رشیدالدین وطواط یکی از دانشمندان بزرگ قرن ششم هجری و از ادبا و دانشمندان مشهور بلاغت در زبان عربی و فارسی است. تنها تصحیحی که از دیوان این شاعر صورت پذیرفته، تصحیح مرحوم سعید نفیسی است که در آذرماه 1339 هجری در تهران به زیور چاپ آراسته شد. به دلیل متاخر بودن نسخ در دسترس مصحح و عدم دسترسی به نسخه های قدیم تر، بسیاری از ابیات این دیوان، به ویژه ابیات عربی، با تحریفات و تصحیفات ضبط گردیده است. نگارنده این سطور با در دست داشتن قدیم ترین نسخه موجود، مکتوب به سال 699 هجری قمری، ابیات عربی تحریف شده فراوانی از دیوان این شاعر را تصحیح کرده که در این نوشتار برخی از آن ها ارائه گردیده است.
بدیعالزمان فروزانفر که در جایگاه یکی از برجستهترین محققان و استادان زبان و ادبیات فارسی به عنوان پژوهشگر بیملال آثار مولانا جلالالدین رومی شناخته شده است، بخشی از مطالعات خود را به نقد ادبی اختصاص داده بود و بیهیچ گزافهای باید او را از پیشگامان نقد ادبی در ادبیات معاصر فارسی به شمار آورد. در میان این آثار، کتاب سخن و سخنوران دارای ارزش و اعتبار خاصی است و با توجه به آن که اثر مذکور نخستین پژوهش مدون دانشگاهی در تحلیل انتقادی شعر کهن فارسی و به اعتباری اولین تاریخ ادبیات تحلیلی و انتقادی در زبان فارسی به شمار میرود، پرداختن به ارزشهای انتقادی آن میتواند بخشی از تاریخ نقد ادبی در ایران را ترسیم کند. این اثر که آمیزهای از پژوهش و ذوق ادبی را در خود جمع دارد، نشان میدهد که چگونه استاد زنده یاد ما در حالی که هنوز بسیاری از آثار شعری و دیوانهای کهن تنها به شکل نسخ خطی قابل استفاده بود و بسیاری از معاصرانش کار نقد را با مباحث خشک لغوی و انشاپردازی در آمیخته بودند، بابی تازه در برابر مشتاقان و محققان ادبیات فارسی گشود و ذهن آنان را به ضرورت تصحیح و چاپ انتقادی این آثار متوجه ساخت. شکل انتخاب شاعران مورد بحث در سخن و سخنوران، به عنوان شاعران صاحب سبک و جریان ساز و گزینش نمونههایی از سرودههای آنان در این اثر، سبب شد تا سخن و سخنوران را نخستین نمونه گزیدهپردازی در ادبیات فارسی نیز به شمار آورند. در نهایت، باید پذیرفت که این اثر ارجمند از نخستین سرمشقهای بررسی انتقادی در شعر کهن فارسی و الگویی برای نسل بعد بوده است.
نقشبند آفرینش، ملک و ملکوت و خاک و افلاک را با تمام شگفتیها و تنوع و تکثـرش و حتی آدم صفی الله را طفیل شاه بیت غزلِ دیوان هستی قرار داد.
رهپویان وادی حقیقت نبوی با پیروی از گفتار و سیره او –که منبعث از سرچشمه وحی است- سعادت و کمال خود را رقم می زنند و به موجودیت خود معنی می بخشند.
هنرمندان بویژه سخنوران سخته و سخن سنج، با ارادتی خالصانه و عاشقانه بدان محمودِ حق روی می آورند و از دریای خرد و معالی او مرواریدهای معرفت گرفته، دُرهای معانی سُفته، کلام خود را بدانها می آرایند و از پرتو این گهرهای رخشان هدایت روان خود را روشن و آثار خویش را مانا و پویا می سازند.
از میان سرایندگان نامدار، خاقانی-که بحق «حسان عجم» لقبش داده اند- در این باب بیش از دیگران اقبال داشته است؛ این چابکسوار پیشتاز سمند سخن، گوی ستایشگریِ برگزیده حق را در میدان مدیحه سرایی از همگنان در ربوده و به دربرده است.
او توانسته است هنرمندانه با خیالپردازیهای نغز و تصویر آفرینی های بدیع بالفظ و معانی بشکوه، هنر و فضیلت رسول مهر را بنمایاند و به شعر خود مقبولیت و اعتبار بیشتر بخشد.
پژوهنده در این تحقیق بر آن است که به بررسی ابعاد مضامین و مفاهیمِ برخاسته از هنر و اندیشه و خامه خاقانی در ستایش ابعاد هنری مختارِ حق بپردازد و با استناد به شواهد و مصادیق شعری حق مطلب را ادا کند.