فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳٬۳۰۲ مورد.
پژوهشی درباره کهن الگوها در اندیشه های عارفانه مهری ایران باستان و همانندی آن با اوپانیشادهای کهن
حوزههای تخصصی:
اهداف حکومت اسلامی از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامهای سیاسی مختلف افزون بر تامین امنیت و برقراری نظم، اهداف متفاوتی را برای حکومت بیان میکنند. بعضی عدالت اقتصادی، برخی توسعه سیاسی و بعضی توسعهی اقتصادی و دولت حداقلی را پیشنهاد میدهند. مشخصه مهم این نظام ها محدود کردن وظیفه حاکمیت در تامین نیازهای اولیه انسان نظیر مسکن، غذا، بهداشت و تامین حقوق مادی شهروندان است؛ اما رسیدگی به امور اخلاقی، معنوی و دینی را خارج از اهداف حکومت ذکر کردهاند؛ این نوشتار در مورد مهمترین اهداف میانی حکومت اسلامی یعنی عدالت اجتماعی، آزادی اجتماعی، توسعه اقتصادی و تربیت اخلاقی، فرهنگی و معنوی از منظر نهجالبلاغه میپردازد که در صورت تحقق این اهداف، جامعه در جهت رسیدن به هدف اصلی که قرب الهی و تکامل انسانی است حرکت خواهد کرد. به طور خلاصه افزون بر اهداف دنیوی و برقراری عدالت و توسعه در حوزه های مختلف، غایات اُخروی و سعادت ابدی و تامین نیازهای معنوی بسان نیازهای مادی در حوزه آرمانهای حکومت اسلامی قرار دارد.
امنیت و پیشاارزش های آن در اندیشه سیاسی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام، هدف نهایی خود را تخلق به اخلاق الهی، تعالی معنوی و سعادت ابدی انسان ها، به واسطه آگاهی و آزادی در زندگی دنیوی تعریف میکند. وجود انسانی از دیدگاه اسلام، از دو وجه متعالی و دنیوی برخوردار است و سعادت، با ترجیح آزادانه وجه متعالی در مقابل وجه دنیوی به دست میآید. بدین ترتیب، اسلام نسبت به انسان و اجتماع، نگرشی ارزش داورانه دارد. دو ارزش محوری یا پیش ارزش اسلامی در این خصوص، عبارتند از سعادت ابدی انسان، به واسطه تربیت و ترجیح وجه متعالی وجود و آگاهی و آزادی در انتخاب میان خیر و شر، به مثابه شرط امکان سعادت.
این دو ارزش یا پیش ارزش، پایه های چارچوب فرانظری عام برای اندیشه سیاسی اسلامی و موضوعات اصلی آن، همچون مقوله امنیت را فراهم میکنند.
گونه شناسی فکری جنبش های اسلامی معاصر و پیامدهای سیاسی - امنیتی آن در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش های اسلامی، ویژگی های متنوع و مختلفی دارند که از لحاظ شکلی و سازمانی، فکری و عقیدتی، اهداف و منافع، محیط تاریخی و جغرافیایی، عملکرد و مبارزه و دیگر موارد، قابل طرح و مداقه علمی اند. هدف ما در این پژوهش، گونه شناسی فکری این جنبش ها میباشد. قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که اولا،ً این جنبش ها بر اساس مبانی فکری، به چند جریان مهم تقسیم میشوند؟ و ثانیاً، پیامدهای سیاسی - امنیتی این دیدگاه های فکری متفاوت در جهان اسلام، چه خواهد بود؟
بر این اساس، نویسنده معتقد است احیای هویت، به عنوان مهمترین دغدغه جنبش های اسلامی معاصر، ارتباط تنگاتنگی با امنیت در جهان اسلام دارد، اما در مورد نحوه تاثیرگذاری احیاگری این جنبش ها، باید به تفاوت هایشان در نوع نگرش به مقوله هویت توجه کرد. با توجه به پتانسیل های فقهی و کلامی، به نظر میرسد تنها جنبش های اسلامی عقل گرای اجتهادی توانائی لازم را برای ایجاد الگوی سیاسی بدیل در جهان اسلام و ایجاد امنیتی پایدار و همه جانبه در آن دارند.
کاربردهای امنیتی انسان شناسی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی اسلامی و بومی در گرو بهره برداری از فلسفه اسلامی به جای فلسفه های غربی است. حکمت متعالیه، از ظرفیت خوبی برای ورود به عرصه علوم انسانی برخوردار میباشد. علوم و مطالعات امنیتی، در سال های اخیر، در کشور ما از رونق خوبی برخوردار شده، اما تلاش درخور توجهی برای طرح مباحث امنیتی، با تکیه بر مبانی فلسفه اسلامی، به ویژه حکمت متعالیه، صورت نگرفته است. هدف مکتوب حاضر، ارائه کاربردها و وجوه امنیتی انسان شناسی چهار تن از حکمای حکمت متعالیه؛ یعنی صدرالمتالهین، علامه طباطبایی، امام خمینی و استاد مطهری است. مدعای مقاله این است که بر اساس مبانی حکمت متعالیه و به ویژه، مبانی انسان شناختی که در این مقاله محور بحث و بررسی ماست، به جای علم امنیت، باید از «علوم امنیتی» سخن بگوییم. بر این اساس، از سه الگوی متعالی، متعارف و متدانی در حوزه مباحث امنیتی یاد شده است.
روش شناسی تاریخی اسلامی( با تاکید برابن خلدون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثرات طغیان اندیشه نوین غرب برضد فلسفه قدیم در هیچ رشته ای به اندازه تاریخ پردامنه نبوده است. نقادان متاخر بر این باورند که فلسفه قدیم نیز چیزی جز فلسفه تاریخ نبوده است. آنان مدعیاند که نه تنها تمام واقعیات، تاریخی هستند بلکه همه حقایق نیز تاریخی هستند. بر این اساس این مقاله میپرسد که مورخان اسلامی به ویژه ابن خلدون نوع نگاهشان به مباحث تاریخی چگونه بوده است؟ نگارنده معتقد است که ابن خلدون تا حدزیادی در چارچوب مقولات چارگانه علیت، عینیت، تبیین و ارزش ها، علل و عوامل تکوین، استمرار و زوال دولت ها را بیان کرده است. لذا مقاله با مروری به کلیت بحث تاریخ و حوزه های چارگانه آن، اندیشه و روش تاریخی برخی از مهم ترین مورخان اسلامی را بررسی کرده و روش تاریخی این خلدون را به عنوان نوع آرمانی بحث خود با تفصیل بیشتری بررسی خواهد کرد. بدیهی است هرگونه تلاش برای تاریخ نگاری انقلاب اسلامی به عنوان پدیده ای برساخته از متن فرهنگ اسلامی باید بردوش تلاش های فکری دانشمندان اسلامی استوار باشد و از این رو این گونه مطالعات برای شناخت علمی و روشمند انقلاب اسلامی ضرورتی تام دارند.
نقش و کارکرد سیاسی طبقه رزمیاران در دوران اساطیری و حماسی نامه باستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
چنانکه از موضوع پژوهش نیز به نیکی پیداست، تحقیق پیش رو در جستار کارکردهای طبقه رزمیاران یا پهلوانان در دوران اساطیری و حماسی نامه باستان، شاهنامه فردوسی، است. از این رو در این مقاله از زاویه کارکردگرایانه به نقش طبقه پهلوانان در نامه باستان پرداخته شده و نقش های سیاسی این طبقه جامعه آریایی، یعنی رزمیاران؛ در انواع کمک به سازمان یابی جامعه، امنیت زایی، یارمندی به شهریار با فرمانروایی بربخشهایی از کشور، تربیت شاهزادگان برای بر تخت نشستن، تاجبخشی، نبرد با اهریمنی و پستی، روشن نمودن مرزهای اخلاقی، پاسداری از تخت و تاج، جلوگیری از بیدادگری شهریار و بازگرداندن وی به راه دادو آزادگی در برابر شاه مورد بررسی قرار گرفته است. بدیهی است که پژوهش هم نیاز به تعریفی از اسطوره و حماسه وسیاست شهریاری دارد و هم می بایست الگویی را مدنظر قرار دهد که در بخش نظری نیز به همه ایمن موارد پرداخته شده است. پس از آن در بخش تاریخچه به بررسی دلایل فردوسی برای سرودن «نامه ورجاوند باستان» اشاره شده و پس از بررسی زبر گفته، از سراسر گفتارها نتیجه گیری خواهد گردید.
تاریخ نگاری، ایدئولوژی پردازی و ضرورت تولید اندیشه بومی: آینده اندیشه سیاسی غرب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غالب آثاری که در حوزه اندیشه سیاسی غرب در ایران نگاشته شده اند، در میانه دو رویکرد تاریخ نگارانه و ایدئولوژ ی پردازانه قرار می گیرند. منظور از رویکرد تاریخ نگارانه، رویکردی است که با محور قرار دادن و شرح و بسط مقومات تاریخی شکل گیری یک اندیشه و حواشی وقایع نگارانه آن، از پرداختن به بعد ماهوی بحث یعنی تحلیل، نقد و ارزیابی اندیشه سیاسی غرب باز می ماند. در این راستا، تاریخ نگار اندیشه سیاسی راوی سخنان و نقل قول هایی است که با محور قرار دادن بیوگرافی اندیشمندان، تقویم روزشمار حوادث زندگی وی و تمرکز بر گردآوری داده ها، کم تر از منطق تحلیلی و نقادانه در نوشتار خود بهره می گیرد.
سنخ دوم نوشتارهای موجود در حوزه اندیشه سیاسی غرب، واجد خصائلی است که بیش تر آنها را در زمره آثار ایدئولوژی پردازانه قرار می دهد. این دسته از آثار با محور قرار دادن اندیشه ای خاص به ارائه رویکردی بسیط، جهت دار و تجهیزی از آن می پردازند. نویسندگان این قسم آثار در حوزه اندیشه سیاسی، بدون توجه به ضرورت های تبیینی و تحلیلی بحث در صدد القای ایدئولوژی خاصی بر می آیند. در این مقاله ضمن بررسی مبانی، مولفه ها و پیامدهای این دو دیدگاه در آثار موجود پیرامون اندیشه سیاسی غرب در ایران، تلاش می شود ضرورت پرداختن به اندیشه سیاسی از چشم انداز جامعه شناسی اندیشه مورد توجه قرار گیرد. جامعه شناسی اندیشه با نگاهی عمیق و همه جانبه در صدد فهم دقیق ابعاد تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک اندیشه سیاسی و مهم تر از همه نگرش بازتابی از آن برمی آید. از آن جایی که در نگرش بازتابی به فهم و نقادی برآمده از اقتضائات زمینه ای، ماهیت سوبژکتیو شناخت، و برساخته های فرهنگی- هویتی جایگاه والایی داده می شود، می تواند بیش از هر الگوی دیگری ما را در رهایی از چرخه تقلید و تکرار، و تولید اندیشه بومی یاری دهد.