فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
متن های ادبی با سایر متن ها از رهگذر نقل قول های آشکار و پنهان، تلمیح، اقتباس و جذب مؤلفه های صوری از متن های پیش از خود، در ذخیره مشترک سنن ادبی تداخل می یابند. این رابطه در ادبیات ما گاهی از طریق ترجمه ها به وجود آمده است. تغییرات به وجود آمده در اوایل قرن بیستم و گسترش روابط میان ایران و فرانسه سبب گرایش شاعران پیش گام ایران به ادب و هنر این کشور و تأثیر و تأثر متقابل فرهنگ و تمثیل و داستان و شعر دو ملت شده است.بررسی تأثیرپذیری شاعران از یکدیگر از جذابترین مقوله های نقد ادبی است. «رشید یاسمی» از جمله شاعرانی است که ضمن برداشتن گام های بلند در راه تجدد و اصلاح، با انتقال افکار و مضامین شاعران غرب از جمله شاعران فرانسه، افق اندیشه را فراختر کرد و قریحه درخشان خود را نیز با آن اصلاح و تغذیه نمود. نظر به این مسأله و با رشد نظریه های ادبی و رویکردهای مختلف نقد ادبی در ایران و وجود عناصر و مناسبات میان متنی در دیوان رشید شایسته است که از این دیدگاه به شعر او پرداخته شود. روش تحقیق نقد نفوذی می باشد. رشید یاسمی هنرمندی است که از پیشینیان تأثیر پذیرفته است و علاوه بر دست یابی به تجربه های مشترک هنرمندان قبلی، به دلیل ذهن جوینده و پر تکاپویش رنگی تازه از خلاقیت هنری و ادبی خود را بر تجربه های گذشتگان زده است. او برای پرورش و غنای ذوق و آمادگی بیشتر و نیز آگاهی از تجربه شاعران زبان های دیگر، بدون این که رنگ و بوی ترجمه از آثار او پیدا باشد، همچون معاصرانش گامی بلند در راه پیشرفت ادب فارسی و گشایش افق های تازه در تجدد و تحول ادبی ایران برداشته است.
مطالعة تطبیقی عاشقانه های ابراهیم ناجی و حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابراهیم ناجی، شاعر سرشناس معاصر مصر و حسین منزوی، پدر غزل معاصر ایران، از جمله شاعرانی هستند که با جادوی عشق، آثار جاودانی بر تارک ادبیّات حک نموده و پیوسته از عشق، درد، تنهایی و احساسات صادقانة خود سروده اند. پژوهش حاضر بر آن است عاشقانه های این دو شاعر معاصر را با رویکرد تطبیقی بررسی نماید و به ماهیت عشق و چگونگی بازتاب آن، در کنار مفاهیمی همچون دین، وصال، انتظار، زن، خیال، عفّت، رهایی، طبیعت، غربت، مردم و... دست یابد و نشان دهد که ابراهیم ناجی و حسین منزوی چگونه توانسته اند با استفاده از عنصر عشق، لطیف ترین و زلال ترین افکار و اندیشه های خود را به نمایش گذاشته، عشق زمینی را مقدّمه ای برای رسیدن به عشق الهی و سیر در راه کمال و رستگاری قرار دهند و کمال بخش ترین و متعالی ترین مفاهیم انسانی و اخلاقی را از رهگذر عاشقانه های خود به روح و جان انسان ها هدیه دهند. با مقایسه و مطالعة اشعار دو شاعر، مفاهیم مشترک بسیاری در آن ها به چشم می خورد؛ امّا آنچه در این میان، درخور توجّه بوده و دو شاعر را از هم ممتاز می سازد، این است که برخلاف منزوی که بیشتر در مقام عظمت روح و جان محبوب،
سخن سرایی می کند، توجّه ناجی به خویشتن و بیان حالات و سوز و گدازهای درونی معطوف است.
دانش کلمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله فصل اول الکتاب، اثر سیبویه، در مطالعة دانش زبان بررسی می شود. در این بررسی، نخست ترجمة فارسی این فصل ارائه می شود. پس از آن، برخی از مطالب این فصل، با تمرکز بر اصطلاح های به کار رفته در متن اثر و با بهره گیری از ابزارهای نظری زبان شناسی معاصر، به روش تجزیه و تحلیل مفهومی شرح داده می شود. در این پژوهش، مقایسه ای میان مفاهیم این فصل از الکتاب و مفاهیم دستور نقش گرای نظام مند هلیدی انجام می شود. همچنین مفاهیم این فصل از الکتاب با برخی از نظریات ابونصر فارابی و ابن سینا سنجیده می شود. حاصل این بررسی تطبیقی دست یابی به مؤلفه هایی است که شاید بتواند معرف سنت فکری دانشمندان ایرانی در حوزة مطالعة دانش زبان باشد.
تطبیق صور خیال در اشعار جان دان و صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
107 - 125
حوزههای تخصصی:
اشعار سبک هندی به سبب عناصر خیال انگیز و ایماژ پردازی های آن، در خور تأمّل شناخته شده است؛ و از لحاظ تبیین کلام، سروده های این سبک به اشعار متافیزیکی شاعران قرن هفدهم انگلیس می ماند. این نوع شعر از ایجاز، دقت و معنای خاصی برخوردار است و در عین اختصار سرشار از معانی بدیع و عمیق می باشد. در این گفتار پاره ای از اشعار جان دان و صائب تبریزی مورد مقایسه قرار می گیرد، و به نمونه های برجسته ای از ویژگی های سبکی آن ها می پردازد.
بررسی تطبیقی بازآفرینی اسطورة پرومته در شعر معاصر عربی و فارسی (با تأکید بر شاعران برجسته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور گستردة اسطوره و بازآفرینی آن در ادبیّات معاصر جهان، از جمله ادبیّات فارسی و عربی، سبب نوآوری و غنای ادبیّات گردیده است. اسطورة یونانی «پرومته» یکی از این اسطوره هاست که شاعران ادب فارسی و عربی برای بیان مفاهیم سیاسی و اجتماعی، از آن به عنوان نماد سرکشی، اعتراض، مقاومت، رهایی و... بهره گرفته اند. پژوهش حاضر بر آن است تا این گونة ادبی را که از قلمروه ای شاخص ادبیّ ات تطبیقی ب ه شمار می آید، در شعر برخی از شاعران برجستة ادب فارسی از جمله: «احمد شاملو»، «نادر نادرپور»، «سیاوش کسرایی» و برخی شاعران چیره دست ادب عربی از جمله «عبدالوهّاب بیاتی»، «بدر شاکر السّیّاب»، «ابو القاسم شابی» و... بررسی نماید. به طور کلّی، شاعران مذکور بنا بر انگیزه ها و اهداف سیاسی– اجتماعی خویش، اسطورة پرومته را در آثار خود به کار برده اند و از این اسطوره برای بیان احساسات خود، ب رانگیختن ملّت، اعتراض نسبت به واقعه ای نامطلوب و... سود جسته اند. تحلیل علل کاربرد این اسطوره در شعر معاصر فارسی و عربی و بررسی چگونگی بازآفرینی آن و نیز بیان وجوه اشتراک و افتراق این بازآفرینی، از محور های بنیادین این جستار است.
تطبیق نگاه موریه و گوبینو به ادبیات و هنر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
139 - 159
حوزههای تخصصی:
ایران و گنجینه هنر ایرانی نقش به سزایی در الهام بخشی، و آفرینش شاهکارهای متعدد در ادبیات جهان داشته است. جیمز موریه و گوبینو از نویسندگانی هستند ، که تحت تأثیر این میراث غنی به خلق آثار منحصربه فرد خود دست یازیده اند. هردو با بهرهگیری از شرایط حاکم بر جامعه ایران، مهارت شگرفی در بازتولید انگارههای شرقشناسانه و ایران شناسانه در قالب داستان داشتهاند. آثار داستانی شهیر آنان گواه این امرند. در این نوشتار برآنیم تا جایگاه ایران را « داستانهای آسیایی » و «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» از خلال این آثار بررسی کنیم، و در پی آن به نوع نگاه این دو نویسنده به جامعه ایران آن زمان پی ببریم.
دانش های تطبیقی: نگاهی گذرا به یکی از صورت بندی های معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت بشری در هر دوره و با توجه به روح یا پارادایم آن دوره، به صورت بندی هایی در عرصه خود دست می زند. یکی از این تقسیم بندی ها و صورت بندی ها که در قرن نوزدهم شکل گرفت، دانش های تطبیقی بود. دانش های تطبیقی، مجموعه ای از دانش هایی است که دو یا چندین پیکره مطالعاتی داشته باشند. این دانش ها با ویژگی هایی، خود را هم از مطالعات تطبیقی و هم از دانش های ناب متمایز می کنند.
موضوع این نوشتار، بررسی کلان این گونه از دانش ها و به ویژه فلسفه وجودی آن ها است. متأسفانه جامعه علمی ما فاقد این گونه نگرش کلان است. یکی از آسیب های مطالعه دانش های تطبیقی همچون ادبیات تطبیقی یا هنر تطبیقی، نبود چنین نگرش کلانی در خصوص دانش های تطبیقی است. در این مقاله می کوشیم تا تصویری کلان از ویژگی ها و چگونگی تکوین این دانش ها ارائه کنیم.
بررسی اشعار حافظ با دیوان امام علی از دیدگاه ادبیات تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۸
39 - 62
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین غزل سرای قرن هشتم هجری، خواجه حافظ شیرازی است. درباره او همین بس که؛ مفاهیم تربیتی و مضامین والای اخلاقی در لابه لای اشعار شورنگیزش، خودنمایی می کند و عواطف و احساسات پاک و سرشار خوانندگان را برمی انگیزد. نیک می دانیم که حافظ بر دیوان شعرای پیشین تسلّط شگرفی داشته است و از مضامین بدیع و مفاهیم ناب آنان، برای ادای مقصود و ضرورت کلام خویش بهره می برده است. یکی از این دیوان های شعری، دیوان ارزشمند امام علیاست؛ چراکه قرابت مضامین اخلاقی و تربیتی اشعار حافظ در پاره ای از اوقات، نشان دهنده تأثیرِ مفاهیمِ والایِ اخلاقی و حکمیِ دیوان امام علیاست. این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی دیوان حافظ شیرازی و دیوان امام علیاز دیدگاه ادبیات تعلیمی انجام گرفته است تا بتوان از وجوه تقارن و تشابه مضامین اخلاقی و تربیتی اشعار خواجه با سروده های امام علیبیش ازپیش آگاه شد.
بررسی تطبیقی اهریمنان خشکی در شاهنامه فردوسی و حماسه رامایانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو ملت ایران و هند سابقه مشترک قومی و نژادی دارند و در طول زمان از یکدیگر بسیار تأثیر پذیرفته اند. این اشتراکات و تأثیرپذیری ها در آثار ادبی دو ملت نیز بازتاب یافته است. پژوهش پیش رو با فرض وجود مضامینی مشترک میان شاهنامه فردوسی و حماسه رامایانا، به مقایسه تطبیقی دو شخصیت منفی کلیدی شاهنامه، ضحاک و افراسیاب، با راوانا، شخصیت منفی حماسه رامایانا، پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی از وجود اهریمنان خشکی و کم آبی در این دو حماسه است؛ علاوه بر آن، کارکردهای مشابهی که میان این شخصیت ها دیده می شود، از ماهیت یکسان، اما تحول یافته اساطیر موجود در شاهنامه و رامایانا حکایت می کند.
بررسی تطبیقی سیمای امام مهدی (عج) در شعر معاصر فارسی و عربی (مطالعة موردپژوهانه: اشعار سید رضا موسوی هندی، شیخ محسن ابوالحب، سلمان هراتی و قیصر امین پور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشة انتظار و بیان سیمای امام مهدی (عج) در شعر شاعران متعهّد به اهل بیت (ع) از دیرباز تاکنون؛ بویژه در شعر دورة معاصر، بوفور دیده می شود. شاعران معاصر، باب جدیدی را در زمینة شعر و ادب، به نام ادبیّات مهدوی گشودند و از دریچة شعر، امام مهدی (عج) را به عنوان منجی آخرالزّمان به تشنگان حقیقت معرّفی کردند. سیّد رضا موسوی هندی، شیخ محسن ابوالحب، سلمان هراتی و قیصر امین پور، از شاعران معاصر مطرح در ادبیّات متعهّد هستند. در مقالة حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی از اشعار این شاعران، به بررسی تطبیقی سیمای امام مهدی (عج) در شعر معاصر فارسی و عربی پرداخته شده است. مباحثی همچون ولادت امام عصر (عج)، غیبت، انتظار، بشارت به ظهور منجی آخرالزّمان و توصیف ویژگی های مدینة فاضلة مهدوی، از جمله مضامین مشترک در شعر شاعران مورد بحث است؛ امّا موضوعاتی همچون القاب، رجعت و نیز پاسخ به انحرافات در زمینة موضوعات مربوط به مهدویت، در شعر برخی از آنان همچون سیّد رضا موسوی هندی ملاحظه می گردد. شاعران معاصر فارسی زبان، با بیانی ادبی و با استفاده از تعابیر استعاری، کنایه و تشبیه به وصف و مدح سیمای امام مهدی (عج) پرداخته اند؛ در حالی که شاعران عرب بیشتر به صورت مستقیم به وصف سیمای امام مهدی (عج) پرداخته اند. افزون بر این، شاعران با اقتباس هنری و ادبی از تفاسیر آیات و روایات متواتر، به وصف امام مهدی (عج) پرداخته و به شعر خویش صفت جاودانگی و تأثیرگذاری بر مخاطب بخشیده اند.
بررسی تطبیقی زیبایی شناسی« ایهام »در بلاغت عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
« ایهام » که به آن « توریه » ، « توهیم » و « تخییل » نیز گفته می شود ، با ارزشترین فنون و هنری ترین آرایة ادبی به حساب آمده است . در ایهام ، سخنور در ترفندی هنرمندانه و از رهگذر توسعة معنایی لفظ ، به آفرینش لایه های مختلفی از معنا دست می زند . در تعریف ایهام گفته اند : عبارت است از اینکه لفظی دارای دو معنی نزدیک و دور ( یا غریب ) باشد و گوینده معنای دور را اراده کند، اما شنونده گمان برد معنای نزدیک اراده شده است . برای ایهام انواع گوناگونی را برشمرده اند، از جمله : ایهام مجرد ، ایهام مرشّح ، ایهام مبیَّن ، ایهام تناسب ، ایهام تضاد ، ایهام مرکب ، ایهام توکید ، ایهام توالد ضدّین ، ایهام تبادر و ...
در این مقاله سعی شده است صنعت ایهام و فرایند تولید آن در انواع مختلفی که از آن ذکر شده است، مورد مطالعه قرار گرفته و تفاوت هایی که در تقسیم آن از نظر بلاغت فارسی و عربی وجود دارد؛ همچنین، ارتباط آن آن با هنر ابهام بررسی گردد .
الرموز والتقنیات المشترکة عند نیما والسیاب ""کار شب پا"" (مهنة خفیر اللیل) و""المومس العمیاء"" نموذجا (ًبررسی نمادها و تکنیک های مشترک نیما و سیاب در دو شعر ""کار شب پا"" و ""المومس العمیاء"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات هر ملت، منعکس کننده اوضاع سیاسی و اجتماعی آن ملت است. با توجه به اینکه اوضاع سیاسی- اجتماعی ایران و عراق در دوره معاصر تحت تأثیر حوادث یکسانی بوده است، به همین دلیل افکار و مضامین ادبی این دو ادبیات تا حدود زیادی به هم شباهت دارد. دو شخصیت ادبی معاصر ""نیما یوشیج"" و ""بدر شاکر السیاب"" از جمله شاعرانی هستند که مشکلات جامعه خود را با بیانی تصویری در معرض دید همگان می گذارند و در اشعار خود با بهره گیری از نمادگرایی و اسطوره پردازی به بیان این مشکلات می پردازند. در این مقاله، نمادها و مضامین و تکنیک های مشترک آنان در دو شعر ""کار شب پا"" از نیما یوشیج و ""المومس العمیاء"" از بدر شاکر السیاب بررسی شده و نشان داده می شود که این دو شاعر پیشگام چگونه ویژگی های صنفی بخش های ستمدیده جامعه را به اسطوره های فقر و شوربختی در ادبیات بدل می سازند.
بررسی تطبیقی مفهوم بدبینی در شعر الیاس ابوشبکه و هوشنگ ابتهاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدبینی از مهم ترین مفاهیم تجلی یافته در شعر معاصر است و شعر الیاس ابو شبکه و هوشنگ ابتهاج از مصادیق این تجلی است. شعر این هر دو، به تأثیر شرایط روحی و اجتماعی ،بیانگر دردها و تلخکامی های زندگی آنان است. با وجود این که هر دو شاعر چشم به آینده ای درخشان و آرزوهایی شیرین دوخته اند، اما بدبینی و ناخرسندی بر شعرشان سایه افکنده و این بیانگر اوضاع و احوال ناآرام دوران آنان است. بدبینی در دیوان های آن دو در مفاهیمی هم چون فروپاشی آرزوها، مرگ خواهی، بدبینی اجتماعی، اضطراب درونی و فاصله طبقاتی و ... تجلی یافته است. در این جستار سعی بر آن است تا بر مبنای مکتب آمریکا در ادبیات تطبیقی، به تحلیل و بررسی پدیده بدبینی و عوامل پیدایش چنین دیدگاهی در شعر آن دوپرداخته شود و برای سؤالات زیرپاسخی یافت گردد: 1- آیا می توان آن دو را بطور کلّی شاعری بدبین توصیف کرد؟ 2- بدبینی در شعر کدام یک از آنان شدیدتر است؟ 3- چه عواملی باعث تمایل آنان به بدبینی و انزجار گردیده است؟ 4- مضامین مشترکی که دو شاعر را در این پدیده به هم مرتبط می سازد، کدام است؟
بررسی تطبیقی مضامین عاشقانه در آثار فریدون مشیری و نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات معاصر ایران و عرب در شاخه شعر غنایی، فریدون مشیری و نزار قبانی دو شاعر مطرح و نام آشنا به شمار می روند. عشق،کهن ترین و در عین حال، پیچیده ترین مضمون ادبیات غنایی، در شعر این دو شاعر نمودی عینی دارد.نزار قبانی،شاعر زن و شراب، نگاه سنتی و مدرن را در مورد زن و عشق با هم تلفیق کرده و تصویری جدید از معشوقه ارایه داده است، تصویری که هدف غایی آن تلطیف نگاه مردسالار جامعه عرب نسبت به زن است.زبان شعر او نیز بسیار لطیف و عام فهم است، به گونه ای که جامعه در شکل های مختلف به خوبی با آن ارتباط برقرار کرده است.در شعر مشیری اگر چه زن و معشوق به اندازه شعر نزار قبانی حضور و نمود ندارد، اما آمیزش نگاه سنتی و مدرن به خوبی نمایان است.مشیری از یک سو پایبند به جریان شعر غنایی سنتی است.بر این اساس، در شعر او معشوق هنوز تیپیک و کلیشه ای است و حتی بردن نام وی تابو به شمار می رود. از سوی دیگر، شخصیت زن به فراتر از مرزهای تن ارتقا یافته است. زبان سهل ممتنعِ مشیری از دیگر مواردی است که باعث شباهت ویژگی های شعر وی با نزار قبانی می گردد. این مقاله می کوشد مضامین عاشقانه را در دو اشعار شاعر تغزلی معاصر مورد مطالعه قرار دهد و ویژگی های عشق و معشوق را در آثار آن ها مقایسه کند.
زن ستایی و زن ستیزی در شعر معاصر ایران و عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تاکید بر اینکه یکی از گفتمان های پرقدرت در ادبیات، گفتمان جنسیّت است و با فرض این که زبان و ادب فارسی و عربی از زبان هایی است که در چارچوب گفتمان مردسالاری شکل گرفته، به بررسی ریشه ها و جلوه های زن ستیزی در شعر معاصر ایران و عرب پرداخته است و همچنین، نشان می دهد تغییر نگرش نسبی شاعران معاصر ایران و عرب نسبت به زن و در پی آن، ایجاد جایگاه جدید و طرح و ترسیم هویّت انسانی تری از زن، توان و قدرت مقابله با آن کلیشه های جنسیّتی راکه جز به تضعیف و تحقیر زنان نمی اندیشد، ندارد و علی رغم تحوّلاتی که در ذهنیّت و اندیشه شاعران معاصر نسبت به زن صورت گرفته، این نگرش جدید، در سطح کلان نتوانسته مانع از رشد و گسترش باورها و قالب های سنّتی ای شود که به برتری مرد و فرودستی زنان تاکید دارد. از این رهگذر، زن ستیزی آشکار و پنهان نه به شدّت شعر کهن، ولی همچنان در شعر معاصر ایران و عرب به قوّت خود باقی است.
مقایسه صفت در زبان های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان عربی صفت به خاطر مطابقت با موصوف از نظر اعراب،عدد،جنس، معرفه و نکره،از صفت در زبان فارسی امروز متمایز است.صفت در زبان فارسی باستان و امروزی، برخلاف عربی به دو گروه پیشین و پسین تقسیم می شود.در زبان فارسی امروزی بین صفت و برخی از نقش های دستوری؛ همچون قید از لحاظ شکل ظاهری تفاوت نمایانی دیده نمی شود و تشخیص صفت در این زبان بیشتر بر اساس ویژگی های دستوری است؛ در صورتی که در زبان عربی ساختار و نحو، هر دو، از جایگاه مهمّی برخوردارند.
از جمله مباحث بدیهی در کتاب های دستور زبان فارسی، این مسئله است که مطابقت صفت و موصوف در زبان فارسی برگرفته از زبان عربی بوده، و هیچ زمانی این چنین قاعده ای در زبان فارسی وجود نداشته است؛در صورتی که صفت در ایرانی باستان همیشه، و در زبان ایرانی میانه غربی و فارسی دری ممکن بوده از لحاظ عدد، جنس و همچنین، حالت با موصوف خود مطابقت کند.
نگارندگان در این مقاله برآنند تا ابتدا نظرهای عده ای از دستور نویسان و پیشینه مطابقت صفت و موصوف در زبان فارسی را بیان کرده و سپس، تعریفی کلی از صفت در هر دو زبان عربی و فارسی ارائه دهند و به مقایسه صفت فارسی با زبان عربی از جهت واژگان و نحو بپردازند.