فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۸۵۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
صبر و بی صبری مولانا
حوزههای تخصصی:
تمثیل و مثل در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان فارسی هر یک به فراخور زمینههای فرهنگی و ادبی خود از ضربالمثل به طریق ارسال مثل بهرهگیری کردهاند. برخی شاعران تأثیرگذار ادب فارسی نیز کلام آنها خود در حکم ضربالمثل درآمده و امثال منظوم فراوانی از آنان در گنجینهی زبان و ادب فارسی به یادگار مانده است. یکی از شاعران بزرگ مولانا جلالالدین است که هم بسیاری ازمثلهای فارسی را به طریق ارسال مثل در شعر خود به کار برده و هم تعداد زیادی از ابیات و تمثیلهای او زبانزد عام و خاص شده است. در این مقاله کوشیدهایم حدود پانصد مثل از هر دونوع را استخراج و به ترتیب الفبایی بیاوریم. انتخاب این مثلها بر اساس شهرت و ضبط و درج آنها در کتابهای معروف امثال؛ نظیر امثال و حکم دهخدا، دوازده هزار مثل فارسی شکورزاده، فرهنگ امثال سخن دکترانوری و نظایر آن بوده است والاّ ابیاتی که قابلیتهای بالای مثلی دارند و یا حکمتی استوار در آن طرح شده در مثنوی کم نیستند. این تعداد آنهایی هستند که به شهرت بیشتری رسیدهاند. بیشترین امثال مولانا مربوط به مثنوی است ؛ازینروتنها امثال مثنوی را برگزیدیم. این تعداد مثل از مولانا وکاربرد آنها نزد مردم نشانگر عمق نفوذ کلام الهی و عرفانی مولانا در ذهن،زبان و ضمیر مردم است.
کانون روایت در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محور و پایه داستانپردازی مولانا گفتگوست. در بیان چارچوب هر داستان مثنوی، محور و مدار ارتباط، که همانا انتقال مفهومی از ذهنی به ذهن دیگر است، گفتگوی شخصیتهاست که شالوده و ساختمان حکایتها را می سازد؛ اما مولانا در بسیاری از داستانها از نوع ارتباط دیگری هم بخوبی بهره برده است که در علوم ارتباطات و جامعه شناسی امروز از آن به «ارتباطات غیرکلامی» تعبیر می کنند. اینکه چرا وی در بیابان نکاتی دقیق و عمیق به یکباره به این ابزار رو می آورد، نشاندهنده این نکته است که او از تفاوتها و شباهتهای ارتباطات کلامی و غیرکلامی آگاهی کامل داشته است؛ قابل اعتمادتر بودن، استمرار بیشتر داشتن، چند کانالی بودن، مرتبط بودن با فرهنگ، نمادین بودن آن و در عین حال، قاعده مند بودن ارتباطات غیرکلامی و بویژه جلوگیری کردن از سوء برداشتهایی که غالبا در ارتباطات کلامی رخ می دهد از جمله عوامل موثر بسیار مهمی است که مولانا را مخصوصا در مواقعی خاص- که در مقابله بدان پرداخته می شود - به بهره گیری از این شیوه علمی وا می دارد. در این مقاله با بهره گیری از منابع علمی ابتدا منظور از این اصطلاح، اصول ارتباطات غیرکلامی، ویژگیهای آن، شباهتها و تفاوتهای آن با ارتباطات کلامی باز شناسانده می شود. سپس چگونگی استفاده مولانا از این ابزار ارتباطی در مثنوی و بویژه در داستانپردازی آن بازگو می شود. همچنی این نکته مورد دقت نظر قرار می گیرد که در چه مواردی این شیوه ارتباط، بیشتر و بهتر توانسته است پاسخگوی بیان مفاهیم ذهنی مولانا برای مخاطبان او باشد و بیشترین تکیه او در این زمینه شامل چه مواردی بوده است. بیان مصداقها و نمونه های شعری تا اندازه زیادی این الگوی ساختاری داستانپردازی مولانا را روشنتر خواهد کرد. سرانجام در پایان مقاله به نتیجه گیری پرداخته می شود.
نقش فلسفه تمثیلی در داستان پردازیهای مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل در آثار مولانا - بویژه در مثنوی - علاوه بر شیوه بیان، نمایانگر نوعی اندیشه و جهان نگری است. در «فلسفه تمثیلی» مولانا آنچه استفاده از این شیوه را - به عنوان اصلی ترین سبک روایی حکایات - الزامی می کند، لازمه صدور معقول در محسوس است که مفاهیم مجرد و فرامادی را صورتی ملموس و قابل دریافت می بخشد. مولوی بنیادهای نظری این اندیشه را در یکی از مقالات فیه مافیه بیان کرده و در مثنوی به طور عملی این اندیشه را به تصویر کشیده است. این فلسفه تمثیلی که بر ماهیت دوبعدی تمثیل - روساخت روایی و ژرف ساخت فکری - مبتنی است، ساختاری دو وجهی به حکایت می بخشد که یکی نقش ممثل به داستانی و ادبی و دیگری نقش ممثل روحی و فلسفی را بر عهده دارد و در سبک روایی نویسنده، سلب اولویت از برخی ضروریات داستان چون «تعلیق» را به دنبال دارد. در داستانهای مثنوی می بینیم که این دو وجه ساختاری (ممثل و ممثل به) در خط روایی داستان با شکلی که از آن تحت عنوان «مثل گذاری» یاد می کنیم در کنار هم قرار گرفته اند. علاوه بر این، یکی دیگر از جلوه های تمثیل در آثار مولانا، «تفسیر تمثیلی» است که در توصیف بنمایه های رمزی و مضامین پوشیده داستانی به کار می رود و مهمترین کارکرد آن در هر یک از اشکالش، «تعلیم» است.
مفهوم ایمان و کفر در مثنوی مولانا
حوزههای تخصصی:
مولانا و سماع
حوزههای تخصصی:
تأویلات مولوی از داستانهای حیوانات (بررسی 53 داستان حیوانات و تأویلات آن در مثنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی هدف مولانا از بیان داستانهای حیوانات می پردازد و تاویلهای خاص او را در این داستانها نشان می دهد. بیش از 50 حکایت در مثنوی با بهره گیری از حیوانات شکل گرفته و مولوی تقریبا از 38 نوع حیوان برای تاویل افکار و اندیشه هایش استفاده کرده است. این حیوانات شامل پرندگان، حیوانات وحشی، اهلی، دریایی و حشرات و... هستند. خر در 7 و باز، شیر، گاو و سگ هر کدام در 5 داستان بیشترین بسامد را دارند. در میان 38 شخصیت حیوانی مذکور، 31.5 درصد، پرندگان، 39.5 درصد حیوانات وحشی و صحرایی، 16 درصد حیوانات اهلی و خانگی، 5 درصد حشرات و 8 درصد حیوانات دریایی وجود دارند. از نمادگشایی این داستانها حدود 76 تاویل - که اغلب مربوط به خداوند، انسان کامل، انسان زمینی و اوصاف ذمیمه اوست - به دست می آید. عمده این تاولیها به مفاهیم ارزشمندی پایان می پذیرد؛ مانند داستان روح انسان، مرگ و معاد و رستاخیز، داستان حضرت حق و اولیا و انبیا و مخالفان آنها، برتری حواس باطن بر حواس مادی و ظاهری، نگه داشتن خداوند بندگان شایسته خود را، آداب دعا کردن، مقایسه عارفان و ظاهربینان و دهها مفهوم ارجمند دیگر. مولانا در تاویلات خود از این داستانها مفاهیم عمیق عرفانی و معانی پیچیده حکمت بشری را طرح می کند. در بسیاری از مواقع این مفاهیم و تاویلات بر داستان غلبه پیدا می کند و مولانا پس از بیان آنها دوباره به داستان بر می گردد و بارها بیان می کند که این قصه ها و تمثیلها نمی تواند آن مفاهیم عمیق را برتابد و خود از عجز تمثیل و داستان مطرح شده در بیان آن معانی اظهار شرمساری می کند. در این پژوهش حیوانات و تاویلات مولوی از آنها دسته بندی شده، بسامد و تکرار آنها معلوم گردیده، سپس با ارایه نمودار و جدولهایی، نتایج تحقیق عینی و ملموستر نشان داده شده است.
مولوی و خواسته مشترک انسانی
حوزههای تخصصی:
جهان شمولی مثنوی
حوزههای تخصصی:
میراث مولوی ( شعر و عرفان در اسلام )
حوزههای تخصصی:
تحلیل نگرش مولوی درباره پیامبر اعظم (ص)
حوزههای تخصصی:
"پیامبر اسلام (ص) نزد مولوی جایگاه ویژه ای دارد. او در مقایسه با سایر پیامبران بسان میوه ای است که درخت نبوت به بار آورده است. لذا به رغم آنکه در آخر همه آنها قرار گرفته بر همه آنها تقدم دارد. از نظر مولوی پیامبر با خود پیام هایی آورده است که انسان تا زنده است محتاج آنها خواهد بود؛ زیرا پیامبر قفل هایی را گشوده است که پیش از آن هیچ کسی نسبت به گشودن آنها اهتمام نکرده بود. البته بهره مندی از آنها مشروط به آن است که اولا انسان احساس نیاز کند، یعنی از نیازهای خود اعم از وجودی و روان شناختی آگاه شود تا این آگاهی باعث حرکت وی به سمت آموزه های پیامبر گردد. ثانیا در زندگی خود درصدد عملی ساختن آنها باشد، ثالثا بین حیات مطلوب معنوی و حیات نامطلوب مقایسه به عمل آورد تا قدر پیغام پیامبر را بداند.
بی شک آگاهی از جایگاه عظیم پیامبر (ص) می تواند شخص را در سیر این سلوک یاری نماید؛ زیرا با عنایت به این جایگاه و داشته های پیامبر می توان از آموزه هایش بهره مند شد. اخلاق، معرفت و عرفان قطعا از جمله حوزه هایی اند که انسان عصر جدید می تواند از دستاوردهای پیامبر بهره ببرد. وقتی این مقولات با دقت مورد توجه قرار گیرد آنگاه می توان از خدمات و حسنات پیامبر سخن گفت و از دستاوردهایش بهره مند شد"
حکمت اضداد در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلوه های گوناگون تضاد در نظام آفرینش، موضوعی است که مولانا جلال الدین محمد مولوی در مثنوی معنوی بدان پرداخته و پدیدة اضداد را با نگاه حکیمانه و در پیوند با آراء کلامی و عرفانی، به طور مستقیم و یا در قالب حکایات و امثال بیان فرموده است . در این مقاله، نگرش مولانا به حکمت اضداد در نُه بحث بررسی شده است :1-این عالم، محل اضداد است و عالم دیگر، جهان باقی و یکرنگی.2-اضداد و نسبت آنها با وجود آدمی.3-تمام هستی مظهر جمال و جلال خداوندی است .4-اضداد و نظریة نظام احسن الهی5-تضاد در مقام معرفت6-اضداد از دیدگاه انسانها7-انتقال و جابجایی اضداد8-اضداد و مطالعة جزء و کل9- محال بودن جمع اضداد. هر کدام از این مباحث با ارائه شواهد و توضیحات، بیان گردیده است .
رابطه انسان و خدا در جهان بینی و عرفان عاشقانه مولوی
حوزههای تخصصی:
پری در شعر مولانا (دیدار با آنیما)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه پری از جمله واژه های پر بسامد مجموعه غزلیات مولانا جلال الدین مولوی است. این واژه در لغت فارسی به معنای فرشته، جن، همزاد و زیبا رو بکار می رود. غیر از آن در ادب فارسی پری رمز جان و روح آدمی است، که فرشته خوست و ویژگی آن نیکوکاری و خوبی است. در این موارد پری در مقابل دیو قرار می گیرد.مولانا با تمثیل های متعدد در مثنوی حال شخص فانی را به حال مجنون با پری گرفته ای تشبیه می کند که از خود اختیاری ندارد و آنچه می کند و می گوید به ظاهر فعل و گفت اوست و در حقیقت فعل و گفت آن پری است که بر وجود او غلبه کرده است.بخشی از مقاله حاضر بحثی موجز درباره معنای اصلی واژه پری و سپس بررسی کاربرد آن در شعر پارسی تا روزگار مولوی است. پس از آن واژه پری و انواع آن در مثنوی و مجموعه غزلیات مورد مطالعه قرار می گیرد، تا نشان داده شود که چگونه مولانا با آن ذهنیت نمادپرداز خود می تواند از آنچه جان او را بی قرار می کند به صورتی نمادین سخن گوید.از آنیما، زن سوفیایی درون که شاعر را وا می دارد تا از زبان او و از او سخن گوید و خود را پری زاده و پری دار بداند.در مجموعه غزلیات شمس پری نمادی از جان و دل مولاناست که آینه وار مستعد شنیدن وحی های الهی می شود و فرشتگان در خانه دل وی فرود می آیند و وی از زبان ایشان و با ایشان سخن می گوید.
رویای صادقه در مثنوی
این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: