نام خاقانی، سخنور بزرگ ادب فارسی، در کنار نام حکیم نظامی، بلافاصله بعد از فحول اربعه ادبیات ایران (فردوسی، مولانا، سعدی و حافظ) در ردیف بزرگترین شاعران سرزمین ما جای دارد و در این مورد اغلب صاحبنظران و ادب شناسان اتفاق نظر دارند.شعر خاقانی به دلیل حجاب رنگین سبک و شیوه خاص شاعری او، تا دیر زمانی چنانکه شایسته اوست، مورد توجه و ارزیابی اهل ادب قرار نگرفته بود و سالیان سال بیشتر ایرانیان این اعجوبه ادب فارسی را تنها با مداینیه مشهور او می شناختند. خوشبختانه در دو دهه اخیر، به دلایل گوناگون، شعر این سخنور بزرگ از جنبه های مختلف و بخصوص صور خیال اعجاب انگیز شاعر، مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما هنوز جای تحقیق در مورد محتوای معنوی و جهان درونی و ذهنی او خالی است و به نظر می رسد که راهی دراز برای دستیابی به اینکه خاقانی چه می گوید، در پیش رو داشته باشیم و این کار تنها با همت جمعی دوستداران و پژوهشگران شعر فارسی امکانپذیر خواهد بود. از جمله این موارد، جایگاه خاقانی در قلمرو عرفان و مباحث معرفتی است. هدف نگارنده در این نوشته این بوده است که پایگاه این شاعر بزرگ را در این زمینه، که از قرن پنجم به بعد، به عنوان بعد پیوسته ادب فارسی شناخته می شود، در حد توان، روشن کند.
این مقاله درباره یکى از سخن سرایان سده سو م هجرى قمرى نوشته شده است. نام وى على بن عباس بن گریگوریوس مشهور به ابن الرومى مى باشد. در این نوشتار به مسأله بیمارى روانى ابن الرومى پرداخته شده است. همچنین به تناسب بحث به هجا و رثاى شاعر اشاره رفته، و به پار ه ا ى از ابهامات در این رابطه پاسخ داده شده است. در این مقاله دیدگاههاى برخى از ناقدان بزرگ قدیم و جدید نیز مورد ارزیابى قرارگرفته است. در پایان به این نتیجه خواهیم رسیدکه واقعیت و مجموعه قراین بدست آمده نشان مى دهد که ابن الرومى از شخصیتی متوازن و متعادل، بلکه در حد نبوغ برخودار بود.
سید قطب الدین محمد حسینی نیریزی از حکما و عرفای نامدار و برجسته دوره صفوی است که در سال یکهزار و صد هجری قمری‘ درشهرستان نی ریز از توابع استان فارس دیده به جهان گشود. وی نخست در مسقط الراس خویش به تحصیل پرداخت سپس به شیراز رفت و از اساتید بزرگ و برجسته ای همچون مولی شاه محمد دارایی کسب فیض نمود و در زمینه های مختلف دینی و خصوصا عرفان اسلامی ‘اثار ارزشمندی ا زخویش به جای گذاشت ‘ که خداوند عزوجل به حقیر توفیق عنایت فرمود تا با استعانت از ذات عالم مطلق به شرح وتعلیق یکی از آثار ارزشمند ادبی ایشان یعنی : القصیده العلویه النحویه بپردازیم . در این مقاله سعی بر آن است که سیری گذرا بر احوال و آثار علامه سید قطب الدین داشته باشیم
نویسنده این مقاله در رابطه با تساهل و تحرک سعدی بر اساس شواهد و نمونههای شعری وی بحث میکند و ارتباطی میان آن دو می یابد. وی تساهل سعدی را بیشتر زاده تحرک او میداند و بدین ترتیب صفت تحرک سعدی را فرع و تساهل را اصل میداند.