فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های موثر بر عملکرد شرکت ها، میزان ریسک پذیری آن ها است. این پژوهش به بررسی رابطه
بین سازوکارهای راهبری شرکتی، ریسک پذیر ی شرکت، عملکر د مال ی و هم چنین اثر سازوکارهای
راهبری شرکتی بر رابطه بین ریسک پذیری و عملکرد مالی می پردازد. برای این منظور داده های مربوط به
101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1384 الی 1391 جمع آوری و به
روش همبستگی و با استفاده از رگرسیون خطی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان
داد که میزان ریسک پذیری شرکت ها رابطه مثبت و معناداری با عملکرد مالی آن ها دارد. همچنین درصد
اعضای مستقل هیات مدیره، اثر منفی و معناداری بر میزان ریسک پذیری شرکت دارد؛ ولی درصد مالکیت
سهامداران نهادی و تعداد اعضای هیات مدیره با میزان ریسک پذیری رابطه معناداری ندارند. در رابطه با اثر
ساختار هیات مدیره و مالکیت نهادی بر رابطه بین ریسک پذیری و عملکرد مالی، یافته ها نشان داد که
استقلال هیات مدیره، اندازه هیات مدیره و درصد مالکیت سهامداران نهادی بر رابطه بین ریسک پذیری و
عملکرد مالی اثر مثبتی دارند و این رابطه را تقویت می کنند.
بررسی تأثیر نظام راهبری شرکتی در تقلیل هزینه های نمایندگی: رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر نظام راهبری شرکتی در تقلیل هزینه های نمایندگی با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری است. برای این منظور، اطلاعات مربوط به 68 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از صورت های مالی حسا برسی شده در بازه زمانی سال های 1385 تا 1391 بررسی شد. هزینه های نمایندگی (متغیر پنهان) به عنوان متغیر وابسته، به وسیله متغیرهای مشاهده پذیر نسبت کیوتوبین، نسبت به کارگیری دارایی ها، نسبت هزینه های اختیاری، نسبت جریان وجوه نقد آزاد و نسبت اهرمی و نظام راهبری شرکتی نیز به عنوان متغیر مستقل (متغیر پنهان)، بر اساس متغیرهای مشاهده پذیر درصد سهامداران نهادی، اندازه هیأت مدیره، درصد اعضای غیرمؤطف هیأت مدیره، نوع مؤسسه حسابرس و وجود واحد حسابرسی داخلی در داخل سازمان اندازه گیری شده اند. هم چنین متغیرهای اندازه شرکت و فرصت های رشد به عنوان متغیرهای کنترلی وارد الگوی پژوهش گردیده اند. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول مدل های اندازه گیری و ساختاری پژوهش، نتایج پژوهش حاکی از آن است که نظام راهبری شرکتی اثر منفی و معنا داری بر هزینه های نمایندگی دارد. به این معنا که نظام راهبری شرکتی می توانند در تقلیل تعارضات بین گروه مدیریت و سهامداران مفید واقع شود و هزینه های تحمیل شده به سهامداران و دیگر گروه های ذی نفع را از این بابت کاهش دهد.
فراتحلیل عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه در سطح شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین ساختار سرمایه یکی از مهم ترین مواردی است که مدیران مالی برای دستیابی به اهداف مالی با آن مواجهند. شرکت ها همواره به دنبال این هستند که از طریق تعیین بهترین ترکیب ساختار سرمایه ارزش شرکت را به حداکثر برسانند. تاکنون پژوهش های متعددی به صورت میدانی در رابطه با عوامل اثرگذار بر ساختار سرمایه شرکت ها انجام و به منظور تعیین ساختار بهینه سرمایه، نظریه های متعددی توسعه داده شده است. با توجه به محدودیت های رویکرد میدانی در این پژوهش با رویکردی متفاوت؛ یعنی رویکرد فراتحلیل به بررسی تأثیر برخی عوامل سطح شرکت بر ساختار سرمایه و تأثیر عوامل ساختاری پژوهش پرداخته شده است. به این منظور، از نتایج تحلیل آماری 127 مطالعه در این زمینه طی سال های 1369 تا 1392 استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، اندازه، ساختار دارایی، فرصت های رشد، سودآوری، نقدینگی و نوسان پذیری نقش تعیین کننده ای در تصمیم گیری در مورد ساختار سرمایه ایفا می کنند. به علاوه، عوامل مورد بررسی در این پژوهش در کشورهای با درجه توسعه یافتگی متفاوت، تأثیر متفاوتی بر ساختار سرمایه دارند و نیز تأثیر این عوامل در زمان های مختلف متفاوت بوده است.
بررسی ارتباط بین ساختار هیأت مدیره و مالکیت شرکت با افشای اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین ساختار هیأت مدیره و مالکیت شرکت با افشای اختیاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری پژوهش شامل 148 شرکت درسال 1391 و روش آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه های آماری مطرح شده رگرسیون چند متغیره می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه ی معنی دار و مثبتی بین ""نسبت اعضای غیرموظف"" و""مالکیت شرکتی""با افشای اختیاری وجود دارد. بین""اندازه هیأت مدیره ""، ""مالکیت مدیریتی"" و ""مالکیت نهادی""با افشای اختیاری رابطه معنی داری یافت نشد.
حسابداری مدیریتتولید بموقع قسمت نوزدهم
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان افشای اطلاعات سرمایه فکری در گزارش های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه فکری یکی از منابع ضروری برای موفقیت شرکت در اقتصاد مبتنی بر دانش می باشد. امروزه بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت ها تفاوت زیادی وجود دارد که به این تفاوت، فاصله توضیح داده نشده، گفته می شود. در صورتی که سرمایه گذار به اطلاعاتی دسترسی داشته باشد که فاصله بین ارزش دفتری و ارزش بازار را تشریح نماید، این امر می تواند منجر به تصمیمات اقتصادی بهتر شود. افشای اطلاعات مرتبط با اجزای سرمایه فکری در گزارش های مالی تا حدودی می تواند این فاصله را توجیه نماید. هدف این پژوهش بررسی میزان افشای اطلاعات سرمایه فکری و ارتباط آن با نوع صنعت شرکت می باشد.
به منظور تعیین میزان افشای اطلاعات سرمایه فکری از روش تحلیل محتوا و هچنین برای بررسی رابطه بین میزان افشای اطلاعات و نوع صنعت از آزمون کروسکال والیس استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 50 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دو سال متوالی 1387 و 1388 است.
نتایح حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که در سال 87 ، سرمایه خارجی و در سال 88، سرمایه انسانی بیشترین میزان افشا را داشته اند و رابطه معناداری بین میزان افشای اطلاعات سرمایه فکری و نوع صنعت شرکت وجود دارد.
تأثیر سرمایه فکری روی ارزش افزوده اقتصادی (EVA) شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گذار از دوران اقتصاد صنعتی و ورود به عصر اقتصاد دانش محور اشکال نامشهودی از سرمایه که اغلب سرمایه فکری نامیده می شود در کنار دیگر عوامل تولید نقش فزاینده ای را در عملکرد شرکت ها ایفا می نماید. در سال های اخیر به دلیل اهمیت سرمایه فکری در خلق و افزایش ارزش در سازمان ها، تحقیقات زیادی در زمینه تأثیر آن روی شاخص های مختلف عملکرد مالی، اقتصادی، بازار سهام و . . . انجام شده که نتایج عمده آنها به نقش مثبت و فزاینده ی سرمایه فکری در عملکرد شرکت ها اذعان دارد. تحقیق پیش رو نیز به بررسی تأثیر سرمایه فکری بر ارزش افزوده اقتصادی (EVA) شرکت ها می پردازد. در این تحقیق برای سنجش سرمایه فکری از مدل ضریب ارزش افزوده فکری (VAIC) استفاده شده است (پالیک،2004). داده های مورد نیاز تحقیق از اطلاعات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1384 تا 1388 گردآوری شده است که در مجموع 649 سال- شرکت مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق بر اساس تجزیه و تحلیل همبستگی و رگرسیون خطی چندگانه نشان می دهد که ضریب ارزش افزوده فکری به عنوان شاخص کارائی سرمایه فکری تأثیر مثبت روی ارزش افزوده اقتصادی شرکت ها دارد. هم چنین تأثیر مثبت اجزای ضریب ارزش افزوده فکری شامل کارائی سرمایه به کار گرفته شده و کارائی سرمایه ساختاری به جز کارائی سرمایه انسانی، بر ارزش افزوده اقتصادی تأیید شد.
نواندیشی در حسابداری مدیریت به سوی بودجه بندی مطلوب
منبع:
حسابدار ۱۳۸۳ شماره ۱۶۱
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و میزان اعمال روش های حسابداری مدیریت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطة فرهنگ سازمانی با روش های حسابداری مدیریت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نوع کاربردی و به از نظر روش توصیفی- همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامة استاندارد فرهنگ سازمانی هافستد و پرسشنامة محقق ساختة حسابداری مدیریت است. جامعة آماری مدیران مالی و کارشناسان حسابداری شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند که کارکنان 121 شرکت به عنوان نمونة پژوهش انتخاب شدند. در هر شرکت دو پرسشنامه یکی در اختیار مدیر مالی و دیگری در اختیار کارشناس حسابداری قرار گرفت. از 242 پرسشنامه، 87 پرسشنامه از مدیران و 104 پرسشنامه از کارشناسان جمع آوری شد. مقایسة ضرایب همبستگی بین دو گروه نشان داد مؤلفه های فردگرایی، فاصلة قدرت، مردمنشی، افق کوتاه مدت و اجتناب از بی اطمینانی در گروه مدیران رابطة مثبت و معنادار با اعمال روش های حسابداری مدیریت داشتند. متغیر اجتناب از بی اطمینانی بیشترین ارتباط را با روش های حسابداری مدیریت داشت. اما در گروه کارشناسان رابطة منفی مشاهده شد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت اعمال و پیاده سازی روش های حسابداری مدیریت که از ابزارهای مدرن تصمیم گیری مدیریت اند، به فرهنگ سازمانی شرکت خصوصاً اجتناب از بی اطمینانی وابسته است که از منظر دو گروه اعمال کنندة این روش ها متفاوت است.
کیفیت سود و ارزش شرکت: شواهدی از شرکت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر جهت ارائه شواهدی در خصوص ارتباط میان کیفیت سود با ارزش شرکت و تاثیر فرصت های سرمایه گذاری بر این رابطه صورت پذیرفته است. بدین منظور از یک شاخص ترکیبی مبتنی بر رتبه دهکی شش ویژگی کیفی سود(کیفیت اقلام تعهدی،پایداری، قابلیت پیش بینی، مربوط بودن به ارزش، به موقع بودن و محافظه کاری سود) جهت سنجش کیفیت سود استفاده گردید. فرضیه های تحقیق، با استفاده از نمونه ای متشکل از ٩٧ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1391 و با بهره گیری از رگرسیون چندگانه مبتنی بر تکنیک داده های تلفیقی مورد آزمون قرارگرفت . یافته های بدست آمده حاکی از آن است که بین کیفیت سود و فرصت های سرمایه گذاری با ارزش شرکت، رابطه مثبت معناداری وجود دارد . علاوه بر این، نتایج نشان می دهند که فرصت های سرمایه گذاری بر رابطه بین کیفیت سود با ارزش شرکت تاثیر معناداری ندارد .
مدیران و گزارشهای مالی
منبع:
حسابدار ۱۳۶۵ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
آشنایی با برخی مفاهیم اساسی حسابداری مدیریت
منبع:
حسابرس ۱۳۸۰ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
آشنایی با برخی مفاهیم ا ساسی حسابداری مدیریت
منبع:
حسابرس ۱۳۸۰ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین قابلیت های مدیریت و معیارهای عملکرد با استفاده از تحلیل پوششی دادهها: مطالعه تجربی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر قابلیت های مدیریت بر معیارهای عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا، تأثیر متغیرهای اندازه شرکت و اهرم مالی نیز کنترل شده است. از این رو ابتدا با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها، قابلیت مدیران اندازه گیری شده است. در ادامه، با محاسبه هر یک از چهار معیار عملکرد شرکت (ارزش افزوده اقتصادی، بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت قیمت به سود و نسبت کیوتوبین)، به بررسی رابطه بین متغیر مستقل و وابسته، پرداخته شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 161 شرکت در دوره زمانی 1384 الی 1393 می باشد. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که به طور کلی، بین قابلیت مدیران و معیارهای عملکرد شرکت رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بدین معنا که با افزایش قابلیت مدیران در استفاده بهتر از منابع و به تبع آن افزایش کارایی کل شرکت، عملکرد شرکت بهبود یافته و از این طریق ثروت سهامداران افزایش می یابد
انگیزه های مدیریت و عدم تقارن در رفتار هزینه دستمزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی نرخ تغییر هزینه دستمزد در پاسخ به تغییر در حجم فعالیت می پردازد. تصمیم گیری مدیران، تغییرات هزینه ها را همزمان با تغییرات حجم فعالیت ها جهت دهی می کند. آن ها ممکن است زمانی که در مورد تقاضای آینده نامطمئن هستند، آگاهانه میزان هزینه ها را کاهش دهند و این کاهش به نسبت کاهش در حجم فعالیت صورت نگیرد. این رفتار نامتقارن در هزینه حقوق و دستمزد که یکی از مهم ترین اجزای هزینه شرکت است نیز وجود دارد. تغییر هزینه دستمزد باید بسیار سنجیده صورت گیرد. انگیزه های مدیران یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر رفتار این هزینه است. در این پژوهش به منظور بررسی رفتار هزینه های دستمزد، داده های ترکیبی880 سال شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره ی ده ساله از 1381 تا 1390 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها بیانگر رفتار نامتقارن هزینه حقوق و دستمزد در سطح کل نمونه و رفتار متقارن تر این هزینه در شرکت های با سود اندک نسبت به سایر شرکت ها است.
روشهای پژوهش میدانی در حسابداری مدیریت
منبع:
حسابرس ۱۳۸۰ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
تحلیل پارادایم پژوهش های حوزه حسابداری مدیریت درکشور ایران: شواهدی از سه دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی و تحلیل پارادایم مقاله های انتشار یافته حوزه حسابداری مدیریت در مجله های علمی و پژوهشی تخصصی و غیر تخصصی در سه دهه اخیر می باشد. پژوهش جاری با بهره گیری از تکنیک فرا تحلیل محتوا از نوع کمی و تجزیه و تحلیل آماری و اقتصادسنجی، پارادایم مقاله ها را در چهار حوزه موضوع، روش، بافت (محیط) و تئوری در بیست مجله علمی پژوهشی حسابداری و مالی از سال 1371 تا تابستان سال 1394مورد بررسی قرار می دهد. به منظور دستیابی به اهداف این پژوهش، دوره زمانی به دو دوره فرعی قبل و بعد از ظهور مجله تخصصی حسابداری مدیریت طبقه بندی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداری در روش پژوهش و تئوری مورد استفاده بین مجله های تخصصی با غیر تخصصی و مجله های حرفه ای با دانشگاهی وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش، تفاوت معناداری در دو حوزه تئوری و بافت پژوهش را بین دو مجله تخصصی حسابداری مدیریت موردتائید قرار می دهد. از طرفی دیگر هیچ تفاوت معناداری بین اجزای پارادایم مقاله ها در دو دوره فرعی پژوهش مشاهده نمی گردد. بهره گیری پژوهشگران از نتایج این پژوهش می تواند کمک مساعدی به دانش افزایی بهتر مقاله های انتشار یافته آتی در هر یک از چهار حوزه مورد اشاره پارادایم، داشته باشد.
ویژگی های ساختاری و فرایندی هیأت مدیره و ریسک مالی: تغییر در نقدینگی- تغییر در بحران مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر ویژگی های هیأت مدیره اعم از فرایندی و ساختاری بر روی ریسک مالی شرکت ها در دوره زمانی، 1390-1382 بوده و 158 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شده است. از متغیرهای تغییر در نقدینگی و تغییر در بحران مالی به عنوان متغیر وابسته ریسک مالی و از ویژگی های هیأت مدیره (ساختار و فرایند هیأت مدیره) به عنوان متغیر مستقل و از ویژگی های شرکت به عنوان متغیرهای کنترلی مؤثر بر ریسک مالی شامل اندازه شرکت، فرصت رشد و سودآوری و همچنین نوع صنعت نیز استفاده شده است. به منظور اندازه گیری ویژگی های فرایندی هیأت مدیره از پرسش نامه مک نولتی و همکاران (2013) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد در حالتی که تغییر در بحران مالی به عنوان معیار ریسک مالی در نظر گرفته می شود، تأثیر اندازه هیأت مدیره بر ریسک مالی در سطح کل شرکت ها، مثبت، تأثیر دوگانگی وظیفه مدیر عامل بر ریسک مالی در صنعت خودرو و ساخت قطعات، منفی و در بین ویژگی های فرایندی، تنها تأثیر استفاده از دانش و مهارت بر ریسک مالی در سطح شرکت های مورد بررسی، منفی بوده است. همچنین در حالتی که تغییر در نقدینگی به عنوان معیار ریسک مالی لحاظ می شود، تأثیر اندازه هیأت مدیره در صنعت محصولات شیمیایی و تأثیر فرصت رشد در صنعت خودرو و ساخت قطعات بر ریسک مالی، منفی بوده است. دیگر نتایج حاکی از عدم تأثیر سایر ویژگی های هیأت مدیره اعم از فرایندی و ساختاری بر ریسک مالی در سطح کل شرکت ها و صنایع مختلف است.