فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱٬۶۶۱ تا ۲۱٬۶۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
سطح قابل توجهی از تغییر و تحولات فکری و فرهنگی جامعه از طریق زوال زیبایی در سیما و منظر شهری و محیط پیرامون برانگیخته شده است. نماهای ساختمانی که سیمای دو بعدی شهر را می سازند، از دو دیدگاه متخصصان و منظر عمومی بسیار مورد توجه قرار می گیرد. بنابراین سیما و منظر بی اصالت در یک شهر، آن را به محیطی عام و بی هویت تبدیل می کند. بدین صورت بحث زیبایی شناسی در طراحی منظر شهری بسیار مورد توجه است چنانکه به عنوان یک دیدگاه جهانی در طراحی شهری نمود زمین تا سیمای دو بعدی نهایی، منظر شهری را دچار مشکل کرده است. در سال های اخیر شاهد تفکیک بلوک ها به قطعات کوچک هستیم که این امر در نهایت باعث به وجود آوردن سیما و منظر شهری نامناسب و بدون هارمونی، کمپوزسیون، تقارن و ..... و همچنین عدم سنخیت با تاریخ هویت شهر شده است. عدم ایجاد قوانین مدون برای طراحی بافت های شهری، معضلی است که گریبان گیر شهرهای ایران شده است، که با ساخت نماهای گوناگون و ناهمگن با مصالح وارداتی در کنار بافت های تاریخی آشفتگی و هرج ومرج را در سیما و منظر شهری به اوج می رساند. بنابراین در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر نوع تفکیک زمین بر سیما و منظر شهری در بافت های دارای تیپومورفولوژی متفاوت، به منظور ارتقاء کیفی مصادیق، از طریق تدوین معیارهای زیبایی شناختی و برنامه ریزی های شهری در سیما و منظر شهری، پرداخت شده است. نتایج نشان داده، که برای ایجاد محیط های دارای سیما و منظر شهری با هویت، استفاده از اصول و معیارهای طراحی زیبایی شناسانه و تدوین قوانین و مقررات تفکیک مناسب به خوبی به ارتقای کیفیت محیط به لحاظ زیبایی شناختی، روانی و مهم تر از همه بهبود وضعیت سیما و منظر شهری کمک می کند.
تحلیل و سطح بندی توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتی با تأکید بر رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر در قالب یک پژوهش بنیادی با هدف تبیین وضعیت توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتی به انجام رسید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای با بهره گیری از آمارنامه سال 1390 استان بوشهر صورت گرفت که طی آن، 59 شاخص در ابعاد مختلف استخراج شد و سطح بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان دشتی به شیوه کمّی با استفاده از روش تاپسیس فازی و بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های پژوهش، با ترسیم سیمایی نامتعادل از توسعه مناطق روستایی، از وجود یک شکاف منطقه ای عمیق در شهرستان دشتی حکایت داشت، به گونه ای که روند توزیع و دسترسی به منابع در هفت دهستان شهرستان دشتی گویای آن بود که دهستان های خورموج و کبگان، به ترتیب، دارای بیشترین میزان توسعه بودند و دهستان های شنبه، چغابور و مرکزی نیز در جرگه مناطق روستایی محروم قرار داشتند؛ همچنین، توسعه دهستان های طسوج با 379/0 و کاکی با 359/0 در سطح متوسط بود. نتایج نشان داد که توسعه متوازن مناطق روستایی در شهرستان دشتی مستلزم بازنگری در تخصیص منابع و امکانات، توزیع برابر فرصت ها و ارتقای کیفی خدمات در مناطق دورافتاده با هدف آمایش سرزمین است.
ابعاد توسعه اجتماعی در قشم با تکیه بر نظریه پارسنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه تأثیر ابعاد مختلف توسعه اجتماعی در جزیره قشم آغاز شد.، نظریه سیستم پارسنز به عنوان چارچوب نظری انتخاب شد و ابعاد مختلف توسعه بر اساس چهار خرده نظام پارسنز، تعیین شد. روش تحقیق نیز تاریخی و فن استفاده شده در این پژوهش، تحلیل اسناد بود. در نهایت، نتایج حاصل نشان داد که تلاش برای پیشرفت و توسعه در چهار عرصه، فکر، یعنی تحول در آموزش و پرورش و رسانه ها، علم، یعنی شتاب بخشی در تولیدات علمی و نظریه پردازی در جهت رسیدن به استقلال علمی، زندگی، یعنی توجه به ارتقای شاخصه های عدالت، امنیت، رفاه، استقلال، آزادی و معنویت در جامعه، معنویت، یعنی تقویت روحی و انگیزه پیشرفت واقعی در تمام عرصه ها، صورت بگیرد تا بسترهای واقعی برای رسیدن به توسعه هر جانبه در کشور فراهم شود. در برنامه ریزی برای تحقق الگوی پیشرفت باید جمع آوری ذخایر ملی و بالفعل ساختن استعدادها، تشکیل گروه های پژوهشی، توزیع عادلانه امکانات تحقیقاتی و دانشگاهی هدف گذار صحیح، تربیت نظریه پردازان توانا، سرمایه گذاری روی علوم نوین و کاربردی، تقویت روحیه خودباوری و انگیزه پیشرفت مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل الگوی شکل پایدار شهر کرمانشاه با استفاده از روش های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع و گسترش افقی شهرها در دهه های اخیر، همه کشورهای جهان را با چالش های جدی روبهرو ساخته است. مسائل مربوط به این پدیده، نه تنها بر سیاست های شهرسازی تأثیر وسیعی گذاشته، بلکه تبعات آن در تشدید ناپایداری مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و زیست محیطی جوامع نقش اساسی داشته است. این پژوهش، به ارزیابی الگوی شکل کالبدی شهر کرمانشاه می پردازد و به این پرسش پاسخ میدهد که آیا الگوی رشد شهری آن در راستای پایداری است. برای پاسخ به این پرسش، ضمن بررسی ادبیات موجود در زمینه های رشد پراکنش شهری و همچنین الگوی رشد فشردة شهری، روش توصیفی- تبیینی بهکار گرفته شد. برای تحلیل داده ها و تعیین درجة تجمع جمعیت و اشتغال یا نسبت فشردگی و پراکنش براساس همبستگی فضایی، از ضرایب موران و گری و برای تشخیص توزیع نامتعادل، از ضرایب جینی و آنتروپی نسبی شانون استفاده شد. از مدل هلدرن نیز برای اندازه گیری رشد بی قوارة شهری استفاده شد. مطابق یافته ها، الگوی رشد شهری کرمانشاه تا حدودی پراکنده است و نابرابری و نبود تعادل در توزیع جمعیت در نواحی شهری آن مشهود است. نتایج نشان داد الگوی رشد شهر به الگوی تصادفی نزدیک تر و متمایل به پراکنش است. همچنین محاسبات انجامشده از طریق مدل هلدرن نشان می دهد 45 درصد از رشد فیزیکی شهر، درنتیجة رشد افقی (اسپرال) بوده است.
تحلیل فضایی و سنجش کمّی شاخص های مسکن روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به عنوان چشم انداز فرهنگی، حاصل از تعامل بین انسان و محیط در طی فرآیندهای متأثر از عوامل و نیروهای درونی و بیرونی دچار تغییر و تحولاتی در بافت کالبدی – فضایی (خصوصاً در ابعاد مسکونی) خود شده است؛ این امر موجب پدید آوردن مسائل و نارسایی های بسیاری برای زیست و ادامه سکونت در این فضاها شده است. در این راستا پژوهش حاضر، با استفاده از روش های اسنادی- تحلیلی و رویکرد کاربردی حاکم بر آن، به دنبال روشن ساختن تفاوت های منطقه ای و سطح بندی نواحی همگن در زمینه ابعاد گوناگون مسکن (بهداشتی- درمانی، زیربنایی-رفاهی، تسهیلات و تأسیسات، استحکام و سازه) در مناطق روستایی ایران بوده است. برای این منظور، از روش های تحلیل عاملی و تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس فازی برای وزن دهی و برای تفسیر نتایج، به تهیه نقشه های مربوطه با از سیستم اطلاعات جغرافیایی اقدام شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ مناطق روستایی استان های مازندران (467/0)، اصفهان (464/0)، البرز (455/0) و تهران (449/0) بالاترین سطح برخورداری و مناطق روستایی استان های سیستان و بلوچستان (265/0)، خراسان جنوبی (267/0)، هرمزگان (267/0) و کرمان (270/0) در پایین ترین سطح از حیث برخورداری از شاخص های مسکن روستایی قرار دارد. همچنین استان های کشور در زمینه ی شاخص های ذکر شده، تفاوت معناداری با یکدیگر دارند و سطح برخورداری استان ها در این زمینه با یکدیگر برابر نیست؛ بنابراین لازم است در جهت هدایت توسعه ی آتیه این روستاها به سوی توسعه ای پایدار و رهایی از مشکلات موجود، برنامه ریزی های مؤثر و عملی در جهت بهبود وضعیت توزیع فضایی مسکن در این سکونتگاه ها انجام گیرد و مناطق سطوح پایین نسبت به مناطق سطوح بالاتر، بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
پراکندگی فضایی - مکانی ایستگاه های توزیع آب آشامیدنی در شرایط اضطراری (مطالعه موردی: منطقه ۲ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
وضعیت اضطراری، رویداد برنامه ریزی نشده ای است که در اثر آن افراد، تأسیسات و محیط زیست در معرض خطر جدی قرار می گیرند. از عمده ترین مشکلاتی که در شرایط اضطراری مردم با آن مواجه می شوند مشکل آب است. آمادگی برای رویارویی با شرایط اضطراری، مستلزم فراهم آوردن تمامی امکاناتی است که منجر به کاهش احتمالات در امر تصمیم گیری شود؛ بنابراین، یافتن مکان های مناسب جهت ایجاد ایستگاه های توزیع آب شرب برای صرفه جویی و بهینه سازی مصرف آب دارای اهمیت است. روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی می باشد. در این پژوهش با نظرسنجی از کارشناسان خبره آب و فاضلاب، مدیرت بحران و اساتید صاحب نظر دانشگاه با استفاده از دو پرسشنامه معیارهای انتخاب محل ایستگاه های توزیع آب شرب شناسایی و سپس با استفاده از نرم افزار Expert Choice اولویت بندی معیارها تعیین شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار GIS Arc مکان ایستگاه های توزیع آب شرب با در نظر گرفتن معیارها و اولویت آن ها و هم چنین با توجه به سایر عوامل مؤثر مانند حجم مخازن آب و فاصله حداکثر ۵۰۰ متر از منازل مسکونی به دست آمده است. نقشه نهایی در این پژوهش نشان دهنده ۶۵ مکان پیشنهادی با پراکندگی مناسب در منطقه ۲ شهر کرمان می باشد که از ۶۵ نقطه به دست آمده؛ ۱۲ مکان اولویت اوّل، ۲۵ مکان اولویت دوم و ۲۸ مکان اولویت سوم دارند.
Coffee Houses at Qajar age an Infrastructure for Folk Art Boom(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۲۶۸-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
The present research with an emphasis on coffee houses at Qajar age has recognized motives and effect of social and political factors such as conditional event in formation of art traditions in coffee house so as to examine the communication function of coffee house painting at this space. Coffee house at Qajar age has been found as a place for people’s gathering which had communicative-cultural function in parallel to people’s daily activity. Extensiveness of political and social events and diversity of effective art and cultural activities in these gatherings which have caused acquisition of clients have increased significance of function at this space. Most of the arts including coffee house painting increased in the context of this place. With regard to the research findings, despite related works which have grounded on folk art boom in coffee house painting, it can perceive the controversial effect of this art event in the society focused on this art’s intellectual approach to the subjects with transnational themes which had caused people’s awakening. The present research intends to detect the factors contributed in formation of coffee house painting with the effective national-religious themes in social events at Qajar age.
Evaluation of urban management and political Scandinavian economy (case study: Sweden and Norway)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Study on international political economy of two countries, Sweden and Norway, in international interactions allows us to examine political economy of these two countries as the case study for further understanding of macro patterns of international political economy. Thus, understanding the power of influence of international developments in two economic and political areas in internal relations of countries refers to one of the necessities in this research. The present research displays how a constant pattern such as the welfare state pattern can change under influence of global relations or loses its some principles, i.e. the vice versa of this rule is true. In other words, we face impact and effectiveness of the two sides of the exchange. Without doubt, movement toward pattern of welfare state generates behaviors, patterns and considerations at the area of foreign policy of Sweden and Norway, which we will examine them in this research. However this multi-variable equation has not yet on the stage of final settlement and in some cases the relation between Norway and Sweden has not yet defined with the developments in the new world at the area of international political economy, definition for what going on is required to understand this complexity and the reason for creation of some ambiguities. Definition for political economy of Norway and Sweden as two countries with the most welfare worldwide reveals the necessity to conduct this research. Since Norway and Sweden have a distinctive pattern in their welfare services, measurement of the relation between these distinctive patterns and common patterns which have conventionalized at the international economy is considered a major concern. Ultimately, this research is the necessity for our country to use the interactive pattern existing in Scandinavian countries at the area of international political economy. however, there are huge differences between our country and Scandinavian countries in terms of geographical position, population size and financial facilities, it can use some of the patterns of welfare state in our country and some of the behavioral patterns of Norway and Sweden in international relations to progress the political and economic relations of our country in international system.
A study of the relationship between the exploitation and subsidence of Salmas(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۳۲۶-۳۱۹
حوزههای تخصصی:
Salmas plain is located at the west of Uremia lake and at the 75 km of north of Uremia city. The main river of the plain, called Zulachai, is drained into Uremia Lake. Salmas aquifer is one of the coastal aquifers of Uremia Lake and has hydraulic connection with the lake. The recent draught occurrences and increased water consumption in agriculture and drinking sections water have not only caused regression of lake water, but also effected on coastal aquifer, such as Salmas plain aquifer. Over the long-term, average groundwater level in the Salmas aquifer has dropped sharply to 18/05 meters (averaging about 0/44 meters per year) and there has been 241 million cubic meters of reservoir capacity reduction. Salmas plain has two confined and unconfined Aquifers. Salmas annual depletion of groundwater resources in the study area during the water years of 2014-15 has been equal to 146 million cubic meters. The effects of land subsidence have been observed in some output areas (Kalshan and Qareh Qeshlaq areas).
پایش مکانی خشکسالی کشاورزی از طریق شاخص شرایط حرارتی پوشش گیاهی(VTCI) و به وسیله داده های سنجنده مودیس- مطالعه موردی: استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۳
50 - 63
حوزههای تخصصی:
خشک سالی از جمله بلایای طبیعی است که سبب وارد شدن خسارات اقتصادی فراوانی خصوصاً در بخش جغرافیای کشاورزی و منابع طبیعی مناطق خشک می گردد. ارزیابی و پایش خشک سالی به دلیل ماهیت آرام و خزنده اش با مسائل و مشکلات فراوانی همراه است. رویکرد استفاده از شاخص های مبتنی بر فناوری سنجش ازدور به دلیل قابلیت های مکانی و زمانی مناسب و نیز عدم وجود مشکلات روش های نقطه ای، درحال توسعه و پیشرفت است. از جمله این شاخص ها، شاخص شرایط درجه حرارت پوشش گیاهی (VTCI) است که بر اساس استفاده هم زمان از NDVI و LST ایجادشده است؛ بنابراین در این تحقیق قابلیت شاخص VTCI در پایش مکانی خشک سالی مدنظر قرارگرفته است. برای این منظور، محصولات NDVI و LST سنجنده مودیس ماهواره ترا برای مردادماه سال های 1379 تا 1393 دریافت شده و پس از انجام اصلاحات مکانی و زمانی لازم، برای ایجاد شاخص VTCI، مورد پردازش قرار گرفتند. بر اساس نتایج، سال 1385 دارای ضرایب رگرسیون بالاتری نسبت به سایر سال ها بوده است (73/0=R2 برای لبه ی گرم و 86/0=R2 برای لبه ی سرد). در ادامه، شاخص VTCI مربوط به مردادماه هرسال بر اساس ضرایب رگرسیون همان سال استخراج و نقشه ی VTCI منطقه به 5 کلاس تنش خشک سالی: شدید، متوسط، ملایم، نرمال و مرطوب طبقه بندی شده و درنهایت طبقات خشک سالی در طی این 15 سال با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج حاصل نشان دادند که بیش ترین درصد مساحت خشک سالی مربوط به طبقه ی متوسط و کم ترین درصد مربوط به طبقه ی مرطوب بوده است. هم چنین سال های 1392 و 1390 دارای بیش ترین درصد طبقه ی شدید و مرطوب بوده اند.
عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی در استان فارس با تأکید بر بخش تعاون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در اکثر کشورها توجه خاصی به کارآفرینی و کارآفرینان می شود و تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن از ابزارهای پیشرفت اقتصادی کشورها و به ویژه جوامعِ در حال توسعه به شمار می آید. هدف از این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در بخش تعاون در پهنه ی جغرافیایی استان فارس می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 48 نفر از کارآفرینان برتر استان فارس طی سال های 92-1388 بود که اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه از جامعه آماری جمع آوری گردید. روایی ابزار اندازه گیری از طریق مصاحبه صاحب نظران موضوعی و پایایی آن نیز از طریق یک آزمون مقدماتی با تکمیل 30 پرسشنامه و ارزیابی مقدار آلفای کرونباخ سؤالات پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات جمع آوری شده به کمک روش های آماری مختلف نظیر ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل عاملی اکتشافی و با استفاده از نرم افزار spss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که متغیرهای مورد بررسی پس از چرخش در 7 عامل تلخیص شدند. به بیانی دیگر تعداد عامل هایی که از لحاظ آماری معنی دار بود و مقدار ویژه آنها بیشتر از 1 بود 7 عامل بودند که این عامل ها در مجموع 743/88 درصد واریانس مشترک بین متغیرها و عامل های مورد نظر را تبیین کردند. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد که «عامل قانونگذاری» تأثیرگذارترین عامل در توسعه کارآفرینی بوده و این عامل به تنهایی بیش از 16 درصد از واریانس کل را تبیین می نماید. در مقابل «عامل فرهنگی» با تبیین 822/8 درصد از واریانس کل، کم اهمیت ترین عامل بود.
تبیین فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشکسالی (مطالعة موردی: روستای پشتنگ- شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اثرات متنوّع خشک سالیهای مستمر، منجر به آسیبپذیری خانوارهای روستاییان و ناپایداری معیشتی آن ها می شود و ماهیت چندبعدی و پویای آسیبپذیری ناشی از خشکسالی موجبات دشواری مطالعه آن را فراهم می سازد. این در حالی است که درک ماهیت آسیبپذیری نقش مهمّی در کاهش اثرات خشک سالی و بهبود معیشت پایدار روستاییان دارد. در این راستا، هدف از این پژوهش، تبیین فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی است. روش: پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تئوری بنیانی انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه را سرپرستان خانوارهای روستای پشتنگ چشمه قلی جان شهرستان روانسر در استان کرمانشاه تشکیل می دادند که با تکنیک طبقه بندی مشارکتی درآمد شناسایی و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز آغاز شد، این روند تا رسیدن به اشباع تئوریک ادامه یافت. داده های حاصل در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی تبیین شد. یافته ها: نتایج نشان داد علل آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی، متنوّع و گسترده بوده و یازده مقوله را در بر می گیرد که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّ ی (عوامل آب و هوایی)، پدی ده، زمینه (محیطی و معیشتی)، شرایط مداخله گر (عوامل نهادی-حمایتی)، کنش یا راهبردها (فنّی و غیرفنّی) و پیامدها (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) است و فرآیند آسیب پذیری روستاییان و ارتباط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کند. راه کارهای عملی: برمبنای نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که متولّیان امر، راهبردهای مشارکتی را برای کاهش اثرات خشک سالی و ارتقای تاب آوری و ظرفیت سازگاری روستاییان منطقه در اولویت قرار دهند، در این راستا، اتخاذ استراتژی های پایدار معیشتی با تأکید بر تقویت سرمایه های فیزیکی، اجتماعی، انسانی، مالی و طبیعی روستاییان آسیب پذیر توصیه می شود.
مقایسه شاخص های دانه بندی ذرات دامنه روبه باد و پشت به باد ریپل مارک های درشت (مطالعه موردی:ارگ حسن آباد شهرستان بافق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه شاخص های دانه بندی رسوبات دامنه رو به باد و پشت به باد ریپل مارک های درشت در ارگ حسن آباد بافق، انجام شد. ابتدا از رسوبات موجود در هر یک از دو دامنه ریپل مارک های درشت نمونه برداری صورت گرفت سپس دانه بندی هر یک از نمونه ها، بر اساس روش الک خشک، انجام گرفت داده ها به دست آمده به نرم افزار SPSS وارد شد و به منظور بررسی معنی دار بودن اختلاف بین متغیر ها از آزمون t-test، استفاده شد همچنین با استفاده از نرم افزار GRADISTAT مقادیر، ، و برای محاسبه میانگین قطر ذرات در دو دامنه استفاده شد. با رسم نمودار دانه بندی تجمعی در مقیاس فی پارامترهای برای محاسبه فرمول فولک و بررسی جورشدگی رسوبات محاسبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد متوسط وزن ذرات بر روی الک های درشت تر (1 و 5/0 میلی متر) در دامنه رو به باد (به ترتیب 47/371، 30/243 گرم) بیشتر از این مقدار در دامنه پشت به باد (به ترتیب 87/129، 29/97) است. اختلاف معنی داری بین وزن ذرات روی الک های کمتر از 2 میلی متر در سطح 5 درصد مشاهده می شود. همچنین بین مقادیر ، و در رسوبات دامنه رو به باد و رسوبات دامنه پشت به باد ریپل مارک های درشت در سطح 5 درصد اختلاف معنی دار وجود دارد. محاسبه جورشدگی به روش فولک برای ذرات دو دامنه نشان داد میانگین شاخص فولک ذرات دامنه رو به باد 6/0 و پشت به باد 1 به دست آمد و لذا ذرات دامنه رو به باد دارای جورشدگی نسبتاً بالا و ذرات دامنه پشت به باد دارای جورشدگی ضعیف می باشند و بین جورشدگی رسوبات دو دامنه اختلاف معنی دار در سطح 99 درصد مشاهده شد.
پتانسیل سنجی نیروگاه بادی با استفاده از روش Fuzzy-AHP در محیط GIS (مطالعه موردی: شمال شرق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش جهت پتانسیل سنجی احداث نیروگاه بادی در استان های خراسان رضوی و شمالی، معیارها و زیر معیارهای مختلفی مدنظر قرار گرفته است. برای فازی سازی معیارها براساس نظرات کارشناسی و بررسی تحقیقات صورت گرفته، نقاط کنترل و نوع تابع فازی برای هر یک از لایه ها براساس درجه بندی عضویت آن ها در محدوده صفر و یک در نرم افزار IDRISI مشخص گردید. سپس با توجه به اهمیت تلفیق اطلاعات، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی به لایه ها انتخاب و به کمک نرم افزار Expert choice پیاده سازی گردید. سپس از نرم افزار ArcGIS، به منظور تحلیل فضایی و همپوشانی لایه ها استفاده شد و بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات، استان های خراسان رضوی و شمالی از نظر قابلیت احداث نیروگاه بادی به چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف تقسیم گردیدند. در نهایت نتایج حاصله نشانگر آن است که مناطق عالی جهت احداث نیروگاه بادی در منطقه مورد بررسی، در محدوده جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه در ایستگاه تربت جام با مساحتی معادل 97/222565 هکتار (018/0 درصد) قرار دارد. علاوه بر این، مناطق خوب با مساحتی بالغ بر 81/1817573 هکتار (17/0 درصد) شامل ایستگاه های حوالی تایباد و خواف، گلمکان، سرخس، رشتخوار، بردسکن، نیشابور، سبزوار، بجنورد، جاجرم و فردوس می باشند. می توان در آینده با احداث نیروگاه بادی در این مکان ها از انرژی تجدید پذیر باد که عاری از هرگونه آلودگی می باشد، نهایت استفاده را برد.
پیش بینی محل وقوع زلزله احتمالی در استان خراسان رضوی با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان خراسان رضوی به عنوان دومین استان پرجمعیت کشور با نزدیک به ۶ میلیون نفر ساکن، بیش از ۲۵۰۰ گسل در آن شناسایی شده که ۶۰% مساحت، ۷۵% شهرها و ۳۵% روستاها در حریم این گسل ها قرار دارد؛ لذا پیش بینی محل وقوع زلزله های آینده، می تواند در کاهش خطرات ناشی از زلزله در این استان بسیار سودمند باشد. هدف پژوهش، شناسایی مکان هایی است که احتمال رخداد زلزله در آن ها نسبت به سایر مناطق بیشتر می باشد. برای دستیابی هدف پژوهش، اطلاعات زلزله های ۸-۴ ریشتری رخ داده در محدوده این استان بین سال های ۲۰۱۴-۱۹۰۰ میلادی با ویژگی های مکان، عمق، ساعت و بزرگی زلزله استخراج گردید. سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی خودسازمان ده کوهونن به پیش بینی احتمال رخداد زلزله آتی و مکان آن پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین بزرگی و عمق زلزله های اتفاق افتاده در این استان به ترتیب، ۶/۴ ریشتر و ۹۶/۲۰ کیلومتری سطح زمین بوده است. فراوانی ساعت وقوع زلزله ها در طی ۲۴ ساعت شبانه روز به تفکیک در فصول مختلف، از بعد ظهر تا ساعات اولیه بامداد اتفاق افتاده که اوج آن برای بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب در ساعات ۱، ۲۴، ۲۳ و ۲۲ است. همچنین ۱۲% جمعیت شهری و ۱۰% جمعیت روستایی استان در پهنه های با خطر نسبتاً بالا و بالا قرار دارد. بیشترین احتمال وقوع زلزله در منطقه مرکزی متمایل به غرب استان (شهرستان کاشمر و جنوب شرق شهرستان های سبزوار و بردسکن) و در منطقه جنوب شرق استان (شهرستان خواف) با احتمال ۳۰%، بالاتر نسبت به سایر مناطق پیش بینی شده است.
مکان یابی بهینه اسکان موقت دانشجویان پس از زلزله احتمالی شهر کرمان (مطالعه موردی: مناطق 3 و 4)
حوزههای تخصصی:
کرمان از واحدهای لرزه زمین ساختی می باشد که همواره شاهد لرزه های مخرب بوده است. این شهر وضعیت بحرانی پیش آمده برای دانشجویان در زلزله بم را تجربه کرده است که باعث مرگ 428 دانشجوی مستقر در خوابگاه های دانشجویی به علت نامقاوم بودن ساختمان ها، شده است. پس از زلزله، از دست دادن سرپناه باعث تضعیف روحیه و پراکندگی دانشجویان می گردد؛ بنابراین، تعیین سرپناه موقت امنیت را برای دانشجویان فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین مکان های مناسب جهت اسکان موقت دانشجویان در بحران زلزله در مناطق 3 و 4 شهر کرمان می باشد. این پژوهش، بر اساس روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی و براساس هدف، کاربردی می باشد. در این پژوهش با نظرسنجی از کارشناسان خبره واحد اسکان جمعیت هلال احمر، مدیریت بحران، اساتید صاحب نظر دانشگاه با استفاده از دو پرسشنامه معیارهای انتخاب مراکز اسکان موقت دانشجویان شناسایی و سپس با استفاده از نرم افزار Expert Choice وزن دهی به معیارها صورت گرفت و در ادامه با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدل همپوشانی مجموع وزنی لایه های مختلف با هم تلفیق شده و مکان های مناسب اسکان موقت دانشجویان مشخص گردیدند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که شاخص دوری از گسل با وزن 0l713 بیشترین اهمیت را در تعیین مراکز اسکان موقت دانشجویان دارد. نقشه های نهایی در این پژوهش، نشان دهنده 4 مکان مناسب برای اسکان موقت دانشجویان در منطقه 3 و 4 شهر کرمان می باشد که 3 مکان در منطقه 3 و 1 مکان در منطقه 4 شهر کرمان قرار دارد.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماع محلی در برنامه ریزی توسعه گردشگری کشاورزی. مطالعه موردی: نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۱
13 - 26
حوزههای تخصصی:
کشاورزی به عنوان اصلی ترین بخش فعالیت در مناطق روستایی کشور، با محدودیت های ساختاری متعددی روبرو است که در این خصوص، ایجاد و توسعه گردشگری کشاورزی با مشارکت ساکنین نواحی روستایی می تواند به بهبود وضعیت بخش کشاوزی کمک شایان توجهی کند. البته مشارکت روستاییان به عوامل مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی، محیطی و نهادی بستگی دارد که هدف از ارائه این پژوهش بررسی مهمترین عوامل مؤثر بر نگرش جامعه محلی به مشارکت در ایجاد و توسعه گردشگری کشاورزی است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی می باشد و به منظور تحلیل یافته ها از آزمون های آماری توصیفی نظیر توزیع فراوانی، درصد و میانگین و همچنین بسته به مقیاس و حجم داده ها، از آزمون های تحلیلی مانند T تک نمونه ای و مدل تحلیل مسیر استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه، نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان تنکابن را شامل می شود که علاوه بر مزارع و باغات کشاورزی، از جاذبه های طبیعی بسیار زیبایی برخوردار هستند به گونه ای که سالانه پذیرای حجم زیادی از گردشگران از نقاط مختلف کشور می باشند. یافته های تحقیق بیانگر آن است که وضعیت متغیرهای اجتماعی، نهادی، اقتصادی و محیطی از دیدگاه ساکنین در راستای ایجاد و توسعه گردشگری کشاورزی در شرایط مطلوبی قرار دارد. همچنین میزان اثر کل بدست آمده از مدل تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیر مستقل اقتصادی با مقدار (0.446) بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت ساکنین در راستای ایجاد و توسعه گردشگری کشاورزی دارد. و مابقی متغیرها به ترتیب متغیر نهادی، متغیر اجتماعی و متغیر محیطی، بر متغیر وابسته مشارکت تأثیرگذارند. بنابراین عامل اقتصادی مهمترین عامل تأثیر گذار بر مشارکت پاسخگویان در ایجاد و توسعه گردشگری کشاورزی است. بر اساس نتایج، پیشنهاد می شود که بانک ها و نهادهای مالی دولتی در راستای توسعه گردشگری کشاورزی، مشارکت بیشتری داشته باشند.
تحلیل فضایی خشکسالی اقلیمی شمال غرب ایران با استفاده از آماره خودهمبستگی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از پدیده های خزنده محیطی است که در مناطق خشک و نیمه خشک نمود بیشتری دارد. در این پژوهش با استفاده از داده های بارندگی 23 ایستگاه سینوپتیک و باران سنجی در بازه زمانی 20 ساله در شمال غرب ایران، به بررسی و تحلیل فضایی خشکسالی پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از مقادیر SPI، دوره های خشکسالی و ترسالی منطقه شناسایی شدند و با استفاده از افزونه Geostatistic Analyst اقدام به پهنه بندی خشکسالی با روش درون یابی کریجینگ معمولی با مدل نیم پراشنگار گوسین و با کمترین خطای RMS شد. در ادامه با استفاده از واریوگرام مناسب، یاخته هایی به ابعاد 5*5 کیلومتر جهت انجام تحلیل فضایی بر منطقه مورد مطالعه گسترانیده شد. به منظور تبیین الگوی حاکم بر خشکسالی در شمال غرب ایران از آماره های سراسری و موضعی موران در حکم رویکردهای تحلیل اکتشافی داده های فضایی استفاده شد. نتایج شاخص موران در مورد خشکسالی نشان داد که مقادیر مربوط به سال های مختلف در طول دوره آماری دارای ضریب مثبت و نزدیک به یک (I >0/959344Moran's) می باشند که نشان دهنده خوشه ای بودن توزیع فضایی خشکسالی است. همچنین نتایج حاصل از مقادیر امتیاز استاندارد Z و مقدار P-Value، خوشه ای بودن توزیع فضایی خشکسالی را مورد تائید قرارداد. درنهایت جهت شناسایی الگوهای فضایی حاکم بر خشکسالی از آماره ی عمومی G استفاده شد. نتایج این آماره نشان داد که قسمت غرب و شمال غرب منطقه دارای الگوی خشکسالی ملایم و جنوب شرق منطقه دارای الگوی خشکسالی بسیار شدید می باشد که در سطح 99/0 درصد معنادار می باشند.
ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از روش های آماری در حوضه آبریز باراندوز چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر پتانسیل وقوع زمین لغزش و خطر آن در حوضه آبریز باراندوز چای (آذربایجان غربی) موردبررسی قرارگرفته است. بدین منظور از روش آماری شاخص خطر HIM استفاده شد. داده های مورداستفاده در این مقاله شامل داده های توپوگرافی، کاربری اراضی، نقشه های زمین شناسی و همچنین نقشه زمین لغزش های اتفاق افتاده در سطح حوضه است. نقشه پایه در این زمینه، نقشه های توپوگرافی 25000 حوضه است. شش عامل اصلی و مؤثر بر وقوع زمین لغزش در حوضه انتخاب و نقشه های آن به منظور وزن دهی، تهیه گردید. این عوامل عبارت اند از: شیب و جهت شیب، سنگ شناسی، خاکشناسی، کاربری اراضی و ژئومورفولوژی. درنهایت با استفاده از نقشه های استانداردشده شش گانه، نقشه پتانسیل وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز باراندوز چای تهیه و ترسیم شد. پتانسیل خطر زمین لغزش در حوضه موردنظر به پنج طبقه کم، متوسط، متوسط تا زیاد، زیاد و خیلی زیاد تقسیم گردید. نتایج نشان می دهد که شیب های بیشتر از 30 درجه و جهت شیب جنوب و جنوب شرقی و مناطق کوهستانی بیشترین پتانسیل زمین لغزش در منطقه موردمطالعه را دارند. مدل مورداستفاده در این مقاله با استفاده از محاسبه مساحت زیر نمودارهای Cross-validation، مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. میزان اعتبار آن در حدود 79/80 برآورد شد که بیانگر دقت خوب مدل است. همچنین فرایند تحلیل اثر از طریق حذف تک به تک عوامل مؤثر شش گانه از مدل و بررسی خروجی آن ها، صورت گرفت. این تحلیل نشان داد که شیب عامل اصلی در وقوع زمین لغزش در حوضه است. نتیجه دیگر اینکه که می توان عامل اصلی در وقوع زمین لغزش را با دقت بالایی مشخص کرد. درنهایت نتایج نشان می دهد که علی رغم وجود محدودیت های عملی و مفهومی و داده های دقیق، تهیه نقشه خطر زمین لغزش و همچنین ارزیابی آن می تواند در برنامه ریزی آمایش سرزمین و کاهش خطرات طبیعی و همچنین هزینه ها مؤثر واقع شود.
ارزیابی آثار تغییراقلیم بر میزان رواناب رودخانه ی نازلوچای در حوضه ی آبریز دریاچه ی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معتبرترین روش برای شبیه سازی متغیّرهای اقلیمی در دوره های آتی، تحت تأثیر تغییر اقلیم، استفاده از داده های مدل گردش عمومی جو و GCMs بوده که بزرگ مقیاس می باشند و لازم است تا ریزگردانی گردند. در این پژوهش، از داده های بارش و دمای روزانه ی ایستگاه سینوپتیک ارومیه واقع در شمال غرب ایران، طیّ دوره ی آماری 1971 الی 2000 جهت ورودی به نرم افزار اقلیمی ریز مقیاس نمایی SDSMاستفاده گردیده است. با در نظر گرفتن دو سناریو A2 و B2 برای دوره ی آماری 2099- 2000، در آینده دما به میزان 45/0 و 35/0 درجه ی سانتیگراد و بارندگی نیز تحت این دو سناریو به ترتیب 10 و 9 درصد افزایش می یابد.
در پایان این تحقیق با استفاده از داده های دما و بارش پیش بینی شده ازمدل اقلیمی و رواناب رودخانه ی نازلوچای دردوره ی پایه و همچنین با استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی پویا، میزان آورد دبی رودخانه نازلوچای تحت دوسناریویB2 و A2برای دوره ی آتی و همچنین وضعیت سیلاب ها در سطح حوضه برآورد گردیده است. برآوردها حاکی از افزایش رواناب رودخانه در دوره ی آتی تحت سناریوهای انتشار مذکور به میزان 48 و 49 درصد بوده است.