فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۸۱ تا ۴٬۶۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه تغییرات پوشش و کاربری اراضی کاربرد گسترده ای در برنامه ریزی های محیطی دارد. در طول یک دهه اخیر رشد روز افزون خشکی در حوضه دریاچه ارومیه به یک معضل مهم منطقه ای و حتی ملی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی در بخش جنوبی و جنوب شرقی این حوضه با استفاده از دو تصویر تیر ماه در سال های 2000 و 2017 است. برای انجام پژوهش از تصاویر سنجنده های TM و OLI ماهواره لندست و شاخص NDVIاستفاده شد. نقشه های کاربری منطقه در دو سال مورد بررسی، با استفاده از دو سری داده شامل باندهای طیفی (سری داده اول) و همچنین باندهای طیفی و لایه فیلتر بافت (سری داده دوم) به روش الگوریتم حداکثر احتمال تهیه. و شش طبقه کاربری شامل اراضی کشاورزی آبی، دیم، باغ، مراتع، بایر و آب تفکیک گردید. ارزیابی و مقایسه صحت نقشه های کاربری بدست آمده از هر سری داده، با استفاده از نمونه های تعلیمی برداشت شده از تصاویر گوگل ارث انجام شد و شاخص های ضریب کاپا، دقت کلی، دقت تولید کننده و دقت کاربر محاسبه گردید. طبق نتایج، سری داده های دوم از صحت طبقه بندی بالاتری برخوردار بوده و دقت کلی نقشه های سال 2000 و 2017 حاصل از سری داده های دوم به ترتیب 93/98 و 29/98 و سری داده های اول 28/99 و 45/91 بدست آمد. همچنین فیلتر بافت باعث کاهش اختلاط بین کلاسه های مرتع، اراضی کشاورزی آبی و باغ شد. نتایج ارزیابی تغییرات، گویای افزایش قابل توجه در مساحت اراضی کشاورزی آبی (44/13 درصد) و باغ (58/1) بوده، همچنین در بازه زمانی مورد مطالعه از مساحت پهنه های آبی و مرتع به میزان 58/1 و 94/22 درصد کاسته شده است.
تبیین جایگاه آینده در برنامه ریزی شهری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت پیچیده شهرها و رشد شتابان فناوری به همراه وقوع تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... موجب شده است شهرها مورد آماج شدیدترین تکانه ها قرار گرفته و برنامه ریزان شهری نتوانند همپای این تغییرات به حل چالش ها بپردازند. در این راستا، برنامه ریزی راهبردی به عنوان یکی از مهم ترین رهیافت ها در برنامه ریزی شهری که توجه ویژه ای به آینده دارد، دیگر ضمانت کننده موفقیت در چنین محیطی نمی باشد. بنابراین، لازم است تا جایگاه آینده در ارتباط با فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی تبیین گردد. لذا هدف پژوهش صراحت بخشی به جایگاه آینده در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش فراترکیب برای دستیابی به هدف مذکور استفاده شده است. 104 منبع فارسی و انگلیسی در ارتباط با پژوهش استخراج شده که از این میان، 26 منبع با استفاده از روش کَسپ، غربال و با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری شده اند. در مجموع 108 کد، 13مفهوم و 5 مقوله به دست آمده است. نتایج پژوهش گویای آن است در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی لازم است به موضوعات، عمیق تر نگریسته شود و با بهره گیری از نگاهی نقادانه لایه های پنهان شهر مانند موضوعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه قرار گیرند. زیرا که این موضوعات، پیشران و مبنای دستیابی به پیش بینی صحیح از آینده مطلوب هستند. همچنین راهبردها و اقدامات پیشنهادی علاوه بر نوآورانه بودن باید در برگیرنده گونه های مختلفی از آینده های محتمل باشند تا بتوانند دستیابی به آینده مطلوب را، واقع گرایانه تر پی جویی کنند.
واکاوی رابطه میان انسان و طبیعت در برنامه درسی خوشه دروس انسان و سلامت در دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی رابطه میان انسان و طبیعت در برنامه درسی خوشه انسان و سلامت دوره دوم متوسطه بوده است. با توجه به اهمیت نقش محوری آموزش وپرورش در راستای تحقق اهداف سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و برنامه درسی ملی، خوشه انسان و سلامت در دامنه محتوایی دروس دوره دوم متوسطه، موردتوجه برنامه ریزان درسی قرار گرفته بود. چنانچه محتوای این دروس متناسب با نیازهای تربیتی دانش آموزان تدوین گردد، می تواند نقش مؤثری در بهبود رابطه انسان با طبیعت داشته باشد. بدین منظور، در پژوهش حاضر پرسش اساسی از این قرار است: رابطه میان انسان و طبیعت در برنامه درسی خوشه انسان و سلامت در دوره دوم متوسطه چه ویژگی های دارد؟ جهت پاسخ به این پرسش از روش توصیفی-تحلیلی با به کارگیری روش آنتروپی شانون استفاده شده است، جامعه آماری این پژوهش محتوای خوشه دروس انسان و سلامت و راهنمای معلم موجود برای هر کتاب در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. در این پژوهش از دروس مذکور 7162 کد اولیه به دست آمد و در مراحل بعدی تجزیه وتحلیل، 15 مؤلفه اصلی و 161 مؤلفه فرعی استخراج شد. نتایج پژوهش نشان داد بیشترین میزان بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت (wj) شاخص اقتدار (163/0(، اکوتوریسم (127/0)، آب (108/0)، امداد و نجات (107/0)، تنوع زیستی (1/0)، هوا (093/0)، پسماند (091/0)، انرژی (079/0)، خاک (051/0)، ارزش های ملی-دینی (027/0)، جنگ نرم (025/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به شاخص امنیت پایدار (006/0)، تأمین و رفاه اجتماعی (003/0)، تغذیه و سلامت (012/0)، سبک زندگی (01/0) می باشد. با عنایت به این مهم و بر اساس یافته های پژوهش حاضر، بازنگری در برنامه درسی خوشه دروس انسان و سلامت، ضرورتی غیرقابل انکار است.
بررسی و ارزیابی نقش فضاهای شهری در ایجاد حس نشاط و شادی آفرینی شهروندان (مطالعه موردی: میدان گنجعلی خان شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی نقش میدان گنجعلی خان شهر کرمان در ایجاد حس نشاط شهروندان می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندانی می باشد که جهت گذراندن اوقات فراغت به میدان گنجعلی خان مراجعه کرده اند. در این راستا محقق در طول یک هفته مجموعاً 140 پرسش نامه را تکمیل کرد. همچنین متخصصین، که با استفاده از تکنیک دلفی 25 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های مقایسه میانگین وضعیت موجود و ایده آل و رگرسیون گام به گام و همچنین جهت ضریب اهمیت معیارها از تکنیک SWARA، استفاده شده است. مقایسه وضعیت موجود و ایده آل در شاخص های حس نشاط و شادی-آفرینی میدان گنجعلی خان نشان می دهد که میدان گنجعلی خان شهر کرمان به لحاظ شادی آفرینی در وضعیت مطلوب قرار ندارند. به عبارتی میزان میانگین تمامی شاخص ها از حد مبنا (3) پایین تر است. نتایج مدل رگرسیون گام به گام نشان می دهد شاخص عاطفی با ضریب بتا 0/517 بیشترین تأثیر و شاخص امنیتی با ضریب بتا 0/287 کمترین تأثیر را شادی آفرینی میدان گنجعلی خان شهر کرمان داشته است. نتایج مدل SWARA حاکی از آن است از بین شاخص های مؤثر بر شادی آفرینی میدان گنجعلی خان شهر کرمان، شاخص امنیتی با وزن نهائی 0/339 در رتبه اول، شاخص اجتماعی با وزن 0/271 در رتبه دوم، شاخص فضایی کالبدی با وزن 0/217 در رتبه سوم و نهایتاً شاخص عاطفی با وزن نهایی 0/174 در رتبه چهارم قرار گرفت.
اثرات تنوع فعالیت های اقتصادی بر ارتقا ظرفیت روستاییان جهت مقابله با خشکسالی در شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب وهوایی به عنوان تهدیدی برای زندگی طبیعی و سیستم های معیشتی پدیدار شده است. تنوع معیشتی به عنوان یک استراتژی مؤثر برای کاهش تأثیر تغییرات آب وهوایی و بحران های طبیعی نقش حیاتی در ترویج رشد اقتصادی و کاهش فقر روستایی در کشورهای درحال توسعه ایفا می کند. این فرایند ترکیب فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی به منظور ایجاد معیشت پایدار، بهبود استاندارد زندگی و کاهش آسیب پذیری خانوارهای روستایی می باشد. پژوهش حاضر باهدف تحلیل و ارزیابی نقش تنوع فعالیت های اقتصادی بر ظرفیت سازی روستاییان در جهت مقابله و کاهش اثرات خشکسالی با استفاده از آزمون معادلات ساختاری آموس پرداخته است. نتایج حاصل از آزمون بیانگر آن است که رابطه قوی و معناداری بین تنوع فعالیت های اقتصادی و ارتقا ظرفیت های روستاییان در منطقه موردمطالعه وجود دارد. بررسی وضعیت برازش مدل نهایی نقش تنوع فعالیت های اقتصادی بر ظرفیت های مناطق روستایی نشان می دهد مدل برازش شده از اعتبار و دقت لازم برخوردار بوده و توانسته است این رابطه را تبیین نماید. در میان متغیرهای وابسته پژوهش، نقش فعالیت های بخش کشاورزی بر شاخص محیطی و نهادی با سطح معنی داری 128/0 و 154/0 معنادار نبوده است. به عبارتی دیگر، از نظر خانوارهای روستایی موردمطالعه فعالیت در بخش کشاورزی در ظرفیت فردی و نهادی نقشی نداشته است. بر عکس شاخص مذکور نتایج نشان می دهد اثرگذاری دیگر متغیرها بر شاخص های موجود از جمله ظرفیت اقتصادی، اجتماعی و محیطی معنادار بوده است.
بررسی شاخص های ژئومورفولوژیکی و رابطه آن با پوشش گیاهی در تپه های ماسه ای (مطالعه موردی: آران و بیدگل و کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر جوامع گیاهی به کمک دورسنجی وتاثیر گونه های مجزا با مراجعه میدانی در منطقه ارگ کاشان طی دوره 1995-2020 پرداخته شد. به منظور بررسی ارتفاع و شیب از تصاویر گوگل ارث و برای محاسبه پوشش گیاهی از تصاویر لنست TM و OLI8 و بازدید صحرایی استفاده شد. همبستگی بین عوامل مورفولوژیک و پوشش گیاهی با استفاده از رگرسیون وزن دار فضایی (GWR) بررسی شد. نتایج شناسایی تپه های ماسه ای بیانگر وجود شش نوع تپه مختلف در منطقه مورد مطالعه بود. کمی سازی ارتفاع و شیب بیانگر میانگین ارتفاع 33 متر و شیب 6/3 درصد بود. تغییرات ارتفاع و حجم تپه های ماسه ای ارگ کاشان روند افزایشی را نشان داد به طوریکه نرخ تغییر ارتفاع و همبستگی آن به ترتیب 0455/0 و 85/0 محاسبه شد. همچنین نرخ تغییر حجم و همبستگی آن به ترتیب 216/0 و 9/0 محاسبه شد و حجم سطحی تپه-های شنی منطقه کاشان حدود 02/1 کیلومتر مکعب در طی یک دوره 25 ساله افزایش داشت. بیشترین مقدار پوشش گیاهی در تپه های تثبیت شده و کمترین مقدار آن در تپه های ستاره ای و بوکلیه بارخانی واقع شده است. نتایج حاصل از همبستگی بین خصوصیات مورفولوژیکی تپه های ماسه ای با NDVI نشان داد که بین این عوامل در همه بخش ها همبستگی مثبت وجود دارد (57/0R=، 46/0R=). گونه های ماسه دوست منطقه را گونه های اسکمبیل، کلبیت، سبد و دم گاوی بودند. نتایج تحلیل کارایی این گونه ها در مورفولوژی دامنه تپه ها نشان داد گونه های فوق عملکرد یکسانی ندارند.
پایدارسازی اجتماعی - کالبدی پیراشهر مشهد با رویکرد توانمندسازی اجتماعات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده شهرنشینی همراه با گسترش فضای پیراشهری در کلان شهرهای ایران از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیریت های رسمی شهر و مدیران ملی است. از سوی دیگر ساماندهی ساکنین بافت های ناکارآمد در فضاهای پیراشهری با محوریت مشارکت همه جانبه آنان مبتنی بر توانمندسازی اجتماعات محلی، یکی از روش های برون رفت از ناپایداری اجتماعی-کالبدی فضای پیراشهری در کلان شهرها بشمار می رود. هدف این پژوهش سنجش میزان تأثیرگذاری توانمندسازی اجتماعات محلی و ساکنین بافت های ناکارآمد کلان شهر مشهد در پایداری اجتماعی-کالبدی شهرک شهید باهنر از منظر مشارکت پذیری مردمی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی و ابزار گردآوری داده ها علاوه بر پرسشنامه، مشاهدات عینی و کشفیات حقیقی پژوهشگر می باشد. داده های پژوهش نیز با استفاده از آزمون t تک متغیره، ANOVA و همبستگی پیرسون آزمون شدند. جامعه آماری پژوهش شامل 33937 نفر ساکنین شهرک شهید باهنر است. به منظور گردآوری داده ها، از روش نمونه گیری تصادفی، از 379 نفر از ساکنین نظرسنجی به عمل آمده است. نتایج وجود رابطه معنادار بین متغیرها را ثابت نموده و تأثیر متغیر توانمندسازی و پایداری را تائید می نماید. همچنین با توجه به بتای استاندارد به دست آمده سهم و نقش اعتماد اجتماعی در تبیین متغیرهای پایداری بسیار بیشتر از سایر متغیرهای توانمندسازی می باشد. درنتیجه یکی از ابزارهای مدیریت شهری برای ایجاد پایداری اجتماعی و کالبدی فضاهای پیراشهری، توانمندسازی ساکنین این فضاها می باشد.
کاربست اصول نوشهرگرایی و حس مکان در بازآفرینی محله ی آبشوران کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
179 - 215
حوزههای تخصصی:
بافت قدیمی شهر کرمانشاه از حیث ابعاد مختلف بخش جدا یی ناپذیر از شهر موجود است که بخش قابل توجهی از تاریخ شهر در کالبد این بافت تجلی یافته است. این بافت امروزه به علت تحولات و تغییرات ساختاری- اجتماعی مختلف (تحولات ساختاری- کالبدی عصر پهلوی، فرسایش شدید کالبدی شهر قدیم و گسترش بخش مخروبه در این شهر و تداوم بی توجهی به شهر قدیمی، گسترش بی رویه ی شهر در اراضی اطراف در سال های بعد از انقلاب، اقدامات و مداخله ی بی برنامه و غیر تخصصی در سال های اخیر) دچار تحولات اجتماعی و نه صرفا کالبدی در بافت قدیم شده است به گونه ای که این تحولات، تغییرات ساختاری در بافت اجتماعی و محلات قدیمی را موجب شد و روابط اجتماعی که قرن ها در شهر قدیم شکل گرفته بود تضعیف شده و از بین رفته است. بر این اساس محله ی آبشوران (قدیمی ترین و ابتدایی ترین محله ای که شهر از آن شروع به رشد کرده است) در بافت قدیم شهر کرمانشاه و تحولاتی که نیز در ادوار مختلف در آن صورت گرفته آن را با مشکلاتی اعم از فرسودگی کالبدی، عدم استحکام بناهای موجود در مقابل زلزله، عدم انطباق بافت قدیم با نیازهای روز، عدم تناسب فرهنگی- اجتماعی بافت و فقدان حس مکان و ... مواجه کرد. همین مسأله سبب شده است تا وضعیت بحرانی در دوره ی حاضر، خود را به مثابه یکی از چالش های پیش روی شهر کرمانشاه و محله نشان دهد. به علت وجود این مشکلات، ضرورت بازآفرینی محله ی شهری برمبنای نوشهرگرایی که بر توسعه پایدار و بازگشت به سنت ها و احیا ساختار محله و هویت شهر استوار است؛ ایجاب می کند تا به یکی از رویکردهای این نحله ی فکری از قبیل نوشهرگرایی تمرکز نمود. از این رو هدف پژوهش حاضر، بازآفرینی (کالبدی و عملکردی) حس مکان، بر اساس اصول ده گانه ی منشور نوشهرگرایی محله ی آبشوران شهر کرمانشاه است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. همچنین، از مطالعات اسنادی، مشاهده ی میدانی و ابزار پرسش نامه جهت گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده است. جامعه آماری تمام ساکنین بخش غربی محله ی آبشوران (سبزه میدان تا مدرس) شهر کرمانشاه است که در این میان 166 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS نسخه ی ۲۴ در قالب آزمون های آماری همچون روش همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که هر ده اصل منشور نوشهرگرایی بر بازآفرینی حس مکان محله ی آبشوران شهر کرمانشاه مؤثرند و از طرف دیگر توجه به عناصر کالبدی و عملکردی در بازآفرینی تأثیر مستقیمی بر حس مکان دارند و می توانند منجر به ارتقای مکان و حیات دوباره ی محله ی آبشوران گردند.
تجزیه و تحلیل پایداری زیست محیطی محلات شهر همدان براساس مقایسه روش های تصمیم گیری چندمعیاره و دیدگاه ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
259 - 283
حوزههای تخصصی:
پایداری محیط و کیفیت محیط شهری یکی از مسائل شهری است که به دلیل اینکه به صورت جدی با زندگی ساکنین در ارتباط است، مورد توجه محققین قرار گرفته است. هدف از این پژوهش ارزیابی و اولویت بندی پایداری زیست محیطی در محلات شهری همدان است. ابتدا به روش نمونه گیری خوشه ای و سپس تصادفی ساده 8 محله انتخاب گردید تا خانوارهای ساکن در این محلات به عنوان افراد آزمودنی انتخاب شوند. حجم نمونه با استفاده از روش کوکران برابر با 368 نفر بود. ابزار اندازه گیری پایداری زیست محیطی، شامل 12 معیار و 71 گویه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و GIS انجام شد. برای پایداری زیست محیطی محلات از 12 معیار اصلی استفاده شد. با توجه به پرسش نامه ساکنین، میزان توجه و اهمیت زیرمعیارها مشخص شد. با استفاده از روش های AHP و ANP میزان اهمیت معیارها مشخص گردید و براساس آن معیارهای کیفیت مکان، آزردگی ناشی از حجم ترافیک، چالش های زیست محیطی و اقدامات حفاظتی مصرف آب چهار معیار مهم بودند. با توجه به تحلیل صورت گرفته آزمون T تک نمونه ای مشخص شد که شاخص های اقدامات حفاظتی مصرف آب، رضایتمندی از شاخص تحرک و دسترسی، آزردگی ناشی از حجم ترافیک، نارضایتی از صدا و چالش های زیست محیطی در محلات شهر همدان مطلوب نیستند. نقشه پایداری محلات شهر همدان براساس معیارهای مورد استفاده، روش های AHP و ANP و آنالیزهای GIS تهیه شد. نتایج نشان داد که با استفاده از هر دو روش محلات پایدار و ناپایدار مشترک هستند (در برخی موارد تفاوت رتبه وجود دارد) که این نشان می دهد شهر همدان از لحاظ پایداری چندان پایدار نیست چرا که فاصله محلات پایدار و ناپایدار از سایر محلات زیاد است. از لحاظ فضایی، محلات با پایداری بسیار بالا عموماً در جنوب شهر قرار گرفتند. محلات بلوار ارم و بوستان ارم دارای بالاترین پایداری و محلات قلیانی و چاپارخانه دارای پایین ترین پایداری هستند.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء مقصدهای گردشگری روستایی (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، گردشگری روستایی به عنوان یک فعالیت مکمل در کنار کشاورزی و دامداری، همواره عاملی در جهت بهبود شرایط اقتصادی ساکنین روستاها بوده است. بر این اساس این پژوهش، با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء مقصدهای گردشگری روستایی انجام پذیرفته است. جمع آوری اطلاعات، با استفاده از دو روش آرشیوی و پیمایش از طریق مصاحبه و پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل منابع آرشیوی مرتبط با موضوع تحقیق و همچنین 13 نفر از خبرگان و افراد مجرب است. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا و تحلیل مضمون استفاده شد؛ همچنین داده های کمّی نیز، با استفاده از روش برنامه ریزی ترجیحات فازی لگاریتمی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ابعاد ارتقاء مقصدهای گردشگری روستایی، شامل سه بُعد محیطی، منابع انسانی، و جامعه محلی، می باشد، به طوری که بُعد منابع انسانی با وزن 0994/0 نسبت به ابعاد دیگر دارای وزن بیشتری می باشد. همچنین بُعد جامعه محلی با وزن 0989/0 و بُعد محیطی نیز با وزن 0973/0 به ترتیب در اولویت دوم و سوم قرار گرفتند. در این میان، مولفه «موثر بودن» در بُعد «منابع انسانی» با وزن 261/0، مولفه «اقتصادی» در بُعد «جامعه محلی» با وزن 259/0، و مولفه «زیباشناختی» در بُعد «محیطی» با وزن 254/0، بیشترین وزن را به خود اختصاص دادند.
تغییرات عمق اپتیکی گرد و غبار در ارتباط با تغییرات کاربری اراضی در زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵
13 - 25
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف آشکارسازی ارتباط بین تغیرات پوشش اراضی و تغییرات شاخص عمق اپتیکی آیروسل در محدوده زاگرس میانی انجام گرفت. در این راستا از دو دسته از محصولات سنجش از دوری سنجنده MODIS استفاده گردید. ابتدا تغییرات پوشش اراضی محدوده مورد مطالعه، با استفاده از محصول مشتق طبقه بندی کاربری اراضی سنجنده MODIS انجام گردید. در بخش دوم تحقیق به بررسی روندهای رخدادهای گردوغبار براساس داده های ایستگاهی کدهای گردوغبار 4 ایستگاه خرم آباد، شهرکرد، یاسوج و آباده اقدام گردید. علاوه بر آن نیز روند شاخص عمق اپتیکی آیروسل (AOD)، با استفاده از محصول MOD04-L2 سنجنده مادیس برای دوره آماری 2000 تا 2020 بررسی گردید. نتایج نشان داد که 6 طبقه پوشش اراضی مرتعی، جنگلی، کشاورزی، شهری، مسکونی، بایر و پهنه های آبی در زاگرس مرکزی وجود داشته است که در این میان طبقه جنگلی به طور سالانه حدود 123 کیلومتر مربع از مساحت آن کاهش پیدا کرده است. پوشش مراتع که عمده ترین پوشش محدوده مطالعاتی است نسبتا ثابت مانده است و کاربری های اراضی کشاورزی روند افزایش قابل توجهی را طی کرده است و از 7 درصد سال 2000 به در5/9 درصد در سال 2020 رسیده است. اراضی شهری و مسکونی نیز روند افزایشی را طی کرده بودند. اما از طرف دیگر بررسی روند سری زمانی 21 ساله شاخص AOD بیانگر وجود یک روند افزایشی طی 21 سال اخیر بود. از میان طبقات کاربری، دو طبقه مراتع و جنگلها که در واقع بیش از 90 درصد از مساحت محدوده مطالعاتی را به خود اختصاص داده اند، ارتباط معکوسی با شاخص AOD نشان داده اند. ولی طبقه اراضی کشاورزی ارتباط مستقیمی با شاخص AOD داشته است. بنابراین روند کاهشی طبقه جنگلی در سطح منطقه به طور معنی داری با روند افزایشی AOD در سطح منطقه همراه بوده است و از طرف دیگر روند افزایش طبقه اراضی کشاورزی همراه با افزایش AOD در سطح منطقه بوده است.
تحلیل و بررسی زمینه گرایی بر اساس گونه بندی مجتمع های مسکونی، مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشور ایران افزایش جمعیت شهری و نیاز به مسکن موجب جایگزینی مجتمع های مسکونی با مساکن تک خانواری شده است، تبریز هم از این قاعده مستثنی نمی باشد. در این میان مسائلی نظیر اعمال سلیقه بازار و سودجویی افراد شرایطی را رقم زدند که مجتمع های مسکونی بی توجه به زمینه شکل گرفتند. این پژوهش با هدف تحلیل تأثیر گونه بندی مجتمع های مسکونی بر زمینه گرایی در تبریز سعی دارد که مجتمع های مسکونی ای که به لحاظ زمینه گرایی وضعیت مطلوب تری دارند و نیز مهم ترین ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن را شناسایی نماید و راهکارهایی برای خلق محیط زندگی مطلوب ارائه نماید. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، تحلیلی و میدانی به شیوه آمیخته می باشد. روش پژوهش تحلیلی و میدانی است. لازم به ذکر می باشد که برای گردآوری داده های پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) و برای تحلیل های پژوهش از آزمون های آماری Spss استفاده شده است. با توجه به ضرایب بتا، در گونه های محیطی، پراکنده، خطی و ابر بلوک بیشترین تأثیرگذاری مربوط به بعد طبیعی و در گونه متمرکز بیشترین تأثیرگذاری مربوط به بعد تاریخی می باشد. بررسی میزان میانگین ها نشان داد که، بیشترین میزان میانگین ابعاد کالبدی و فرهنگی در گونه متمرکز و بیشترین میزان میانگین ابعاد تاریخی و طبیعی در گونه ابر بلوک است. با توجه به مدل مسیر، تأثیر گونه محیطی و بعد تاریخی بر زمینه گرایی بیشتر می باشد. در طراحی مجتمع های مسکونی باید به بعد تاریخی به ویژه مؤلفه هویت توجه شود.
ارائه مدل مفهومی برای حق به شهر زنان و تحلیل ساختار علّی آن در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
153 - 173
حوزههای تخصصی:
حق به شهر، از مهم ترین حقوق شهروندی است که شرایط متفاوتی می توانند موجب کاهش آن برای زنان شود. در این پژوهش آمیخته در ابتدا به کمک مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته مدل مفهومی برای تبیین شرایط علّی، زمینه ای و مداخله ای موثر در کاهش حق به شهر زنان ارائه شده است، و سپس به کمک مدل سازی معادلات ساختاری، شرایط علّی تأثیرگذار بر حق به شهر زنان موردبررسی قرار گرفت. خانواده، قومیت و شرایط جسمی و روحی مهم ترین شرایط زمینه ای بود که 32 زن ساکن در اهواز برای تأثیرگذاری روی حق به شهر به آن ها اشاره کردند. همچنین مشارکت کنندگان، سیاست و نهادهای حکومتی، قانون، و سیاست های فضایی شهر را مهم ترین مداخله در حق به شهر زنان می دانستند. امنیت شهر، کنش های مطلوب با فضای شهر، عملکرد مثبت جنسیتی فضا، و رفاه اجتماعی از مهم ترین شرایط علّی بود که مشارکت کنندگان در افزایش حق به شهر زنان به آن اشاره داشتند. داده های کمی و بررسی مدل علّی نشان داد که مهم ترین و تأثیرگذارترین علّت بر کاهش حق به شهر زنان در کلان شهر اهواز امنیت فضای شهری با ضریب مسیر علّی 84/0 و پس ازآن سیاست گذاری و طراحی های شهری با ضریب 79/0 است. توجه بیشتر نهادهای حاکمیتی و اجرایی به حق به شهر زنان از طریق وضع قوانین بهتر، طراحی فضاهای مناسب با تفاوت های فردی به خصوص جنسیت افراد و البته با تأکید بر زنان، و ایجاد مکان های امن تر در شهر برای زنان، ضمن افزایش زیست پذیری شهر برای همه شهروندان، موجب بهبود حق زنان در فضاهای شهری می شود.
واکاوی تاثیر شیوع پاندمی کووید19 بر زنجیره ی تامین محصولات کشاورزی روستاهای استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
25 - 47
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا و آثار و پیامدهای آن، وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را با چالش های زیادی مواجه کرده است، که کشورها اقدامات و روش های مختلفی را به منظور جلوگیری از اشاعه بیشتر این ویروس انجام داده اند، این روش ها موجب عدم عرضه به موقع محصولات روستایی و اخلال در بازاریابی شده است که در نهایت موجب اثرگذاری بر زنجیره تامین محصولات روستاییان گردیده است، استان کرمانشاه به دلیل شرایط اقلیمی متنوع و قابلیت های بالقوه منابع طبیعی، به عنوان یکی از استان های مهم کشور در زمینه تولید محصولات کشاورزی محسوب می شود که حدود 30 درصد از شاغلین استان در بخش کشاورزی فعالیت دارند، بر این اساس هدف اساسی پژوهش حاضر واکاوی تأثیر شیوع پاندمی کووید19 بر زنجیره تامین محصولات کشاورزی روستاهای استان کرمانشاه می باشد تا اثرات کرونا بر زنجیره تامین محصولات کشاورزی روستاهای مورد بررسی شناسایی شود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای- کاربردی و از نظر پارادایم در گروه تحقیقات کیفی قرار می گیرد که با روش تئوری بنیانی صورت گرفته و برای نمونه گیری از نمونه گیری هدفمنداز نوع نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است، مشارکت کنندگان شامل 40 نفر از مقامات محلی می باشد، مصاحبه با مقامات محلی به صورت تمام شماری و جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری داده ها ادامه پیدا کرد، داده ها از طریق سوالات مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و برای مدیریت آن ها و کد بندی اسناد، از نرم افزار مکس کیودا استفاده و در نهایت تحلیل انجام شده است. یافته های پژوهش منجر به شناسایی 117 مقوله و 6 طبقه با عناوین: تامین نهاده، وضعیت تولید، مشکلات تولید، وضعیت فروش محصولات، مشکلات فروش محصولات، بازاریابی محصولات و 1 طبقه گسترده: زنجیره تامین شد. شیوع کرونا منجر به اثر گذاری بر زنجیره تامین محصولات کشاورزی روستاهای مورد بررسی گردیده است که در این راستا مواردی نظیر افزایش هزینه و کمبود مواردی همچون سم،کود، کارگر و ماشین آلات. حمل و نقل و عدم فروش الکترونیکی محصولات، حاکمیت بازار و روش های سنتی فروش، عدم انجام اقدامات خاص، عدم پیدا کردن راه جدید برای فروش، افزایش و کاهش فروش و تولید بعضی از محصولات و... شناسایی شد، برنامه ریزی و اقدام در راستای اثرات شناسایی شده می تواند به بهبود وضعیت زنجیره تامین محصولات روستاییان در پاندمی کرونا کمک نماید.
ارزیابی و تحلیل کیفی کاربری اراضی شهری از منظر عدالت فضایی با استفاده از مدل RN و تکنیک های آماره فضایی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۸
75 - 92
حوزههای تخصصی:
چگونگی کاربری اراضی شهری و نحوه همجواری آنها نسبت به یکدیگر به عنوان محیط کالبدی نقش اساسی در زندگی اجتماعی و کیفیت محیط اجتماعی شهروندان دارد. تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد. برای ارزیابی کیفی از ماتریس سازگاری و تحلیل نظم فضایی با استفاده از مدل نزدیکترین همسایه RN استفاده شده است، برای تحلیل خوشه و ناخوشه شاخص ها نیز از نرم افزار GIS استفاده گردید. هدف از پژوهش حاضر تحلیل فضایی نحوه پراکندگی کاربری ها از نظر کیفی در مناطق پنج گانه شهرداری اردبیل می باشد، نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد کاربری های فضای سبز، تجهیزات شهری و مذهبی از بیشترین سازگاری با کاربری های مجاور خود دارند و کاربری های درمانی، تاسیسات شهری و اداری-انتظامی از کمترین سازگاری با کاربری های مجاور خود برخوردار می باشند، با توجه به بررسی مدل نزدیکترین همسایه RN توزیع اکثر کاربری های بررسی شده به صورت الگوی خوشه ای بوده که نشان دهنده عدالت محور نبودن توزیع منابع، امکانات و تجمع و تمرکز آن در یک بخش از مناطق شهر می باشد و در ارزیابی اختلاط کاربری اراضی شهری با تحلیل خوشه و ناخوشه، ناحیه 2 منطقه دو شهرداری یک ناخوشه یا تکدانه را تشکیل می دهند و علاوه بر آن مقدار کم دسترسی توسط مقادیر زیاد دسترسی محاصره شده است، نتیجه بدست آمده نشان می دهد اکثر کاربری های موجود هم به لحاظ کمی و کیفی با استاندارد ها و وضعیت مطلوب منطبق نیست و در واقع در شرایط نابرابر قرار دارند و اینکه عدم تعادل فضایی و نابرابری در توزیع کاربری های شهری در مناطق پنج گانه شهر اردبیل مشهود است.
بازشناسی عناصر سیمای شهر تفلیس بر اساس توصیف سیاحان در دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲
49 - 67
حوزههای تخصصی:
سیمای شهر، هویت کالبدی یک شهر را ترسیم می کند. در سیمای شهر، خاطرات جمعی شهروندان و حافظه تاریخی شهر مستتر شده اند و با گذر زمان روایتگر گذشته و هویت شهر به نسل های بعدی خواهند بود. یکی از شهرهای تاریخی که سیمای آن، همواره موردتوجه گردشگران و سفرنامه نویسان مختلف بوده، تفلیس است. بسیاری از گردشگران خارجی در دوران قاجار، در سفرهای خود، از این شهر نام برده و توصیف خود را از این شهر در سفرنامه های خود ارائه کرده اند. هدف از انجام این پژوهش، پاسخ به این سؤال بوده است که در متون سیاحان دوران قاجار، چه عناصری سیمای شهری تفلیس در دوران قاجار را تشکیل می داده است؟ در این پژوهش بامطالعه یازده سفرنامه که توسط سیاحان داخلی و خارجی در دوران قاجار نوشته شده و به مشخصات شهر تفلیس اشاره شده بود، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، مقولات و زیر مقولات که شامل نمادها و حامل های نماد است، استخراج شدند و پس ازآن، موقعیت هریک از نمادها و حامل های نماد در شهر تفلیس مشخص شده و درنهایت نقشه شهر تفلیس ترسیم گردیده است. مقولات شامل راه، لبه، محله، گره و نشانه بوده است. نتایج مطالعات نشان داد که در محله روس ها و قسمت اروپایی نشین و همچنین نزدیک به پل های نصب شده بر رود کر، راه های طولانی و مناسب وجود داشت. همچنین در تمام سفرنامه های مطالعه شده، رود کر نقش لبه را در سیمای شهر بر عهده داشته و تفلیس دارای چهار محله روس ها، ایروان، آلمانی ها و گرجی ها بوده است. گره ها شامل فعالیتی و ترافیکی بوده که پل های موجود بر روی رود و تقاطع مسیر راه های اصلی در محلات، گره های ترافیکی و باغ مجتهد، باغ اروپا، باغ اسکندر، میدان و بازار، گره های فعالیتی را تشکیل می دادند. درنهایت، شهر دارای نشانه هایی ازجمله کوه، برج و باروی قدیمی، نارین قلعه، مزار شیخ صنعان، کلیساها و مسجد بوده است.
تدوین الگوی مفهومی از تصور ذهنی در مراکز خرید بزرگ شهر تهران (نمونه موردی: ایران مال، سون سنتر، سرای دلگشا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
65 - 89
حوزههای تخصصی:
فضا ی عمومی شهری افزون بر جایگاه کلیدی اش در ساختار شهر به واسطه فضای ادراکی و نمادین، حامل قصه ها، معانی و ارزش های فرهنگی و اجتماعی جوامع است. پس شایسته است در خلال متن کالبدی خود، دارای نقش ترجمانی باشد و از طریق طیف عملکردی و معنایی خود بتواند ارزش های اجتماعی را به کالبد شهر تزریق کند و همواره توسط کاربران خوانده و تفسیر شود؛ بنابراین عدم توجه به کیفیتِ معانیِ ادراک شده از فضا های شهری می تواند زمینه ساز بی هویتی و نا پایداری اجتماعی شهر ها شود. این موضوع، به ویژه در مورد پروژه های عمومی پر مخاطب، همچون مراکز خرید بزرگ، اهمیت بیشتری می یابد. این مراکز، با ایجاد معانی و تصویر ذهنی در افراد می توانند در هویت مندی و یا نا مکانی فضاهای شهری تأثیرگذار باشند. متأسفانه برخی از این مراکز خرید در شهر تهران، بامعنا و تصویرذهنی مورد انتظار، فاصله دارند و به صورت «بسته ای مستقل از معانی زمینه»، موجبات ایجاد تصور ذهنی نامطلوب و متعاقباً بی هویتی، ناپایداری اجتماعی و کاهش کیفیتِ زندگی در شهر تهران را فراهم می آورند. در این راستا، هدف اصلی تحقیق حاضر، «ارائه الگوی مفهومی از ایجاد تصور ذهنی در مراکز خرید بزرگ ایران مال، سون سنتر و سرای دلگشای شهر تهران است». جهت انجام این پژوهش، از رویکرد آمیخته استفاده شد. ابتدا، «تحلیل محتوای متون» با مطالعات اسنادی موجب استخراج الگوی مفهومی اولیه از تصور ذهنی گردید. سپس با روش دلفی و مصاحبه با متخصصین شهرسازی و تأکید بر سه مرکز مذکور و نرم افزار NVivo11، تعدادی شاخصِ جدید استخراج گردید که موجب تکامل الگوی مفهومی اولیه تصور ذهنی شد. جهت راستی آزمایی صحت اثرگذاری شاخص های به دست آمده در الگوی مفهومی بر ایجاد تصور ذهنی در سه مرکز خرید، روش پیمایش با پرسش نامه از شهروندان انجام و با آزمون تی تک نمونه ای، داده ها در SPSS تحلیل شد. درنهایت، بررسی معناداری میان مؤلفه ها و شاخص های الگوی مفهومی، با آزمون همبستگی پیرسون در SPSS انجام و الگوی مفهومی پژوهش مورد تائید قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که تصور ذهنی در سه مرکز مذکور می تواند ناشی از 3 مؤلفه مکانی، زمانی، اجتماعی و 6 زیر مؤلفه نمایه ای، نمادین، تقلیدی، ادراک خاطرات، تاریخ مکان و ارزش های اجتماعی پایدار و 22 شاخص باشد. بر این اساس، تصوری که در ذهن افراد شکل می گیرد، علاوه بر مؤلفه مکانی، ناشی از مؤلفه های زمانی و اجتماعی است که با اقدامات کالبدی، فعالیتی و مقیاسی به منصه ظهور می رسند و تعادل میان رویکرد عینی و ذهنی برقرار می شود. ازآنجاکه معانی در سه مرکز، باهم متفاوت اند، شاخص هایی که بیش ترین اهمیت را در هر مرکز دارند، بیش ترین قابلیت را نیز در ایجاد تصور ذهنی در ادراک شهروندان دارند.
پهنه بندی پارامترهای مقاومت برشی خاک (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور شناخت ساختگاه، به دست آوردن پارامترهای مقاومتی خاک کاری ضروری و درعین حال هزینه بر و زمان گیر است. در این پژوهش، با استفاده از 135 گمانه ژئوتکنیکی حفر شده در شهر کرمانشاه، پهنه بندی پارامترهای مقاومت برشی خاک (زاویه اصطکاک و چسبندگی) با استفاده از نرم افزار ArcGIS و روش درون یابی کریجینگ معمولی (با شبه واریوگرام های کروی، نمایی و گوسی)، تا عمق نُه متر در بازه های سه متری انجام شده و با استفاده از شاخص های جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین قدرمطلق خطا (MAE)، بهترین مدل برای پیش بینی مشخصه ها انتخاب شده است. براساس شاخص های ارزیابی خطا، بهترین واریوگرام ها برای پهنه بندی زاویه اصطکاک و چسبندگی در عمق 0 تا 3 متر گوسی، 3 تا 6 متر نمایی و 6 تا 9 متر به ترتیب گوسی و کروی است. مطابق نتایج به دست آمده، اغلب با افزایش عمق، زاویه اصطکاک و چسبندگی افزایش یافته است و بخش های شمالی و جنوب غرب کرمانشاه، در قیاس با دیگر مناطق، دارای خاکی با زاویه اصطکاک بیشتر و چسبندگی کمتر (درشت دانه) هستند و بخش های شمال غرب این شهر خاک های رسی و آبرفتی دارند؛ با توجه به گذر رودخانه قره سو از این ناحیه و قرارگیری مناطق شمالی و جنوبی کرمانشاه در کوهپایه، نتایج تصدیق می شود.
تحلیل هنجارهای اخلاقی در نظریه رفتار برنامه ریزی شده برای پیش بینی رفتار خانوارهای روستایی در حفاظت از جنگل های زاگرس (موردمطالعه: شهرستان دوره چگنی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
303 - 325
حوزههای تخصصی:
جنگل ها به عنوان یکی از منابع ثروت ملی برای نسل های کنونی و آینده در کشور، از اهمیت خاصی برخوردارند. شواهد حاکی از آن است که امروزه، جنگل ها توسط گسترش کشاورزی و سایر کاربری های زمین تهدید می شوند بنابراین حفاظت از آن ها بسیار حائز اهمیت است. هدف این تحقیق بررسی سازه های پیش بینی کننده رفتار خانوارهای روستایی در حفاظت از جنگل های زاگرس با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده به واسطه هنجار اخلاقی است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی بوده است. داده های گردآوری شده به وسیله نرم افزارهای SPSS و Amos و با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری این پژوهش را خانوارهای روستایی در چهار دهستان دوره چگنی (1399N=) تشکیل دادند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 300 خانوار انتخاب شد. افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی صوری و محتوایی آن توسط جمعی از استادان و صاحب نظران تأیید گردید. افزون بر این، برای تعیین میزان پایایی، از پیش آزمون با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ استفاده و تائید شد. یافته ها نشان داد متغیر رفتار با متغیرهای نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک شده، هنجار اخلاقی و نیت رابطه مثبت و معنی داری دارد. نتایج به دست آمده از مدل معادله های ساختاری تحلیل مسیر نیز نشان داد، متغیرهای هنجار اخلاقی، نیت و کنترل رفتاری درک شده تأثیر مثبت، مستقیم و معنی دار و متغیرهای هنجار اخلاقی، نگرش و کنترل رفتاری درک شده دارای تأثیر غیرمستقیم و معنی داری بر متغیر رفتار می باشند. درنهایت نظریه رفتار برنامه ریزی شده با واسطه متغیر هنجار اخلاقی می تواند به ترتیب 52 و 38 درصد از تغییرات متغیرهای نیت و رفتار خانوارهای روستایی را نسبت به حفاظت از جنگل ها پیش بینی کند.
آینده پژوهی همگرایی کشورهای اسلامی به روش سناریوپردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
169 - 187
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام گستره جغرافیایی وسیعی است که شامل منطقه جنوب غرب آسیا، آسیای مرکزی، شمال افریقا و بخشهایی از جنوب و جنوب شرق آسیا می شود. بیشینه ساکنان این محدوده وسیع جغرافیایی، پیروان دین اسلام هستند و بر اساس آموزه قرآنی «امت واحده» یا «امت اسلامی» از سایر مناطق جهان متمایز می شوند. جهان اسلام که در سده های نخستین اسلامی در شکل دولت یکپارچه اسلامی به شکلی همگرا و هم افزا، قدرت و تمدن بزرگ و درخشانی را تجربه کرده بود؛ در سده های اخیر، دچار استعمار، ضعف، انفعال، وابستگی، چند دستگی و افتراق شد و با جریانهای ملی گرایی و قوم گرایی در قالب نظام دولت ملت کاملاً تجزیه و دچار واگرایی و گسیختگی سیاسی فضایی شده است. در دهه های اخیر، برخی اندیشمندان، مصلحان و فعالان سیاسی جهان اسلام بر مبنای نظریه امت واحده به فکر همگرایی و وحدت کشورهای اسلامی بوده اند. مسأله اصلی پژوهش این است که آینده های بدیل و سناریوهای مختلف برای همکاری و همگرایی کشورهای اسلامی چیست؟ پاسخ به این مسأله در چارچوب آینده پژوهی و با روش سناریوپردازی اکتشافی و استفاده از تجمیع آراء نخبگانی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار سناریو برای کشورهای اسلامی قابل ارائه است که سناریو همگرایی کامل و تشکیل دولت یکپارچه اسلامی به عنوان آینده مطلوب، سناریو همگرایی کشورهای اسلامی در قالب کنفدراسیون اسلامی به عنوان آینده مرجح، سناریو همگرایی و تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی به عنوان آینده محتمل و سناریو ادامه وضع موجود و سازمان همکاری اسلامی به عنوان آینده ممکن خواهد بود.