فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۱۶۱ تا ۲۵٬۱۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سیاسی فضای هر کشور در قالب تقسیمات کشوری به اجرا در می آید. تقسیمات کشوری از مهم ترین عواملی است که یک نظام سیاسی باید برای تهیه و اجرای برنامه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فضایی، زیست محیطی و همچنین اداره بهتر سرزمین و بهره برداری بیشتر، به آن توجه کند. از جمله این برنامه ها، برنامه آمایش سرزمین است که به منظور رفع نابرابری ها و ایجاد تعادل فضایی در بسیاری کشورها تهیه و اجرا می شوند. در این تحقیق که از نوع بنیادی است با استفاده از روش کتابخانه ای، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید و سپس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این مسئله پرداخته شد؛ که تقسیمات کشوری چه نقشی در اجرای برنامه های آمایش سرزمین ایفا می کند و عملکرد تقسیمات کشوری ایران در این راستا به چه نحو بوده است؟ نتیجه بررسی ها نشان داد که تقسیمات کشوری از سه جهت عمده: 1- ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی 2- ایجاد یک مبنا و بستر برای برنامه های آمایش 3- مکانیسم اجرای برنامه های آمایش از طریق تمرکززدایی می تواند در اجرای طرح های آمایش سرزمین مؤثر باشد. از طرف دیگر تقسیمات کشوری ایران بدلیل ناهمگن بودن حوزه های تقسیماتی و به تبع آن عدم انطباق با الزامات منطقه ای و همچنین سیستم حکومتی متمرکز که موجب تمرکز جمعیت و فعالیت ها در مرکز و عدم تعادل در ابعاد مختلف در سطح سرزمین شده است، نتوانسته کارایی لازم را در تهیه و اجرای برنامه های آمایش داشته باشد.
نقش پلیس در احساس امنیت اجتماعی پایدار (مطالعه موردی: شهر دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور مردم درفضای عمومی شهر مستلزم احساس امنیت ازسوی آنان است که انسانها برای دستیابی به زندگی سالم و تداوم روابط اجتماعی نیازمند آن هستند. احساس ناامنی مانع ایجاد رشد فرهنگی، اجتماعی و مشارکت عمومی مردم در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میشود و هزینههایی بر جامعه تحمیلمیکند. از آنجایی که پلیس تأمینکننده امنیت جانی و مالی شهروندان است نقش آن در رضایتمندی مردم بسیار حائز اهمیت است. مبانی نظری پژوهش بنا به تناسب موضوع به این حوزه مورد بررسی میپردازد. لذا، این پژوهش با هدف تعیین نقش پلیس در احساس امنیت اجتماعی بین شهروندان شهر دهگلان در سال1393پرداختهاست. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی است. ابزار گردآوری دادهها بهصورت پرسشنامه محققساخته و دارای قابلیت اعتبار و اعتماد است. جامعه آماری پژوهشتمامیشهروندان 15–54ساله ساکن در شهر دهگلان و حجم نمونه 164نفر میباشد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شده-است.یافتههای این پژوهش نشانمیدهد که بین نقش پلیس و احساس امنیت در بین شهروندان شهر دهگلان رابطه معناداری وجوددارد. همچنین، بین سه شیوه (توانایی، عملکرد، جدیت) پلیس و احساس امنیت اجتماعی شهروندان رابطه معناداری وجوددارد.ضریب همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن نیز نشانمیدهد که عملکرد پلیس، توانایی و جدیت به ترتیب بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت اجتماعی شهروندان دارند.
امنیت و توسعه پایدار گردشگری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار از اصول و مبانی پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جهان محسوب میشود و به دلیل نقشی که گردشگری میتواند در این زمینه بهویژه در کشورهایی مانند ایران ایفا نماید، لزوم و ضرورت توجه به گردشگری پایدار حائز اهمیت فراوان است. موفقیت و رشد پایدار گردشگری در گرو عملکرد مناسب و هماهنگ عناصر و فاکتورهای متعددی است که با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. یکی از مهمترین این فاکتورها «امنیت گردشگران و مقصدهای گردشگری» است. امروزه در جهان امنیت به عنوان مهمترین فاکتور در تدوین استراتژی های توسعه گردشگری در جهان به شمار آمده و با مقوله گردشگری رابطه مستقیم دارد. هدف از این پژوهش تحلیل توسعه پایدار گردشگری شهر تهران با استفاده از هرم مزلو و پاسخ به این پرسشها است که مهمترین عوامل تأثیرگذار بر احساس امنیت گردشگران شهر تهران چیست؟ و چه رابطهای بین احساس امنیت گردشگران و وفاداری گردشگران وجود دارد؟ روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است که با بهرهگیری از هرم مزلو به اهمیت امنیت در گردشگری میپردازد و با ابزار پرسشنامه 130 نفر از گردشگرانی که در پاییز 1393 به تهران وارد شدهاند به روش تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه نزد آنها توزیع و تکمیل گردید. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که چهار عامل در عدم احساس امنیت گردشگران شهر تهران تأثیرگذار هستند: ضعف سرمایه اجتماعی میزبان و گردشگران، طراحی نامناسب شهر و تراکم جمعیت، عدم ایمنی جانی و عدم نظارت مردمی و انتظامی. همچنین نتایج نشان داد بین احساس امنیت گردشگران و وفاداری آنها همبستگی مستقیم وجود دارد بدین معنی که هر چه احساس امنیت در گردشگران قویتر شود وفاداری (تکرار سفر، ماندگاری در سفر، تبلیغ شهر گردشگری) افزایش مییابد. لذا با توجه به هرم مزلو و در جهت رسیدن به توسعه گردشگری پایدار در تهران باید احساس امنیت و ضریب ایمنی گردشگران را افزایش داد تا سطح دوم هرم مزلو را پشت سر گذاشته و به مرحله پنجم هرم مزلو یعنی خودشکوفایی یا همان توسعه پایدار گردشگری رسید.
معیارهای طراحی محلات مبتنی بر رویکرد شهر دوستدار کودک (نمونه موردی محله فرهنگ مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۴ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۵
91 - 112
حوزههای تخصصی:
از آنجا که کودکان عامل پیوند نسلهای گذشته و آینده درهر جامعه محسوب می شوند و با توجه به اینکه قسمت عمده ای از جامعه ما را تشکیل میدهند تلاش برای ایجاد محیطی مناسب برای رشد کودک و آشنایی با نیازها و سرشت فطری او که در دوران کودکی به آن نیاز مند است، ضروری است.در این میان طراحی محلات بعنوان اولین عرصه عمومی که کودکان در تعامل با آن قرار می گیرند وگروه مهمی از استفاده کنندگان آن هستند مورد اهمیت است. در سالهای اخیر کامل ترین پژوهش در رابطه با کودکان در قالب رویکرد شهردوستدارکودک انجام گرفته است اما بیشتر این تحقیقات به جنبه های حقوقی کودکان پرداخته اند،این پژوهش بر آن است که به جنبه های فضایی -کالبدی این موضوع بپردازد.برای تحقق این امربا هدف اصلی دستیابی به ویژگیهای ساختاری محلات براساس رویکرد شهر دوستدارکودک، باروشهای کیفی ،پرسشنامه،مصاحبه وتحلیل های گرافیکی (تحلیل عکس،نقشه،نقاشی کودکان) نظرهای کودکان وفضاهای محله بررسی گردید.برای پیاده سازی این روشها محله فرهنگ شهر مشهد را به عنوان نمونه موردی بررسی کردیم.کودکان سنین 5تا11 سال وتعدادی از والدین آنها با روشهای پرسشنامه،مصاحبه ونقاشی مورد مشارکت قرار گرفتند وبا استفاده از تحلیل های گرافیکی فضاهای مرتبط با کودکان ونیازهای آنهابررسی گردید.اطلاعات بدست آمده از روشهای مختلف مورد تحلیل قرار گرفت ودر پایان به عنوان نتیجه معیارهایی برای طراحی محلات از جمله خوانایی،دسترسی ونفوذ پذیری،هویت،حضور پذیری ومشارکت مطرح گردید.
سنجش نگرش و گرایش جامعه میزبان به توسعه گردشگری در نواحی روستایی مناطق بیابانی و کویری (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان خور و بیابانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۵ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۸
37 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نگرش و حمایت جامعه محلی از توسعه گردشگری درمنطقه ای روستایی و بیابانی – کویری می پردازد. هدف اصلی پژوهش بررسی نگرش ساکنین منطقه به توسعه گردشگری و سنجش میزان حمایت و مشارکت آنان و عوامل تاثیر گذار بر این نگرش بر مبنای نظریه مبادله اجتماعی، چرخه حیات گردشگری و روش تفکیکی است. روش تحقیق در این پژوهش تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی است. در روش میدانی از پرسشنامه و مصاحبه به عنوان ابزار اصلی در گردآوری داده استفاده شده است. اطلاعات پرسش نامه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS پردازش و بر اساس هدف ، از آزمون های متعددی استفاده شد. نتایج نشان می دهدکه جامعه محلی از توسعه گردشگری حمایت زیادی می کند و میزان حمایت آنها تابعی ازسطح توسعه گردشگری، وابستگی شغلی، وابستگی درآمدی، سطح تحصیلات و غیره می باشد. در عین حال که این روستاها به طور کلی از گردشگری حمایت زیادی می کنند با توجه به اینکه تصویر ذهنی ساکنین در روستاهای گردشگر پذیر در بعد اثرات مثبت گردشگری قوی تر و در بعد اثرات منفی گردشگری ضعیف تر نسبت به ساکنین در روستاهای کمتر گردشگر پذیر درک شده است به لحاظ میزان حمایت، روستاهای با سطح گردشگر پذیری بیشتر حمایت بیشتری از روستاهای کمتر گردشگر پذیر داشته اند و تفاوت به لحاظ میزان حمایت معنادار است.
تحلیل شبکه شهری استان ایلام طی دوره 1390- 1375
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵
33 - 53
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل در شبکه شهری برخی از مناطق جغرافیایی کشور، یکی از مسائل و چالش های امروز در برنامه ریزی منطقه ای است. در این راستا تحلیل وضعیت شهرها در درون شبکه شهری منطقه ای ضرورتی مبرم برای درک تغییرات و تدوین برنامه های متعادل کننده است. در این راستا، هدف این مقاله بررسی و تحلیل شبکه شهری استان ایلام با تأکید بر میزان و توزیع جمعیت در شهرهای استان ایلام و بررسی سطح خدماتی شهرها از نظر شاخص های خدمات و عمران شهری است. قلمرو مکانی پژوهش 21 شهر استان ایلام و قلمرو زمانی پژوهش دوره 1375 تا 1390 بوده است. در این مقاله از مدل هایی چون مدل رتبه - اندازه[1]، مدل تحلیل لگاریتمی جمعیت، ضریب آنتروپی[2]، ضریب تغییرات[3] و شاخص ارزش مرکزیت وزنی[4] استفاده شده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد: 1) شبکه شهری استان ایلام نامتعادل بوده و با پدیده نخست شهری مواجه است. 2) اغلب شهر های نوبنیاد و کوچک استان، در سطوح پایین خدماتی در شبکه شهری از نظر سطح بندی خدماتی قرار گرفته اند. 3) شبکه شهری استان ایلام از سال 1385 به این سو برخلاف دهه 1385- 1375، به سمت تعادل حرکت نموده است و این روند به کندی در جریان است. در پایان، پیشنهادهایی بر اساس یافته های پژوهش جهت ایجاد تعادل در شبکه شهری استان ارائه شده اند.
سنجش میزان رضایتمندی ساکنان بافت های تاریخی از شاخص های کیفیت زندگی (نمونه موردی: محله حاجی شهرهمدان)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۶
11 - 29
حوزههای تخصصی:
بخش های قدیمی شهرها حامل روح اجتماعی و فرهنگی شهر است. حفظ هویت شهرها که اغلب در مرکز شهر و بافت های تاریخی قرار دارند، بهترین روش برای بیان تاریخ و هویت ملی هر کشور است. از آنجایی که بررسی میزان رضایتمندی ساکنین از وضعیت سکونتی خود در یک محل خاص، صرفاً برای شناخت و توصیف شرایط موجود است، تحقیق پیش رو در زمره ی تحقیقات توصیفی قرار خواهد گرفت. داده های مورد نیاز برای پیش بینی متغیر رضایتمندی ساکنین، از طریق پرکردن پرسشنامه با حجم نمونه ای 260 خانوار تامین گردید و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری همچون آزمون t تک نمونه ای، کولموگروف- اسمیرنف و آزمون فریدمن صورت گرفت. براساس نتایج به دست آمده، میزان رضایتمندی از محله در حد متوسط ارزیابی شد. ساکنان از 7 معیار هرم مازلو، تنها از نیاز به عشق و تعلق و خودشکوفایی، نسبتاً راضی بودند، به طوری که اغلب معیارهای رضایتمندی مانند نیاز فیزیولوژیکی و نیاز به امنیت، آگاهی و زیبایی شناختی از محله در سطح پایین کیفیتی قرار دارد. روایی و پایایی پرسشنامه نیز از روش تحلیل عاملی اکتشافی و آلفای کرونباخ آزمون شد. مقدار آلفا برای مجموع پرسش های رضایتمندی از محل 8/0 به دست آمد، که پایایی آن در حد خوب تایید می شود، بر این اساس به نظر می رسد رسیدگی به محلات و کاهش مشکلاتی که ساکنان با آن مواجه هستند، در افزایش رضایتمندی شان موثر و ضرورت آن احساس می گردد.
سنجش کالبدی فرم شهر بر اساس تراکم (مورد مطالعه شهر آمل)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۸
11 - 34
حوزههای تخصصی:
تراکم از مهمترین عناصر شناخت فرم شهر است که تحلیل آن راهی مفید برای سامان دهی نظام توزیع جمعیت و فعالیت شهر به شمار می رود. تحلیل تراکم؛ کوشش برای سامان دادن به الگوی کالبدی شهر و هدف از آن برنامه دار کردن سازمان فضایی شهر است. پژوهش حاضر با تعریف و ارائه شاخص های مختلف از تراکم و با تحلیل فضایی سعی نموده تا تصویر کامل تری از فرم شهر آمل ارائه دهد. تحقیق از نظر ماهیت کاربردی و روش آن تحلیلی و کمی است. برای سنجش توزیع تراکم از روش تحلیل تراکم و از مدل های کمی مانند ضریب ویلیامسون، آنتروپی نسبی و شانون استفاده شد. برای تحلیل الگوی فضایی تراکم نیز از تکنیک اتوکرولیشن فضایی استفاده شد که با استفاده از آماره G نقشه های (Hot Spot) و(Cold Spot) تهیه گردید. نتایج تحقیق از تمرکز گرایی ساخت و سازهای جدید و وجود تفاوت در بین مناطق مختلف شهرآمل حکایت دارد. در این بین شاخص های (F.A.R)، تراکم مسکونی، تراکم ناخالص و خالص مسکونی دارای توزیع نابرابر و شاخص های تراکم نفر در مسکن و خانوار در مسکن توزیع برابری را در مناطق شاهد بوده اند. بیشترین تمرکز و فشردگی مربوط به شاخص (F.A.R) بوده که نشان دهنده بالا بودن میزان متراژ زیربنای واحدهای مسکونی بین مناطق مختلف شهر آمل است، اما شدت توزیع تراکم مسکونی(136/0) بیشتر از تراکم ساختمانی(124/0) بود که این امر یعنی تمایل به افزایش تعداد واحدهای مسکونی بیشتر از تمایل به افزایش زیربنای مسکونی است.
کاهش معضلات ترافیک درون شهری با رویکرد تنظیم جهت حرکت معابر
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۸
87 - 110
حوزههای تخصصی:
در مقابل راه حل توسعه و تعریض معابر به منظور حل مشکلات ترافیکی، راه کار تنظیم جهت حرکت معابر قرار دارد که به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت ترافیک، رفته رفته مورد توجه بیشتری قرار می گیرد. در این راستا، در این پژوهش "هسته مرکزی شهر دامغان" به عنوان نمونه مطالعاتی به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف رفع معضلات ترافیکی شهری بواسطه اصلاح جهت حرکت معابر مورد بررسی قرار گرفته و سعی بر آن است که تا حد ممکن از تعریض معابر و احداث معابر جدید کاست و در مقابل به منظور حل مشکلات ترافیکی، روی به ابزارهای مدیریتی آورد. اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی و میدانی از طریق برداشت حجم ترافیک محدوده بدست آمده است و پس از شناخت وضعیت موجود محدوده مورد مطالعه به تجزیه و تحلیل آن پرداخته شده و در پایان، راه حل پیشنهادی تحت عنوان تنظیم جهت حرکت معابر، با استفاده از نرم افزار Aimsun شبیه سازی شده و به مقایسه آن با وضع موجود پرداخته شده است. نتایج حاصل شده از مقایسه وضعیت موجود و طرح پیشنهادی محدوده مطالعاتی، نشان داد که مطابق با پارامترهای خروجی از نرم افزار Aimsun، در مجموع راه حل تنظیم جهت حرکت معابر، عملکرد مطلوب تری را نشان می دهد، این در حالی است که طرح تفصیلی شهر، راه حل توسعه و تعریض معابر را در این محدوده پیشنهاد نموده که به لحاظ اقتصادی- اجتماعی، محدودیت های بسیاری را پیش رو دارد.
بررسی تاثیر کاربری اراضی و پوشش گیاهی بر اشکال فرسایش و میزان تولید رسوب (مطالعه موردی حوزه آبخیز رود ورس استان قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال یازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
51 - 62
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تاثیر متقابل تغییر کاربری اراضی و فرسایش خاک تبدیل به یک نگرانی عمده زیست محیطی شده و تاثیرات مهمی در فرسایش خاک و تولید رسوب داشته است. نتایج بدست آمده از مطالعات نشانگر این امر است که از بین عوامل موثر بر فرسایش آبی و تولید رسوب عامل استفاده از وضعیت زمین و پوشش گیاهی نقش اساسی در ایجاد اشکال مختلف فرسایش و مقدار رسوب تولید شده در حوزه آبخیز دارد. به این دلیل این تحقیق به منظور بررسی تعیین تاثیر کاربری اراضی و پوشش گیاهی بر اشکال فرسایش و مقدار تولید رسوب در حوزه آبخیز رود ورس در استان قزوین صورت گرفته است. در این تحقیق برای برآورد فرسایش و رسوب حوزه از مدل MPSIAC [1] استفاده شده، و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) [2] نقش کاربری ها درایجاد اشکال فرسایش و تولید رسوب مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که کاربری های مختلف در منطقه مورد مطالعه نه تن ها بر پیدایش اشکال مختلف فرسایش، بلکه بر شدت آنها و میزان تولید رسوب تاثیر گذار است. در این حوزه انواع فرسایش شیاری، خندقی، کناری و آبراهه ای به صورت متوسط تا شدید به چشم می خورد. میزان رسوب برآورد شده از مدل برای کل حوزه 7/1 تن در هکتار در سال و مقدار فرسایش ویژه در حوزه 04/7 تن در هکتار در سال برآورد گردیده است. کاربری زراعت دیم با 14/2 تن در هکتار در سال تولید رسوب بیشترین تاثیر را در ایجاد فرسایش و رسوب در بین کاربری های حوزه دارد. در کاربری مرتع تیپ 3 و زراعت دیم مقدار رسوب برآورد شده بسیار بالا است که نشان دهنده استفاده نادرست از اراضی حوزه باشد. مقدار رسوب تولید شده در کاربری مرتع تیپ 1 کمتر از باغ بوده که نشان دهنده تاثیر مثبت پوشش گیاهی مرتعی خوب در کاهش مقدار فرسایش و رسوب است.
کاربرد سیگنال های اقلیمی در پیش بینی تبخیر در غرب ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال یازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
63 - 76
حوزههای تخصصی:
تبخیر یکی از متغیرهای اقلیمی است که پیش بینی آن نقش مهمی در برنامه ریزیهای مربوط به آب دارد. با توجه به بالا بودن نسبی میزان بارندگی در مناطق غرب ایران، آگاهی از میزان تبخیر برای مدیریت درست آب در این مناطق ضروری میباشد. از عوامل اثرگذار بر میزان تبخیر، سیگنال های اقلیمی میباشند که توجه به نقش آنها پیش بینی تبخیر را ممکن می کند. با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی به پیش بینی تبخیر بر اساس این سیگنال ها اقدام شده که آمار مربوط به تبخیر از تشت در 3 ایستگاه سینوپتیک با حداقل 20 سال آمار ماهانه و نیز مهمترین سیگنال های اقلیمی با نرم افزار نروسلوشن (Neurosolution) تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که مهمترین سیگنال های مرتبط با تبخیر در منطقه شامل Nina3:، Nina1، SW Monsoon، Mei و Nina4 میباشد. مقایسه داده های مشاهده ای تبخیر و خروجی شبکه عصبی، همبستگی بالا بین این داده را نشان می دهد. به گونه ای که میزان این همبستگی در ایستگاه کرمانشاه 71 درصد، همدان 82 درصد و سنندج 80 درصد است. با درنظر گرفتن خروجی شبکه عصبی مصنوعی و داده های مربوط به سیگنال های اقلیمی، میتوان با دقت بالای 97 درصد به پیش بینی تبخیر درمنطقه مورد پژوهش اقدام نمود.
تحلیل اثرات توسعه گردشگری تجاری بر تغییرات کالبدی- فضایی شهرها با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ANP مطالعه موردی: شهر بانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال یازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
گردشگری فعالیتی است که در آن افراد برای مقاصد تفریحی و یا اقتصادی، به خارج از مکان زندگی خود مسافرت می کنند و خدمات و کالاهایی را برای مسافرین فراهم می آورد و شامل مخارجی است که بازدیدکنندگان متقبل پرداخت آنها می شوند. فضاهای شهری از دیرباز جذاب ترین فضاها به شمار می روند، زیرا که شهرها پیشرفته ترین و کامل ترین سکونتگاه های انسانی بوده و دربردارنده مراکز مهم اقتصادی، علمی، تفریحی، پزشکی و غیره هستند. گردشگری شهری طی دهه های اخیر تأثیرات شگرفی را بر توسعه فضایی شهرها و یا تغییرات فضایی شهرها داشته است. شهر بانه یکی از مناطقی است که در استان کردستان و طی چند سال اخیر شاهد تحول چشمگیری در بخش گردشگری بوده و باعث تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فیزیکی و کالبدی – فضایی بسیاری در سطح شهر شده است. هدف از این تحقیق مشخص کردن ماهیت و نوع تأثیرگذاری گردشگری تجاری بر شهر بانه می باشد که دراین ارتباط شاخص هایی برای تحقیق تعیین گردیده است. هدف از کاربرد فرایند تحلیل شبکه نیز ارزیابی میزان تغییرپذیری هر یک از شاخص های تحقیق و اولویت بندی آنها بوده است. مشخص گردید که تبدیل کاربری مسکونی به تجاری (با امتیاز نرمال شده 546/0) در خوشه تغییر کاربری اراضی شهری، گزینه «ساخت مجتمع های تجاری/ پاساژ» (با امتیاز نرمال شده 510/0) در خوشه ساخت وساز مسکن و مجتمع های تجاری، زیرگروه «افزایش شهرک های مسکونی در اطراف شهر» (با امتیاز نرمال شده 473/0) در خوشه گسترش سطح شهر و گره «پارک» (با امتیاز نرمال شده 473/0) در خوشه ساخت مکان های اقامتی، پذیرایی و تفریحی دارای رتبه و امتیاز بیشتری نسبت به سایر گره ها در هر خوشه ها بوده است.
مشارکت بهره برداران در فرآیند طراحی، زمینه ساز تحقق پایداری اجتماعی مسکن انبوه در ایران نمونه موردی: مسکن شهرک صنعتی پرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۲۴-۷
حوزههای تخصصی:
در اوایل قرن بیستم میلادی، روش های پیش ساخته سازی در خط تولید (مدولار سازی)، در صنعت ساختمان مطرح و به عنوان معماری سریع تر و کم هزینه تر معرفی، اما به علت در نظر نداشتن مسائلی مانند تنوع و رعایت خواست و سلیقه کاربران در طراحی ساختمان، با شکست مواجه شدند. مشارکت کاربران در طراحی با توسعه فناوری های دیجیتال در قرن 21، شکل جدیدی از پیش سازی ساختمان با نام «شخصی سازی انبوه» را مطرح کرد که می توانست مطابق با خواست هر مشتری و با در نظر گرفتن ویژگی های تولید انبوه کارخانه ای، مجموعه وسیع و متنوعی را تولید کند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش مشارکت بهره برداران در فرآیند طراحی، به منظور حرکت صنعت ساختمان در ایران به سوی ساخت و ساز پایدار در فضاهای مسکونی انبوه است. روش پژوهشی مورد استفاده، روش تحلیلی توصیفی و مبتنی بر سنجش معیارها به شکل کیفی است. در این راستا پس از تبیین مفاهیم و معیار های پایداری اجتماعی مسکن، شهر پرند به عنوان نمونه موردی مسکن صنعتی ساز در ایران مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش 50 خانواده ساکن در خانه های صنعتی ساز با سیستم های نوین ساختمانی LSF، ICF و قالب تونلی بوده است. ابزار مطالعه در این پژوهش پرسشنامه بوده که بر اساس مؤلفه های حاصل از مطالعه تنظیم شده و هدف اصلی آن ارزیابی متغیر های پایداری اجتماعی در مسکن های صنعتی ساز است. نتیجه پژوهش از برآیند پرسشنامه ها و مطالب ارائه شده پیرامون راهکار پیشنهادی حاصل شد که شخصی سازی انبوه لازمه اصلی حرکت به سوی ساخت و ساز پایدار در ایران است.
بررسی نگرش مردم محلی به سیاست تبدیل روستا به شهر بر حسب محل سکونت (مطالعه موردی: بخش دیلمان، شهرستان سیاهکل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۱۲-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
در اغلب کشورهای در حال توسعه اتخاذ سیاست تبدیل روستا به شهر بر مبنای این فرض است که شهرهای کوچک در فرایند توسعه ملی، منطقه ای و محلی نقش دارند. این پژوهش با مطالعه در بخش دیلمان، در پی ارزیابی نگرش مردم به سیاست تبدیل روستا به شهر در توسعه است. نوع پژوهش، کاربردی، روش انجام آن توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. تمرکز اصلی در بخش مطالعه میدانی بر پرسشنامه است. داده های جمع آوری شده پس از کدگذاری و انتقال به نرم افزار SPSS، تجزیه و تحلیل گردید. برای آزمون فرضیات، از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. اگرچه دیدگاه دو گروه از پاسخگویان بر عدم توفیق سیاست تبدیل روستا به شهر دلالت دارد؛ اما میزان تأثیر آن در سطح منطقه بر حسب محل سکونت متفاوت بوده؛ یعنی میزان این تأثیر در سطح شهر بیش تر از روستاهای پسکرانه است. بنابراین، بین نگرش ساکنان منطقه مورد مطالعه به سیاست تبدیل روستا به شهر بر حسب محل سکونت (شهر یا روستا) تفاوت معنی داری وجود دارد. میزان تأثیر این سیاست در ابعاد مختلف متفاوت بوده و بیشترین تأثیر آن در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و پس از آن ابعاد کالبدی- زیست محیطی و در انتها ابعاد اقتصادی بوده است.
مقایسه مدل های FUZZY,WLC,BOOLEAN به منظور پهنه بندی اکوتوریسم در محیط GIS، مطالعه موردی (استان آذربایجان شرقی)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های اقلیمی، جغرافیایی و توپوگرافی، شرایط کم نظیر اکولوژی، پوشش مرتعی و جنگلی، مناطق سرسبز، از جاذبه های قوی گردشگری استان آذربایجان شرقی محسوب می شود. در این تحقیق با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی و با پهنه بندی پتانسیل های مناسب برای اکوتوریسم متمرکز طبقه یک FUZZY و WLC , Boolean استفاده از مدل های و دو و اکوتوریسم گسترده طبقه یک و دو بررسی شده است. به همین منظور لایه های اطلاعاتی مورد نیاز شامل نقشه های سطوح ارتفاعی، شیب، رودخانه ها، حاصلخیزی خاک، روزهای آفتابی، سرعت باد، رطوبت نسبی، دما، دسترسی به جاده تهیه و FUZZY,WLC با استفاده ازمدلهای ،GIS طبقه بندی شده اند؛ سپس با تلفیق و همپوشانی لایه های اطلاعاتی درمحیط پهنه های مناسب هرکدام از موارد بررسی شده، تعیین شده است. نتایج حاصل از این مدل نشان می دهد که ,Boolean واقعیت را بهتر نشان می دهند؛ در هر WLC و FUZZY مدل بولین انعطاف کمی نسبت به سایر مدل ها دارد و روش سه مدل ارتفاعات و مناطق جنگلی شمال استان دارای شرایط بهتری نسبت به سایر مناطق بوده و نقاط پست و جلگه ای از لحاظ اکوتوریسم گسترده و متمرکز مناسب نیستند؛ همچنین به طور کلی بیشتر سطح استان آذربایجان شرقی از لحاظ اکوتوریسمی درشرایط متوسطی قرار دارد.
تحلیل فضایی و اولویت بندی شهرستان های آذربایجان غربی به منظور توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاهش شکاف دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر فناوری اطلاعات و ارتباطات با غلبه بر محدودیت های زمانی و مکانی، به عنوان محور و کلید توسعه پایدار و مهم ترین معیار توسعه یافتگی، سیمای جهان و الگوهای زندگی را دست خوش تغییر کرده و در واقع هم علت و هم معلول توسعه به شمار می رود. شناخت و بهره گیری صحیح از فرصت های جدیدی که این پارادایم حاکم بر توسعه، به عنوان نیرومندترین ابزار توانمندسازی و برابر سازی در زمینه توسعه پایدار، جهت پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... برای شکل بخشیدن به عصر آینده ارایه می دهد مستلزم آگاهی و همراهی با این موج انقلابی است چرا که اندکی غفلت فرصت ها را به دیگران خواهد سپرد. در این میان رفع شکاف دیجیتال میان مناطق و اطمینان از دسترسی عمومی و یکسان واحدهای جغرافیایی جهت توسعه یکپارچه و همگون آن ها در درازمدت و ایجاد عدالت فضایی و جغرافیایی، باید به عنوان یکی از مهم ترین اولویت های برنامه ریزی در زمینه توسعه ICT قرار گیرد. بدین منظور، در این پژوهش با استفاده از مدل TOPSIS و آزمون های آماری، توسعه یافتگی شهرستان های آذربایجان غربی از نظر شاخص های فناوری ارتباطات و اطلاعات در سال 1387 مورد سنجش، رتبه بندی و سطح بندی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در مجموع شهرستان های آذربایجان غربی از نظر شاخص های ICT با سطح توسعه یافتگی فاصله دارند و از نظر توسعه یافتگی ICT میان آن ها عدم تعادل و ناهمگونی و به عبارت دیگر «شکاف دیجیتال» وجود دارد؛ تا جایی که شهرستان ارومیه به عنوان رتبه اول از نظر توسعه یافتگی ICT نسبت به شهرستان چالدران به عنوان رتبه آخر، دو و نیم برابر توسعه یافته تر است. همچنین، توسعه یافتگی شهرستان های آذربایجان غربی از نظر ICT، با میزان جمعیت و به خصوص جمعیت شهری آن ها ارتباط مستقیم بالایی دارد. به منظور حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال و ایجاد تعادل در زمینه توسعه در درازمدت، شهرستان های آذربایجان غربی جهت توسعه ICT اولویت بندی شده اند و پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات در استان ارایه شده است.
ارزیابی میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی در محله های مجاور صنایع شهری: مطالعه موردی منطقه 8 شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لازمه رسیدن به توسعه پایدار شهری در شهرهای امروزی، دستیابی تمام اقشار جامعه شهری به خدمات و امکانات موجود یا به عبارتی دیگر توزیع متوازن و برابر امکانات در بین جامعه شهری در بعد اجتماعی – فضایی می باشد. در سال های اخیر شاهد رشد سریع و خودجوش شهرها می باشیم که یک نوع نابرابری اقتصادی، اجتماعی، زیستی در بعد فضایی شهرها به وجود آمده است. نواحی سکونتی مجاور صنایع شهری به دلیل مشکلات موجود در این مناطق چندان مورد توجه قشرهای ممتاز و متمول شهری قرار نمی گیرد به همین دلیل امکان تزریق امکانات و سرمایه ها در این مناطق از طرف جامعه شهری وجود ندارد و در این مکان ها افلب جامعه فقیر و مادون شهری سکنی دارند. بنابراین برنامه ریزان شهری در سال های اخیر توجه زیادی را به متعادل سازی وضعیت زندگی در نواحی شهر ساخته اند تا بتوانند توسعه پایدار شهری را فراهم سازند. از این رو مقاله حاضر با هدف بررسی وضعیت زندگی ساکنان نواحی مجاور صنایع شهری که فرض می شود به عنوان نواحی فقیر شهری باشند، به مطالعه پرداخته است. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها با استفاده از 382 پرسشنامه صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد که در کل میانگین تمام متغیرهای سنجش کیفیت زندگی پایین تر از حد متوسط می باشد به طوری که وضعیت فیزیکی – کالبدی (86/2)، کیفیت بهداشتی – زیست محیطی (63/2)، وضعیت امنیتی (71/2)، شاخص اجتماعی – فرهنگی (71/2)، وضعیت اقتصادی (67/2)، روانی - آرامشی (82/2) می باشد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که متغیر روانی آرامشی با بتای 0.234، بیشترین تاثیر را بر رضایت ساکنان محدوده مورد مطالعه از کیفیت زندگی دارد.
شناسایی منابع زمین گرمایی با داده های سنجش از دور مطالعة موردی: استان خراسان جنوبی، فردوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انرژی زمین گرمایی از جمله انرژی های تجدیدپذیر و پاک محسوب می شود و با توجه به امتیازات آن از قبیل بی خطر بودن نسبی، کمک به حفظ محیط زیست، و ارزانی جایگزینی مناسب برای سوخت فسیلی به شمار می رود. در این مطالعه به منظور شناسایی منابع زمین گرمایی در منطقة مستعد زمین گرمایی فردوس در استان خراسان جنوبی، از داده های سنجندة ETM + لندست7 ژئوفرانس شده به نقشة توپوگرافی 1:50000 شهرستان فردوس استفاده شد. رقم پیکسل باندهای حرارتی به رادیانس طیفی تبدیل گردید و سپس دمای تابشی محاسبه شد. از باندهای مرئی و مادون قرمز نزدیک، شاخص NDVI محاسبه و لایة توان تشعشعی محاسبه گردید. با تلفیق دو دمای تابشی و تشعشعی، دمای سطحی زمین تعیین شد. با روش برازش حداقل مربعات، لایحة نواحی مستعد اکسیدهای آهن و کانی های رسی تولید گردید و گسل های منطقه از نقشة زمین شناسی 1:100000 منطقه مشخص شد. با تلفیق لایه های تولیدی با روش هم پوشانی وزن دار، منطقة مستعد زمین گرمایی فردوس شناسایی شد. با این لایه های اصلی مرتبط با تشکیل ذخایر ژئوترمال، دو منبع زمین گرمایی مستعد به منظور بهره برداری از انرژی آنها مشخص شد. این دو منبع زمین گرمایی شناسایی شده با شواهد زمین گرمایی موجود از جمله چشمه آبگرم و دو آتشفشان خاموش منطقه همبستگی مکانی دارد. بنا به یافته های تحقیق حاضر، سنجش از دور روش مقرون به صرفه ای برای تشخیص ناهنجاری های دمای سطح زمین، ویژگی های زمین شناسی منطقه مانند تشخیص واحدهای سنگی و آلتراسیون ها است. ترکیبی از سنجش از دور حرارتی با تجزیه و تحلیل زمین شناسی و درک صحیح از سازوکارهای زمین گرمایی، رویکردی دقیق و کارآمد برای تشخیص منابع زمین گرمایی خواهد بود. کلید واژه ها : سنجش از دور، انرژی زمین گرمایی، درجة حرارت سطحی، لندست.
تعیین مرز پهنه های خطر زمین لغزش در مسیرآزادراه خرم آباد- پل زال با روش تحلیل سلسله مراتبی- فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات مهم طبیعی که راه های ارتباطی را در مناطق کوهستانی تهدید می کند، ناپایداری های دامنه ای و زمین لغزش هاست. این پدیده در زمان احداث جاده ها به واسطه برهم زدن تعادل دامنه ها فراوانی بیشتری را نشان می دهد. آزادراه خرم آباد – پل زال جزئی از مسیر ترانزیتی شمال – جنوب کشور است که سیستم حمل و نقل این مسیر از نظر حرکات توده ای دچار تهدید شده است. در این تحقیق ابتدا عوامل هشت گانه شیب، جهت، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زهکشی، کاربری اراضی و سنگ شناسی به عنوان عوامل مؤثر در بروز زمین لغزش های منطقه تشخیص داده شدند. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی با استفاده از پارامترهای فوق و تطبیق هر کدام از این لایه ها با لایه پراکنش زمین لغزش ها، نقشه پتانسیل خطر با روش سلسله مراتبی (AHP) و طبقه بندی با روش فازی به کمک قابلیت مدل سازی و تحلیل فضائی بالای سامانه اطلاعات جغرافیائی (GIS) تهیه شد. به منظور میزان کارائی مدل، با استفاده از تکنیک Cross tabulate area، میزان تطابق پهنه های خطر با لغزش های رخ داده محاسبه شد. نتایج به دست آمده از مدل و تطبیق آن با لغزش های روی داده در مسیر راه، ضمن کارائی مناسب مدل در شناسائی پهنه هائی با خطر زیاد (42٪) و خیلی زیاد (15٪)، بیانگر آن است که در کنار عامل شیب و سنگ شناسی به عنوان عوامل اصلی رخداد لغزش، احداث جاده وقوع لغزش ها را تشدید نموده است.
بررسی شدت بیابان زایی دررخساره های ژئومورفولوژی با استفاده از GIS در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی و تهیه نقشه شدت بیابان زایی دررخساره های ژئومورفولوژی دراستان خوزستان می باشد. برای این منظور واحدهای کاری موجود در منطقه بعنوان نقشه پایه با استفاده از روش ژئومورفولوژی تهیه گردید. علاوه بر معیارهای اصلی مدل شامل؛ اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و مدیریت و سیاست دو معیار فرسایش آبی و فرسایش بادی نیز در ارزیابی بیابان زایی این منطقه استفاده شده است. در این راستا فرآیندهای عمده بیابان زایی شناسایی و قابلیت های مدل مدالوس در ارائه یک مدل منطقه ای ارزیابی گردید. شاخص های مربوطه در واحدهای کاری؛ منطبق بر رخساره ها با تعیین بازه 1 تا 2 امتیاز دهی گردید و امتیاز هر معیار از محاسبه میانگین هندسی امتیازات شاخص ها حاصل گردید. در نهایت امتیاز وضعیت بیابانزایی نیز با محاسبه میانگین هندسی امتیاز معیارهای تعیین شده، به دست آمد و کلاس بیابان زایی هر واحد کاری و به تبع آن کل منطقه مشخص گردید. نتایج نشان می دهد 53/7 % از کل منطقه در کلاس بسیار شدید بیابان زایی، 36/ 3% در کلاس شدید بیابان زایی و 8/9 % در کلاس متوسط از نظر شدت بیابان زایی قرار گرفتند، که منطبق با، اراضی پف کرده و کویری، سطوح تپه ماسه ای، فرسایش آبراهه ای و مخروط افکنه، دشت ریگی و پادگانه آبرفتی می باشد. نتایج حاصل از ارزیابی شاخص ها و معیارهای مختلف تاثیرگذاردر بیابان زایی نشان داده است که مدیریت و سیاست با متوسط امتیاز 176، پوشش گیاهی با متوسط امتیاز 8/166، فرسایش بادی با متوسط امتیاز 75/164، اقلیم با متوسط امتیاز 13/162، خاک با متوسط امتیاز 25/145 و فرسایش آبی با متوسط امتیاز 4/132 است. ضمناٌ میانگین وزنی ارزش کمی شدت بیابان زایی برای کل منطقه بر اساس شش معیار مورد بررسی 7/ 155 DS= است که کلاس حساسیت به بیابان زایی برای کل منطقه بحرانی نوع (C3) برآورد گردید.