فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۰۶۱ تا ۲۵٬۰۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۷
127 - 146
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت و تراکم شهری، ترافیک سنگین و همچنین چالش های زیست محیطی چند دهه گذشته در شهرها، توسعه حمل و نقل شهری به منظور توسعه اقتصادی، افزایش دسترسی، امنیت و سلامت روانی و متاثر تغییرات سیاسی و اجتماعی و فناوری یکی از مسائل مورد توجه برنامه ریزان شهری است. منطقه 4 شهرداری تهران بیشترین جمعیت را در بین مناطق دارد و با چالش های متعددی در ارتباط با حمل و نقل شهری رو به رو است. از این رو در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار ARCGIS به بررسی مکان های مساعد ایستگاه های حمل و نقل شهری پرداخته شده است. چهار معیار کاربری، دسترسی، جمعیت ساکن، سیستم حمل و نقل مترو و اتوبوس همراه با زیرمعیارهای خود وزن دهی شده و لایه های اطلاعاتی آنها در نرم افزار ARCGIS ساخته شدند. در نهایت اوزان با لایه ترکیب شده و نقشه نهایی ایستگاه های حمل و نقل شهری تعیین گردید. نتایج نشان می دهد که بیشتر ایستگاه ها باید در قسمت جنوبی و مرکزی ایجاد گردند. همچنین به نظر می رسد ایستگاه های اتوبوس معابر شهری را به صورت لازم پوشش نمی دهد و در نهایت نتایج نشان داد که روش تحلیل سلسله مراتبی می تواند روش مناسبی برای ارزیابی حمل و نقل باشد.
رتبه بندی نواحی شهری بر اساس عوامل موثر در افزایش جرم (مطالعه موردی: نواحی منطقه 6 تهران)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۶
79 - 101
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل و مکان های مستعد برای جرم در شهرها و تلاش برای پیشگیری و کاهش میزان جرم در زمان کنونی که جمعیت شهرها افزایش می یابد اهمیت بسزایی دارد. از اینرو هدف این مقاله شناسایی عوامل مؤثر در افزایش جرم و همچنین رتبه بندی نواحی منطقه 6 تهران بر اساس این عوامل می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و پیمایشی است. در این تحقیق ابتدا برای جمع آوری اطلاعات در مورد عوامل مؤثر در افزایش جرم از پرسشنامه استفاده گردیده است. سپس معیارهای مورد نظر انتخاب شده و بر اساس رویکرد سلسه مراتبی (AHP) اهمیت و وزن هر یک از شاخص ها تعیین و برای رتبه بندی نواحی از نظر عوامل مؤثر در افزایش جرم از ابزار تصمیم گیری چند معیاری؛ VIKOR استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در منطقه 6 تهران مهمترین عوامل در افزایش جرم به ترتیب تأمین نشدن امنیت از طرف پلیس، نبودن روشنایی مناسب در شب و نحوه ی کاشت درختان در پیاده روها می باشد. ضعیفترین عوامل نیز در افزایش جرم در این منطقه اندازه محله ها و نحوه ی پراکندگی مساکن در آنها و پس از آن میزان خانوار های اجاره نشین و سطح تحصیلات ساکنین محدوده می باشد. نتایج رتبه بندی بر اساس شاخص های افزایش جرم با استفاده از مدل ویکور نشان می دهد که عوامل مؤثر در افزایش جرم در ناحیه 1 منطقه 6 تهران از دیگر نواحی بیشتر است و این ناحیه پتانسیل بیشتری برای وقوع جرم دارد. مقدار ویکور بدست آمده برای این ناحیه 0 می باشد. همچنین در این رتبه بندی ناحیه 6 با مقدار ویکور 0.9335 در آخرین رتبه قرار دارد و می توان نتیجه گرفت که عوامل مؤثر در افزایش جرم در این ناحیه نسبت به 5 ناحیه دیگر کمتر می باشد.
امکان سنجی توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی بر بنیان سیاست های دارایی مبنای توسعه اجتماعات محلّی مطالعه موردی: سکونتگاه های غیررسمی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
63 - 72
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیر رسمی به عنوان پدیده ای با ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فضایی گسترده، معلول شهرنشینی مدرن و گفتمان پیشرفت در عصر روشنگری است که الگوی توسعه پایدار شهری را به چالش می کشد. از اواخر دهه 1980 میلادی، رهیافت توانمندسازی با حمایت بانک جهانی به دنبال تحول و ساماندهی این نوع اجتماعات محلی از درون با سیاست سازی دارایی _ مبنا و با تکیه بر دارایی های محلی از قبیل سرمایه اجتماعی، سرمایه کالبدی و سرمایه اندک مالی این نوع اجتماعات است تا با رویکرد فرایند گرایی، جامع نگریِ خوشبختی مردم و مکان و نیز ظرفیت سازی سکونتگاه های غیر رسمی ، تعهد و توانمند سازی را جایگزین فرهنگ استحقاق و بی بند و باری کند که درواقع پیامد سیاست های نیاز _ مبنای توسعه اجتماعات محلی است. این مقاله بر مبنای روابط درونی رهیافت توانمند سازی و سیاست سازی دارایی _ مبنا پیش می رود. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی است. محلات اسکان غیر رسمی مُلا زینال، سیلاب، قوشخانه و خلیل آباد خوشه های تحقیق هستند که حجم نمونه 224 نفر می باشد. نتایج حاکی از آن است که مؤلفه های سیاست دارایی _ مبنای توسعه اجتماعات محلی (یعنی سرمایه اجتماعی، سرمایه کالبدی و سرمایه مالی) در توانمندسازی سکونتگاه های غیر رسمی تأثیر معنی داری دارند.
نقش عوامل هیدروژئومورفولوژیکی در تأمین آب و مکان گزینی سکونتگاه ها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی "AHP" (مطالعه موردی: دشت میاندوآب)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
1 - 19
حوزههای تخصصی:
تأمین آب از مسائل مهم جهان از گذشته تا به حال بوده است. منابع آب سطحی و زیرزمینی یکی از منابع باارزش برای انسانها به شمار می روند. در شرایط موجود با عنایت به روند رو به تزاید جمعیت، توسعه فعالیت های کشاورزی، صنعتی و افزایش نیاز به آب، بهره برداری غیراصولی از یک سو و وقوع خشکسالی ها و نوسانهای آب و هوایی از دیگر سو، شناخت پتانسیل آبی هر منطقه جهت تصمیم گیری در حفاظت و استفاده درست از منابع آب ضروری است. بدین منظور در پژوهش حاضر به بررسی و شناسایی نقش عوامل هیدروژئومورفولوژیکی در تأمین آب و مکان گزینی سکونتگاهها در دشت میاندوآب پرداختیم. جهت انجام دادن این مطالعه از تصویر ماهواره ای لندست 2011 سنجنده TM، نقشه زمین شناسی 1:100000 استفاده کردیم. لایه فاکتورهای موثر (شیب، لیتولوژی، کاربری زمین، فاصله از گسل، بارندگی، فاصله از رودخانه، طبقات ارتفاعی و پوشش گیاهی) را در محیط GIS آماده شد سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن دهی لایه ها انجام دادیم. نتایج به دست آمده با استفاده از این روش و همچنین تفسیر ضرایب فاکتورها نشان داد که فاصله از رودخانه، بارندگی و طبقات ارتفاعی نقش مهمی در تأمین آب دارند. در نهایت نقشه مکان یابی سکونتگاهها را در محیط GIS در پنج کلاس از بسیار مناسب تا بسیار نامناسب تهیه کردیم. بهترین مکانها جهت مکان گزینی نواحی جنوب غربی و مرکزی دشت، و نواحی اطراف دریاچه ارومیه، نزدیک گسلها و همچنین نواحی بدلندی مکانهای نامناسب جهت مکان گزینی سکونتگاهها بودند. لذا آلودگی و یا کاهش کیفیت منابع آب می تواند به طور مستقیم و غیر مستقیم سلامتی انسان و امنیت غذایی او را به خطر اندازد. رودخانه اهر یکی از رودخانه های مهم دامنه های غربی سبلان می باشد و نقش موثری در سیراب سازی و تامین آب اراضی کشاورزی و شهرها و روستاهای در مسیر خود دارد.ولی در سال های اخیر این رودخانه دچار تغییراتی در میزان دبی و رواناب حوضه گردیده است. در این پژوهش به صورت موردی تغییرات درازمدت کیفیت آب رودخانه در ایستگاه اهر با استفاده از شاخص های(pH,Na، SO4، TDS) مورد بررسی و با استفاده از آزمون آماری من-کندال روندیابی گردیده است و سپس با استفاده از رابطه رگرسیون خطی هر سه شاخص تا سال 1400پیش بینی شده است .نتایج این بررسی ، نشان می دهد، هر سه شاخص در طول دوره چهل ساله مورد مطالعه، روند افزایشی داشته اند، که در نتیجه آن شاخص Na همچنان در منطقه خوب، شاخص SO4، در محدوده خوب و قابل قبول و شاخص TDS به محدوده نامناسب و بد برای مصرف انسان بر اساس آستانه های تعیین شده شولر رسیده است. بنابراین بر اساس نتایج و پیش بینی های انجام شده ، مواد جامد محلول در آب منطقه مورد مطالعه به شدت افزایش یافته ودرصورت تداوم وتشدید این روند منجر به آلودگی آب این رودخانه و مضر برای مصرف انسان می گردد .
بررسی احساس امنیت در فضاهای عمومی (مطالعه موردی کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرنشینی فزاینده مشکلات متفاوت اجتماعی و اقتصادی زیادی را برای کشورهای در حال توسعه ایجاد کرده است. توجه به مفهوم امنیت شهروندان و روشهای ارتقاء آن، به عنوان یکی از اولویت های اساسی حرفه مندان و علمایشهری تبدیل شده است. معیار های شناخت و تحلیل امنیت در پهنه شهر بسیار متفاوت است و با توجه به مؤلفه های کالبدی، کارکردی و محیطی نوسان پیدا می کند. شهر شیراز به دلایلی مانند تنوع فرهنگی به دلیل مهاجرت از اقصی نقاط کشور و نزدیکی به استانهای شرقی و جنوبی، عوامل کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، امنیت را در مناطق مختلف با تغییراتی مواجه کرده است. هدف این پژوهش تحلیل معیارهای کالبدی فضاهای عمومی شهرشیراز در ارتباط با احساس امنیت مناطق مختلف شهر شیراز است. این پژوهش از نظر روش شناسی از نوع توصیفی-تحلیلی و روش نمونه گیری تصادفی، که جامعه آماری مناطق مورد مطالعه برابر با 608810 هزار نفر است. بنابراین حجم نمونه با فرمول کوکران برابر ۳۸4 نفر بدست آمده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همچنین برای تحلیل تفاوت بین متغیرهای مستقل و وابسته از آزمون F-Test استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان احساس امنیت در فضاهای عمومی مناطق کم درآمد با میانگین 74/12 بیش از میانگین میزان احساس امنیت کاربران فضاهای عمومی در مناطق متوسط نشین (56/11) و مرفه نشین (42/12) است. با توجه به میانگین داده های موجود در مناطق مختلف شهر شیراز، تفاوت مشاهده شده بین میانگین های مناطق مختلف شهر از نظر میزان احساس امنیت فضاهای عمومی، هرچند با اندک تفاوت مورد تایید قرار می گیرد.
سنجش و ارزیابی الگوی گسترش فیزیکی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی رشد شهر از موضوعات حیاتی قرن حاضر است؛ به طوری که شناخت الگوی توسعه کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای پایدار شهری، امری اساسی است. در این زمینه، شهر یزد در دهه های اخیر رشد زیادی را تجربه کرده که بررسی و ارزیابی الگوی گسترش آن، برای نیل به توسعه پایدار و تدوین سیاست های مناسب، ضروری است. بر این اساس، با رویکردی به نظریه توسعه پایدار و رشد هوشمند شهری، چگونگی الگوی گسترش کالبدی شهر یزد در قالب سه فرضیة پژوهشی مطرح شد و در چارچوب روش توصیفی تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این چارچوب، برای آزمون فرضیه اول از روش هلدرن، برای آزمون فرضیه دوم از ضرایب آنتروپی و جینی و برای آزمون فرضیه سوم از ضرایب موران، گری و G عمومی استفاده شد. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شده است. نتایج در تأیید فرضیة اول نشان داد که با وجود رشد با قواره و فشرده طی سال های 1335 تا 1345، شهر یزد در سال های 1345 تا 1375 و 1365 تا 1375، به ترتیب رشد فضایی پراکنده ای را به میزان 35 درصد و 63 درصد داشته است. تحلیل الگوی توزیع جمعیت و اشتغال نیز به ترتیب با مقادیر آنتروپی 975/0 و 959/0 و جینی 168/0 و 165/0 با رد فرضیة دوم نشان داد که نابرابری در توزیع جمعیت و اشتغال ناچیز است و تعادل نسبی وجود دارد. تحلیل تجمع و پراکندگی جمعیت و اشتغال نیز، به ترتیب با مقادیر 211/0- و 21/0 برای ضریب موران و 175/0- و 135/0- برای ضریب گری تعدیلی، ضمن تأیید فرضیة سوم نشان داد که شهر یزد الگوی تصادفی متمایل به پراکنده داشته و دارای تمرکز پایین جمعیت و اشتغال (نقطه سرد) است.
ارزیابی کالبد محله های قدیمی شهری در پاسخ دهی به احساس امنیت (نمونة موردی: محلة ملک آباد شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت، یکی از نیازهای روحی انسان و از مهم ترین ویژگی های کیفیت فضاست. در جوامع شهری امروز، عوامل گوناگون محیطی سبب بروز انواع بزهکاری ها و بی قانونی ها و ناامنی در شهر شده اند. این در حالی است که بافت های شهری و محله های قدیمی ایران، از بعد امنیت و آرامش، شهرة شهرها بوده اند. این مسئله، اگرچه متأثر از ساختار اجتماعی و فرهنگی نیز بوده است، نباید از طراحی هوشمندانة کالبد این گونه محله ها غافل شد. این موضوع، هدف اصلی این پژوهش است. غالب این محله ها، بر مبنای اصول، ساخته شده اند و زمینة مناسبی برای تحقیق فراهم می کند. مقالة حاضر در دسته بندی پژوهش های کیفی قرار گرفته و ضمن بهره گیری از تحلیل فضایی، به وسیلة نرم افزار GIS، بر مبنای روش مطالعة موردی (Case Study) انجام شده است. بدین ترتیب که با مروری بر معیارهای امنیت شهری، جامع ترین نظریه، یعنی نظریة «پیشگیری از جرم، از طریق طراحی محیطی یا CPTED»، ملاک عمل قرار گرفته و مدل به دست آمده در یکی از محله های قدیمی قزوین پیاده شده است. نتایج ارزیابی با استفاده از روش های ماتریس گولر و چک لیست معیارها نشان می دهد از بین سه معیار مشخص شده، محلة ملک آباد در معیارهای نظارت طبیعی و تقویت قلمروها، وضعیت مطلوبی دارد و در معیار کنترل دسترسی ها در وضعیت زیر متوسط قرار گرفته است. نقاط قوت محله نیز مشخص شده و در انتها یافته های علمی و عملیاتی تحقیق ارائه شده است. در نهایت می توان گفت ارزیابی کالبد محلة ملک آباد به عنوان نمونه ای از محله های قدیمی شهر تاریخی قزوین نشان می دهد این محله توانسته است در پاسخ دهی به نیاز به احساس امنیت ساکنان آن در حد مطلوب ایفای نقش کند.
نگاهی جدید به عوامل مؤثر بر دسترسی(مطالعه موردی: شیراز،محله معالی آباد و ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی از مهم ترین خصوصیات یک شهر خوب به شمار می رود و امروزه، حل مسائل دسترسی در شهرها و بهبودبخشیدن به کیفیت آن، از اهداف عمده شهرها و شهرسازی محسوب می شود. بسیار مهم است که بتوانیم قدرت انتخاب و تنوع را در دسترسی به فعالیت ها، منابع، اطلاعات و مکان های گوناگون، برای تمام اقشار جامعه فراهم کنیم. هدف از این پژوهش تعیین عوامل جدید تأثیرگذار بر دسترسی و شعاع دسترسی، به غیر از عوامل اشاره شده است که به ارائه تعریفی جدید از دسترسی می انجامد. همچنین فرضیه ای که نویسندگان آن دنبال می کنند، این است که به نظر می رسد برخی از ویژگی های فردی (مانند شرایط جسمی، سن، جنسیت)، وضعیت خانوادگی و عواملی چون سواد، دسترسی به اینترنت، شیوه های جدید تجارت و حضور دیگر افراد، همچنین عوامل وابسته مرتبط با حمل و نقل و عوامل محیطی، بر دسترسی و به تبع آن، بر شعاع دسترسی به کاربری های شهری تأثیرگذار است. این پژوهش با توجه به اهداف بیان شده، از نوع پژوهش های کاربردی بوده و روش جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعات اسنادی است و همچنین، روش های میدانی (پرسش نامه) و دلفی (مصاحبه با متخصصان) در این پژوهش به کار گرفته شده است. از مهم ترین نتایج این پژوهش می توان به توجه بیشتر مردان نسبت به زنان به عامل شلوغی و حضور دیگر افراد در مکان های مختلف، بالاتر بودن سواد، میزان استفاده از شیوه های جدید تجارت و تأثیر عامل حضور دیگران در بین مجردان نسبت به متأهلان و همچنین عدم تفاوت در شاخص های بیان شده، بین محلات معالی آباد و ملاصدرا اشاره کرد.
تحلیلی بر رفتار زیست محیطی شهروندان اصفهان و عوامل موثر بر آن
حوزههای تخصصی:
مسأله کم آبی در چند سال گذشته و خشک شدن زاینده رود، مسائل و مشکلات زیست محیطی را برای شهروندان اصفهان بسیار ملموس و واقعی نموده است. مسائل زیست محیطی دیگر نیز مانند آلودگی هوا و تخریب منابع طبیعی اخیرا بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. مسأله مهم در این زمینه این است که این مشکلات به چه میزان بر رفتارهای زیست محیطی افراد تاثیر می گذارند. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل تاثیر گذار بر رفتار زیست محیطی شهروندان اصفهان صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل همه افراد 10 سال و بالاتر ساکن در شهر اصفهان است که از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران 376 نفر به عنوان نمونه و با شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایشی و ابزار اندازه گیری متغیرها پرسشنامه بود. ابزار تحقیق از اعتبار صوری برخوردار بود و آلفای کرونباخ پایایی متغیرها از آستانه 7/0 بالاتر بودند. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین رفتار زیست محیطی پاسخگویان در حد متوسط بود و اینکه متغیر رفتار زیست محیطی با متغیرهای دینداری ( R=0/249), نگرش زیست محیطی (R=0/167)، دانش زیست محیطی (R=0/285)، درآمد ( R=-0/18)، و تحصیلات ( R=0/052) رابطه معنادار داشت ولی بین متغیرهای سن , جنسیت، تاهل و رفتار زیست محیطی رابطه ای دیده نشد.
نقش تغییرات اقلیمی فاز اقل در تحول ژئومورفولوژیکی حوضه کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر تغییرات اقلیمی با ظهور دوره های برودتی به عنوان یکی از پدیده های اصلی مجموعه کواترنری مطرح است. لذا بررسی قوانین اصلی تغییرات اقلیمی در این مقطع زمانی، یعنی کواترنری اهمیت دارد که امروزه اقلیم ما را کنترل می کند. در پژوهش حاضر با ردیابی شواهد ژئومورفیک کانون های یخساز کواترنری بازسازی شرایط حرارتی و رطوبتی فاز اقل یعنی سردترین فاز دمایی حاکم در حوضه رودخانه کرج بررسی شده است. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی و نرم افزارهایSurfer و Global Mapper صورت گرفته است. تطبیق و مقایسه نقشه های هم دما و هم بارش گذشته نشان می دهد که در فاز اقل، حوضه رودخانه کرج شرایط اقلیمی سردتر و مرطوب تر از عهد فعلی را تحمل کرده است. میانگین دمای سالانه، حدود 7 درجه سانتیگراد کمتر از زمان حال بوده و بارش 5/1 برابر افزایش داشت. همچنین نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در فاز اقل، پایین ترین حد پیشروی زبانه های یخچالی حوضه کرج بر مرز دریاچه ای منطبق بوده که اسناد ژئومورفیک آن در دشت کرج به ویژه منطقه ماهدشت به دست آمده است. محل پارگی دریاچه در روستای شش ردیابی گردید. متروپل کرج نمونه بارزی از یک هردینگ سیستم است که تحت تأثیر جریان-های اقلیمی فاز اقل و در امتداد خط تعادل آب و یخ شکل گرفته است.
تحلیل فضایی و اولویت بندی شهرستان های آذربایجان غربی به منظور توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاهش شکاف دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر فناوری اطلاعات و ارتباطات با غلبه بر محدودیت های زمانی و مکانی، به عنوان محور و کلید توسعه پایدار و مهم ترین معیار توسعه یافتگی، سیمای جهان و الگوهای زندگی را دست خوش تغییر کرده و در واقع هم علت و هم معلول توسعه به شمار می رود. شناخت و بهره گیری صحیح از فرصت های جدیدی که این پارادایم حاکم بر توسعه، به عنوان نیرومندترین ابزار توانمندسازی و برابر سازی در زمینه توسعه پایدار، جهت پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... برای شکل بخشیدن به عصر آینده ارایه می دهد مستلزم آگاهی و همراهی با این موج انقلابی است چرا که اندکی غفلت فرصت ها را به دیگران خواهد سپرد. در این میان رفع شکاف دیجیتال میان مناطق و اطمینان از دسترسی عمومی و یکسان واحدهای جغرافیایی جهت توسعه یکپارچه و همگون آن ها در درازمدت و ایجاد عدالت فضایی و جغرافیایی، باید به عنوان یکی از مهم ترین اولویت های برنامه ریزی در زمینه توسعه ICT قرار گیرد. بدین منظور، در این پژوهش با استفاده از مدل TOPSIS و آزمون های آماری، توسعه یافتگی شهرستان های آذربایجان غربی از نظر شاخص های فناوری ارتباطات و اطلاعات در سال 1387 مورد سنجش، رتبه بندی و سطح بندی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در مجموع شهرستان های آذربایجان غربی از نظر شاخص های ICT با سطح توسعه یافتگی فاصله دارند و از نظر توسعه یافتگی ICT میان آن ها عدم تعادل و ناهمگونی و به عبارت دیگر «شکاف دیجیتال» وجود دارد؛ تا جایی که شهرستان ارومیه به عنوان رتبه اول از نظر توسعه یافتگی ICT نسبت به شهرستان چالدران به عنوان رتبه آخر، دو و نیم برابر توسعه یافته تر است. همچنین، توسعه یافتگی شهرستان های آذربایجان غربی از نظر ICT، با میزان جمعیت و به خصوص جمعیت شهری آن ها ارتباط مستقیم بالایی دارد. به منظور حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال و ایجاد تعادل در زمینه توسعه در درازمدت، شهرستان های آذربایجان غربی جهت توسعه ICT اولویت بندی شده اند و پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات در استان ارایه شده است.
تحلیل فرصت ها ی توسعه ای بافت قدیم شهر (نمونه موردی: بخش مرکزی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هفتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۵
111 - 128
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ و نیز محدود گسترش و توسعه ی فیزیکی در این شهرها باعث شده تاضرورت پرداختن به احیای بافت قدیم این شهرها بیش از پیش اهمیت پیدا کند. هدف این تحقیق، شناخت قابلیت ها و تنگناهای داخلی بافت قدیم شهر کرمانشاه، فرصت ها و تهدیدهای بیرونی و در نتیجه تحلیل و امکان سنجی بهره مندی از فرصت های توسعه ای و ارتقاء زیست، سکونت و فعالیت در بافت قدیم و هسته مرکزی شهر کرمانشاه می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و در انجام آن از روش تحقیق تحلیلی - توصیفی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و فیش برداری، پرسشنامه و مشاهده میدانی جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی و نیز مدل SWOT استفاده شدهاست . بر مبنای نتایج حاصل از تحلیل عوامل چهارگانه تکنیکSWOT ، محدوده مورد مطالعه دارای 12 نقطه قوت، 10 نقطه فرصت، 12 نقطه ضعف و 9 نقطه تهدید می باشد. برای ترسیم ماتریسSWOTاز امتیاز نهایی شاخص های برتر چهار عامل (قوت، فرصت، ضعف و تهدید) استفاده گردید که بر مبنای آن در یک چارچوب منطقی می توان فرصت ها و تهدیدهای کلیدی خارجی را با ضعف ها و قدرت های داخلی در یک رویکرد ساختاری شده مقایسه نمود و الگوهای توسعه سازگار با موقعیت داخلی و خارجی را تبیین نمود.
عملیاتی سازی فاصله ی روانی در بازاریابی گردشگری (مطالعه موردی: مقصد گردشگری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر، عملیاتی سازی و سنجش فاصله ی روانی ادراک شده از مقصد گردشگری ایران است. فاصله ی روانی تفاوتی است که گردشگران بین مبدأ خود و کشور مقصد ادراک می کنند. در این مطالعه از روش تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج ابعاد فاصله ی روانی ادراک شده و از روش تحلیل عاملی تاییدی از آزمون روایی سازه ها استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش، اعضای شبکه ی مجازی گردشگری کوچ سرفینگ بوده اند که تجربه ی سفر به ایران را نداشته اند. به شیوه ی نمونه گیری در دسترس 620 نفر از این جامعه که به مناطق مختلف جهان تعلق داشتند، دراین مطالعه شرکت کردند. نتایج نشان می دهد که فاصله ی روانی یک سازه ی سه بعدی با ابعاد زیرساختی، فرهنگی و قانونی است. گردشگران مناطق مختلف نیز فاصله ی روانی ادراک شده ی بالایی را نسبت به مقصد ایران ادراک می کنند. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین گردشگران بالقوه از مناطق مختلف از نظر فاصله ی روانی ادراک شده درخصوص ایران، تفاوت معنی دار وجود دارد. گردشگران از مبدأ خاورمیانه در مقایسه با سایر مناطق فاصله ی روانی کمتری را ادراک کرده بودند.
پیامد سیاست های هدایت و کنترل رشد بر روند گسترش سکونتگاه های پیراشهری در هاله کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۳۰-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
فرایند تحول و گذار از مراکز روستایی به شهری در قلمروی پیرامونی کلانشهر تهران یا به عبارتی تحولات پیراشهرنشینی، در دهه های اخیر روند درحال رشد و گسترشی داشته است. یکی از نیروهای تاثیرگذار بر چنین تحولاتی سیاست های هدایت و کنترل رشد شهر است. این سیاست ها از ابعاد کلانی چون کمربند سبز و مرزهای رشد شهری تا ابعاد خردی همچون ضوابط و مقررات توسعه شهری و منطقه بندی کاربری اراضی در طرح های جامع شهری را در بر می گیرند. برون فکنی و سرریز توسعه از مراکز جمعیتی دارای نظام هدایت و کنترل رشد فضایی به مراکز با نظام هدایت و کنترل رشد ضعیف یا فاقد آن در شرایط وجود تفرق سیاسی و تعدد قلمروهای مدیریتی در منطقه کلانشهری تهران، موجب پیراشهرنشینی پراکنده و رشد قارچ گونه سکونتگاه های پیراشهری به ویژه در قلمروی جنوبی کلانشهر تهران می شود. هدف از این پژوهش بررسی روند گذار از سرریز توسعه منتج از اعمال سیاست های کنترل رشد به گسترش پیراشهرنشینی در هاله کلانشهری تهران است که در شرایط پخش چنین سیاست هایی در بین قلمروهای مدیریت محلی در منطقه صورت می گیرد. تحلیل این روند بر اساس تغییرات نرخ رشد جمعیت طی دوره ۱۳۷۵- ۱۳۸۵ خورشیدی در مراکز جمعیتی مستقر در هاله کلانشهری تهران است که در مدل مفهومی فرایند محوری صورت می گیرد.
بازخوانی مفاهیم نمادین عرفانِ اسلامی در متون روایی و بازتاب آن در کالبد و استخوانبدی فضایی – مکانی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۳۰۴-۲۸۱
حوزههای تخصصی:
برآورد دما و شاخص پوشش گیاهی سطح زمین با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعه موردی: استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم برای استفاده بهینه از منابع موجود آب در بخش کشاورزی، تعیین آب مورد نیاز در سطح دشت های کشاورزی است و برای برآورد دقیق آن، به اطلاعاتی در خصوص وضعیت پوشش گیاهی، مانند میزان، پراکنش و دمای سطح پوشش گیاهی نیاز است که تهیه آنها به کمک سنجش از دور به سادگی انجام می شود. بنابراین در پژوهش پیش رو به کمک سنجش از دور، تراکم و پراکنش مکانی پوشش گیاهی و دمای پوشش سطح زمین در استان همدان تعیین شد. ابتدا با پیش پردازش اطلاعات 12 تصویر ماهواره Landsat 7 ETM+ (1381-1377)، ضریب بازتاب پوشش سطح زمین و ضریب تابش پوشش سطح زمین در باند های مختلف به دست آمد و شاخص گیاهی NDVI تعیین شد و تراکم و پراکنش پوشش گیاهی و دمای پوشش سطح زمین با استفاده از الگوریتم سبال برآورد گردید. برای تعیین دقت، مقادیر برآورد شده و دمای پوشش سطح زمین محاسبه شده از تصاویر ماهواره ای با مقادیر اندازه گیری شده در عمق 5 سانتی متری خاک در ایستگاه های هواشناسی مقایسه شدند. نتایج نشان داد که دمای سطح زمین برآورد شده از اطلاعات سنجش از دور مطابقت قابل قبولی با آمار ثبت شده در ایستگاه های هواشناسی دارد و بین مقادیر دمای پوشش سطح برآورد شده و اندازه گیری شده، اختلاف معنی داری دیده نمی شود. نتایج کلی نشان داد که الگوریتم سبال با ضریب همبستگی 75/0، ریشه میانگین مربعات خطای 4/5 درجه و میانگین خطای مطلق 2/4 درجه، از دقت قابل قبولی برخوردار است.
ارزیابی و مقایسه ی توسعه ی نواحی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهت اتخاذ سیاست های توسعه برای کشور، ارزیابی و تحلیل سطح توسعه یافتگی نواحی مختلف و ش ناسایی نابرابری های ناحیه ای از اهمیت فراوانی برخوردار است. با وجود تدوین برنامه ها و انجام اقدامات مختلف توسعه ی ناحیه ای در ایران که با هدف پیشرفت متعادل و متوازن و کاهش شکاف توسعه ی نواحی صورت پذیرفت، نارسایی و کمبود امکانات و خدمات ضروری در برخی از مناطق وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی سطح توسعه یافتگی شهرستان های ایران و نابرابری های بین ناحیه ای است. بدین منظور، تعداد 54 شاخص توسعه با استفاده از روش تحلیل عاملی و بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در این فرایند، هشت عامل استخراج گردید که تحت عنوان عامل های امکانات زیربنایی و مسکن، امکانات درمانی، آموزشی، نیروی انسانی، صنعت، کشاورزی، امکانات روستایی، و امکانات فرهنگی نام گذاری شدند و در مجموع، تعداد 46 شاخص را پوشش دادند. عامل های مذکور رویهم رفته حدود 73 درصد از کل واریانس را تبیین کردند. جهت روشن تر شدن سیمای کلی توسعه یافتگی شهرستان ها، شاخص ترکیبی توسعه محاسبه گردید که مبنای رتبه بندی شهرستان ها قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که شهرستان های کشور از نظر سطح توسعه یافتگی، تفاوت قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند. بنابراین، ارتقاء شاخص های توسعه به ویژه در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته امری ضروری است.
ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی بر سکونتگاﻩهای روستایی (مطالعة موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: طرح هادی روستایی یکی از بنیادﯼترین اقداماتی است که با هدف توسعة روستایی در ایران اجرا شده است. با توجه به روند اجرای این طرحﻫﺎ، ارزیابی آنﻫﺎ برای برنامهﺭیزی توسعة روستایی ضروری است. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی اثرات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی اجرای طرحﻫﺎی هادی اجراشده در شهرستان نیشابور ﻣﻰباشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات از روشﻫﺎی میدانی و اسنادی کمک گرفته شده است و براساس آن، اطلاعات 25 روستا در دو گروه روستاهای برخوردار و نابرخوردار درقالب 358 پرسشنامه براساس فرمول کوکران در منطقه گردآوری شده است. همچنین، 35 پرسشنامه از کارشناسان شوراهای اسلامی، دهیاران و کارمندان بنیاد مسکن جمعﺁوری شده است. برای پردازش دادﻩها از روشﻫﺎی آمار توصیفی و استنباطی (کاﻯاسکوئر) بهره گرفته شده است.
یافتهﻫﺎ: نتایج نشان میﺩهد پس از اجرای طرح، درزمینة کالبدی، شاخص معابر بهبود یافته است و شاخص محیط زیست روستا شامل آرامستان، دفع زباله، فاضلاب، فضای سبز و جمعﺁوری آﺏهای سطحی موردتوجه قرار نگرفته است. در بعد اجتماعی، شاخص میزان مهاجرت، مشارکت و رضایتمندی و در بعد اقتصادی، شاخصﻫﺎی سرمایﻪگذاری و اشتغال در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
محدودیتﻫﺎ: روشن ساختن زوایای پنهان اجرای طرح هادی و واکاوی آثار کالبدی، اجتماعی و اقتصادی آن بر جامعة روستایی از چالشﻫﺎی پژوهش حاضر محسوب ﻣﻰشود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافتهﻫﺎی پژوهش، راهکارهای اجرایی مانند تقویت جنبهﻫﺎی زیﺴﺖمحیطی، استفاده از یک تیم ناظر محلی در هر سه مرحلة ارزیابی، بهرﻩگیری از مدیریت مشارکتی (دولتی- مردمی)، کوتاﻩترکردن بازة زمانی اجرای طرح هادی و ... پیشنهاد ﻣﻰشود.
اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر از این جهت دارای اهمیت است که ﻣﻰتوان با دست یابی به نقاط قوت و ضعف طرحﻫﺎی ذکرشده به برنامهﺭیزی اصولی برای بهبود زندگی روستاییان اقدام نمود.
تامین آسایش حرارتی فضای معماری در اقلیم گرم و خشک ایران با بهره مندی از رفتار حرارتی زمین(مطالعه موردی: استفاده از زمین در خانه های سنتی مناطق گرم و خشک ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند نامطلوب ساخت و ساز و عدم همسازی با کیفیات آب و هوایی بومی، صدمات جبران ناپذیری را بر طبیعت، محیط زیست پیرامونی و اقلیم جهانی زده است. روند صعودی مصرف منابع محدود فسیلی، افزایش بیشینه دمای هوا، رشد بیابانزایی، و ازدیاد هزینه های ساختمانی، از اثرات معماری نا آشنا با اقلیم محلی است. در این میان، مناطق گرم و خشک، از این هجمه ی نامناسب ساختمانی- بویژه در کشور در حال توسعه ی ایران - در امان نیستند. با توجه به خطری چنین هولناک، تمامی جهان رو به انواع توسعه ی پایدار گذاشته که این مهم در مورد مناطق خشک و بیابانی با وجود محدودیتهای جغرافیایی نیز صادق است. این در حالی است که در ایران – با وجود منابع وافر انرژیهای طبیعی و تجارب گرانقدر معماری کهن اقلیمی-طی سالیان گذشتهبه دلیل عدم توجه به این داشته های فرهنگی و طبیعی، شاهد تولید انواع هزینه های ساختمانی و اقلیمی- در بخش خانگی بیش از 42% از کل سبد مصرفی انرژی کشور - بوده که نتیجه آن تخریب شرایط زیستی بوده است. از اینرو، این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای، پس از بررسی حجم مصرف انرژی و لزوم جایگزینی پایداری در معماری ملی و جهانی، در جهت هدف پژوهش به معرفی یکی از پایدارترین راهکارهای معماری در بومهای گرم و خشک، یعنی ارتباط با زمین و اصول آن پرداخته، و پس از شناخت ارتباط معنادار رفتار دما با عمق، جنس و تراکم خاک در مناطق گرم و خشک ایران – شاخص شهر یزد-سابقه ی این روش را در معماری سنتی کویری کشور کاویده، و سرانجام راهکارهایی را برای استفاده ی بهینه زمین در تامین شرایط آسایش دمایی - گرمایش و سرمایش ایستا - در معماری مسکونی گرم و خشک ایران پیشنهاد دهد.
بررسی تأثیرات تکتونیکی گسل کمایستان بر شبکه زهکشی و مخروط افکنه ها با استفاده از شاخص های ژئومورفیک در دامنه های شمالی ارتفاعات جغتای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۱
63 - 84
حوزههای تخصصی:
گسل کمایستان یکی از گسل های مهم دامنه های شمالی ارتفاعات جغتای است که از لحاظ داده های ساختمانی به ایران مرکزی تعلق دارد. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثر تکتونیک بر شبکه زهکشی و مخروط افکنه های منطقه و مقایسه نتایج حاصله بر اساس شاخص ها و شواهد ژئومرفولوژیکی است. در این تحقیق از برخی از شاخص های کمی ژئومرفیک از قبیل انتگرال فراز نمای منحنی هیپسومتری حوضه های آبریز، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (VF)، نسبت (V)، عدم تقارن حوضه ها (AF)، شاخص گرادیان- طول رودخانه (SL)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T) و شاخص وسع ت مخروط افکنه استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه از نظر شاخص (AF) در وضعیت بسیار فعال، شاخص های (VF) و نسبت (V) در وضعیت فعال و نیمه فعال، شاخص (SL) در وضعیت نیمه فعال تا غیرفعال و شاخص (T) در وضعیت غیر فعال به لحاظ تکتونیکی قرار می گیرند. نتایج حاصل از تلفیق کلیه شاخص ها، منطقه مورد مطالعه را از لحاظ تکتونیک در وضعیت نیمه فعال متمایل به غیر فعال (بالغ مایل به پیر) قرار می دهد.