فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۸۱ تا ۵٬۰۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تا اویل قرن چهاردهم درایران مطبخ در سلسله مراتب طراحی یک خانه در داخل حیاط ساخته میشد و تنها دسترسی آن از حیاط مرکزی بود. تحولات فناوری در دوره مدرن زمینه را برای تغییرات اساسی در فضای آشپزخانه فراهم نموده و این فضا از کاربرد پخت وپز در اوایل دوره پهلوی به کاربردهای پخت وپز، شستشو و نگهداری مواد اولیه تغییر داده و به همراه سایر فناوریهای ساختمانی مانند لوله کشی آب و گازشهری باعث شد که آشپزخانه از بیرون به داخل منتقل و مقوله ی تفاخر که تا قبل آن در محیط مطبخ معنای خاصی نداشت در آشپزخانه به شکل محسوسی معنا پیدا کند. در این پژوهش با جمع آوری اطلاعات مبتنی بر منابع کتابخانه ای و نیز برداشت های میدانی از محیط به بررسی مقوله تفاخر در آشپزخانه و سیر تطور آن اقدام شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که تفاخر در محیط مطبخ در گذشته بسیار محدود یا وجود نداشته است و در آشپزخانه کنونی هم صرفا برای طبقه متوسط مطرح میشود و بتدریج در سطوح بالاتر مجدداً از بین میرود و تبدیل به فضایی خدماتی میشود. لذا میتوان اینگونه گفت که تفاخر مقوله ای پیوسته و ثابت نبوده و جهش هایی در هر دوران داشته ودر میان هر قشری از جامعه نیز با شکلهای مختلف مشاهده است.
برآورد شاخص سطح برگ محصول ذرت با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص سطح برگ استخراج شده (LAI) از تصاویر سنجش از دور پارامتر مهمی، به منظور مدل سازی مکانی تولید پوشش گیاهی، محسوب می شود. معمولاً شاخص های پوشش گیاهی که با بازتاب طول موج های قرمز و مادون قرمز نزدیک محاسبه می شوند، در برآورد LAI با استفاده از روش های آماری، به کار می روند اما بسیاری از این شاخص ها در مقادیر متفاوت LAI به اشباع می رسند. برای رفع این محدودیت، بازتاب محدوده لبه قرمز استفاده شده است؛ بنابراین، باید قابلیت شاخص های متفاوت پوشش گیاهی استخراج شده از داده های سنجش از دور، برای برآورد LAI ذرت علوفه ای، ارزیابی شود. بدین منظور پنج مرحله نمونه برداری میدانی، با فاصله زمانی نزدیک به گذر ماهواره سنتینل 2، از سوی مرکز تحقیقات فضایی پژوهشگاه فضایی ایران، اجرا شد و در مجموع، 234 نمونه از مزارع ذرت علوفه ای شرکت کشت و صنعت مگسال قزوین برداشت شد. سپس سیزده شاخص پوشش گیاهی متفاوت، با استفاده از سری زمانی تصاویر سنتینل 2، محاسبه شد و برای برآورد آماری مقادیر LAI به کار رفت. نتایج نشان داد که شاخص EVI با ضریب همبستگی 76/0 برای برآورد شاخص سطح برگ ذرت علوفه ای بهترین عملکرد را داشته است. علاوه براین، مقدار RMSE روش های رگرسیون غیرخطی بیشتر از روش های خطی بوده است.
تحلیل همبستگی فضایی تغییرات پوشش گیاهی با ارتفاع رواناب در حوضه آبریز گرگانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل همبستگی فضایی تغییرات پوشش گیاهی با ارتفاع رواناب در حوضه آبریز گرگانرودچکیدهدر سال های اخیر پدیده سیل یکی از رویدادهای هیدرواقلیمی و از جدی ترین مخاطرات طبیعی بوده که جوامع بشری را مورد تهدید قرار داده است. بهره برداری بی رویه از جنگل ها و مراتع و تغییر کاربری اراضی و تبدیل آن ها به اراضی کشاورزی نامناسب به همراه ساخت بی رویه مناطق مسکونی، سبب افزایش سیلاب شده است. بنابراین پدیده سیلاب اهمیت بسزایی دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل همبستگی فضایی تغییرات پوشش گیاهی با ارتفاع رواناب در حوضه آبریز گرگانرود در یک بازه 21 ساله انجام گرفته است. بدین منظور از داده های شیب، نوع خاک، واحد اراضی و کاربری اراضی برای تهیه واحد پاسخ هیدرولوژیک و تصاویر لندست سال های مختلف (2021-2000-1990) جهت بررسی تغییرات تراکم پوشش گیاهی با استفاده از شاخص NDVI در هر یک از واحدهای پاسخ هیدرولوژیک استفاده شده است. در این راستا 72 واحد پاسخ هیدرولوژیک به عنوان واحد پایه در محدوده مطالعاتی تهیه شد. همچنین ارتفاع رواناب با روش SCS در هر یک از واحدهای پاسخ هیدرولوژیک با استفاده از معیارهای ارتفاع بارندگی، گروه هیدرولوژیکی خاک، پوشش گیاهی، نوع کاربری و بافت خاک محاسبه شد به طوریکه شهرهای آق قلا، سیمین شهر و گمیش تپه و رودخانه گرگانرود در ارتفاع رواناب زیاد قرار دارند. نتایج تحلیل 78 درصد همبستگی فضایی بین ارتفاع رواناب با تراکم پوشش گیاهی را نشان داد واژگان کلیدی: سیلاب، حوضه آبریز گرگانرود، واحد پاسخ هیدرولوژیک، NDVI، SCS.
دیدگاه شهروندان ایرانی و نروژی در مورد عوامل موثر در ارتکاب جرایم یقه سفیدی با رویکردی دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تحلیل نقش جنسیت(زنان و مردان) در ارتکاب جرایم یقه سفیدی در ایران و نروژ صورت گرفته است. بنا بر تعریف ساترلند، جرم یقه سفیدی جرمی است که توسط افراد «مورد احترام و دارای مقام و موقعیت اجتماعی» ارتکاب می یابد. مطالعات انجام شده به وضوح نشان می دهند، زنان در آمارهای رسمی مربوط به انواع خاصی از بزهکاری یقه سفیدی سازمانی کمتر معرفی شده اند. با وجود این، آن چه دقیقاً موجب ایجاد چنین الگویی می شود، جای تأمل و تفسیر دارد. احتمالات متعددی در این خصوص وجود دارد. یک تفسیر این است که چون دسترسی به موقعیت های شغلی و سازمانی براساس جنسیت طبقه بندی می شود، زنان فرصت های کمتری برای ارتکاب انواع خاص جرم های یقه سفیدی دارند؛ مخصوصاً آن جرایمی که به بزهکار اجازه می دهد تا از سازمان به عنوان وسیله برای فریب و توطئه علیه قربانیان استفاده کند. از این رو، دسترسی محدود به موقعیت های شغلی تبیین کننده علت نبودن زنان متهم در میان این نوع از مجرمان یقه سفید است. این تفسیر بر این فرض ضمنی مبتنی است که اگر زنان به موقعیت های مشابه شغلی و سازمانی دسترسی داشته باشند، همانند مردان عمل خواهند کرد. با وجود این، این احتمال هم وجود دارد که زنان حتی اگر موقعیت ها و فرصت های مشابه را داشته باشند، متفاوت از مردان رفتار می کنند. شاید زنان در حقیقت قانونمندتر از مردان هستند. احتمال دیگر این است که مردان و زنان به یک اندازه مرتکب جرم می شوند. ولی نظام عدالت کیفری
بررسی و تببین پدیده تحمل اجتماعی در فضای اجتماعی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
103 - 123
حوزههای تخصصی:
امروزه زندگی اجتماعی شهری از طرفی با آمیختگی فرهنگ ها، مذاهب و قومیت ها روبروست و از طرفی دیگر گسترش و افزایش روابط اجتماعی میان افراد، ازاین رو تحمل تفاوت ها و ناهمگونی ها مسئله قابل اهمیتی محسوب می شود. درواقع تحمل اجتماعی با مفهوم احترام و پذیرش تنوعات، راهکاری برای تنظیم تعاملات افراد و گروه های متفاوت به شمار می آید هر آنچه باعث بهبود روابط اجتماعی شود باعث کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی شده و پیرو آن جامعه را به سمت اهداف توسعه پایدار پیش می برد. این تحقیق با تکیه بر نظریات وگت دورکیم، موتزو آدورنو و هور کهایمر انجام شده است. پژوهش حاضر در سال 1399-1400 باهدف تبیین عوامل اجتماعی مؤثر بر تحمل اجتماعی شهروندان شهر اصفهان، تعداد 461 نفر با استفاده از نرم افزار Gpower را از طریق نمونه گیری طبقه ای انتخاب کرده و بعد از جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه در نرم افزار SPSS 22 تجزیه وتحلیل کرده است یافته های تحقیق نشان داد که بین متغیرهای دین داری (308/0) و هوش فرهنگی (383/0) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و مستقیم و بین متغیرهای اقتدارطلبی (250/0-) و تفکر قالبی (151/0-) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد.
Iran and the Resistance Policy making Toward US Regional Client’s Actors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
1 - 21
حوزههای تخصصی:
Resistance is a concept that has been raised at different times and considered by many analysts from different angles. Islamic Republic of Iran’s resistance Policy Making is a method for foreign Policy analysis. Iran’s Foreign Policy is based on Policy Making. The Indexes of Islamic Republic of Iran’s resistance Policy Making in Foreign Policy is Cooperative method and interactive process with regional and international actors in environment crisis. Iran’s foreign policy is related and accordance with Identity and Revolution a thought on international relations.This article uses the descriptive method of analyzing and using library resources and information to answer the main questions of the article. What is Iran's strategic policy towards the American regional clients and what is the role of resistance in this process?The results show, the content and orientation of resistance policy making is based on regional competitive approach. Each kind of resistance Policy based on environmental competitive controls structural, identity, cultural and ideological differences and changes Islamic Republic of Iran’s resistance policy making have be seen in different issues especially resistance diplomacy and environmental security making in competitive regional policy.
مدل سازی تغییرات دمای بلوک های شهری در ارتباط با ساختار و پیکربندی سیمای سرزمین در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی سکونتگاهی الگوهای متنوعی از چیدمان سطوح نفوذناپذیر هستند که به شدت تحت تأثیر خصوصیات منفی محیط زیستی - اکولوژیک مانند شکل گیری جزیره حرارتی قرار دارند. در این مطالعه، رابطه بین این چیدمان با خصوصیات دمایی نواحی سکونتگاهی در واحد بلوک های شهری در جلگه استان گیلان، مدل سازی شد. برای استخراج نواحی سکونتگاه هر واحد بلوک، از تحلیل شی گرای تصاویر ماهواره لندست در تابستان سه مقطع زمانی (1381، 1391 و 1401) استفاده و متوسط دمای هر بلوک در هر مقطع با استفاده از معادلات انتقال تشعشع تهیه شد. متغیرهای توصیفی دمای هر بلوک در دو دسته متغیرهای ذاتی و متغیرهای همسایگی تهیه و با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی، چهار متغیرِ وسعت واحد، سنجه مرز مشترک، وسعت پلیگون مادر و نسبت محیط به مساحت واحد به عنوان مهم ترین پارامتر شناسایی و به مدل رگرسیون غیرخطی GAM وارد شدند. نتایج مدل سازی (619/0= R2) نشان داد که دو عامل وسعت بلوک شهری و وسعت پلیگون شهری که در آن قرار دارد، به صورت مستقیم منجر به افزایش دمای بلوک می شود. شکل خطی هر واحد، نسبت بالای محیط به مساحت و داشتن کمترین مرز مشترک با سایر واحدهای شهری نیز نقش کاهنده متوسط دمای واحدهای شهری در دوره های زمانی مورد مطالعه داشته اند. نتایج حاصل می تواند به درک بهتر عوامل مؤثر بر دمای سطح زمین در مناطق سکونتگاهی بخصوص پیکربندی و ساختار بلوک های شهری کمک کند.
واکاوی زیرساخت ها توسعه گردشگری در استان کردستان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
706 - 714
حوزههای تخصصی:
برای توسعه ی موفق گردشگری، وجود زیرساخت های مناسب ضروری است به ویژه برای کشورها و مناطق کمتر توسعه یافته که اغلب زیرساخت های محدودی دارند، وجود و گسترش آن، عاملی حیاتی به شمار می رود. کردستان به علت دارا بودن شرایط مساعد اقلیمی و زیست محیطی، از دوران پیش از تاریخ، به عنوان یکی از استقرارگاه های بشری مورد توجه بوده و نتایج حاصل از کاوش های علمی باستان شناسی در مکان های باستانی حاکی از این مطلب است. در کردستان حدود هزار و دویست و سی و چهار اثر باستانی، شناسایی شده که پانصد اثر از آن ها در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. علاوه بر جاذبه های تاریخی، کردستان به لحاظ گردشگری خرید و اکوتوریسم و ویژگی های فرهنگی و فولکلوریک قابلیت منحصر به فردی دارد. هدف پژوهش حاضر واکاوی زیرساخت ها توسعه گردشگری در استان کردستان می باشد. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش اسنادی و کتابخانه ای (مرکز آمار ایران و سالنامه آماری استان کردستان) همچنین از تکنیک آراس جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است، نتایج نشان دهنده این است، تنها دو شهرستان بیجار و قر وه برخوردار هستند و بقیه شهرستان ها ( دهگلان، سرو آباد، بانه، دیواندره، کامیاران، سنندج، سقز و مریوان) نسبتاً برخوردار هستند.
تحلیل عوامل کالبدی-عملکردی مؤثر بر پتانسیل وقوع جرمِ سرقت (مورد مطالعه: محله بهاران شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اﻣﺮوزه به دﻟﯿﻞ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﺎﻻی ﺟﻤﻌﯿﺖ و فعالیت های بزرگ مقیاس و ﻓﺮاواﻧﯽ خودروها و تغییر نوع جرائم نسبت به گذشته، ﺗﺄﻣﯿﻦ آراﻣﺶ و اﻣﻨﯿﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان به امری سخت و نیازمند هزینه با صرف وقت فراوانی تبدیل شده است. اﻣﻨﯿﺖ به عنوان ﯾﮑﯽ از مؤلفه های اﺻﻠﯽ کیفیت بخش ﺑﻪ ﻓﻀﺎﻫﺎی شهری، ﯾﮏ مسئله ﭘﯿﭽﯿﺪه و دارای اﺑﻌﺎد اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ است. از طرفی به دلیل وجود رابطه بین فضا و جرم نباید از نقش مولفه های کالبدی غافل شد.داده و روش: ﺑﺮ ﻫﻤﯿﻦ اﺳﺎس ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎضر ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و ﺗﺤﻠﯿﻞ عوامل کالبدی-عملکردی مؤثر بر پتانسیل وقوع جرم سرقت در محله بهاران شهر مشهد می پردازد. روش ﺗﺤﻘﯿﻖ در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف، ﮐﺎرﺑﺮدی و ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ماهیت، کمی و از نوع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ می باشد. ﺑ ﺮای ﺗﺤﻠﯿ ﻞ دادهﻫ ﺎ از نرم افزارهای GIS و SPSS استفاده شده اﺳﺖ. در این پژوهش برای شناسایی عوامل کالبدی-عملکردیِ مؤثر بر پتانسیل وقوع جرم پس از انجام مطالعات کتابخانه ای با استفاده از روش پرسشنامه دلفی، از نظر 11 کارشناس استفاده شده است.یافته ها: یافته های ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﺸﺎن می دهد ﮐﻪ 9 عامل: نور، دسترسی بصری، حمل ونقل عمومی، کاربری زمین، پوشش گیاهی، فرم کالبدی، معابر ، دانه بندی و فشردگی بافت و بلوک بندی بر وقوع جرم درمحدوده محله بهاران موثرند.نتیجه گیری: با توجه به نحوه ﺗﻮزﯾﻊ ﻓﻀﺎﯾﯽ مؤلفه های 9گانه، در سطح محله بهاران با استفاده از تحلیل یکپارچه مکانی، حوزه های دارای پتانسیل جرم بالا شناسایی شدند که مولفه های نور (با میانگین رتبه ای 7/13)، دسترسی بصری (با 6/45)، حمل ونقل عمومی (با 5/22)، کاربری زمین (با 5/04) دارای بیشترین تاثیر در پتانسیل وقوع جرم این محدوده بوده اند. بر این اساس محور جانباز، شهید ساجدی و طوس به عنوان محدوده های آسیب پذیر از منظر وقوع سرقت شناسایی شدند. برای کاهش وقوع جرم نیز پیشنهاداتی نظیر افزایش روشنایی پیاده رو، تزریق فعالیت به اراضی بایر بزرگ مقیاس محدوده، کنترل ورود موتورسیکلت و نظارت پذیر نمودن بافت با هرس مناسب درختان ارائه گردید.
تبیین الگوی بهینه شهر هوشمند با تأکید بر بهبود ساختار تجاری با مدل شبکه عصبی در شهر یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
68 - 81
حوزههای تخصصی:
رشد هوشمند به عنوان راهبردی جامع برای مقابله با گسترش پراکنده و کم تراکم مناطق پیرامونی شهرها مطرح شد. هدف این تحقیق اولویت بندی مناطق مختلف قلمرو پژوهش و شناسایی مناطق دارای استعداد هوشمندسازی به منظور اعمال راه کارهای مدیریتی بوده است. برای دستیابی به هدف مذکور از 8 متغیر اصلی تراکم جمعیت، سرانه کاربری تجاری، کاربری دفاتر پیشخوان، نوع پوشش اینترنت و شبکه معابر، سرانه کاربری مسکونی،کاربری پارکینگ، کاربری بانک استفاده شد. جهت مدل سازی و ارزیابی اعتبار مدل تعداد 151 نقطه GPS، برداشت شد. لایه های اطلاعاتی جهت ورود به مدل رستری و با روش شبکه عصبی مناطق مستعد هوشمندسازی شهر یزد مدل سازی شد. نتایج تحقیق رگرسیون بالای 70 درصد را در مرحله آموزش و تست نشان داد. در اعتبار سنجی مدل سطح زیر منحنی AUC که درواقع نشان دهنده توانایی مدل در پیش بینی متغیر وابسته است 0.9769 به دست آمد که بسیار مناسب بوده است. پارامترهای MSE، RMSE و R_Correlation_Test و R2 نیز به ترتیب 0.0389، 0.1972 ، 0.8517 و 0.8912 به دست آمد. در انتها وزن شاخص ها متغیرهای وابسته تحقیق پیش بینی شد. نتایج پهنه بندی نقشه نهایی مساحت قابلیت خیلی کم در هوشمندسازی را 78/4013 نشان داد که گویایی این مطلب است زیرساخت ها در این محدوده باید جهت هوشمندسازی تقویت گردد. مناطق با قابلیت خیلی زیاد نیز با مساحت 31/687 قابل توجه بوده است. با بررسی نقشه مدل سازی و نقاط GPS برداشتی مناطق مستعد هوشمندسازی، انطباق بالایی در مدل سازی انجام شده و نقاط برداشت میدانی مشاهده شد.
سیاست گذاری راهبردی بر کاهش میزان وقوع جرایم شهری در سکونتگاه های غیر رسمی شهر یاسوج نمونه موردی (مادوان سفلی، بلهزار و مهریان)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 119
حوزههای تخصصی:
شهر یاسوج در سال های اخیر رشد زیادی از جنبه کالبدی و اقتصادی داشته و مهاجرپذیر بوده است، بیشترین توسعه در سکونتگاه های پیرامونی شهر یاسوج بوده و افزایش پدیده حاشیه نشینی مشهود می باشد، از طرفی امنیت شهر یاسوج را این سکونتگاه ها مورد تأثیر خود قرار داده اند. از دیگر اهداف این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر جرم در نواحی پیرامونی شهر یاسوج و تأثیر آن بر برنامه ریزی جرم خیزی می باشد تا از طریق مهندسی اجتماعی و توانمندسازی فرهنگی ساکنین همراه با مشارکت مردمی با رویکرد محلی نسبت به کاهش و حل جرائم شهری اقدام کرد. پژوهش حاضر برحسب ماهیت، توصیفی - استنباطی و برحسب هدف تحقیق دانش پژوهی (توسعه ای–کاربردی) است و با محور قراردادن سیاست گذاری اجتماع محور بر کاهش میزان وقوع جرایم شهری در سکونتگاه های پیرامونی شهر یاسوج به بررسی این اثرات می پردازد. یافته های این پژوهش، رابطه مستقیم با درصد بالایی را بین برنامه ریزی جرم خیزی با عوامل جرم از جمله: فقر، بی سوادی، بیکاری، مدیریت ناکارآمد، اختلافات قومی و کاهش آن ها از طریق توانمندسازی اجتماع محور با تأکید بر مهندسی اجتماعی، آگاهی بخشی، بسترسازی و ریل گذاری توسط مقامات محلی از طریق مشارکت همه جانبه ساکنین محلی را نشان می دهد.
ارزیابی نقش زیرساختها و قابلیتها در توسعه گردشگری پایدار، مطالعه موردی: محور خرم آباد به اراک در محدوده استان لرستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
35 - 52
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یک سیستم منسجم است که عناصر آن برای یکدیگر لازم و ضروری هستند. به گونه ای که جاذبه های گردشگری به تنهایی دلایل سفر یا رونق این صنعت را فراهم نمی کند، بلکه باید امکانات و شرایطی به لحاظ زیرساختی برای استفاده گردشگران فراهم شود. هدف این پژوهش ارزیابی نقش زیرساخت ها و قابلیتها در توسعه گردشگری پایدار در محور خرم آباد به اراک می باشد. این مطالعه، با رویکرد توصیفی - تحلیلی و به روش اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته) انجام شده است. یافته های تحقیق در چهار شاخص زیربنایی شامل زیرساخت های زیرساخت های فیزیکی (شش بعد)، زیرساخت های دولتی (چهار بعد)، زیرساخت های خدماتی (شش بعد)، زیرساخت های فرهنگی (چهار بعد) با روش کوکوسو مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق، نشان داد که زیر ساخت فیزیکی برای توسعه گردشگری نقش مهم و حیاتی برای محور مورد مطالعه دارد و مقدار امتیاز آن 3.61 است که رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. زیرساخت های خدماتی و دولتی (مدیریتی-نهادی) به ترتیب با کسب امتیازهای 3.56 و 2.24 به ترتیب در رتبه های دوم و سوم واقع شده اند و زیرساخت فرهنگی با امتیاز 1.46 کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده است و نشان از اهمیت کمتر آن نسبت به سایر ابعاد می باشد.
تحلیل سناریوهای پیامدهای امنیتی بحران آب در استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۶
181 - 210
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سناریونگاری پیامدهای امنیتی بحران آب در استان چهارمحال و بختیاری صورت گرفته است. رویکرد حاکم بر این پژوهش کاربردی - نظری و از لحاظ ماهیت توصیفی و تحلیلی - ساختاری است. گردآوری و تحلیل اطلاعات در بخش توصیفی، از طریق مطالعه اسناد کتابخانه ای و در بخش تحلیلی از روش های دلفی، تحلیل ساختاری و سناریونگاری بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از روش تحلیل ساختاری نشان داد که پیشران های حکمرانی آب، طرح های انتقال بین حوضه ای آب، تنش ها و منازعات محلی و منطقه ای، تبعیض های سیاسی، اقتدار سیاسی نظام، مهاجرت، فقر و محرومیت، سرمایه اجتماعی، بیکاری، امنیت روانی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت نهادهای محلی، مشارکت عمومی، مهم ترین پیشران های اثرگذار امنیتی بحران آب در استان چهارمحال و بختیاری بر اساس اولویت اثرگذاری محسوب می شوند. همچنین نتایج تحلیل سناریوهای چالش ها و پیشران های اثرگذار امنیتی بحران آب در استان نشان داد که تعداد چهار سناریوی قوی و با سازگاری درونی (یک سناریو با وضعیت های مطلوب و 3 سناریو با وضعیت های بحرانی) پیشِ روی چالش های امنیتی بحران آب در استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد، از این رو ادامه ی روند حاکم بر مدیریت بحران آب و عدم کاربرد راهبردهایی مؤثر، نه تنها وضعیت بهتری در مدیریت بحران آب به وجود نخواهد آمد، بلکه با گسترش شکاف موجود منجر به بروز بدترین سناریو ممکن «سناریو 13» با حالات بحرانی در تمام عوامل می گردد. مطلوب ترین سناریو برای مدیریت آینده نگر نسبت به چالش های امنیتی بحران آب نیز پیشنهاد و گزینش پیشران های سناریوی اول مبتنی بر 13 وضعیت ایده آل به منظور ارتقاء شرایط حاکم بر چالش های امنیتی بحران آب در چارچوب حکمروایی بهینه آب است.
تبیین عوامل اقتصادی و زیرساختی مؤثر بر توسعه گردشگری روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا، بخش مهمی از فعالیت های اقتصادی و تولیدی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را به خود اختصاص داده است. استان آذربایجان غربی در زمینه گردشگری رتبه دهم را در ایران دارا می باشد. شهرستان ارومیه با وجود دریاچه ارومیه در کنار 50 نوع جاذبه گردشگری، بزرگترین و پرجمعیت ترین شهرستان در استان آذربایجان غربی می باشد و با پتانسیل بالای جذب گردشگر، برنامه ریزی های کلان و مدیریت یکپارچه را می طلبد. از سویی برنامه ریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست و باید از روش های آینده پژوهی مانند سناریو نویسی در جهت پیش بینی آینده و تبیین راهکارهای رسیدن به شرایط مطلوب استفاده کرد. پژوهش مورد مطالعه از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش انجام شده در پژوهش حاضر به دو شیوه کتابخانه ای و پرسشنامه می باشد و نیز برای تجزیه و تحلیل داده ها از سناریو ویزارد بهره گرفته شده است. با توجه به وضعیت گردشگری در روستاهای شهرستان ارومیه و وضعیت های احتمالی آینده پیش روی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی، مجموعاً 36 وضعیت مختلف برای 12 عامل کلیدی طراحی شد که این وضعیت ها طیفی از شرایط مطلوب تا نامطلوب را شامل می شود. بنابر پژوهش صورت گرفته روستاهای شهرستان ارومیه با سه گروه از سناریوهای توسعه گردشگری در آینده روبروست. در این میان "سناریو گروه دوم" با 8 وضعیت کاملا مطلوب، 1 وضعیت نسبتا مطلوب، 2 وضعیت در آستانه بحران و 1 وضعیت بحرانی با عنوان سناریو مطلوب این پژوهش، آرمان شهری بی بدیل است که با اجرای آن افق روشن گردشگری روستاهای شهرستان ارومیه را خواهد ساخت؛ افقی که برای تحقق آن راهبردهایی در انتهای پژوهش ارائه گردیده است.
تحلیل نقش تهدیدات فناوری پایه در امنیت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۹
137 - 167
حوزههای تخصصی:
شهرها پدیده های فضایی – جغرافیایی پیچیده ای هستند که برای شناخت آنان باید مطالعه و کارهای بسیاری صورت گیرد، تأمین امنیت نیز به عنوان یکی از اساسی ترین نیازهای انسانی موردتوجه جوامع شهری است . مطالعات امنیتی و تهدیدشناسی هم زمان با تحول جوامع، توسعه و تغییریافته و در مفاهیم امنیت، قدرت و تهدید تحول ایجادشده است. ساماندهی و برنامه ریزی ملاحظات پدافند غیرعامل در فضای شهری که بیشترین درصد از فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... را در خود متمرکز کرده، در کاهش خسارت ها و آسیب های فضای شهری بسیار ضروری و مهم است.شناسایی تهدیدات حوزه شهری به خصوص اینکه هم زمان با گسترش استفاده از ابزارها و تکنولوژی های نو ، تهدیدهای جدیدی نیز با آن همراه شده است ضروری به نظر می آید. هدف این پژوهش، تحلیل نقش تهدیدات فناوری پایه در امنیت شهر تهران می باشد. رویکرد این پژوهش آمیخته و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی است. در این پژوهش ادبیات موردنیاز از طریق مطالعه کتابخانه ای، مصاحبه عمیق و خبرگی تهیه و سپس تنظیم و توزیع پرسشنامه در جامعه آماری صورت پذیرفت. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل پرسشنامه ها توسط نرم افزار SPSS ، منجر به اولویت بندی مؤلفه های فناوری پایه در امنیت شهری گردید.یافته های پژوهش نشان می دهد که تهدیدات نوپدید از جنس فناوری پایه می باشند و برخی از آنان شامل اینترنت اشیا ، هوش مصنوعی(تسلیحات) ، تهدیدات تجارت الکترونیکی (اسکیمینگ الکترونیکی ، باج افزار ها ، بات های مخرب)، بیوتروریسم و تهدیدات سایبری (رمز ارزها) و ریزپرنده ها می باشد که سهم هوش مصنوعی(تسلیحات مبتنی بر هوش مصنوعی ) بالاترین سهم را به خود اختصاص داده است . همچنین مؤلفه های ذکرشده بیشترین تأثیر را بر امنیت اقتصادی خواهند گذاشت.
تحلیل نابرابری فضایی شاخص های مسکن در مناطق شهر مشهد با کاربرد تکنیک ARAS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های مسکن نه تنها به عنوان ابزاری توصیفی به بیان وضع موجود مسکن در ابعاد مختلف می پردازند، بلکه به سیاستگذاران کلان بخش مسکن کمک می کند تا تصویر روشن تری از شرایط مسکن در گذشته، حال و آینده داشته باشند و سیاست ها و راهبردهای متناسبی در آینده اتخاذ کنند. هدف تحقیق حاضر آن است تا با بررسی وضعیت شاخص مسکن در مناطق 17گانه شهر مشهد و اولویت بندی آن ها بر اساس این شاخص ها و ارائه راهکارها بستر مناسبی را جهت برابری و عدالت بین مناطق مختلف شهر مشهد فراهم آورد. جامعه آماری تحقیق را تعداد کل خانوار شهر مشهد در سال 1399 به تعداد 930785 خانوار تشکیل می دهد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 مورد است. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک آنتروپی شانون و ARAS استفاده شده است. نتایج تحقیق بر اساس تکنیک آنتروپی شانون نشان داد که در شاخص های کمی معیار بعد خانوار، در شاخص های کیفی معیار دسترسی واحدهای مسکونی به مراکز خرید و در شاخص های اقتصادی معیار درصد اجاره بها به کل هزینه خانوار با اهمیت ترین معیارها بوده اند، از سوی دیگر نتایج تحقیق با کاربرد تکنیک ARAS بیانگر آن است که مناطق 17گانه شهر مشهد به لحاظ شاخص های کمی، کیفی و اقتصادی مسکن در شرایط برابر قرار ندارند و در سه سطح مطلوب، نیمه مطلوب و نامطلوب دسته بندی شده اند. نتایج حاصل از این دسته بندی به مدیران مسکن شهری کمک می کند که جهت رسیدن به برابری در مسکن پایدار در شاخص های مورد مطالعه، از کدام منطقه در کلان شهر مشهد اقدام به برنامه ریزی کنند.
تبیین اثرات جشنواره گردشگری خرما از دیدگاه ساکنین محلی (مطالعه موردی: بخش آب پخش استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد فضا و توسعه روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
149 - 164
حوزههای تخصصی:
گردشگری پدیده ای کهن است که بر بنیاد حرکت و جابجایی انسان استوار است؛ گردشگری این فرصت را برای انسان ها به وجود آورده تا حین لذت از شگفتی های طبیعی و انسان ساخت هم زمان بتوانند در مورد یکدیگر بیاموزند و ضمن آشنایی بافرهنگ یکدیگر تفاوت های یکدیگر را بهتر درک کنند. آب پخش، از توابع شهرستان دشتستان استان بوشهر و یکی از قطب های تولید خرما و نخلداری در کشور است، سالانه بیش از ۶۰ هزار تن خرما (۳۵٪ خرمای تولیدی استان بوشهر) در آن برداشت می شود؛ مطالعه حاضر با هدف تبیین اثرات جشنواره خرما بر گردشگری از دیدگاه ساکنین محلی صورت گرفته است، بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر، با استفاده از پرسشنامه، داده های مورد نیاز، جمع آوری شد؛ جامعه آماری در این پژوهش کلیه ساکنان بخش (23132 N=) و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 391 نفر بود که بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه به صورت محقق ساخته بود، ابتدا سؤالات پرسشنامه توسط محققین متناسب با اهداف تحقیق طراحی و سپس در اختیار اساتید و کارشناسان متخصص، قرار داده شد و پس از بررسی و تأیید، تعداد 48 سؤال برای اجرای پژوهش انتخاب و روایی آن، به صورت صوری تأیید گردید؛ پایایی پرسشنامه (94/0) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج آزمونt (در سطحα=.01) شاخص ها و متغیرهای برپایی جشنواره خرما بخش آب پخش نشان داد که: 1) متغیر نگرش(رضایت مندی) با ضریب (152/98)؛ 2) متغیر کالبدی با ضریب (839/73)؛ 3) متغیر محیطی با ضریب (064/63)؛ 4) متغیر اقتصادی با ضریب (04/97)؛ و 5) متغیر اجتماعی با ضریب (815/85)، معنادار است. میانگین محاسبه شده نمره آزمودنی ها در فاصله اطمینان 95 درصدی آزمون t و در حد بالای آن قرار دارد؛ و بیانگر اثرات مثبت برپایی جشنواره خرما در این بخش است.
تحلیل نقش کنشگران طرح های توسعه شهری در ساماندهی و توسعه کالبدی-فضایی شهری با مدل مکتور (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۲
183 - 202
حوزههای تخصصی:
یکی از اهرم های اصلی در موفقیت طرح ها و برنامه های توسعه شهری، هماهنگی میان سازمان ها و کنشگران توسعه شهری است. چرا که، تمرکزگرایی یا تعدد سازمان ها و نهادهای اداره کننده شهری موجب سردرگمی و اتلاف منابع شهری و ناموفق بودن تهیه و اجری طرح های توسعه شهری خواهد شد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی بدنبال تحلیل نقش کنشگران طرح های توسعه شهری در ساماندهی و توسعه کالبدی-فضایی در منطقه3 شهر زنجان است. گردآوری داده ها با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. جامعه آماری با روش نمونه گیری گلوله برفی 30نفر انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی، مدل معادلات ساختاری و مدل چندموضوع-چندبازیگر با نرم افزارSPSS، SmartPLS و Mactor استفاده شد. نتایج نشان داد که شاخص های الگوی توسعه شهری مطلوب با ضریب 824/0؛ آلودگی با ضریب 833/0 ؛ توسعه گردشگری با ضریب 837/0؛ و تقویت امنیت با ضریب 829/0 بیشترین ارتباط و همبستگی را با تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری داشته است. همچنین، بیشترین تأثیر کنشگران برای سازه اجتماعی با ضریب تأثیر 801/0 و سازه زیست محیطی با ضریب 592/0 است. علاوه براین، شهرداری رابطه مستقیم با اداره راه و شهرسازی و شرکت های مهندسین مشاور در تهیه و اجرای طرح های شهری دارد و نهادهای محلی و شهروندان چندان مورد توجه قرار نگرفته اند.
واکاوی اثربخشی سیاست های دولت در توسعه ی اجتماعی و فرهنگی نواحی روستایی با تأکید بر برنامه های پنج ساله ی توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مطالعه موردی: شهرستان آستارا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
در ایران بالاترین اسناد در حوزه ی سیاست گذاری توسعه ی مناطق مختلف و به ویژه روستاها، مربوط به برنامه های پنج ساله ی توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. در این راستا، ارزیابی میزان تأثیر این برنامه های توسعه در تحقق توسعه ی مناطق روستایی می تواند نقش سیاست گذاری دولتی را در توسعه ی روستاها مشخص نماید. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر سیاست های دولت بر توسعه ی اجتماعی-فرهنگی روستاهای شهرستان آستارا با تأکید بر برنامه های چهارم، پنجم و ششم توسعه نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل روستایی استان گیلان و شهرستان آستارا بوده که با استفاده از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 70 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. همچنین در راستای تحلیل اطلاعات از آزمون های تی تک نمونه ای و تی دو نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در طول برنامه ی چهارم و پنجم نرخ باسوادی روستایی از 74/1 به 72/14 درصد، تعداد روستاهای دارای مراکز بهداشت و درمان به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت روستایی از 05/1- به 86/6، تعداد مدارس راهنمایی از 2 باب به 4 باب و تعداد روستاهای دارای کتابخانه نیز از 2- به 2 درصد افزایش داشته است. همچنین در پایان برنامه ی ششم شاهد تغییرات جزئی در شاخص های مورد بررسی نسب به برنامه ی پنجم می باشیم. به طور کلی می توان اثربخشی برنامه های توسعه ی مورد بررسی، به ویژه برنامه ی پنجم را در توسعه ی اجتماعی-فرهنگی روستاهای شهرستان آستارا مثبت ارزیابی کرد.
تحلیل بی هنجاری های یونسفری در زمین لرزه ها با استفاده از شاخص میانگین و تبدیل فوریه زمان کوتاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
5 - 25
حوزههای تخصصی:
پدیده زمین لرزه هرساله در جهان و مخصوصاً کشور لرزه خیزی چون ایران، زیان های جانی و مالی هنگفتی به بار می آورد و پیش بینی زمین لرزه به یکی از چالش های بزرگ دانشمندان در دهه های اخیر تبدیل شده است. از جمله این پیش نشانگرها می توان به وقوع بی هنجاری در پارامترهای یونسفری قبل از زمین لرزه اشاره نمود. پارامتر مورد بررسی در این تحقیق محتوای الکترون کلی (TEC) است و مناطق مطالعاتی برای بررسی، زمین لرزه دوگانه اهر- ورزقان با بزرگای 6.5 و زمین لرزه سرپل ذهاب با بزرگای 6.3 است. در زمین لرزه اهر- ورزقان از مشاهدات شش ایستگاه GPS و در زمین لرزه سرپل ذهاب از مشاهدات پنج ایستگاه GPS شبکه جهانی IGS، به منظور محاسبه مقدار محتوای الکترون کلی (TEC) یونسفر استفاده شده است. تبدیل فوریه زمان کوتاه (STFT) و پارامترهای آماری میانگین و انحراف معیار برای کشف بی هنجاری های موجود در سری زمانی یونسفر به کار گرفته شده اند. همچنین تغییرات شاخص های ژئومغناطیسی و آب و هوایی KP، Dst، F10.7، Vsw (سرعت پلاسما)، Ey (میدان مغناطیسی) و IMFBz (میدان مغناطیسی بین سیاره ای) برای اطلاع از شرایط روزهای قبل از وقوع زمین لرزه مورد بررسی و آنالیز قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که برای زمین لرزه اهر- ورزقان، بی هنجاری هایی در11، 12، 13 و نیز 5 روز قبل از زمین لرزه وجود دارد. اما برای زمین لرزه سرپل ذهاب، در 6، 7، 13 و 21 روز قبل از زمین لرزه، بی هنجاری هایی قابل مشاهده است. آنالیزهای انجام گرفته در این مقاله نشان می دهد که در صورت بررسی کلیه پارامترهای ژئومغناطیسی و آب و هوائی قبل از وقوع زمین لرزه، می توان با آنالیز سری زمانی یونسفر با روش STFT، بی هنجاری های موجود را به صورت مستقیم مشاهده نمود. توجه به این نکته ضروری است که در روزهایی که شرایط ژئومغاطیسی و آب و هوایی آرامی حاکم نیست، نمی توان تنها وقوع زمین لرزه را علت بی هنجاری های کشف شده در سری زمانی یونسفر، دانست.