فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقد اسطوره ای یا نقد کهن الگویانه به کشف الگوهای ذهنی و تبلور آن ها، در آثار ادبی می پردازد. اهمیت این شیوه از آنجاست که به بررسی اساطیر از چند دیدگاه می پردازد و زمینه های اجتماعی، فرهنگی و روانی را در آفرینش اساطیر، بررسی می کند. ازآنجاکه در این مقاله، بر آنیم تا به کندوکاو در ریشه ها و زمینه های روانی اسطوره بپردازیم، از میان مضامین متنوّع در فرهنگ های گوناگون، بُن مایه «اسطوره کودک رهاشده» 1انتخاب شده است. این بُن مایه از مضامین اصلی زندگی بسیاری از خدایان، پادشاهان، قهرمانان و پیامبران است؛ بنابراین پرداختن به آن از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مقاله کوشیده ایم تا چرخه تکامل روانی دوازده شخصیت از شاهنامهرا که کهن الگو و بُن مایه رها شدگی و تبعید در کودکی، در ژرف ساخت زندگی آنان به چشم می خورد، بر اساس روان شناسی کارل گوستاو یونگ 2(1875- 1961) روان پزشک شهیر سوئیسی، تحلیل کنیم. برای رسیدن به نتیجه بهتر، با نگاهی ویژه به بزرگ ترین کتاب حماسی ایران، شاهنامهفردوسی به کشف نقاط تاریک و مبهم این اسطوره شگرف و پرتکرار و نیز رمزگشایی آن، از دیدگاه روان شناسی یونگ خواهیم پرداخت.
تأمّلی تحلیل گرایانه به رابطة ابهام و عقلانیّت در غزل حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برپایة رویکرد بلاغت جدید و بهره گیری از نظریّة امپسن در باب ابهام، نباید ابهام در کلمه و کلام حافظ را پیش فرضی صرفاً هنری تلقّی کرد، بلکه وقایع شگفت قرن هشتم حافظ را ناگزیر ساخته است تا از روی درایت و فهم موقعیّت، ترفند ابهام را هم در بُعد هنری و هم در بُعد عقلانی در غزل هایش به کار گیرد. اصولاً مقولة ابهام در غزل های حافظ مکث و سکوت معنادار و اندیشمندانه ای است که وی آگاهانه بدان دست یافته و آگاهانه از آن نیز استفاده کرده است. دریافت این دستگاه فکری، قاعدتاً از طریق تأمّل به قراین زبانی و روابط ارجاعی درون متنی و برون متنی میسّر خواهد بود. بدین ترتیب، این مقاله با طرح چنین فرضیه ای با استفاده از ابزار مطالعة کتابخانه ای با شیوة تحلیلی کوشیده تا این رابطة را با ذکر شواهدی به اثبات برساند.
ضمیر پنهان در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسیهای دستور زبان فارسی، سازه ها، روابط و ویژگیهایی گروه اسمی هم از لحاظ روابط دستوری درونی آن و هم در ارتباط با دیگر سازه های جمله و همچنین ویژگیها و کارکردها و توزیع ضمیر به طور گسترده و دقیق توصیف شده است. با این حال، پدیده دستوری ضمیر پنهان و ویژگیهای آن به عنوان مقوله پنهان یا تهی در دستور زبان فارسی چندان مورد توجه نبوده، در حالی که مقوله دستوری یاد شده نیز باید بررسی و توصیف شود ؛ زیرا از لحاظ روابط و کارکردهای دستوری به خوبی ظاهر می شود، هر چند که صورت صوتی ندارد و مقوله پنهان است. در این مقاله چهر گونه ضمیر پنهان در دستور زبان فارسی بررسی و توصیف می شود.
بررسی و نقد فردیّت و شیئیّت(جزئیّت) در شعر نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ابتدا به تعریفی از مفهوم دموکراسی بر اساس نظریه کارل مانهایم می پردازد؛ تعریفی که در آن، دموکراسی فراتر از سطح سیاسی و در واقع نوعی فرهنگ تلّقی می گردد. فرهنگ دموکراتیک با تحدید فواصل عمودی (فاصله های کیفی) و به رسمیت شناختن فواصل افقی (تفاوت ها) تمایزی اساسی با تلّقی های پیشادموکراتیک دارد. مقاله ی حاضر با تاکید بر تمایز مذکور، به برخی از مصادیق فرهنگ دموکراتیک؛ یعنی: فردیّت وشیئیّت(جزئیّت) اشاره می کند و چگونگی برآمدن آن ها را از متن فرهنگ مذکور نشان می دهد. سپس با گزینش این منظر، به بررسی اشعار نیما یوشیج، سروده های سال های 1299تا 1336، جهت تعیین مختصّات شعری او می پردازد. به نظر می رسد که اوج شعر نیما، از منظر گرایش به جزئیات و فردیّت، در اشعار حوالی عصر مشروطه و اندک زمانی پس از آن قابل رویت است؛ حال آن که در میانه اوجگیری استبداد رضا شاهی، شاخص های مذکور در آثار او رو به زوال می نهند. این نوشتار، در انتها در پی یافتن دلایل اوج و فرود شعر نیما از منظر شاخص های مورد بررسی خویش، به تاثیرات نظام استبداد پهلوی اشاره می کند که توانست با تحدید حیات سیاسی- اجتماعی شاعر، فضای زندگی روزمره ی او را تاریک سازد تا منبع اساسی سرایش های وی را، از زندگی واقعی به سوی دنیایی انتزاعی، تغییر دهد.
بررسی و تحلیل جامعه شناختی ذوق ادبی با تأکید بر مرصاد العباد نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی ذوق ادبی از جمله شاخه های جامعه شناسی ادبیات است که به بررسی چگونگی شکل گیری و تطوّر ذوق و سلیقة ادبی در میان مردم و عوامل مؤثر بر آن می پردازد. به منظور بررسی سلیقه های هنری هر زمان، تأمّل در آثار ادبی آن دوره ضروری است. مرصادالعباد نجم الدین رازی از جمله آثاری است که به صراحت از ذوق ادبی زمان تأثیر پذیرفته است. تنوع مطالب و نیز دایرة وسیع مخاطبان در فصول مختلف کتاب نشان می دهد در متن این اثر تمایلات گروه های مختلف اجتماعی لحاظ شده است و به همین جهت در برخی فصول، نویسنده از انگیزة اصلی تألیف کتاب (تعلیم مریدان) فاصله می گیرد. تنوع سلیقه های ادبی در متن مرصادالعباد این کتاب را از آثار تعلیمی عرفانی متمایز می کند و به همین دلیل این پژوهش بررسی و تحلیل این اثر را وجهة همّت خود قرار داد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد عوامل مختلفی در شکل دهی ذوق ادبی در این کتاب مؤثر واقع شده است که از جمله مهم ترین آن عبارتند از روح های زمانه، شرایط اجتماعی، سیاسی و تاریخی، بینش مخدوم به مثابة حکم زیبایی شناس و نیز ارزش های ذاتی واقعی خود اثر ادبی.
سیر تحول مفهوم جنون در متون ماندگار ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنون واژه ای است که دارای اعتباری نسبی است و گفتمان فعلی آن هم چنان نیازمند اصلاح است. بنابراین، در این پژوهش با رویکردی کیفی ضمن مطالعه مفهوم جنون و سیر تحول آن در گذر زمان سعی شده است رویدادهای زمانی تأثیرگذار بر این مفهوم مطالعه شود. این پژوهش با نگاهی به رویکرد تبارشناسانه فوکو و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی، به خوانش سیر تحول مفهوم جنون در آثار شاعران ماندگار ایران فردوسی، نظامی، سعدی، مولوی و حافظ و تا حد امکان اصلاح این گفتمان می پردازد. یافته ها نشان می دهد که از فردوسی تا مولوی کاربرد مفهوم جنون مورد توجه بوده است و پس از مولوی، این توجه سیر کاهشی دارد. به لحاظ معنایی، مطالعه مفهوم جنون و سیر تحول آن، هم چنین بررسی تغییرات ویژگی های شخصیت مجنون نشان می دهد که در تمام دوره ها، شعرا دو تعبیر مثبت و منفی (جنون دنیایی و جنون الهی) از جنون در مدنظر دارند و این عامل جنگ بود که توجه گسترده جامعه را به سمت جنون سیر داد و پس از فروکش کردن جنگ، زمینه های خردورزی رشد کرد. در بررسی شخصیت مجنون مطالعه روشن می شود که مجنون حافظ از همه خودمحورتر، مجنون سعدی عاقل تر، مجنون مولوی شادتر و مجنون نظامی عاشق تر است. در تأیید اصل برون بودگی فوکو می توان گفت نمی توان تأثیر رویدادهای زمانی را بر دگرگونی واژگان زبانی نادیده گرفت.
مؤلفههای زمان و مکان روایی در قصص قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله زمان و مکان روایی را در قصص قرآنی بررسی میکند. ابتدا به عنصر زمان روایی از دیدگاه ژنت اشاره میشود و بر این اساس رابطه میان زمان داستان و زمان متن، مفاهیم «نظم»، «تداوم» و«بسامد» را با ذکر نمونههایی از قصص قرآنی تبیین میکنیم. سپس به سنخشناسی، شاخصهای متنی و کارکردهای مکان روایی با اشاره به سوره یوسف (از میان سایر قصص) میپردازیم. میتوان گفت که تحلیل زمان و مکان روایی در قصص قرآنی اولاً، به بسط و گسترش پیرنگ قصص، ثانیاً، شخصیتپردازی و در نهایت، تفسیر و درک سورهها کمک میکند
بررسی و نقد اصول فرهنگ نویسی در فرهنگ آنندراج
حوزههای تخصصی:
آنندراج از جمله فرهنگ های لغتی است که در شبه قاره نوشته شده است. در این مقاله به نقد و بررسی فرهنگ آنندراج پرداخته می شود. هدف از این کار تحلیل، بررسی و نقد ساختار فرهنگ آنندراج بر اساس اصول فرهنگ نویسی است. بنابراین، ضمن توصیف ساختار این فرهنگ در بخش های مدخل، تلفظ، معانی، مباحث ریشه شناختی، نکات دستوری، شواهد واژه ها و منابع مولف، معایب این فرهنگ در بخش های مذکور بیان شده است. برای بررسی و تحلیل آماری چهارصد مدخل از حروف متفاوت «ب،س،ک،م» انتخاب شده است.
نگاهی به مفهوم و مشکلات ویرایش و رسالت ویراستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویراستاری، یکی از ضروریترین مراحل پیش از چاپ هر نوشته است. علیرغم پژوهشهای فراوان در زمینه ویراستاری، هنوز جایگاه این رشته از علم، به عنوان یک تخصص، آنچنان که باید تبیین نشده و آگاهی عمومی از آن اندک است. اهداف نگارنده در این تحقیق عبارت است از: الف) آشنا کردن خواننده با پیچیدگیهای ویراستاری ب) اثبات این که ویراستاری نیز به ماننده سایر حوزههای علمی، خود یک تخصص است و لذا باید نگرشی درخور به آن داشت. ج) پرتوافکنی بر جنبههایی از ویراستاری که برای آحاد نسل نو مبهم است. در همین ارتباط حد و مرز ویراستاری، رسالت ویراستار و ویژگیهای یک ویراستار موفق بیان میشود. طی این تحقیق، از دو قسم ویرایش سخن به میان میآید. ویرایشهای سطح نخست، لغزشهایی را در بر میگیرد که از نظر همه گویشوران زبان، خطا و تصحیح آنها ضروری است. ویرایشهای سطح دوم، در برگیرنده نکات ذوقی و زیباشناختی است و همگی، جنبه پیشنهادی دارد که پذیرش آنها به عهده نویسنده است. پرهیز از افراط و تفریط در ویراستاری و استفاده مطلوب از زبان که نقشی حساس در موفقیت ویراستار دارد از دیگر نکات مورد بحث در این تحقیق است. در انتها نیز پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت ویراستاری در ایران ارائه میشود.
انوری کیست و شعر او چیست؟
حوزههای تخصصی:
استعاره ای در ابهام
حوزههای تخصصی:
خواجه عمادالدین فقیه کرمانی، هم روزگار حافظ شیرازی، در روزگاری متلاطم می زیسته است. آنچه عماد را با حافظ مرتبط کرده است، پیش از آنکه مربوط به ویژگیهای مشترک شعری و سبکی آنها باشد؛ به تصویر و تفسیر خواندمیر، صاحب کتاب حبیب السیر، درباره این بیت از حافظ بر می گردد. ای کبک خوش خرام که خوش می روی بایست غره مشو که گربه زاهد نماز کرد. «خواندمیر» گربه زاهد را استعاره از عماد فقیه فرض کرده، و بعد از او نویسندگانی، چون تقی الدین بلیانی، محمد معصوم شیرازی، ابوطالب خان تبریزی، قاضی نوراله شوشتری، امین احمد رازی، عباس اقبال، پژمان بختیاری، استاد معین و دیگران به آن اشاره کرده اند. صحت و سقم این استعاره موضوع مورد بحث این جستار است. چنین به نظر می رسد که تکوین و برجستگی استعاره مذکور در شعر حافظ، بازتابی از شرایط روزگار و نگاه روان شناختی حافظ به آن شرایط باشد. چرا که حافظ مضامین مشابه فراوانی را به کار برده است. بنابراین، استعاره مذکور، چالش حافظ بیشتر با مفهوم است و نه مصداق. اما از آنجایی که هر مفهومی، می تواند مصداقهای برجسته ای نیز داشته باشد، این پرسش پیش می آید که مصداق یا مصداقهای این استعاره کدامند؟ وانگاشته خواندمیر تا چه حدی صحت دارد؟ در این مقوله با توجه به مدارک و شواهدی، چون مسکوت ماندن این موضوع مهم در مدارک قدیمی تری چون بهارستان جامی که در آن از عماد فقیه سخن رفته است و نیز نگرش ملامتی عماد که از این جهت به دیدگاه حافظ نزدیک است و همچنین دلایلی چون نقش آفرینی کبک در کنار گربه در بیت مذکور که آنرا با کبک انجیر (در متن سنسکریت کپینجله) کلیله پیوند می دهد و ترکیبات، عبارات، استعارات و امثال و داستانهای متعدد و مشابهی که در ادبیات فارسی، اروپایی و افریقایی وجود دارد و نیز استقبال حافظ از شعر عماد در بسیاری از غزلیاتش، گمانه خواندمیر و هم اندیشان او را غیرقابل پذیرش می نمایاند. و اگر بنا باشد که با توجه به عصر حافظ، برای استعاره مذکور، مصداق یابی کنیم، بی گمان با توجه به شواهد متعدد تاریخی و شعری، می بایست انگشت اتهام را به سوی امیر مبارزالدین نشانه رویم که در موش و گربه عبید نیز به گونه ای و هم آمیز، مشبه به گربه عابد قرار گرفته است: ناگهان گربه جست بر موشان چون مبارز به روز میدانا
کنون زین سپس هفتخان آورم (رویکردی روان شناختی به هفتخان رستم و اسفندیار )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خوانش نخست از هفتخان رستم و هفتخان اسفندیار که دو تجلی از کهن الگوی آیینی باززایی (تولد مجدد) به شمار می روند، چنین به نظر می رسد که این دو بخش از شاهنامه، جز در خان سوم (مبارزه با اژدها) و خان چهارم (مبارزه با جادوگر)، کاملا با یکدیگر متفاوتند؛ اما واکاوی مفاهیم نمادین مربوط به خانهای دو قهرمان اساطیری شاهنامه، گویای مطالب دیگری است. این دو سفر با هفت مرحله نمادین، اگرچه به لحاظ روساختی با یکدیگر متفاوتند؛ اما به لحاظ ژرف ساخت کاملا شبیه یکدیگرند. آنچه نمادشناسی خانهای دو قهرمان به دست می دهد، حضوری رازآلود و سمبلیک از نیروهای اهریمنی خفته در پس لایه های ناخودآگاهی است که در هیات شیر، گرگ، اژدها، جادوگر، دیو و ... رستم و اسفندیار را به نبردهای دشوار و جانکاه، اما ناگزیر می کشاند؛ چراکه تنها در صورت رویارویی با این اهریمنان دیوسیرت و نابودی آنهاست که دستیابی به درونی ترین لایه ناخودآگاهی؛ یعنی «خود» برای دو قهرمان ممکن می گردد تا بدین ترتیب در پایان موفقیت آمیز این سفر نمادین، گوشه چهارم روان ناخودآگاه به دستیاری آنیما، به سه گوشه اضافه شده و تمامیت و کمال مورد نظر برای رستم و اسفندیار حاصل شود.
گوستاو لانسون فرانسوی ، نظریه پرداز تاریخ ادبیات نگاری علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افعال وجهی در ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی وجه و وجهنمایی افعال وجهی در زبان ترکی آذری میپردازد. وجه ـ وجهنمایـی طبیعتی نحـوی ـ معنایـی داشته و دیدگاه گوینده را به آنچه بیان میدارد نشان میدهد. افعال وجهی یکی از راههای بیان وجه میباشند. چارچوب این پایاننامه بر پایه آراء و نظرات اف. آر. پالمر پیرامون وجه و وجهنمایی (1986، 2001) بنا نهاده شده است. این تحقیق پیکرهای از دو هزار جمله فراهم آورده که با بررسی آنها سه وجه خبری، امری و التزامی با درجات امکان و الزام به دست آمده است. همچنین تمایز بین وجه و وجهنمایی در این پژوهش به وضوح نمایان داده شده است به طوری که وجه، صورت و ظاهر فعل و وجهنمایی نقش و کاربرد آن میباشد. نیز سه وجهنمایی برداشتی، درخواستی و توانمندی در زبان ترکی آذری یافت شد.
نقد و تحلیل مبحث حذف و ذکر در کتاب های فارسی علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشکالات و اختلافاتی که در متون درسی علم معانی وجود دارد باعث شده است جایگاه این شاخه علمی در میان علوم ادبی تضعیف و کارآیی های بالقوه آن در درک زیبایی و تحلیل مسائل ادبی پنهان شود. این اشکالات غالباً از فقدان روش علمی و نبود تعریف درست و دقیق از مبانی این دانش سرچشمه می گیرد.
این پژوهش در جهت بازبینی، نقد و تبیین مبحث «حذف و ذکر» انجام شده است که یکی از بخش های مهم فنّ معانی است. حذف و ذکر از مهم ترین ابزارهای بلاغی شعرا و نویسندگان فارسی است که در طول تاریخ ادبی به صورت متنوّع و مکرّر از آن بهره برده اند؛ ازهمین رو توضیح و تفسیر جنبه بلاغی آن از نخستین کتاب های معانی تا دوره معاصر درکانون توجه اهل بلاغت بوده است.
نویسندگان مقاله حاضر مبحث «حذف و ذکر» را در کتاب های بلاغت فارسی بررسی کرده و ضعف ها و قوّت های این کتاب ها را در ارائه منسجم و هدفمند این بخش مهم از علم معانی نشان داده اند و درنهایت برای حذف برخی اغراض ثانویه نادرست، ادغام دسته ای از اغراض در یکدیگر، تغییر نام بعضی از آنها، تعیین «حدودِ مسند» و بازنگری مبحث «ذکرمسندالیه» پیشنهادهایی مطرح کرده اند.
سیمای پیامبر اعظم (ص) در دیوان خاقانی شروانی
حوزههای تخصصی:
"زندگی، سیرت و صورت حضرت رسول اکرم (ص) همچون خورشیدی درخشان برای بشریت محسوب می گردد و شعاع آن در جان و ذهن و زبان مسلمانان جلوه خاصی دارد. در این مقاله تلاش شده است سیمای حضرت رسول اکرم (ص) در دیوان خاقانی بررسی و تحلیل شود. ابتدا با استفاده از منابع و مراجع اشاره ای مختصر به حوادث تاریخی و خصایل فردی و اجتماعی آن حضرت و زندگی مبارک ایشان شده و سپس شواهد شعری مناسب از دیوان خاقانی ذکر گردیده است. همچنین به مواردی از جلوه های سخنان و احادیث آن حضرت در شعر خاقانی توجه شده و با توجه به نمونه های متعدد و متنوع شعری در این خصوص در دیوان خاقانی، می توان توجه و ارادت خاقانی را به دین و حضرت رسول (ص) دریافت و گفت که خاقانی با استفاده از زندگی و سخنان حضرت رسول (ص) غنایی خاص به شعر خود بخشیده و آن را متبرک ساخته است.
"