فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
ردیابی مضامین لُغَز شمعِ منوچهری در شعر عرب و شعر فارسی (از آغاز تا پایان قرن هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصیدة لُغَز شمعِ منوچهری دامغانی در بین ادب دوستان و محققّان ادب فارسی بسیار معروف است. آشنایی منوچهری با ادبیات عرب باعث شده است تا وی مانند دیگر اشعار خود، در سرودن این قصیده، از مضامینی بهره بگیرد که شعرای عرب در توصیف شمع به کار برده اند و بدین صورت واسطة انتقال مضامین شعری لغز شمع از ادبیات عرب به ادبیات فارسی باشد. در این مقاله، با توجه به شباهت هایی که در لغز شمع منوچهری و شاعران عرب زبان پیش از او و معاصرانش یافت شده است، درصدد پاسخ گویی به این سؤال هستیم که منوچهری در لغز شمع خود به چه میزان از ادبیات عرب، تأثیر پذیرفته و بر شعرای پس از خود تا پایان قرن هفتم، چه تأثیری گذاشته است. شاعرانی چون عثمان مختاری و معزّی از جمله معروف ترین شاعرانی هستند که به پیروی از منوچهری لغز شمع سروده اند.
نقش ادبیات تطبیقی در جهانی شدن ادبیات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
89 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آن است که نقش ادبیات تطبیقی را در خدمت به ادبیات اسلامی و انتقال این ادبیات به همه سرزمین های جهان نشان دهد؛ زیرا ادبیات تطبیقی از زمان بوجودآمدنش، جهانی بودن ادبیات اسلامی و تأثیر آن را بر ادبیات جهانی، به ویژه بر ادبیات اروپایی، به رسمیت شناخته است و ما نیز بر اساس همین دیدگاه، می توانیم خطوط اصلی این پژوهش را به شکل زیر ترسیم نماییم: عواملی که به جهانی شدن ادبیات اسلامی کمک کرده و می کند. تأثیرگذاری بخش هایی از ادب عربی بر ادبیات ملت های دیگر که از آن جمله است: داستان «لیلی و مجنون»، قصه «حیّ بن یقظان»، کتاب «هزار و یک شب»، کتاب «کلیله و دمنه»، و در پایان به بررسی تأثیرات اندیشه اسلامی بر کتاب «کمدی الهی» می پردازیم. این بررسی به طور خلاصه، بیانگر آن است که ادبیات عربی و کتاب های عربی، تأثیر ژرفی بر ادبیات غربی داشته است.
بررسی و تحلیل تطبیقی مضامین زهد در دیوان منسوب به امام حسین(ع) و دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
97 - 112
حوزههای تخصصی:
امام حسین(ع) سرور زاهدان و یکی از بزرگ ترین شخصیت های دینی است که اشعارش از جهت محتوایی بسیار ارزشمند بوده و بیش تر مضامین زهدیات ایشان، در دیوان حافظ نیز به چشم می خورد. از جمله این مضامین نکوهش دنیا و دنیاپرستی، پرهیز از ثروت اندوزی، نکوهش غرور، مرگ اندیشی، دوری از فساد و گناه، خضوع و افتادگی، توبه، قناعت و سرکوب هوای نفس است. گفتنی است که زهدیات امام(ع) و حافظ ، زبانی ساده داشته و ممتاز به ویژگی هایی چون کاربرد الفاظ و مضامین قرآنی، الفاظ ساده و روان و موسیقی دلنشین است. امام(ع) در اشعارشان کم تر از صور خیال بهره برده اند اما این تصاویر بیانی در شعر حافظ به وفور مشاهده می شود. بنابراین به خاطر ارزش محتوایی اشعار امام(ع) و حضور مضامین زاهدانه ایشان در دیوان حافظ و عدم تحقیق در این خصوص، این پژوهش، تلاش می کند که با روش توصیفی- تحلیلی، مضامین زهدیات ایشان را در دیوان حافظ مورد بررسی قرار دهد.
بررسی مفهوم زمان در شعر محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان، مفهومی انتزاعی است که در کنار مفاهیم دیگر مانند مکان و انسان قرار می گیرد. زمان در تجربه ی انسانی، دو بعد دارد: زمان بیرونی و زمان درونی. زمان بیرونی همان زمان واقعی است که انسان از تغییر حوادث آن ناتوان است؛ اما زمان درونی، زمانی است که ساخته و پرداخته ذهن آدمی است. این پژوهش، مفهوم زمان در سروده های محمود درویش و قیصر امین پور را بررسی می کند تا بهره مندی این دو شاعر را از عنصر زمان، مشخص کند.\nاین مقاله در آغاز، به تعریف لغوی زمان و دیدگاه های مهمی که درباره ی زمان، بیان شده است پرداخته است؛ سپس با ارائه تعریفی از زمان بیرونی و زمان درونی، اندیشه های این دو شاعر را در باب عنصر زمان بررسی می کند. این پژوهش نشان می دهد که محمود درویش و قیصر امین پور برای رسیدن به جاودانگی و گریز از مرگ، به شیوه هایی مانند بازگشت به گذشته، اسطوره و عشق، پناه برده اند، که این امر بیانگر نگاه مشترک این دو شاعر به عنصر زمان است.
بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی مشترک رباعیّات خیّام و طلاسم ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی استعاره هایی است که تأثیر و تأثّرها و اشتراکات فکری رباعیّات خیّام و طلاسم ابوماضی را نشان می دهند. مبانی نظری مقاله، نظریه استعاره های مفهومی است که استعاره را از شگردی بلاغی، به ابزاری برای اندیشیدن ارتقا داده است. در آغاز، مبانی نظریه یادشده را بر اساس کلیدواژه های زبان شناسان شناختی بازخوانی کرده ایم و گزارشی از استعاره های مشترک رباعیّات خیّام و طلاسم ابوماضی ارائه داده ایم. آنگاه استعاره ها را براساس مضمون به چهار گروهِ پدیده، به مثابه اسیر است، حیوان به مثابه انسان، است، جهان به مثابه بناست و جهان به مثابه دایره است، تقسیم کرده ایم. سپس، استعار ه های با ویژگی های منفی و استعاره های دو پهلو را بررسی کرده و به تحلیل شناختی هر گروه پرداختهد ایم و ارزش زیباشناسی و شگردهای هنری استعاره ها را در ذیل آن آورده ایم ومشخص کرده ایم که شگردهای مهم خیّام و ابوماضی، به عنوان مبتکر بوطیقای رباعیّات چندپهلو و قصاید فلسفی، در ساختن استعاره ها چیست. مقاله با این نتیجه به پایان می رسد که نگرش های ابوماضی در طلاسم، نشان دهنده نوعی بینامتنیّت و بازتاب گفتمان فلسفی خیام است.
بررسی تطبیقی داستان لیلی و مجنون عربی و عزیز و نگار فارسی از دیدگاه ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی و سرگذشت عاشقان، اغلب دست مایه ی راویان و ناقلان بوده و به این سبب، داستان های عاشقانه در ادبیات ملت های گوناگون فضایی گسترده را پوشش داده است. این داستان ها شباهت های زیادی در ساختار دارند که گاهی این شباهت ها از تأثیر و تأثر نشأت گرفته است. داستان لیلی و مجنون از معروف ترین و کهن ترین داستان های عربی به شمار می آید که تأثیر زیادی بر گسترش داستان های عاشقانه در ادبیات فارسی داشته است. ادیبان ایرانی به این داستان توجه بسیاری داشته اند و داستان هایی عاشقانه با همین نام پدید آورده اند؛ همچنین در ادبیات فارسی داستان هایی گفته شده که از دیدگاه ساختار، با این داستان عربی شباهت های زیادی دارند، مانند داستان «عزیز و نگار».\nاین نوشتار می کوشد تا در چشم اندازی تطبیقی و با روش توصیفی- تحلیلی، همگونی ها و تفاوت های دو داستان نام برده را از دیدگاه ساختارگرایی بررسی کند؛ همچنین میزان شباهت و تفاوت های داستان لیلی و مجنون عربی را با منظومه عزیز و نگار بر اساس مکتب آمریکایی بیان کند. در نتیجه باید گفت داستان عزیز و نگار به عنوان نماینده جمعی از داستان های عاشقانه فولکلور از تأثیر ادبیات رسمی بی نصیب نمانده است؛ همچنین داستان های عاشقانه، چه رسمی چه عامیانه، ایرانی و غیرایرانی، نشانه ها و ساختار مشترکی دارند که آن ها را به هم نزدیک می کند.
هنجارگریزی معنایی در گستره تصویرپردازی های شاعرانه در شعر معاصر ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تطبیقی ژنر فانتزی در آلیس در سرزمین عجایب و هلی فسقلی در سرزمین غول ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان ادبیات داستانی ملل مختلف گاه آثاری یافت می شود که هم از نظر موضوع و درون مایه و هم از نظر ساختار و نحوه روایت، بسیار به یکدیگر شبیه اند. بی گمان آنچه در تعامل و گفت وگوی میان آثار ادبی کشورها می تواند اهمیتی بیشتر داشته باشد، آثاری هستند که در مسیر اقبال و توجه عام و خاص نقشی بنیادین در جریان سازی ادبی و همراهی با تحولات فکری و اجتماعی ملّت خویش دارند. جستار حاضر با هدف مقایسه و تطبیق ژانر فانتزی در دو اثر فوق العاده کودکانه آلیس در سرزمین عجایب، از لوئیس کارول، استاد دانشگاه آکسفورد و هلی فسقلی در سرزمین غول ها، از شکوه قاسم نیا تلاش دارد تا وجوه تشابه و تفاوت فانتزی در ایران و غرب را به نمایش بگذارد. روش تحقیق در پژوهش ِمذکور کتاب «درآمدی بر مطالعات ادبی تطبیقی» زیگبرت سالمُن پراوِر است. رویکرد دهگانه او در مطالعات تطبیقی کمک می کند تا بستر مناسبی برای شناخت بهتر ادبیات ملی و خارجی فراهم گردد. شالوده اصلی فانتزی در دو اثر مورد بحث، بر تخیل، جادو و قدرت های مافوق طبیعی به صور گوناگون بنا نهاده شده که ریشه در ادبیات پارادوکسیکال (متناقض نما)، اساطیر، ادبیات عامه، افسانه های کهن و قصّه های پریان دارد و به اقتضای پرسش های موجود زمانه معنا و مفهوم می یابد و اوضاع فکری و فرهنگی غالب را به نمایش می گذارد؛ با این نتیجه که در کتاب هلی فسقلی، فانتزی به نوعی بازنویسی ادبیات فولکلور و افسانه های کهن است؛ اما در کتابِ آلیس در سرزمین عجایب، برآمده از نگاهی آینده گرا و برساخته تخیل جمعی روح غربی برای پناه بردن به دنیای آرمانی و وهمی است.
عقل و جایگاه آن در فلسفه هگل و اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۷
169 - 191
حوزههای تخصصی:
«عقل» قوه ای است که از دیرباز فیلسوفان، عارفان و اندیشمندان در شناخت و درک ماهیت آن کوشیده اند. این جستار کوشیده است به شیوه ای تحلیلی- مقایسه ای به بررسی جایگاه عقل در فلسفه هگل و اندیشه مولانا بپردازد. هدف در این کار تبیین دیدگاه ها و یافتن وجوه اشتراک و افتراق آن ها در خصوص عقل کلی و چگونگی برقراری ارتباط انسان با طبیعت و خدا و سیر دیالکتیک در رسیدن به نامتناهی است. هگل در مباحث فلسفی خود به طور گسترده به مفاهیم کاربردی عقل پرداخته است. به عقیده او عقل نزدیک ترین پیوند را با حیات دارد؛ چراکه عقل در وجود انسان، یک بخش در کنار سایر بخش ها نیست بلکه عنصری است که در همه بخش ها سریان دارد. مولوی هم به توانایی ها و ضعف های عقل در جای جای «مثنوی» اشاره کرده است و مرز بین عقل ممدوح و ایمانی و عقل مذموم و دنیوی را مشخص کرده است.
نمادگرایی در دو رمان «جزیره سرگردانی» و «حبی الأول»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
83 - 106
حوزههای تخصصی:
سیمین دانشور و سحر خلیفه ، دو نویسنده مشهور ایرانی و فلسطینی از جمله افرادی هستند که در آثارشان از نماد استفاده کرده اند. در این مقاله سعی شده است تا جنبه های نمادین مضامین مشترکی که هر دو نویسنده در اثر خود «جزیره سرگردانی» و «حبی الأول» از آن ها به عنوان نماد استفاده کرده اند و برخی معانی آن ها استخراج گردد. اینگونه برمی آید که هر دو نویسنده در آثار خود، موضع گیری صریحی نسبت به قضایای سیاسی و اجتماعی کشورشان داشته اند که با واقعیت موجود در جامعه همخوانی دارد و این موضع گیری در گفت وگو و شخصیت های داستانی نمایانگر است. گفت وگو با توجه به فضای داستان، نقش اساسی در معرفی شخصیت ها و خصوصیت های روحی و خلقی آنان دارد و به پیشبرد داستان کمک شایانی کرده است.
خوانش بوم گرایی از سمبل های طبیعت در اشعار رابرت فراست و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
135 - 151
حوزههای تخصصی:
این مقاله تطبیقی، خوانش بوم گرایانه از سمبل های طبیعت در اشعار برگزیده سهراب سپهری و رابرت فراست است. بوم گرایی تئوری جدیدی است که به اهمیت ارتباط انسان و طبیعت تأکید می کند. سمبل اصطلاحی ادبی است و از آغاز تاریخ بشر بوده است و تصویری است که به چیز دیگر اشاره می کند. اگر سمبل ها از طبیعت گرفته شده باشند به آن ها سمبل های طبیعت می گویند. آن ها به طور غیرمستقیم افکار، احساسات و تجربه های روزمره ما را بیان می کنند. شاعر از سمبل نه به عنوان نشانه بلکه به عنوان اشاره به واقعیت های پنهان زندگی استفاده می کند و ما می توانیم بگوییم که شعر به خاطر ارائه افکار و احساسات می تواند به عنوان سمبل در نظر گرفته شود. این تحقیق نشان می دهد چطور رابرت فراست از آمریکا و سهراب سپهری از ایران از سمبل های مشترک طبیعت با معانی متفاوتی در شعرهایشان استفاده کرده اند. شعر آن ها به طبیعت مربوط است اما نگاه به طبیعت و فلسفه آن ها متفاوت است.
بررسی تطبیقی واقعه تصویر بیدل دهلوی با تصویر دوریان گری اسکار وایلد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی یکی از شاخه های جدید مطالعات ادبی است که به مقایسه و تأثیر و تأثّر احتمالی آثار ادبی مشابه در زبان های مختلف می پردازد. از آثار ادبی که تا کنون از این منظر بررسی نشده، واقعه تصویر بیدل و تصویر دوریان گری اسکار وایلد می باشد. بیدل و اسکار وایلد هرچند با فاصله زیاد زمانی و مکانی زندگی می کردند، ولی آثار داستانی شان شباهت های زیادی باهم دارند و از جهاتی قابل انطباق با یکدیگر هستند، لذا نگارندگان مقاله حاضر، سعی کرده اند داستان های مزبور را از این دیدگاه بررسی نمایند. در این راستا، بعد از نگاهی اجمالی به مباحث ادبیات تطبیقی، خلاصه ای از دو داستان را ذکر کرده، سپس مختصری به ویژگی های شخصیتی، عاطفی و... دو نویسنده پرداخته ایم، و وجوه اشتراک و افتراق دو داستان را مورد بررسی قرار داده، و سرانجام نتیجه گرفته ایم که بیدل و اسکار وایلد، علی رغم اینکه از نظر مشرب فکری و...، اختلافات زیادی داشته اند، داستان هایشان ژرف ساختی مشابه دارد و با توجه به اینکه از زمان حیات بیدل تا مدت های طولانی، انگلیسی ها در هند حضور داشته اند، احتمال می رود که اسکار وایلد از طریق آنها به واقعه تصویر بیدل دسترسی یافته، و تحت تأثیرآن، تصویر دوریان گری را خلق کرده است.
معرفی و نقد دیدگاه های محمد السعید جمال الدین در پرتو کتاب ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمّد السّعید جمال الدّین از پیشگامان و مؤلّفان برجستة ادبیّات تطبیقی مصر در حوزة نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است. در حقیقت، یافته های پژوهش، بیانگر این است که مشخّصة اصلی اندیشه های تطبیقی وی، تأثیرپذیری از مکتب فرانسوی ادبیّات تطبیقی، نقد فرهنگی ادبیّات تطبیقی و تأکید بر نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است؛ در حقیقت رویکرد اساسی وی، در ادبیّات تطبیقی، تأکید بر مسألة تأثیر و تأثّر در پرتو پیوندهای تاریخی است. افزون بر این، ایشان به مانند طه ندا، با شیوه ای علمی به بررسی ادبیّات تطبیقی اسلامی می پردازد و در پی آن است تا تعاملات فرهنگی و تأثیر و تأثّری را که ادبیّات ملل اسلامی در گذر تاریخ بر هم گذاشته اند، بررسی کند. وی در تبیین ضرورت این نظریّه (نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی) به نقد تلاش های امپریالیسم و ناسیونالیسم فرهنگ غربی در جهت از خود بیگانگی فرهنگ ملّت های اسلامی نیز می پردازد. این پژوهشِ توصیفی – تحلیلی، ضمن معرّفی محمّد السّعید جمال الدّین، به تحلیل جایگاه و دیدگاه های وی در باب ادبیّات تطبیقی، به ویژه موضوع نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی، می پردازد.
نوع شناسی تطبیقی حماسه در ادبیات فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه یکی از انواع ادبی است که اعمال پهلوانی و حوادث خارق العاده را به زبان فاخر روایت می کند. افلاطون و ارسطو از اولین کسانی بودند که به بحث و پژوهش درباره انواع ادبی پرداخته اند. این تحقیق برآن است تا حماسه های ایران را با ویژگی هایی که برای حماسه های جهان ذکر کرده اند، تبیین نماید. یافته ها بیانگر آن است که میان حماسه های ایران و جهان به جز چند اختلاف جزئی، تفاوت ی اساسی وجود ندارد. این پژوهش با رویکرد تاریخی- توصیفی تلاش نموده تا حماسه را در زبان فارسی و عربی بررسی کند، سپس آن ها را با هم مقایسه نماید. در حوزه ادبیات تطبیقی باید به این نکته اشاره کنیم که پژوهشگران انواع ادبی، معتقدند اعراب به دلیل خصوصیات فرهنگی، منطقه ای، قومی و زبانی، توانایی سرودن حماسه ای نظیر شاهنامه و ایلیاد را نداشته اند. آنها آثار حماسی دیگر ملل را با نام «ملحمه» می شناسند و واژه «حماسه» در ادبیات عرب، ژانر و نوع ادبی به شمار نمی رود و در فخر و مباهات، رجز خوانی و برشمردن ویژگی های قبیله، خلاصه می شود. اما این بدان معنا نیست که ادب عربی از این گونه ی ادبی کاملاً تهی است و اعراب در ادوار مختلف تاریخی نسبت به آن بیگانه بوده اند. علاوه بر وجود اشعار حماسی و شاعران حماسه سرا در عصور مختلف ادبی، در دوره مملوکی افزون بر حماسه های تاریخی، شاهد شکوفایی حماسه های دینی هستیم که در ادبیات فارسی از نظر طول قصیده و تنوّع مضامین، اثری از آنها یافت نمی شود.
بررسی انتقادی کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریة وتطبیقیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد کتاب های درسی و دانشگاهی که در راستای تحوّل و بهبود کیفیّت آموزشی صورت می پذیرد، امری ضروری است، تا زوایای پنهان و تاریکی که بر مؤلّف پوشیده بوده، آشکار گردد و در صورت امکان در چاپ های بعدی برطرف شود. در بررسی های انتقادی، بیان کاستی ها بر امتیازات فزونی دارد؛ و این خود تلاشی از جانب جامعة علمی برای ارتقا و غنای آن کتاب و رفع نواقص موجود است. یکی از کتاب های تازه انتشار یافته در حوزة ادبیّات تطبیقی که برای دانشجویان رشتة زبان و ادبیّات عرب در دورة کارشناسی تدوین شده، کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریّة وتطبیقیّة) اثر خلیل پروینی است که توسّط انتشارات سمت به چاپ رسیده است. این پژوهش، به مطالعه و بررسی این کتاب در دو بخش کلّی: شکلی و محتوایی می پردازد و در هر قسمت، ابتدا امتیازات کتاب و سپس کاستی های موجود بررسی می شوند. یافته های پژوهش، بیانگر این است که کتاب از تکنیک های لازم آموزشی؛ همچون انسجام مطالب، پرهیز از اطناب ممل، داشتن تمرین و سؤالات بحث و بررسی و... برخوردار نیست و نتوانسته است، اهداف آموزشی انتشارات سمت و جامعة دانشگاهی را محقّق سازد. لذا در صورت تجدید چاپ، نیاز به اصلاحات اساسی و کلّی دارد.
بررسی تطبیقی درونمایه اعتراض در شعر احمد مطر و علیرضا قزوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان شاعران معاصر عرب، احمد مطر از لحاظ شعرهای زیادی که با درونمایه اعتراض سروده به چهره ای شاخص و پیشرو بدل شده است. در میان شاعران ایرانی نیز علیرضا قزوه یکی از پیشروان اصلی جریان شعر اعتراض در ادبیات معاصر به شمار می رود. بررسی شعر این دو شاعر حاکی است که اشعار اعتراضی آنان عمدتاً در دو جهت سیاسی و اجتماعی است. البته لبه تیز تیغ اعتراضهای شعری احمد مطر علیه حاکمان عرب بوده، بیشتر اعتراضهایش سیاسی است حال اینکه اعتراضات قزوه بیشتر جنبه اجتماعی دارد. اعتراض نسبت به فقر و بی عدالتی، فراموش شدن مسأله فلسطین، غفلت و بی خبری جامعه، ظلم و ستم دولتهای استکباری، فراموش شدن ارزشهای دینی و ملی از درونمایه های اعتراضی مشترک بین دو شاعر است.
مقایسه سفر روحانی ادریس(ع) در فرهنگ اسلامی و دانته در کمدی الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
9 - 26
حوزههای تخصصی:
رسالت خطیر ادبیات تطبیقی، تشریح خط سیر روابط و مناسبات بین ادبیات و فرهنگ ملل جهان و تأکید و توسعه مبادلات فکری، ادبی، فرهنگی و مذهبی است. مقایسه سفر روح به عالم علوی همواره جزو مقوله های مشترک ملل در داستان های تمثیلی بوده است. سفر روحانی به عالم معنوی درون مایه اصلی داستان ادریس(علیه السلام) در فرهنگ اسلامی و «کمدی الهی» دانته در فرهنگ مسیحی است. این دو سفر در سه مرحله طی می شود؛ با این تفاوت که سفر ادریس(ع) شامل قبض روح، جهنم و بهشت است و سفر دانته در «کمدی الهی» در دوزخ، برزخ و بهشت انجام می شود. سفر ادریس(ع) نوعی سفر معنوی است که منشأ الهی دارد در حالی که سفر دانته در «کمدی الهی» سفری خیالی است. هدف پژوهش حاضر بررسی و سنجش وجوه اشتراک و افتراق این دو سفر در فرهنگ اسلام و مسیحیت است.
مقایسه و بررسی دیدگاه های سیاسی- اجتماعی در اشعار ناظم حکمت و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
29 - 47
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آن ایم تا با استناد به کلام و دو گوینده از دو جامعه متفاوت یعنی ناظم حکمت از ترکیه و احمد شاملو از ایران دیدگاه های اجتماعی آنان را تحلیل و بررسی نماییم. از آنجا که تا کنون محتوای شعری دو گوینده از نظر سیاسی- اجتماعی مورد بررسی عمیق قرار نگرفته است و نیز با توجه به اینکه این موضوع در اندیشه هر دو از جایگاه ویژهای برخوردار است، بنابراین پرداختن به آن یکی از ضروریات موجود در انتخاب این امر و تحلیل آن است. در حقیقت بر آن ایم تا از این رهگذر مشترکات فرهنگی و اجتماعی را در باورها و ایدئولوژی هر دو بیان نموده و آن را به محک نقد و داوری بگذاریم.
مقایسه سفرهای شاهنامه با سفرهای حماسی- اساطیری جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرهای اساطیری جهان قالب و ساختار مشخصی دارد که آن ها را با دیگر انواع سفرها متمایز می کند. ساختار این سفرها متشکل از حوزه های عملیات گوناگونی است که در روند سفر، تحقق یا عدم تحقق آن تاثیر مستقیم دارد. برخی از حوزه های عملیاتی برای تحقق سفر و بعضی برای عدم تحقق آن تدارک دیده شده اند. شخصیت های سفر و وسایل نقلیه که دو حوزه عملیات این سفرها را به عهده دارند با قدرت جادویی و ماورایی خود بر موانع و محدودیت راه سفر غلبه می کنند و موجب تحقق آن می شوند. در میان داستان های شاهنامه سفرهایی است که دارای ساختار سفرهای اساطیری جهانند اما ساختار بسیاری از آن ها با ساختار سفرهای اساطیری جهان منطبق نیست و نمی توان آن ها را سفر اسطوره ای محسوب کرد.در این تحقیق شاهنامه فردوسی تا پایان داستان اسکندر و منابع پژوهشی اسطوره ای جهان که به زبان فارسی ترجمه شده مورد مطالعه قرار گرفته اند و سفرهای اساطیری آن ها تحلیل و بررسی شده اند. سپس به مقایسه سفرهای شاهنامه با سفرهای اساطیری جهان پرداخته و شباهت ها و تفاوت هایی که در اجزاء و ساختار آن ها وجود دارد مشخص شده است.