فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق کوشیده است اشعار فروغ فرخزاد را به لحاظ نمود تفکر زنانه بررسی کند. به این منظور نخست تأثیر وضعیت زندگی شخصی و تاریخی عصر فروغ بر او مطالعه شده است. آثار شعری فروغ دربردارنده مسائل مربوط به زنان عصر اوست. از آن گذشته احساسات زنانه که ناشی از روح ظریف زن است در شعر او نمودی آشکار دارد. انواع «عشق» مانند عشق به جنس دیگر (بیشتر با دیدی تمسخرآمیز و انتقادی)، عشق مادرانه، عشق به جامعه انسانی و موضوعاتی از قبیل اعتراض به فرهنگ مردسالاری، اسارت و حقارت زنان در دوران گذشته و عصر شاعر، از برجسته ترین درون مایه ها و موضوعات شعر فروغ به شمار می آید. برای تحلیل و توجیه ویژگی ها و موضوعات معمول در شعر فروغ از پاره ای نظریه های روان شناسی مانند نظریات فروید و یونگ نیز استفاده کرده ایم، و نیز به دیدگاه های برخی ناقدان فمینیست چون رزمری تانگ و ژاک لکان استناد کرده ایم.
الفصول والغایات، الرموز والدلالات (الفصول والغایات، رمزها و مضامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الفصول والغایات فی تمجید الله و الله والمواعظ"" از مهمترین آثار منثور ابوالعلاء است که تنها بخش کمی از آن به دست ما رسیده است. حجم وسیع رجع ها، غایات و تفاسیر در این کتاب، وپرداختن هر رجع به مضمون جدید خود بیانگر وسعت افکار و عمق اندیشه معری است. این مقاله رجع ها، غایات و تفسیرهای این کتاب را از نظر شکل، بررسی و مقصود از این عناوین را بیان می کند؛ سپس با ذکر بعضی از مضامین و تحلیل های آن به شرح معیارهای ابوالعلاء در تفاسیر و غایاتی که عنوان رجع ندارند، می پردازد.
پرداخت بدیع معری به مضامین که در آن از انواع علوم و دانش های عصر چون: صرف و نحو، عروض، فقه و ... بهره گرفته است و نیز شباهت ظاهری این کتاب با قرآن مجید، حاسدان را برآن داشته که کتابش را به تحدی با قرآن متهم کنند.
واژه های دارویی و درون مایه ها ی پزشکی در آثار عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عطار نیشابوری از شخصیت های معروف شعر، عرفان و تصوّف در قرن ششم و آغار قرن هفتم هجری است که با توجه به مستندات تاریخی، ادبی و پژوهشی به داروفروشی، داروسازی و طبابت هم اشتغال و اشتهار داشته است. طبابت در روزگاران پیشین بیش تر بر دو پایه گیاه درمانی و روان درمانی استوار بود، که نشانه های هر دو مورد در آثار عطار آشکار است. بنابه آثار موجود و نوشته های عطار شناسان، پدر عطار نیز به شغل عطاری مشغول بود و عطار این شغل را از پدر به ارث برده است. با توجه به وجود مفردات و گزاره های پزشکی در آثار منظوم و منثور وی، می توان استنباط کرد که این شاعر به دارو فروشی و پزشکی به سبک روزگار خویش اشتغال داشت.
در این مقاله سعی شده است با توجه به مفردات گیاهی، گزاره های پزشکی و گیاهان دارویی به کار رفته در آثار مکتوب و مسلّم عطار، جایگاه عطاری و طبابت او بررسی و نشان داده شود که عطار به چه میزان و برای چه مقاصدی از مضامین، ترکیبات و اصطلاحات طبی و مفردات گیاهی سود جسته و تأثیر شغل عطاری در بیان این موضوعات چه قدر بوده است.
گفتن ناگفتنی ها مشکل است(بررسی ناگفته های مولوی در مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آنکه مثنوی معنوی یکی از جامعترین و بزرگترین آثار عرفانی ادبیات فارسی محسوب میشود، سراینده آن آشکارا بیان میکند که از گفتن برخی مطالب و آموزههای عرفانی سر باز زدهاست. هدف این مقاله بررسی این ناگفته های مولوی در مثنوی است. مطالعه ی حاضر با بهرهگیری از شیوههای علمی، نخست بر اساس «نظریه ی ارتباط» یاکوبسن به چگونگی انتقال پیام و نحوه ی برقراری ارتباط فرستنده و گیرنده پرداختهاست. سپس دلایل و عواملی که موجب اختلال در انتقال پیام و ناگفته ماندن برخی سخنان در مثنوی شده و سراینده آن ها را نیمه گفته، بازنهادهاست، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و در نهایت به این نتیجه دست یافته که نارسایی و نقص در هر یک از عناصر ششگانه ی ارتباط، موجب اختلال در پیام رسانی و انتقال مفاهیم از گوینده به مخاطب شده است.
متن شناسی کتاب بهار دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب بهار دانش اثر عنایت الله کنبوه از آثار ادبیات فارسی در هند و از جمله پرخواننده ترین متون ادبی است که بیش از سیصد نسخه خطی و چندین شرح و فرهنگ از آن در دست است. کمتر کتابی است که تا این اندازه نسخه خطی داشته باشد. این کتاب سرمشق نویسندگی منشیان و کتاب درسی مکتب خانه ها و فارسی آموزان هندی بوده است؛ علاوه برآن حامل سبک داستان پردازی هندی نیز هست. این کتّاب جز ارزش های یاد شده، یکی از متون ادب عامه است. متنی اندک متفاوت که زبان آن نسبت به دیگر آثار این حوزه متکلّف و دشوار است. در این مقاله این متن ادبی مهم را بررسی و متن پژوهی می کنیم. در خلال معرفی متن و ارزشهای ادبی و سبکی و ویژگی های محتوایی و داستانی نویسنده معرفی و بن-مایه های داستانی کتاب نشان داده می شود.
خواب و رویا در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواب و رویا از پدیده هایی است که بسامد آن در دیوان حافظ، قابل توجه است و از این رو، قابلیّت بررسی و تأمّل دارد. حافظ در بیتی هنرمندانه و موجز به همانندی و شباهت مرگ و خواب که مفهوم حدیثی از پیامبر(ص) است، اشاره کرده است. وی مطلع دو غزل از غزل های خود را به نقل رویاهای سحرگاهی خود و تعابیر آن ها اختصاص داده که نشان دهندهی اهمیت رویا و تعبیر آن در دیدگاه وی است. رویای پیاله، پری، آفتاب و برآمدن ماه، رویاهای غالباً سحرگاهی دیوان حافظند که به دولت، دیوانگی و پادشاه و یار سفرکردهی گزارده شده اند. این تعابیر در مجموع، مطابق با تعابیری است که در خواب نامه های فارسی برای این رؤیاها ضبط شده است.
رابطة کارکردهای زبانی با تیپ های شخصیتی داستان های سیدمحمدعلی جمال زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان با دین، مذهب، جنسیت، سن، شغل، محیط، شرایط اجتماعی، و تحصیلات گویندگان پیوند دارد و همین موارد از عوامل ایجاد تیپ های شخصیتی در افراد است.
هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد زبان در تیپ های شخصیتی داستان های کوتاه یکی بود یکی نبود، شاهکار، تلخ و شیرین، کهنه و نو، غیر از خدا هیچ کس نبود، آسمان و ریسمان، قصه های کوتاه برای بچه های ریش دار، و قصة ما به سر رسید سید محمدعلی جمال زاده است. در این راستا نخست تیپ های شخصیتی داستان و ویژگی های خَلقی و خُلقی هریک از تیپ ها مشخص شده است، سپس با توجه به هدف اصلی مؤلفْ داستان ها، شرایط اجتماعی، متغیرها و مؤلفه های موجود، و رابطة کارکردهای زبانی با تیپ های مورد نظر بررسی شده است؛ به ویژه زبان، واژه ها، و عبارات متناسب با تیپ ها از لحاظ طبقة اجتماعی، شغل، تحصیلات، دین و مذهب، جنسیت، تابو، محیط، و مناسبات قدرت شرح داده شده است. پژوهش به شیوة توصیفی است و داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا با ابزار کتاب خانه بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد که جمال زاده به عوامل غیر زبانی مؤثر در زبان شخصیت ها با آگاهی و هدف توجه داشته و توانسته است با به کارگیری درست متغیرها به القای بهتر مفاهیم اجتماعی در داستان ها کمک کند.
در کل در یکی بود یکی نبود، با توجه به تعداد شخصیت ها، از متغیرها بیش تر استفاده کرده است و دو متغیر دین و مذهب و شغل بیش ترین تأثیر را در زبان شخصیت ها داشته است.
تحلیل رمان چندآوایی «شطرنج با ماشین قیامت»
حوزههای تخصصی:
رمان شطرنج با ماشین قیامت، رمانی رئالیستی فلسفی است که ضمن اشاره به واقعیت های نبرد ایران و عراق، دیالوگ های فلسفی و خردمندانه بین شخصیت ها، کنجکاوی مخاطب را نسبت به دریافت و درک جواب پرسش هایی که درگیری ذهنی خود اوست برمی انگیزد.
کارکردهای متفاوت زبان رمان، زمینه تأویل پذیری متن را - خصوصاً وقتی به سمت دلالت های ضمنی و غیر صریح پیش می رود - فراهم کرده است. از سوی دیگر بحث و جدل های لفظی درباره بازی شطرنج و تطبیق آن با صحنه زندگی آدمیان، تک گویی های درونی راوی، چرخش های زمانی و پاسخ و پرسش های فلسفی و کلامی درباره آغاز آفرینش، جبر و اختیار و پدیده های محیطی، رمانی «چندآوایی» را آفریده است. در این پژوهش، نویسنده نداهای متفاوت اندیشه، زمان، رؤیا و بازی را در رمان «شطرنج با ماشین قیامت»، بر اساس نظر «میلان کوندرا» به شیوه توصیفی- تحلیلی تبیین می کند و به لحاظ اهمیت ماهیت زبان رمان، به کارکردهای زبان رمان و دلالت های نشانه شناختی که زمینه چندآوایی را فراهم کرده است؛ خواهد پرداخت.
غم و شادی عرفانی و کیفیت آن در دیوان سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه غم و شادی به عنوان مهمترین حالات روحی انسان در زندگی او آشکار است. شاعران عارف ایرانی درآثارشان مفصلاً به غم و شادی و انواع و جلوههای آن پرداختهاند که با بررسی آن علاوه بر شناخت تفکرآنان درمورد غم و شادی انسان، میتوان به ارائه ی راهکارهایی برای رساندن انسان به شادی های حقیقی و غیرزودگذر پرداخت. سنایی غزنوی به عنوان اولین شاعر عارف ایران، در کلیاتش به تفصیل به انواع غم و شادی پرداخته و غم های محمود (غم هایی که انسان را به شادی میرساند) و شادی های محمود (حقیقی و بادوام) را از غم های مذموم (غم هایی که در ظاهر با اهمیت هستند اما انسان را دچار شدیدترین اندوهها میکنند) و شادی های مذموم (زودگذر و فریبنده) جدا کرده و مصادیق و موارد هریک را مفصلاً بیان کرده است. در این مقاله با روش تحلیل محتوایی دیوان سنایی به بررسی انواع غم و شادی محمود و مذموم در شعر سنایی میپردازیم و اندیشه ی وی را درباره ی غم و شادی بیان میکنیم.
تصاویر کعبه و ترک ادب شرعی در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی شروانی ملقب به «افضل الدین» از شعرای متشرع سده ششم هجری است. وجود مضامین علمی چون مضامین طب، نجوم، فلسفه، کلام، عرفان و اندیشه های مذهبی در سخن او سبب شده است تا او را «حکیم» نیز بخوانند. باورهای دینی و اندیشه های مبتنی بر شرع از مهمترین درونمایه های شعر خاقانی است که عموماً در قالب تصاویر بدیع و شاعرانه، ساخته و پرداخته شده است. محور اصلی پژوهش حاضر، بررسی تجلی کعبه در دیوان خاقانی از منظر نقد تصویر پردازی است؛ موضوعی که در کتاب های بلاغی گذشته، چندان مورد توجه نبوده و تنها تجلی منفی مفاهیم دینی در آثار ادبی تحت عنوان «ترک ادب شرعی» در قالب تعاریف و شواهدی مجمل، ذکر شده ولی بحث مفصلی در مورد شریعت و تصویر و روابط متقابل آنها نیامده است. بدین ترتیب مسأله «تصویر» و «شریعت» و «کعبه» و تعامل این سه واژه با همدیگر و چگونگی کاربرد و رویکردهای آن در دیوان خاقانی، محور اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. این نوشتار روشن می سازد که نگرش خاقانی به کعبه و تجلی این نگرش در اشعار وی، به رغم بسامد فراوان، آن گونه که انتظار می رود همگون با اصول عقاید و آموزه های اسلامی نیست و شاعر، نگرش خویش را در بسیاری از موارد، مدّاحانه، به حب حطام دنیا آلوده و از آن اصول تخطی کرده است.
آرمان گرایی در واقع گرایی جلال آل احمد
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد از نویسندگان بنام، شناخته شده و صاحب سبک در جریان داستان معاصر فارسی، به ویژه در داستان کوتاه است. او در سفرنامه نویسی و تک نگاری، همچون حوزه ی پژوهش و ترجمه مهارت خود را نشان داده است. این نوشتار بر آن است تا با بررسی و تحلیل آثار داستانی جلال و بدون پیشداوری ، به دنیای آرمانی یا همان آرمانشهر او بپردازد و نشان دهد که چگونه این نویسنده ی روشن فکر در این کسوت با روزگاری پر فراز و نشیب و آثاری میان مایه، بیشتر روشن بینی معترض است تا نویسنده ای تأثیرگذار و جریان ساز. در پایان نیز به خوبی روشن می گردد که چگونه او توانست با پای بندی به باورها و اعتقادات خود، برای رسیدن به آرمان ها، مبارزه کند و قطعاً در این راستا، نوشتن را بهترین شیوه می دانست. بررسی دوران زندگی جلال آل احمد و آثار وی، بیشتر و به ویژه در سال های پایانی عمر بیانگر این نکته است که: او نویسنده ای واقعگراست؛ امَا با این وجود، در پشت پرده ی واقعیَتگرایی جلال، برای سامان دادن اوضاع و شرایط جامعه، تلاش و کنکاشی در جست وجوی آرمان شهری ایده آل وجود دارد که این گفتار بیشتر به آن می پردازد.
نقد شعر طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی اشعار عاشورایی سیدعلی موسوی گرماوردی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی شاعران و نویسندگان مذهبی و شیعی
فضای داستان شازده احتجاب از منظر نقد مضمونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشف مرکز و منشأ تصویرها و جهت گیری های اصلی تخیل و آگاهی نویسنده، از دستاوردهای اصلی نقد مضمونی است. ژرژ پوله برای دست یابی به آگاهی آغازین نویسنده، از خلال تصاویر، رنگ ها، بعضی اشکال، حرکت ها و عناصر دیگری که در قالب شبکه های کلامی و تصویری در اثر ظاهر می شوند، فضای حاکم بر آثار ادبی را شرح می دهد. در این مقاله با استفاده از روش پوله، شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری را بررسی می کنیم و با جستجوی مضامین تکرارشونده ای چون اشیا، اشخاص، مکان ها، بوها و صداها، به مثابه تصویرهایی برآمده از ناخودآگاه راوی ، فضای این اثر را شرح می دهیم. در این داستان، ذهن راوی با نگاهی به گذشته، اشخاص و اشیا را از طریق قاب هایی مجزا از هم درک می کند که در ارتباط با هم معنا می یابند و تلاش راوی برای بازسازی آنها به صورت یک کل منسجم، نتیجه ای در بر ندارد. درحقیقت تصاویر تکه تکه از جهان، بازتابی از گذشته رو به اضمحلالی است که در آگاهی راوی حضور دارد.
شهر کهن «ری» در بوف کور : بازخوانی عناصر فرهنگی، اجتماعی و جغرافیای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صادق هدایت از نام دارترین داستان نویسان ایرانی و رمان «بوف کور» مهم ترین نوشته ی اوست. هدایت در حوزه های مختلف جغرافیای تاریخی و اقلیم شناسی شهرهای کهن ایران، مطالعات نسبتاً گسترده ای داشته است که نمود پاره ای از این مطالعات را می توان آشکارا در برخی از آثار او از جمله «بوف کور» دید. تاکنون درباره ی بوف کور بسیار نوشته شده است. اما آن چه در این مقاله در کانون توجه قرار گرفته؛ همانندی توصیفات مکان قصه با موقعیت قدیم شهر ری، در سده های سه تا هفت هجری قمری ست. انطباق جغرافیای تاریخی ری با توصیفات بوف کور که برای نخستین بار به گونه ای مستند در این مقاله صورت پذیرفته؛ نشانه ای دیگر از دقت نظر هدایت در پرداخت داستانی بوف کور، و تأییدی ست بر این گفته ی او که: «بوف کور، پر از شگرد است و حساب و کتاب دقیق دارد». فضای این داستان به رغم پیچیدگی و بدعت، عناصری از جهان واقعیت را باز می تابد که به بخش مجزایی از ری سده های سه تا هفت هجری قمری نظر دارد. در این مقاله همانندی توصیفات مکانی «بوف کور» با جغرافیای تاریخی شهر قدیم ری، بر پایه ی پنج عنصر اصلی: سازه های شهر، ویژگی های مدنی شهر، موقعیت تجاری شهر، توپوگرافی شهر و عناصر فرهنگی و اجتماعی آن، مورد بررسی و بازشناسی دقیق تطبیقی قرار گرفته است.
”داستان کلان“ به مثابه ی ژانری جدید در شکار سایه، اثر ابراهیم گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ها دارای دو ساختار خرد و کلان هستند. ساختار خرد به اجزای یک اثر و زنجیره ی جمله ها در گفتمان می پردازد و ساختار کلان در سطحی بالاتر به پردازش اثر که پیرنگ یا مفهوم کلی اثر را شامل می شود. در اثر تعامل میان این دو ساختار، ساختار دیگری ایجاد می شود که داستان کلان نامیده می شود. این ساختار عبارت است از داستان های غیر مرتبطی که دارای ساختارهای طرح واره ای مشابهی هستند، به طوری که ساختار کلان فضای طرح واره ای پیرامتن با فضای دیگر متون موجود در یک اثر ادغام شده و به فضایی جدید منجر می شود.
پرسش این پژوهش چیستی داستان کلان و چگونگی کارکرد آن در گفتمان داستانی است و اینکه چگونه ساختارهای خرد و کلان برای ساختن یک داستان واحد با یکدیگر سازگار می شوند؟ فرضیه ی این پژوهش وجود ساختاری است که در اثر تعامل ساختار کلان و خرد در “شکار سایه”، اثر ابراهیم گلستان رخ می دهد و به مثابه ی لایه ای عمل می کند که ساختارهای ازهم گسسته را به واسطه ی استفاده از ابزارهای پیرامتنی به هم پیوند می دهد و رمان گونه ای متشکل از داستان های کوتاه شکل می دهد. پیوند این داستان ها به واسطه ی داستانی ناگفته که همان داستان کلان است، شکل می گیرد و در نتیجه، جامعه ای را به تصویر می کشد که همه ی افراد آن علی رغم تفاوت هایشان، الگوی یکسانی را در زندگی خود تکرار می کنند و آن انتخاب راه غلطی است که منجر به بیهودگی و پوچی می شود. از ویژگی های بارز داستان کلان، روایت داستان به واسطه ی ساختار و چیدمان اثر و نه به واسطه ی بیانگری است.
پیوند «زلف» و «دل» و کارکردهای هنری آن در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آفرینندگان آثار ادبی، خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی، جایگاه ویژه ای دارد. این تمایز و برجستگی در گرو عوامل متعددی است از جمله این که حافظ در پدیدآوردن آثارش، شگردهای هنری فراوانی را به کاربسته که بسیاری از آنها به رفتار و کارکرد وی با زبان و شیوهی واژهگزینی و واژهچینی او بر روی زنجیرهی سخن مربوط است. حافظپژوهان بسیاری تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا خود را در جهان ذهن و زبان حافظ وارد کنند؛ اگرچه بسیاری از این تلاشها، به نتایج ارزشمندی دست یافته اما هنوز «ماجرای پایان ناپذیر حافظ» در آغاز راه است و هر روز شاهد تلاشهای پیگیر در شرح، تفسیر و گرهگشایی از منظورهای خواجه ی شیراز و به ویژه کشف رمز و راز ظرافتهای کلام وی هستیم و هرکس از زاویه ای دیگر به آثار وی مینگرد. توانمندی حافظ در فراخوانی و احضار واژگان بر روی زنجیرهی گفتار و نیروی تداعیگری ذهنی وی، بر کسی پوشیده نیست. در این مقاله برای نشان دادن گوشهای از این توانمندیها، کارکرد و پیوند هنری دو واژه یا اصطلاح «دل» و «زلف» در غزلیات حافظ بررسی شدهاست. در دیوان حافظ این دو واژه در حدود 78 مرتبه (در واحد بیت) با هم و مرتبط با یک دیگر به کار رفتهاند که در هر بار با تصویر و تعبیری متفاوت روبرو میشویم. دراین مقاله این کارکردهای هنری در 22 دسته تقسیم شده که بررسی و تحلیل آن ها از اهداف اصلی این مقاله است.