ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
۴۰۰۲.

تحلیل داستان یوسف (ع) بر پایه روایت شناسی (با تکیه بر نظریه ژپ لینت ولت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن داستان حضرت یوسف (ع) ژپ لینت ولت طرح داستان زاویه دید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۷ تعداد دانلود : ۶۲۵
یکی از شاخه های نقد ادبی، روایت شناسی و بررسی دستور زبان حاکم بر روایت های داستانی است. از ویژگی های بارز قرآن استفاده از عناصر روایت در پردازش داستان است. هدف این پژوهش، تحلیل شیوه روایی داستان زندگی حضرت یوسف(ع) با استفاده از نظریه «ژپ لینت ولت [1] » فرانسوی است که بر اساس روش توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل عناصر داستانی نظیر زاویه دید، طرح، ساختار و نوع روایت می پردازد. در این شیوه با توجه به ناهمسانی عملی میان راوی و کنشگر، دو شکل اصلی روایتی، شامل روایت دنیای داستان ناهمسان و همسان تعریف می شود. داستان زندگی یوسف(ع) از جهت گونه روایی، ناهمسان و به صورت تلفیقی متن نگار و کنشگر روایت گردیده است. نوع زاویه دید، بیرونی از نوع دانای کل روایت شده است. الگوی طرح های داستان دارای ساختاری کامل است به جز الگوی اولین طرح داستان که نیروی سامان دهنده ندارد و با الگوی آخرین طرح داستان رمزگشایی شده و به نوعی جلوه های هنری روایت به اوج خود رسیده است. نقش الگویی در ماجراهای زندگی یوسف(ع)مخاطب را با آموزنده ترین برداشت های تفسیری روبرو می کند و دانای کل با پردازشی مطلوب و ساختاری هنرمندانه در مؤلفه های روایتگری، جلوه هایی از رسیدن به کمال و سیر و سلوک معنوی را در دشوارترین عرصه های زندگی فردی و اجتماعی برای خواننده ترسیم می کند و این چنین زبان قرآن را برای مخاطب، گویا و فصیح می گرداند.
۴۰۰۵.

أثر قصّه سلیمان(ع) و ملکه سبأ فی غزلیّه 216 دیوان حافظ الشیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: القرآن الکریم حافظ الشیرازی سلیمان(ع) ملکه سبأ

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تأثیر قرآن بر ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۹۹۴ تعداد دانلود : ۶۴۵
للقرآن الکریم أثر هامّ فی غزلیّات حافظ الشیرازی و قد تأثّر حافظ، بهذا الکتاب الکریم بشکل رمزیّ و تأویلیّ یمیل إلی الإبهام الفنیّ و الشعریّ أکثر من أن یدلّ علی الوضوح. یأخذ حافظ الشاعر، ألفاظاً و معانیَ قرآنیّه ثمّ یصوغ منها أسلوبا شعریّا خلابا له سلطه تأثیریّه قویّه. هناک یبدو، بین الغزلیّه 216 فی الدیوان و قصه سلیمان و ملکه سبأ فی سوره النمل، تَلاؤم فنیّ و رمزیّ من حیث المفردات و المضامین بحیث اقتبس الشاعر، من القصّه القرآنیّه و الروایات التی جاءت فی تفسیر الآیه الرابعه و الأربعین من سوره النمل فی التفاسیر لا سیما الکشّاف للزمخشری حول الجنّ و ملکه سبأ من کراهیه الجنّ أن یتزوجها سلیمان خوفا من إفضاء الملکه بأسرارهم الی سلیمان و العیوب التی نموها الی الملکه من العیب فی عقلها و ساقها و قدمها و کشفها عن ساقها واختبار عقلها بتنکیر العرش و... من المضامین التی تؤید هذا التلاؤم و الاشتراک أکثر فأکثر و قد اتّخذ حافظ الشیرازیّ، هذه القصّه القرآنیه الخلابه، بناء وطیدا و مادّه غنیّه لأفکاره و غزلیّته و أثری بها جمالیّتها بحیث نری أنّه هدم بناء القصّه و أحدث منها و علیها بناء جدیداً کما أنشد شعره فی أسالیّب أدبیّه بشکل رمزیّ یلقی الضوء علی کل مخاطب یتلقی منه معناه الخاصّ و یؤولّه تأویلا یختلف مع الآخراختلافا ما. مثلا انّ حافظا أخذ مادّه ""نظر"" من قصّه سلیمان التی استعُملت فی تراکیب: سَنَنظُرُ /فَانظُرْ/فَانظُرِى /فَنَاظِرَه/نَنظُر، فأحدث منها بناءا جدیدا و تراکیب حدیثه ذات إبهام جمیل و رمزمثالیّ و هی"" منظور خردمند"" (المنظوره العاقله) و ""صاحب نظر"" و ""نظر کردن"" (النظر) جاء بها فی غزلیّته بشکل رمزیّ لا ینتقل المخاطب إلی القصّه القرآنیّه إلّا بعد تأمّل عمیق. و هذا الأسلوب الرمزیّ ممّا جعل شعره فتانا طیله الزمن و خلابا علی مرّ الدهور.
۴۰۲۰.

بررسی رجعت نوستالژیک به عناصر فرهنگ عامّه در دو منظومة «یادِتِن» و «مارووزو»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوستالژی فرهنگ عامه یادتن مارووزو

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه آیین ها و باورها
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۹۸۹ تعداد دانلود : ۷۴۹
شعر محلی یکی از جلوه گاه های فرهنگیِ هر قومی است. دو بومی سرودة «یادِتِن» اثر صالح سنگبُر و «مارووزو» از فرامرز شکوری که مورد نخست به گویش فارسی بندرعباسی و دومی به گویش گیلکی آبکناری سروده شده اند، آینة تمام نمای فرهنگ عامّة دو قوم ساکن در بندرعباس و بندرانزلی هستند. هر دو سروده بازتاب رجعت حسرت بار شاعر به روزگار گذشته است. در این پژوهش، تلاش می شود مؤلفه های نگاه نوستالژیک این دو شاعر به عناصر فرهنگیِ جامعه ای که در آن زیسته اند، بررسی شود. به همین منظور، مفاهیم نوستالژیک این دو منظومه زیر دو عنوان کلیِ خاطرة فردی و جمعی مورد تحلیل و مقایسة تطبیقی قرار گرفته است. بررسی این مقاله نشان می دهد با وجود آن که هر دو شاعر در بهره گیری از مؤلفه های نوستالژی اشتراک دارند اما میزان، نحوه و اهداف کاربرد عناصر فرهنگ عامّه در دو منظومه تفاوت هایی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان