فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۶۱ تا ۴٬۲۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
171 - 188
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: پژوهش حاضر، ضمن بررسی الگوی توزیع فضایی جزایر گرمایی تهران در بستر ویژگی های اجتماعی (رفتاری) این شهر، به برنامه ریزی و توسعه شهری بر اساس تاثیر الگوهای رفتاری جهت افزایش آسایش اقلیمی نیز می پردازد. در این پژوهش، با بررسی محله های مناطق ده و یازده و دوازده تهران (محله های منتخب حاصل از همپوشانی نقشه های GIS کیفیت شهری با تصاویر ماهواره ای گرمایش شهری)، شامل محله های مرتضوی و سلیمانی در منطقه ده، محله های جمهوری و عباسی در منطقه یازده و محله های هرندی و تختی در منطقه دوازده هستند، به یافتن رابطه تحلیلی پیوستگی و همبستگی میان الگوی توزیع جزایر گرمایی و الگوهای رفتاری شهروندان در محله های مذکور با تحلیل استنباطی پرداخته شده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر جهت ارائه راهکارهای برنامه ریزی شهری بر اساس الگوهای رفتاری متناسب با آسایش اقلیمی در شهر تهران، به الگوهای غالب رفتاری ساکنین و مراجعه کنندگان در بافت های شهری پرداخته است و با بسط این تحلیل ها در رابطه پیوستگی و همبستگی میان الگوی توزیع جزایر گرمایی و الگوهای رفتاری شهروندان در محله های مذکور به تحلیل استنباطی (SPSS) واریانس انوا و ضریب همبستگی اسپیرمن، راهکارهای شهرسازانه ای به صورت مدل منسجم شهری حاصل از این تحلیل ها ارائه می دهد. روش پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی است و برای گردآوری داده ها، هر دو شیوه اسنادی و میدانی به کاررفته است. در روش اسنادی بیشتر از کتب علمی و نشریه های علمی- پژوهشی، استفاده شده است. نقشه های GIS اولیه تراکم جمعیت، قیمت مسکن و کیفیت زندگی برگرفته از سامانه ملی داده های کاربردی با تصاویر ماهواره ای که از ماهواره های لندست ۸ و مادیس تهیه شده در تاریخ های شهریورماه و بهمن ماه ۱۳۹۴ توسط خود نگارنده، مورد همپوشانی قرار گرفته تا مناطقی از تهران که عامل به وجود آمدن جزایر گرمایی در آنها، ناشی از کمبود کیفیت شهری در تهران است، مشخص شود. چراکه ازجمله روش های نوین محاسبه جزیره حرارتی شهری و نقش کاربری های مختلف، استفاده از علم سنجش ازدور و تصاویر ماهواره ای است. در ادامه جهت دستیابی به الگوهای غالب رفتاری ساکنین و مراجعه کنندگان در بافت های شهری محله های مذکور، ازجمله (زمان حضور، دلایل حضور، تناوب حضور و میزان تراکم جمعیت) با روش میدانی و توزیع پرسشنامه به ارزیابی ذهنی و ادراکی افراد در محیط و تحلیل توصیفی آن پرداخته می شود. حین انجام مطالعات میدانی، تحلیل کیفی بر اساس مشاهدات رفتاری و معنایی نیز صورت گرفته است. جهت یافتن رابطه تحلیلی پیوستگی و همبستگی میان الگوی توزیع جزایر گرمایی و الگوهای رفتاری شهروندان تحلیل استنباطی انجام شده است. یافته ها و بحث: حضور پذیری در محله های متفاوت، نمودهای متفاوتی دارد. با ایجاد دعوت کنندگی در سایر فضاهای فعالیتی با تقویت فعالیت های با سرریز فعالیتی، تعریف فضاهای مکث و حرکت در فضای خیابان های اصلی در حاشیه و داخل بافت محله، کنترل ورود و خروج وسایل نقلیه به محله با تعریف ورودی برای خیابان های اصلی و غیره، آسایش اقلیمی محله بیشتر خواهد شد. همچنین، توجه به ساعات کم ترافیک هر محله و مدیریت عوامل جزایر گرمایی مانند عبور و مرور جهت انبارداری و حمل کالا و ... در این ساعات است. در نهایت با بسط تحلیل هایی که در این پژوهش انجام گرفته است، در نظام شهری راهکارهای شهرسازانه ای جهت رفع معضل جزایر گرمایی با الگوهای رفتاری انجام خواهد پذیرفت.نتیجه گیری: محله های مورد مطالعه، به دلیل وجود کاربری های مختلط و تداخلات ترافیکی، نابسامانی مدیریت و غیره، آسایش اقلیمی خود را ازدست داده و تبدیل به جزایر گرمایی شدند. فعالیت های موجود در این محله ها، به لحاظ معنایی در سطح شهر شناخته شده اند ولی فاقد قواعد اجرایی مناسب، می باشند. بنابراین این قسمت ها پتانسیل لازم برای تبیین و ارائه الگوهای رفتاری جهت کاهش اثرات جزایر گرمایی را دارند. جهت تبیین و ارائه اصولی کاهش اثرات جزایر گرمایی و افزایش میزان رضایت عمومی، کنترل حضور پذیری در محله ها، و توجه به ساعات کم ترافیک هر محله و مدیریت آن، از مهم ترین عوامل کاهش جزایر گرمایی با الگوهای رفتاری هستند.
ارزیابی سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت به منظور ارائه راهبردهای بازآفرینی پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
433 - 446
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سکونتگاه های غیررسمی یک معضل جدی در کشورهای در حال توسعه است که باعث کاهش کیفیت محیط زیست و تضعیف کیفیت زندگی جوامع محلی شده است.هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت به منظور ارائه راهبردهای بازآفرینی پایدار شهری صورت پذیرفت.روش شناسی: در این راستا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به صورت تلفیقی از روش های کمی و کیفی اقدام به تجزیه و تحلیل اطلاعات گردید. نمونه تحقیق شامل 50 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری می باشد که به صورت هدفمند نمونه گیری شده اند. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، در ابتدا از تحلیل سوات و پس از آن از ماتریس QSPM استفاده گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل سکونتگاه های غیررسمی سلیمانداراب، عینک، نخودچر و پاسکیاب در شهر رشت.می باشد .یافته ها و بحث: بر اساس تحلیل سوات مشخص گردید که مناسب ترین راهبردها به منظور بازآفرینی پایدار سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت استفاده از راهبردهای محافظه کارانه برپایه استفاده از فرصت ها جهت به حداقل رساندن ضعف ها می باشد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از تحقیق، 5 راهبرد تدوین گردید که به کمک ماتریس QSPM مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت راهبرد "تهیه طرح مطالعاتی جامع ساماندهی مرتبط با بازآفرینی شهری پایدار در قالب «برنامه جامع اقدام مشترک» با توجه به سطوح زمانی کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت و ضربتی و مشخص کردن نقش هر کدام از سازمان ها و نهادهای دولتی، خصوصی و مشارکت مردمی" به عنوان بهترین راهبرد بازآفرینی پایدار سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت انتخاب گردید.
نقش اقامتگاه های بوم گردی در توسعه و رونق گردشگری غذا در ایران (مطالعه موردی: ماسوله در استان گیلان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
19 - 34
حوزههای تخصصی:
مکان هایی چون اقامتگاه های بوم گردی و سنتی در بافت تاریخی شهرهای ایران، ازجمله ظرفیت های تازه گردشگری برای انتقال میراث فرهنگ غذا هستند. این مکان ها در انتقال تجربه فرهنگی بومی نقش مهمی ایفا می کنند و ارائه خدمات گردشگری در آنها برای دست یابی به این هدف، به شرایط و ضوابط ویژه ای نیاز دارد. خدمات ارائه غذا ازجمله مهمترین این خدمات است که از سوی نهاد های ذیربط برای آن ضوابط و ویژگی های معینی طراحی نشده است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اقامتگاه های بوم گردی بر روی گردشگری غذا در شهر ماسوله می باشد. از این رو، در این پژوهش از مجموعه ای از روشهای گردآوری اطلاعات که هدف آن ها توصیف و تحلیل بوده، بهره برده شده است. پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر پژوهش های پیشین در دو بخش طراحی شد. بخش اول سؤالات جمعیت شناختی پاسخگویان از قبیل: سن و جنس و تحصیلات و... را در بر می گرفت. بخش دوم و اصلی پرسشنامه به سؤالاتی مبتنی بر شاخصهای اصلی (در طیف پنج گزینه ای لیکرت) اختصاص یافت. با استفاده از تکنیک دیمیتل به بررسی مدل مفهومی تحقیق پرداخته شده است. آزمون همبستگی شاخص ها با یکدیگر نشان می دهد بین کمیت اقامت گاه ها بوم گردی و کیفیت اقامت گاه های بوم گردی رابطه منفی وجود دارد. بین کمیت اقامت گاه ها بوم گردی و توسعه گردشگری غذا رابطه مثبت 004/0 با ضریب 005/0 برقرار است. بین کیفیت اقامت گاه های بوم گردی و توسعه گردشگری نیز رابطه مثبت 145/0 با ضریب 000/0 وجود دارد.
مطالعه موردی تأثیر توریسم برسرمایه ی اجتماعی شهروندان در شهر کاشان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
127 - 142
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف بررسی تأثیرات توریسم بر سرمایه ی اجتماعی انجام شده است.امروزه گردشگری فراگیر شده وبه یک علم تبدیل شده است و همین فراگیر شدن آن باعث به وجود آمدن اثرات ومشکلات عمیقی می شود. از طرفی هم سرمایه ی اجتماعی لازمه ی توسعه برای هرکشوری است. وهر کشور و جامعه ای برای این که بتواند راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی را بپیماید نیاز به برنامه ریزی در زمینه ی سرمایه ی اجتماعی نیز دارد. سرمایه ی اجتماعی نیز متأثر از عواملی است که یکی از این عوامل گردشگری است. در این پژوهش از روش مصاحبه از نوع نیمه رهنمودی استفاده شده است. جامعه ی آماری ما مردم شهرکاشان و حجم نمونه ی ما افراد 15تا60 سال ساکن یا شاغل در مناطق فین ونیاسر هستند. نتایج به دست آمده مبین آن است که سرمایه ی اجتماعی وگردشگری دارای رابطه ی معناداری هستند وسرمایه ی اجتماعی در برخی از مؤلفه ها از گردشگری متأثر بوده است. مقاله ی حاضر با هدف بررسی تأثیرات توریسم بر سرمایه ی اجتماعی انجام شده است.
مدلسازی ساختاری تفسیری عوامل اقتصادی اثرگذار بر زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از آنجا که زیست پذیری مقدمه ای لازم برای دست یابی به توسعه پایدار است، امروزه، ارزیابی و سنجش آن در حوزه برنامه ریزی و سیاست گذاری برای سکونتگاه های شهری بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زیست پذیری شامل ابعاد مختلفی زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است که ارزیابی و بهبود هر بُعد در دست یابی به سکونتگاه زیست پذیر لازم و ضروری است.هدف: هدف پژوهش حاضر ضمن شناسایی و سط ح بندی شاخص های اقتصادی مؤثر بر زیست پذیری کلان شهر تبریز؛ ارزیابی وضعیت زیست پذیری اقتصادی در سطح مناطق 10 گانه این کلان شهرمی باشد.روش شناسی تحقیق: نوع پژوهش کاربردی، روش مورد استفاده آن توصیفی – تحلیلی و داده ها با استفاده از مطالعات میدانی و روش اسنادی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در کلان شهر تبریز می باشند. جهت رسیدن به هدف اول پژوهش در ابتدا شاخص های مورد نیاز پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا، روش دلفی و مصاحبه با خبرگان در قالب 12 شاخص شناسایی شد، در مرحله بعد با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری - تفسیری وضعیت شاخص ها و سطح بندی آن ها انجام شد و در نهایت با استفاده از تکنیک میک مک نوع شاخص ها در قالب چهار نوع شاخص مستقل، وابسته، پیوندی و کلیدی شناسایی شدند. همچنین جهت رسیدن به هدف دوم پژوهش و ارزیابی زیست پذیری اقتصادی کلان شهر تبریز شاخص های شناسایی شده با استفاده از تکنیک موریس اصلاحی مورد بررسی قرار گرفتقلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، کلان شهر تبریز می باشد.یافته ها: 5 شاخص: وضعیت امنیت شغلی؛ درآمد مناسب و کافی؛ داشتن شغل مناسب؛ فرصت های شغلی مناسب و وجود فرصت های درآمد زایی در منطقه با میزان تأثیرگذاری 12 مؤثرترین شاخص ها اقتصادی در زمینه بهبود وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز هستند. همچنین هیچ کدام از 10 منطقه تبریز در وضعیت زیست پذیری اقتصادی قابل قبول قرار ندارند. نتایج: با توجه به کلیدی بودن شاخص های مربوط به شغل و درآمد ایجاد فرصت های شغلی جدید و متنوع برای کاهش بیکاری و گسترش فعالیت های تولیدی و تجاری، بهره برداری از پتانسیل های اقتصادی قوی بازار در راستای ایجاد شغل مناسب در منطقه پیشنهاد می شود.
ارزیابی اثرات تغییرات جهانی اقلیم بر عناصر اقلیمی دما و بارش در نواحی مختلف آب و هوایی ایران با استفاده از سناریوهای RCP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۳
63 - 71
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی یکی از اصلی ترین معضل کره زمین در عصر حاضر است بنابراین پیش بینی این تغییرات در آینده و اثرات آن بر منابع آب، محیط طبیعی، کشاورزی و اثرات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین دلیل در پژوهش حاضر اثرات تغییر اقلیم جهانی بر نواحی مختلف آب وهوایی کشور در نواحی 12 گانه اقلیمی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از داده های NCEP و عناصر اقلیمی بارش، دمای بیشینه و کمینه در دوره پایه (2005-1961) برای ریزمقیاس نمایی آماری با مدل SDSM استفاده شد؛ و با استفاده از خروجی مدل CanEMS2 تحت سناریوهای RCP برای سه دوره آماری 2040- 2011، 2070-2041 و 2099-2071 تغییرات سالانه عناصر اقلیمی به دست آمد. برای ارزیابی عملکرد مدل از ضریب همبستگی، ضریب تعیین و شاخص های خطا سنجی RMSE، MSE و MAD استفاده شد و نتایج نشان داد که مدل SDSM عملکرد مناسبی برای تولید عناصر اقلیمی دارد. بااین حال نتایج به دست آمده نشان داد که دقت مدل در ایستگاه های مختلف متفاوت است. بدین صورت که هر مدل در شبیه سازی دمای کمینه و بیشینه از عملکرد مناسبی نسبت به بارش برخوردار است. همچنین نتایج بلندمدت سالانه نشان داد که بارش در تمامی نواحی اقلیمی مورد مطالعه در دهه های آتی کاهش پیدا خواهد کرد که بیشترین کاهش در نواحی بیابانی نیمه گرم داخلی (35 درصد) و خیلی مرطوب و معتدل (32 درصد) اتفاق خواهد افتاد؛ اما تغییرات دمای کمینه و بیشینه در نواحی مختلف اقلیمی متفاوت خواهد بود به طوری که تحت سناریوهای RCP در طول تمام دوره آماری در ایستگاه سبزوار و طبس تغییرات کمینه دما کاهشی خواهد بود ولی در دیگر نواحی اقلیمی روند تغییر دمای کمینه و بیشینه افزایشی خواهد بود. بیشترین افزایش کمینه و بیشینه دما بر اساس سناریوهای RCP تحت سناریوی RCP8.5 در دوره آماری 2099-2071 در ناحیه اقلیمی کوهستانی سرد به ترتیب با 03/3، 27/4 درجه سانتی گراد خواهد بود.
بررسی و تبیین اندیشه های سیاسی هگل و تأثیرات آن در جغر افیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از فلاسفه در حوزه سیاست و فضا به ویژه جغرافیا قلم فرسایی کرده اند و براین اساس نظام سیاسی موردنظر خود را چه به صورت واقعی یا چه به صورت ایده آل ترسیم نموده و نظم سیاسی موجود را مورد نقد و یا تأیید قرار داده اند. در این میان هگل ازجمله فیلسوفان و اندیشمندانی است که جامعه سیاسی بعد از خود را به شدت متأثر کرده است. در این پژوهش، اثرات آرای فلسفی - سیاسی هگل (1770-1831) بر اندیشه ها و مسائل جغرافیای سیاسی همچون اشاراتِ صریح و تلویحیِ او به عوامل ثابت و متغیر ژئوپلیتیکی نظیر سرزمین، جمعیت، اقلیم، مرز، نحوه ساختار حکومت و حتی دیدگاهِ سلبیِ او نسبت به جغرافیا و تأثیرات آن بر اجتماع، بخصوص دیدگاه های او در مورد دولت، حاکمیت ملی و حتی جنگ که زمینه ساز اندیشه های رئال پلیتیک، نزد اندیشمندانِ پس از اوست، همچنین حوزه های ژئوپلیتیکی جهانی (حوزه مدیترانه به عنوان قلب تاریخ جهان به زعم هگل) دولتِ ارگانیک و نظم نوین جهانی او، به عنوان نمونه ای از اثرات دیدگاه های سیاسی - فلسفی بر جغرافیای سیاسی که زمینه ساز تحولات بسیاری در تاریخ جهانی شد، به صورت توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. می توان گفت که بسیاری از نظریه های مهم ژئوپلیتیکی به صورت مستقیم (نظریه رئال پولیتیک، نظم نوین جهانی، نظریه دولت ارگانیک) و غیرمستقیم (نظریه هارتلند) وام دار این فیلسوف سیاسی هستند. همچنین باید گفت که هگل به تأثیرات متغیرهای مهم ژئوپلیتیک در قدرت ملی اشاره ای بسیط دارند.
شناسایی نارسایی های طرح های محلی سکونتگاه های روستایی استان آذربایجان شرقی در بستر نظریه غیربازنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
38 - 55
حوزههای تخصصی:
نظریه های غیر بازنمایی بر جغرافیای روستایی تأثیر گذاشته و جغرافی دانان نه تنها به صورت گفتمانی، بلکه به عنوان بخشی از مجموعه ای از عناصر تجسم یافته، تمرین شده و تجربه شده زندگی با مسائل روستایی درگیر هستند. طرح های محلی سکونتگاه های روستایی ازجمله مسائل مهم روستایی بوده و شناسایی نارسایی ها و نابسندگی های این طرح ها در استان آذربایجان شرقی هدف تحقیق حاضر است. تحقیق در بستر نظریه غیربازنمایی به عنوان یک شیوه تفکر استقرایی توأمان به صورت ترکیبی از روش کیفی (پدیدارشناسی با نرم افزار مکس کیودا) برای کشف گزاره ها؛ از روش آمیخته (روش پژوهش کیو) برای ذهنیت سنجی و کشف الگوهای ذهنی و درنهایت از روش کمی (معادلات ساختاری به روش لیزرل) برای تعیین عوامل نهایی مؤثر در برنامه ریزی محلی روستایی استفاده نموده است. «فقدان یک نظام مدیریتی مشخص برای روستا» (مدیریت محلی محور)؛ «عدم توجه به شیوه تولید محلی» (دانش بنیان محور)؛ «ضعف در نظام تهیه (ضعف علمی مهندسان مشاور در شناخت نیازهای روستائیان)» (ارزیاب محور)؛ «ابهام فرایندی و محتوایی در چگونگی تدوین سیاست ها و برنامه ها» (صریح نگر)؛ و «عدم توجه به دانش بومی محلی و مشارکت روستائیان در برنامه ریزی محلی» (مشارکت گرا و بوم محور) به عنوان پنج دیدگاه یا الگوی ذهنی درباره مهم ترین نارسایی های برنامه ریزی محلی توسعه روستایی شناسایی شد. مقایسه و اعتبار سنجی نهایی روش های کمی و کیفی نشان داد «فقدان یک نظام مدیریتی مشخص برای روستا» و «ضعف در نظام تهیه طرح های محلی» به عنوان اصلی ترین نابسندگی ها، دو گزاره مهمی هستند که متخصصان استانی، مدیران محلی و افراد جامعه محلی روستایی در مورد آن ها توافق و اشتراک نظر دارند.
شناسایی مناطق جرم خیز و عوامل موثر در تشدید آن با استفاده از روش های داده کاوی مکانی، مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده کاوی دانشی در زمینه تحلیل و آنالیز داده ها و اطلاعات ورودی یک سیستم است. این دانش با تکیه بر الگوریتم ها و ابزارهایی که دارد، آمارهای مفیدی را در اختیار کسب و کارها قرار داده است. یکی از کاربردهای مهم داده کاوی تحقیقات جنایی و بخش جرم شناسی است. این علم سبب شده تا با بررسی ارتباطات حوادث جنایی، اقداماتی براساس تحلیل داده ها برای پیشگیری از جرم صورت گیرد. این پژوهش با هدف شناسایی کانون های جرم خیز و تحلیل الگوهای مکانی جرایم مرتبط با مواد مخدر در شهر اصفهان انجام گرفته است. بدین منظور برای تحلیل توزیع فضایی در محیط سیستم اطلاعات مکانی از روش های شاخص میانگین نزدیکترین همسایه و تخمین تراکم کرنل استفاده شد. سپس پراکنش نقاط جرم خیز براساس کاربری های موجود در شهر اصفهان به تفکیک شش نوع ماده مخدر بررسی و بعد از تعیین فاصله نقاط جرم خیز با کاربری های مورد نظر نتایج در قالب یک جدول اطلاعاتی به عنوان پایگاه داده برای داده کاوی به روش استخراج قواعد انجمنی با الگوریتم اپریوری وارد نرم افزار اورنج شد. نتایج بررسی های حاصل از استخراج قواعد انجمنی نشان داد، رابطه فضایی فاصله از ایستگاه پلیس و مصرف مواد مخدر تریاک معکوس و مصرف حشیش با کاربری پارک رابطه مستقیم دارند. هم چنین مصرف گراس و ماریجوانا رابطه مستقیمی با ایستگاه های پلیس دارد به این معنی که به طور معناداری مصرف این ماده مخدر در نزدیکی مراکز پلیس اتفاق افتاده است.
سنجش رضایت مندی ساکنان از کیفیت مسکن در محلات شهری با رویکرد عدالت فضایی، مطالعه موردی: محلات منطقه دو شهرداری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین کارکرد هر شهری نقش سکونتی آن است و به همین دلیل ویژگی های کیفی مسکن نقش اساسی در کیفیت فضاهای شهری و عدالت فضایی-اجتماعی دارند. با رشد سریع شهرنشینی در قرن اخیر، به خصوص در جوامع توسعه نیافته و در پی آن رشد طبیعی جمعیت، مهاجرت و کوچک شدن بعد خانوار باعث چالش های جدی در شهر ازجمله کاهش کیفیت مسکن و نابرابری در ابعاد گوناگون کالبدی، محیط زیستی، خدماتی، اجتماعی و اقتصادی شده است. منطقه 2 شهر تهران به دلیل شمالی-جنوبی بودن و کشیدگی از مرکز شهر تا شمالی ترین نقاط شهری تهران دارای گوناگونی سکونتی و کیفیت مسکن می باشد. مسکن یکی از نیازهای حیاتی انسان ها است، به همین دلیل رضایت مندی ساکنان از کیفیت مسکن در محلات شهری قابل تحلیل هستند و بی توجهی به این امر مهم، می تواند باعث نابرابری مسکن شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل رضایت مندی ساکنان از کیفیت مسکن در سطح محلات منطقه 2 شهر تهران است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی با ماهیت کاربردی است و در گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و پیمایشی با استفاده از روش پرسشنامه صورت گرفته است. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تی تک نمونه، میزان رضایت از شاخص های کیفیت مسکن، آزمون همبستگی پیرسون و در نهایت تحلیل عاملی انجام شده اند. یافته ها نشان می دهد که شاخص های مورد مطالعه (دسترسی، ویژگی ساختاری، امکانات رفاهی، ویژگی اقتصادی، ویژگی اجتماعی و سلامت محیطی) با موضوع پژوهش و حتی مولفه های هر شاخص رابطه معناداری دارند. نتایج رضایت مندی ساکنان نیز نشان دهنده این است که منطقه ازنظر داشتن شاخص های مورد مطالعه پژوهش دارای مطلوبیت مناسبی می باشد. درنهایت ده عامل برای کیفیت مسکن از منظر کیفیت خیابان، نوع ساختمان ، تقاضای مسکن، سطح فرهنگی، امکانات رفاهی، دسترسی به ایستگاه و خطوط حمل ونقل، خلوتی محل، کیفیت صوتی و هوا، نسبت قومی و نژادی و عوارض و مالیات شهرداری قابل شناسایی است. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون مشخص می کند که بالاترین همبستگی مربوط به شاخص های امکانات رفاهی با دسترسی و ویژگی اقتصادی بوده است.
بررسی تاثیر استراتژی های معماری چند عملکردی بر اعطای کاربری جدید در میراث معماری صنعتی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
105 - 124
حوزههای تخصصی:
توسعه کالبدی فضایی شهر تهران در سده اخیر موجب گردیده تا بناهای صنعتی از محدوده هایی حاشیه ای به عرصه هایی محصور در بافت های فشرده شهری بدل گردند. این مسئله تعطیلی و رها شدن میراث معماری صنعتی را باوجود عمر مفید سازه و ارزش های معماری آن ها در پی داشته است. با واکنش نهادهای مختلف و در راستای ارتقای پایداری اقتصادی و اجتماعی، امکان اعطای کاربری جدید و احیا این ابنیه فراهم شده و مصادیقی از تجربه تطبیق پذیری در ایران شکل می گیرد که زمینه اصلی مطالعه در این تحقیق هستند. ازاین رو هدف از این پژوهش بررسی تجارب موفق معماری چند عملکردی و تطبیق پذیر جهانی و قیاس میان نمونه استراتژی های آن ها با تجارب مشابه در میراث صنعتی شهر تهران است. در این پژوهش مطالعات حوزه تطبیق پذیری بر روی نمونه های جهانی، به عنوان مبنای استخراج استراتژی های معماری چند عملکردی قرارگرفته است. استراتژی ها شامل سه لایه کالبدی سازه، تأسیسات و نما بوده که با روش دلفی بر روی میراث معماری صنعتی شهر تهران به عنوان جامعه آماری ارزیابی شده اند. تحلیل داده ها از طریق آزمون کوکران و آزمون فریدمن صورت گرفته و روش نمونه گیری برای هر دو جامعه آماری (میراث معماری صنعتی تهران) و (متخصصین مربوطه) نظریه ای می باشد. میراث معماری صنعتی شهر تهران شامل: کارخانه آرگو (موزه گالری آرگو)، پادگان ایرانشهر (خانه هنرمندان)، کارخانه جوراب بافی بریانک (موزه آثار طبیعی و حیات وحش هفت چنار) و زندان قصر (باغ موزه قصر) می باشند که با محاسبه میانگین رنک آزمون برای هر استراتژی در هر لایه، ابنیه منتخب رتبه دهی شده اند. با توجه به اجماع نظر متخصصین، وجود استراتژی های دو لایه سازه و نما در ابنیه موردبررسی، تائید و براساس نتایج آنالیز داده ها در لایه سازه، کارخانه آرگو بالاترین میزان از آزادی فضا را دارا بوده و در لایه نما خانه هنرمندان با بیشترین میانگین رنک آزمون بالاترین انطباق نما و سازه را داشته اند. اما در لایه تاسیسات، انطباق تأسیسات و سازه در نمونه های موردبررسی توسط متخصصین مشاهده و تایید نشده است. مطابق با نتایج این پژوهش، تمرکز سازه در کمترین نقاط و فضای آزاد بیشتر و همچنین انطباق نما با سازه دو مشخصه در بناهای صنعتی می باشند که می توانند تأثیر کارآمدی در فرایند تطبیق پذیری و اعطای کاربری جدید به میراث معماری صنعتی داشته باشند.
الگوی سرمایه گذاری مسکن با رویکرد بازارهای موازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
134 - 148
حوزههای تخصصی:
مقدمه مسکن یکی از بخش های مهم توسعه در یک جامعه است. این بخش با ابعاد چندجانبه خود اثرات زیادی در ارائه ویژگی های جامعه دارد. برنامه ریزی در این بخش از یک سو اهمیت اقتصادی و اجتماعی دارد و از سوی دیگر به دلیل اشتغال زایی این بخش و ارتباط آن با دیگر بخش های اقتصادی به عنوان ابزار مناسب به منظور محقق شدن سیاست های اقتصادی به شمار می آید. در حال حاضر که عمق بازار مالی بسیار کم است و ظرفیت کمی برای جذب حجم فراوان نقدینگی موجود در کشور را دارد، گزینه های اندکی برای نگهداری پس اندازهای مردم وجود دارد. این گزینه ها شامل سپرده های سرمایه گذاری بانکی، سهام، ارز، طلا، سکه و مسکن هستند. با توجه به اینکه مسکن تنها یکی از شکل های ذخیره دارایی است. بنابراین، تقاضا برای مسکن تحت تأثیر تقاضا برای سایر بازارها است و نوسان ها در بازارهای سایر دارایی ها، بر بازار مسکن تأثیرگذار است. در این مطالعه سعی شده است اثر حضور مسکن و سهم آن از سرمایه گذاری در ایران با تأکید بر نقش دارایی های جانشین از جمله (بازار طلا، نرخ ارز، قیمت سهام، نرخ سود سپرده های بانکی) در دوره رونق و رکود مشخص شود. و اینکه در غیاب بازار مسکن کدام یک از بازارهای رقیب توانسته سهم بیشتری از سرمایه گذاری را به خود جذب کند. مواد و روش ها پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت جزء تحقیقات توصیفی - تحلیلی و از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی به شمار می آید. در تحقیق حاضر داده های مورد استفاده، به صورت فصلی و از ترازنامه بانک مرکزی، نماگرهای اقتصادی و آمار فعالیت های ساختمان بخش خصوصی جمع آوری شد. از روش دلفی برای نظرسنجی و دریافت نظرات کارشناسان و متخصصان امر بهره گرفته شد. در این مورد به تعداد 20 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه مسکن و برنامه ریزی شهری انتخاب و نظر آن ها به طور پرسشنامه مجازی در مورد گویه های تحقیق مورد پرسش قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره، مدل میانگین- واریانس و از روش خود توضیح با وقفه های توزیعی (ARDL) برای تحلیل هم جمعی داده ها استفاده شده است. یافته هابراساس یافته های پژوهش بین مسکن و بازارهای موازی ارتباط معنا داری وجود دارد، به طوری که بازدهی مسکن بیشترین ضریب همبستگی را با نرخ ارز و کمترین ضریب همبستگی را با نرخ سود سپرده های بانکی دارد. معنادار نبودن نرخ سود سپرده های بانکی بیانگر آن است که این دارایی نتوانسته است به عنوان رقیب مسکن نقش مؤثری بر میزان سرمایه گذاری مسکن داشته باشد. متغیرهای نرخ ارز و سهام بازدهی منفی با مسکن دارند یعنی مسکن رابطه جانشینی با این دو دارایی در سبد دارایی ها دارد. سهام با بازدهی 40/43 درصد و ریسک 58/09 درصد از دارایی های پرنوسان در دهه های اخیر بوده که فراز و فرودهای زیادی را طی کرده است.برآورد الگوی کوتاه مدت نشان می دهد ضرایب متغیرهای شاخص قیمت سهام در سطح اطمینان 95 و با 2 وقفه تأثیر منفی و معنا داری بر سرمایه گذاری بخش مسکن دارد. تأثیر نرخ ارز در سطح بی معنا و با 4 وقفه مثبت و معنادار است. تأثیر قیمت سکه بر سرمایه گذاری مسکونی در سطح و با 5 وقفه مثبت و با ضریب 2/03 معنا دار است. در کوتاه مدت متغیر سود سپرده های بانکی در سطح تأثیر معناداری بر سرمایه گذاری مسکونی ندارد، ولی با یک وقفه تأثیر معنا دار دارد. نتایج با توجه به رابطه تعادلی بلندمدت بین متغیرهای تحقیق نشان می دهد کشش سرمایه گذاری مسکن به نرخ ارز 28 درصد است. کشش سرمایه گذاری مسکن به شاخص قیمت سهام 0/21- به دست آمده است؛ شاخص های قیمت سکه و نرخ سود سپرده های بانکی به ترتیب با ضریب 0/11 درصد و 0/9 درصد روی سرمایه گذاری مسکونی تأثیرگذار هستند. نتیجه گیرینتایج پژوهش بیانگر این است که افراد با سطح درآمدی پایین و ریسک گریز بیشتر سرمایه گذاری خود را به سپرده های بانکی اختصاص می دهند. تجزیه وتحلیل نتایج بیانگر این است که بازدهی بازار سهام از بقیه بازارها بیشتر است، اما ریسک این نوع دارایی نیز بیشتر از بقیه دارایی ها است. یعنی مسکن رابطه جانشینی با سهام در سبد دارایی ها در دو دوره سرمایه گذاری دارد. طوری که در فصل رکود مسکن مردم تمایل بیشتری به سرمایه گذاری در بازار سهام دارند و در دوره افت بازار سهام، سرمایه گذاری ها به سمت مسکن تمایل پیدا می کند. از سوی دیگر با رونق گرفتن بازار مسکن انگیزه سرمایه ای بازار مسکن نیز افزایش می یابد و سرمایه ها جذب این بازار می شوند که بیانگر رابطه مثبت و معنادار متغیر نرخ ارز با سرمایه گذاری مسکونی است. معنادار نبودن قیمت سکه در الگوهای بلندمدت و کوتاه مدت، بیانگر آن است که سکه طی دهه اخیر به دلیل ثبات قیمت و سوددهی پایین، رقیب قابل توجهی برای مسکن نبوده و افزایش یا کاهش آن تأثیر چشمگیری بر سرمایه گذاری مسکن نداشته است. سپرده های بلند مدت بانکی نیز به دلیل نرخ تقریباً ثابت خود نتوانسته اند نقش معناداری را به عنوان رقیب مسکن در نوسان های سرمایه گذاری مسکن داشته باشند. ضریب نرخ ارز نیز در تمامی الگوهای برآوردشده، معنادار و دارای علامت مثبت بوده است اگرچه در کوتاه مدت ممکن است به دلیل وجود انگیزه های سفته بازی، این نتیجه قابل دفاع باشد، اما در بلندمدت براساس نظریه سبد دارایی و در نظر گرفتن رابطه جانشینی مسکن و ارز، توجیه اقتصادی این رابطه مشکل است.
The Political Judgment in the Judiciary System in Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
167 - 188
حوزههای تخصصی:
The Malaysian judiciary is deeply connected with political influence in reality. Malaysia’s democratic system follows upon a government in charge of administration of the country, and has rights to take part in amendments and legislating process of constitutional provisions. Furthermore, the 1988 crisis marked the beginning of the judiciary’s darkest path where the Lord President, Tun Salleh Abas was being removed for the sake of the ruling party at that time. In 2008, the Malaysian government under the former Prime Minister Mahathir Muhammad influenced the judicial institution through constitutional amendment. This paper seeks to address the issues arised through judicial decision making by influence of politics, in ethics, jurisprudence theory and critique on its appropriation to allow political judgement and how Malaysia has overcome the crisis of judicial independence. Our findings conclude that Malaysia has made proper attempts to combat corruption and political influence in the judiciary institution. Although public perception has yet to prevail, in years to come the integrity in the judiciary will increase as the current judicial administration under Yang Amat Arif Tun Tengku Maimun binti Tuan Mat illustrates an honest and fair view of the law for all.
بررسی دقت و کارایی مدل های بازتحلیل شده هیدرولوژیکی در برآورد میزان تبخیر از مخازن سدها (مطالعه موردی: سد یامچی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
47 - 62
حوزههای تخصصی:
امروزه با در دست داشتن مدل های باز تحلیل شده هیدرولوژیکی به راحتی می توان به مقادیر موردنیاز تبخیر در زمان و مکان دلخواه دست پیدا کرد. در مقاله حاضر به بررسی کارایی مدل های بازتحلیل شده هیدرولوژیکی SWBM، HTESSEL، HBV-SIMREG، Ensemble و LISFLOOD برای تخمین مقدار تبخیر از مخزن سد یامچی اردبیل پرداخته شد. جهت ارزیابی کارایی مقادیر تبخیر به دست آمده از مدل های باز تحلیل شده هیدرولوژیکی، از نتایج معادله تحلیلی پنمن و مقادیر هشت رابطه تجربی جهت تخمین تبخیر از سطح آزاد آب استفاده گردید. همچنین در کنار این دو روش، دقت مدل های بازتحلیل شده با روش عصبی پیش خور نیز مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که مقادیر تبخیر حاصل از مدل تحلیلی پنمن دارای ضریب همبستگی 90/0 با داده های به دست آمده از تشت تبخیر منطقه موردمطالعه است. از میان مدل های بازتحلیل شده هیدرولوژیکی بالاترین همبستگی با مقادیر تشت تبخیر توسط مدل LISFLOOD با مقدار 87/0 و RMSE برابر 37/1 میلی متر در روز به دست آمد. نتایج به دست آمده همچنین نشان داد که مقدار MAE مدل LISFLOOD با داده های ثبت شده توسط تشت تبخیر در تخمین تبخیر از مخزن سد یامچی در حدود 14/1 میلی متر در روز بوده است. با توجه به نتایج حاصله می توان بیان کرد که برای تخمین تبخیر از مخازن سد در صورت عدم دسترسی به داده های منطقه، مدل های بازتحلیل شده هیدرولوژیکی می تواند تخمین مناسبی در مقیاس تبخیر روزانه در اختیار کاربر قرار دهد.
The Impact of Rural Information and Communication Technology on Indicators of Development of Creative Villages in Iran (Case Study: Mashhad Suburban Settlements)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
93 - 115
حوزههای تخصصی:
Purpose- The use of Information and Communication Technology (ICT) has an effect on development of Creative Villages as a new approach in using the existing rural capabilities and capacities to revive the rural areas. This study seeks to analyze the impact of RICT on the indicators of development of Creative Villages in suburban settlements in Mashhad County.Design/methodology/approach- A descriptive-analytical research method was employed in this fundamental study, and documentary and survey methods have been used for collecting the data. The study population included households in 8 villages around Mashhad (N = 20813). These villages had a rural ICT office and a population of over 1,000 households. The sample was estimated using Cochran's formula; accordingly, 194 households were selected by systematic random sampling.Finding- Spatial analysis of the main variables was performed using Combined Compromise Solution and fuzzy gray analysis. The result showed that the villages of Gorji Sofla, Hosseinabad Gharghi, Dostabad and Dehroud have the highest, and the villages of Kal Zarkash and Chahar Borj have the lowest level of use of RICT services and the indicator of the Creative Village. Using the partial least squares (PLS) technique, among the research indicators, "promoting and training" with the coefficient of 0.591 had the most direct effect on the dependent variable. Also, variable dimension of "awareness of RICT services", considering the direct and indirect effects, with a coefficient of 0.816, has had a greater impact on the indicators of development of Creative Villages in rural settlements. Given the value of R2 (0.998), we concluded that RICT has a high-level impact on the indicators of development of Creative Villages.
تحلیلی بر میزان همبستگی عوامل کمی درجه محصوریت با اختلاف دمایی در گذرهای تاریخی؛ پژوهش موردی شهر میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه عوامل کمی درجه محصوریت با اختلاف دما (اختلاف میانگین دمای گذرها با میانگین دمای شهر در یک زمان مشابه) در گذرهای تاریخی شهر میبد انجام شده است. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. اختلاف دمایی گذرهای تاریخی با میانگین دمای شهر به عنوان متغیر وابسته و چهار متغیر طول، عرض، ارتفاع بدنه و میزان محصوریت گذر به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند. جامعه آماری ۹۰ گذر در بافت تاریخی شهر و نحوه انتخاب گذرها به صورت تصادفی و براساس سهم گذرها از هر محله از کل شبکه معابر در بافت تاریخی شهر بود. به منظور سنجش رابطه عوامل کمی درجه محصوریت و تغییرات دمایی از آزمون های همبستگی، رگرسیون خطی و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دو مؤلفه درجه محصوریت و ارتفاع جداره با بتای 634/0 و 623/0 در سطح معناداری بالای 95 درصد، رابطه معنادار و مستقیمی را با اختلاف دمای گذرهای تاریخی و دمای شهر داشته است. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که میان طول و عرض گذر و تغییرات دمایی در شهر میبد رابطه معناداری مشاهده نمی شود، حال آنکه میان ارتفاع جداره و میزان محصوریت گذر و تغییرات دمایی رابطه معناداری وجود دارد.
تحلیل تغییرات مساحت تالاب های هامون و سایر پهنه های آبیِ منطقۀ سیستان با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
139 - 165
حوزههای تخصصی:
منطقه سیستان یکی از مناطق استراتژیک کشور است که حیات آن وابسته به برقراری پایدار جریان آب رودخانه هیرمند است. در این تحقیق، روند تغییرات مساحت تالاب های هامون و سایر پیکره های آبی واقع در منطقه سیستان و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از تصاویر و محصولات ماهواره ای، داده های هواشناسی و آزمون من-کندال و شیب سن مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از داده های هواشناسی دمای حداقل، دمای حداکثر، دمای میانگین، بارش و تبخیر ایستگاه زابل در بازه زمانی 2018-1985؛ محصولات ماهواره ای شامل پهنه های آبی مستخرج از تصاویر ماهواره ای لندست 2020-1985، شاخص تفاضلی پوشش گیاهی، شاخص شدت خشکسالی پالمر و همچنین تصاویر ماهواره ای سنتینل 2 و ثقل سنجی GRACE در بازه زمانی 2022-2000 استفاده شد. برای بررسی آخرین وضعیت و محاسبه پهنه های آبی منطقه سیستان، از شاخص اتوماتیک استخراج آب (AWEI) با استفاده از تصاویر سنتینل 2 در شهریور 1401 استفاده شد. نتایج حاصل نشان دهنده روند کاهشی معنی دار پارامترهای دمای حداقل، دمای حداکثر، دمای میانگین، بارش، مساحت پهنه های آبی و شاخص خشکسالی پالمر است. از طرفی تغییرات شاخص NDVI روندی افزایشی معنی دار را نشان داد که ناشی از توسعه کمّی اراضی زیر کشت کشاورزی در دشت سیستان است. فعالیت های کشور افغانستان در بالادست حوضه آبریز هیرمند نیز بر منابع آب ورودی این رودخانه به ایران تأثیرگذار است. نتایج حاصل از شاخص AWEI نشان داد پس از بهره برداری کامل از بند انحرافی کمال خان، مسیر طبیعی جریان آب رودخانه هیرمند به سمت گودزره منحرف شده، به نحوی که مانع از ورود آب به خاک ایران و باعث آبگیری شوره زار گودزره شده است؛ به گونه ای که مساحت آب جریان یافته در گودزره بیش از 34 هزار هکتار و مساحت آب پشت سد کمال خان معادل 2899 هکتار است. درحالی که مساحت آب ذخیره شده در مجموعه چاه نیمه ها معادل 3747 هکتار است که مؤید تأثیر بهره برداری سد کمال خان بر جریان طبیعی رودخانه هیرمند است.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر توسعه آینده شهرهای هوشمند پایدار با تأکید بر مدیریت بهینه انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
116 - 130
حوزههای تخصصی:
مقدمه بهینه سازی مصرف انرژی با توجه به نیاز پیچیده و فراوان شهرها به انرژی از یک طرف و بحران ناشی از مصرف سوخت های فسیلی در شهرها و پدیده گرمایش زمین از طرف دیگر، امری ضروری است. در این راستا توسعه شهرهای هوشمند و پایدار که عوامل مختلف پایداری را در شهرهای هوشمند در نظر می گیرند، نشان دهنده رویکردی مهمی برای صرفه جویی در مصرف انرژی و ترویج گذار به سمت انرژی پاک از طریق دیجیتالی شدن است. شهر هوشمند به معنای شهری است که ساخت آن بر اساس فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) توسعه داده شود؛ و توسعه پایدار شهری به عنوان «فرایند تغییر در محیطی است که توسعه اقتصادی را در عین حفظ منابع و ارتقای سلامت فرد، جامعه و اکوسیستم تقویت می کند». حجم زیادی از ادبیات بیان می کند که حوزه فناوری و چگونگی تأثیر ویژگی ها و قابلیت های سازمانی بر اجرای آن از جنبه اصلی شهرهای هوشمند است و جنبه های طراحی در این زمینه نادیده گرفته شده است. در حالی که شهرهای پایدار مفاهیم و اصول طراحی را در نظر گرفته و جنبه های هوشمند را نادیده می گیرند. از این رو، با ادغام این دو مفهوم می توان از شهرهای هوشمند پایدار صحبت کرد. شهر هوشمند پایدار، به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات برای برآوردن نیازهای ساکنان فعلی خود بدون به خطر انداختن افراد دیگر یا نسل های آینده است که دستیابی به توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی را تسهیل می کند. با این حال، سیاست گذاران و ذی نفعان مرتبط با شهر هوشمند فاقد توصیه های کاربردی بر مبنای پژوهش برای حمایت از توسعه شهر های هوشمند پایدار هستند. زمانی که دولت ها عوامل مختلفی را در سیاست های مرتبط با توسعه شهر های هوشمند پایدار در نظر نگیرند، ممکن است نتوانند خدمات باکیفیتی را به شهروندان ارائه کنند. در نتیجه هدف اصلی پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر توسعه شهر هوشمند پایدار است و سؤال های پژوهشی در نظر گرفته شده در مقاله حاضر این است: عوامل مؤثر بر توسعه شهر هوشمند پایدار با تمرکز بر مدیریت بهینه انرژی کدام است؟ عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر در توسعه شهر هوشمند پایدار کدام است؟ برای پاسخ به سؤال های مطرح شده، این مقاله نوعی مدل برای چگونگی راه حل های مرتبط با آن ها در دستور کار شهر هوشمند پایدار پیشنهاد می کند. نتایج این پژوهش کمک می کند تا مدیران، سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری تصویری واضح از بخش توسعه شهر هوشمند پایدار داشته باشند.
مواد و روش هاهدف تحقیق حاضر، ارائه مدل عوامل مؤثر بر توسعه شهر هوشمند پایدار است. به همین دلیل از آزمون آماری دوجمله ای و روش دیمتل فازی استفاده شده است. هر دو جزء فنون کمی هستند و از داده های کمی برای تحلیل استفاده می کنند. آزمون دوجمله ای یک آزمون ناپارامتریک برای غربال عوامل است. با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون دوجمله ای اقدام به محاسبه سطح معناداری برای عوامل صورت می گیرد و عواملی که ضریب معناداری آن ها بیشتر از 05/0 باشد، حذف می شوند. دیمتل روشی است که جهت و شدت روابط مستقیم و غیرمستقیم میان عوامل موجود در یک سیستم پیچیده را از طریق محاسبات ماتریسی و نظریات مرتبط ریاضی شناسایی می کند. پژوهش حاضر از حیث هدف، اکتشافی (به دلیل شناسایی عوامل مؤثر پژوهش)؛ از منظر جهت گیری، کاربردی (کاربرد نتایج در تحلیل عوامل مهم توسعه شهر هوشمند پایدار) و از نظر روش شناسی آمیخته است. جامعه نظری پژوهش شامل اساتید، خبرگان و مدیران و کارشناسان است. همچنین روش نمونه گیری به صورت قضاوتی و بر اساس دانش و قضاوت تخصصی خبرگان است. درخور یادآوری است که حجم نمونه در این پژوهش 15 نفر است. مراحل پژوهش حاضر عبارت اند از:1) مرور پیشینه برای شناسایی عوامل اثرگذار بر توسعه شهر هوشمند پایدار2) غربال اولیه عوامل پژوهش با استفاده از آزمون بینم (Binominal Test)3) تعیین اثرگذارترین عوامل از طریق روش دیمتل فازی
یافته هایافته های پژوهش نشان می دهد ابتدا 20 عامل اثرگذار توسعه شهر هوشمند پایدار با تمرکز بر مدیریت بهینه انرژی با مرور تحلیلی پیشینه استخراج شدند. سپس با تحلیل آزمون دوجمله ای، 10 عامل آموزش و توانمندسازی شهروندان، کنترل سطح آلودگی، توسعه مشارکت های دولتی و خصوصی، سیستم های مدیریت ترافیک، توسعه نوآوری و کارآفرینی، جذابیت و رقابت شهری، مدیریت مصرف منابع، برنامه ریزی و سیاست های عمومی شهری، امنیت سایبری و مشارکت شهروندان دارای ضریب معناداری بالای 5 درصد بودند و از محاسبات حذف شدند. همچنین 10 عامل باقی مانده با استفاده از تکنیک دیمتل فازی مورد بررسی قرار گرفتند. تکنیک دیمتل، عوامل را از منظر اثرگذاری و اثرپذیری مورد ارزیابی قرار می دهد. با توجه به یافته های دیمتل فازی و شاخص خالص اثر، عوامل اینترنت پرسرعت (فناوری 5G)، تحقیق و توسعه، کلان داده ها، هوش مصنوعی و اینترنت اشیای سبز دارای اثرگذاری بیشتری در مقایسه با اثرپذیری بودند. عوامل اقتصاد دورانی، منابع انرژی تجدیدپذیر، سیستم های حمل و نقل هوشمند و ساختمان های سبز هوشمند و سیستم های مدیریت هوشمند انرژی، عوامل تأثیرپذیر هستند. نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان می دهد اینترنت پرسرعت (فناوری 5G) تأثیرگذارترین عامل بر آینده شهرهای هوشمند پایدار است. به کارگیری فناوری 5G سرعت دسترسی کاربران به حجم زیادی از داده ها را افزایش و زمان آن را کاهش می دهد. اینترنت اشیا می تواند از فناوری 5G به منظور مدیریت مصرف انرژی در شهر هوشمند پایدار بهره مند شود. بنابراین، فناوری 5G قادر است به خوبی پاسخ گوی نیازهای شهر هوشمند پایدار در جهت مدیریت مصرف انرژی باشد. تحقیق و توسعه دارای رتبه دوم از لحاظ تأثیرگذاری بر آینده شهرهای هوشمند پایدار است. تحقیق و توسعه با جذب سرمایه گذاری و نوآوری در محصولات و خدمات و تولید فناوری های پیشرفته به فعالیت های دانش بنیان و در نتیجه پیشرو بودن در زمینه سیاست های پایدار منجر می شود. بنابراین می توان با حمایت از همکاری میان دانشگاه و صنعت و همچنین، شرکت های مبتنی بر فناوری جدید (NTBFs)، گام بزرگی در این مسیر برداشت. کلان داده دارای رتبه سوم از لحاظ تأثیرگذاری بر آینده شهرهای هوشمند پایدار است. تعیین اطلاعات مفید در پروژه های توسعه شهر هوشمند مبتنی بر داده بسیار مهم است، زیرا شناسایی اطلاعات برای ارائه به مشتریان به طور مستقیم با ارزش و جذابیت یک سرویس مرتبط است. هوش مصنوعی دارای رتبه چهارم از لحاظ تأثیرگذاری بر آینده شهرهای هوشمند پایدار است. هوش مصنوعی به مدیریت تولید و مصرف انرژی در محیط های متغیر و بازار کمک می کند. ادغام هوش مصنوعی با شبکه های 5G و شبکه های حسگر، می تواند زمینه جدیدی را برای خدمات شهرهای هوشمند نسل آینده ایجاد کند. اینترنت اشیای سبز و به کارگیری آن دارای رتبه پنجم از لحاظ تأثیرگذاری بر آینده شهرهای هوشمند پایدار است. فناوری های اینترنت اشیا چالش های متعددی مانند افزایش مصرف انرژی و همچنین، زباله های الکترونیکی در شهرهای هوشمند را به همراه دارند. برنامه های شهر هوشمند باید سازگار با محیط زیست باشند، از این رو شهرهای هوشمند باید به سمت اینترنت اشیای سبز حرکت کنند. تحلیل این عوامل کلیدی به تصمیمات مدیران، سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری برای سرمایه گذاری و فراهم کردن زیرساخت های لازم شهر هوشمند با توجه به مدیریت بهینه انرژی، کمک می کند.
بررسی جایگاه حقوقی حق به شهر در مصوبه های شورای عالی شهرسازی و معماری ایران با تأکید بر روش شناسی طرح های توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
132 - 147
حوزههای تخصصی:
مقدمه قوانین و مقررات شهرسازی توسط دستگاه های مختلفی تدوین می شوند؛ مجلس شورای اسلامی هیئت وزیران وزارت مسکن و شهرسازی شورای عالی معماری و شهرسازی و شوراهای اسلامی شهرها به عنوان دستگاه های تدوین قوانین و مقررات و شهرداری ها و سازمان های تابعه وزارت مسکن وزارت راه و دستگاه های تابعه وزارت نیرو دستگاه های تابعه به عنوان مجریان این قوانین به شمار می آیند. در مقیاس عینی برآیند تبعیت نکردن از مبانی حقوقی به ویژه اصول و اقتضائات عام قانون گذاری در سیاست های نظام اجرایی (بخش شهرسازی) و متقابلاً برنامه گریزی و نادیده انگاری جایگاه اصول اهداف و ماهیت موضوع شهرسازی در نظام حقوقی اعم از تقنینی و قضایی در شکل و سیمای مغشوش کالبدی فضایی نظام سکونتگاهی و عدم تحقق اهداف طرح های توسعه شهری و برخورد رویه قضایی مشهود است. با بررسی و ارزیابی سیاست شهرسازی و معماری کشور در یک فرایند زمانی مکانی و موضوعی عوارض شواهد و مستندات پدیدارشده نشان می دهد سند ضوابط شهرسازی و معماری طرح های توسعه شهری از نظر حقوقی از مهم ترین اجزای این طرح ها بوده و نسبت به دیگر قسمت های طرح واجد ارزش حقوقی و الزام آوری بیشتری هستند. قسمتی از این ضعف ناشی از وجود ایرادها یا مسائل انکارناپذیر است که تعبیر مناسب و فراگیر برای آن عنوان «ناکارآمدی نظام حقوقی شهرسازی» است که پیامد آن قانون گریزی، تمایل کم به قانون پذیری و بی عدالتی است. با توجه به مطالب یادشده این سؤال مطرح می شود جایگاه حق به شهر در مصوبه های شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در روش شناسی طرح های توسعه شهری ایران تا چه اندازه رعایت شده است؟
مواد و روش هاروش تحقیق حاضر از لحاظ غایت تحقیق یک تحقیق کاربردی به شمار می آید، زیرا با به انجام رسیدن مطالعات ، نتایج آن در چگونگی برنامه ریزی شهری و نحوه مطالعه ، بررسی و تهیه طرح های شهری قابل استفاده خواهد بود. نوع استدلال به کار رفته در این تحقیق بر شیوه استقرایی قیاسی استوار شده است . این نوع استدلال علمی ترین شیوه است . به این ترتیب امروزه در روش علمی مهم ترین جنبه های روش قیاسی و استقرایی ترکیب می شود و مورد استفاده قرار می گیرد. در این راستا، چارچوب و جهت گیری تحقیق با تمسک به قضایا و معلومات کلی تعیین شد و به موجب آن مسئله تحقیق ، هدف اصلی، سؤال اصلی، ابزارها و روش های انجام تحقیق تعیین و تبیین شدند. در ادامه با استفاده از استدلال استقرایی و چارچوب های تعیین شده در طرح تحقیق اطلاعات مورد نیاز تهیه و در دسته بندی مناسب ارائه شد. در این خصوص راه کار دستیابی به اطلاعات قابل تطبیق ، استفاده از اطلاعات وضع موجود و پیشنهادی طرح های مصوب توسعه شهری در ادوار متوالی است که به آن پرداخته شده است . اطلاعات دیگر از بررسی منابع موجود و بررسی های مستقیم محقق در این خصوص جمع آوری و تهیه شده است . در نهایت نیز با استدلال قیاسی و بهره گیری از اطلاعات گردآوری شده ، بررسی ها با تمسک به عقل و قضایای کلی مورد جمع بندی قرار گرفته که نتیجه آن به شکل ارائه علل و ریشه های مشکلات در روش شناسی طرح های توسعه شهری در ایران ، در تهیه طرح های توسعه شهری و راه حل ها از منظر حق به شهر در سیاست گذاری شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، بیان شده است .
یافته هانتایج تحقیق نشان داد در مجموع و در میان کلیه منابع مورد بررسی، بیشترین درصد فراوانی و تأکید موضوعی، بر محورهای نقد رویکرد (31 درصد)، نقد فرایند (27 درصد)، تحقق پذیری (14 درصد) و نقد ابزارها و روش های طرح های توسعه شهری (10 درصد) پی ریزی شده که نشان دهنده تأکید اصلی اساتید و حرفه مندان این رشته بر این حوزه ها است. بدیهی است بخش قابل توجهی از عوامل مؤثر بر عدم تحقق طرح های توسعه شهری، مربوط به سه حوزه دیگر رویکردها و فرایندهای نادرست و ابزارها و روش های نامناسب است. هم از این روست که جهت گیری اصلی این پژوهش، بر پایه اصلاح سه گانه رویکرد، فرایند و ابزار طرح های توسعه شهری با استفاده از دانش آینده پژوهی است. با این توضیحات، در ادامه به تفکیک در هر یک از این سه حوزه، به فراتحلیل وضعیت مؤلفه های هر دسته پرداخته شده و مهم ترین نتایج آن ها استخراج می شود. در فراتحلیلِ نقد «رویکرد» طرح های توسعه شهری مهم ترین عواملی که برشمرده خواهد شد، در قالب پنج دسته طبقه بندی می شود: • عدم کارایی بهینه• فقدان جامع نگری• محدودیت شناختی و محدودیت اطلاعات • عدم پیش بینی صحیح آینده • مشکلات ساختاری و محتوایی
نتیجه گیرییکی از اقدامات مهم اصلاح، شرح خدمات تهیه طرح ها است که در ادامه، کلیات شرح خدمات پیشنهادی این مقاله به همراه اسناد تولیدی آن ها ارائه شده است. در این نوع تحقیقات روش های استقرایی و قیاسی با هم ترکیب می شوند. نحوه به کار گیری ای ن پارادایم در قسمت های مختلف تحقیق به این قرار بود که مفاهیم و انواع طرح ها، بررسی میزان مؤفقیت طرح ها در ایران ، همگرایی ها و واگرایی در طرح های توسعه شهری و مانند آن در چارچوب روش استقرایی و به بیانی در دنیای عینی انجام شد و ریشه یابی علل مشکلات در روش شناسی طرح ها و جمع بندی، مقایسه تطبیقی و ارائه نظریه و متدهای جدید برنامه ریزی از طریق روش قیاسی و در دنیای ذهنی انجام پذیرفت. در واقع تحقیق حاضر از یکسو از پارادیم اثبات گرا و از سوی دیگر، از پارادایم های نو اثبات گرا و پدیدار شناسی بهره مند شد. با انجام این تحقیق ، ضمن به دست آمدن نقشه های لازم برای انجام مطلوب طرح های توسعه شهری، شرایط برای نظارت بر کیفیت انجام را نیز فراهم می کند و بستر شناخت هر چه بهتر نتایج مفید طرح مهیا می شود. این تحقیق به کارفرما و یا استفاده کنندگان از نتایج این پژوهش این امکان را می دهد تا معیارهایی برای ارزیابی دقت ، صحت و روایی و اعتبار انجام طرح های توسعه شهری در ایران از منظر حقوقی حق به شهر به وجود بیاید.
تبیین مفهوم رقابت پذیری گردشگری در راستای توسعه اقتصادی (مطالعه موردی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
35 - 50
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری گردشگری اهمیت بالایی در توسعه اقتصادی دارد. افزایش توان رقابتی می تواند به افزایش سهم بازار و رشد اقتصادی بخش گردشگری منجر شود. مطالعات بسیاری به تحلیل عوامل تعیین کننده رقابت پذیری مقاصد گردشگری پرداخته اند. این پژوهش بررسی می کند چگونه رقابت پذیری گردشگری در شهرهای ایران به توسعه اقتصادی کشور کمک می کند.هدف از این پژوهش از یکسو به پیوندهایی که بین دو مفهوم رقابت پذیری و شاخص های مورد استفاده برای سنجش و از سوی دیگر به مطالعات مرتبط با مدل های رقابت پذیری گردشگری و رشد اقتصادی حاصل از حضور گردشگر پرداخته شده است؛ روش تحقیق مطالعه پیش رو به لحاظ ماهیت پژوهش، از گونه تحقیقات کیفی و از نظر هدف نوع توسعه ای یا کاربردی است و از نظر روش شناسی تحلیل و با ابزار نسخه برداری می باشد و جامعه آماری مورد استفاده از کارشناسان و اساتید مرتبط با رقابت گردشگری و شهرسازی می باشد و در نهایت تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله تحلیل عاملی تأیید کننده صورت گرفته است؛ نتایج به دست آمده از این مطالعه، تعریف مدلی را فراهم می کند که در آن تأمین منابع گردشگری موروثی همراه با تأمین منابع تولیدی و پیوندهای بین آنها عناصر تعیین کننده ظرفیت یک اقتصاد برای تولید و در نتیجه رشد اقتصادی است؛ مدل های ارائه شده مجموعه ای از متغیرهای مرتبط تأکید کرده اند که لزوماً باید شاخصه ها قابل اندازه گیری باشند تا بتوان آنها را ارزیابی نمود و با این وجود افزایش فعالیت گردشگری به طور مثبت به رشد اقتصادی کمک می کند، اگرچه نحوه انجام آن، میزان و همچنین تعمیم این سهم به رشد همه کشورها یا دوره های زمانی، سوالاتی هستند که همچنان باقی می مانند.