فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هذه الورقة تتوخّی وعلی ضوء المدرسة الأمیرکیّة فی الأدب المقارن، إنجاز مقارنة بین ملامح المدینة والمجتمع الإنسانی کأهمّ المضامین الشّعریّة المشترکه عند شاعر عراقی کبیر کالبیاتی ونظیره الإیرانی أحمد شاملو عبر منهج وصفی - تحلیلی وتحاول تحلیل منهجیّة توظیف المضمونین فی شعرهما وبیان جوانب اللّقاء والخلاف فی طریقة استخدامهما لدی الشّاعرین. وذلک بهدف إعطاء کلّ ذی حقّ حقه، ولوضع کلّ شاعر مکانه الخاص به فی أدبه، وفی ضوء استخدام النّظرة العلمیّة والمقاییس الموضوعیّة فی هذا التّراث العلمی لیتمکّن طلّاب العلم والأدب من الانتفاع به الاستفادة منه. فأهمّ النّتائج العلمیّه الّتی أفادتها هذه الدّراسة، تأتی فی جانبین أساسیین: 1. الفنّی والبنیوی؛ حیث ینشدان فی الشّعر الحر إلّا أن البیاتی یعدّ رائداً لهذا النّوع من الشّعر فی الأدب العربی بینما شاملو یعتبر رائد القصیدة النّثریّة فی الأدب الفارسی. 2. الموضوعی وهو یشمل: أ: إنّ ملامح المدینة والمجتمع الإنسانی متواجدة وعلی شکل ملحوظ عند کلا الشّاعرین غیر أن شاملو له نصیب أوفر فی توظیف المضمونین خاصّة عند الحدیث عن المدینة الفاضلة. ب: تمثل المدینة دلالات متعدّدة فی شعرهما لکنّه لم تحقّق آمالهما لبناء مدینة فاضلة مطلوبة فی عالم الواقع. ج: فی معظم الأحیان تأتی صورة المجتمع الإنسانی إیجابیة لدی شاملو وسلبیة عند البیاتی.
بررسی سبک شناختی رثای امام حسین (ع) در شعر احمد وائلی و قیصر امین پور (مطالعه موردپژوهانه: دو قصیده «الدّم الثّائر» و «نی نامه»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رثای امام حسین (ع) و عاشورا، بخش قابل توجّهی از ادبیّات عربی و فارسی را به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر، با تمرکز بر قصیدة «الدّم الثّائر»از وائلی و «نی نامه» از امین پور، سعی در بررسی جایگاه شخصیّت امام حسین (ع) و دلالت ها و معانی پنهان در متن این دو شعر دارد. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و کتابخانه ای است که پس از جمع آوری داده ها، به تحلیل و بررسی آن ها و تطبیق بازتاب رثای امام حسین (ع) در شعر این دو شاعر، از منظر سبک شناسی دو قصیدة مورد نظر پرداخته شده است. نتیجه اینکه در قصیدة وائلی، محور اساسی، کهن الگوی ولادت مجدّد بوده و بیانگر دیدگاه رئالیستی شاعر است؛ ولی بر شعر امین پور، فضایی عرفانی حاکم است و امام را عارفی می داند که با شهادت خود به وصال رسیده است. فضای کلّی حاکم بر دو قصیده، حزن آلود و اندوهگین است. دو شاعر، روایت کنندة صرف ماجرای عاشورا نبوده و آن را دست مایة بیان معانی دیگری قرار داده اند.
خوانش تطبیقی پدیده جنگ در شعر شوقی و بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد با مطالعه توصیفی-تحلیلیِ شعر دو شاعر برجسته معاصر پارسی و عربی، بهار و شوقی و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، به سنجش و بررسی چگونگی انعکاس پدیده «جنگ»، به عنوان یک آسیب اجتماعی در شعر این دو شاعر بپردازد. چارچوب نظری بحث، تلفیقی از سؤالات اصلی، تبیین اهمیت موضوع، پیشینه پژوهش و شناخت نامه ای از دو شاعر مورد مطالعه است. هدف نیز آن است که جستار حاضر، به دریافت تازه ای از شباهت ها و تفاوت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دو کشور ایران و مصر در عصر مشروطه ایرانی و نهضت عربی دست یابد. برخی نتایج نشان می دهد که توصیه به خودداری از جنگ افروزی، در شعر هر دو شاعر وجود دارد؛ چگونگی بازتاب پدیده جنگ در شعر دو شاعر، به میزان فراوانی، تحت تأثیر محیط، فرهنگ، نژاد و جغرافیای آنهاست؛ پیامدهای جنگ از دیدگاه دو شاعر، مواردی تقریباً یکسان هستند.
استدعاء شخصیه الحلاج والمعری فی شعر عبدالوهاب البیاتی (دراسه و تحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
119-133
حوزههای تخصصی:
دخل عبد الوهاب البیاتی مرحله جدیده من تجاربه الشعریه عقب إصداره الدیوان الشعری الذی أسماه ﺑ«سفر الفقر والثوره» سنه 1965 م. لقد تبلورت فی قصایده التی جادت بها قریحته الفیاضه فی الفتره ذاتها تجارب صوفیه بشکل ملفت للانتباه. حلل البیاتی فی دیوانه الشعری شخصیتی الحلاج وأبی العلاء المعری، مما یعتبره النقاد مؤشراً واضحاً علی تحول الشاعر من رؤیته الواقعیه نحو الأشیاء إلی رؤیته الصوفیه. والغایه التی نتوخاها فی هذا المقال هی المقارنه بین الاتجاهات الصوفیه لدی الحلاج والمعری وفقاً لما بینه البیاتی فی قصایده. زد علی ذلک أننا نتعرف علی المعانی الصوفیه الخفیه فی نفس البیاتی جراء هذا البحث أیضاً. ومن أبرز النتایج التی حققها هذا البحث اعتماداً علی المنهج التحلیلی الوصفی أنه تبین أن البیاتی یمیل إلی الطریقه الصوفیه التی تبناها الحلاج کل المیل. وهی التی تتمیز بالجنوح إلی مشاعر الرفض والإباء أمام الظلم والرکون إلی الثوره والمبادره والإقدام. کما تبین إیضاً أن شاعرنا ما راقه النمط الصوفی الذی انتهجه المعری المبنی علی الانعزال عن ساحه الحیاه والانغلاق علی النفس.
مؤلفه های روان شناسی شخصیت براساس دیدگاه یونگ در حکایات بوستان سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
37 - 61
حوزههای تخصصی:
بوستان آیینه تمام نمای جامعه اخلاقی، انسانی و آرمانی سعدیست که در آن به توصیف رفتارهای اجتماعی انسان می پردازد. او با ارائه راهکارهایی عملی برای بهبود رفتار و روابط انسانی، پاسخ گوی بسیاری از معضلات وتعارضات روحی و روانی افراد جامعه آن زمان و حتی اکنون است. وی برای رسانیدن پیام های اخلاقی و انسانی خود از ابزار پر تاثیر حکایت بهره برده و از شخصیت ها به عنوان محوری ترین عامل در شکل گیری حکایات استفاده کرده است. هدف روان شناسی نیز شناخت ابعاد شخصیت انسان و ارائه راهکارهایی برای رشد و خود آگاهی بیشتر اوست. دراین پژوهش به شیوه توصیفی، تحلیلی و کمی به نقد رفتارهای شخصیت های حکایات بوستان براساس نظریه روان شناسی شخصیت یونگ پرداخته شده است. ابتدا حکایت هایی که بر مبنای دیدگاه روان شناسی شخصیت یونگ قابل انطباق و بررسی بود، شناسایی و سپس مولفه های روان شناسی شخصیت های اصلی در آن حکایات به ترتیب باب ها، تحلیل، بررسی و ارزیابی و نتایج به صورت جدول و نمودار مشخص شده است. با توجه به بررسی های انجام شده، در بین نوزده حکایتی که براساس دیدگاه های یونگ در مورد روان شناسی شخصیت قابل بررسی بود، مولفه های نوع شخصیتی درون گرا با هشت حکایت و حدود 42 درصد، بیشتر از سایر دیدگاه های یونگ بسامد داشت.
تصویر شخصیّتهای عاشورایی در شعر عربی و فارسی موردپژوهی شعر «سید حسن حسینی» و«حسن السنید»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار طی خوانش تطبیقی با در پیش گرفتن روشی توصیفی – تحلیلی به دنبال بررسی همسانیها و ناهمگونیهای این دو متن از دو فرهنگ و زبان متفاوت از حیث نوع تصویر شخصیت هاست. ترسیم بعد حماسی و انقلابی شخصیت امام در دودفتر، نگاه فرازمانی دو شاعر به ایشان وپیوند با عصر و جامعه حاضر، گرایش به پیچیدگی و پرهیز از صراحت گویی از اشتراکات دو دفتر بوده،در عین حال، تنوع و گستردگی ابعاد شخصیت، آمیختگی تصویر برخی شخصیتها با مفاهیم حزن و اندوه وتعدد از ویژگیهای دفتر شعر عربی است.
بررسی مقاومت فلسطین در شعر محمود درویش و حسین اسرافیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تطبیقی، حوزه ای از مطالعات ادبیّات است که به بررسی روابط و شباهت های بین متنی می پردازد. از طریق ادبیّات تطبیقی، روابط فرهنگی بین ملّت ها کشف می شود و اثرگذاری و اثرپذیری آثار ادبی مورد مطالعه قرار می گیرد. مسئلة اشغال فلسطین و مقاومت مردمی در برابر آن، یکی از اساسی ترین موضوعات در شعر فلسطین و اعراب است. با توجّه به مشترکات سیاسی و اعتقادی که میان دو ملّت ایران و فلسطین وجود دارد، موضوع مقاومت در برابر اشغالگران به عنوان یکی از موضوعات محوری شعر انقلاب اسلامی، در آثار بسیاری از شاعران متعهّد و انقلابی مطرح است. در این مقاله با رویکردی تطبیقی به شعر محمود درویش، شاعر برجستة فلسطینی و حسین اسرافیلی، از شاعران مطرح انقلاب اسلامی پرداخته شده و مضامین مشترک این دو شاعر در مواجهه با موضوع اشغال فلسطین مورد بررسی قرارگرفته است. علی رغم زبان متفاوت و بهره گیری از نمادها و استعاره های خاص، در شعر هر دو شاعر موضوعاتی مشترک چون پیوند مفهوم مقاومت با مفاهیم دینی، اعتراض به اشغالگران، انتقاد از سکوت مجامع بین المللی و رهبرانِ عرب، امید به آزادسازی فلسطین و پیروزی، یادکرد شهدا دیده می شود. در اشعار محمود درویش، عواطف انسانی به فراوانی دیده می شود و همچنین رگه هایی از نومیدی و یأس نیز مشاهده می گردد؛ در حالی که جنبه ها و تصاویر حماسی و انقلابی در شعر اسرافیلی بیشتر وجود دارد و شاید این اختلاف، برخاسته از تجربه های متفاوت این دو شاعر در برخورد با موضوع اشغال فلسطین است.
بررسی تحلیلی و تطبیقی سوگ آئین های لُری و کُردی با سنت سوگواری در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سنّت هایی که قدمت دیرینه ای دارد، سنّت سوگواری برای درگذشتگان است. این سنّت، به دلیل حس نوع دوستی، قدردانی و سپاسگزاری انسان ها از بستگان خود و کسانی که در راه وطن کشته شده اند، از آن دسته آیین های ماندنی است که با گذشت زمان، نه تنها فراموش و منسوخ نشده که بر اعتبار و جایگاه آن افزوده شده است؛ اقوام کرد و لر نیز به عنوان دو قوم ایرانی، در طول تاریخ همواره پاسبانان و حافظان خوبی برای بسیاری از آداب و رسوم باستانی بوده اند و هستند و در این مناطق، سنّت سوگواری برای بزرگان و قهرمانان، به همان سبک و سیاقی که در ایران باستان بوده است و در شاهنامه فردوسی دیده می شود، اجرا می شود و در مواردی، مانند مدّت ایّام سوگواری، سیاه پوشی، روی خراشیدن، موی کندن، خاک بر سر ریختن، سوگ سروده ها و...، در مناطق لر و کردنشین با شاهنامه فردوسی، شباهت هایی وجود دارد. در این جستار، سعی شده است که با استناد به منابع و روش توصیفی –تحلیلی، به بررسی تطبیقی سوگ آئین های لری و کردی با سوگواری در شاهنامه پرداخته شود.
قصیدة «قلب الأم» عند إیرج میرزا وإبراهیم المنذر (دراسة مقارنة أسلوبیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الملخص تعدّ الدراسة الأسلوبیة من أهم مجالات البحث النقدیة لما فیها من رؤیة عمیقة وواسعة فی تحلیل النصوص ورصد جمالیاتها. ولها علاقة بالشعور النفسی والتأثیر الذی یرتقی إلى الأدبیة الفنیة والجمالیة. وتهدف هذه الدراسة إلى تحلیل الظواهر اللغویة والفنیة والفکریة فی قصیدة «قلب الأم» عند الشاعر الفارسی إیرج میرزا (1872 1965م)، والشاعر اللبنانی إبراهیم المنذر(1875 1950م) بأسلوب وصفی تحلیلی على منهج المدرسة الأمریکیة. وقد عبّر الشاعران فی شعرهما «قلب الأم»، عن عاطفة الأمومة الجیاشة بالحبّ والحنان من خلال الجوانب الموسیقیة التی تبدو جلیة للسمع. تؤکّد نتیجة هذا البحث على أنّ التوازن المقصود فی اختیار بحر الرمل والروی والقافیة مع الموضوع، وتقنیة التکرار وعلاقته الوثیقة بالانفعالات النفسیة والإیحاءات الدلالیة من میزات شعرهما فی المستوى الصوتی. ومن الناحیة الترکیبیة، تناول کلا الشاعرین تقنیّات التعبیر القصصی والسردی والأسلوب الإنشائی (الأمر، والنداء، والاستفهام) واستعملا، خاصة إیرج میرزا، ظاهرة الانزیاح بأنماطه المختلفة کالانزیاح الزمانی واللهجی والدلالی، ویتبیّن من خلال دراستنا أنّ خرق الاستخدام العادی للکلام والإکثار من الصورة المحسّة المتخیّلة کالکنایة والتشبیه والاستعارة من میزات لغة إیرج میرزا الشعریة. وفی المستوى الأخیر وهو المستوى الفکری، تعتبر الأم وعاطفتها الصادقة وحبّها العمیق منهجاً أخلاقیاً ودینیاً ووطنیاً وإنسانیاً یتمثل بالنزوع الروحی والذهنی والقلبی لدى الشاعرین.
Analysis of Phatic Utterances in Fictional Dialogue: A Case study of Austen’s Persuasion(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
144 - 158
حوزههای تخصصی:
Any conversational exchange can be informational or phatic. Occasional exchanges are of no lesser importance than the informative content of the dialogue. One needs to establish the channel of communication by setting up a social environment which is conducive to the exchange of ideas among the participants. The present qualitative corpus based study was conducted to investigate a sociolinguistic framework designed for the analysis of naturally occurring conversations. Laver’s theoretical framework of phatic communion was applied to analyze phatic utterances in Austen’s Persuasion. Based on the theory, the kinds of comments or tokens that speakers use in phatic exchanges are classified as neutral tokens, self-oriented and other-oriented tokens. The conversation samples of persuasive criteria were selected for phatic communion, and thereby explain the process of persuading someone to think differently. The findings revealed that phatic communion can be informational and meaningful to follow certain special aims, as this paper demonstrated the novel’s phatic communions followed the aim of persuasion.
در جستجوی کمال مطلوب(بررسی تطبیقی «ماهی سیاه کوچولو»ی صمد بهرنگ با «جاناتان مرغ دریایی» ریچارد باخ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صمد بهرنگی جزو اولین کسانی است که در ایران برای بچه ها داستان نوشت و «ماهی سیاه کوچولو»ی او یکی از شاهکارهای ادبیات کودک و نوجوان ایران است. در این داستان، ماهی سیاه کوچولو از زندگی بی حاصل در محیطی محدود، و از خمود فکر و بطالت عمر هم نوعانش خسته شده است. بنابراین عزم جزم کرده است به دنیاهای وسیع برود و در آنجا آگاهی و تجربه های نو کسب کند، به همین خاطر با شکستن سنت ها و تابوها، قدم در راهی پرمخاطره می گذارد... . ماهی سیاه کوچولو از نظر مضمون و محتوا و ساختار( طرح، روایت، زاویه دید، نمادپردازی و ...) شباهت های زیادی با داستان «جاناتان مرغ دریایی» ریچارد باخ آمریکایی دارد. در این جستار تلاش می شود تا به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی این دو داستان بپردازیم و با بیان وجوه اشتراک و افتراق آن دو، اشتراکات فکری، فرهنگی، ذوقی و.. دو نویسنده از دو ملت غیر هم زبان را عرضه بکنیم.
بررسی و تطبیق کهن الگوی آنیما در شعر بدرشاکر السیّاب و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس نظریات روان شناس سوییسی، کارل گوستاو یونگ، ضمیر ناخودآگاه جمعی، میراثی است بازمانده از دوره های نخستین نیاکان بشر که در ذهن هر انسانی وجود دارد. در این ناخودآگاه جمعی، تصاویر ازلی و مفاهیم مشترک جهانی وجود دارند که یونگ، آنها را «کهن الگو» می نامد. مهم ترین کهن الگوها از نظر او، سایه، نقاب، آنیما و آنیموس هستند. آنیما شاید مهم ترین این کهن الگوها باشد که به شخصیت زن پنهان در وجود هر مردی اطلاق می شود. این کهن الگو، در تمامی آثار ادبی جهان مشاهده می شود وشاعران و نویسندگان، آثار ادبی خود را با الهام گرفتن از آن غنا بخشیده اند. بدر شاکر السیّاب و قیصر امین پور نیز از شاعرانی هستند که با الهام گرفتن از این کهن الگو، احوال درونی خود را آشکار نموده اند. در پژوهش حاضر، به بررسی وتطبیق این کهن الگو در شعر این دو شاعر، با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی پرداخته می شود. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که حضور آنیما، یکی از مهم ترین تکیه گاه های عاطفی این دو شاعر بوده است که با توجه به شرایط متفاوت فرهنگی و جغرافیایی شان، به گونه های متفاوتی در اشعار آنها ظهور یافته است.
شعر مصور در ادبیات فارسی و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
37 - 57
حوزههای تخصصی:
«شعر مصور» نوعی شعر است که در آن واژگان نقش بسزایی در ترسیم تصویر ایفا می کنند و خواننده با کنار هم نهادن و تلفیق کلمات، شعر را باز می آفریند. در این گونه شعر، نحوه چینش اجزای آوایی و واژگانی شعر و چگونگی قرار گرفتن مصراع ها، تصویری را به نمایش می گذارد که بیانگر محتوای شعر یا صور خیال آن است. در این مقاله بر آن ایم به مقایسه تطبیقی نمونه های مختلف شعرهای تصویری ادبیات کهن و معاصر فارسی و فرانسه(به ویژه کالیگرام های گیوم آپولینر) بپردازیم و با بررسی و مقایسه ویژگی های شعری و مضمونی این نوع شعر، به تأثیرپذیری متقابل شعر مصور فارسی و فرانسه در دوره های مختلف اشاره کنیم.
بررسی تطبیقی کهن الگوهای آنیما و آنیموس در اشعار سیمین بهبهانی و غادة السّمّان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، شعر دو شاعر برجستة ادب معاصر فارسی و عربی، سیمین بهبهانی و غادة السّمّان، از منظر ادبیّات تطبیقی و کهن الگوهای آنیما و آنیموس که یونگ توجّه خاصّی به آن ها داشته، بررسی شده است. در این مقاله، ابتدا به تحلیل نظری موضوع پرداخته شده و سپس کهن الگوهای آنیما و آنیموس در اشعار ایشان مورد مطالعه قرار گرفته است؛ افزون بر این، میزان بسامد هر کدام، با توجّه به شرایط فرهنگی، زمانی و شخصیّتی در اشعار آنان بررسی شد. یافته ها بیانگر این است که جنبه های مثبت و منفی این دو کهن الگو، در شعر هر دو شاعر ملاحظه میشود؛ هرچند با توجّه به نوع زندگی و تفکّراتشان، جنبه منفی آنیموس در شعر ایشان از بسامد بیشتری برخوردار است. شیوه بررسی در این پژوهش، از نوع توصیفی - تحلیلی بوده است.
سیر تحول حکمت های ایرانی در منابع عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایرانیان باستان در میان ملل مختلف، به داشتن سخنان حکیمانه مشهور هستند، یکی از نشانه های نفوذ فرهنگ ایرانی در فرهنگ عربی، راه یافتن حکمت ها و اندرزهای ایرانی به متون عربی است. این حکمت ها، از راه های گوناگون و در اثر اختلاط ایرانیان با اعراب، در دوره های مختلف تاریخی به ادبیّات شفاهی و سپس متون عربی رخنه کرده، ولی با گذشت زمان، بسیاری از آن ها نام و نشان ایرانی خود را از دست داده، تبدیل به ضرب المثل شده و یا به نام اشخاص دیگری ثبت شده است. این پژوهش، با هدف بررسی سیر تغییر و تحوّل حکمت های ایرانی در ادب عربی و محو صاحبان ایرانی آن ها و تصاحب آن به عنوان حکمت ها و اندرزهای عربی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داده است که بسیاری از سخنان حکیمانة ایرانی به این سرنوشت مبتلا شده و در هاضمة ادب عربی محو و نابود شده اند.
درآم دی بر آسیب شناسی شعر معاصر در ح وزة معنایی زبان (با نگاهی نقدی- تطبیقی به شعر معاصر ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوآوری های قابل تأمّل در صوّر خیال و تلاش در خلق تصاویر و ترکیبات تازه در شعر امروز، زبان را از یکنواختی، خارج کرده و به آن حیاتی دوباره بخشیده است. شاعران معاصر با شخصی سازیِ عواطف در دو محور همنشینی و جانشینی و عدول آگاهانه از خودکاریِ زبان، اص ولِ قراردادی را پس می زنند تا کلام خویش را برجسته کنند. در این رهگذر، شاعران ایران و عراق با توجّه به قرابت های خاصّ فکری و فرهنگی، و تحت تأثیر عوامل مختلف زندگی امروزین، در جست و جوی آفرینش تصاویر تازه بوده اند و با تخطّی از قواعد معنایی زبان، در مسیر درک مخاطبان، درنگ های عامدانه ایجاد کرده اند. نکته حائز اهمیّت در این زمینه آن است که اگرچه بهره برداری شاعران این دو سرزمین از شگردهایِ نوینِ تصویرپردازی، اغلب به زبان آنان جلوه ای بدیع بخشیده؛ امّا هرگاه که با ضعف و نارسایی همراه بوده، ناهمواری هایی را در سروده هایشان به وجود آورده است. از این منظر، مبنای کار نگارندگان در این پژوهش، پاسخ به این پرسش است: عواملی که به شکل مشترک در حوزة معنایی زبان، شعر معاصر ایران و عراق را آسیب پذیر نشان داده، کدام است؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که «افراط در چینش جدولی واژگان و برهم زدن بی رویّة نظام خانوادگی کلمات»، «اتکا بر کاربردهای کلیشه ای زبان»، «جمود ذهنی در موقعیت های آرکائیک» و... از جمله عواملی به شمار می رود که در حوزة معنایی زبان، قلمرو زیباشناسی شعر معاصر ایران و عراق را آسیب پذیر کرده است؛ بدین معنی که دست اندازی شاعران در ساحت معنایی زبان، همواره با توفیق و زیبایی همراه نبوده و هر گاه که فرایند خلاقیّت در آن کمتر بوده، بر آن نقدهایی وارد است.
استدعاء التّراث فی شعر حمید السّبزواری وأحمد دحبور (دراسة مقارنة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر التّراث الدّینی، والتّاریخی، والأدبی، والأسطوری لدی المجتمعات البشریّة ذخرا لشعراءها وأدباءها مغذّین به فکرهم وفنّهم حیث یحیون بهذا التّراث ثقافتهم. حمید السّبزواری وأحمد دحبور کلاهما من الشّعراء ذوی الصّیت فی الأدب الحدیث فی إیران وفلسطین الّذینِ استدعیا التّراث فی مواضع کثیرة من إنشاداتهما لیعبّرا عن أفکارهما وآرائهما الشّعریّة برموز ودلالات متّخذة من التّراث. یعدّ اشتراک الشّاعرین فی اعتناق الإسلام کدین لهما وأن یتمتّعا بخلفیّة تاریخیّة وأدبیّة عریقة، أرضیّة مناسبة للاقتباس من التّراث بصوره المختلفة فی شعرهما. للأحداث السّیاسیّة والاجتماعیّة نصیب بارز فی استدعاء التّراث لدی الشّاعرین. فأخذ کلاهما من القرآن تلک التّعابیر والصّور الّتی تلائم تجربتهما الشّعریّة. قد وظّف السّبزواری ودحبور نماذج من التّراث التّاریخی کتلک الأحداث الّتی حدثت فی تاریخ الإسلام، مثل واقعة کربلاء، وحرب القادسیّة کما استخدما التّراث الأسطوری الّذی له دور کثیر فی شعر السّبزواری بالنّسبة إلی شعر دحبور. وفیما یتعلّق بتوظیف التّراث الأدبی یسعی به السّبزواری إلی توثیق العلاقة بین الشّعب الإیرانی وقائده فی مواجهة الأحداث بینما یهدف دحبور إلی تشجیع الشّعب الفلسطینی علی الصّمود والکفاح ضدّ الصّهاینة. یرمی هذا البحث إلی دراسة استدعاء هذه النّماذج من التّراث فی شعر الشّاعرین وذلک علی المنهج المقارن فی النّقد.
«Проклятые часы» Ф.З. Джалали в контексте поэтики Ф.М. Достоевского(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Статья посвящена анализу рассказа известного иранского писателя Фируза Занузи Джалали. «Проклятые часы» сопоставляются с произведениями Ф.М. Достоевского, находятся аналогии с событиями романа «Преступление и наказание». Проводятся параллели между уличными происшествиями, участниками которых становятся герои, отмечаются сходства в описаниях увиденных персонажами картин, в изображении их комнат, а также близость портретных деталей. Сравниваются характеры главных героев – Сакита и Раскольникова; доказывается, что каждый из них руководствуется особыми принципами. Раскольников проверяет свою исключительность, совершая убийство; обуреваемый гордыней, он отдаляется от людей. Действия Сакита не столь радикальны, но их отличает та же установка – ни к чему не привыкать и не привязываться; это желание означает готовность к отвержению любви. Утверждение подсознательной, рефлекторной природы асоциального начала в человеке – важная идея, объединяющая произведения русского и иранского писателей. В результате сопоставления делается вывод, что в оба главных героя переходят от ощущения собственной исключительности к осознанию «всемства», общности.
De la littérature comparée à l’unicité de la pensée humaine(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La littérature comparée, en tant que discipline universitaire, existe à partir de la deuxième moitié du XIXe siècle, il s'agit donc d'une discipline relativement jeune par rapport à des branches des sciences humaines comme la philosophie, la sociologie, la littérature générale, etc. Mais elle est encore plus jeune dans notre pays, car, comme tout pays oriental, on n'est guère allés à la découverte d'autres pays dans le but de connaître leurs littératures, leurs cultures, etc. Ce qui n'était pas le cas de certains autres pays, surtout les pays européens qui sont venus vers nous et non pas toujours dans un but dépourvu de la volonté de domination. Après la création des départements de langues et littératures étrangères dans l'Université iranienne, le besoin de faire des recherches dans le domaine du comparatisme littéraire se fait de plus en plus sentir car les chercheurs iraniens d'une part, sentent qu'ils connaissent bien leur propre littérature et de l'autre, qu'ils disposent de plus en plus de sources sur celle-ci et qu'ils peuvent l'exploiter à côté de la littérature étrangère de leur discipline. Élaborer un aperçu de la genèse, de l'évolution et des approches de cette discipline aidera les chercheurs, tant comparatistes que s'intéressant occasionnellement au cours de leurs travaux à cette discipline, à mieux exploiter ce domaine et à contribuer plus efficacement à son développement en Iran.
الشّهید والشّهادة فی شعر «أحمد دحبور» و«سلمان هراتی» (دراسة مقارنة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر موضوع الشّهید والشّهادة من أقدم الموضوعات فی أدب المقاومة والّذی تطرّق إلیه معظم الشّعراء الملتزمین منذ غابر الأزمان إلى یومنا الرّاهن، وفی أیّامنا الرّاهنة طرق إلی هذا الموضوع شعراء کلّ من فلسطین المحتلّة وإیران الأبیّة نظراً لتقاربهما الثّقافی والسّیاسی وخلقوا لوحات جمیلة حول أدب المقاومة. «أحمد دحبور» الشّاعر البارز الفلسیطینی و«سلمان هراتی» الشّاعر الکبیر الإیرانی من هؤلاء الشّعراء الملتزمین الّذین استطاعوا من خلق أجمل اللّوحات فی هذا المیدان. والسّؤال الّذی یُطرح هنا ما هی القواسم المشترکة وما هی الفوارق الکامنة بین مضامین هذین الشّاعرین الکبیرین فی وصف الشّهید والشّهادة؟ تمّ الإجابة على هذا التّساؤل الهامّ على أساس المنهج التّوصیفی – التّحلیلی ونظراً إلى أشعار الشّاعرین وتمّ التّوصل إلى هذه النّتیجة بأنّ «أحمد دحبور» یرى مصرع الشّهید فی میادین القتال غمّا لا یوصف وألما لا یوازیه ألم، ومن ثمّ یقیم له مراسم الحداد، غیر أنّ «سلمان هراتی» لا یحب بل لا یجوز الحداد على الشّهید. ثمّ إنّ للشّاعرین رأیا واحداً فی خلود الشّهید وکونه حیّاً ولکنّه نظراً لأوضاع الحرب ونوعیّة النّضال فی کلّ من البلدین یختلف نوعیة التّعبیر عن أمل الشّهادة لدی الشّاعرین.