این نوشتار می کوشد تا انواع ترجمه را از دو دیدگاه زبانی متفاوت بررسی کند : 1-انواع یا قالبهای زبانی 2-ساختارهای زبانی . در دیدگاه نخست ، انواع متعددی از ترجمه بررسی می شود که از آن جمله می توان ترجمه های منظوم ، شفاهی ، ادبی - فنی ، محدود ، جامع ، ماشینی ، یکدست ، معکوس و … را نام برد ، در دیدگاه دوم - مهمترین دیدگاه - شش نوع ترجمه ارائه می شود : لفظ به لفظ (word - for- word) 2- تحت اللفظی (Literal) 3- معادل یا وفادار (Equivalent or Faithful) 4-معنایی (semantic) 5-آزاد (free) 6-انشایی یا اقتباس (Adoptation) . در این شش نوع - روش - با ذکر شواهدی از نمونه های ترجمه شده آیات قرآن کریم تلاش می شود ترجمه با موضوعاتی چون ساختارهای زبانی ،انسجام ، همایش یا هم نشینی ، واحد ترجمه ، زبان معیار ، تعادل در ترجمه ، ترتیب عناصر نحوی در زنجیره کلام ، تاثیر زبانی مبدا ، وابستگی به زبان مبدا و مقصد ، بلاغت ، حذف و اضافه ، کاربرد روشهای متفاوت ترجمه و … توصیف می شود.
مدت هاست که در مطالعات ترجمه مسئله وفاداری به متن اصلی و معادل سازی صوری مورد بحث بوده است. این مقاله، با استناد به مباحث تازه ای که در باره زبان مطرح شده است، و با استناد به هرمنوتیک به عنوان علم تفسیر و ترجمه و با استناد به دستاورد های فمنیست ها در زمینه ساخت شکنی زبان غالب، به نقش تازه مترجم در پیوند با نویسنده و متن اصلی می پردازد. در این برداشت تازه از نقش مترجم، نویسنده متن اصلی دیگر از بالا و از محور عمودی ارتباطات به پایین و بر کار مترجم نظارت نخواهد داشت، بلکه هر دو بر روی محور افقی ارتباطات با یکدیگر داد و ستد می کنند. بر طبق نظریات نو، مترجم متون ادبی، به همان اندازه نویسنده متن اصلی، صاحب طرح و برنامه است و اهمیت او کمتر از نویسنده متن اصلی نیست.
این مقاله، معرفی ترجمه کهنی است از قرآن کریم، بازمانده از قرن پنجم یا ششم هجری، از روی نسخه منحصر به فرد مربوط به حدود قرن هشتم هجری. در آغاز، مختصری درباره نسخه خطی قرآن نگاشته شده و به بعضی ویژگیهای ظاهری نسخه، از رسم الخط، تزیین، علایم، تقسیمات، حواشی، ضایعات و افتادگیهای آن اشاره رفته است. در بخش اصلی مقاله، به ترجمه این قرآن و ویژگیهای آن پرداخته شده است از جمله، مترجم قرآن، رسم الخط فارسی، بحث تطابق یا عدم تطابق با ترجمه تفسیر طبری، ویژگیهای ترجمه، بعضی ویژگیهای دستوری و ویژگیهای لغوی.
امروزه برکسى پوشیده نیست که ترجمه به صورت یک "فن " درآمده است، فنى که باید اصول و قوانین آن ابتدا تدوین سپس تعلیم و تدریس گردد. در این میان با توجه به رابطه کهن و عمیق میان دو زبان عربى و فارسى و نیز ارتباط میان جهان عرب و ایرانیان، نیاز به تدوین اصول ترجمه از عربى به فارسى و برعکس بیش از پیش احساس مى شود. و از آنجایى که یکى از اساسى ترین و دشوارترین مراحل ترجمه، معادل یابى واژه هاست- امرى که همواره توجه مترجمین را به خود معطوف داشته است- لذا این نوشتار مى کوشد تا راهکارهایى عملى جهت ترجمه واژه هاى عربى و فارسى ارائه دهد. کشف رابطه میان معناى لغوى و اصطلاحى، میان معناى حقیقى و مجازى، میان معناى اصطلاحى وکاربردى واژه ها از یکسو و نیز توجه به سیاق جمله و فضاى حاکم بر متن و آشنایى با اوضاع مربوط به متن از سوى دیگر، از مهمترین این راهکارهاست.