فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
121 - 137
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری در سال های اخیر در سطح محله ها و اجتماعات محلی مورد توجه قرار گرفته است. با وجود این، سهم محلات مدرن به علت فقدان بافت و جاذبه های تاریخی در استفاده از این ظرفیت اندک است. هدف پژوهش حاضر، بررسی امکان پیاده سازی ایده گردشگری محله ای در یک محله مدرن بدون نماد رایج گردشگری است.روش شناسی: این پژوهش در زمره تحقیقات کیفی است و در آن از روش تحلیل مضون و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شده است. جامعه آماری متشکل از ساکنان و مطلعین محلی است و نمونه گیری به شیوه هدفمند صورت گرفته است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد شهرک اکباتان ظرفیت میزبانی از گردشگران فرهیخته و با علایق خاص در حوزه اجتماعی، معماری و شهرسازی و علاقمندان به روایت های اجتماعی و داستان تاریخی را دارد و بنابراین می تواند به عنوان یک مقصد مدرن برای اجرای گردشگری محله ای انتخاب شود. این امر مشروط به لحاظ کردن نقش بازیگران/کارگزاران کلیدی است.نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج پژوهش حاکی است که ایده گردشگری محله ای در صورتی قابل پیاده سازی است که دیدگاه ساکنان و به ویژه رضایت آنان در کنار ظرفیت های آن محله مورد توجه قرار گیرد.اصالت و نوآوری: این پژوهش به ارائه مدلی در راستای تحقق گردشگری محله ای در اکباتان پرداخته است که کم ترین مداخله نهادهای عمومی و حاکمیتی در آن صورت می پذیرد.
اثر تغییر اقلیم بر شرایط رویشی زیتون (مطالعه موردی: استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹
281 - 260
حوزههای تخصصی:
کاهش بازدهی تولیدات باغی و زراعی، افزایش آفات و کاهش کیفیت محصولات کشاورزی و تهدید امنیت غذایی از پیامدهای تغییر اقلیم هستند. اثر گذاری تغییر اقلیم بر کشاورزی منجر به افزایش ریسک و ریسک پذیری در حوزه فعالیت های کشاورزی می شود. نتایج بررسی داده های مشاهداتی، رخداد تغییر اقلیم در استان بوشهر را تایید می نماید. آنومالی دمای سالانه استان بوشهر بیانگر افزایش فراوانی سالهای با دمای بیش از میانگین از 1996 تا 2021 است. براساس آزمونPettitts این افزایش حدودc˙ 2/1 می باشد. علاوه برآن روند افزایش معنی دار دما در سطح اطمینان 95% و مقادیر 2≥ Z رخداد تغییر اقلیم در استان بوشهر را تایید کرد. داده های برآوردی دوره آینده تداوم روند افزایشی آستانه های دمای زیتون برای دوره (2040-2021) را تایید می کند. یافته های تحقیق نشان داد با افزایش دمای حداقل در 20 سال آینده نیاز سرمایی درخت زیتون تامین نشده و فصل گلدهی بجای فروردین در اسفند رخ می دهد. همچنین پهنه های وسیع تری از استان بوشهر میانگین دمایی بیش از 26 درجه را تجربه خواهد کرد. لذا درآینده دوره توقف رشد زیتون از 90 روز به 150 روز می رسد. همچنین با افزایش فراوانی روزهای با دمای بیش از c˙ 40 سوختگی میوه بیشتر و کیفیت زیتون کمتر می شود. بنابراین مناطق نامناسب زیتون علاوه بر شهرستان عسلویه و دشتستان شهرستان های کنگان، جم، دیر و دشتی ، کوهپایه های شمال استان و بخش های از دیلم را نیز شامل می شود و قلمروهای مساعد کشت زیتون به سمت غرب استان جابجا خواهد شد.
چارچوب برنامه ریزی توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون کلانشهرها، مورد مطالعه: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
111 - 130
حوزههای تخصصی:
روند شتابان شهرنشینی، منجر به تغییر و تحول در ابعاد مختلف سکونتگاههای روستایی پیرامون کلانشهرها شده است. واکنش مناسب به این وضعیت، الگوی برنامه ریزی خاصی را می طلبد. پژوهش حاضر با هدف تدوین چارچوب برنامه ریزی توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون کلانشهرها است که با روش شناسی تفسیری و روش تحقیق کیفی انجام گرفت. نظریه ها، رویکردها و مدلهای توسعه روستایی، تجربه های مطالعاتی و اجرایی مرتبط جهانی و روستاییان روستاهای پیرامون شهر تهران منابع اصلی جمع آوری داده ها هستند. در این ارتباط، 74 مقاله مربوط به نظریه های توسعه، برنامه ریزی روستایی و 39 تجربه جهانی به ترتیب با روش نمونه گیری هدفمند و روش پژوهش موردی انتخاب شدند. مشارکت کنندگان در بخش مصاحبه های نیمه ساختمند، مدیران و کارشناسان محلی توسعه روستایی از 17 روستا و 5 دستگاه اجرایی بودند که با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه نیمه ساختمند با مشارکت کنندگان در 17 روستا و 5 دستگاه اجرایی (بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، وزارت راه و شهرسازی، اداره کل حریم شهری تهران، فرمانداری و شهرداری) به ترتیب با 34 و 15 نفر به اشباع نظری رسید. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای کیفی و فراترکیب و برای اعتبار پذیری یافته ها از روش ضریب هولستی استفاده شد. یافته های پژوهش، این نتیجه را حاصل نمود که؛ برای برنامه ریزی این روستاهای پیرامون کلانشهری(تهران) باید بر بستر گفتمان فرانوگرایی برنامه ای نو ارایه کنیم. این برنامه دارای چارچوب مفهومی مبتنی بر اصولی خاص است. محیط گرایی، زمینه گرایی، توسعه فعالیت های اقتصاد محلی و زنجیره تامین محصولات و یکپارچگی فضایی بعنوان اصول محتوایی و کثرت گرایی، کنشگر-شبکه، مشارکت، حکمروایی مطلوب و انعطاف پذیری بعنوان اصول رویه ای (فرایندی) چارچوب مفهومی این برنامه تحت عنوان برنامه ریزی توسعه محلی پایدار روستاهای پیرامون کلانشهری (تهران) را شکل داده اند. این اصول جهت دهنده برای تدوین چارچوب عملی (تعریف، ماهیت، مقیاس، اهداف، شرح خدمات و ... ) این برنامه است.
ارزیابی اثرات بحران آب و پدیده فرونشست زمین در مناطق روستایی دشت نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
169 - 201
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین، پدیده ای است که در چند دهه اخیر در اکثر دشت های آبرفتی ایران به چشم می خورد که درنتیجه پایین رفتن تدریجی یا ناگهانی سطح زمین در اثر عوامل مختلفی ازقبیل: برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی، فعالیت های تکتونیکی، استخراج معادن و غیره به وقوع می پیوندد. دشت نیشابور نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با برداشت بیش ازحد آب های زیرزمینی در چند دهه اخیر، سطح ایستابی لایه آبدار پایین رفته و فشار هیدرواستاتیک کاهش یافته است. درنتیجه، فرونشست هایی رخ داده که مناطق روستایی و شهری را تحت تأثیر قرار داده است. دشت نیشابور با وسعتی معادل3477 کیلومتر مربع محدوده ای از آن به وسعت 591 کیلومتر مربع با جمعیتی بالغ بر 59000 نفر، با 179 روستا با فرونشست شدید زمین مواجه است. در این پژوهش، سعی شده با بررسی وضعیت آبخوان و سطح آب زیرزمینی و انطباق آن با مناطقی که با پدیده فرونشست مواجه هستند، به رابطه بین این پدیده با کاهش سطح ایستابی آب بپردازیم. بررسی ها نشان می دهد که سالانه به ازای هر 83 سانتی متر پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی، به طور متوسط 5/10 سانتی متر سطح دشت نیشابور نشست داشته است. در این پژوهش، از تصاویر ماهواره ایsentinel در دوره زمانی اکتبر 2014 تا دسامبر 2017 که توسط سازمان نقشه برداری به روش تداخل سنجی راداری تهیه شده، استفاده شده است. نتایج تحقیق در این دشت حاکی از آن است که بهره برداری بی رویه از منابع آب های زیرزمینی موجب نشست زمین وایجاد درز و ترک هایی در مناطق روستایی، به ویژه در اطراف روستاهای فیروزه، ابوسعدی، بیروم آباد، فیض آباد، سراب کوشک، اردوغش و کال فرخک به میزان 15 الی 20 سانتی متر در سال با بالاترین فرونشست و کم ترین فرونشست مربوط به روستاهای دشت، مهدی آباد و خروسفلی به میزان 1 سانتی متر در سال گزارش شده است.
تحلیل پیشران های محیط زیستی سیاست گذاری توسعه گردشگری با رویکرد آینده پژوهی مطالعه موردی: شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
93 - 79
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه گردشگری، به عوامل و شرایط گوناگونی وابسته است که به شرط به کارگیری نظام مند و ساختاری آن ها، می توان به این مهم دست یافت. این موضوع نشان از اهمیت آینده پژوهی و ضرورت تدوین چشم اندازهای آینده در فرایند توسعه گردشگری و در این میان پیشران های محیط زیستی دارد. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که پیشران های محیط زیستی کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری در افق 1410 شناسایی و تحلیل شوند. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین حوزه گردشگری تشکیل می داد که حجم نمونه به دست آمده با استفاده از روش گلوله برفی برابر با 74 نفر از متخصصین حوزه پژوهش می باشند در نوشتار پیش رو ابتدا با تکنیک دلفی، 8 عامل اولیه استخراج، سپس ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل و تحلیل ماتریس با نرم افزار میک مک انجام شد. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرم افزار میک مک، بیانگر پایداری سیستم در توسعه گردشگری است و بر همین اساس، یافته های پژوهش نشان داد که از بین 8 پیشران شناسایی شده، پیشران های جلوگیری از در معرض خطر دادن اکوسیستم، کاهش آسیب های مخاطرات طبیعی، گسترش فضاهای سبز، مدیران گردشگری دارای آموزش زیست محیطی به عنوان پیشران های کلیدی شناسایی شدند. از بین پیشران های گفته شده پیشران جلوگیری از در معرض خطر دادن اکوسیستم دارای بیشترین تأثیرگذاری و جلوگیری از تخریب محیط در اثر ساخت خانه های دوم دارای کمترین میزان تأثیرگذاری است.
تحلیل فضایی تاب آوری مسکن در برابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر زلزله، مطالعه موردی: مناطق جنوبی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
153 - 177
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران به دلیل موقعیت جغرافیایی در نزدیکی گسل های فعال، تراکم جمعیت و عوامل محیطی در معرض آسیب های ناشی از زلزله قرار دارد. هدف این پژوهش، تحلیل تاب آوری مسکن در مناطق جنوبی تهران (مناطق 15، 16، 19 و 20) در برابر زلزله است. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده ها با روش های کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری و با استفاده از مدل بهترین-بدترین (BWM) و نرم افزارهای Excel و ArcGIS تحلیل شده اند. در ابتدا، 24 معیار کلیدی با مطالعه پیشینه تحقیق شناسایی و سپس وزن دهی و ضریب اهمیت آن ها با روش (BWM) تعیین شد. لایه های اطلاعاتی با بهره گیری از عملگر گامای فازی ترکیب شده و نقشه تاب آوری مناطق موردمطالعه تهیه شد. نتایج نشان داد که 43 درصد مناطق تاب آوری بسیار پایین و 12 درصد تاب آوری پایین دارند، درحالی که تنها 7 درصد از نظر کالبدی-محیطی تاب آوری بسیار پایین و 22 درصد تاب آوری بسیار بالا دارند. به طورکلی، 50 درصد مناطق جنوبی دارای تاب آوری بسیار پایین بوده و نیاز به مداخلات فوری دارند. نوآوری این پژوهش در تلفیق شاخص های اجتماعی-اقتصادی و کالبدی-محیطی، استفاده از روش (BWM) برای دقت در وزن دهی معیارها و بهره گیری از گامای فازی برای مدل سازی تاب آوری است. یافته ها بر اهمیت پرداختن به عوامل اجتماعی-اقتصادی در برنامه ریزی تاب آوری تأکید می کنند و پیشنهاد می کنند که یک رویکرد جامع، ترکیبی از شاخص های اجتماعی-اقتصادی و کالبدی- محیطی، برای افزایش تاب آوری مسکن در برابر زلزله در مناطق جنوبی تهران ضروری است.
برآورد ضریب رواناب با تلفیقی از ابزار Arc CN – Runoff، SCS – CN و رابطه تجربی ICAR (مطالعه موردی: محدوده مطالعاتی سلسله – استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تعیین مقدار ضریب رواناب یکی از بزرگ ترین مشکلات و منبع اصلی فقدان اطمینان در بسیاری از پروژه های منابع آب است. در بیشتر پژوهش هایی که در زمینه منابع آب انجام می شود، مقادیر ضریب رواناب از جدول های مقادیر با توجه به شرایط منطقه مورد مطالعه برداشته می شود. نگرانی اصلی، در این روش، انتخاب مقادیری است که به صورت ذهنی طبق روشی مبهم انتخاب می شوند و قضاوتی شخصی را درباره داده های مفید منعکس می کنند؛ ازاین رو برای تعیین ضریب رواناب باید روشی مناسب انتخاب شود.مواد و روش ها: به منظور اجرای این پژوهش، از داده هایی شامل اطلاعات مدل رقومی ارتفاعی، کلاس های کاربری اراضی، بافت خاک و آمار هواشناسی و هیدرولوژیکی (بارش و رواناب) مرتبط با منطقه مورد پژوهش، طی دوره آماری بیست ساله ای (1380-1400)، استفاده شد. با استفاده از نقشه کاربری اخذ شده اراضی، نقشه کاربری اراضی محدوده در نُه کاربری طبقه بندی شد. همچنین برای تهیه نقشه گروه های هیدرولوژیکی خاک، نقشه بافت خاک در عمق 200سانتی متری محدوده مطالعاتی سلسله به کار رفت و با توجه به نوع بافت خاک، گروه هیدرولوژیکی خاک مختص هر محدوده استخراج شد. در نهایت، گروه هیدرولوژیک خاک در سه دسته (A,B,C) قرار گرفت. نقشه لایه کاربری اراضی و گروه های هیدرولوژیکی خاک وارد محیط ابزار Arc CN – Runoff شد و در نهایت، عملیات تلفیق روی دو لایه اعمال و لایه کاربری اراضی – گروه هیدرولوژیکی (Land Soil) تهیه شد؛ این لایه جدید فقط سطح پوشیده شده با دو لایه را نشان می دهد و نقشه شماره منحنی رواناب، نگهداشت سطحی خاک، حجم، ارتفاع و ضریب رواناب براساس این لایه تهیه می شود. در نهایت، مقدار ضریب رواناب در سه حالت وضعیت رطوبتی خشک، متوسط و مرطوب برآورد شد و مقایسه ای صورت گرفت.نتایج: نتایج پژوهش نشان داد، در محدوده مطالعاتی سلسله، میزان ضریب رواناب (CR) در سه حالت وضعیت رطوبتی خشک، متوسط و تر، به ترتیب برابر با 26/0، 53/0 و 77/0 است. بنابراین حالت رطوبتی خشک، در قیاس با متوسط، 68% کاهش و حالت رطوبتی تر، در مقایسه با متوسط، 37% افزایش داشته است. بررسی همبستگی بین ضریب رواناب و مشخصات محدوده مطالعاتی نشان داد که در محدوده مطالعاتی سلسله، ضریب رواناب تحت تأثیر شش ویژگی فیزیوگرافی محدوده مطالعاتی مساحت، شیب، طول آبراهه و ضریب گراولیوس، حداکثر ارتفاع و تراکم آبراهه ای است. مقدار شماره منحنی رواناب (CN) در حالت رطوبتی خشک، متوسط و تر برای کل محدوده، به ترتیب برابر با 65، 81 و 92 برآورد شد. میزان نگهداشت سطحی خاک (S) در حالت رطوبتی خشک، متوسط و تر، درمورد کل محدوده، به ترتیب برابر با 74/138، 60/59 و 42/23 میلی متر به دست آمد. میزان ارتفاع رواناب (Q) در حالت رطوبتی خشک، متوسط و تر، درمورد کل محدوده، به ترتیب 78/27، 73/55 و 31/79 میلی متر برآورد شد. میزان حجم رواناب (V) در حالت رطوبتی خشک و متوسط و تر، درمورد کل محدوده، به ترتیب 64/3710، 03/7164 و 46/10070هزار مترمکعب حاصل شد.نتیجه گیری: این شرایط نیازمند اجرای اقدامات اساسی به منظور افزایش پوشش گیاهی، شامل عملیات چاله کندن و جویچه تراز همراه با طرح های افزایش پوشش گیاهی، اغلب به صورت بوته کاری و بذرپاشی گیاهان مرتعی در محدوده است و بارش منطقه می تواند رطوبت کافی را برای موفقیت آنها فراهم کند. استقرار سامانه جمع آوری آب باران نیز، با توجه به نفوذپذیری کم خاک منطقه، می تواند مؤثر باشد و از آن در افزایش پوشش گیاهی و دیگر مصارف استفاده شود.
آینده پژوهی پیامدهای انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف بر نواحی روستایی شهرستان تایباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
69 - 86
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده صنعت، برداشت بی رویه از منابع محدود، دگرش اقلیم، بی پروایی نسبت به بایسته های توسعه پایدار، بنیادهای زیستی و تعادل بن مایه های زیست کره را به شدت برآشفته اند. در این میان، امنیت غذایی جوامع درهم تنیدگی بالایی با پایداری و پویایی فعالیت های روستایی دارد که به منابع آب در دسترس بستگی دارد. این در حالی است که طی چند دهه گذشته سهم آبِ بخش صنعت افزایش یافته و در برخی مناطق، آب حوزه کشاورزی به سمت صنعت جهت داده شده است. تداوم این وضعیت امنیت غذایی، پایداری و پویایی فعالیت های روستایی را تهدید می کند. شهرستان کم بارش تایباد در خاور کشور، درگیر انتقال آب چاه های عمیق موجود به سنگ معدن سنگان خواف بوده است. مقاله حاضر به آینده پژوهی پیامدهای انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف بر نواحی روستایی شهرستان تایباد پرداخته است. روش شناسی حاکم بر پژوهش، توصیفی تحلیلی است. درون داده های موردنیاز با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری و با بهره گیری از نرم افزارهای Micmac، Scenario Wizard، Vensim و مدل AHP موردبررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که از هجده وضعیت احتمالی مربوط به پنج سناریو با سازگاری قوی، وضعیت هایی که پیامدهای انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف بر نواحی روستایی تایباد را در آستانه بحران بیان می کنند، بیشترین وضعیت های احتمالی ممکن را در برمی گیرند. بر این پایه، راهکار "انتقال آب چاه های عمیق تایباد به سنگ معدن سنگان خواف به علت بحرانی بودن منابع آب در شهرستان تایباد و ضعف در تغذیه آبخوان های این شهرستان متوقف شود"، مناسب ترین راهکار شناخته شد.
تحلیل عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی در روستاهای پیرامونی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امنی ت مقول ه ای اساس ی در ه ر نظ ام اجتماعی است و کشورها اولویت اول خ ود را ب ه برق راری امنی ت در جامع ه اخت صاص می دهند و احساس امنیت اجتماعی نیز به معنای فقدان هراس از اینکه ارزشهای انسانی مورد حمله قرار گیرد یا به مخاطره نیفتد و به نبود هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادیهای مشروع، اطمینان و آرامش خاطر، ایمنی، آرامش قلب و خاطر جمع بودن است، تعریف می شود. گیدنز در نظریه ساخت یابی معتقد است که کنش انسان تحت تأثیر دو عامل قواعد و منابع است و همین موارد می تواند در احساس امنیت اجتماعی افراد نیز تأثیرگذار باشد. بررسی موضوع امنیت اجتماعی در روستاهای پیرامونی شهر رشت با توجه به اینکه این روستاها در چندسال اخیر به عنوان روستاهای مهاجرپذیر بوده اند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف: هدف از انجام این تحقیق تحلیل عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی در روستاهای پیرامونی شهر رشت است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی بوده که از روش پیمایش بهره گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین روستاهای پیرامونی شهر رشت (پسیخان، گرفم و لیچاه) تشکیل می دهند که ازاین بین تعداد 300 خانوار به عنوان حجم نمونه از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جهت مصاحبه انتخاب شدند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه در این پژوهش روستاهای پیرامونی شهرستان رشت می باشد. یافته ها و بحث: نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که احساس امنیت اجتماعی در روستاهای مورد بررسی تقریباً پایین است. همچنین نتایج این پژوهش مبین آن بود که بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و اعتماد اجتماعی با احساس امنیت اجتماعی رابطه مستقیم و مثبت و بین بی سازمانی اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی رابطه منفی و معکوس وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق می توان بیان کرد که سازماندهی اجتماعی در روستاهای مورد بررسی وضعیت مطلوبی نداشته و نیاز به اصلاحاتی در ابعاد مختلف محدوده مورد مطالعه دارد. بی شک اگر وضعیت سازماندهی روستاها مطلوب باشد، احساس امنیت اجتماعی که یکی از موارد بسیار مهم در زندگی هر انسانی است نیز تا حدودی بهبود خواهد یافت.
ارائه مدلی برای توسعه پایدار بوم گردی عشایری (مورد مطالعه: عشایر استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بوم گردی عشایری از اشکال گردشگری پایدار، با ارائه منبع جایگزین معیشت به جامعه بومی منجر به حفاظت از محیط زیست و ایجاد منافع اجتماعی و اقتصادی برای جوامع محلی می شود.
هدف پژوهش: این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای توسعه پایدار بوم گردی عشایری در استان کرمانشاه انجام شد.
روش شناسی تحقیق: در این پژوهش از رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی استفاده شد. جامعه هدف در فاز کیفی شامل کارشناسان ارشد و مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و سازمان امور عشایری استان کرمانشاه بودند که بعد از انجام مصاحبه با ده نفر اشباع نظری حاصل شد. پس از شناسایی محورهای اصلی؛ در فاز کمی، پرسشنامه ایی تهیه شد و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ایی با انتساب متناسب از میان جامعه آماری که شامل کارکنان و کارشناسان دو سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و سازمان امور عشایری استان کرمانشاه، بین 148 نفر توزیع شد.
قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو مورد مطالعه این پژوهش عشایر استان کرمانشاه بوده است.
یافته ها و بحث: محورهای اصلی شناسایی شده در فاز کیفی شامل بهره گیری از پتانسیل های طبیعی منطقه، بهره گیری از امکانات، عوامل اجتماعی-فرهنگی، عوامل آموزشی و ترویجی، سیاست گذاری ها و رشد اقتصادی و درآمدی بود. در فاز کمی میانگین متغیرها حدود 45/3 تا 18/4 بود که نشان می دهد وضعیت متغیرها از متوسط تا خوب متغیر است. نتایج بخش تحلیل عاملی ضمن تأیید برازش مدل نشان داد که بهره گیری از امکانات، سیاست گذاری ها، عوامل اجتماعی-فرهنگی و رشد اقتصادی و درآمدی، بهره گیری از پتانسیل های طبیعی منطقه، و عوامل آموزشی و ترویجی به ترتیب با بار عاملی 65/0، 63/0، 58/0، 57/0، 59/0 و 62/0. بیشترین اهمیت را به ترتیب در تبیین مدل توسعه پایدار بوم گردی عشایری داشتند و می توانند این مدل را تبیین نمایند.
نتایج: با این باور که افزایش توان اقتصادی، حفظ منابع زیست محیطی و حفاظت از میراث فرهنگی-اجتماعی سنگ بنای شکل گیری گردشگری پایدار است که رسالت اصلی آن دستیابی به توسعه پایدار است.؛ بوم گردی های عشایری یکی از مهم ترین حوزه های این رویکرد است. بر این اساس پژوهش حاضر با ارائه مدلی، مسیرهای اصلی توسعه بوم گردی های عشایری در استان کرمانشاه را شناسایی کرده است. بنابراین نتایج حاصل از این پژوهش می تواند مبنای تصمیم گیری سیاست گذاران برای دستیابی به توسعه پایدار بوم گردی های عشایری باشد.
الگوواره توسعه گردشگری ماجراجویانه در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
151 - 168
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با روش داده بنیاد و با هدف ارائه الگویی برای توسعه گردشگری ماجراجویانه صورت گرفته است. روش پژوهش کیفی بوده که از راه مصاحبه هدفمند شکل گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل استادان دانشگاهی، مدیران سازمان های ورزشی مرتبط، کارشناسان اداره میراث فرهنگی و راهنمایان تورهای گردشگری است. پس از بررسی و کدگذاری و تحلیل داده ها، روایی و پایایی با توجه به آزمون مربوط به آن ها تأیید شده است. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها در پنج گروه دسته بندی می شوند: شرایط علّی شامل شناسایی زمینه ها، نیازهای فردی، اجتماعی و فرهنگی، اشتغال مبتنی بر کارآفرینی؛ عوامل مداخله گر شامل سطح امکانات و تجهیزات، شرایط اقتصادی، مدیریت کیفیت، وضعیت اداری و مدیریتی، وضعیت جغرافیایی، فرهنگ منطقه؛ شرایط زمینه ای شامل مدیریت راهبردی، برنامه ریزی راهبردی، زیرساخت های شهری، فرهنگی و اطلاعاتی، پشتوانه علمی و دانشگاهی؛ راهبردها شامل کیفیت و نوآوری، مدیریت ایمنی، آموزش و فرهنگ سازی، اطلاع رسانی، بازاریابی؛ پیامدها شامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی. نتایج این پژوهش سبب نگرش عمیق ذی نفعان به گردشگری ماجراجویانه در استان ایلام و عوامل مؤثر بر آن خواهد شد. این نگرش راهبردها و توصیه های مناسبی به منظور حفاظت از شرایط محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی استان ارائه نموده که دارای نوآوری است.
واکاوی تغییرات بارش شمال غرب ایران طی دهه های آتی بر اساس مدل های GCM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
389 - 367
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تغییرات بارش شمال غرب ایران طی دهه های آتی بر اساس مدل های GCM صورت گرفته است. بدین منظور، ابتدا بارش سال های 2014-1985 بر اساس آزمون من- کندال روندیابی گردید. سپس داده های روزانه بارش برای هر یک از ایستگاه های مورد مطالعه در نرم افزار SDSM6.1 برای 2014-1985 شبیه سازی شد. آنگاه تحت سناریوهای (SSP2-4.5) و (8.5-SSP5) مدل های CanEsm5 و MPI-ESMI-2HR، بارش سال های 2043-2015 پیش بینی شد. جهت ارزیابی عملکرد مدل های CMIP6 و مقایسه مقادیر پایه و پیش بینی شده، از سنجه های آماری MSE،RMSE و MAE استفاده شد. بر اساس نتایج آزمون من- کندال، بارش دوره پایه در ایستگاه های تبریز، اردبیل، ارومیه، تکاب و مراغه دارای روند کاهشی و در ایستگاه های مشگین شهر، سردشت، ماکو، خلخال، سراب، جلفا و پارس آباد دارای روند افزایشی بود. از بین 12 ایستگاه مورد بررسی، فقط بارش ایستگاه مراغه روند کاهشی معنادار داشت. در سایر ایستگاه ها روندهای بارش معنی دار نبود. بر اساس پیش بینی های انجام شده بر اساس مدل های مذکور، تحت سناریوی متوسط (SSP 2-4.5)، در اواخر زمستان و اوایل بهار، بارش کاهش خواهد یافت. در سایر ماه ها به ویژه ماه های تابستان و پاییز، درصد کاهش بارش بیشتر خواهد بود. بر اساس سناریوی 8.5-SSP5، بیشترین درصد کاهش بارش در مدل MPI به میزان 33% در ایستگاه های جلفا، سردشت، مراغه و در مدل CanESM5 حدود 33 الی 35 درصد در ایستگاه های جلفا، تکاب و ارومیه پیش بینی گردید. طبق نتایج حاصل، اگرچه هر دو مدل، بارش را با خطای نسبتاً بالایی پیش بینی نمودند، لیکن مدل MPI نسبت به مدل CanESM5 خطای کمتر و دقت بیشتری در پیش بینی بارش داشت.
تحلیل فضایی شاخص های اجرای شبکه معابر در طرح های هادی روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
261 - 294
حوزههای تخصصی:
امروزه طرح های هادی باهدف سامان دهی و بهسازی بافت کالبدی نواحی روستایی انجام می شود؛ در این راستا میزان موفقیت طرح هادی اجراشده و رضایت مندی مردم یکی از مهم ترین موضوعات مورد مطالعه در جغرافیا است. ازاین رو لازم است عوامل و نیروهای محرک بر اجرای شبکه معابر روستایی در طرح های هادی ناحیه مورد مطالعه شناسایی شوند. در این راستا در این مطالعه تلاش شده است تا به وضعیت شاخص های اجرای شبکه معابر در طرح های هادی در مناطق روستایی شهرستان شهرکرد پرداخته شود. روش شناسی مطالعه از نوع تبیینی علّی به شیوه پیمایشی بوده و با استفاده از ابزار پرسش نامه و مشاهده میدانی در 10 مورد از روستاهایی که اجرای شبکه معابر در طرح های هادی مورد توجه بوده است، انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه مسئولان محلی(شورا و دهیار و مسئولین بخشداری و...) و مردم محلی روستاهای مورد مطالعه هستند که براساس تعداد خانوار ساکن (6693) در روستاهای موردمطالعه، حجم نمونه برابر 220 نفر برآورد شد. نتایج تحقیق نشان داد که همبستگی و شاخص الگوی ساخت شبکه با مقدار 485/0 کمترین همبستگی را با اجرای شبکه معابر روستایی در طرح های هادی دارند، همچنین نتایج تحلیل فضایی شبکه معابر در طرح های هادی نشان می دهد که بیشترین میزان رتبه شبکه معابر در طرح های هادی مربوط به روستاهای وانان، شمس آباد، خوی، سورک، هرچگان و کمترین رتبه مربوط به روستاهای امامزاده، مرغملک، پیر بلوط است. نتایج ضریب مسیر نشان می دهد که در بین ابعاد چهارگانه مورد بررسی برای طرح هادی بعد الگوی ساخت شبکه با ضریب مسیر 245/0 ، بعد شیب شبکه با ضریب مسیر 230/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را در طرح هادی داشته اند و بعد از آن ها بُعد معماری و منظر با ضریب 237/0 قرار دارند و در انتها کمترین تأثیر را بعد سطح و پوشش شبکه با ضریب 158/0 داشته اند.
برنامه ریزی محلات دوستدار کودک با تأکید بر مشارکت پذیری؛ نمونه مطالعاتی محله پونک جنوبی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها با چالش های بسیاری روبرو هستند که یکی از این چالش ها بی توجهی به کودکان است و محلات به عنوان یکی از نطفه های حل مسائل شهر است که می توان از ظرفیت های آن بهره برد و کودکان به عنوان قشر آسیب پذیر باید نظر آن ها در رابطه با محیط زندگیشان مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد، به این دلیل که کودکان علایق بیشتری برای حضور در محله پیدا کند. بنابراین هدف پژوهش شناسایی راهکارهای برنامه ریزانه برای ایجاد محلات دوستدار کودک به منظور ارتقاء مشارکت پذیری در محله پونک جنوبی تهران است که در پژوهش های اخیر کمتر به آن توجه شده است. بنابراین این پژوهش سعی دارد شاخص های مطرح شده در ابعاد مختلف محلات دوستدار کودک را با توجه به مشارکت پذیری مطرح نماید. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است و برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شد که 380 پرسش نامه با توجه به جمعیت هر یک از بلوک ها به روش تصادفی ساده بین ساکنان محله با جامعه آماری 35408 نفر به دلیل اصل عدالت در انتخاب افراد در نمونه مطالعاتی برگزیده شده است و برای تحلیل پرسشنامه از تحلیل رگرسیونی استفاده شد یافته های تحقیق نشان داد که میزان انجام فعالیت های متنوع توسط کودکان در بعد کالبدی، ایمنی کودک در برابر اتومبیل در بعد حمل و نقل بیشترین امتیاز و توجه به رنگ های موردعلاقه کودکان در بعد کالبدی، تهویه مسکن در بعد مسکن کمترین امتیاز را کسب کرده اند. درنتیجه می توان با مشارکت کودکان محلات را به مکانی طبق میل و خواسته کودک تبدیل کرد که امنیت، حس تعلق، حضور پذیری در آن بالاست.
بررسی اثرات تأمین مسکن محله محور بر توسعه گردشگری با رویکرد زیست محیطی (مورد مطالعه: شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
99 - 116
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر گردشگری جایگاه خاصی در توسعه کشورها پیدا کرده و نقش فعال و مؤثری در ارتقاء ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ویژه در کشورهای درحال توسعه ایفا می کند؛ امروزه تأمین مسکن در قالب برنامه ریزی محله محوری، بیش از هر زمان دیگری مورد توجه می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات تأمین مسکن محله محور بر توسعه گردشگری با رویکرد زیست محیطی در شهر اراک بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ چگونگی گردآوری اطلاعات، میدانی (پرسشنامه) و اسنادی (کتابخانه ای) است. جامعه پژوهش، مسئولین و متصدیان گردشگری در محدوده مورد مطالعه که با موضوع گردشگری آشنایی دارند (15 نفر)، متصدیان و کارکنان و فعالان حوزه گردشگری (8 نفر)، کارشناس جغرافیا و گردشگری (5 نفر)، کارشناس عمران (3نفر)، کارشناس مهندسی منابع آب(3نفر) و اساتید، محققان و پژوهشگران دارای اطلاع یا سابقه پژوهش در حوزه گردشگری اراک (6 نفر) بود که 40 پرسشنامه را تکمیل نمودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش ماتریس ایرانی (لئوپولد تغییر یافته مخدوم، 1387) بود. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، اثرات و پیامدهای تأمین مسکن بر گردشگری شهر اراک دارای اندک تأثیرات منفی می باشند، در واقع باید به این نکته اشاره کرد که تأمین مسکن نمی تواند تنها شامل اثرات منفی زیست محیطی باشد بلکه می تواند در زمینه توسعه گردشگری نقش آفرین باشد. بنابراین ضروری است که در درجه اول جهت کاهش اثرات منفی تلاش کرده و در درجه دوم باید سعی کرد از این پتانسیل در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی بهره برد.
سنجش اقلیم گردشگری جنگل های مانگرو خلیج نایبند با استفاده از شاخص های TCI و PET(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
127 - 142
حوزههای تخصصی:
امروزه بر همگان روشن است که فعالیت گردشگری در اکوسیستم های طبیعی تا حد بسیار زیادی متأثر از شرایط اقلیمی منطقه هدف است و هوا و اقلیم در فعالیت گردشگری بالاترین سهم را در میان سایر عوامل انتخاب مقصد گردشگری دارد. در این تحقیق با هدف تعیین زمان مناسب طبیعت گردی در جنگل های مانگرو خلیج نایبند که یکی از مقاصد پر جاذبه جنوب کشور به شمار می رود، اقدام به بررسی شاخص های TCI و PET در خلال سال های 2000 تا 2022 شد. نتایج حاصل از شاخص TCI نشان از آن دارد که مطلوب ترین فصل گردشگری به اواخر پاییز و زمستان اختصاص دارد و بالاترین میزان مطلوبیت مربوط به ماه های آذر و بهمن است. براساس این شاخص کمترین میزان مطلوبیت از منظر شرایط اقلیمی به ماه های اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر تعلق دارد. همچنین مطابق نتایج حاصل از بررسی شاخص PET که از مهم ترین شاخص های فیزیولوژیک مربوط به بدن انسان است، کمترین میزان تنش گرمایی و سرمایی حس شده به ماه های آبان و اسفند اختصاص دارد و این ماه ها بالاترین مطلوبیت را در مقایسه با سایر ماه های سال برای فعالیت های گردشگری و طبیعت گردی در منطقه دارند. در مقابل، کمترین میزان مطلوبیت از نظر تنش گرمایی به ماه های فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر تعلق دارد. کاربرد هر دو روش نشان داد که با نتایج مشابهی همراه هستند و برای گردشگاه های مشابه با توجه به داده های اقلیمی در دسترس قابل استفاده هستند. توجه به چگونگی شرایط آسایش اقلیمی در خلیج نایبند با در نظر گیری رشد روز افزون گردشگران و طبیعت گردان در جنگل های مانگرو این منطقه و حساسیت های ویژه ی این رویشگاه از دیدگاه حفاظتی، می تواند کمک شایان توجهی بر رشد و توسعه فعالیت گردشگری و همچنین حفاظت هرچه صحیح تر از پتانسیل های ارزشمند این اکوسیستم طبیعی داشته باشد.
رهیافت های توسعه اکوتوریسم روستایی در روستای مهرنجان شهرستان نورآباد ممسنی، استان فارس: مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
50 - 69
حوزههای تخصصی:
گردشگری به دلیل حوزه های وسیع و قابلیت های متنوع و متعدد موجود در آن رهیافت نوین منبع درآمد به شمار می آید که درنتیجه موجب اشتغال زایی و توسعه زیربنایی در مناطق مستعد می شود. در میان انواع گردشگری می توان به اکوتوریسم اشاره کرد که بر ادغام حفظ محیط زیست، آشنایی با فرهنگ جوامع، توجه ویژه به جاذبه های طبیعی بکر و اشتغال جامعه محلی استوار است که درنتیجه سفرهای پایدار را به همراه دارد و در صنعت گردشگری جایگاه ممتازی دارد. مقاله حاضر با هدف شناسایی و تدوین شاخص های مؤثر در توسعه اکوتوریسم روستایی با استفاده از روش تحلیل محتوا در روستای مهرنجان است. این پژوهش، از نظر ماهیت، کاربردی و، از نظر روش مطالعه، توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها و اطلاعات پژوهش دو روش مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه بوده است. مشارکت کنندگان این پژوهش همهٔ کارشناسان و نخبگان محلی و نهادهای مرتبط هستند که درنهایت 26 نفر از آن ها به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. برای این منظور، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است که نتایج با نرم افزار مکس کیودی ای (MAXQDA) تحلیل شدند. در بیانی کلی می توان گفت که، با توجه به توان های بالای اکوتوریستی منطقه، استفاده چندانی از توان های منطقه نشده است. همچنین، نتایج به دست آمده از اولویت بندی شاخص ها حاکی از این است که بازسازی بافت قدیم روستا پس از زلزله و ایجاد طرح پله ای خانه ها برای جذب گردشگران و ایجاد اقامتگاه های بوم گردی به منظور اشتغال زایی ازطریق توسعه اکوتوریسم به منزلهٔ مهم ترین کد محوری و تأثیرگذارترین راهبرد مطرح است.
ارزیابی درجه توسعه یافتگی بخش کشاورزی در استان های شمالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان های شمالی باتوجه به شرایط جغرافیایی، اقلیمی و مزیت های بالقوه، از جایگاه ویژه ای در روند توسعه یافتگی اقتصاد ایران برخوردارند. این پژوهش با استفاده از 81 شاخص توسعه بخش کشاورزی و رهیافت "فواصل چندگانه تحت روش های نرمال سازی مختلف" (TRUST)، در پی تعیین درجه توسعه یافتگی بخش کشاورزی سه استان شمالی ایران است. انتخاب معیارها و زیرمعیارهای درخت تصمیم براساس مبانی نظری موجود و مرور منابع صورت گرفت. الگوی TRUST، روش توسعه یافته ای از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره است که براساس ترکیب تکنیک های نرمال سازی سنتی با نرمال سازی لگاریتمی شکل گرفته و برای اولین بار در ایران با چارچوب جدید و قابل اعتماد، ارائه می شود. نتایج نشان داد که در زیربخش زراعت، استان مازندران با امتیاز نهایی 0/59- رتبه اول، در زیر بخش باغبانی، استان مازندران با امتیاز نهایی 0/23 رتبه اول، در زیربخش دامپروری، استان گیلان با امتیاز نهایی 0/06 رتبه اول، در زیربخش مکانیزاسیون، استان گیلان با امتیاز نهایی 0/55 رتبه اول و در زیربخش آموزش و زیرساخت، استان گیلان با امتیاز نهایی 0/02 رتبه اول را به اختصاص دادند. استان گلستان در بیشتر زیربخش های مورد مطالعه دارای رتبه دوم برخورداری است. متفاوت بودن رتبه های اول در هر زیربخش نشان دهنده وجود دوگانگی سطح توسعه یافتگی در سه استان شمالی است. یافته های این پژوهش به برنامه ریزان در جهت شناخت وضعیت موجود بخش کشاورزی سه استان شمالی و برنامه ریزی برای آینده کمک می کند. با مطالعه شرایط اقلیمی سه استان شمالی، چرخه تولید بخش کشاورزی با راهبرد افزایش عملکرد در واحد سطح پیش رود تا مازاد درآمد حاصل، صرف توزیع عادلانه در زیربخش های کشاورزی شود.
شبیه سازی رشد شهری با استفاده از مدل LTM و مدل سازی توان اکولوژیک به منظور سنجش تناسب اراضی برای توسعه شهری با روش WLC در چشم انداز سال 1425، مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک دقیق الگوهای گسترش شهری با استفاده از مدل های رشد شهری به مدیریت و برنامه ریزی شهری کارآمد کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، مدل سازی رشد بهینه شهری اصفهان با ارائه سناریوی وضع مطلوب توسعه فضایی-کالبدی آن است. محدوده موردمطالعه، پهنه محدوده و حریم شهر اصفهان به مساحت 55218 هکتار می باشد. نوع تحقیق بر مبنای هدف، «کاربردی» و از نظر ماهیت، روش و نحوه گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش های «تاریخی، موردی، پیمایشی، پس رویدادی و عمل نگر» است. با استفاده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای سنجنده TM لندست مربوط به سال های 1365، 1377 و 1395 روند پراکنش شهری و تغییرات کاربری اراضی و عوامل مؤثر بر توسعه فضایی-کالبدی شهر طی دوره 30 ساله بررسی شده است. سپس برای پیش بینی توسعه شهری اصفهان با استفاده از مدل LTM توسعه آینده برای سال 1425 موردبررسی، شبیه سازی و ارزیابی قرارگرفته است. بر اساس الگوی احتمالی مدل LTM، تغییرات کاربری اراضی در قالب «سناریوی روند» در طی سه دهه آتی (1425-1395) پیش بینی گردیده است. برای دستیابی به «سناریوی مطلوب»، مدل سازی پهنه بندی توان اکولوژیک توسعه شهری برای سال 1425 با استفاده از روش wlc ارائه شده است. نتایج حاصل از تغییرات کاربری اراضی طی دوره 1395-1365 نشان دهنده افزایش 178 درصدی اراضی ساخته شده و کاهش اراضی کشاورزی (13-%)، پوشش درختی (75-%) و مراتع (28-%) می باشد. نتایج به دست آمده از روش های پیش بینی توسعه آینده شهر اصفهان برای سال 1425 با مدل LTM نشان دهنده گسترش فضایی در سال های آتی به صورت اسپرال و تبدیل کاربری های دیگر به زمین های ساخته شده است؛ تا حدی که در سال افق، مساحت نواحی ساخته شده شهر با افزایش 33 درصد (5918 هکتار) از 17863 هکتار در سال 1395 به 23781 هکتار در سال 1425 خواهد رسید. نتایج مدل سازی پهنه بندی توان اکولوژیک توسعه شهری اصفهان به منظور شناسایی و سنجش تناسب اراضی برای توسعه در سال 1425 با استفاده از روش wlc نیز بیانگر این است که مجموع مساحت مناطق دارای تناسب های بالا و متوسط برای توسعه شهری 5712 هکتار است.
پیامدهای جدایی احتمالی شهرری از کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرری به عنوان مرکز بخش ری از توابع شهرستان ری از سال 1393، قانوناً به عنوان منطقه 22 کلان شهر تهران شناخته شد و از آن سال تاکنون، مدیران و معتمدین شهرری، به انحاءم ختلف تلاش می کنند تا این شهر را باز پس گرفته و دوباره به عنوان مرکز بخش ری تعریف کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی پیامدهای احتمالی جدایی شهرری (منطقه 20 تهران) از کلان شهر تهران است و در این راستا، سناریوهای مختلف موردبررسی قرار گیرد. انجام این پژوهش، به دلیل تبیین پیامدها و سناریوهای مختلف، مهم و ضروری است. این پژوهش به دلیل بررسی پیامدهای جدایی شهرری از کلان شهر تهران و طرح سناریوهای مختلف از نوآوری برخوردار است. روش تحقیق مبتنی بر روش تحلیلی- توسعه ای است. گردآوری داده ها به روش اسنادی و پیمایشی انجام شده و در تحلیل داده ها از روش های کمی (آزمون های آماری، نرم افزار MIC MAC و نرم افزار Wizard) و کیفی (تحلیل مضمون) استفاده شده است. جامعه آماری شامل شهروندان شهرری و گروه خبرگان است که بر اساس فرمول کوکران و با در نظر گرفتن 95% ضریب اطمینان از 384 نفر از شهروندان پرسشگری به عمل آمده و 36 نفر از گروه خبرگان مورد مصاحبه قرارگرفته اند. نتایج نشان می دهد که بعد حقوقی- قانونی با میانگین ۳.23 بیشترین و بعد محیط زیستی با میانگین 1.80 کمترین پیامدها را از جدایی احتمالی شهرری از شهر تهران خواهند داشت. ابعاد اقتصادی- مالی، فیزیکی- کالبدی، و اداری- نهادی نیز به ترتیب با میانگین های ۲.68، ۲.59، و ۲.51، دارای پیامدهای متوسط خواهند بود و بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 3.11، دارای پیامد بالا در مقیاس لیکرت خواهد بود.