سعدی را بعضی به عنوان یک جامعهشناس و حتی پدر جامعهشناسی مطرح کردهاند چرا که سعدی با آنچه ارایه کرده، نشان داده است که آگاهی او از لایههای پنهان و پیدای جامعه فراتر از شناخت عادی مردان همعصر او و حتی افرادی است که پس از او زندگی کردهاند. نویسنده این مقاله بر این باور است که سعدی را به حق مصلح الدین نامیدهاند زیرا او هم مصلح دین و هم مصلح اجتماعی است و اصلاح اجتماعی او متاثر از آموزه های دینی است که او از آن برخوردار است. جامعه مورد نظر سعدی جامعه ای مشحون از فضیلت های اخلاقی است، در صورتی که جامعه امروزی، جامعه گسسته از خالق هستی است. افراد زیادی به لحاظ فرهنگی از سعدی متاثر شدهاند. سخنان سعدی سراسر دستورالعملهای روزمره زندگی است.
منظور از روح زمان در این پژوهش، بازتاب حزن در رثای بغداد و قرطبه و کیفیّت و کمیّت این انعکاس است و مراد از روح قومی، فضای غالب دینی و شرایط طبیعی و جغرافیایی حاکم بر منطقه می باشد. دو پدیده روح قومی و روح زمان بر رثای این دو شهر تأثیرگذار بوده و قصاید رثای آنها را از یکدیگر متمایز می نماید. با این وصف، روح زمان که با مقایسه اشعار قبل و بعد از سقوط هر یک از دو شهر مذکور درک می شود، در رثای هر دو شهر تأثیری مشابه نیز دارد و آن عبارتست از این که قبل از سقوط به وصف زیبایی ها و بعد از آن به بیان احساس اندوه و وصف ویرانی ها می پردازد.
ادبیات معاصر فرانسه شاهد حضور چشمگیر آثاری است که بی پرده از «منِ» نویسنده سخن می گوید. حلقه سه گانه نویسنده، راوی و شخصیت در هم آمیخته و جریانی از ادبیاتی خلق کرده که در سیطره اول شخص است. بسیاری از منتقدان بدین باورند که این امر نشانی از سلطه فردگرایی در جامعه امروز فرانسه است. گروهی دیگر از تحلیلگران اجتماعی با ردّ دیدگاه فردگرایانه نسبت به دوره معاصر، جامعه امروز فرانسه را بسیار جمع گرا می دانند. مطالعه آثار ادبی معاصر و تحلیل نقش و جایگاه اول شخص مفرد نزد نویسندگان این دوره، نشان می دهد که حضور «من» در این جریان همواره نشان فردگرایی اثر نیست و نوشتار امروزی در ادبیات فرانسه، بیش از آنکه فردگرا باشد «من سالار» است. این گفتار خوانشی است جامعه شناختی از حضور اول شخص در رمان معاصر فرانسه برای ترسیم تصویری از جامعه امروز فرانسه از ورای آثار ادبی این کشور.