فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
باده سرایی یکی از غرض های برجسته شعر غنایی به شمار می آید که در ادبیّات پارسی و عربی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. همین توجّه و اهمیّت به این مسأله، سبب پدید آمدن دو گونة ادبی در ادبیّات آنها شده که در ادب پارسی «ساقی نامه» و در ادبیّات عرب «خمریات» نام گرفته است. در این غرض شعری، «شراب» در مفهوم اولیه خود، همان باده انگوری و زمینی است؛ اما در مفهوم ثانویه، به نمادی معنوی برای بیان حالات روحانی و عرفانی بدل می شود. در این میان، شاعران عارف مسلک، مفهوم روحی و معنوی باده را برای وصف مفاهیم و عقاید خود برگزیده اند. تعبیر شراب از واژگان کلیدی و کاربردی شعر حافظ شیرازی و ابن فارض مصری، است که این امر سبب بروز تفسیرهای متفاوت و بعضاً متعارضی از شعر آن دو گشته است. گروهی آن را اشارتی به مستی آنها از خلقت الهی تفسیر کرده و در مقابل گ روهی دیگ ر از آن تع ریفی زمینی به دست می دهند. این نوشتار بر آن است تا ضمن ارائ ه تص وی ری درست و شف اف از مفهوم باده و باده گساری در جهان بینی هر دو شاعر، به مقایسه تطبیقی اشعارشان در این زمینه بپردازد. شراب در جهان بینی هر دو شاعر، نه تنها جنبه روحی و معنوی، بلکه در برخی از موارد جنبه جسمی و مادی نیز پیدا می کند که این موضوع در اشعار حافظ نسبت به ابن فارض نمود بسیار بیشتری یافته است که گاه شناخت و تمییز را بر مخاطب دشوار می سازد.
عزلتِ سانِت و صولتِ غزل: بررسی تطبیقی غزل در شعر فارسی و امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزل به عنوان یکی از زیباترین و جذاب ترین قالب های شعر فارسی، که البته در ادبیات سراسر دنیا ریشه دوانده است، بر اساس روایت های تاریخی قدمتی بسیار بیشتر از سانِت انگلیسی دارد. هر دو قالب از مفاخر ادبیات به شمار می روند و قواعد و قوانینی دارند که شعر معاصر کمتر خود را پایبند آنها کرده است. در این پژوهش، سعی بر این است که پس از ارائه دیباچه ای کوتاه از ورود غزل فارسی به ادبیات امریکا، موارد اشتراک و اختلاف آنها را بر شماریم. سپس بر آنیم تا مشخص سازیم چرا سانِت انگلیسی با قدمت و هیبت مثال زدنی اش، تسلیم این گونه فارسی شده و چطور شاعران امریکایی ساختار متأخر را بر آن ترجیح داده اند. هدف اصلی این مقاله آن است که میزان تأثیر قالب فارسی را در جوّ فکری حاکم بر شعر و نظریه های نقد معاصر امریکا و همخوانی دو سوی بحث را با یکدیگر هویدا سازد و نشان دهد که محل اختلاف میان آن دو نه از روی طبیعت و فطرت گونه فارسی، که از خوانش متفاوت آن حاصل می شود. یافته های ما مؤید آن است که با وجود شباهت های میان دو قالب غزل و سانِت در پیچیدگی و ملزم بودن شاعر به رعایت اصولی خاص، گونه فارسی برای شاعران معاصر جذاب تر بوده و استعمال آن متداول تر از گونه بومی ادبیات انگلیسی با پیشینه بسیار و انواع متنوع آن است.
تطبیق کلی ابواب سه ترجمة کلیله و دمنه و تحلیل منشأ و موضوعات ابواب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های پژوهش های ادبیّات تطبیقی، بررسی ترجمه ها از یک منبع به زبان های گوناگون است. این مقاله در زمینه تطبیق کلّی و جزئی کلیله عربی ابن مقفّع، با ترجمه های فارسی منشی و محمّد بخاری است و نگارندگان تلاش نموده اند تا دیدگاهی تحلیلی درباره منشأ و موضوع ابواب و نیز راز تفاوت ترجمه ها ارائه دهند. حکایات هندی که برای آموزش درس سیاست و مسائل جهانی بوده اند، به نسبت تفکّر و فرهنگ مترجمین جنبه اخلاقی و غیراخلاقی به خود گرفته اند. با وجود انطباق کلّی بیشتر ابواب و حکایات سه کتاب، اختلافاتی در حوزه لفظ، معنا و مفهوم مشاهده می شود. منشی به جهت بینش ایرانیش گه گاه اقوال صوفیانه را در ترجمه اش جا داده است؛ امّا سعی نکرده به متن، جنبه اخلاقی بیشتری ببخشد. ترجمه او از لحاظ سبک، به متن اصلی سانسکریت پنچه تنتره، نسبت به سایر ترجمه ها نزدیک تر است. ترجمة بخاری، اصل متن عربی را در ترجمه نقل کرده و از حذف و اضافات پرهیز داشته است. ترجمة او جدا از چند بابی که در این ترجمه وجود ندارد، در بقیه موارد از لحاظ سبک نوشتار و ساده نویسی به متن عربی ابن مقفّع نزدیک تر از سایر ترجمه هاست. او نیز به مانند منشی از آوردن الفاظ رکیک خودداری نکرده است.
کارکردهای عناصر حماسی و اساطیری شاهنامه در دیوان و حدیقه الحقیقه سنایی1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات کلاسیک فارسی از سنایی به عنوان یکی از نخستین حلقه های نوآوری و گسترش درونمایه شعری در جهات مختلف مدحی، عرفانی و خصوصاً تعلیمی و حکمی نام می برند. او در پرتو بینش عرفانی و اخلاقی، نگرشی نو به مضامین و عناصر مختلف شعر- اعم از غنایی، حماسی و غیره- داشته است. در این جستار برآنیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که سنایی چگونه عناصر حماسی و اساطیری شاهنامه را در حدیقه الحقیقه و دیوانش به کار گرفته است و شیوه نگرش وی به این عناصر چگونه بوده است؟ نگارندگان پس از مطالعه اشعار و استخراج این عناصر دریافتند که سنایی از آنها در چهار محور عمده زیبایی شناسی، تعلیمی، عرفانی و ستایشی بهره برده است و میزان کاربرد این عناصر به ترتیب کمیّت عبارت بوده از: ستایشی، تعلیمی، زیبایی شناسی و عرفانی.
مقایسة شهر و روستا در شعر قیصر امین پور و جودت فخرالدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر تحولات سریع و دگرگونی های اقتصادی و فرهنگی ـ اجتماعی در ادبیات قرون اخیر امری انکارناپذیر است. مکتب ادبی «رمانتیسیسم» با گرایش به طبیعت و پناه جویی به آن و رویکرد عاشقانه به عناصر سادة طبیعی، که با فطرت انسانی هم خوانی دارد، در حقیقت کوششی برای رخنه به ماورای واقعیت است. در میان عناصر این مکتب «روستا»، به منزلة رمز بازگشت به فطرت و ارزش های اصیل انسانی و رجوع به دنیای پاک کودکی، و «شهر»، به منزلة رمز پیچیدگی و شلوغی و غربت و تنهایی، از زاویة دید شاعران گوناگون با ملیت های مختلف مطرح شده است. در این اثر پژوهشی، تطبیقی میان نگاه دو شاعر ایرانی و عرب معاصر، زنده یاد «قیصر امین پور» و «جودت فخرالدین»، صورت گرفته است تا به دلیل وجود زمینه های اشتراک فراوان به تأثر هر دو شاعر از گرایش های یادشده پرداخته شود.
شاهنامه فردوسی در آیینه شعر ادیب پیشاوری
حوزههای تخصصی:
به دیده ادیب پیشاوری هیچ یک از شاعران بزرگ این دیار، با همه عظمتی که دارند، در میدان سخن، همتا و هماورد استاد توس نیستند. از آن گروه، فقط دو سخنور بزرگ شیراز سعدی و حافظ توانسته اند گوی سبقت از دیگران بربایند و توسن تیزپای را تا به نزدیک تک سوار توس برسانند. این ارادت ادیب به فردوسی باعث شده است که بر کمتر شعری از ادیب پرتوی از ابیات شاهنامه نتافته باشد. لطف این اشعار را کسانی به حد کمال می فهمند و می چشند که با مضامین شاهنامه به خوبی آشنا باشند. در این مقاله به بررسی میزان تأثیرپذیری ادیب از شعر فردوسی پرداخته ایم.
تطبیقی مابین عناصر زبانی سبک اصفهانی و شعر نیمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
173 - 195
حوزههای تخصصی:
بیان اندیشه در ادبیات با زبان صورت می گیرد. از این رو تجلی سبک گوینده در زبان اوست. در دوره های مختلف ویژگی های متفاوتی از زبان به عنوان ویژگی مهم یا درخور توجه، نظر افراد را به خود جلب کرده است. تحولات تاریخی و اجتماعی، و تغییراتی که در زبان هر دوره حاصل می شود، مجموعاً سبب می شود که در هر عصر شاعران یا نویسندگان به زبانی خاص سخن بگویند. در سبک هندی شاعران در تحلیل عناصر و پدیده های اطراف خود، جزئی نگر بوده و در جست وجوی معنای بیگانه، بسیاری از قواعد و هنجارهای مرسوم و سنتی را در هم شکستند. این نوآوری در بطن خود ویژگی هایی را داراست که نیما یوشیج نیز در در نوآوری هایش آنان را به کار برده است. شباهت های حاصله از سنجش این دو سبک، روابطی بینامتنی را مابین آن ایجاد می کند که در این مقاله به واکاوی این تشابهات و تناسبات پرداخته شده است.
مفعول مطلق، له و معه در زبان عربی و برابری های آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به مقوله مفعولهای پنج گانه در زبان عربی میبینیم که دو نوعِ این مفعولها یعنی مفعول به و مفعول فیه (ظرف زمان و مکان) در زبان فارسی معادل هایی به همین نام دارند . ولی سه نوع دیگر مفعول ، به عنوان یک نقش نحوی در زبان فارسی شناخته شده نیست. دربارة اینکه این نقش ها در زبان فارسی وجود دارد یا نه، تحقیقات چندانی صورت نگرفته است؛ نظر به اینکه زبان عر بی و فارسی از یک خانواده نیستند تا در حوزه تطبیق بگنجند، بررسی این مباحث ، در این دو زبان در حوزه «زبان شناسی مقابله ای» صورت می گیرد. با توجه به قرابت بسیار زیاد بین دو زبان که با نگاهی به دستور های سنتی نوشته شده فارسی در مقوله ها ی صرفی، نحوی و نام گذاری اصطلاحات دستوری به آسانی قابل دریافت است، این مقاله می کوشد به بحث در مفعول های مطلق، له و معه که برابر نهادهای آ ن ها در فارسی انجام نشده است، بپردازد و برای این نقش ها معادلی در زبان فارسی بیابد و مساله تفاوت میان نقش های مذکور در نحو فارسی و عربی را مورد بررسی قرار دهد. سپس با ارائة شواهدی از متون نظم ونثر فارسی، و بازنمایی تفاوت های آنها در دو زبان، برای معادل های فارسی نام ها و اصطلاحاتی درخور وضع کند. شایان ذکر است این نام گذاری متاثر از زبان عربی است.
حروف اضافه در وابسته های ناهماهنگ ترکیب های اضافی زبان روسی در آیینة زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیبات اضافی از جمله مقوله هایی هستند که هم در زبان روسی و هم در زبان فارسی، در بخش مقوله های گروه اسمی مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرند. برخی از زبان شناسان و دستورنویسان زبان فارسی بحث ترکیبات اضافی را، هرچند بدون حروف اضافه، به مقولة متمم های اسمی نسبت می دهند. ترکیبات اضافی بیانگر ویژگی ها و مفاهیم گوناگونی از جمله مالکیت، همانندی، بیان نوع جنس و اختصاص هستند. این ترکیبات در زبان فارسی به کمک اسمی که به اسم دیگر افزوده شده باشد، بیان می شوند که معادل این گونه ترکیبات در زبان روسی، وابستة اسمی هماهنگ (определение согласованное) و ناهماهنگ (несогласованное определение) است. هدف از این پژوهش، بررسی ترکیبات اضافی در زبان های فارسی و روسی از نظر ساختار نحوی و یافتن وجوه تشابه و هماهنگی و یا عدم آن است که در آن صورت به چگونگی و روش های بیان معانی یکسان در ساختارهای متفاوت این گونه ترکیبات می پردازیم.
بررسی سنجشی مضامین سیاسی اشعار سپیده کاشانی و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی ادبیات به عنوان یکی از شاخه های جامعه شناسی هنر، ساخت و کارکرد اجتماعی ادبیات را بررسی نموده و در تحلیل آثار ادبی بیشتر به عوامل بیرونی آن توجه دارد. از این منظر، ادبیات هر ملت می تواند تصاویری فرضی را از واقعیت های موجود ارائه داده و نکته های کلی تاریخ اجتماع را به عنوان سندی اجتماعی در اختیار پژوهشگران این عرصه قرار دهد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و آماری به بررسی اشعار سیاسی سپیده کاشانی و نازک الملائکه، دو تن از شاعران نوگرای پارسی و عربی پرداخته شده است. حاصل این نوشتار ضمن این که نشان از بازتاب مضامین سیاسی مشابه همچون جنگ، حوادث سیاسی داخلی، مسائل سیاسی دیگر کشورها، شخصیت های مهم سیاسی، زنان و مبارزه و ... در اشعار هر دو شاعر دارد، گویای تفاوت هایی است که به دلیل شرایط خاص محیطی هر یک از آنان ایجاد گردیده است. بی شک تأثیرپذیری هر دو شاعر از بسترهای سیاسی و اجتماعی عصر خویش علاوه بر آن که بر حضور فعال زنان شاعر در عرصه های اجتماعی و ادبی اشاره دارد، می تواند تأیید روشنی بر نظریة اجتماعی ادبیات نیز به شمار آید.
مقایسه و بررسی انشای غیرطلبی در بلاغت فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم بلاغت یکی از علوم ادبی است که فصیح و بلیغ بودن کلام را می سنجد، به کمک قواعد این دانش، کلام از سه منظر معانی، بیان و بدیع ارزیابی می گردد، علم معانی یکی از شاخه های اصلی بلاغت است که احوال جمله را از جهات گوناگون مانند معانی ثانوی و موافقت آن با حال و مقام بررسی می کند.
کتاب های بلاغی عربی همواره مورد توجّه علمای بلاغت فارسی بوده است. بی توجّهی به تفاوت ها و ویژگی های دستوری و بلاغی زبان فارسی و عربی، اشتباهاتی را در برخی از تعریف ها، تقسیمات و مثال ها منجر شده است. مقولة انشای غیر طلبی نیز از مباحثی است که در منابع بلاغی به روشنی تعریف نشده و مرزهای دقیق ساختاری و معنایی آن مشخص نیست.
در این پژوهش با نقد مبحث انشای غیرطلبی در حوزة علم معانی،کوشش می شود جایگاه آن با توجّه به ویژگی های دستوری و معنایی انواع انشا، تبیین گردد.
قربانی کردن از دیدگاه قبایل ابتدایی در مغرب زمین و نظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۸
138 - 158
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های نجات از بلایا و مصیبت ها و گرفتاری ها، قربانی و اهدای پیشکش به نیرو یا قدرت های برتر و حاکم بر عالم است. در همه ادیان الهی و غیرالهی و ابتدایی قربانی به شکل های متفاوتی وجود دارد که بیشتر به دو نوع خونی و غیرخونی تقسیم می شود. در میان ادیان ابتدایی، بومیان قاره آمریکا به ویژه مرکزی و جنوبی، ظالمانه ترین شکل قربانی یعنی قربانی انسانی را برای آرام کردن خشم خدایان یا جلب نظر آنها به کار می بردند. در این مقاله سعی شده است با شرح مختصری از انواع قربانی به دلیل فلسفی و مذهبی، ذهن خواننده را نسبت به باور این عمل در بین بومیان، کمی شفاف تر از پیش نماید.
گوتیک در ادبیات تطبیقی: بررسی برخی از آثار صادق هدایت و ادگار آلن پو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﺑﻲگمان، صادق هدایت و ادگار آلن پو از تأثیرگذارترین و برﺟﺴﺘﻪترین نویسندگان داستاﻥهای کوتاه هستند که آثار آﻥها موردتوجه بسیاری از مترجمان، منتقدان و نویسندگان در سراسر جهان قرار گرفته است. هدایت و پو، داستاﻥنویسی سبک «گوتیک» را به جهان عرضه کردند که جاﻥمایه بیشتر آﻥها تاریکی، ترس و سخن از ناامیدی و مرگ است. هر دو نویسنده علاوه بر داستاﻥنویسی، در شعر و نقد نیز مهارت دارند. دروﻥمایه داستاﻥهای هدایت و پو از ویژﮔﻲهای ﺑﻲمانندی برخوردار است که به آﻥها ﺳﺒﻚ و سیاق خاصی بخشیده است. بااین وجود، تاکنون مطاﻟﻌﻪای درزمینه بررسی وجه تشابه این دو نویسنده انجام نشده است. از حوزﻩهای تحقیق در مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی ﻣﻲتوان به مطالعه ویژﮔﻲهای ادبی بین فرﻫﻨﮓها اشاره کرد. از منظر این مطالعه این امکان وجود دارد تا وجه تشابه ادبی این دو نویسنده را بررسی کرد. ویژﮔﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖها و فضای حاکم بر داستاﻥ نموﻧﻪای از شباﻫﺖهایی است که این دو نویسنده را در کنار هم قرار داده است. در این نوشتار قصد داریم تا به مطالعه ﺷﺨﺼﻴﺖها و فضای آفرینش داستاﻥهای هدایت و پو بپردازیم و علاوه بر بررسی شباﻫﺖهای کلی آثار هدایت و پو، امکان درک دﻗﻴﻖتر آثار هر دو نویسنده و ﺟﻨﺒﻪهای مشترک داستاﻥهای آﻥها را فراهم آوریم. بدین منظور، از «تحلیل محتوا» به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. یاﻓﺘﻪهای تحقیق، روند مشابهی درمورد ﺷﺨﺼﻴﺖپردازی و فضای داستاﻥ نشان ﻣﻲدهد؛ به طوری که تشتت فکری، پریشاﻥخاطری، انزوا و دروﻥگرایی در ﺷﺨﺼﻴﺖهای داستان موج ﻣﻲزند. فضای داستان نیز تأثیر بسزایی در انتقال اهداف نویسنده دارد.
بررسی درون مایه وطن در اشعار ملک الشعراء بهار و حافظ ابراهیم
حوزههای تخصصی:
محمدتقی بهار و حافظ ابراهیم از معروف ترین شاعران ایران و مصر هستند که کمتر کسی با اشعار آن ها ناآشناست. شاعرانی مردمی که دل در گرو وطن داشتند و هدفشان آزادی و سربلندی میهنشان بود. آن ها از اینکه کشورشان را در دست استبداد و حکومت های بیگانه می دیدند، دلشان به درد می آمد و سعی می کردند با حداکثر توانایی خود، درد دل خود را با زبان شعر به گوش خاص و عام برسانند. با توجه به وطن پرستی بهار و حافظ ابراهیم، در این مقاله کوشیدیم که درکنار بیان مختصری از زندگی و سبک شعری این دو شاعر، درون مایه وطن و ملی گرایی را از خلال اشعارشان بیابیم و با مقایسه دیدگاه های آن دو نشان دهیم که شاعران مردمی با هر زبان و دین و فرهنگی که باشند، باز هم در عشق به وطن و بیزاری از تسلط بیگانه همدل و هم زبان هستند.
بررسی تطبیقی «نوروزی نامه» عشقی و «نوروزیة» لاهوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود پژوهش های سودمند در باب شعر و ادب عصر مشروطه، هنوز بسیاری از جزئیات و جوانب آن به درستی بررسی و گزارش نشده است. دو سرودة «نوروزی نامة» میرزادة عشقی (م 1303ش) و «نوروزیة» ابوالقاسم لاهوتی (م 1336ش) از جمله آثار این دوره است که تا به امروز کمتر در دایرة توجّه و تحقیق پژوهندگان ادبیات معاصر قرار گرفته است. این دو شعر که از وزن، قالب و نظام قافیه آرایی واحدی برخوردارند، در ایام مهاجرت سرایندگان آنها به سرزمین های عثمانی در جریان جنگ جهانی اوّل و در استانبول سروده شده اند. هر دو شعر در عین بهره مندی از وجوه مشترک صوری، محتوایی، شأن نزول، و موقعیت تاریخی و جغرافیایی سرایش، تمایزهای درخور اعتنایی با یکدیگر دارند که بررسی و مقایسة آنها را الزام می کند. از میان این دو شعر به ویژه «نوروزی نامة» عشقی از حیث اشتمال بر نخستین بارقه های نوگرایی، میزان گسست از سنت رایج ادبی و نیز برخورداری از صبغة رمانتیک، واجد اهمیت خاصی است. شعر لاهوتی نیز که یک سال پس از شعر عشقی، به مناسبت فرارسیدن نوروز 1298ش / 1337ق و به اقتفای آن سروده شده است، علاوه بر جنبه های بلاغی، از جهت وقوف به دیدگاه سیاسی اجتماعی و تلقی میهنی شاعر در آن برهه از حیات وی، و نشان دادن سیر تحول اندیشة او شایستة تأمل و بررسی است. در این مقاله ضمن مقایسة این دو اثر و تبیین موارد اشتراک و تمایز آنها، وجوه بلاغی و میزان گسست هریک از آن دو از موازین سنت ادبی مطالعه خواهد شد و درون مایة آنها با توجه به زمینه های سیاسی و اجتماعی و گفتمان رایج در آن مقطع تاریخی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
سیمای زن در شعر نزار قبانی و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
83 - 105
حوزههای تخصصی:
زن در جامعه بشری و از ابتدای تاریخ تا کنون، شریک زندگی مرد تلقی می شود و بخش وسیعی از اندیشه ها، احساسات و عواطف مرد متوجه زن می باشد. در همه دوره های تاریخی مختلف ادبیات عرب و ادبیات فارسی، تصویری از زن در قالب شعر و نثر ادبی دیده می شود. این مقاله به بررسی شعر نزار قبانی شاعر برجسته ادبیات معاصر عرب معروف به «شاعرالمرأه»، و هم چنین شعر فروغ فرخزاد که در ادبیات معاصر فارسی به عنوان تاثیرگذارترین «شاعر زن» تلقی می شود می پردازد. از این رهگذر می توان به تأثیر این دو شاعر معاصر در شعر و جامعه معاصر در خصوص جایگاه زن پی برد.
بازتاب استعمارستیزی در اشعار ملک الشعرای بهار و احمد صافی نجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوایل قرن بیستم برای اعراب دوران حساسی بود. آن ها هنوز از استبداد عثمانی خلاصی نیافته بودند که به استعمار خارجی گرفتار آمدند و به نحوی تحت الحمایة استعمارگران شدند. در این میان عراق، همچون برخی کشورها، مورد توجه دولت استعماری بریتانیا قرار گرفت. از آن پس جنبش ها، شورش ها، و اعتراض هایی در این کشور عربی شکل گرفت، اما برای ملت ایران وضع به گونه ای دیگر بود. هر چند که ایران مستعمره نبود، اما استعمارگران در آن به سبب موقعیت ویژة استراتژیکی و ذخائر زیر زمینی و همسایگی با شوروی سابق نفوذ فوق العاده زیادی داشتند.
حضور استعمارگران در این سرزمین ها موجب موضع گیری ملت مسلمان در مقابل رفتار ظالمانة آنان شد. قشرهای مختلف مردم از سیاست مدار گرفته تا روشن فکر در برابر آن ها واکنش نشان دادند. در این میان نقش شاعران آزاد اندیش، به ویژه بهار و صافی نجفی، چشم گیر بود. آن ها با اسلحة قلم و شعر وارد عرصة مبارزه شدند و باب جدیدی در استعمار ستیزی گشودند. این مقاله درصدد است چگونگی بازتاب استعمار ستیزی در اشعار این دو شاعر را به شیوة تحلیل محتوا تبیین کند.