فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۵٬۲۱۵ مورد.
بازخوانی امثال و حکم به منظور بازیابی واژه ها و اصطلاحات معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
امر به معروف و نهی از منکر از منظر عرفانی (با تکیه بر اسرارالتوحید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر موجب سلامت تعاملات و رفتارهای اجتماعی و ضامن اجراى اصول و قوانین در جامعه اسلامی است. هر چند همه فرقه ها و مکاتب و زیرمجموعه های جامعه اسلامی به گونه ای به این اصل معتقدند، از نظر شروط اجرا و چگونگی انجام آن تفاوت هایی میان آنها دیده می شود. هدف این مقاله بررسی شروط و چگونگی اجرای این اصل در میان عرفا با تکیه بر اسرارالتوحید است. بوسعید به این آموزه دینی توجه خاصی داشته است، اما تسامح و تساهل و آزاداندیشی وی و توجه به خلوص نیت در رفتار اشخاص موجب شده است که در مورد رفتار مرتکبانِ منکر خشونت و سختگیری نداشته باشد. از سویی بوسعید در ادای این فریضه بر اساس حال و مقال و شناخت شخصیت گناهکار، موثرترین و آسان ترین روش را پیش می گیرد که شامل روش زبانی، لطف و مهربانی در راستای ایجاد دگرگونی رفتار گناهکار و ... است.
قصه های قرآن در نگاه محمد عابد الجابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد عابد جابری شخصیت نواعتزالی معاصر است که قصه های قرآن را به ترتیب نزول بررسی کرده است. او در این نگرش میکوشد تا محیط دعوت اسلام را با توجه به نوع داستانهایی که بر پیامبر نازل گردیده بازسازی کند. از نظر وی قصص قرآن به سان آیینه ای، جلوه گر مراحل دعوت پیامبر و محیط نزول قرآن و چگونگی تعامل ایشان با مردم در پذیرش دین اسلام است.
در این نوشتار دیدگاه جابری مورد نقد و بررسی قرار گرفته و به تناسب از ترتیب نزول قرآن و واقع نمایی داستانها سخن به میان رفته است. همچنین روشن میشود که نگاه جابری به قصه های قرآن، بر پایة اصول نومعتزله سامان یافته، اما در لباسی جدید رخ نمایانده است، به گونه ای که میتوان آن را نسخه ای ویرایش شده از نگرش نواعتزالی به داستانهای قرآن دانست.
دلالت رنگ ها در شعر بشاربن برد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند تاکنون جستارهای ارزشمندی در حوزه بررسی دلالت رنگ ها انجام شده، اما سهم جستارهایی که نمادگرایی رنگ ها در سروده های شاعران نابینای عربی را مورد بررسی قرار داده باشند اندک است. همین امر سبب گردیده تا جستار حاضر موضوع دلالت رنگ ها و مفهوم آن را در شعر بشاربن برد شاعر نابینای عصر عباسی اول، محور اصلی خود قرار دهد و در صدد یافتن خاستگاه اصلی نمود حقیقی و نمادین رنگ ها در شعر او بر آید و این موضوع را بررسی کند که نقش حافظه شاعر و دیگر حواس او- جز بینایی- در رویکرد شعری وی نسبت به رنگ ها چقدر است و دلالت رنگ ها نزد این شاعر نابینا با دیگر شاعران چه تفاوت هایی دارد. هدف اصلی نوشتار پیش رو واکاوی احوال روانی بشار است آن گونه که از ظهور رنگ ها در شعرش بر می آید. به این منظور از شیوه توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است. بخش مقدماتی این مقاله به تبیین جایگاه رنگ در عرصه های زندگی و مفهوم آن نزد افراد نابینا اختصاص یافته است. در ادامه به واکاوی دلالت رنگ و جایگاه آن در زندگی و شعر بشاربن برد پرداخته شده و تلاش شده است تا معانی ثانویه رنگ ها با رویکردی روانشناختی مورد توجه قرار گیرد.
از عقل ناصر خسرو تا عقل ابو العلاء پژوهشی تطبیقی در حوزه موضوعات و مضامین(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی اوصاف و شخصیت پیامبر اعظم در متون منثور عرفانی فارسی
حوزههای تخصصی:
یکی از مضامین اصلی در آثار ادبی جهان، بهویژه متون عرفانی و اخلاقی، تقریر احوال پیامبران الهی است که غالباً حاصل تجربیات ناب و شهود عرفانی است. عرفان نیز که از یک منظر، نوعی نگاه هنری به مذهب است، این زمینه را فراهم کرده تا گزارهها و مؤلفه های دینی، از جمله: بحث نبوّت، با رویکرد زیباشناختی و هنری بازپرورده شود. در این میان متون عرفانی منثور فارسی به دلایل فرهنگی و زبانی این امکان را داشته و یافته است که به بحث نبوت بویژه نبوّت پیامبر خاتم از زوایا و ابعاد مختلف بنگرد؛ متون منثوری که به نسبت قالب دیگر یعنی شعر، عمیقتر و بیشتر به مسئله نبوّت و اقوال و احوال حضرت محمّد پرداخته است. عارفان در این دسته از متون با نگاه موشکافانه سعی کردهاند از یکسو مضامین مختلف را با کلام الهی و احادیث نبوی همراه کنند و از دیگر سو، به گفتار و اقوال خویش اعتبار بیشتری ببخشند. نویسنده در این مقاله سعی میکند با توجه به فقدان اثر پژوهشی جامع به صورت مقایسهای و تاریخی در حوزه جایگاه، وضع و حال پیامبر خاتم در مجموعه متون عرفانی منثور، پانزده متن از امّهات متون عرفانی را از سده آغازین تألیف متون عرفانی فارسی تا سده هشتم، انتخاب و اقوال، کردار و سلوک پیامبر اعظم را به صورت مقایسهای مطالعه و نقطه اشتراک و افتراق آنها را در حوزه مورد نظر تبیین کند.
تطبیق و تحلیل منظومة تسبیح کربلا با روایت تاریخی ابن قتیبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های عاشقانه به عنوان مهم ترین بخش متون غنایی، سهم قابل توجّه از گسترة زبان وادب فارسی را به خود اختصاص داده اند. مطالعات انجام شده در حوزة ادب غنایی نشان می دهد که سابقة این داستان ها به آغاز شعر فارسی و آثاری چون آفرین نامة بوشکور بلخی، ورقه و گلشاه عیّوقی و وامق و عذرای عنصری، بازمی گردد. کسب آگاهی در زمینة متون غنایی، عشّاق ادب فارسی و آشنایی با صاحبان این آثار چندان دشوار نمی نماید؛ زیرا در این زمینه فراوان قلم فرسایی هایی شده است. در این میان، متون غنایی با رویکرد مذهبی و اعتقادی محدودیّت خاصّی دارند1. تا جایی که در مقابل تعداد فراوان «لیلی ومجنون»ها، «خسرو و شیرین»ها، «وامق و عذرا»ها و «ِنل و دمَن»ها2و صدها منظومة عاشقانة دیگر با جنبه های صرفاً غنایی، تعداد معدودی «سلیمان و بلقیس» و «یوسف و زلیخا»3پدید آمده است. امّا در پژوهش حاضر سخن از یک متن غنایی متعلّق به اواخر دورة صفویه است که باید آن را در نوع خود یگانه و از بسیاری جهات ممتاز دانست. نمونة نادری از تلاقی مذهب و آثار غنایی، داستانی عاشقانه با مضمونی کاملاً مذهبی و رعایت جانب حرمت امام حسین (ع). نگارنده در پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن تطبیق و تحلیل ابعاد مختلف داستان عاشقانة ارینب در «منظومة تسبیح کربلا» متعلّق به «زکی مشهدی» با روایت تاریخی «ابن قتیبه دینوری»، به بررسی وجوه غنایی آن بپردازد.
التناصّ القرآنی فی شعر محمود درویش وأمل دنقل (دراسه ونقد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنَّ ظاهرهَ التناصّ الدینی والتفاعل مع النصوص القرآنیه مِن التقنیات الأسلوبیه التی حفل بها الشعر العربی المعاصر. وبما تمتلکه هذه الظاهره من مِصْداقیَّه وحُظْوَه فی توسیعِ فضاءات المعنى فی النصّ الشعری، تعمّق الشعر وتجعله مفتوحاً على التأویل والتفسیر فی الذات الإنسانیه، فإنّ فضلاً عن دورها فی قداسهِ کلام الشاعر فی سیاقه الجدید. وبالإجمال إنتاج دلاله مؤازره للنص بالتضمین أو بالتلمیح، هذا مِنْ جهه، ومِنْ جهه أخری ظهر خلال السنوات الأخیره فی التناصّ القرآنی فی الشعر العربی، ما لا یراعی الشأن القرآنی المقدّس کما ینبغی. تهدف هذه الدراسه إلى معالجه ظاهره التناصّ القرآنی ونقده فی نماذج مختاره من شعر المقاومه فی فلسطین ومصر تمثّلت فی أعمال شعریه للشاعرین: محمود درویش وأمل دنقل. من النتائج التی خرجت بها أنّنا نرى أحیاناً بعض التجانفِ للشاعرینِ عن استغلالهما الأمثل للتفاعل مع النصوص القرآنیه.
دین وتکثّرگرایی دینی نزد جبران خلیل جبران و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی مفاهیم کلی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تحلیل اسطورة کیومرث در شاهنامة فردوسی و اساطیر ایران بر مبنای رویکرد نقد اسطوره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیومرث، یکی از شخصیت های بنیادین در تاریخ اساطیری ایران است که اگر چه در گاهان زرتشت و ریگ ودای هندی نمود ندارد، در فرهنگ زرتشتی عصر ساسانی به عنوان نخستین انسان اهمیت بسیاری پیدا کرده و در خدای نامه ها، شاهنامه و متون تاریخی عصر اسلامی به نخستین پادشاه تبدیل شده است. در این جستار، با رویکرد نقد اسطوره ای، ضمن تحلیل الگویی و تطبیق ساختاری خویشکاری های اساطیری شخصیت کیومرث در متونی که روایت اسطورة او را تشکیل داده اند و مقایسة این اسطوره با روایات هم ارز آن در فرهنگ های مختلف، به تبیین ژرف ساخت کهن الگویی اسطورة کیومرث پرداخته ایم. بر همین مبنا، خویشکاری های اساطیری شخصیت کیومرث در سه عنوان کهن الگوی انسان نخستین، زوج آغازین و قهرمان فرهنگی بررسی و طبقه بندی شده و از تحلیل الگویی خاستگاه های پیش تاریخی و فلسفی روایت او در ارتباط با پیش نمونة زروانی آن این نتیجه حاصل شده است که در نحلة زروانی- زرتشتی دورة ساسانی و فرقه هایی چون زروانیه و کیومرثیه که در جبرگرایی و اختربینی آن عصر تأثیر بسزایی داشتند، روایت کیومرث تکراری از الگوی کهن فروپاشی غول خدای نخستین در فرهنگ زروانی است؛ شخصیتی که می توان او را دربردارندة الگویی از""عالم صغیر"" در این جهان بینی قلمداد کرد که از تسلسل و تکرار پیش نمونة ""عالم کبیر"" (زروان ) حاصل شده است.
الگوهای مصوّرسازی: بررسی دو نگاره از داستان «شاپورِ نقاش» خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارگران مضامین مختلفی از متون ادبی را به تصویر میکشیدند. اما تصویرگری اثر ادبی آن گاه جذبة بیشتری پیدا میکرد که نگارگر داستانی را با مضمون هنرمندی یک نقاش به نقش درمی آورد. داستانی که از بیشترین ارتباط با زندگی، علایق و تمایلات نگارگر برخوردار است. چنین مضمونی این سؤال را در ذهن مخاطب، و بی تردید در ذهن نگارگر، ایجاد می کند که چه شیوه ای را برای تصویرگری این مضمون باید برگزید؟
در این جستار درصدد هستیم تا ضمن مطرح کردن دو فرضیه، شیوههای مصوّرسازی داستانی با مضمون هنرمندی یک نقاش را بررسی کنیم. این پژوهش بررسی دو نگاره از میرک با مضمون هنرمندی شاپور نقاش در خسرو و شیرین نظامی را شامل می شود. در این بررسی درپی آنیم تا ضمن تحلیل شیوههای مصوّرسازی مضمون هنرمندی نقاش، کارکرد و نقش هریک از شیوههای محتمل را نیز تبیین کنیم. همچنین برآنیم تا به الگویی از مصوّرسازی مضمون هنرمندی نقاش دست یابیم.
خوانشی فرویدی از داستان گاو خونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان گاوخونی از داستان هایی است که ساختاری رؤیاگونه دارد. در این مقاله کوشیده ایم در خوانشی روان کاوانه بر اساس نظریة فروید، ساختار رؤیاگونة این داستان و شیوة معنادهی آن را بررسی کنیم. این خوانش دو لایه را دربرمی گیرد: 1. لایة آشکار یا روساخت داستان؛ 2. لایة پنهان یا زیرساخت داستان. در لایة آشکار نشان داده می شود که داستان زمانی ذهنی دارد و رخدادهای آن در پیرنگی نامنسجم که اصل علیت و ترتیب زمانی در آن رعایت نمی شود، روایت می شود. در لایة پنهان، دو پیرنگ حذفی و استعاری داستان را از هم تفکیک کرده ایم. در پیرنگ استعاری، متن روایی گاوخونی نمادشناسی شده است و دو نماد رودخانة زاینده رود و باتلاق گاوخونی به عنوان دو نماد پرکارکرد که نشان دهندة جنس مادینه و بازگشت درون رحمی هستند، بررسی می شود. بسیاری از شخصیت های متن بسته به رابطه ای که با این دو نماد دارند، روان کاوی می شوند. در پیرنگِ حذفی، رابطة راوی با اصل لذت (غریزة زندگی) و غریزة مرگ بررسی می شود تا تعلیقِ بی پایانِ راوی در فرایند جبر، تکرار و حرکت به سوی مرگ تبیین شود.
تحلیلی روانکاوانه از داستان «سیاه زنگی» از کتاب «شیهه اسب سفید» زکریا تامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان سیاه زنگی اثر زکریا تامر داستان نویس سوری است که در فضایی سوررئالیستی رخ می دهد و به شیوه سیال ذهن روایت می شود و به این دلیل، شخصیت ها و حوادث داستان برگرفته از ناخودآگاه نویسنده اند. این مقاله در تحلیل داستان مذکور به تحلیل شخصیت های داستان و حوادث آن از منظر نظریه های روانکاوی جدید پرداخته است و هریک از شخصیت های داستان را طبق تقسیم بندی فروید نماد و نماینده بخشی از ناخودآگاه انسان قرار داده است. بدین ترتیب، شخصیت «سیاه زنگی» در داستان، نماینده بخش «نهاد» در دستگاه روانی انسان و شخصیت «راوی» در بسیاری مقاطع، نماینده «من» است و شخصیت های فرعی «دخترک» (مقطع سوم) و «سرکارگر» (مقطع پنجم) نماینده «فرامن» هستند. در تحلیل روانکاوانه حوادث داستان باید گفت، این حوادث در دو دوره از حالت های روانی نویسنده اتفاق می افتد: قسمت های ابتدایی داستان مربوط به دوران غلبه غریزه حیات بر ذهن نویسنده است و قسمت پایانی داستان (مقطع ششم) مربوط به چیرگی غریزه مرگ بر غریزه حیات در اندیشه اوست.
نگاهی گذرا به سیر تاریخی مهدویت در تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهدویت بیشتر به عنوان آموزه ای شیعی در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی، نقش و جایگاه مهمی دارد. در این مقاله، پس از مروری گذرا بر مفهوم موعودگرایی در ادیان ابراهیمی، جایگاه مهدویت در تصوف سده های نخستین (قرون دوم تا پنجم) را بررسی کرده ایم. در ادامه، مهدویت در سده های ششم و هفتم (نیمه اول) تاریخ تصوف (دوره ظهور مهدویت در تصوف) و آن گاه در قرون هفتم (نیمه دوم)، هشتم و نهم (آغاز جریان نزدیکی بیشتر تصوف و تشیع) پی جسته ایم. در تعقیب این جریان، عصر صفویه (دوران استقرار تشیع به عنوان مذهب رسمی در ایران) و قاجار، آخرین بخش این پژوهش است.
چهره قشیری در اسرارالتّوحید (بررسی و تحلیل روش شناختی و محتوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامات نویسی عرفانی یکی از مهم ترین شاخه های عرفان و تاریخ ادبیّات عرفانی است که تا به امروز کمتر بدان به عنوان یک ژانر (نوع) ادبی خاص توجّه شده است. طبقه بندی دقیق و منطقی انواع سه گانة مقامات نویسی و تبیین جایگاه، نوع نگاه، روش ها و انگیزه ها و اهدافی که در پشت این نوع مهمّ ادب عرفانی هست، می تواند کمک فراوانی به شناخت فرهنگ و ادب دیروز و امروز ما نماید. همچنین، بررسی و تحلیل چهره ها و شخصیّت های هم طراز و معاصر همان عرفا و اوّلیاء ـ که از طریق این مقامات نوشته ها مطرح می شوند و به ویژه داوری هایی که در باب افعال و احوال آنها می نمایند ـ تا حدود زیادی خواننده امروزین را به معیار و میزان داوری و نوع نگاه آنها نزدیک می نماید و چهره و شخصیّت نویسندگان را نیز بسیار روشن تر می سازد.این مقاله در همین راستا کوشیده است تا از منظری روش شناختی و تحلیل محتوایی به بررسی شخصیّت استاد امام ابوالقاسم قشیری از دیدگاه مقامات نویس مشهور ادبیّات عرفانی، محمّد بن منوّر میهنه-ای در اسرارالتّوحید بپردازد و نشان دهد میان مجموع گفته ها و قصّه هایی که محمّد بن منوّر در باب قشیری در کتاب خویش آورده است، چه مقدار فاصله با شخصیّت تاریخی و واقعی قشیری هست و مخصوصاً این نوع نگاه تا چه حد با شخصیّت حقیقی عارف آزاده و آزادی بخش ایرانی، ابوسعید ابوالخیر نیز فاصله و تمایز دارد.