فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۶۱ تا ۵٬۱۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
53 - 66
حوزههای تخصصی:
برنج اصلی ترین محصول غذایی بیش از نیمی از مردم جهان است. نظارت بر سطح زیر کشت محصول برنج، نقش مهمی در برنامه ریزی های کشاورزی دارد. امروزه می توان با تکیه بر فن آوری سنجش از دور و روش های یادگیری ماشین، روش های مدیریتی را بهبود بخشید. تحقیق فوق با هدف شناسایی برنج در سال 2020 به کمک نقشه های سری زمانی شاخص های NDVI و LST استخراج شده از تصاویر لندست-8، با الگوریتم SVM در ایالت کالیفرنیا، انجام گرفته است. یکی از انگیزه های اصلی این تحقیق، بررسی قابلیت های نقشه های سری زمانی شاخص LST در کنار نقشه های سری زمانی شاخص NDVI به منظور بهبود دقت شناسایی مزارع برنج ، با الگوریتم SVM است. در گام اول از روش پیشنهادی پس از اخذ سری زمانی تصاویر لندست-8 و انجام تصحیحات رادیومتری و اتمسفری، نقشه های سری زمانی دو شاخص NDVI و LST تولید شد. در گام دوم، شناسایی مزارع برنج با الگوریتم طبقه بندی SVM در دو سناریوی وجود یا عدم وجود نقشه ی سری زمانی LST در کنار نقشه ی سری زمانی NDVI پیشنهاد شد. در نهایت از الگوریتم های طبقه بندی نزدیک ترین همسایگی، درخت تصمیم گیری، رگرسیون لجستیک و پرسپکترون چند لایه برای مقایسه ی روش پیشنهادی استفاده شد. نتایج حاصل از شاخص پیشنهادی باعث بهبود دقت کلی به مقدار متوسط 3.572 درصد و ضریب کاپا به مقدار متوسط 7.112 درصد در روش های شناسایی مزارع برنج هنگام بکار گیری همزمان نقشه های سری زمانی شاخص LST و NDVI با کاهش خطای نوع اول به کمک استخراج ویژگی های فصل رشد حرارتی (حذف کلاس های غیر برنج همچون پنبه، لوبیای سبز و ... از کلاس برنج) شد. همچنین الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، بالاترین دقت کلی 94.28 درصد و ضریب کاپای 88.29 درصد را در شناسایی مزارع برنج از سایر مزارع کشاورزی، در مقایسه با سایر روش های مقایسه ای نشان داد. نتایج حاصل از روش های مقایسه ای کارآیی پایین الگوریتم درخت تصمیم گیری را در شناسایی لبه های مزارع برنج، نشان داد.
بررسی آب و هواشناختی بارش های سیل زای بهار 1398 در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
101 - 116
حوزههای تخصصی:
در اواخر اسفند 1397 و اوایل فروردین 1398 خورشیدی بارش های سنگینی در ایران رخ داد که به جاری شدن سیل در چندین استان ایران انجامید. در این مقاله سیلاب های بهار 1398 در حوضه های غربی کشور (کرخه و کارون بزرگ) بررسی شده است. این سیلاب ها زیان های بسیار سنگینی به کشور وارد آورد. نهادهای اجرایی کوشیدند این رویداد را کالبدشکافی کنند و علل و پیامدهای آن را بشناسند. این تجربه نشان داد که سیلاب پدیده ای انسانی – طبیعی است و طبعاً مانند همه ی دیگر پدیده های انسانی پیچیده است؛ پیچیده، به این معنا که برایند برهم کنش های اجزای بسیار متنوعی است. در این جا بخشی از یکی از اجزای این پدیده ی پیچیده یعنی بخش بارش از بُعد آب و هواشناختی مسئله بررسی شد. به این منظور به کمک پایگاه داده بارش اسفزاری میانگین بلندمدت بارش به روش کریجینگ محاسبه و با بارش سال 1398 که با داده های 475 ایستگاه تهیه گردید مقایسه شد. از این گذشته سری زمانی بارش به روش وزنی برای تک تک زیرحوضه های منطقه محاسبه و وضعیت بارش انباشته در زمان ریزش ها مشخص شد. این بررسی نشان داد شدت بارش های بهار 1398 نسبت به رویدادهای تاریخی بیش تر نبوده است اما حجم بارش دریافتی حوضه ها بی سابقه بوده است. بنابر این از دیدگاه آب و هواشناختی مهم ترین نقش را بارش سنگین و موقعیت هسته ی بارش در بروز این سیلاب بازی کرده است. حجم بارش در دو حوضه کرخه و کارون در یک دوره ی 9 روزه معادل حدود 70 درصد بارش سالانه ی این دو حوضه بوده است. استقرار هسته ی بارش در بخش پرشیب شرقی حوضه نیز در تشدید سیلاب نقش داشته است. این نتایج به لطف داده های شبکه ای بارش به دست آمد
ارزیابی دروندادهای برنامه درسی راهنمای گردشگری شاخه کاردانش (مطالعه موردی: هنرستان های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
107 - 126
حوزههای تخصصی:
راهنمایان گردشگری یکی از اصلی ترین بازیگران صنعت گردشگری هستند که برای برآوردن انتظارات این بخش و رونق بخشیدن به آن لازم است آموزش ها ی مناسب را دریافت و مهارت های لازم را کسب کنند. از طرفی، یکی از روش های تعیین اثربخشی و کارآمدی بخش آموزش ارزیابی برنامه های درسی آن است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارزیابی دروندادهای برنامه درسی رشته راهنمای گردشگری شاخه کاردانش با رویکرد برنامه درسی پیامدمحور بوده است. این پژوهش به روش ترکیبی - اکتشافی انجام شد. جامعه آماری شامل 13 هنرآموز، 171 هنرجو و 63 دانش آموخته رشته راهنمای گردشگری شاخه کاردانش شهر اصفهان بوده اند. برای نمونه گیری در بخش کیفی از روش سرشماری و در بخش کمّی از دو مرحله طبقه ای نسبتی و تصادفی ساده استفاده شد. داده ها با استفاده از ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شدند. روایی سؤالات مصاحبه و پرسش نامه با استفاده از روایی محتوایی و پایایی سؤالات پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (89/0 ≤ α ≤ 79/0) تأیید شد. یافته ها در بخش کیفی به روش تحلیل محتوا و در بخش کمّی با کمک نرم افزار 23SPSS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد هنرآموزان محتوای برنامه درسی امکانات و تجهیزات و ویژگی های ورودی ها را نامطلوب و ویژگی ها و توانمندی های هنرآموزان را در حد متوسط ارزیابی کرده اند. همچنین، بین دیدگاه هنرجویان و دانش آموختگان در بُعد دروندادها (محتوای برنامه درسی و توانمندی های هنرآموزان) تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری کلی آن است که بُعد درونداد برنامه درسی رشته راهنمای گردشگری شاخه کاردانش در مؤلفه توانمندی های هنرآموزان در حد متوسط پیامدمحور است و در سایر مؤلفه های آن پیامدمحور نیست.
ارائۀ الگوی مطلوب برنامه ریزی فضایی اقامتگاه های بومگردی، مورد مطالعه: منطقۀ 9 آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
26 - 62
حوزههای تخصصی:
الگوی مطلوب برنامه ریزی فضایی اقامتگاه های بوم گردی، تصویر ذهنی و عینی از نقش آفرینی ذی نفعان در بستر فضایی در سطح منطقه و محلی در یک دوره زمانی معین است که چشم اندازی مطلوب و قابل دستیابی از آرمان ها و نیازهای آن ها را نشان می دهد. این پژوهش به شیوه توصیفی-پیمایشی انجام شده است که بر پایه نظرخواهی از خبرگان، ذی نفعان و گردشگران زنجیره ارزش استوار است. جامعه آماری پژوهش (شامل 128 روستا دارای 189 اقامتگاه بوم گردی در منطقه 9 آمایش سرزمین (استان های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی) است. براساس روش تخمین شخصی، 20 درصد از حجم جامعه آماری مبنا قرار گرفت که درنهایت 26 روستا و 38 اقامتگاه بوم گردی تعیین شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و GIS صورت گرفت. یافته های پژوهش براساس آزمون نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که برنامه ریزی فضایی حکمروایی زنجیره ارزش، الگوی مطلوب اقامتگاه های بوم گردی در منطقه مورد مطالعه است. همچنین نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان داد که سطح مطلوبیت هر یک از اجزای الگو متوسط به بالاست و افزون بر این نیز نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین همه شاخص های الگوی مطلوب اقامتگاه های بوم گردی، ارتباط معناداری به شکل مستقیم با شدت متفاوت وجود دارد و نتایج حاصل از مدل ضریب تحلیل چندمعیاره در این مورد نشان داد روستاهای مورد مطالعه به لحاظ میزان توجه به طراحی، مدیریت و پایش الگو در منطقه با یکدیگر برابر نیستند.
تهیه نقشه پراکنش و انبوهی جنگل و سایرکاربری های زمین در منطقه ارسباران با استفاده از داده های ماهواره سنتینل2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
67 - 80
حوزههای تخصصی:
امروزه در کشورهای در حال توسعه، منابع طبیعی به خصوص جنگل ها به منظور اهداف اقتصادی با شدت زیادی در حال بهره برداری هستند که این امر موجب تأثیر بر تنوع زیستی، خصوصیات خاک، کمیت و کیفیت آب و اقلیم جهانی می شود. بنابراین لزوم توجه بیشتر به حفظ و احیاء جنگل ها بیش از پیش احساس می شود. امروزه تکنولوژی استفاده از اطلاعات مکانی حاصل از سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای، اطلاعات جامع و هدفمندی را برای مطالعات محیط زیستی فراهم کرده است. در این پژوهش نیز با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل2 که دارای قدرت تفکیک مکانی، طیفی و زمانی مطلوب می باشند، به بررسی و تعیین سطح، پراکنش و انبوهی جنگل های منطقه ارسباران و سایر کاربری ها پرداخته شد. جنگل های ارسباران در ارتفاعات قره داغ در شمال استان آذربایجان شرقی قرار گرفته است ومساحت منطقه مورد مطالعه 551211 هکتار می باشد. طبقه بندی منطقه به کاربری جنگل(انبوه، نیمه انبوه، تنک و خیلی تنک)، مرتع، کشاورزی، مسکونی و بایر، باغ و آب با استفاده از الگوریتم های مختلف انجام شد که نتایج نشان داد روش طبقه بندی نظارت شده حدکثر احتمال، بهترین روش برای طبقه بندی جنگل های ارسباران است. بر اساس نتایج به دست آمده مساحت جنگل های با تراکم بیشتر از 5 درصد،131019 هکتار محاسبه است که 39 درصد آن مربوط به جنگل انبوه، 36 درصد نیمه انبوه، 17 درصد تنک و 8 درصد خیلی تنک می باشد. در منطقه مورد مطالعه بیشترین سطح کاربری به ترتیب مربوط به مرتع، جنگل، کشاورزی، مسکونی و بایر، باغ و آب محاسبه شده است. با ارزیابی و تعیین صحت نقشه نهایی، ضریب کاپا 0.88 و صحت کلی 89.8% به دست آمد که این نتایج نشان داد روش طبقه بندی نظارت شده پیکسل پایه، روشی قابل قبول بوده و نقشه به دست آمده قابل اطمینان و کاربردی می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند در تهیه برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت مدیریت پایدار جنگل های کشور استفاده شود که منجر به شناسایی اراضی تخریب شده و جلوگیری از تعرض به اراضی منابع ملی جنگلی خواهد شد و همچنین به عنوان ابزاری مناسب برای برنامه ریزی و تصمیم گیری برای آینده جنگل ها به کار رود.
نقش مشارکت اجتماعی روستاییان در زیست پذیری محیط روستایی(مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱
18 - 35
حوزههای تخصصی:
از آن جا که مشارکت اجتماعی مقدمه ای لازم برای دست یابی به زیست پذیری روستایی است، امروزه، سنجش آن در حوزه برنامه ریزی و سیاست گذاری برای سکونتگاه های روستایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زیست پذیری شامل ابعاد مختلفی است که بهبود هر بعد برای دست یابی به سکونتگاه زیست پذیر ضروری است. در این راستا، مشارکت اجتماعی روستاییان، نقش بنیادینی در بالا بردن سطح زیست پذیری در سکونتگاه های روستایی دارد. پژوهش حاضر به روش کمی و توصیفی تحلیلی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه در 30 روستا و 400 خانوار نمونه تصادفی از طریق فرمول کوکران محاسبه شد؛ تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج پژوهش آشکار ساخت، بر مبنای ضرایب استاندارد شده از میان شاخص های مشارکت اجتماعی روستاییان، شاخص مشارکت در فعالیت های آموزشی و عمومی با ضریب تأثیر 243/0 و شاخص مشارکت در فعالیت های سیاسی و انتخاباتی با ضریب 223/0 و شاخص مشارکت در فعالیت بسیج و خیریه با ضریب 201/0 بیشترین میزان تأثیرات را بر سطح زیست پذیری محیط روستایی در بخش مرکزی شهرستان جیرفت را دارند. افزون بر این، یافته های مدل ارتباطی پژوهش نشان داد برازش ضرایب مسیر مشارکت اجتماعی به میزان 65/0 بر زیست پذیری محیط روستایی تأثیر داشته است. براین مبنا، یافته ها آشکار ساخت، ضرایت مسیر متغیرها دارای برازش مطلوب است و میان شاخص های مشارکت اجتماعی و زیست پذیری محیط روستایی رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. همچنین، یافته های این پژوهش نمایانگر آن است که با وجود تأثیر مثبت شاخص های مشارکت اجتماعی بر زیست پذیری محیط روستایی، مشارکت روستاییان در بهبود شاخص های زیست پذیری روستایی همچنان در سطح پایین ارزیابی می شوند به گونه ای که با وجود بهبود شاخص های مشارکت اجتماعی هنوز روستاییان در ناحیه مورد مطالعه از همه ظرفیت ها برای مشارکت در فعالیت های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی بهره نمی گیرند. بنابراین، می توان با ارایه آموزش ها و آگاهی بخشی شفاف در زمینه توسعه فعالیت ها و برنامه های گوناگون روستایی و جلب اعتماد اجتماعی زمینه را برای مشارکت بیش از پیش آنان در این گونه برنامه ها و در راستای بهبود شاخص های زیست پذیری روستایی فراهم آورد.
تحلیل اثرات مولفه های انگیزه و خودکارآمدی بر موفقیت کارآفرینان گردشگری در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
73 - 86
حوزههای تخصصی:
با آغاز جهانی شدن و شروع پارادایم های نوین، تغییراتی در تجارت و کسب و کارها بوجود آمد. اکنون مشاغل از شکل صنعتی و بزرگ مقیاس به سوی مشاغل کارآفرینی توسط افراد توانمند گرایش پیدا کرده است. کارآفرینان برای موفقیت در کسب وکار خود علاوه بر توانایی مالی نیاز به ویژگیهای روانشناختی بالایی دارند تا در برابر چالشها موفق باشند. بنابراین هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل موثر بر موفقیت کارآفرینان گردشگری در استان مازندران می باشد. با بررسی منابع کتابخانه ای دو مولفه خودکارآمدی و انگیزه به دلیل تاثیر زیادی که بر رضایت شغلی و موفقیت کارآفرینان دارند، انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و به شیوه پیمایشی است. بنابراین با جمع آوری پرسشنامه از کارآفرینان بخشهای مختلف گردشگری در سال 1398 به بررسی میدانی این موضوع پرداخته شد. اطلاعات جمع آوری شده بر اساس نرم افزار Spssو Smart pls مورد پردازش قرار گرفت. در این مدل تاثیر متغییر خودکارآمدی و انگیزه از طریق متغییر میانجی رضایت شغلی بر موفقیت کارآفرینان بررسی گشت. که نتایج نشان دهنده این است که متغیر انگیزه و خودکارآمدی می تواند 8/53 درصد از واریانس متغیر رضایت شغلی را تبیین کنند؛ و همچنین متغیر رضایت شغلی 6/34 درصد از متغیر موفقیت را تبیین می کند. همچنین چالش برانگیز بودن فعالیت از متغیر انگیزه، رضایت از درآمد حاصل از کارآفرینی از متغیر رضایت شغلی، و ایمان به توانایی های فردی از متغیر خودکارآمدی، تشویق دیگران برای فعالیتهای کار آفرینی از متغیر موفقیت، از جمله گویه هایی است که بیشترین بار عاملی را داراست. در نهایت می توان به این نتیجه رسید که ویژگیهای روانشناختی بسیار در موفقیت کارآفرینان تاثیرگذار است و باید این مولفه ها در پرورش جوانان مستعد مورد توجه جدی قرار گیرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر بروز تعارض منافع در روند بازآفرینی بافت تاریخی، مطالعه موردی: محله نفر آباد شهر ری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
179 - 196
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی بافت های تاریخی به منظور انطباق این بافت ها با نیازهای نوین شهرنشینی و حفظ هویت آن ها امری مهم است که با توجه به چند ذینفعی بودن فرآیندهای بازآفرینی و درگیری منافع مختلف ذینفعان در فرآیندها، بروز تعارض منافع امری گریزناپذیر است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر بروز تعارض منافع و همچنین تأثیرات تعارضات در فرآیند بازآفرینی بافت های تاریخی است. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل ذینفعان بازآفرینی محله نفر آباد است که بامطالعه اسناد فرادست در قالب 18 گروه شناسایی شدند. با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی که تا اشباع نظری پیش رفت 31 نفر به عنوان نمایندگان گروه های ذینفع به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های موردنیاز پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. تحلیل داده ها نیز از طریق تحلیل تماتیک و استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل متعددی در ابعاد مدیریتی، اقتصادی، حقوقی، اجرایی و اجتماعی سبب بروز تعارض منافع در بازآفرینی بافت های تاریخی می شود که عوامل مدیریت شهری، تعدد ذینفعان کلیدی، ضوابط و مقررات شهری از مهم ترین عوامل هستند. بروز تعارض منافع تأثیراتی همچون کندی و رکود در فرآیند بازآفرینی، کاهش و یا عدم تحقق پذیری طرح، تغییر در اهداف طرح، تحمیل هزینه بر ذینفعان و تنزل سرمایه اجتماعی در روند بازآفرینی بافت های تاریخی را سبب می شود. تعارض منافع به صورت تأثیر و تأثر متقابل با روند بازآفرینی عمل می کند به نحوی که تعارض منافع تحت تأثیر فرآیند بازآفرینی تعریف شده بروز پیدا می کند و پس از بروز، تعارضات شروع به تأثیرگذاری بر روند بازآفرینی می کنند.
مکا ن یابی فرودگاه های انتظامی در مناطق مرزی (مورد مطالعه: منطقه مرزی ارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
157 - 190
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی الزامات مهم در ایجاد و تقویت زیرساخت های هوایی فراجا، مکا ن یابی و ساخت فرودگاه و پایگاه های هوایی است. با در نظر گرفتن موقعیت راهبردی مرزهای شمال غرب کشور در همسایگی دو کشور آذربایجان و ارمنستان و عدم وجود پایگاه هوایی انتظامی در این منطقه، پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزامات و ملاحظات مکا ن یابی پایگاه هوایی- انتظامی در منطقه مرزی ارس انجام شد.روش: پژوهش حاضر از نوع تحلیلی- تطبیقی بوده و برای شناسایی و درک الگوهای فضایی مکا ن یابی پایگاه هوایی- انتظامی از مدل های آماری گرافیک مبنا در محیط نرم افزاری آرک جی آی اس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در جهت شناسایی الزامات و ملاحظات ملزوم در ارتباط با مکا ن یابی فرودگاه نظامی، تمامی منابع منابع و پژوهش های داخلی و خارجی و اسناد موجود در زمینه پژوهش در بازه زمانی سال های 1385 الی 1402 است. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر نیز 10 نفز از خبرگان نظامی و انتظامی صاحب نظر در حوزه مربوطه بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. برای وزن دهی به معیارها با توجه به شرایط محلی و بومی منطقه و استانداردهای موجود از پرسش نامه مقایسه زوجی استفاده شد.یافته ها: در فرایند اجرای پژوهش 10 معیار که عبارت هستند از؛ وضعیت پستی و بلندی، وضعیت آب و هوایی، کاربری اراضی، فاصله از مراکز جمعیتی، فاصله از آبراهه رودخانه، دسترسی به شبکه ارتباطی، نزدیکی به نقاط راهبردی، فاصله از مناطق حفاظت شده، وضعیت شیب و جهت شیب، شناسایی شد.نتیجه گیری: با توجه به دستاوردها و یافته های پژوهش، برای تأمین امنیت پایدار و حفاظت از مرزها در منطقه مرزی ارس، بایستی نسبت به ایجاد پایگاه هوایی- انتظامی اقدام که با در نظر گرفتن طول مرز و امتداد آن، وجود پایگاه هوایی انتظامی برای انجام فعالیت های نظامی و انتظامی در این منطقه ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
طراحی الگوی رفتار سازگاری دامداران شهرستان ورامین در راستای تغییرات اقلیمی با رویکرد بیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
97 - 112
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی اثرات منفی قابل توجهی بر دام و دامپروری دارد. کاهش آب قابل دسترس، چراگاه و سایر منابع طبیعی نمونه هایی از این تغییرات است. در این شرایط رفتار دامدارن برای کاهش آسیب پذیری اهمیت بسزایی خواهد داشت. این پژوهش به شیوه ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی با هدف بررسی رفتار سازگاری با تغییرات اقلیمی دامداران شهرستان ورامین صورت گرفت. در فازکیفی با بهره گیری از ابزار مصاحبه عمیق و نظریه تئوری بنیادین به شکل بندی نظریه ای از رفتار سازگاری نسبت به تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن پرداخته شد. در فاز کمی، با استفاده از متغیرهای بدست آمده در فاز کیفی و ابزار پرسشنامه به آزمون تئوری رفتار برنامه ریزی شده آژن با استفاده از مدل معادلات ساختاری پرداخته شد. جامعه مورد مطالعه دامداران شهرستان ورامین بودند (1198=N). روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند بود. در بخش کمی با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه 300 نفر بدست آمد. بررسی اعتبار ابزار از طریق اعتبار محتوا و صوری و پایایی از طریق آلفای کرونباخ صورت گرفت. نتایج بخش کیفی نشان داد که آگاهی از نشانه های تغییر اقلیم، کاهش بارندگی و افزایش دما و نوسانات دمایی جزء شرایط علی، تکنولوژی، و مدیریت جایگاه و دام در پدیده محوری و سلامت دام، کاهش آسیب زیست محیطی و افزایش تولید در بخش پیامدها قرار داشتند. نتایج فاز کمی تحقیق حاکی از آن است که متغیر آگاهی با اثر بر نگرش می تواند بیشترین تأثیر را در شکل گیری رفتار سازگاری دامداران منطقه داشته باشد؛ همچنین متغیرهای آگاهی، نگرش، هنجارهای اجتماعی و کنترل رفتاری درک شده درصد بالایی از تغییرات تمایل رفتاری (متغیر وابسته میانجی) و تغییرات رفتار سازگاری دامداران با تغییرات اقلیمی منطقه را پیش بینی می کنند. در نهایت با توجه به نتایج تحقیق پیشنهادهایی ارائه گردید.
بررسی تطبیقی شاخص های مسکن پایدار در مناطق شهری با استفاده از تکنیکMCDM (نمونه موردی: مناطق 12 گانه شهر شیراز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
652 - 674
حوزههای تخصصی:
پدیده شهرنشینی طی دهه های اخیر با سرعت قابل توجهی در حال رخ دادن می باشد. به گونه ای که پیش بینی می گردد تا سال 2030 حدود 60 درصد از جمعیت جهان شهرنشین می شوند. یکی از مسایل و چالش هایی که جامعه شهری را تهدید می کند مساله تامین مسکن مناسب می باشد. مفهوم مسکن مناسب ابعاد وسیعی دارد که بعد مسکن پایدار یکی از آن هاست. از اهداف این پژوهش بررسی تطبیقی شاخص های مسکن پایدار در مناطق 12 گانه شهر شیراز می باشد. به طور کلی روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و پیمایشی می باشد. به عبارتی سعی شده است تا علاوه بر استخراج داده های مربوط به شاخص های مسکن پایدار از طریق اسناد و کتب و تحلیل آن، از مطالعه میدانی (پرسشنامه) نیز کسب میزان رضایت ساکنین می باشد استفاده شود. ابزار تحلیل داده ها نرم افزار های SPSS و GIS می باشد. در پژوهش حال حاضر برای رتبه بندی زیرشاخص ها از مدل MCDM استفاده گردیده است. به منظور سنجش میزان پایداری مسکن رتبه هر یک از مناطق براساس شاخص ها تعیین شد . براساس این رتبه بندی و تحلیل پرسشنامه میزان مسکن پایدار مناطق شهر شیراز در سه طیف پایداری، نیمه پایداری، ناپایداری تهیه گردید.نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مناطق 1، 3، 6 پایدار و مناطق 8 ، 9، 11 و 7 ناپایدار می باشد. سایر مناطق که شامل مناطق 2،4 5، 10، 12 طیف نیمه پایدار را تشکیل می دهد.
واکاوی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری شهرستان خرم آباد با روش تحلیل ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
69 - 88
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یک بخش پیشرو و نیروی محرکه توسعه اغلب جوامع شناخته می شود. برنامه ریزی و توسعه مطلوب این بخش مستلزم آگاهی و شناخت کافی از مسائل و عوامل مؤثر بر توسعه این صنعت و تحولات آن در آینده است. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری با روش تحلیل ساختاری در شهرستان خرم آباد است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ماهیت آن تحلیلی-اکتشافی با رویکرد آینده پژوهی است و همچنین گردآوری داده ها به صورت اسنادی و میدانی بوده است. جامعه آماری این پژوهش نیز کارشناسان و متخصصان بوده اند که با روش نمونه گیری گلوله برفی، 14 نفر انتخاب شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از پرسش نامه کارشناسان و متخصصان، از روش تحلیل ساختاری و نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از بین 37 عامل شناسایی شده، 12 عامل کلیدی تأثیر بیشتری بر توسعه گردشگری شهرستان خرم آباد داشتند که می بایست در برنامه ریزی و توسعه صنعت گردشگری این شهرستان مدنظر قرار گیرد. این عوامل عبارت اند از: فرهنگ گردشگر پذیری، تربیت نیروهای متخصص، سیاست ها و طرح های توسعه گردشگری، مشارکت شهروندان، گسترش تورها و آژانس های گردشگری، گسترش تبلیغات و بازاریابی، رونق کارآفرینی و فضای کسب وکار، سرمایه گذاری بخش خصوصی، رقابت پذیری درزمینه جذب گردشگر، تنوع اماکن و جاذبه های تاریخی-فرهنگی، برند سازی گردشگری و میزان اختصاص بودجه سالیانه دولت در حوزه گردشگری
تحلیل «ظرفیت های محیطی» گردشگری ادبی برای توسعه گردشگری شهری، مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
111 - 126
حوزههای تخصصی:
گردشگری ادبی یکی از انواع گردشگری فرهنگی است که هدف اصلی آن آشنایی با اماکن مربوط به زندگی نویسندگان، شاعران، هنرمندان و آثار آن ها است. ایران نیز با داشتن شعرا و نویسندگان بنام، شرایط مناسبی برای توسعه گردشگری ادبی دارد. در این میان، شهر تهران به دلیل موقعیت سیاسی و وجود مراکز فرهنگی هنری همواره موردتوجه شعرا و نویسندگان کشورمان بوده است؛ بنابراین، توانمندی شایانی برای ایجاد گردشگری ادبی دارد. تحلیل ظرفیت های گردشگری ادبی در سه سطح انجام می شود: فردی، سازمانی و محیطی. هدف از انجام این تحقیق، شناخت و تحلیل «ظرفیت های محیطی» در توسعه گردشگری ادبی شهر تهران است. روش تحقیق در انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی باهدف کاربردی است. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری مطالعات پیمایشی شامل دو گروه گردشگران ادبی و جامعه محلی بوده است. یافته های پژوهش نشان داد «انواع گردشگری ادبی» مؤثرترین متغیر ظرفیت محیطی در توسعه گردشگری ادبی در شهر تهران است و پس ازآن «زیرساخت ها» در درجه دوم اولویت قرار دارد. «مکان های ادبی» هم در رده سوم هستند و نسبت به دو مورد مذکور اهمیت کمتری دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد شهر تهران ظرفیت محیطی مناسبی برای ایجاد و توسعه گردشگری ادبی دارد و این ظرفیت می تواند زمینه های برای توسعه گردشگری شهر تهران باشد.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های کلیدی مؤثر بر تحقق عدالت فضایی از منظر شهرهای خلاق(مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
615 - 632
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه شهر به عنوان مکان و بستری جهت انجام فعالیت های انسانی باید بتواند پاسخگوی نیازهای حقیقی ساکنانش و نیز تمایلات آنان باشد و در عین حال بتواند زمینه را برای بروز خلاقیت شهروندان فراهم کنند، اما در عمل شهرها توانایی لازم جهت توزیع بهینه و عدالت محور زیرساخت ها را ندارند که این امر ریشه در روش های سنتی و غلط مدیریت شهری دارد. عدم توزیع بهینه زیرساخت های شهر، منابع از بروز خلاقیت و در نهایت تحقق شهر خلاق می شود و از طرفی بین شهر خلاق و شهر عدالت محور نیز ارتباط متقابلی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و سنجش عدالت فضایی در برخورداری از زیرساخت های شهری از منظر شهر خلاق در شهر بناب صورت گرفته است.
روش شناسی: روش پژوهش، بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی –تحلیلی است. در این راستا هشت شاخص گردشگری، ارتباطی، صنعتی، دانشگاهی و آموزشی، اجتماعی، فرهنگ و هنر، معماری و شهرسازی، مدیریتی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت شناخت وضعیت نواحی 12گانه شهر بناب از لحاظ برخورداری از خدمات و امکانات از منظر شهر خلاق، با استفاده از روش آینده پژوهی مبتنی بر نرم افزار میک مک و مدل های تصمیم گیری چند معیاره (فرایند تحلیل شبکه وزن دهی و مدل تصمیم گیری چند معیاره الکتر) مورد بررسی قرار گرفت.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل شهر بناب در استان آذربایجان شرقی می باشد که دارای 12 ناحیه است.
یافته ها و بحث: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های به عمل آمده با استفاده از میک مک نشان داد که به ترتیب مؤلفه های کباب بناب، موقعیت ارتباطی و فعالیت صنایع سنگین به عنوان سه مؤلفه ای هستند که بیشترین میزان اثرگذاری در را تحقق عدالت فضایی از منظر شهر خلاق در شهر میانه اندام بناب دارند. همچنین نتایج یافته ها با استفاده از روش الکتر نشان داد که توزیع زیرساخت در سطح نواحی متعادل نیست. در این میان بیشترین امتیاز مربوط به نواحی 11و6 است.
نتیجه گیری: در نهایت با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادهای کاربردی در زمینه دسترسی به شهر خلاق و بهبود وضعیت شاخص های عدالت فضایی در شهرها ارائه گردیده است.
سناریونگاری نوآوری منطقه ای در کلانشهرتبریز با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۸
19 - 36
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مفهوم سیستم های نوآوری منطقه ای به طور گستردهای تکامل یافته و به عنوان پایه و اساسی برای سیاست گذاری استفاده می شود و دربرگیرنده سیستمی است که در آن بنگاه ها و دانشگاه ها با بازیگران منطقه ای تعامل داشته و در نتیجه روابط درهم تنیده اجتماعی و هم جواری فضایی با عناصر منطقه ای به یادگیری تعاملی و نوآوری دست می یابد و در پی ارتقاء ظرفیت های نوآوری بنگاه ها و دانشگاه ها، به پویایی توسعه در مناطق یاری می رسانند؛ در این راستا اهدف از پژوهش حاضر سناریونگاری نوآوری منطقه ای در کلان شهر تبریز با رویکرد آینده پژوهی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز آن نیز از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 32 نفر از افراد واجد شرایط در بخش صنعت، دانشگاه و دولت می باشند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از روش پویش محیطی، نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد و روش سوات استفاده شده است. یافته های حاصل از روش پویش محیطی نشان می دهد که 71 عامل بر نوآوری منطقه ای در کلان شهر تبریز اثرگذار می باشد که از میان این عوامل و با تحلیل های حاصل از نرم افزار میک مک، 13 عامل به عنوان عوامل کلیدی در نوآوری منطقه ای کلان شهر تبریز شناخته شده اند. سپس برای هر کدام از عوامل کلیدی سناریوهای محتمل طراحی و با استفاده از نرم افزار سناریوویزارد مورد تحلیل قرارگرفته اند، که سه سناریوی قوی، ضعیف و باورکردنی استخراج شده است؛ از میان آنها سناریوی باورکردنی به دلیل اینکه حد واسط بین دو سناریوی دیگر می باشد با استفاده از روش استقرایی مبنای تحلیل قرار گرفته است و با توجه به آن، سه سناریوی طلایی، هشدار فاجعه برای آینده نوآوری منطقه ای در کلان شهر تبریز متصور شده است.
کیفیت کالبدی و عملکردی مبادی ورودی شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۸
37 - 57
حوزههای تخصصی:
ورودی شهر فضایی است که ارتباط فضای خارج از محدوده شهر را با درون آن امکان پذیر می سازد، مفصلی است که ورود به فضایی متمایز را اعلام می دارد و نشانه ای است که موجودیت شهر را بیان می نماید. امروزه ورودی شهرهای معاصر، جدا از ساختار شهر و نحوۀ چیدمان فضاهای شهری، تبدیل به بافت مردۀ شهر شده است و از ساختار نظام مند خود در شهرهای قدیمی، فاصله گرفته است. بر همین اساس هدف اصلی این پژوهش ارزیابی کیفیت کالبدی و عملکردی مبادی ورودی شهر مراغه می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی – تحلیلی است. جمع آوری داده ها به صورت میدانی و پرسشنامه ای بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، رگرسیون گام به گام و واریانس یک طرفه استفاده شده است. نتایچ پژوهش نشان می دهد که؛ در ارزیابی مؤلفه کالبدی مبادی ورودی شهر مراغه، ورودی جنوب غرب با میانگین 2/63 نسبت به ورودی جنوب شرق مراغه با میانگین 2/5 از طرف نظرکهریز در وضعیت نسبتاً خوبی قرار دارد. ارزیابی مؤلفه عملکردی نشان داد ورودی جنوب غرب با میانگین 2/71 نسبت به ورودی جنوب شرق مراغه با میانگین 2/51 در وضعیت مطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج ارزیابی مؤلفه های زیبایی و بازنمایی هویت هم نشان داد که ورودی جنوب غرب شهر نسبت به ورودی جنوب شرق از وضعیت نسبتاً خوبی برخوردار بوده است. در کل وضعیت هر چهار شاخص ارزیابی مبادی ورودی شهر مراغه در وضعیت نامطلوب قرار دارد. چون میانگین همه مؤلفه ها از حد مبنا یعنی عدد 3 کمتر بوده است. ولی شاخص های مبادی ورودی سمت جنوب غرب مراغه در وضعیت مطلوب تری نسبت ورودی سمت جنوب شرق قرار دارند.
ارائه الگو و راهبردهای مطلوب برای توسعه فضاهای ورزشی استان سمنان با بهره گیری از لجستیک معکوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
22 - 37
حوزههای تخصصی:
عدم وجود لجستیک معکوس در ورزش سبب شده است تا آثار بسیار مخربی در محیط زیست به واسطه ورزش و رویدادهای ورزشی در سطح استان سمنان بوجود آید. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگو و راهبردهای مطلوب برای توسعه فضاهای ورزشی استان سمنان با بهره گیری از لجستیک معکوس می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی می باشد. از 180 نفر خبرگان 120 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به سوالات پرسشنامه ایی شامل: شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، پدیده اصلی، راهبردهای توسعه، پیامدهای توسعه که در بخش کیفی توسط خبرگان تایید و روایی و پایایی آن مورد تایید بود به روش نمونه گیری در دسترس پاسخ دادند. برای توصیف وضعیت فضاهای ورزشی استان سمنان از نرم افزار GIS استفاده شد و برای بررسی و تحلیل مدل اندازه گیری از آزمون تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. . یافته ها نشان داد شهرستان شاهرود از لحاظ فضای ورزشی در وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر شهرستانهای استان قرار دارد. در بین راهبردهای شناسایی شده، سیاست گذاری در ورزش استان مبتنی بر اهداف زیست محیطی باید در بالاترین اولویت قرار گیرد نظارت بر حسن انجام فعالیت های لجستیک معکوس در ورزش استان با تاکید بر اصول زیست محیطی و راهبرد تامین منابع مالی مورد نیاز جهت انجام اقدامات لجستیک معکوس در بدنه ورزش استان اولویت عملیاتی شدن دارند. و در نهایت آموزش و توانمندسازی نیروهای انسانی متخصص در ورزش استان در راستای اهداف زیست محیطی تا مسیر توسعه لجستیک معکوس ورزش استان را هموار سازد. همچنین نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل توسعه لجستیک معکوس در ورزش استان بود. بنابراین ضرورت دارد خط مشی های توسعه فضاهای ورزشی در استان توسط سازمان های متولی، شناسایی و تحلیل شده باشد.
الویت بندی عوامل تاثیرگذار در ارتقای رقابت پذیری اقتصاد منطقه ای(مورد مطالعه: شهرستان رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری منطقه ای برای اولین بار پس از رشد پارادایم جهانی شدن توسط مایکل پورتر مطرح شد. رقابت پذیری با تاکید بر فاکتورهای اقتصادی، اجتماعی، نهادی و منابع طبیعی سعی در تقویت بعد اقتصادی دارد. در واقع این رویکرد، موجب افزایش بهره وری و افزایش نرخ اشتغال در منطقه خواهد شد و از این طریق سرمایه های بیشتری به منطقه تزریق خواهد شد. همزمان با افزایش سرمایه و بالا رفتن درآمد عمومی، کیفیت زندگی نیز بهبود خواهد یافت. در این مسیر سرمایه ی انسانی افزایش یافته و کارآفرینی و نوآوری منطقه تقویت خواهد شد و در نهایت، تداوم این چرخه موجب پویایی و پایداری توسعه در منطقه می گردد. با اینکه، شهرستان رودبار از مزیتی نسبی تولید عمده زیتونبرخوردار است، به نظر می رسد عوامل پیشران اقتصادی در این منطقه ضعیف بوده و شهرستان از سطح رقابت پذیری بالایی برخوردار نیست. از این رو تحقیق حاضر تلاشی است که با مطالعه چهارچوب سیستم منطقه ای، علاوه بر شناسایی عوامل تاثیرگذار در رقابت پذیری، با برآورد میزان اثرگذاری آن ها، سمت و سوی راهبردهای توسعه ی منطقه ی رودبار را مشخص می کند. در این راستا پس از شناسایی شاخص های رقابت پذیری از مطالعات پیشین، به تدوین و تکمیل 384 پرسشنامه که با روش کوکران نمونه برداری شده بود، مطالعه ی میدانی خود را آغاز نمود. سپس با استفاده از آزمون آماری کالموگروف- اسمیرنوف به بررسی توزیع داده ها پرداخته است. پس از مشخص شدن چولگی در توزیع داده ها با استفاده از آزمون KMO همبستگی جزیی بین شاخص ها بررسی شد. سپس با کمک نرم افزار PLS بار عاملی هر شاخص محاسبه شده است. در این مسیر، ابعاد پنچ گانه ی رقابت پذیری، به ترتیب الویت اثرگذاری در مدل نهایی: بعد نهادی با بار عاملی 694/0، بعد اجتماعی با بار عاملی 691/0، منابع اولیه با بارعاملی 550/0، اقتصاد با بارعاملی 510/0و در نهایت زیرساخت با بار عاملی 365/0 به دست آمده است.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر مشارکت شهروندان در توسعه شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مشارکت عمومی به یکی از ابزارهای اصلی و عنصر کلیدی در فرایند تصمیم گیری در حوزه های مختلف شهری با هدف ارتقای زندگی شهروندان بدل گردیده است، از این رو هدف مقاله حاضر، تبیین و شناسایی پیشران های موثر بر مشارکت شهروندان در توسعه شهر بجنورد می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از دیدگاه ماهیت، تحلیلی - اکتشافی می باشد و از روش ترکیبی اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. در این راستا پس از برگزاری جلسات مصاحبه با 20 نفر از متخصصان حوزه شهری بجنورد به عنوان جامعه آماری تحقیق، 17 عامل پیشران با استفاده از تکنیک دلفی، تدوین و وزن دهی شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی ساختاری – تفسیری (ISM) و در نهایت از روش تحلیل میک مک ( به منظور اثرگذاری و اثرپذیری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، معیار بسترسازی جلب اعتماد شهروندان توسط مدیران، تاثیرگذارترین سطح و ایجاد احساس هویت نسبت به شهر و همچنین مهارت و دانش مقام های رسمی، جزوء تاثیرپذیرترین عوامل موثر در مشارکت شهروندان در توسعه شهر می باشند. همچنین نتایج روش میک مک نشان داد که، مؤلفه های موجود در ناحیه 1 شامل مهارت و دانش و تجربه مقام های رسمی و برنامه ریزان نظیر مهارت های ارتباطی جزو متغیرهای استراتژیک بشمار می روند، زیرا هم قابلیت کنترل توسط سیستم مدیریتی و هم دارای سیستم تأثیرگذاری قابل قبولی می باشند. مؤلفه های موجود در ناحیه 2 شامل تمرکززدایی و توزیع قدرت در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی بسیار تأثیرگذار و دارای قابلیت کنترل بسیار کمی می باشند، درنتیجه برنامه ریزان به ندرت قادر به تغییر این متغیرها هستند و در نهایت مؤلفه های موجود در ناحیه 4 شامل اعتقاد به مشارکت و بهره گیری از طریق جوامع محلی و.... (غیره) نتیجه سایر متغیرها می باشند.
انگاره ای بر برنامه ریزی باغ- کتاب و دعوت کنندگی فضای عمومی شهر با رویکرد ترویج فرهنگ کتاب خوانی (مطالعه موردی: سبزه میدان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش شمار جمعیت انسانی و نیاز به توسعه فضاهای فرهنگی و اجتماعی انسانی از یکسو و لزوم ایجاد فضاهایی عمومی با هویت برای این جمعیت از دیگر سو باعث توجه به مبحث هویت فرهنگی در قالب فضاهای عمومی، طی دهه های اخیر شده است. دراین بین پاتوق های فرهنگی (باغ –کتاب) به عنوان نهادی عمومی و فضایی حیاتی در فرآیند توسعه فرهنگی و اجتماعی در عرصه فضای شهری ایفای نقش می نمایند و امر کتاب و کتاب خوانی و میزان گرایش به مطالعه، امروزه یکی از شاخصه های توسعه و ارتقا شهر به شمار رفته و در سایه کتاب خوانی پیشبرد اهداف فرهنگی و اجتماعی جامعه میسرتر می شود. با این رهیافت نوشتار حاضر می کوشد به امکان سنجی خلق باغ- کتاب (پاتوق فرهنگی) در فضاهای عمومی شهر با رویکرد ترویج فرهنگ کتاب خوانی در سبزه میدان شهر زنجان بپردازد. روش شناسی این تحقیق توصیفی- پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی بوده است. جهت بررسی ارجحیت شاخص ها در خلق باغ کتاب در سبزه میدان شهر زنجان، تعیین وزن هریک از آنها و درنهایت مقدار سازگاری از مدل بهترین-بدترین استفاده شده است، سپس جهت بررسی چگونگی پیاده سازی شاخص های ازلحاظ اهمیت /عملکرد و مقدار تطابق آنها از روش (اهمیت/عملکرد) استفاده شده است. نتایج نشان داد که طراحی خلاقانه عناصر طبیعی با اختلاف زیاد نسبت به دیگر فاکتورها با مقدار 14/0 رتبه اول را به خود اختصاص داده است و برای خلق این فضا نسبت به دیگر شاخص ها دارای وضعیت ارجحیت بوده است. محیطی که همچون کیفیت دل نشین باغ ایرانی با تأثیرات روانی خود، اما با خوانشی متفاوت، حس مکان را غنی سازد و بتواند با به کارگیری فضاهای باز و انعطاف پذیری فضاهای خلاق جمعی که زمینه ساز پویایی اجتماعی و آموزش ناخودآگاه هستند، مکمل فضاهای بسته کتابخانه در طرح باشد و در افقی دورتر با استفاده از فرصت های تفریحی، فرهنگی و توریستی با توجه به اهداف و چشم انداز طرح سبزه میدان، به سیاستی جهت تبلیغ فرهنگ کتاب خوانی و نمایش اهمیت فرهنگ غنی ایرانی، به گردشگران نیز تبدیل شود. انتظار می رود از نظرات و دیدگاه های کاربران و مشارکت آنها استفاده ش ود تا بتوان مکانی برای بروز فعالیت های اجتماعی، ش کل گی ری خاطرات جمعی و هویت بخشی به ساکنان ایجاد کرد.