فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو به بررسی تطبیقی مفهوم مرگ و زاویه دید و شیوه برخورد دو سراینده اندیشمند هم دوره، ابوالعلاء معری و خیام پرداخته شده است. دغدغه فکری عمده دو شاعر بیم از مرگ و نابودی و سرانجام آدمی در جهان بازپسین است. به اعتبار یگانگی آبشخورهای فکری و رنگ پذیری خیام از معری، همانندی های بسیار میان اندیشه های دو شاعر دیده می شود. اما فرجام کار و شیوه برخورد آنان به فراخور تفاوت بینش و زیستگاه با یکدیگر سخت متفاوت است. معری در وحشت شدید از مرگ، زندگی این جهانی خویش را نیز تباه کرده، اما خیام راهی بهتر از آن نمی یابد که در همین مجال اندک با اغتنامِ فرصت تکرار ناشدنی موجود، داد خویش از بهره های خوشگوار، اما ناپایدار این جهان بستاند. دستاورد این پژوهش بازگفت همین همانندی ها و تفاوت هاست.
مقایسه ی رستم و سهراب «ماتیو آرنولد» با رستم و سهراب شاهنامه
حوزههای تخصصی:
زولا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امیل زولا، پایه گذارمکتب ناتورالیست درقرن نوزدهم فرانسه، نویسنده ای است که ورای روش نوشتاری خودبه دردهای اجتماعی بسیاراندیشیده وازآن میان مضمون دست نخورده ای ازرفتارهای اصولی محیطی رادرمجموعه آثارش عرضه کرده است. آثار وی از ابعادمختلف ادبی، اجتماعی وسیاسی دارای اهمیت خاصی درادبیات جهان است. ترجمه اکثریت آثارزولا درایران نیزتحولاتی رابه دنبال داشته است. دراین مقاله برآنیم تاجایگاه امیل زولاو تاثیرافکاروآثارش را برروندداستان نویسی ایران بررسی کنیم
بررسی پدیده نوستالژی در شاهنامه فردوسی و آثار شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که نوستالژی (حسرت گذشته و غم غربت) را در شاهنامه فردوسی و آثار شهریار بکاود تا از یک سو خصیصه های برجسته مقوله حسرت گذشته و غم غربت را بیابد و سپس ریشه های مفهومی روانی - اجتماعی آن را در آثار دو شاعر بررسی و مقایسه کند و مشخص نماید که علل حسرت گذشته و غم غربت در شعر گذشته (شاهنامه فردوسی) با شعر معاصر (شهریار) تا حدودی متفاوت بوده است و در شاهنامه جنبه ملی داشته اما در آثار شهریار بیشتر ناشی از احساسات شخصی بوده است.
از «منطق الطّیر» عطّار تا «جاناتان، مرغ دریایی» ریچارد باخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان ها، افسانه ها و اسطوره ها در میان ملل مختلف، مؤلّفه های همانند و مشابهی دارند که می توان از زوایای متفاوتی آنها را مورد پژوهش قرار داد. جستجوی کمال و نمونة انسان آرمانی از جمله این مؤلّفه های مشترک است. منطق الطّیر عطّار نیشابوری یکی از زیباترین آثار سمبولیک شرق در این زمینه است که مورد تأسّی بسیاری از شاعران و نویسندگان جهان قرار گرفته است. ریچارد باخ ـ یکی از نویسندگان آرمان گرای مغرب زمین ـ تقریباً نمونه ای مشابه، یعنی«جاناتان، مرغ دریایی» را ارائه کرده است.با توجّه به فاصله زمانی بسیار بین این دو اثر، این مقایسه تطبیقی یک نوع تجزیه و تحلیلِ در زمانی است؛ نه همزمانی. البتّه به لحاظ درون مایه عرفانی و پیچیدگی های داستانی، جاناتان به عظمت منطق الطّیر عطّار نیست. آیا فلسفه فکری این نویسنده متأثّر از عرفان شرقی و تفکّر عطّار است؟ ویا همانندی های این دو اثر ادبی ـ عرفانی، حتّی اگر ریچارد باخ، منطق الطّیر عطّار را ندیده باشد؛ برخاسته از آرمان های مشترک فطری و ذاتی بین انسان ها و کاملاً طبیعی و باور کردنی است؟ این نوشتار تلاشی در جهت پاسخ دادن به این پرسش هاست؛ افزون براینکه مقایسه ای تطبیقی بین دو اثر را در بر دارد.
بررسی تطبیقی «طرح» و «توقیعه» در ادب پارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر «طرح » در فارسی و «توقیعه» در عربی یکی از گونه های شعر امروز ایران و عرب است که با معنایی ژرف در قالب کلماتی اندک بیان شده است. قالب شعرهای کلاسیک کوتاه فارسی و عربی جای خود را در شعر مدرن به «طرح» و «توقیعه» داده است و از اوایل دهه هفتاد قرن بیستم شاعران فارسی و عربی به آن رسمیت بخشیدند.
تاریخ شعر کوتاه فارسی به شعر کوتاه قدیم و سپس به خسروانی ها و تاریخ شعر کوتاه عربی به توقیعات دوره عباسی باز می گردد. مهمترین علل و اسباب پیدایش و انتشار این گونه شعری عبارت است از: دگرگونی در جهان بینی، سرعت و شتاب، دگرگونی در ذوق و احساس جمعی، مشغله زیاد و وقت اندک، سنّت شکنی و اثرپذیری از خارج.
این گونه شعری در فارسی با شعرهای کوتاه نیما آغاز شد و به وسیله شاعرانی چون بیژن جلالی، ضیاء الدین خالقی، محمّد زهری، منصور اوجی و سیروس نوذری به اوج رسید و در عربی از آثار امین الریحانی و جبران خلیل جبران آغاز شد و به وسیله شاعرانی چون عزالدین المناصره، أحمد مطر، مظفّر نوّاب، إبراهیم نصرالله، به اوج رسید.
در این پژوهش ویژگی های «طرح» و «توقیعه» از جمله زبان، وزن و قافیه، ایجاز؛ طنز، هنجارگریزی معنایی، جذابیت موضوع، مورد بررسی قرار گرفته و ثابت شده است هر چند این گونه شعری متأثر از گونه های خارجی است؛ ولی هرگز تقلید و نمونه برداری از آن اشعار نبوده؛ بلکه ریشه در شعر کهن ادبیات فارسی و عربی دارد
شعر و منشأی آن در ادبیات جهان
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
101 - 119
حوزههای تخصصی:
برای شناخت کیفیّت حالات نفسانی شاعر و فضای ذهن و خیال او، بحث درباره منشأی پیدایش شعر، نکته جالب و قابل اهمیّتی است. اعتقاد به این نکته که هر هنری، آبشخور و محلّ تغذیه خاصّ خود را داشته، از اندیشه های بنیادین در حوزه مباحث هنری در غرب و شرق بوده است. تحلیل مضامین آفرینش های هنری در ساختار فکری شاعران و ارتباط دادن آن با دنیای بیرون، درگرو شناخت فضایی است که شاعر در آن فضا تحت تأثیر عوامل مختلف به دریافتی می رسد که پیکره هنری اثر خود را مفصل بندی می کند. در مقاله حاضر، مسئله «الهام» و جایگاه آن در خلاقیّت هنری، که در ادبیات جهان با عناوین مختلف نبوغ، ذوق و جذبه، الهه شعر، جنّ و شیطان، تابعه، همزاد و... از آنها یاد شده بررسی شده است.
نقد دو قصیده فرخی سیستانی و متنبی در حوزه ادبیات تطبیقی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
65 - 82
حوزههای تخصصی:
پویایی اندیشه و تخیل آدمی را حدّ و مرزی نیست، و مروارید اندیشه وقتی ستوده و زیبنده می نماید که از تنگنای صدف زمان و مکان بیرون خزد و گرد و غبار تیره روزگار دامنش را نیالاید. راز موفقیت و کامیابی آ ثار ادبی جهانی را نیز در همین خصوصیت باید جستجو کرد. نقد و مقایسه آثار ادبی با توجه به معیارهای منطقی و علمی ارزیابی آنها به دور از غرض ورزی و رسیدن به نتیجه ای مفید و قابل پذیرش، کاری است ارزشمند. در این جایگاه نگارنده بر آن است در حدوسع و مجال، دیدگاه متنبی و فرخی سیستانی را البته با توجه به دو قصیده که هر کدام در تاریخ ابیات دو زبان جایگاه والایی دارند و اشتراکات و اختلافاتی در زمینه های مختلف در آنها هست، مقایسه کند و به جلوه های ذوقی، هنری، موضوعی و محتوایی آنها اشاراتی داشته باشد.
خوشبینی در شعر ایلیا ابوماضی ومحمد حسین شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک نویسندگان ، ادبا وناقدان در سال های اخیر، توجه قابل ملاحظه ای به ادبیات تطبیقی داشته اند؛ زیرا ماهیت این نوع ادبیات، پژوهشگر را به تحقیق وجستجو در این زمینه سوق می دهد. با این وجود، تلاش های صورت گرفته در این زمینه، ناچیز به نظر می رسد ونیاز به دقت وکوشش بیشتری دارد. از اینرو، این نوشتار برآن است تا با بررسی خوشبینی در شعر ایلیا ابوماضی ومحمد حسین شهریار، سهمی هرچند کوچک در پژوهش های تطبیقی داشته باشد.نوشتار حاضر، با تکیه برمکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که شرط تطبیق را صرفا وجود زمینه های تاثیر وتاثر نمی داند، از این منظر به این پژوهش پرداخته است ومی کوشد ضمن ارائه معنای خوشبینی واشاره به جلوه های آن نزد بعضی از شاعران معاصر فارسی وعربی، به بررسی مفاهیم عمیق وارزشمند تسلیم در برابر قضا وقدر،معاد،استفاده از طبیعت زیبای خداوند،ترویج محبت،عشق به زندگی،صبر و نکات مشترک واختلاف در شعر آن ها بپردازد.پژوهش حاضر- در پایان- به این نتیجه می رسدکه شهریار از ابوماضی خوشبین تر است ؛زیرا ابوماضی را نسبت به زندگی در پاره ای از موارد ، دچار شک وتردید می بیند.
بررسی و مقایسه دو سفر روحانی زرتشتی و یهودی به دنیای پس از مرگ (ارداویرفنامه و رؤیای خنوخ)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
159 - 172
حوزههای تخصصی:
آنچه در این مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، کیفیت و چگونگی دو سفرنامه جهان آخریت یا معراج نامه زرتشتی و یهودی است. ضمن بررسیارداویرافنامه و نیز رؤیای خنوخ، این دو اثر با هم مقایسه شده و نکات مشترک و افتراقات آن دو بیان شده است. شخصیت های اصلی ویراف و خنوخ در هر دو اثر از بزرگان قوم زمان خود هستند که قدم به این سفر روحانی می گذارند و از بهشت و دوزخ دیدار می کنند؛ با خالق جهان همپرسه می شوند و سپس با کوله باری ازتجربه و نصیحت به نزد مردم بازمی گردند و آنان را نیز در جریان اتفاقاتی قرار می دهند که خود به عینه مشاهده کرده اند. البته در رؤیای خنوخ، علاوه بر توصیف بهشت و جهنم، چگونگی آفرینش و نظام هماهنگ کننده امور جهان نیز کاملاً توضیح داده شده است، ولی به دلیل اینکه منظور ما از این مقاله، بیشتر بررسی و مقایسه بهشت و جهنم این دو اثر است، ازبیان اضافات خودداری شده است.
رمان ماجراهای حاجی بابا اصفهانی و شرق شناسی پسا-استعماری
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
117 - 136
حوزههای تخصصی:
رمان ماجراهای حاجی بابا اصفهانی ( The Adventures of Hajji Baba of Ispahan ) اثر جیمز موریه (James Morier) تجلی آشکاری از شرق ساخته شده(Orientalism) ذهن اروپاییان است. نویسندگان سعی دارند تا ردپای مستشرقین را در این رمان شناسایی نمایند و نشان دهند که چگونه تمایلات و اهداف شرقشناسانه، خود را در لابلای سطور پنهان نموده است و به چه سان در یک رمان، بازنمایی شرق و فرهنگ شرقی، همگام با اهداف امپریالیستی پیش می رود. به خصوص درنویسنده ای نظیر موریه، که دو عنصر دیپلماسی و نویسندگی برای اهداف استعماری تلفیق یافته و منجر به شکل گیری گفتمانی سلطه گرایانه(Colonial Discourse) شده که شرقی ها را را دون مایه و حاشیه ای جلوه می دهد. در این مقاله به شیوه نگرش غرب به شرق و به تحلیل مبحث اسلام در شرق پرداخته می شود. همچنین به سؤالاتی نظیر این که شرق و شرقیان با چه تصاویر و گفتمانی نشان داده شده اند؟ آیا شرقیان و مسلمانان به عنوان دیگری شناخته می شوند؟ و چه رابطه ای می توان بین امپریالیسم و ماجراهای حاجی بابا اصفهانی تعریف نمود، پاسخ داده می شود. شرق همواره خویشتن دیگر (Otherness) غرب بوده است و غربی ها همواره شرق را به گونه خویشتن غریب خود پنداشته است. و متذکر می شود که چگونه غربی ها خود را از منظر مبحث دو ارزشی(Binary Opposition) شرق- غرب تعریف کرده اند. در پایان نتیجه گیری می شود که در حقیقت این رمان قرن نوزدهمی بستر تبعیضات و تحریم های قرن بیستم جهان سوم را فرآهم می آورد. و در نهایت به عوامل پیدایش این تضاد دو گانه و پیشنهاد راهکارهای فرهنگی- اجتماعی پرداخته می شود.
بدبینی فلسفی در اندیشه ابوالعلاء معرّی و آرتور شوپنهاور
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
137 - 157
حوزههای تخصصی:
ابوالعلاء معری از ادیبان و اندیشمندان قرن چهارم هجری است که ازطریق شعر و ادب توانست افکار خود را جاودانه سازد. آرتور شوپنهاور، فیلسوف نام آور قرن نوزدهم آلمان نیز از ادبیات بهره فراوان گرفت و خود یکی از بزرگ ترین استادان نثر زبان آلمانی است؛ ولی آنچه میان این دو تن قابل مقایسه و بررسی است، افکار فلسفی بدبینانه این دو است که هر دو با تفاوت هایی در نظریه و عمل به تبیین آن دست زده اند. این دو اندیشمند نقاط اشتراک و اختلاف فراوانی دارند و شاید نقاط اشتراک آن دو بیش از نقاط اختلافشان باشد.
نگاهی تطبیقی به داستان نویسی فئودور داستایوسکی وغلامحسین ساعدی
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
83 - 99
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر سعی شده است نشان داده شود ادبیات داستانی نوین ایران از ادبیات داستانی جهان تأثیر پذیرفته است. با مطالعه آثار داستانی معاصر روشن می شود که ایرانیان پس از آشنایی با آثار ادبی مدرن دنیا، تحت تأثیر شیوه ها و مکاتب ادبی جهان قرار گرفتند. بنابر برخی ملاحظات سیاسی و ایدئولوژیک، تأثیرپذیری داستان نویسان ایرانی از آثار ادبیات روسیه، بیش از سایر کشورها بوده است. مؤلفان با انتخاب داستایوسکی و ساعدی به عنوان دو داستان نویس و نماینده دو فرهنگ و از دو زمان متفاوت نتیجه می گیرند که نویسنده روس چگونه بر سبک نویسنده ایرانی اثر گذاشته است. در این مقاله تلاش شده است برخی شباهت ها و تفاوت های این دو نویسنده در سبک و شیوه کار و مضامین نشان داده شود.
دوره ادبى باروک، آندره اس گریفیوس و تأثیرپذیرى او از سعدى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۶
134 - 153
حوزههای تخصصی:
در آغاز سده هفدهم و با توجه به اهمیت ایران در دوره صفوى، نخست گلستان و سپس بوستان سعدى به زبان آلمانى ترجمه شد. این ترجمه ها در عصرى انجام پذیرفت که اروپا پس از پایان جنگ هاى سى ساله، دستخوش شرایط سخت و دشوار بود. بازتاب این شرایط را مى توان در آثار ادبى دوره باروک و شعر و نمایش هاى آن بازشناخت. آندره اس گریفیوس - شاعر آلمانى بزرگ این دوره- شعرهایى دارد که به نطر مى رسد برخى از آنها را با الهام پذیرى از سعدى سروده است. هدف مقاله حاضر، شرح دوره باروک، ترجمه هاى آثار سعدى به زبان آلمانى در این دوره ادبى، سفرنامه موجود آن دوره و تأثیر آن بر سروده هاى آندره اس گریفیوس است.
مقایسه مفهوم عشق افلاطونى در استروفل و استلا اثر سرفیلیپ سیدنى و نظربازى در دیوان حافظ
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
85 - 100
حوزههای تخصصی:
درون مایه بسیارى از اشعار، به ویژه غزل، در ادبیات جهان « عشق » است؛ درواقع، غزل سروده عشق است و از دل عشق سخن مى گوید و گاه این عشق از چنان جهان بینى و فلسفه اى نشئت مى گیرد که به سادگى تأویل پذیر نیست. افلاطون که در دوران پرستش خدایان متعدد مى زیست، چنان درک عجیبى از عشق دارد که به کلى او را از دیگر فیلسوفان عصر خویش متمایز مى سازد؛ عشقى که او را به سرچشمه حیات متصل مى کند. تأثیر عشق افلاطونى را به وضوح مى توان در غزلیات رنسانس و در آثار شعرایى چون پترارک مشاهده کرد که خود الهام بخش شاعران انگلیسى مانند اسپنسر و سر فیلیپ سیدنى بوده است. شرق نیز متأثر از اندیشه هاى عرفانى، به خصوص عرفان اسلامى، مظاهر پیچیده اى از عشق را ارائه مى دهد که یکى از آنها نظربازى است که طریقى براى رسیدن به عشق معنوى است. در مقاله حاضر تلاش شده است عشق افلاطونى در « استروفل و استلا و نظربازى در دیوان حافظ » غزلیات سر فیلیپ سیدنى تحت عنوان مورد بررسى و مقایسه قرار گیرد.
بررسی نهضت رئالیسم در داستان های کوتاه فارسی و اردو (نگاه اجمالی و مقایسه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
رودکی و خیام همانندی های فکری و شعری دو سراینده حکیم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا در مقدمه به پیشگامی و تقدم فضل رودکی در عرصه شعر و ادب فارسی و ذکر نام او در تذکره ها و تواریخ و نیز در شعر شاعران پس از خود اشاره می شود. سپس از بازتاب ذهن و زبان رودکی و اندیشه و شعر او بر شاعران دیگر و تشابهات فکری و شعری آنان سخن می رود و به ویژه تاثیرپذیری های ناصر خسرو قبادیانی از رودکی سمرقندی و اشتراکات و مشابهت های این دو در عرصه تفکر و سخن سرایی که بسیاری از آن یاد کرده اند، مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. آن گاه مبحث اصلی این پژوهش و مدعای مقال در خصوص تاثیرات و تشابهات فکری و شعری رودکی و خیام که به رغم نمودها و بنیه های قابل توجه، مغفول واقع شده است، طرح و تبیین می شود. شواهد مثال و نمونه هایی از این همانندی ها و تاثیرپذیری ها به صورت مقایسه ای از میان اشعار رودکی و رباعیات خیام همراه این مبحث است. نتیجه گیری پایانی از مباحث طرح شده در این مقاله، مبین این نکته است که در میان انبوه شاعران پس از رودکی که بسیاری از آنان به گونه ای در اندیشه و شعر از او تاثیر پذیرفته اند، خیام را بیش از هر کس می توان ادامه دهنده جریان فکری و شعری رودکی دانست.
بهار و شوقی در گذرگاه مفاهیم و معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار و احوال مرحوم ملک الشعرای بهار، شاعر پر آوازه و معاصر ایران و نگاهی به قالب ها و مضامین شعر او ، همچنین، تعیین جایگاه بهار در ادبیات معاصر ایران و نقش او در پیشبرد ادب فارسی ، به ویژه شعرفارسی و از سوی دیگر، بررسی زندگی و آثار احمد شوقی ، شاعر بلند آوازه معاصرمصری و مشخص کردن جایگاه او در ادبیات معاصر عرب و مصر، از جمله مواردی هستند که نگارنده در این مختصر به شیوه مرسوم در ادبیات تطبیقی به بررسی آن ها می پردازد و در پایان نتایج حاصل از این مقایسه را در عباراتی چند بیان می نماید. در این راستا توجه به وجوه تشابه و افتراق در آثار این دو شاعر جایگاه ویژه ای دارد .
مقایسه سبکی منشآت قائم مقام و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان پیروان سعدی تنها کسی که در پیروی از شیوه نگارش وی در گلستان گوی توفیق را از همگان ربود، قائم مقام فراهانی، نویسنده منشآت است که با درک روح زبان سعدی و رمز و راز آن،- تأثّر و نه تقلید- توانست نثری زیبا، روان، آهنگین و در عین حال استوار بیافریند. او راز ماندگاری و کهنه نشدن انشای گلستان؛ یعنی برخورداری از ارزش های گوناگون ادبی از قبیل: سادگی بیان، پرمایگی، خوش آهنگی، لطف سخن، بهره مندی هنرمندانه از زبان زنده، پر تحرّک و طبیعت آمیز را دریافت. از وجوه مشترک سعدی و قائم مقام می توان به استفاده به دور از تصنّع از زیورهای کلامی از قبیل سجع، ترصیع و موازنه و نیز بهره برداری از آیات و احادیث و استفاده بجا از اشعار و امثال و زبان زنده و پرتحرّک اشاره کرد. مقاله حاضر با مقایسه سبک شناسانه منشآت قائم مقام و گلستان سعدی در صدد تبیین وجود اشتراک آن دو و نشان دادن میزان توفیق قائم مقام در پیروی از سعدی است.