فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
جامعه انسانی مملو از نمادها و نشانه هایی است که هرکدام جایگاهی خاص و مفهومی متفاوت دارد، یکی از این نمادها رنگ می باشد که مفاهیم آن گاه به طور طبیعی و گاه قراردادی در زندگی انسان ها از ابتدا تاکنون حضوری مستمر داشته و علاوه بر انتقال پیام، نشاط وصف ناپذیری به آن می بخشد. تأثیر و حضور رنگ، آن گاه برجسته تر می نماید که شاعری، ذوق لطیف خود را رنگ آمیزی کرده و نقش های بی بدیلی می آفریند اما نکته ی جالب آن که، این نقطه از تاریخ، زمانی است که هیچ علم روان شناسی متولد نشده تا درباره تأثیر رنگ ها نظریه ارائه کند. بنابراین توجیه این که شاعری به نام فرخی، چرا و تحت چه عواملی دیوان خود را انباشته از رنگ می کند، مساله ی اصلی نوشتار حاضر می باشد. سعی بر این است تا با استناد به مباحث روان شناختی رنگ ها و انطباق آن بر ابیاتی که فرخی در آن ها از رنگ های مختلفی بهره گرفته، انگیزه او را از انتخاب رنگ ها تا حد توان دریابیم و برای نیل به این مقصود از شیوه کتابخانه ای و فیش برداری استفاده نموده ایم.
مضامین غنایی در رباعیات مهستی گنجه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رباعی های مهستی گنجه ای سرشار از مضامین و بُنمایه های غنایی است، برخی از آن ها عبارتند از: شرح عشق، احوال عاشق و اوصاف معشوق(63%)؛ زبان شوخ و جسورانه به همراه طنزهای لطیف و توأم با ایهام (5/14%) که به تبیین افکار غنایی او منجر شده است؛ توصیفات طبیعت و بهره گیری از عناصر و اجزای آن (11%) که مهستی با این شیوه به پیشبرد توصیفات غنایی و بیان اوصاف معشوق پرداخته است، همچنین یکی دیگر از مهمترین مضامین غنایی شعر او، توجه به شهرآشوب و توصیف صاحبان مشاغل (5/6 %) است که بعضا به عنوان مخاطب و محبوب شاعر تصور می شوند. این ویژگی ها از مهمترین عوامل تمایز سبکی شعر مهستی است. اهمیت رباعیات او و نیاز به شناخت دقیق تر معانی غنایی شعری او از ضرورت های این پژوهش است و روش تحقیق نیز، کتابخانه ای و مبتنی بر توصیف، تحلیل است.
تحلیل دستاوردهای ویراستاری در ایران با نگاهی به آثار منتشر شده تا دهه 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سه مؤلفه زمانیِ ""نظم""، ""تداوم"" و ""بسامد"" در رمان «ذاکره الجسد» اثر احلام مستغانمی (بر اساس نظریه زمان روایی ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان ذاکره الجسد، اثر نویسنده الجزایری، احلام مستغانمی، داستانی سیاسی- اجتماعی و عاشقانه است که موفق به دریافت جایزه ""نور"" به عنوان برترین اثر ادبی زنانه در جهان عرب شده است. از میان ساختمایه های روایی، عنصر زمان روایت، در این رمان مؤلفه ای قابل اعتنا است. کامل ترین تئوری پیرامون عنصر زمان در داستان، نظریه ژرار ژنت است. از نظر ژنت، زمان مندی روایت با در نظر گرفتن سه مؤلفه زمانی: نظم، تداوم و بسامد شکل می گیرد. در جستار پیش رو، نگارنده با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، سعی دارد تا مؤلفه های گوناگون زمان روایی را بر اساس نظریه ژرار ژنت در رمان ذاکره الجسد بررسی نمایند. بررسی زمان روایت در رمان مذکور نشان می دهد که روند روایت در این رمان مبتنی بر شیوه شکست زمان و رفت و برگشت های نامنسجم است. شکل روایت در آن، یک سیر مدور دارد؛ به گونه ای که پایان داستان به آغازش ارتباطی مستقیم پیدا کرده است. مستغانمی با این تمهید هنری، به گزینش های مختلفی دست یازیده و به نقل روایت های گذشته نگر و آینده نگر پرداخته است. در این اثر، به دلیل درنگ های توصیفی و همچنین استفاده فراوان از توصیف، عمل ذهنی، افعال انشایی، و تعهد اجتماعی نویسنده، سرعت روایت، کند شده است.
سبک شناسی لایه ای: توصیف و تبیین بافتمند سبک نامة شمارة 1 غزالی در دو لایة واژگان و بلاغت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سبک شناسی لایه ای با توجه به بافت موقعیتی به عنوان کلان لایه، متن را به خردلایه هایی تجزیه کرده و با بررسی خردلایه های متنی و تشخیص ویژگی های برجسته یا پربسامد، به مطالعة سبک می پردازیم. واحد تحلیل سبک در سبک شناسی تاریخی- سنتی «جمله» است، حال آنکه در «روش لایه ای»، با توجه به ساختار باز لایه ای متن، نه تنها نوشتار به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شده، بلکه واحد تحلیل به کلان لایه ها میرسد و مشخصه ها و تمایزات سبکی یک نوشتار، نویسنده، ژانر یا دوره، همچنین سهم هر لایه در کشف ایدئولوژی متن و روابط پنهان قدرت را نیز تبیین می شود. نگارنده این روش را در مطالعة ویژگی های سبکی نامه های امام محمد غزالی با رویکرد انتقادی به کار گرفته و نامة شمارة یک او را مورد بررسی قرار داده است؛ دو لایة «کاربردشناسی» و «نحو» این نامه را در مقاله ای جداگانه ارائه نموده و در مقالة حاضر به ارائة دو لایة «واژگان» و «بلاغت» می پردازد.
دراسه سوسیونصیه فی روایه «ذاکره الجسد» ل «أحلام مستغانمی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ البناء الدلالی للروایه فی نسقه اللغوی یحتوی علی الأنساق السردیه والخطابیه إلى جانب الأنساق الفکریه. فالنقد السوسیونصی یدرس البناء الدلالی للنص من المنظور السوسیولوجی اکتفاء بالنص دون الرجوع إلی خارجه. وتتجلی العلاقات الحواریه القائمه فی البناء الاجتماعی للروایه من الناحیه الجمالیه فی إطار هذا الاتجاه النقدی، إمّا بدیموقراطیه الأصوات فی الروایه البولیفونیه، وإمّا بهیمنه إیدیولوجیه واحده فی الروایه المونولوجیه. ومن هذا المنظار النقدی، اتخذت الراوئیه الجزائریه الشهیره، أحلام مستغانمی، فی روایتها ذاکره الجسد اتجاها متمیزا لإقامه العلاقات الحواریه فی بناء النص الذی لا یمکن الحکم علیه بسهوله.
قامت هذه المقاله بدراسه البناء الداخلی لهذه المدونه السردیه النسائیه، بأسلوب وصفی تحلیلی، فی ثلاثه مستویات: الأسالیب الکلامیه، ونوعیه الراوی والضمائر السردیه، والمنظور الآیدیولوجی، لکشف أسلوب الروایه فی إقامه العلاقات الحواریه بین الأصوات فی مجتمع النص حسب النقد السوسیونصی. وتشیر النتائج إلی أنّ هذه الکاتبه لا تختار الحیاد ولا الانحیاز السردی فی إعلاء صوت الشخصیات بل تستخدم الأسلوب الوسط فی تشخیص الأسالیب الکلامیه للشخصیات، وذلک بتلاعبها بالضمائر السردیه. کذلک تطرح الروایهُ الآیدیولوجیات المختلفه فی البناء الاجتماعی للنص فی قضیتی المرأه والوطن؛ حیث یتمّ المنظور الآیدیولوجی النهائی للروایه حسب خصائص الروایات المتعدده الأصوات محاولهً ترسیم الدیموقراطیه فی بناء النص. کذلک إمکانیه التأویل لدی المتلقی فی الخطاب المفتوح النهایه تسم هذه الروایه النسویه بخصائص تعددیه -الأصوات، خلافاً لمن لا یعتبر الکتابات النسویه سوى روایات مونولوجیه.
رابطه ی ساختار و عقاید در حکایت های اعتقادی عطار: بررسی مصیبت نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایت های اعتقادی دسته ای از پاره روایت ها هستند که راوی برای روشن ساختن اصول اعتقادی و پاسخ گویی به مخالفان عقیدتی اش آن ها را پردازش می کند. این حکایت ها غالبا در بخش آغازین و خارج از ساختمان محتوایی اصل منظومه قرار دارند. از میان آثار عطار نیشابوری، در بخش آغازین منظومه ی مصیبت نامه، ده حکایت اعتقادی وجود دارد. محتوای این ده حکایت، دفاع از حقانیت اعتقادهای مذهبی عطار و پاسخ گویی به مخالفان و تبیین ارزش شعر و شاعری است. ساختار حکایت ها از طرح «بحران، تلاش، نتیجه» و دو زیر مجموعه ی این طرح پیروی می کند و حذف یا تغییر آگاهانه ی این اجزای ساختاری در برجسته کردن اعتقاد راوی نقش داشته است. راوی، فضای اعتقادی حکایت ها را با تمهیدات نشانه شناختی موثر برجسته کرده است و نشانه ها در شکل دادن به ساختمان این نوع از حکایت ها، کارکرد بیشتری داشته است. تمهیدات نشانه ای موجود در حکایت ها عبارت اند از: انتخاب شخصیت، انتخاب زمان و مکان، آغازشدن حکایت با حرف ربط «چون»، سرعت کنش و واکنش، طراحی معادله ی ارزشی، استفاده از ضمیر متصل شخصی، نقل کلام از سوی مقدسان.
وزن دوری، مشکلی که عروض قدیم آن را نادیده گرفته است(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایات نجیب محفوظ فی ضوء النقد الاجتماعی مع عنایة خاصة بروایة ""أولاد حارتنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ أیّ أثر أدبی خاضع فی وجوده وتطوره للظروف الزمانیة والمکانیة التی تلعب الدور البارز فی ظهوره. ولا یمکن تصور وجود أثر أدبی خارجهما. یعتبر النقد الاجتماعی محاولة لإبراز العلاقة بین المجتمع والأدب فموضوع علم الاجتماع الأدبی وضع أساسه فی القرن التاسع عشر المیلادی، فقد طرحت شخصیات من مثل مدام دواستال وابیولیت تین وفلاسفة من مثل هیغل ومارکس مبادئ کانت التطورات التالیة تابعة لها. ولا شکّ فی أنّ ظهور الروایة کنوع أدبی کان تحت تأثیر ظروف اجتماعیة خاصة ومن ثم تأثر المجتمع بالروایة وبأفکار الروائیین، فهناک علاقة متبادلة بین الأثر الأدبی وبین المجتمع من حیث التأثیر والتأثر.
تحاول هذه الدراسة إلقاء الضوء علی جانب من روایات نجیب محفوظ فی ضوء النقد الاجتماعی مع الترکیز علی روایة أولاد حارتنا، ذلک أنّ نجیب محفوظ یعد من المهتمین بالجوانب الاجتماعیة فی آثاره الروائیة. کما أنّ آثاره الروائیة ترکت بصماتها علی المسار الاجتماعی فی المجتمع المصری.
مقایسة عنصر زمان در روایت پردازی رمان های «به هادس خوش آمدید» و «سفر به گرای 270 درجه» بر مبنای نظریة ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان عناصر روایت، پیرنگ و پیوند آن با زمان نقشی محوری دارد؛ زیرا نه تنها کنش شخصیت ها و زاویه دید راوی از دیگر اجزای مهم روایت در زنجیرة پی رفت های آن ظهور و بروز می یابند، بلکه کیفیت پیوستگاری آن دو در بازنمایی سبک شخصی و تکنیک های داستانی اهمیتی ویژه دارد، اما باید توجه داشت که ماهیت و زمینة موضوعی روایت نقشی اساسی در کیفیت پردازش زمانی حوادث دارد. از این رو، این جستار به شیوة توصیفی تحلیلی مبتنی بر نظریة روایت شناسی ژرار ژنت تلاش کرده است به مقایسة عنصر زمان در زنجیرة پیرنگ دو رمان بپردازد: یکی رمان به هادس خوش آمدید نوشتة بلقیس سلیمانی که از منظری زنانه به جنگ و پیامدهای منفی آن می نگرد و دیگری رمان سفر به گرای 270 درجه اثر احمد دهقان که روایتی مردانه از متن جنگ تحمیلی به شمار می آید. از حاصل کاربست این نظریه در تحلیل چگونگی زمان مندی رمان، بر می آید که رمان به هادس خوش آمدید از منظر کیفیت زمان مندی، از زمان پریشی بیش تری نسبت به رمان سفر به گرای 270 درجه برخوردار است که گویا گزینش شگردهای تلفیقی مدرنیستی و پسامدرنی بلقیس سلیمانی در روایتگری و استفاده از ظرفیت های روایات اسطوره ای، در کیفیت و گسترة زمان پریشی رمان بی تأثیر نبوده است.
ایهام های نویافته در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایهام یکی از شگردهای بلاغی پرکاربرد در شعر فارسی است. این تمهید هنری که در شعر شاعران قرن پنجم نمونه هایی دارد، در شعر شاعران قرن ششم و هفتم گسترش چشم گیری می یابد، و در شعر شاعران قرن هفتم و هشتم، در کنار آرایه هایی چون تناسب و استخدام و... به یکی از اساسی ترین شیوه های بیان شعری تبدیل می شود. هرکه اندکی در شگردهای شعری حافظ باریک شده باشد، می داند که ایهام (درگونه های متنوّع آن) از مهم ترین تمهیدات بیانیِ شعر اوست. برخی از واژه هایی که در این مقاله به آنها پرداخته ایم (شام، شفاخانه)، کندوکاوهایی ا ست در اشارات پنهان حافظ به معانیِ ایهام آمیزِ واژگانِ عربیِ رایج در متونِ فارسی. برخی از واژه های بررسی شده (مُقبل، صومعه) نیز در زمرة ایهام های تبادر و دوگانه خوانی قرارمی گیرد. در بیتی نیز به رسمی از مراسم ازدواج در قرون گذشته (حضور غلامان خواجه در حجله) اشاره شده که آگاهی از آن، زیباییِ دوچندانی به شعر حافظ می-بخشد.
متن شناسی عقایدالنساء یا کلثوم ننه آقاجمال خوانساری (با تکیه بر باورها و آداب و رسوم، دین عامیانه، وضعیت زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلثوم ننه نام کتابی طنزآمیز و انتقادی نوشتةآقاجمال خوانساری (۱۱۲۵ ق.) از فقیهان دورة صفویّه است. کلثوم ننه در نقد دینداری عامیانه و باورهای خرافی رایج میان زنان و قدیم ترین سند مکتوب دربارة اخلاق و آداب و رسوم زنان عامی ایران است. هدف از مقاله، معرّفی کتاب و مؤلّف آن سپس متن شناسی این اثر ارزشمند است. کتاب کلثوم ننه به عنوان یکی از آثار مهمّ ادب عامه در تاریخ ادبی ایران همواره از دید محقّقان دور مانده است. می کوشیم محتوای کتاب را به روش نقد جامعه شناختی و از سه منظر باورهای عامیانه و تصویر دینداری عامه و وضعیّت زنان در عصر مؤلّف بررسی کنیم.
بررسی تأثیر زبان عربی بر طبقات الصوفیة انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقاتالصوفیه یکی از متون کهن فارسی نوشته شده در حوزة هرات (قرن پنجم هجری) است. این کتاب حاصل املای سخنان خواجه عبدالله انصاری در مجالس وعظ است که به دست یکی از شاگردانش نوشته شده است. بررسی زبان این متن میتواند برخی نکات زبانی ناگفته دربارة گویش کهن رایج در آن حوزة جغرافیایی را آشکار کند. در این مقاله به «اثرپذیری زبان طبقات از زبان عربی»، به عنوان بهرهای از مسائل زبانی موجود در این متن پرداخته شده است. زبان عربی پس از گذشت مدتی از حضور اعراب در ایران، به دلایل مختلف اجتماعی، علمی، دینی، سیاسی و فرهنگی، بر زبان فارسی و آثار ایرانیان تأثیر گذاشت. از جمله متون تأثیر گرفته طبقات انصاری است که بررسی زبان آن، نشان دهندة برخی اثرپذیریهای واژگانی، صرفی، نحوی و آوایی این متن از زبان عربی است. گذشته از استفاده از واژه های عربی در این متن، وجود برخی نکات دستوری صرفی و نحوی و اثرپذیری های آوایی قابل توجه است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان و چگونگی اثرپذیری زبان طبقاتالصوفیه، به عنوان متنی برآمده از قرن پنجم و گویش هروی کهن، از زبان عربی در هر سه سطح واژگانی، صرفی و نحوی و آوایی است. در این مقاله کوشش شده است موضوع حاضر، همراه با شواهدی از متن بیان شود. این پژوهش از نظر هدف، «کاربردی» و از لحاظ شیوة جمع آوری اطلاعات، «کتابخانه ای» است که به روش «توصیفی- تحلیلی» انجام پذیرفته است.
مقایسه مطالعات سبک شناسی و نقد ادبی در ایران با تأکید بر دو مجله علمی- پژوهشی نقد ادبی و بهار ادب در سال 1389(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که میان دو دانش سبک شناسی و نقد ادبی رابطه و همبستگی هست و تحلیل های منتقدانه برپایة داده های سبکی بنا می شوند، بررسی وضع موجود مطالعات سبک و نقد می تواند زمینه های نهادینه سازی و سامان دهی این شاخه های مطالعاتی را هموار کند. بررسی مقالات علمی- پژوهشی دو مجلة تخصصی بهار ادب (سبک شناسی نظم و نثر) و نقد ادبی در سال 1389- که پایان دهة هشتاد شمسی است- دورنمایی از شاخصه های این نوع مطالعات را در این دهه به دست می دهد. در این بررسی، از دو شاخص کمّی و کیفی استفاده شده است. شاخص های کمّی به مواردی، مانند حوزة نظری و عملی، متون مورد مطالعه، رویکردهای سنتی و جدید، تعداد نویسندگان، جنسیت نویسندگان و مانند آن ها ناظر است. شاخص های کیفی براساس مبانی دانش های سبک شناسی و نقد ادبی تنظیم شده است و به این پرسش ها پاسخ می دهد: آیا مقالات نقد ادبی از توصیف به سمت تحلیل و واکاوی معنا پیش رفته اند؟ آیا بر تحلیل ها تفکر انتقادی حاکم است؟ آیا مقالات سبک شناسی اثر را به عنوان نمود فردیت بررسی کرده اند؟ آیا داده های سبکی وجه تمایز اثر مورد بررسی را با آثار دیگر نشان داده اند؟ و مانند آن ها. نتیجة کلی این بررسی ها نشان می دهد اگرچه مطالعات سبک و نقد در برخی حوزه ها که از گفتمان اجتماعی یا دانشگاهی پیروی می کنند، همسو و هم مسیر هستند، تفاوت هایی دارند که رابطه و همبستگی این دو شاخة مطالعاتی را پوشش نمی دهد. برای مثال، منتقدان در انتخاب متن بیشتر به داستان گرایش دارند و سبک شناسان متون شعری را ترجیح می دهند؛ در مقالات نقد، بیشتر از مقالات سبک شناسی، با نظریه ها و رویکردهای جزئی و مستقل روبه روییم و گرایش های سبک شناختی هنوز به استقلال نرسیده اند؛ همچنین تعداد بیشتری از مقالات نقد به صبغة اصلی خود، یعنی تحلیل و واکاوی معنا نزدیک شده و از توصیف گذر کرده اند، درحالی که مقالات مرتبط با سبک که به طور مشخص سبک را نمودی از فردیت مؤلف نشان دهند یا ویژگی سبکی را معادل تکرارِ انحراف از معیار بدانند، درحد نیمی از کل مقالات است.
تحلیل داستان گدای ساعدی بر اساس اصول و ویژگی های مکتب اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگزیستانسیالیسم مکتبی فلسفی است که نخستین بار سارتر آن را اشاعه داد. بر طبق اصول این نظام اندیشگی انسان نخست به وجود خود پی می برد و آنگاه تعریفی از خود و جهانش ارائه می دهد که از این پس باید آن را بسازد. پس از این وجود یافتن، او همواره با مسایلی روبه رو است که عناصر اصلی اندیشة اگزیستانسیالیسم می باشند: آزادی و وانهادگی، دلهره، بیچارگی و نوستالژی. در این مقاله بر آنیم تا داستان «گدای» ساعدی را بر اساس ویژگی های این مکتب بررسی کنیم. مطالب به روش کتابخانه ای اسنادی گردآوری شد و با توجّه به نکات گفته شده، مشخّص شد غلامحسین ساعدی، نویسندة توانای داستان کوتاه، در داستان «گدا» تمامی مسایل طرح شده در این مکتب را در قالب شخصیّت خانم بزرگ ارایه داده است.
شعر و شاعری در عالم آرای نادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل معناشناسیک و ریخت شناسیک جدل گونه های هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدل از گونه های بیانی قیاس در علم منطق است که به شیوه پرسش و پاسخ بین دو تن به کار می رود. در این جستار ابتدا با توجه به تعریف جدل و نوع مباحثات دیالکتیکی کشف المحجوب، تعبیر «جدل گونه» که حدودی معنایی و مصداقی مابین مناظره و جدل دارد، برگزیده شد. سپس کل جدل گونه ها تحت دو عنوان کلی تحلیل «معناشناسیک» و «ریخت شناسیک» مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت. در بخش نخست، از رهگذر محتواشناختی جدل ها، مهم ترین دغدغه های فکری و عقیدتی صوفیان و عالمان دینی آن دوران به دست آمد و در بخش دوم، کلّ جدل ها از نظر شکل و ریخت کلّی توصیف شد و با این توصیف، سه ضلع اصلی مثلث جدل گونه ها تبیین شد که عبارت است از: مخاطب، شگرد، شکل؛ این سه عنصر در رابطه ای متقابل و متداخل، ساختار و هندسه غالب جدل-گونه های هجویری را ترسیم می کند. در این میان از مباحث گفتمان شناختی و جامعه شناختی اثر نیز غافل نبوده ایم.
بررسی متن نامة مسعود غزنوی به ارسلان خان در تاریخ بیهقی با روش تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان انواع آثار منثور مکاتبات درباری از جهات گوناگون شایستة تحقیق و مطالعه هستند. در این جستار یکی از مکاتبات سیاسی مسعود غزنوی به ارسلان خان قراخانی که ابوالفضل بیهقی آن را نوشته و در کتاب وی نسخة کامل آن ثبت شده است، با استفاده ازسه مؤلّفة فرکلاف تحلیل و توانایی نویسنده در پردازش مناسبات قدرت بررسی شده است. بیهقی در این نامه با گزینش دقیق واژه ها و به کارگیری ساخت معلوم و مجهول و وجهیّت اخباری سعی دارد قدرت مسعود غزنوی را - حتّی در شرایط بحرانی پس از شکست دندانقان- نشان دهد. تحلیل این نامه بسیاری از شگردهای زبانی بیهقی را در تبیین روابط سیاسی روشن می سازد.