فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
تصاویر کعبه و ترک ادب شرعی در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی شروانی ملقب به «افضل الدین» از شعرای متشرع سده ششم هجری است. وجود مضامین علمی چون مضامین طب، نجوم، فلسفه، کلام، عرفان و اندیشه های مذهبی در سخن او سبب شده است تا او را «حکیم» نیز بخوانند. باورهای دینی و اندیشه های مبتنی بر شرع از مهمترین درونمایه های شعر خاقانی است که عموماً در قالب تصاویر بدیع و شاعرانه، ساخته و پرداخته شده است. محور اصلی پژوهش حاضر، بررسی تجلی کعبه در دیوان خاقانی از منظر نقد تصویر پردازی است؛ موضوعی که در کتاب های بلاغی گذشته، چندان مورد توجه نبوده و تنها تجلی منفی مفاهیم دینی در آثار ادبی تحت عنوان «ترک ادب شرعی» در قالب تعاریف و شواهدی مجمل، ذکر شده ولی بحث مفصلی در مورد شریعت و تصویر و روابط متقابل آنها نیامده است. بدین ترتیب مسأله «تصویر» و «شریعت» و «کعبه» و تعامل این سه واژه با همدیگر و چگونگی کاربرد و رویکردهای آن در دیوان خاقانی، محور اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. این نوشتار روشن می سازد که نگرش خاقانی به کعبه و تجلی این نگرش در اشعار وی، به رغم بسامد فراوان، آن گونه که انتظار می رود همگون با اصول عقاید و آموزه های اسلامی نیست و شاعر، نگرش خویش را در بسیاری از موارد، مدّاحانه، به حب حطام دنیا آلوده و از آن اصول تخطی کرده است.
ابدع البدایع ( گفتاری در باره علم بدیع و بدیع نگاری در زبان عربی و فارسی )
حوزههای تخصصی:
جنبه های برﺟﺴﺘﮥ سبکی در موسیقی شعر ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای کسی که اندک اطّلاعِ سبک شناختی از ادوار شعر فارسی دارد، مسلّم است که قصاید ناصرخسروهم از نظر فنّی و هم از لحاظ محتوایی به کلی با قصاید سایر شاعران قرن پنجم هجری متفاوت است. این تفاوت حتی در حوزه هایی از شعر او به چشم می خورد که شاعر برای ایجاد تنوّع و نوآوری با محدودیّت روبه روست. در این مقاله، سعی شده است از طریق مقایسة قصاید ناصرخسروبا سه تن از معروف ترین معاصرانش ( عنصری، فرخیو منوچهری) در سه حوزﮤ بیرونی، کناری و درونی موسیقی شعر، برجسته ترین ویژگی های سبکی شعر او تعیین و تبیین شود. حاصل این بررسی مشخص می کند که استفادﮤ ناصرخسرواز اوزان کم کاربرد و وجود سکته در وزن شعر، از مهم ترین موارد سبک ساز در بخش موسیقی بیرونی شعر اوست. همچنین کاربرد ردیف های غیرفعلی و نیز بسامد بالای جناس و استفاده از آن به عنوان محور طنز و انتقاد، به ترتیب از برجسته ترین موارد تمایز سبکی شعر ناصرخسرودر حوزه های موسیقی کناری و درونی محسوب می شوند.
تحلیل زبانشناختی سازمان متن روایی «تنگسیر» در چهارچوب الگوی حل مسأله مایکل هوئی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بحث در مورد سازمان متن روایی «تنگسیر» اثر صادق چوبک، می پردازد. سازمان این متن روایی منطبق با الگوی حل مساله مایکل هوئی (2001) است. مساله اصلی غارت پولهای قهرمان اصلی داستان توسط چهار فرد زورگو، ظالم و فریبکار است. پاسخهای زیادی برای حل آن پیشنهاد می شود. این پاسخها یا از سوی قهرمان ارایه می شود که اغلب ارزیابی آنها مثبت اما نتیجه آن منفی است، و یا از سوی سایر شخصیتها پیشنهاد می شود که ارزیابی آنها منفی و نتیجه نیز منفی است. طرح نهایی برای رسیدن به راه حل، پس از طی چرخه ای نسبتا طولانی، طرح انتقام و کشتن افراد است که با موفقیت انجام می شود و نتیجه آن نیز مثبت است. هرچند مساله نخست با انجام طرح فرار حل می شود، مساله دوم حل نشده باقی می ماند.
ریشه شناسی عامیانه
تطور استعاره عشق از سنائی تا مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار بر آنیم تا طرز تلقی سنائی، عطار و مولانا، به عنوان سه نقطه عطف در تاریخ شعر عرفانی، را از مفهوم کلیدی عشق بررسی کنیم. مبنای نظری مقاله نظریه استعاره های شناختی است. ابتدا به پیشینه تحقیق پرداخته ایم و سپس بحث را در چهار بخش اصلی گزارش استعاره ها، بررسی سابقه استعاره ها در منابع پیش از سنائی، تحلیل شناختی استعاره ها و سیر تطور استعاره های مفهومی عشق از سنائی تا مولانا دنبال کنیم. این تحقیق هم میزان نوآوری و تقلید سه چهره مذکور را در استفاده یا ساختن استعاره های عشق را نشان می دهد و هم در عین نشان می دهد که مفهوم عشق به عنوان کلیدی ترین اصطلاح عرفان در طول تاریخ چه تغییراتی را از سر گذرانده است. سه چهره مذکور سه شخصیت اصلی در تاریخ شعر عرفانی هستند، عشق کلیدی ترین اصطلاح عرفانی است و نظریه استعاره های شناختی یا مفهومی در میان نظریات مربوط به استعاره برای تحلیل چنین متونی مناسب تر به نظر می رسد.
وجه غالب و بازی ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«وجه غالب» کلید بوطیقای صورت گرایی است. این عنصر جزء تمرکزدهنده به یک اثر هنری است؛ این جزء بر اجزاء و عناصر دیگر فرمان می راند، آن ها را تعیین می کند، متحول شان می کند و در نهایت این عنصر حاکم است که یکپارچگی و انسجام ساختار را تضمین می کند. «وجه غالب» عنصری زبانی و اغلب مکرّر است که در هیئت یک سمبل، یک شُعار یا اصطلاح، پاره ای مکرر و یا مصراعی مکرر و... در سطح ساختار شعر ظاهر می شود. «وجه غالب» هرچه که باشد با هدف «ایجاد مرکزیت معنایی»، «اسکلت بندی ساختار»، «واسازی ساختار»، «مدخل آفرینی متعدد برای شعر»، «تقویت موس یقی زبان»، «مکث و وقف توصیفی»، «عق لانیّت شعر»، «وحدت لحن»، «فضاسازی» و... طراحی و ابداع شده است. این مقاله به دنبال کشف و تشریح عملی و علمی کیفیّت وجه غالب در زبان و ساختار شعر معاصر است.
بررسی و مقایسه سبک شناسی اسم های اشخاص در جلدهای اول تاریخ بیهقی و تاریخ جهانگشای جوینی با استفاده از بسامدهای آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نثر تاریخ بیهقیو تاریخ جهانگشای جوینیاز دو دوره کاملاً متفاوت، مرسل و فنی، است. تاکنون پژوهش های متنوعی دربارة سبک شناسی بر روی این آثار انجام شده است؛ اما متأسفانه دربارة ویژگی های سبکی این دو اثر، تنها شواهد محدودی بررسی می شود. از مهم ترین اهداف این پژوهش، تهیه اسناد و اطلاعات قطعی باتوجه به کل متن است؛ منظور از اسناد و اطلاعات قطعی، اطلاعات آماری و مشخص شدة هریک از ویژگی ها و عناصر مهمی است که صاحب نظران بر اساس آن نظر خود را دربارة سبک یک اثر ارائه می کنند. تمرکز این روش بر اطلاعات به دست آمده از آثار ادبی و تحلیل آنها با نرم افزارهای پیشرفته رایانه ای است؛ به همین منظور جلد اول تاریخ بیهقیو تاریخ جهانگشای جوینیانتخاب شد. اسم های موجود در هر اثر با استفاده از رایانه، از هر دو متن استخراج گردید. با بررسی هر دو متن تفاوت ها و شباهت های ویژگی های مؤثر هر اثر در زمینة اسم های اشخاص، باتوجه به رویکرد سبک شناسی، تحلیل شد. ابوالفضل بیهقی به سبب سبک خاص و تلاش برای مستندکردن نوشته هایش، بیش از جوینی از اسم های اشخاص بهره برده است؛ البته این تفاوت تنها در تنوع اسامی نیست؛ بلکه تفاوت اصلی در میزان تکرار اسم هاست؛ به گونه ای که در تاریخ بیهقیتکرار اسم بیش از تاریخ جهانگشای جوینیاست.
تحلیل کهن الگویی حکایت «جولاهه با مار» مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازنظر یونگ بین رؤیا، اساطیر، ادبیات، و به طور کلی هنر رابطه بسیار نزدیکی برقرار است. او از بازتافتن نمادهای اساطیری و صورت های ازلی در رؤیا و آفرینش های ادبی و هنری سخن گفت؛ زیرا صور مثالی در هنر و ادبیات هم خود را مانند رؤیا نشان می دهند. مرزبان نامه از متون نثر ادبیات کلاسیک ایران است که «صور مثالی» در آن، در قالب حکایت های اخلاقی و اساطیری بروز کرده است. در پژوهش حاضر، کهن الگوی های مهمی چون «خود»، «مادر مثالی»، «پیر دانا»، «ولادت مجدد»، «آنیما» و «پرسونا» در حکایت «جولاهه با مار» از باب هشتم مرزبان نامه، بررسی شد و نتیجه گرفته شد که مرد جولاهه، نماد «من» یا «پرسونا» است که از طریق همسرش، که نماد نیمه مادینه ناخودآگاه (آنیمای) اوست، به سوی «خودشناسی» سوق داده می شود و با راهنمایی مار (نماد «پیر فرزانه») به شناخت خود و «فردیت» می رسد. محتوای خواب های پادشاه، بیان گر تضاد و ناسازگاری عناصر روان مرد ازجمله «سایه» و «پرسونا» است که با فراخوان خود و راهنمایی «پیر»، به سازگاری و تکامل منجر می شود. درکل، حکایت «جولاهه با مار» بیان گر نوعی فرایند «فردیت» و تجلی منویات پنهان ناخودآگاه جمعی است که در مرزبان نامه، به صورت ناخودآگاه نمایان شده است.
تبدیل عدد یک به نشانه نکره در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی چگونگی پیدایش نشانه نکره در زبان فارسی می پردازد . این بررسی نشان می دهد چگونه عدد یک به تدریج از دوره باستان به این سو به صورت نشانه نکره به کار رفته است . به نظر می رسد پیدایش نشانه نکرده در دوره میانه ، حاصل ساختهایی باشد که در آنها عدد یک پس از معدود مفرد قابل شمارش به کار رفته است و با تعمیم به اسمهای مفرد غیر قابل شمارش و اسمهای جمع به نشانه نکره تبدیل شده است.
تحلیل ساختاری منطق الطیر
اسطوره تولد قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین مرحله اغلب داستان های اسطوره ای، فرایند تولد قهرمان است. تولد قهرمان در باورهای اسطوره ای، و با توجه به آراءِ میرچا الیاده و جوزف کمپبل، تولدی نمادین از بطن زمین است که بر میل بشر برای بازگشت دوباره به «زهدان نخستین» صحه می نهد و آرزوی اتحاد او با «مادر اعظم» را محقق می سازد. مسأله این پژوهش نیز تحلیل روان شناسانه و اسطوره شناسانه تولد قهرمان در داستان های اساطیری و مقایسه آن با روایت های عامیانه با تکیه بر آراءِ فروید و شاگردش اتو رانک و همچنین نظریه های اسطوره شناسانه راگلن، یونگ و الیاده است. در کنار تحلیل های اسطوره ای و روان شناسانه، بررسی نمادشناسانه «سبد» در روایت های تولد، مطالعه جانبی دیگر این پژوهش است. با توجه به چنین نگرشی می توان درون مایه اصلی و پیرنگ بنیادین بسیاری از داستان ها و روایت های اسطوره ای را بازگشت نمادین کودک به طرق مختلف به زادگاه اولیه خود قلمداد کرد که از ویژگی های مابعدالطبیعی بسیاری بهره می برد.
فلسفه بلاغت
حوزههای تخصصی: