ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
۱۸۴۵.

رابطه کارکردهای زبانی با تیپ های شخصیّتی در داستان نون و القلم جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جلال آل احمد داستان معاصر کارکردهای زبانی نون و القلم تیپهای شخصیتی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
تعداد بازدید : ۲۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۸۴
طبقات مختلف اجتماع، صاحبان حِرَف و مشاغل گوناگون و مردمان شهر و روستا هر کدام تحت تأثیر ویژگی های طبقاتی، تحصیلی، جنسیتی، اقلیمی، دینی، سنی و روانی متفاوت، نوع سخن گفتن و به عبارتی کارکردهای زبانی ویژه ی خود را دارند. انعکاس تنوّعات زبانی جامعه در فضای آثار داستانی یکی از ویژگی ها و به عبارت درست تر از امتیازات داستان نویسی معاصر است. عدم توجّه به این امر و تحمیل خواست نویسنده بر زبان اشخاص داستان، نادیده انگاشتن استقلال شخصیت های داستان، ایجاد اختلال در عنصر گفت و گو و تقلیل آن به ابزاری جهت انتقال آراء نویسنده، و در نهایت مخدوش کردن وجه هنری و زیبایی شناختی اثر است. برقراری تناسب میان کارکردهای زبانی اشخاص داستان با تیپ شخصیّتی آن ها هم از نظر توفیق نویسنده در شخصیّت پردازی و هم از نظر ایجاد پندار واقعیّت که هر دو از اصول داستان پردازی اند لازم و ضروری است. مقاله ی حاضر داستان بلند نون و القلم آل احمد را از این منظر بررسی کرده است. روش پژوهش کیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به روش کتابخانه ای و سند کاوی بررسی می شود. نتیجه نشان می دهد میان کارکردهای زبانی اشخاص با تیپ های شخصیتی آنان تناسب چندانی وجود ندارد که دلیل آن را می توان تحمیل بینش و بیان نویسنده بر قهرمانان داستان دانست. به عبارت دیگر به نظر می رسد آل احمد این داستان را عرصه ی ترویج اندیشه های سیاسی خود و انتقاد از اندیشه های مخالف قرار داده است.
۱۸۴۶.

بررسی و تحلیل رمان «هیس» با توجّه به مؤلّفه های وجودشناسانه پُست مدرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۱ تعداد دانلود : ۸۸۸
تحولات شتابنده و روز افزون، تغییر مداوم نگرش ها و پیدایش نظریه های متنوّع ادبی در این زمانه دائماً نوشونده، ادبیّات داستانی را نیز تحت تأثیر قرار داد و سبب شد تا داستان نویسان نیز- ناخودآگاه و گاه با ادراکی برآمده از خودآگاهی نوین- با کنار نهادن قواعد پیش بنیاد، روایت هایشان را با وضعیت جهان جدید همسو کنند. از آنجا که کاربست شیوه رواییِ مرگ مؤلّف در رمان «هیس» از محمّدرضا کاتب، در مقایسه با سایر شاخصه های محوری آثار پسامدرن، برجستگی چشم پوشی ناپذیری دارد و همین امر سبب شده تا این اثر ظرفیت های لازم و مناسبی برای این نوع از خوانشِ خاص فرامدرنی داشته باشد. نویسندگان این جستار برآنند تا استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی نشان دهند که نویسنده در کنار به کارگیری سایر فنون فرانوگرایانه، از این شگرد به صورت ویژه، همراه با تنوع و فراوانی چشمگیری بهره جسته و از این نظر موفق به عرضه اثری شاخص به جامعه ادبی شده است. کاتب، شاخصه مرگ مؤلّف را عمداً با شکل های گوناگون آن در جای جای این رمان به کارگرفته و در کنار آزادیِ عملِ اشخاص داستان، فضاهای مناسب را نیز برای ورود خوانندگان به متن داستان فراهم کرده تا جمهوریت صداها در اثر او طنین رساتری داشته باشد.
۱۸۴۷.

ساختارشناسی تطبیقی داستان رستم و اسفندیار در نهایةالارب و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی رستم اسفندیار ابن مقفع نهایه الارب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۲۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۵۱۸
این مقاله به بررسی تطبیقی ساختار داستان رستم و اسفندیار به روایت ابن مقفع در نهایة الارب و فردوسی در شاهنامه بر اساس دیدگاه هانزن (بررسی و مقایسه در دو سطح کلی و جزیی) می پردازد. بدین منظور نخست روایت های مشابه با روایت ابن مقفع و فردوسی گردآوری شده و به تفاوت بنیادین این روایت ها، یعنی زردشتی بودن یا نبودن رستم، پرداخته شده است. پس از آن، ساختار داستان ها در دو سطح کلی و جزیی مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده است که روایت ابن مقفع روایتی تاریخی با ساختاری پیوسته است که در شاهنامه به چند داستان تقسیم شده است، اما روایت فردوسی داستانی هنری و شاعرانه است.
۱۸۴۸.

سیاوش و اسطوره بازگشت جاودانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه سیاوش میرچا الیاده بازگشت جاودانه خدایان میرنده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : ۲۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۳۹
داستان سیاوش در شاهنامه به خاطر قرار گرفتن در متن حماسه، داشتن ریشه اسطوره ای و برخورداری از عناصر دراماتیک و تراژیک می تواند با بهره گیری از رویکردهای نو واکاوی و تحلیل شود. یکی از این رویکردها نظریه «بازگشت جاودانه» میرچا الیاده است. الیاده برای خدایان میرنده ویژگی هایی مطرح می کند؛ از جمله اینکه اصل و منشأ آنها مشخص نیست، در جوانی بدون ارتکاب گناه کشته می شوند، مرگ آنها منشأ تحولات و تغییرات بسیار می گردد، و پس از مرگشان نیز به خاطر نیاز انسان ها آیین های رازآموزی پیرامون مرگ آنها شکل می گیرد. با توجّه به ویژگی هایی که در متون اسطوره ای، حماسی و تاریخی برای سیاوش و آیین های پس از مرگ او ذکر شده است، می توان نتیجه گرفت که سیاوش یکی از همین ایزدان است که نمادی از صیرورت روان بشر شده است؛ زیرا روح او، خسته از زمان، با بازگشت به زمان ازلی از نو متولد می شود و این بازگشت جاودانه برای معتقدان به آیین سیاوش، با هر بار شرکت در مراسم سوگ او رخ می دهد و شرکت کنندگان در این آیین رازآموزی نیز هرکدام سیاوش دیگری می شوند.
۱۸۵۰.

بررسی، تحلیل و نقد استعاره مکنیه در آثار بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد استعاره مکنیه بیان بلاغت فارسی بلاغت عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۱
ازجمله مسائل درخصوص استعاره که همواره محل مناقشه بوده، استعاره مکنیه است. در آثار اولیه بلاغی از این ساختار خبری نیست؛ در مرحله بعد، محققی چون جرجانی به بحث درباره این موضوع می پردازد، ولی نامی بر آن نمی نهد. هم زمان با وضع این اصطلاح، نزاع بر سر درستی آن نیز آغاز شد، عده ای استعاره بودن آن را نپذیرفتند، برخی آن را در زمره تشبیه مضمر دانستند، و گروهی هم فقط نظر دیگران را تکرار کردند. عده ای هم در دوره معاصر تلاش کرده اند با طرح مسئله تشخیص، اختلافات موجود را حل کنند، ولی در نهایت اذعان می نمایند اصطلاح استعاره مکنیه عام تر از تشخیص است و شمول بیشتری دارد. در مقاله حاضر ضمن بررسی، تحلیل و نقد این اصطلاح در آثار بلاغی، به ترتیب تاریخی، نشان داده ایم پژوهشگران بلاغی بیش از توجه به تعریف استعاره و تمرکز بر چگونگی استعاره مکنیه از نظر اصطلاح شناختی یا ترمینولوژیک، آن را از نظر لغوی مدنظر داشته اند؛ در حالی که بر مبنای تعریف سکاکی و برخی دیگر از بلاغیون، «استعارگی» این ساختار پذیرفتنی است؛ هرچند نمی توانیم قیدهایی مانند «تخییلیه» را بپذیریم. همچنین می توان از تشخیص، استعاره تبعیه و جاندارانگاری به عنوان شاخه های این استعاره یاد کرد، نه جایگزین های آن.
۱۸۵۱.

ژرف شناختی شخصیت «رستم»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مهر شاهنامه اسطوره حماسه رستم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای تاریخ بازتاب رویدادها و شخصیتهای تاریخی
تعداد بازدید : ۲۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۲۰
در تفکر اساطیری، نام یک شخص با شخصیت و منش او، پیوندی ناگسستنی دارد، به سخنی دیگر نام، گویای شخصیت وجودی اوست. در شاهنامه، این پیوند و هماهنگی در نام رستم و منش و خویش کاری او پدیدار می شود. رستم از یک سو در چکاد بلند حماسه جای دارد و از سویی دیگر، در جایگاه درخشان اساطیری در کنار سام و گرشاسپ. بنابراین شخصیت رستم آمیزه ای است از کنش های نمادین اساطیری و پهلوانی. در نگاهی دیگر، شخصیت تاریخی این ابرمرد شاهنامه، با «سورنا» سردار اشکانی هماهنگی دارد.در این مقاله به ابعاد گوناگون شخصیت «رستم» پرداخته شده است.
۱۸۵۳.

چوبک و اندیشة وجودی (تحلیل داستان «انتری که لوتی اش مرده بود» در پرتو فلسفه اگزیستانسیالیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم سارتر اضطراب پوچی چوبک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
تعداد بازدید : ۲۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۲۶
در این نوشتار برخی از مؤلفه های اگزیستانسیالیسم همانند حذف واجب الوجود از مناسبات اجتماعی و فردی، وانهادگی، تنهایی و دلهره را در یکی از موفق ترین داستان های چوبک به نام «انتری که لوتی اش مرده بود» مورد بررسی قرار داده ایم؛ نتایج حاصل از دریافت و تشریح این اثر حاکی است که داستان به شدت تحت تأثیر فلسفه اگزیستانسیالیسم قراردارد؛ داستان با بیانی سمبولیک به دغدغه های وجودی انسان محصور در دنیای درهم شکسته معاصر می پردازد و به رنج های بی پایان این موجود وانهاده در عرصه هستی اشاره می کند. مخمل نماد و نماینده انسان معاصر است که برای برون رفت از بحران های دنیای مدرن و بحران ذوب شدن در مفاهیم و مقولات کلی تلاش می کند و با جداشدن از پایگاه معنوی نیرومند خود، به عنوان بزرگ ترین عنصر ارزشگذار، به امید بازیابی تفرد و قرارگرفتن در جایگاه عامل ایجاد ارزش های مستقل پیش می رود. اما واقعیت های موجود، امکان توجه به ساحت آینده را از او سلب می کند و او درنهایت به دلیل عقبگرد به گذشته تاریک، به بن بستی نفوذناپذیر برخورد می کند.
۱۸۵۴.

القاب زنان اشرفی در نوشته های سغدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵۷
زبان و فرهنگ دو مقوله متاثر از یکدیگرند. زبان، به عنوان جزیی از فرهنگ جامعه، هم در ساختار و اجزای خود و هم در کاربرد، از ارزش های فرهنگی جامعه تاثیر می پذیرد و حتی، در مراتبی، با آنها شکل می گیرد و متقابلا در تکوین و توسعه فرهنگ و هویت بخشیدن نقش تعیین کننده دارد. در روند طولانی و تدریجی تحول، ارزش های فرهنگی زبان، به عنوان یکی از اجزای نسبتا دیرپای فرهنگی، هر چند در برابر فشار برای تغییر تا حدودی پایدارتر است، دنباله رو این تحولات است و در پی تحولات اجتماعی می توان تغییرات تدریجی زبانی را نیز انتظار داشت. با این همه، زبان نه تنها نشان دهنده نگرش فرهنگی سخنگویان معاصر است که نگرش فرهنگی گذشتگان را نیز می نمایاند. متن ها و داستان های کهن منابع ارزشمند و در خور توجهی هستند برای بررسی برخی مسائل فرهنگی. در این مقاله، از خلال پاره ای نوشته های سغدی، به مقام زن در ایران و نگرش نیاکان ما به زنان توجه و نشان داده شده است که زنان در تاریخ فرهنگ این مرز و بوم از حرمت و اعتبار والایی برخوردار بوده اند و این معنی در بعضی از متون سغدی بازتاب یافته است. در آثار اصیل زبان سغدی یا در متن های سغدی بودایی و مانی و مسیحی که از زبان های دیگر به زبان سغدی ترجمه شده اند، به ویژه در نامه ها و اسناد به دست آمده از کوه مغ و در نوشته های روی سکه ها، مجموعه ای از عناوین و القاب برای مراتب و درجات اجتماعی و جود دارد که به دسته بندی های نجیب زادگان زمین دار مربوط می شده است. این القاب، که در جامعه سغدیان ثبات و قوام یافته بودند، به صور گوناگون در منابع مکتوب منعکس گشته اند. در این مجموعه، القابی نیز مختص بانوان دارای منزلت های اجتماعی گوناگون دیده می شود. در مقاله حاضر، چند لقب مربوط به زنان اشراف بررسی می شود...
۱۸۵۶.

پارادوکس اصالت سودمندی در رمان روزگار سخت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی
تعداد بازدید : ۲۱۵۷ تعداد دانلود : ۵۲۳۱
انگلستان عصر ملکه ویکتوریا دچار تضاد است. این دوره از یک سو، دوره شک و بدبینی، و از سوی دیگر دوره توفیق و خوش بینی است. یکی از مصادیق برجسته این آشفتگی، فلسفه اصالت سودمندی است که در زمان چارلز دیکنز، نویسنده رمان روزگار سخت، کاملا دراروپا مطرح بود. اما دیکنز باور ندارد که انگلستان عصر ویکتوریا بتواند بر اساس این فلسفه خود را باز سازی کند. او نسبت به ایده اصالت سودمندی بدبین است و آن را رد می‌کند، چرا که معتقد است این فلسفه در حد وسیع مورد سوء استفاده قرار گرفته است.مقاله حاضر برای تجزیه و تحلیل فلسفه اصالت سودمندی در انگلستان این دوره، رمان روزگار سخت را، که به گفته بعضی از تاریخ ادبیات نویسان قابل فهم‌ترین نقد جامعه آن زمان است، مورد بررسی انتقادی قرار می‌دهد. مضرات سوء استفاده از این فلسفه را به لحاظ آموزشی، احتماعی، و اقتصادی مورد بررسی قرار می‌دهد و آنطور که در رمان مطرح است، برای هر جنبه مصادیقی و پیامدهایی ذکر می‌کند. در بخش آموزشی، تاکید بر دو موضوع است که از مصادیق فلسفه اصالت سودمندی در جامعه زمان دیکنز است: نفی کردن کامل منطق دل و اهمیت افراطی دادن به منطق ذهن و نفی کردن شخصیت مستقل افراد. در بخش اجتماعی، دو مقوله تحریف قانون و ازخود بیگانگی بررسی می شود. و در بخش اقتصادی، تاکید برفقر فراگیر و بی‌ مسئولیتی ثروتمندان و اولیا جامعه در قبال فقرا است. در هر بخش، پیامدها و مصادیق دیگری هم مورد بررسی قرار می‌گیرد.
۱۸۶۰.

جایگاه مخاطب آفرینش ادبی و نقش وی در تاویل آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لحن خواندن مخاطب اجرای شعر هویت خواننده شعر دراماتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۴۱۷
" لحن و شیوه ی خواندن، مهم ترین فرآیند هستی بخش هر اثر ادبی- هنری به ویژه شعر است، هنگام خواندن، مخاطب قابلیت های هنری، عاطفی و مفهومی متن را فعالیت می بخشد و در واقع شیوه ی خوانش او، گویای تاویل و برداشت وی از متن است. بنابراین تکمیل آفرینش هنری ارتباط مستقیم با مخاطب و ذهنیت معناساز و تصویر آفرین او دارد. در این مقاله سعی بر آن است که لحن خواننده و تاویل او به عنوان حقله ی نهایی آفرینش اثر ادبی مورد بررسی قرار گیرد. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان