فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
انتخاب موضوع وتنظیم مباحث داخلی، نخستین گام اساسی هر پژوهش است که بر اساس استانداردها ومعیارهای روش تحقیق در آن رشته صورت می گیرد. از سوی دیگر باید گفت که برجسته ترین تفاوت پژوهش های تطبیقی با پژوهشهای دیگر در روش تحقیق می باشد.
در این مقاله، ضمن ارائه برخی معیارهای روش تحقیق در ادبیّات تطبیقى، به نقد و بررسى انتخاب موضوع و تنظیم مباحث فرعى و عناوین داخلى مقالات تطبیقى که در مشهورترین مجلات معتبر علمى پژوهشى کشور چاپ شده اند، پرداخته شده است.
یافته های این پژوهش، نشان می دهد که تعدادی از مقالات تطبیقی، در انتخاب موضوع، تنظیم مباحث و عناوین داخلی فاقد نگاه تطبیقی می باشد. به عبارت دیگر، پژوهشگر در انتخاب موضوع، تنها به دنبال یافتن تشابهاتی جهت اثبات تأثیرپذیری بوده و از وجوه اختلاف که بیانگر تفاوت ها و نوآوری های ادیبان می باشد، غفلت ورزیده است.
افزون بر این، بسیاری از مقالات تطبیقی، فاقد نگاه تطبیقی در تنظی م مباحث فرعی و عناوین داخلی بوده اند و غالباً به بیان ویژگی های هر شاعر یا ادیب به طور جداگانه بسنده کرده و از مقایسه و بررسی تطبیقی دقیق غافل مانده اند؛ هر چند برخی از این مقالات، دارای استانداردهای لازم بوده و در پایان به عنوان نمونه های مناسب پژوهشی تطبیقی ذکر گردیده اند.
بررسی نیک و بد در دو داستان حضرت یوسف و ایرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
127 - 141
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی داستان حضرت یوسف در قرآن مجید، و داستان ایرج در «شاهنامه» فردوسی بیانگر حاکمیت مفاهیم واحدی از نیکی و بدی بر اشخاص و حوادث این دو داستان، علی رغم همه تفاوت های زمانی، مکانی و اجتماعی است. از جمله این مفاهیم که از حیث منطوق و مفهوم یکسان می باشند می توان به حضور پر رنگ حسادت ناشی از تبعیض پدران آن ها بین برادران، و علاقه وافر آن ها به فرزند کوچک تر( یوسف و ایرج ) اشاره نمود. از وجوه افتراق این دو داستان می توان به پایان آن ها اشاره نمود؛ که اولی به پایانی خوش، و دیگری به سرانجامی تراژیک ختم می شود. هدف مقاله حاضر بررسی مفاهیم نیک و بد در داستان یوسف پیامبر و داستان ایرج است.
بررسی لام جحود در قرآن و برابریابی فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای ترجمه یک متن، نخست باید پیام متن مبدأ بر پایه تمامی عوامل شکل دهنده پیام آن متن در زبان مبدأ بدرستی دریافت شود، از مهم ترین عوامل سازنده پیام، ساخت های نحوی متن مبدأ است، این ساخت ها در تحلیل های بین زبانی و ترجمه، نقش بنیادی در شکل دهی معنای متن دارد، در این مقال به تحلیل ساخت نحوی لام جحود یا تأکید (ماکان+ ل جهود+ فعل مضارع منصوب به اَن مقدر) که مورد توجه بسیاری از مفسّران و عربی دانان قرار گرفته است، پرداخته ایم و پس از تحلیل برابرهای این ساخت در فارسی و بررسی برخی از ترجمه های این ساخت در قرآن های مترجم، به ارائه ترجمه ای همسان و مبتنی بر تحلیل های انجام یافته از این ساخت با توجه به دیدگاه های نحویان، اعراب پژوهان و مفسران و دستور فارسی، همت گمارده ایم. در بخش تحلیل لام جحود روشن می گردد که لام در صورتی که برای تأکید باشد، دیگر به معنای تعلیل نیست و تقدیر ""مریداً"" و امثال آن به عنوان خبر غیر موجه می نماید
بررسی مفهومی قصیدة سید مهدی بحرالعلوم و مقایسة آن با ترکیب بند محتشم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع عاشورا به عنوان یکی از پرشورترین و افتخارآمیزترین رویدادهای تاریخی، همواره مورد توجّه
ملّت های مختلف بوده و هست؛ تا آنجا که ادیبان و شاعران در آثار ادبی خود، از زوایای گوناگون به آن پرداخته اند. در شعر عربی و فارسی هم شاهکارهای بسیاری دربارة عاشورا آفریده شده که گاه بر ادبیّات سایر ملّت ها تأثیری شگرف نهاده است. ترکیب بند محتشم کاشانی یکی از این شاهکارها است که مورد استقبال شاعران متعهّد؛ از جمله سیّد مهدی بحر العلوم در ادبیّات عربی قرار گرفته است. آنچه انجام این پژوهش را از منظر ادبیّات تطبیقی ضروری می نماید، عمق عاطفه و نوع نگاه دو شاعر به موضوع عاشورا است که نشان از تأثیر این رویداد بر وجدان جمعی انسان ها دارد. این مقاله موضوعات و شخصیّت های عاشورایی را از نگاه دو شاعر بررسی می کند و دیدگاه های مشترک و متفاوت آنان را با ذکر نمونه های شعری تبیین می نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهند که هر دو شاعر به موضوع عاشورا نگاهی مشترک دارند؛ ولی برخی تفاوت ها نیز با توجّه به اختلاف فرهنگ و محیط جغرافیایی، موجب تفاوت در نوع نگاه دو شاعر در طرح موضوعات و تصویرپردازی ها شده است. شیوة پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای است.
بررسی جلوه های فرهنگ و تمدن ایرانی در شعر مهیار دیلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ ایرانی، از دیرباز تاکنون، یکی از پربارترین فرهنگ های بشری به شمار آمده و همواره مورد توجّه شاعران قرار گرفته است. مهیار دیلمی، از شاعران ایرانی تباری است که فرهنگ و تمدّن خویش را به ادبیّات عرب معرّفی نموده است. نوشتار حاضر، پژوهشی توصیفی - تحلیلی با هدف شناسایی زوایای گوناگون فرهنگ و تمدّن اصیل ایرانی در اشعار مهیار دیلمی است که به شیوه ای نظام مند به بررسی جشن ها، آداب و رسوم ایرانی، الفاظ و واژه های فارسی، ذکر پادشاهان ایرانی و... در دیوان مهیار می پردازد. در این مقاله، ضمن اثبات تأثیرپذیری عمیق مهیار از فرهنگ و تمدّن ایرانی، به این نتیجه نیز دست یافته ایم که علاقة قلبی مهیار دیلمی به سرزمین خویش، او را از توجّه به مبادی اسلامی بازنداشته است؛ امّا معرّفی فرهنگ و تمدّن جامعة ایرانی به ادیبان عرب، از دغدغه های مهمّ فکری اوست و دلیل بر این مدّعا، بسامد واژگان و اصطلاحات فارسی در دیوان اوست.
مضامین تغزل اجتماعی در اشعار نزار قبانی و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۶
69 - 89
حوزههای تخصصی:
تغزل در ادبیات معاصر جلوه ای دیگر یافته است. زنان از موضوعات زیبایی شناختی به موجوداتی فعال بدل شده اند و در عرصه ادبیات هم آثار زندگی فعال و خلاقشان همه جا مشهود است. در شاخه ای از مطالعات ادبی با عنوان «ادبیات مقایسه ای» به مطالعه مشترکاتی در ادبیات ملل می پردازیم که حاصل تأثیر و تأثر ادبا از آثار یکدیگر نیست بلکه حاصل اشتراک در موقعیت و شیوه تفکر است. در این مقاله ده مفهوم مشترک در توصیف زن در شعر نزار قبانی شاعر معاصر عرب و احمد شاملو بررسی شده است. در دوره هایی از شعر هر دو شاعر، تغزل و مفاهیم سیاسی و اجتماعی با هم درمی آمیزد و عشق با دغدغه های دیگر شاعر در نوعی از توازن قرار می گیرد. دو رهیافت اساسی در شعر هر دو شاعر وجود دارد. در رهیافت اول، شور مبارزه و دغدغه اجتماعی شاعر، او را از تغزل بازمی دارد. در رهیافت دوم، عشق، به شاعر امید مبارزه می بخشد. معشوقه در لباس زنی کامل و پیامبرگونه منشأ نیکی و زیبایی در جهان شاعر است و همراه شاعر روزهای پیروزی را جشن می گیرد.
ادیب بی بدیل «سیدامیر محمود انوار»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۸
127 - 137
حوزههای تخصصی:
این مقاله که به بهانه سالگشت درگذشت ادیب بزرگ دو زبانه (مسلط به زبان فارسی و عربی) جهان معاصر و شاعر پارسی و عربی، دکتر سید امیرمحمود انوار نگارش یافته است؛ به بررسی مقام ممتاز استاد در عصر حاضر می پردازد. ایشان در دانشگاه های جهان معاصر، به دلیل مقام شعر و شاعری در دو زبان پارسی و عربی، بی بدیل بوده است.
بررسی تطبیقی مراحل سلوک در منطق الطیر عطار و یوگاسوتره های پاتنجلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراحل سلوک در یوگاسوتره، هشت مرحله و در منطق الطیر عطار هفت وادی است. سالک طریقت در هر دوی آنها ابتدا از شریعت، اخلاقیات شرعی و قواعد انضباطی آغاز می کند و به مراحل لطیف تر سلوک قدم می نهد و پس از عبور از این مراحل به نوعی یگانگی و به اصطلاح، «فنا» (در منطق الطیر) یا «سمادهی» (در مکتب یوگا) می رسد؛ با این تفاوت ساختاری که سالک عرفان اسلامی در پی وحدت با خداوند است اما سالک یوگایی در پی وحدت با خویشتن. این مقاله آموزه های عرفانی در یوگاسوتره ها و منطق الطیر را با تأکید بر وادی های هفت گانه و مراحل هشت گانة سلوک به صورت تلفیقی مورد بررسی و مقایسه قرار می دهد و اختلافات و اشتراکات آنها را بیان می کند.
بررسی و مقایسه دو تصویر در بوف کور و طوطی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوف کور صادق هدایت در نگاه اول بیش تر به سبک و سیاق غربی می ماند تا اسلوب های ادبی شرقی و ایرانی. نقدهایی هم که بر این اثر نوشته شده بیش تر ناظر بر چنین تأثر ها و شباهت هایی است؛ اما در زمان های اخیر، به اثرپذیری آن از فرهنگ ایران بیش تر توجه شده است. هنگام صحبت از تأثیر ادبیات قدیم در این اثر، بیش از هر چیز نام خیام برده می شود و بعد ویس و رامین، و غالباً در همین جا متوقف می مانند؛ شاید به این دلیل که هدایت خود دربارة این دو موضوع کتاب و مقاله نوشته است. این حقیقت که صادق هدایتِ داستان نویس میراث داستانی ادبیات فارسی را مطالعه کرده است و احیاناً از آن متأثر شده است، کاملاً پذیرفتنی است. در مقاله حاضر سعی شده است ثابت شود که صادق هدایت در خلق بوف کور از طوطی نامه متأثر شده و به ویژه ایده تصویر «پیرمرد و دختر» را از یکی از افسانه های طوطی نامه اقتباس کرده است.
بررسی تطبیقی مفهوم واژه «ملکوت» در قرآن کریم و دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملکوت از واژگانی است که فهم صحیح و عمیق آن نقشی چشمگیر در تقویت نگرش توحیدی و عرفانی دارد. به سبب همین نقش محوری است که این کلمه در ادبیات غنی پارسی، به ویژه أشعار حافظ نیز بازتاب داشته است. ملکوت مفهومی تشکیکی است که معنای ساده و قابل درک آن برای همه، همان مالکیت مطلق خدای متعال و استناد همه اشیاء به اراده الهی و وصف خالقیت اوست؛ اما معنای عمیق و أعلای آن باطن عالم خلقت و عین ربط بودن همه اشیاء و موجودات به پروردگار عالمیان است. نویسندگان این نوشتار بر آنند که استعمال واژه «ملکوت» در غزلیات حافظ شیرازی در همین معنای أخیر آن بوده است. البته استاد غزل پارسی علاوه بر استلهام معنایی از قرآن در این زمینه، از تصویرسازی های فرا بشری قرآن نیز أثر پذیرفته و با ارائه تصویرگری هایی بدیع و دل انگیز، معانی و مفاهیم قرآنی را با جذابیت و زیبایی خاصی در اشعار خود مطرح نموده است.
بررسی تطبیقی مفهوم واژه «ملکوت» در قرآن کریم و دیوان حافظ
«Выигрышный билет» А.П. Чехова и «Мечтания, которые... или пение в бане»М.-А. Джамаль-Заде («بلیت بخت آزمایی» آنتون چخوف و «حساب هایی که ... یا آواز در گرمابه» محمدعلی جمال زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تأثیر آثار نویسنده سده نوزده روسیه، آنتون پاولویچ چخوف بر محمدعلی جمال زاده، بنیانگذار نوع ادبی داستان کوتاه در ایران بررسی می گردد. جمال زاده ضمن رواج نوع داستان کوتاه امروزی در ادبیات فارسی، با خلاقیت از تجارب نویسندگان موفق روسی در این نوع ادبی، به ویژه از چخوف بهره گرفت. داستان «حساب هایی که ... یا آواز در گرمابه» نوشته جمال زاده شباهت زیادی با داستان «بلیت بخت آزمایی» چخوف دارد. نتایج بررسی های به عمل آمده براساس متن داستان ها از تأثیر عمیق چخوف بر نویسنده ایرانی حکایت دارد و نیز گویای این مطلب است که چخوف و جمال زاده، هر دو بسیار کوتاه و ساده می نوشتند و آثارشان برای همه قابل فهم و درک است.
ضرورت تعلیم و تربیت زنان در اندیشه قاسم امین مصری و پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۸
101 - 126
حوزههای تخصصی:
پروین اعتصامی از شاعران گرانمایه معاصر ایران زمین است که با بیان نکات مختلف از جمله تعلیم و تربیت زنان در شعرهای خود، برجستگی خاصّی یافته است و از جمله زنان باشهامتی است که تحت تأثیر تربیت پدرِ ارجمندی چون یوسف اعتصام الملک و در سایه دانش و ترجمه های او از زبان های مختلف، بالید و به شکوفایی و کمال رسید.
کتاب «تحریر المرأه» اثر قاسم امین مصری درباره آزادی و تعلیم و تربیت زنان است که یوسف اعتصام الملک از زبان عربی به فارسی ترجمه و بخش هایی از آن را با نام «تربیت نسوان» در ایران منتشر کرده است.
در این مقاله سعی شده است اندیشه های قاسم امین مصری درباره ضرورت تعلیم و تربیت زنان و تأثیر آن در شعر و اندیشه پروین؛ همچنین زندگی، آثار، اندیشه ها و آرمان های آنان بررسی شود؛ با این سؤالات که؛ آیا پروین در همهزمینه های شعری خود تحت تأثیر این متفکّر و نویسنده مصری بوده است یا خیر؛ و اگر بوده تا چه میزان و به چه صورتی بوده است؟ همچنین تفاوت های این بینش در چه بخش هایی است؟ که در این نوشتار، یکی از تفاوت های بینش پروین با قاسم امین، توجّه پروین به ظرافت های وجودی زنان ایرانی، بدون تقلید صِرف از زنان غربی، تشخیص داده شده است.
بررسی تطبیقی تعهد اجتماعی در شعر محمدمهدی جواهری و محمد فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب تطبیقی اروپای شرقی از دهه ششم قرن بیستم و تحت تأثیر فلسفه مارکسیستی به وجود آمد که از نظر شیوه تطبیق، زیرساخت جامعه، یعنی زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن را موجب پیدایش روساخت فرهنگی جوامع و ادبیّات و هنر می دانست. پژوهش حاضر با اهتمام به چنین نظریه ای تعهّد اجتماعی دو شاعر ایرانی و عراقی، محمد مهدی جواهری و محمد فرّخی یزدی می پردازد که جوامع آنها دارای همسانی های مشترک اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده اند. در بخش تحلیل از طریق تحلیل محتوای اشعار دو شاعر، به واقعیت های ناگوار مطرح شده از سوی آنان که دلالت بر رسالت اجتماعی آنها دارد، اشاره می کند. پژوهش حاضر، نشان می دهد که زیرساخت های مشترک اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران و عراق در زمان این شاعران متعهّد که در طرح واقعیّت های اجتماعی، رویکردی یکسان داشته، سبب آفرینش گونه ای از ادبیّات شده است که بیانگر اعتراض، انتقاد و فریاد خاموش آنان در برابر درد و رنج مردم و کاستی های جامعه آنان می باشد.
بررسی تطبیقی معراجیه های خمسة نظامی با نگاه موردی به سه معراج نامة «کتاب المعراج، معراج النبی و الإسراء و المعراج»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی گنجوی، مثنویسرای بزرگ قرن ششم هجری قمری و یکی از بنیان گذاران ادبیات داستانی منظوم فارسی است. یکی از جذابیتهای مثنویهای نظامی وجود تحمیدیهها، مناجات و معراجیههایی است که در آغاز هر یک از منظومههایش دیده می شود که به دلیل زیبایی و تخیل زائدالوصف آن ها بسیار مورد توجه پیروان او بوده است. مقالة حاضر در پی بررسی تطبیقی معراجیههای خمسة نظامی و سه معراجنامة عربی پیش از او یعنی المعراج قشیری، معراجالنبی ابنعباس و الإسراء و المعراج ابن حجر عسقلانی و سیوطی است که بر این اساس شباهتها و تفاوتها را در ساختار و محتوای آن ها نشان داده است و بدین نتیجه دست یافته که با وجود وجوه افتراق متعدد، نظامی در سرودن معراجیههای خود تحت تأثیر بسیار معراجنامههای مذکور بوده است. برای رسیدن به این برآیند، ابیات معراجیههای نظامی با شواهدی که از معراجنامههای مذکور به دست آمده، در کنار هم قرار گرفته تا بدین گونه میزان شباهتها آشکارتر شود.
تحلیل اجتماعی شناختی اشعار احمد مطر و سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات انتقادی همواره منعکس کننده جهت گیری ها و اندیشه های مبارزان علیه حاکمیت های استبدادی بوده است. وجود رویدادهای عرصه اجتماعی و سیاسی زمینه مشترکی در ادبیات فارسی و عربی برای حضور شاعران در این حیطه فراهم کرده است. اشعار سیاوش کسرایی و احمد مطر نیز از جهت زمینه اجتماعی، محتوا و استراتژی های زبانی در حوزه انتقادی قرار دارند؛ از این رو این مقاله سعی دارد با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی با تأکید بر الگوی اجتماعی شناختی وندایک، ضمن شناسایی گفتمان های شکل گرفته در اشعار دو شاعر، ایدئولوژی ها و سازوکارهای زبانی گفتمان مدار اشعار را بازشناسی کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. بررسی اشعار نشان می دهد که هر دو شاعر، با استفاده از زبان شعری و خلق گفتمان انتقادی، پیوند ظریفی بین جهانِ شعر و واقعیت برقرار کرده اند و از رهگذر آن در مسیر آگاهی بخشی به ملت مبارز پیشگام بوده اند. همچنین ساختار زبانی و مفهومی گفتمان های شکل گرفته در اشعار حاکی از این است که کسرایی و مطر در کنار تعهد به مبارزه و انتقاد با استفاده از استراتژی های زبانی و قدرت تأثیرگذاری آن، نظام گفتمان انتقادی یکپارچه ای را در برابر سطله استبداد خلق کرده اند. گفتمان غالب در اشعار کسرایی با هدف پیروزی مبازران، ارائه راهکار مقاومت و اعتراض و ترسیم افق های رهایی بنا شده است؛ در مقابل گفتمان مسلط در اشعار احمد مطر بیشتر به بازتاب تلخی های نظام حکومت با هدف مشروعیت زدایی از سلطه حاکمان صورت بندی شده اند.
درونمایه های مشترک در اشعار اخوان ثالث و ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
31 - 51
حوزههای تخصصی:
یافتن و مقایسه موضوعات مشترک در اشعار اخوان و ابوماضی این فرصت را فراهم می کند، تا از افکار و اندیشه های مشابه این دو شاعر نوگرا پرده برداریم؛ و به این مهم دست یابیم که حد و مرز جغرافیایی، و هم چنین فرهنگ و دین متفاوت نزد شاعران مردمی، مانعی برای رسیدن به همسواندیشی نیست. چراکه این دو شاعر ضمن مقدس شمردن اعتقادات خود، فرادینی و فرامرزی می اندیشند، و شعرشان بازتاب ناله و درد مردم جامعه ای است که طوفان خفقان و استبداد و استعمار درخت امیدشان را خشکانده است. این دو انسانیت را ارج می نهند، و با نگرش عمیق به محیط پیرامون خویش هستی و آفرینش را به چالش و پرسش می کشند.
دو شاعر دیریاب: خاقانی شروانی و ابوتمام طائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست کم از آغاز سده ی دوم هجری در بازار نقد ادبی عرب بحثی پیرامون اینکه آیا شعر باید از دانش، فلسفه و اندیشه به دور باشد یا اینکه مانعی در بهره گیری شاعر از آن نیست، به وجود آمده است. پیش از آشنایی مسلمانان با دانش و فلسفه ی سرچشمه گرفته از تمدن و فرهنگ یونان، ایران و هند ، چنین بحثی مطرح نبود اما آن گاه که برخی شاعران نو گرای عباسی خواستند به هنر خود رنگی از دانش و اندیشه ببخشند ، در حوزه ی نقد ادبی این عصر، برخی سخن سنجانِ پای در بند سنت ادبی عرب، با این پدیده از سر ناسازگاری در آمدند. این امر زمانی به صورت یک درگیری کامل نقدی در آمد که ابو تمام از شیوه ی یاد-شده در تئوری و در عمل، بهره گرفت. از همان زمان این شیوه همواره پیروان و مخالفانی داشته است. دعوای میان این دو گروه در واقع در گیری میان هواداران سنت و مدرنیته در حوزه ی ادب، هنر در جامعه ی عصر عباسی بوده است. در ادبیات فارسی شعر خاقانی بیش ترین همانندی را با شعر ابو تمام دارد؛ او نیز باور داشت که شاعر نباید به گونه ای سخن بگوید که همگان در یابند و برای درک سخن شاعر، این خواننده است که باید بر آگاهی خود بیافزاید. از این رو سروده های ابو تمام و خاقانی به دیر یابی زبان زد گشته است. فهم این سروده ها نه برای توده ی مردم بلکه همواره برای بسیاری از فرهیختگان ادبی نیز دشوار بوده است. شیوه ای که این دو سراینده ی هنرمند طرح آن را ریختند، در ادبیات فارسی و عربی پایه گذار مکتبی شده که آن را «مکتب فنی» نامیده اند. در این شیوه با بهره گیری از ابزار های زیبا شناختی و اندیشه های ناب علمی، سخن دیر آشنا و دیگر گون جلوه می کند. در جستار پیش رو به آن دسته از ویژگی های سروده های ابو تمام و خاقانی می پردازیم که سبب شده برای همگان آسان یاب و قابل درک نباشد. دیر یابی سروده های ابو تمام و خاقانی، گاه پیامد شکل و قالب سخن این دو هنرمند فرمالیست است و گاه به حوزه ی معانی و ابداع درون مایه های شگفت و بهره گیری از معانی فلسفی، منطقی، اشاره های تاریخی و افسانه ای و... در شعر آن ها بر می گردد.