2.054) و محیطی اقلیمی (0.044)، این اختلاف به نفع شهر جدید اندیشه وجود دارد و ساکنان این شهر از شرایط بهتری برخوردار هستند. همچنین تفاوت در شاخص مدیریتی و سیاسی(2.22) معنادار بوده و با توجه به میانگین بالاتر پردیس در شاخص سیاسی و مدیریتی، این تفاوت به نفع پردیس است.
طراحی اکوپارک کوهستانی مبتنی بر خدمات منظر (نمونه موردی شاداب کوه طرهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
173 - 192
حوزههای تخصصی:
تمرکز و ورود بیش از حد مردم به نواحی پیراشهرها، به خصوص کوهستان ها، زمینه تخریب محیط زیست کوهستان را فراهم می کند. بر این اساس، برنامه ریزی و طراحی فضاهای کوهستانی اجتناب ناپذیر است. هدف از پژو هش حاضر سامان دهی و طراحی یک اکوپارک کوهستانی در چارچوب خدمات منظر است تا بتواند بستر مناسبی برای گذراندن اوقات فراغت، توأم با ارتقای دانش محیطی کاربران، در کنار حفاظت و بالا بردن کیفیت اکولوژیک منظر فراهم سازد. به این منظور، از چارچوب خدمات منظر برای طراحی اکوپارک کوهستانی در شاداب کوه شهر گراب (لرستان) استفاده شده است. از این رو، بر اساس شاخص های خدمات منظر، نخست به ارزیابی و تحلیل محدوده اقدام شده است. برای تحقق این امر، نقشه محدوده بر اساس عکس های ماهواره ای تهیه شد و سپس اطلاعات میدانی در پارسل های 30*30 متر جمع آوری شد. نتیجه حاصل، با توجه به اصول طراحی اکولوژیک، در راستای اکوپارک تجزیه و تحلیل شده است. ماهیت مداخله در محدوده بر اساس تفاوت بین سطح خدمات ارائه شده و کیفیت قابل ارائه خدمات مشخص شده است. درنهایت، با درنظرگرفتن چالش ها و امکانات محدوده برنامه لازم تدوین و به طراحی اکوپارک اقدام شده است. بررسی میدانی نشان می دهد که ماهیت استفاده از فضا متناسب نیست. این موضوع به افزایش آسیب پذیری در بخش هایی از سایت منجر شده است. طراحی اکوپارک می تواند بارگذاری موجود را در تناسب با محیط سامان دهی کند و تعادل نسبی در رابطه با محیط را بر قرار سازد که، ضمن حفاظت از ارزش های محیطی کوهستان، به نیازهای تفرجی بر اساس اصول طراحی اکولوژیک پاسخ می دهد.
ارزیابی میزان تاب آوری بافت تاریخی شهر کرمان در برابر زلزله و ارائه راهبردهای ارتقاء آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۲
37 - 59
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری به جایگاهی از شهر اشاره دارد که به دلیل مدیریت و برنامه ریزی درست قدرت تحمل خود را در برابر بحران های طبیعی و انسانی افزایش داده و با کم ترین میزان خسارت مالی و جانی می تواند بحرانی را پشت سر گذاشته و در کوتاه ترین زمان به حالت طبیعی خود بازگردد. در همین راستا پژوهش حاضر نیز به دنبال ارائه راهبردهای برای ارتقا میزان تاب آوری در بافت تاریخی شهر کرمان می باشد. روش پژوهش توصیفی –تحلیلی و با استفاده از روش های مشاهده ای، مصاحبه ای و پرسشنامه صورت گرفته جامعه آماری آن تمامی ساکنان بافت تاریخی کرمان می باشد که در سرشماری سال1395جمعیتی بالغ بر51087 نفر بوده است. برای تخمین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده است، که مطابق این جدول 381 نمونه برآورد شد. این پرسشنامه های به صورت تصادفی ساده در سطح محدوده پخش گردید. بعد از استخراج اطلاعات موردنظر با استفاده از برنامه SPSS تجزیه وتحلیل گردیدند. وضعیت موجود نشان داد که بافت تاریخی کرمان ازنظر شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، نهادی تاب آوری وضعیت نامطلوبی دارد. به همین دلیل ماتریس SWOT تشکیل شده و نقاط قوت، ضعف، فرصت، تهدید بافت تاریخی ازنظر تاب آوری در آن تدوین گردید. سپس با استفاده ازنظر متخصصین و کارشناسان مطلع از وضعیت بافت تاریخی کرمان امتیازبندی گردید. و بعد از تجزیه وتحلیل های مربوط مشخص گردید، که موقعیت استراتژیکی بافت تاریخی کرمان موقعیت استراتژی های بازنگری، انطباقی است. ازاین رو بعد از تدوین استراتژی های مطلوب و مناسب با وضعیت تاب آوری بافت تاریخی کرمان ماتریس برنامه ریزی کمی (QSPM) تشکیل شده و در این مرحله نیز با استفاده ازنظر متخصصین استراتژی ها اولویت بندی شدند. مهم ترین استراتژی ها در رده اول توجه به توسعه میان افزا برای تسریع درروند نوسازی بافت و مکان یابی و ایجاد پایگاه های مدیریت بحران در فضاهای خالی بافت برای تسریع در عملیات امداد و نجات در شرایط اضطراری می باشد.
بررسی نقش الگوهای گردشی جو مولد آلودگی شدید هوا در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۲۱۴-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش جهت شناسایی نقش الگوهای گردش منطقه ای جو در رخداد آلودگی های شدید هوای شهر اصفهان، از روش تحلیل همدید ترکیبی استفاده شد. برای انجام پژوهش، از داده های ایستگاه های سنجش آلودگی هوا، داده های رقومی پروفیل جو، و خروجی های مدل پسگرد ذرات معلق (HYSPLIT) در یک دوره 11 ساله (1395-1384) استفاده شد. نتایج نشان داد که چهار عامل و الگو در زمان رخداد شدیدترین روزهای همراه با آلودگی در شهر اصفهان در تراز میانی جو حاکمیت دارند. نتایج حاصل از بررسی مقادیر PSI در هر الگو نشان داد که به ترتیب از الگوی یک تا چهار مقادیر شاخص 221، 238.6، 203 و 281 است. از شرایط همدیدی می توان به حضور پرفشار جنب حاره ای اشاره نمود که همزمان با لایه وارونگی دمایی در ترازهای زیرین جو و وردسپهر میانی همراه شده است. تقویت تاوایی منفی در بالاتر از تراز 700 هکتوپاسکال و وجود یک همگرایی سطحی ادامه یافته تا تراز یاد شده سبب شده تا ماهیت جو تابستانه به وضوح در رخداد آلودگی در این شهر مشهود گردد که با وجود ناهنجاری های فوی این شرایط تقویت شده است. از طرفی خروجی مدل پسگرد ذرات معلق نشان داد که رخداد روزهای بسیار آلوده در شهر اصفهان را نمی توان در آلاینده های شهری همچون کارخانه های صنعتی اتومبیل ها و... جست بلکه با ورود ذرات معلق از مناطق مختلف سبب شده تا آلودگی از شدت بالاتری برخوردار باشد بدین صورت که هجوم ذرات معلق گردوغبار در تشدید این پدیده امری انکار ناپذیر است.
اولویت بندی پیشران های کلیدی و مؤثر گردشگری روستایی در بهبود معیشت خانوارهای روستایی مورد: روستاهای پیرامون شهر سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی در طی قرن ها به عنوان مهم ترین فعالیت های اقتصادی در نظر گرفته می شدند و امروزه، علاوه بر فعالیت های کشاورزی و دامپروری، ازجمله کانون های گردشگری نیز هستند. گردشگری به عنوان یک استراتژی توسعه ای خوب برای مناطق روستایی در نظر گرفته شده است که متضمن بهبود معیشت خانوارهای روستایی است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویت بندی پیشران های کلیدی و مؤثر گردشگری روستایی در بهبود معیشت خانوارهای روستایی است که با محوریت روستاهای مجاور شهر سرعین صورت می پذیرد. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع ترکیبی است که با رویکرد متوالی اکتشافی در دو فاز کیفی-کمّی صورت پذیرفته است. مشارکت کنندگان فاز اول تحقیق، خبرگان حوزه های مدیریت و برنامه ریزی روستایی، گردشگری روستایی، جغرافیای روستایی و جامعه شناسی هستند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند مورد بررسی قرار خواهند گرفت. مطابق با یافته های تحقیق، در فاز اول که با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است، مضامین استخراج شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در قالب 58 مضمون پایه، 19 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر هستند که برای شناسایی پیشران ها به مرحله بعدی راه می یابند. مطابق با یافته های فاز کمّی تحقیق، از میان مضامین سازمان دهنده، مضامین توسعه زیرساخت های عمومی و بهداشتی، ایجاد امکانات زیرساختی حمل ونقل، هویت بخشی به جامعه محلی، افزایش امکانات تفریحی برای جامعه محلی، هویت بخشی به جامعه محلی، حفظ درآمد پایدار برای بلندمدت دارای بیشترین تأثیر می باشند. نتیجه می شود پیشران های گردشگری روستایی می توانند با تمرکز بیشتر بر توسعه این نوع از گردشگری، اثرات مثبتی را در معیشت خانوارهای روستایی اعم از ارتقای کیفیت زندگی، بهبود وضعیت اقتصادی، توسعه زیرساختی روستاها و... بگذارند که درمجموع، رضایت ساکنان روستاها را در بر داشته باشد.
تحلیلی بر آثار اعطای اعتبارات بهسازی مسکن روستایی بر کیفیت زندگی و امنیت خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: شهرستان ملارد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه یکی از وظایف دولتها تأمین سرپناه مناسب و مقاوم برای اقشار ضعیف جامعه و روستائیان می باشد، در نتیجه یکی از سیاستهای تشویقی دولتها ارائه اعتبارات به روستائیان است که از این طریق می توان به بهسازی مساکن روستایی و ارتقای میزان مقاومت آنها در برابر سوانح طبیعی پرداخت. هدف از تحقیق حاضر صرفاً ارزیابی طرح بهسازی مسکن نیست، بلکه با توجه به آسیب پذیری اقشار روستایی و محرومیت آنها، اعطای اعتبارات بهسازی مسکن می تواند در تمامی جوانب زندگی آنان تأثیر گذار باشد، بویژه به لحاظ امنیت روحی و جسمی، بنابراین در این تحقیق به بررسی آثار اعطای اعتبارات بر کیفیت زندگی و امنیت روانی، اقتصادی و اجتماعی روستاییان پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری در تحقیق حاضر تمامی خانوارهایی که از سال 1384 تا سال 1397 از اعتبارات بهسازی مسکن بهره مند بوده اند(1428 خانوار)، می باشد. بر اساس روش جدول مورگان تعداد 302 خانوار به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردیده و مورد پرسشگری قرار گرفت. جهت پرسشگری از خانوارها، پرسشنامه ای جهت ارزیابی میزان تأثیرات اعتبارات اعطایی به خانوارها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی تدوین گردید و همچنین در ادامه پرسشنامه ای هم جهت تعیین مؤلفه های مؤثر در تحقیق الگوی پایدار سیاست گذاری اعتبارات بهسازی مسکن با نظرسنجی از کارشناسان و اساتید تدوین گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل آماری SPSS و روشهای تفاوت میانگین، مدل تحلیل عاملی و T TEST استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در شهرستان ملارد اعتبارات اعطایی در طی سالهای اخیر در تمامی ابعاد مورد بررسی تأثیرات مثبتی را بر جای گذاشته است؛ بطوری که میانگین تمامی ابعاد مورد بررسی از حالت ایده آل بالاتر است که این اعتبارات بر اقتصاد خانوارها، آرامش روحی و روانی، احساس امنیت، مقاومت مسکن در برابر سوانح طبیعی بالاخص زلزله و سلامت زیستی خانوارها تأثیر داشته و با توجه به آثار مثبت این اعتبارات در ادامه مشخص گردید بر اساس شاخصهای مورد بررسی مؤلفه های تأثیر گذار در فرآیند دریافت تسهیلات و بهبود و شتابدهی به اجرای آن، مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی و سازمانی – اداری در اجرای هرچه بهتر طرح بهسازی مسکن نقش بازی کرده، که مطلوبیت هر چه بیشتر این 3 مؤلفه در اجرای هر چه بهتر طرح مذکور، تأثیرگذار است.
واکاوی و تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت طرح یکپارچه سازی اراضی کشاورزی (نمونه: دهستان چوبر، شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند یکپارچه سازی در کشورهای کمترتوسعه یافته و یا درحال توسعه به لحاظ وضعیت جغرافیایی، میزان رشد اقتصادی، همچنین به دلیل بالا بودن میزان جمعیت روستایی، محرومیت، فقر شدید، بیکاری و تورم (که از مشترکات این کشورها است)، ضرورتی انکارناپذیر به نظر می رسد. با توجه به این مهم، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت طرح یکپارچه سازی اراضی کشاورزی با تأکید بر تجارب جهانی است. روش انجام تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی (مشاهده و پرسشنامه - کشاورزان و کارشناسان) است. محدوده مورد مطالعه در این پژوهش شامل 11 روستا از مجموع 35 روستای دهستان چوبر که طرح یکپارچه سازی اراضی در آن ها اجرا شده است، می باشد. تعداد خانوارهای دهستان چوبر که مشمول طرح یکپارچه سازی اراضی شده اند، 1137 بوده است که تعداد 285 نفر از بهره برداران با روش مورگان انتخاب شدند. از سوی دیگر، به منظور نظرسنجی از کارشناسان، تعداد 13 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی و 7 نفر اساتید دانشگاه به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی نشان داد، براساس به هم پیوستگی و تلفیق شاخص ها، 3 عامل مؤثر در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی و موفقیت آن مشخص شدند که به صورت زیر نام گذاری شدند: 1- عامل فناوری های نوین کشاورزی با وزن عاملی 7/1؛ 2- دومین عامل تأثیرگذار شامل شاخص های بهره وری و اشتغال و عامل زیربنایی بوده که عامل مدیریت و بهره وری را با وزن عاملی 66/1 تشکیل می دهد؛ 3- سومین عامل تأثیرگذار از دیدگاه کارشناسان، عامل مکانیزاسیون با بار عاملی 464/1 می باشد که از شاخص های به کارگیری ماشین آلات و سهولت دسترسی به ماشین آلات و نیروی کار به دست آمده است. لازم به ذکر است با توجه به عوامل ذکر شده، میزان موفقیت اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی کشاورزی در دهستان چوبر از حد متوسط بالاتر بوده است.
تعیین نرخ لغزش گسل رفسنجان با استفاده از سن نمونه های برداشت شده و مقایسه نتایج حاصل از دو نرم افزار آنالیست و آر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
101 - 120
حوزههای تخصصی:
نرخ لغزش گسل میزان جابجایی یک دیواره نسبت به دیواره دیگر گسل در مدت زمانی مشخص است. مدت زمان این جابجایی را می توان با استفاده از روش سن یابی لومینسانس اندازه گیری کرد. برای تعیین سن به روش سن یابی لومینسانس به دو پارامتر دز معادل دز طبیعی و دز سالانه نیاز است. با تقسیم دز معادل دز طبیعی به نرخ دُز سالانه، سن واحد ساختاری مشخص می شود. برای تعیین دز معادل دز طبیعی، نیاز به پروتکلی برای اندازه گیری سیگنال های لومینساس (داده ها) و برنامه ای برای آنالیزداده ها است. آنالیزداده ها با بهره گیری ازنرم افزار آر انجام شد. از آنجا که برنامه رایج بین المللی جهت انجام این مهم، نرم افزار آنالیست است. داده ها با این نرم افزار نیز تحلیل گردید. نتایج حاصل از این دو نرم افزار و تاثیرآن درتعیین نرخ لغزش گسل رفسنجان مقایسه شد. مقدار جابجایی اندازه گیری شده بر روی گسل رفسنجان ۴±۴۸ متر می باشد. سن بدست آمده با استفاده از نرم افزار آر ، ۱۱۸-۹۷ هزار سال و توسط نرم افزار آنالیست ۱۰۱-۱۲۹ هزار سال برآورد شد. نرخ لغزش توسط نرم افزار آر و آنالیست به ترتیب، ۴۱/۰ الی ۵۳/۰ و ۳۶/۰ الی ۴۸/۰ میلیمتر بر سال به دست آمد. لذا تقریباً نتایج یکسانی برای نرخ لغزش گسل رفسنجان با استفاده از این دو نرم افزار بدست آمد. اماکیفیت گرافیکی و تحلیل آماری نرم افزار آر اطلاعات کامل تری نسبت به آنالیست ارائه داد.
تحلیل شاخص ها و تبیین راهبردهای تحقق هوشمندسازی شهری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله : با ادامه تسلط جمعیت شهری در سطح جهانی، افزایش روندهای تغییر اوضاع و پیش بینی های سازمان ملل، برنامه ریزان شهر، مبتکران و محققان شهری به طور فزاینده ای در حال کار بر روی ابتکارات مشترک برای بررسی جنبه های فیزیکی، فناوری، اجتماعی، سیاسی و زندگی هماهنگ شهری هستند و هدف، ایجاد شهرهایی با عملکرد خوب، مرفه، پایدار، مقاوم و قابل زندگی است. در راستای گسترش کلان شهرها و فشارهایی که بر زیرساخت های شهری وارد می شود، به تحقق رویکردهایی مانند هوشمندسازی شهری توجه شده است که باعث بهبود کیفیت زندگی و عملکرد شهر می شود. هدف : بررسی مؤلفه های مؤثر در تحقق هوشمندسازی شهر اصفهان است. روش پژوهش : رویکرد حاکم بر پژوهش از نظر هدف، کاربردی – توسعه ای و روش آن توصیفی – تحلیلی است. اطلاعات لازم با به کارگیری منابع اسنادی-کتابخانه ای و مطالعات میدانی جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش را مسئولان و مدیران شهری تشکیل می دهد که براساس روش نمونه گیری گلوله برفی، 60 نفر برای نمونه مدنظر انتخاب شد. تحلیل پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی و SWOT صورت گرفت. نتایج: نتایج یافته های روش تحلیل عاملی نشان دهنده آن است که چهار عامل، اقتصادی/ مدیریتی (مقدار ویژه: 69/7 و درصد واریانس کل: 78/20 درصد)، اقتصادی/ محیطی (مقدار ویژه: 86/5 و درصد واریانس کل: 85/15 درصد)، کالبدی (مقدار ویژه: 67/5 و درصد واریانس کل: 32/15 درصد) و اجتماعی (مقدار ویژه: 56/4 و درصد واریانس کل: 34/12 درصد) مهم ترین عوامل در هوشمندسازی شهر اصفهان است؛ همچنین یافته های حاصل از روش SWOT نشان دهنده نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای تحقق هوشمندسازی در شهر اصفهان است. نوآوری: هوشمندسازی شهری، شکل نهایی رویکردهایی مانند شهر پراکنده، شهر فشرده، رشد هوشمند، شهر الکترونیک و هوشمند است که در طول زمان شکل گرفته و تکمیل کننده یکدیگر بوده اند. در پژوهش حاضر از شاخص های مشترک این نظریه ها، در راستای تحقق هوشمندسازی در شهر اصفهان استفاده شده است.
شناسایی عوامل مؤثر در خریدهای آنلاین در شرکت خدمات سفر و گردشگری (مورد مطالعه: شرکت سفرهای علی بابا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
277 - 294
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر، تعداد قابل توجهی از خریدهای عامه مردم به طور فزاینده ای تحت تأثیر محیط های آنلاین قرار گرفته است و با فراگیر شدن این نوع از خریدها، رقابت شدیدی در میان فروشندگان و ارائه دهندگان خدمات که از بستر اینترنت استفاده می نمایند ایجاد شده است.چرا که با بیشتر شدن تعداد خریداران و با توجه به سهولت در انتخاب در میان ارائه دهندگان مختلف خدمت برای خریداران،بسیار حائز اهمیت است که فروشندگان مهمترین عوامل موثر در خریدهای آنلاین را از دیدگاه خریداران شناسایی نموده و در جهت رفع ایرادات و مشکلات موجود بکوشند.در این پژوهش با استفاده از روش شبکه نگاری به بررسی و تبیین این عوامل با توجه به نظرات و تجربیات خرید مشتریان آنلاین خدمات سفر و گردشگری پرداخته شده است و وبسایت سفرهای علی بابا نیز به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شده. در روند انجام با بررسی نظرات مشتریان این شرکت در شبکه اجتماعی اینستاگرام در بازه زمانی 8ماهه ، 267 نظر مرتبط با موضوع انتخاب شده، و پس از انجام مراحل کدگذاری و انجام تحلیل ها، مدلی شامل 9مقوله هسته (و 32 بعد تشکیل دهنده) تأثیرگذار بر تجربه خرید آنلاین خدمات سفر و گردشگری شناسایی و معرفی شد.9 مقوله هسته معرفی شده عبارت اند از نحوه قیمت گذاری خدمات،کیفیت ارتباط میان شرکت و مشتری،وبسایت و اپلیکیشن،تجربه قبلی از دریافت خدمات،پشتیبانی تلفنی،دریافت خدمات بصورت آنی و شخصی سازی شده،ارائه خدمات در خارج از کشور،امکان انصراف از دریافت خدمت و نظارت بر کیفیت ارائه خدمات.
ارزیابی توابع مختلف TIMESAT در بازسازی روند فنولوژی پوشش گیاهی، مطالعه موردی: شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۲
135 - 150
حوزههای تخصصی:
مطالعه روند رشد پوشش گیاهی به طور ویژه ای برای تحقیقات محیط زیستی مهم است. برآورد پارامترهای فنولوژی پوشش گیاهی به داده های زمانی پیوسته NDVI در یک بازه زمانی نیاز دارد. ممکن است در برخی موارد رطوبت خاک، وجود ابر و ذرات معلق بر انرژی بازتابی از پوشش گیاهی اثر بگذارد و منجر به ایجاد تصاویری با داده های از دست رفته یا دارای خطا شود. در این مطالعه از چهار مزرعه گندم واقع در بخش های مختلف شهرستان خرم آباد، برای بررسی رفتار فنولوژی گیاه و استخراج پارامترهای فنولوژی استفاده شد. به این منظور برای از بین بردن این خطاها در سری زمانی NDVI از مدل TIMESAT استفاده شد. سه تابع مختلف برای از بین بردن نویزها و هموارسازی داده ها در مدل TIMESAT وجود دارد. هدف از این تحقیق بررسی عملکرد توابع گاوسین نامتقارن، لجستیک دوگانه و فیلتر انطباقی ساویتزکی-گولای در استخراج پارامترهای فنولوژیکی خصوصاً در مناطق کوهستانی است. در ابتدا شاخص NDVI با استفاده از داده های روزانه سنجنده MODIS برای سال 2020 در سامانه گوگل ارث انجین محاسبه شد. پس از برطرف کردن خطاهای موجود در سری زمانی NDVI ، از مدل TIMESAT به منظور تولید منحنی فنولوژی گیاه گندم در مزارع گرمسیر و سردسیر در نرم افزار TIMESAT3.3 استفاده شد. از توابع گاوسین نامتقارن، لجستیک دوگانه و فیلتر ساویتزکی-گولای برای بازسازی داده های NDVI استفاده شد. طبق نتایج به دست آمده فیلتر هموارسازی ساویتزکی-گولای به طور میانگین RMSE برابر 2 دارد. ولی میانگین RMSE توابع گاوسین نامتقارن و لجستیک دوگانه به ترتیب 4 و 11 است. در نتیجه فیلتر ساویتزکی-گولای در بازسازی داده ها و برآورد پارامترهای شروع و پایان فصل رشد دارای صحت بالاتری است.
تعیین شاخص های ایجاد شهر جدید با استفاده از روش AHP و ارزیابی میزان دستیابی به اهداف ایجاد شهرهای جدید، مطالعه موردی: شهر جدید پردیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۲
189 - 206
حوزههای تخصصی:
سیاست ایجاد شهرهای جدید در ایران باهدف مهار رشد بی رویه جمعیت و کنترل مهاجرت به شهرهای بزرگ، از سال1364 تصویب شد. اهداف اصلی ایجاد شهرهای جدید، توزیع متناسب جمعیت در منطقه شهری موردنظر، تمرکززدایی از کلان شهر موردنظر، ارتقاء معیارهای زیستی و خدماتی، جلوگیری از افزایش بی رویه قیمت زمین و مسکن می باشد. در این تحقیق به منظور تعیین شاخص های ایجاد شهر جدید به روش دلفی نظرات افراد خبره و کارشناسان بررسی و گردآوری شد و برای ارزیابی و وزن دهی معیارهای به دست آمده از روش AHP استفاده شده است. برای این کار مقادیر به دست آمده را وارد نرم افزار Expert Choice 11 نموده و نتایج استخراج شد. در ادامه به صورت میدانی نظرات جامعه آماری نسبت به شاخص هایی که بیشترین وزن را داشتند، با ابزار پرسشنامه و مصاحبه بررسی و در نرم افزار SPSS میزان دستیابی به اهداف ایجاد شهرهای جدید بررسی شد. در این تحقیق مشخص شد که اهداف کالبدی در ایجاد شهر جدید بیشترین وزن را نسبت به اهداف اقتصادی و جمعیتی داشته و اهداف اقتصادی در رتبه دوم قرار می گیرد. در واقع با ایجاد زیرساخت های لازم در شهر جدید در اهداف کالبدی زمینه برای ایجاد اهداف اقتصادی مهیا خواهد شد. با توجه به یافته های تحقیق و نظر کارشناسان این امر، درصورتی که اهداف کالبدی و اقتصادی در هر شهر جدید به خوبی ایجاد شود و ساکنین از آن رضایت داشته باشند، اهداف جمعیتی به دنبال آن خواهد آمد و می توان امیدوار بود که اهداف ایجاد شهر جدید حاصل شود. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان می دهد که شهر جدید پردیس تا حدودی توانسته است به اهداف طرح تفصیلی دست پیدا نموده، ولی ناکافی بودن زیرساخت های ایجادشده و عدم تناسب تعداد مشاغل و تعداد خانوار و عدم رونق و پویایی اقتصاد پایه در شهر، سبب ایجاد وابستگی به مشاغل خارج شهر شده و به نظر می رسد نتوانسته است به اهداف افق طرح دست پیدا نماید.