فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
دعا در مثنوی
روابط فرهنگی و مذهبی پارسیان هند با زرتشتیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی تداوم کیش باستانی زرتشتی تا کنون، با وجود موانع و مشکلات بیشماری که در دوره های مختلف پیش روی پیروان این کیش بوده، به خصوص پس از فروپاشی حکومت ساسانیان قابل تأمل است و بررسی روابط زرتشتیان پس از ورود اسلام به ایران، می تواند در این مورد راهگشا باشد. این پژوهش می کوشد تا ضمن بررسی روابط فرهنگی و مذهبی بین پارسیان هند و زرتشتیان ایران، چگونگی روابط بین آنها را تبیین و به فواید این ارتباطات برای پیروان این کیش در هند و ایران و نیز پیامدهای آن اشاره نماید. مطالعات نشان می دهد که پارسیان هند با زرتشتیان ایران بطور پیوسته در ارتباط بوده اند. البته گاهی بنا بر اوضاع متشنج داخلی یا سیاسی حاکم بر فضای دو کشور، این دو جامعه ی دینی از حال یکدیگر بی خبر می ماندند؛ اما به محض آرامش اجتماعی و سیاسی، مراودات آنان در زمینه های مختلف آغاز می گردید. روابط فرهنگی و مذهبی این دو جامعه که در ابتدا برای کمک به پارسیان هند شکل گرفت؛ در دوره های متأخر برای کمک به زرتشتیان ایران ادامه یافت و این روند موجب گردید تا این دین کهن وش کماکان هویت و اصول مسلم خود را حفظ نماید. روش پژوهش حاضر، از نوع تحقیقات تاریخی است که بر اساس آن مدارک و اطلاعات مکتوب از منابع معتبر گردآوری و آن گاه با استدلال قیاسی و تحلیل های منطقی به نتایج علمی و معتبر دست می یابد.
کاربستِ نظریه کارن هورنای در مطالعه روانشناختیِ شخصیت های رمان عطر فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان عطر فرانسوی اثر امیر تاج السر، با روایت شخصیت اصلی داستان و پرداختن به دیگر شخصیت ها که در تعامل با شخصیت اصلی بیان می شود؛ سعی در نشان دادن اوضاع و احوال خفقان آور جامعه و مردم آن دارد. تأثیر اوضاع جامعه و ایجاد «خود ایده الی» و بررسی تیپ شخصیت ها در این رمان با بهره گیری از نظریه کارن هورنای، موضوع اصلی این پژوهش است. هورنای به عنوان یکی از مهم ترین نظریه پردازان عرصه ی شخصیت شناسی بر این عقیده است که ساخت منشیِ آدم بزرگسال از مجموعِ تجاربی که در مدت زندگیِ اجتماعی و فرهنگیِ او روی هم انباشته و متراکم گردیده اند، تشکیل یافته است و اگر فرد در رابطه با اجتماع، احساس امنیت خود را از دست دهد به اضطراب اساسی دچار می شود. مکانیسم دفاعی فرد در این حالت خارج از سه حالت، مهرطلبی، انزوا طلبی، برتری طلبی نخواهد بود. با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی و در پاسخ به این پرسش که دلایل روان رنجوری شخصیت های اصلی و فرعی رمان عطر فرانسوی چیست و از چه عواملی تأثیر گرفته است، این پژوهش شخصیت های رمان و کشمکش های درونی و مکانیسم دفاعی ایشان در برابر اضطراب اساسی را توضیح می دهد. نتیجه ی پژوهش بیانگر آن است که همه ی شخصیت های رمان حداقل یکی از وجوه شخصیتی نظریه هورنای یعنی حرکت به سوی دیگران، حرکت علیه دیگران و حرکت به سمت دوری از دیگران را منعکس می کنند.
اسطورة شاهان پیشدادی در متون تاریخی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«اسطوره زدایی» به معنی تاریخی کردن و حقیقی جلوه دادن عناصر، پدیده ها و شخصیّت های اسطوره ای است. عنوان اسطوره زدایی برای نخستین بار دربارة تأویل متون دینی، به ویژه پیام مسیح مطرح شد. اسطوره زدایی را گاهی می توان در معنی دریافت باطن و مکنون نمادها دید و برخی اوقات اسطوره زدایی به معنی حذف داستان ها و حکایات اسطوره ای در متون دینی و غیردینی است و زمانی به معنی تاریخی جلوه دادن عناصر، پدیده ها و شخصیّت های اسطوره ای است. آنچه در این پژوهش به شیوة توصیفی تحلیلی مورد واکاوی و بررسی قرار می گیرد، اسطوره زدایی در معنای واقعی جلوه دادن پدیده ها و شخصیّت های اسطوره ای است تا در نتیجه به اینپرسش پاسخ داده شود که آیا در تاریخ، از شاهان و پهلوانان پیشدادی اسطوره زدایی شده است یانه. برآیند تحقیق حاکی از آن است که با تأمّل در شخصیّت های اسطوره ای پیشدادیان در متون تاریخی به نیکی می توان دریافت که نویسندگان این گونه کتاب ها برای شخصیّت های اسطوره ای پیشدادیان، زمان و مکان جغرافیایی و نسب و برخی از ویژگی های تاریخی و... قائل شده اند که مغایر با برخی از خصوصیّات اسطوره ای آنهاست و از این رهگذر، از آنها صبغة اسطوره ای را زدوده اند.
فره یا فروغ ایزدی
سیندرلا و افسانه سیستانی
زبان و ادبیات فارسی: زبان، فصل ممیز انسان
حوزههای تخصصی:
زبان و ادبیات فارسی: شعر و فلسفه و رابطه ی آن دو با هم
حوزههای تخصصی:
کاتارهای مانوی (قسمت 4)
حوزههای تخصصی:
بن مایة اسطوره ای مشترک میان زن فرشتگان میوه زاد رسالةالغفران و دختران نارنج در قصّة دختر نارنج و ترنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رسالة الغفران» اثر أبوالعلاء معرّی ادیب نامدار عرب، شرح سفری خیالی به جهان دیگر است. ابن قارح، قهرمان این سفرنامه که به بهشت راه یافته، به باغ میوه ای راهنمایی می شود که با چیدن و شکافتن میوه های درختان باغ، دختران پریچهره از دل آن زاده می شوند. این صحنه یادآور «دختر نارنج» در قصّة عامیانة «دختر نارنج و ترنج» است که در آن شاهزادة عاشق، نارنج را چیده و می شکافد و دختر زیبارو از آن بیرون می آید. این قصّه بر مبنای دو اسطورة کهن ساخته شده است. نخست اسطورة زاده شدن «مشی» و «مشیانه»، نخستین زوج بشری، از دل ریواس و دیگری ایزدگیاهی شهیدشونده. آنچه که توصیف أبوالعلاء را به این قصّه پیوند می دهد، استفاده از بن مایة اسطوره ای مشترک است؛ زیرا نخستین اسطوره می تواند ژرف ساخت هر دو باشد. امّا ادیب معرّه چگونه با این اسطوره آشنا شده است؟ در پاسخ بدین پرسش باید گفت که در کتاب های تاریخ عمومی، مانند «مروج الذّهب» و «البدء و التّاریخ» از اسطورة ایرانی «مشی» و «مشیانه» یاد شده است؛ کتاب هایی که معرّی را از خواندن آن گریزی نبوده است. امّا این کتاب ها یگانه منبع الهام بخش او نیست؛ زیرا سفرنامه هایی که از جزایر واق واق و انسان میوه هایش سخن گفته اند هم می تواند الهام بخش وی در خلق زن فرشتگان میوه زاد بوده باشد. در این جستار با بررسی مطالب آثار مذکور (کتاب های تاریخی و سفرنامه ها) ثابت می شود که بر خلاف ادّعای برخی از محقّقان عرب، زن فرشتگان میوه زاد زاییدة خیال خلاّق معرّی نیستند، بلکه آبشخور این تصویر خیال انگیز را باید در جای دیگر جست.
ریشه یابی معرفت در خاطره ازلی الست و همانندی آن با نظریه یادکرد افلاطون با تأکید بر مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارفان مسلمان سرچشمه های معرفت را در میثاق الست می جویند. مولانا بی تردید یکی از سرآمدان این ریشه یابی است. در این نوشته با طرح موضوع ریشه یابی معرفت در ماجرای الست و همانندی آن با نظریّه یادکرد(anamnesis) افلاطون، به شیوه تحلیلی، دیدگاه مولانا در مثنوی را بازکاویده ایم. بر بنیاد این دیدگاه کسانی که در ماجرای الست و پیش از تعیّن وجودی از معرفت اجمالی شهودی بهره ور شدند، هرچند در زندگی دنیایی، مدّتی حکمت و دانایی نخستین را ازیادمی برند و گرفتار نسیان و گاه غفلت می شوند، این استعداد در آن ها هست که پرورده شریعت و طریقت شوند و با تجدید خاطره ازلی الست، آرزومندانه به جست و جو پردازند و به حضرت حق راه یابند. میثاق الست ماجرایی همگانی بوده است و اگر برخی روح ها گویی بویی از آن شراب ازلی نبرده اند و انگار گم شده ای ندارند، دلیل آن را باید در فراموشی و نسیان جست. بنابراین مولانا بر این باور است که هیچ آفریده ای از معرفت بی نصیب نیست بلکه مرتبه ای از معرفت شهودی اجمالی، از الست با همه هست و محبوب ازلی گم کرده ای همگانی است.