فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی اندیشه های فلسفی در شعر بیدل دهلوی
حوزههای تخصصی:
متناقض نمایی در شعر فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
متناقض نما یا پارادوکس در شعر، هم در حوزه زبان و هم در حوزه معنا باعث آشنایی زدایی و برجستگی کلام می شود. این شگرد ادبی از دیرباز مورد توجه شاعران بوده است؛ در شعر معاصر، به تبع پیشینه آن در ادبیات کلاسیک فارسی و نیز با آشنایی و توجه به ادبیات غرب، مورد استقبال شاعران معاصر قرار گرفت. فروغ فرخزاد در دو مجموعه واپسین شعر خود از متناقض نمایی برای برجسته سازی و ایجاد ابهام هنری که جلب توجه مخاطب را در پی دارد، استفاده ی زیادی می کند فروغ این شگرد شعری را برای اهدافی هم چون معناگریزی، ایجاد بار عاطفی، بیان طنز، ریشخند و ... به کار می گیرد. این شیوه تاثیر زیادی بر خواننده دارد و زیبایی خاصی را می آفریند. در این مقاله متناقض نمایی در شعر فروغ در دو بافت مورد بررسی قرار گرفته است: 1) بافت زبانی که بیشتر باعث اختلال در زبان می شود، 2) بافت موقعیت که علاوه بر زبان، باعث آشنایی زدایی در معنا و پیش فرض های قراردادی ذهن جمعی می شود. نمونه هایی از شعر فروغ که با این شیوه بیانی به کار رفته، آورده شده است. این جنبه از شعر فروغ علاوه بر معناگریزی و ایجاد ابهام نشانگر یکی از وجوه زیبایی شعر اوست.
از شکل گرایی تا ساختارزدایی در ادبیات
حوزههای تخصصی:
شکل گرایی روسی در اوایل قرن حاضر بجای ادبیات‘به "ادبیت" یعنی آنچه نوشته را به اثری ادبی بدل میکند پرداخت و مفهوم "آشنایی زدایی" رامطرح کرد. ساخت گرایی پراک تداوم شکل گرایی روسی بود و ساخت گرایی مدرن نیز همانند ساخت گرایی پراک وامدار نظریه سوسور است و عقیده دارد که بر نظام زبان دو محور"همنشینی"و"جانشینی"حاکم است.همه این نظریه پردازان ساختار یا نظام زبان را بطور همزمان بررسی می کنند آنان به آنچه معنی را ممکن می سازد توجه دارند تا به خود معنی ساخت گرایان عمل نگارش را ناشی از"دستور"یا نظامی گشتاری میدانند که بر خلق اثر مقدم است. زبان از دیدگاه ساخت گرایی نظام بسته و بخود پیچیده دارد که فشارهای ساختارهای بیرونی("جهانی واقعی") بر آن مؤثر نمی افتد. نهضت"پسا ساخت گرایی" که مهمترین جلوه آن "ساختارزدایی" است به تجدید نظر یا تعمیم باورهای ساخت گرایی می پردازد. بعقیده دریدا جمله صرفا میتواند از راه تمایز از سایر معانی ممکن که تعدادشان نامحدود است کسب معنی کند وچون معنی در نشانه معنایی(دال)نیست لذا تعبیر معنایی ‘ حرکتی بی سرانجام است که هرگز نمیتواند به مدلول مطلقی برسد. این بررسی نتیجه میگیرد که تحولات نقد ادبی از شکل گرایی روسی تا پسا ساخت گرایی بجای معنی درصدد آشکارکردن نظام و قراردادهایی بوده است که عامل زایش فرم و معنایند. تمهیدات نهضت های انتقادی مورد بحث یعنی"آشنایی زدایی"و "ساختار زدایی"‘همگی بر"آشکار کردن صناعت"‘بر فرم به بهای نادیده گرفتن یا کم اهمیت جلوه دادن محتوی تأکید دارند
زیبایی شناسی در هنر و ادبیات
حوزههای تخصصی:
ما همه بازی مان را می کنیم ( نگاهی به رمان قاعده بازی ، نوشته فیروز زنوزی جلالی )
حوزههای تخصصی:
تحلیل روان شناختی رنگ سرخ و سیاه در اشعار صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل روانی افراد برمبنای روان شناسی رنگ، یکی از شیوه های رایج در روان شناسی محسوب می شود. کسانی که به اختیار و آگاهانه و بر پایه علاقه و سلیقه به انتخاب رنگ ها دست می زنند، زمینه را برای تحلیل روانی خود به دست می دهند.
صائب شاخص ترین چهره ادبی قرن یازدهم هجری و یکی از پرکارترین شاعران این مرز وبوم گزینه مناسبی برای تحلیل روان شناختی برمبنای روان شناسی رنگ ها است؛ زیرا از طرفی مجموعه اشعار او هم از نظر حجم و هم از نظر مضمون از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و از طرفی خود صائب به عنوان نمونه ای از افراد جامعه و تحت تأثیر عوامل بیرونی ودرونی و از طریق استفاده از رنگ ها به نمایاندن مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی خود پرداخته است.
در اشعار صائب بین کاربرد رنگها دو رنگ سرخ و سیاه کاربرد برجسته تری دارند. رنگ سرخ نمایان گر شور و شوق و انگیزه های بی پایان او برای دست یافتن به تمام آرزوهایی است که به گونه های مختلف از او سلب شده است. رنگ سیاه نماد تیرگی ونفی همه چیز است. در ورای آن چیزی متصوّر نیست. از همین رو پایان راه، ناامیدی وانصراف و تسلیم تلقی می گردد.
اما همراهی این دو رنگ، نشان از تلاش شاعر برای رهایی از وضعیت به وجود آمده دارد وگویی هنوز امید به بهبود روزگار دارد.
رنگ سرخ و واژگانی که نماد رنگ سرخ هستند، یاد آور وطن به صورت عام و ایران و اصفهان به طورخاص است و رنگ سیاه و واژگان یادآور سیاهی، نماد هند و سرزمین های تابع آن است تا جایی که اصفهان و هند در ذهن ( و روان ) شاعر، مترادف و جایگزین دو رنگ سرخ و سیاه شده است.
معرفی و نقد تذکره خیرالبیان
حوزههای تخصصی:
آثاری که در ادبیات فارسی از آنها با عنوان تذکره الشعرا و یا به اختصار تذکره یاد می شود، از مهم ترین منابع در شناخت احوال و آثار شاعران زبان فارسی و اوضاع فرهنگی و اجتماعی است. مولفان این گونه آثار، علاوه بر پرداختن به شرح حال شاعران، منتخباتی نیز از اشعار آنان فراهم آورده و از این جهت در حفظ آثار ادبی ادوار مختلف سهم عمده ای برعهده داشته اند. تذکره خیرالبیان تالیف ملک شاه حسین بن غیاث الدین محمد بهاری سیستانی یکی از این آثار است. این تذکره با همه اهمیتی که برای تحقیق در زبان و ادب فارسی داشته تاکنون به طبع نرسیده است. خیرالبیان تذکره ای عمومی مشتمل بر دیباچه، مقدمه، دوفصل، یک خاتمه و یک ختم خاتمه است. در این مقاله ضمن معرفی بخش های مختلف این اثر، در باب ویژگی های زبانی، سبکی و محتوایی آن سخن گفته ایم.
تطوّر مفهوم محاکات در نوشتارهای فلسفی- اسلامی (با تکیه بر آثار متّی، فارابی، ابن سینا، بغدادی، ابن رشد، خواجه نصیر و قرطاجنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محاکات کلمة کلیدی در بوطیقای فلسفی است که عنصر جوهری شعر را تشکیل می دهد. مفهوم این کلمه از زمانی که در نوشتارهای ارسطو مطرح شده تا آن زمان که از طریق متّی بن یونس قنّائی وارد حوزة اسلامی شده و تا زمانی که از زیر دست فلاسفة مسلمان عبور کرده ، پیوسته در حال تغییر بوده است. مقالة حاضر، در صدد است مفهوم کلمه را از طریق بررسی پدیدار شناسانه در نوشتارهای فلسفی حوزة اسلامی بررسی نماید. منابع تحقیق از ترجمة اثر ارسطو توسط متّی بن یونس قُنّائی شروع میشود و به ترتیب به رساله های شعری فارابی، ابن سینا، بغدادی، ابن رشد، خواجه نصیر طوسی و حازم قرطاجنی می رسد. محورهای اصلی بحث در این مقاله عبارت است از: قلمرو معنوی محاکات، وجود تمایز و اشتراک محاکات در هنرها، محاکات در شعر، انواع محاکات شعری، اهداف محاکات شعری، محاکات شعری و قیاسات منطقی، محاکات شعری و صورت های بلاغی، محاکات و مسأله وجود، محاکات شعری و هدف تربیتی ـ اخلاقی شعر. در هر مورد به ترتیب تاریخی، نظریّات چهره های فوق را بررسی کرده ایم. قرطاجنی فیلسوف نیست، امّا از آن جا که نظریّاتش تحت تأثیر ابن سینا و فارابی قرار دارد و در پایان دورة تدوین بوطیقای فلسفی ـ اسلامی ایستاده، اثر او را هم در زمرة این تحقیق گنجاندیم.
ناتورالیسم ادبی در سینما؛ تنازع بقا و جبر زیست محیطی در فیلم های «خاکستری» و «مرگ کسب وکار من است»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«خاکستری» و «مرگ کسب وکار من است» فیلم هایی ناتورالیستی اند که زندگی شخصیت هایی را بیان می کنند که از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در اوضاع وخیم و اسفناکی به سر می برند. رفتار و اَعمال شخصیت های این فیلم ها غیرارادی، غریزی و موروثی، و متأثر از شرایط جبری زیست محیطی ای است که بر آن ها تحمیل شده است. با توجه به اینکه ناتورالیسم از ادبیات به سینما راه یافته، در این پژوهش، فیلم های نام برده براساس ویژگی های ادبیات ناتورالیستی نقد و تحلیل شده و تنازع بقا، جبر زیست محیطی، عامل وراثت و سرانجامِ اسفناک شخصیت های داستانی مورد تأکید قرار گرفته است. داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و روش تحقیق نیز توصیفی- تحلیلی است که مبتنی بر قرائت تنگاتنگ داستان فیلم هاست. تنازع میان شخصیت های این فیلم ها و جدال ایشان با محیط بیرونی سرانجامی جز مرگ و استیصال ندارد. درگیری شخصیت های داستانی با همدیگر، جدال شخصیت ها با محیط طبیعی یا ساخته های دست بشر، اوضاع اجتماعی و اقتصادی نامطلوب، بیماری های موروثی یا محیطی و کنش های نمادینی که بر جبر ناشی از وراثت تأکید می کنند، مؤلفه هایی از ناتورالیسم در این فیلم ها هستند.
هرمنوتیک و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های مدرن نقد ادبی هرمنوتیک یا علم تفسیر و تأویل متن است . این روش دارای دو دوره کاملأ مجزا از هم است: 1. هرمنوتیک سنتی که درآن از اصل قطعیت معنی سخن گفته می شود.معروفترین فرداین دسته ‘شلایر ماخر است. 2. هرمنوتیک جدیدکه معنارا همان چیزی میداند که خواننده درک می کند . از این گروه نیز گادامر و آیزر معروف هستند. هر چند می توان شعرهای حافظ را از دید مکاتب مختلف نقد ادبی مثل نقد فرمالیستی و اسطوره گرا بررسی کرد ‘ اما یکی از بهترین روشهای تحلیل شعر او هنوز هم روش هرمنوتیکی است.
مجمل فصیحی خوافی
زندقه بشار بن برد بین سیاست و واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در باور کردن بسیاری از حوادث تاریخی که تاکنون نقل شده، به تعقل بیشتر و اندیشه ای ژرف تر نیاز است؛ به ویژه اتفاقاتی که به شخصیت های بزرگ ادبی، علمی و سیاسی مربوط می شود. اخباری که در مورد بشار بن برد و علت قتل او گزارش گردیده نیز از این نوع است. بسیاری علت قتل او را زندیق بودن او می دانند، اما به علل زیر به نظر می رسد که حقیقت، این گونه نباشد:
1. بشار هجوگو بوده و هجا را حتی برای خلفا و بزرگان هم به کار برده و این کار باعث شعله ورشدن آتش کینه و حسد در دل آن ها شده است.
2. در کنار اشعاری که در الحاد و کفر به او منسوب است، اشعار توحیدی دیگری نیز هست که بر موحد بودن وی دلالت دارد.
3. با آنکه کیفر زندیق اعدام بوده، اما بشار در ابتدای امر اعدام نشده، که با ضربات شلاق فوت کرده است و این خود باعث ابهام دیگری در علت قتل اوست.
4. اشعاری از بشار یافت می شود که نشان دهنده توبه وی از گناهان گذشته است و اطلاق زندیق بر شخص تائب وجهی ندارد.
5. ندامت مهدی (خلیفه عباسی) از قتل شاعر دلیل واضحی است که اعدام وی به علت کینه بزرگان و صاحب منصبان و نه کفر و الحاد بوده است.
واژه ادب و موضوعات علوم ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «ادب» از کلماتی است که معنی آن همراه با تحول زندگی قوم عرب و انتقال آن از بدویت به مدنیت تغییر یافته و پی درپی معنای نزدیک به هم پیدا کرده است و تا این معنی را که امروز به ذهن متبادر می شود به خود گرفته است و آن عبارت از سخنی است رسا، که به نیت تاثیر در عواطف خواننده یا شنونده به شعر یا نثر انشا شود. در این مقاله سعی شده است که با کندوکاو در سنت نظم و نثر عرب کلمه ادب ریشه یابی شده و تحول معنای آن در طول تاریخ ادبیات عرب پی گرفته شود و انواع آن و مابه ازای معنایی آن در هر دوره استخراج گردد.
شرح حال عبدالحمید بن یحیی کاتب
حوزههای تخصصی:
بررسی انواع شیوه های تأکید بلاغی در قصاید ناصرخسرو با نگاهی به خردگرایی و اندیشه های مذهبی شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأکید در بلاغت به معنای ثابت کردن یک مفهوم در ذهن مخاطب و تقویت و استوارکردن آن برای زدودن هرگونه ابهام نسبت به معنای منظور است. این شگرد ادبی با استفاده از گنجایش های ویژة زبانی صورت می گیرد. باتوجه به رویکرد مذهبی ناصرخسرو در اشعار و هدف ویژة این شاعر از سرودن شعر، شیوه های تأکید بلاغی در اشعار او کاربرد بسیاری دارد. بررسی انواع این شیوه ها بسیاری از جنبه ها و ظرایف شعری این شاعر را می تواند آشکار کند. هدف این پژوهش بررسی انواع شیوه های تأکید بلاغی در اشعار ناصرخسرو است. این جستار به روش کتابخانه ای انجام شد. در این پژوهش شواهد تأکید بلاغی در قصاید ناصرخسرو در دو موضوع شگردهای علم معانی و بدیع بررسی می شود. برپایة نتایج می توان گفت خردگرایی شاعر به توجه بسیار او به آرایه هایی مانند استدلال و اسلوب معادله انجامیده است؛ همچنین اندیشه های اسماعیلی این شاعر در کاربرد پرسش بلاغی و پرهیز از سوگند و بدل و تنسیق الصفات مؤثر بوده است. گفتنی است شیوه هایی مانند مبالغه و شخصیت بخشی که بیشتر با سرشتی خیال پرور سازگار است تا فلسفی، در شعر او جایگاهی ندارد.
جهان های موازی و معنی شناسی روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیرنگ برخی از روایت ها به گونه ای خلاف عادت طرح ریزی شده است به طوری که مجموعِ چند حالتِ متضاد و گاه متناقض همزمان ارائه می شود. فهم و معنادار کردنِ این نوع روایات براساس هستی شناسیِ کلاسیک که اکثر ما خوانندگان با آن خو گرفته ایم ممکن نیست؛ بلکه نیازمند هستی شناسیِ دیگری همچون هستی شناسیِ کوانتومی است. چراکه در تفسیر «چندجهانیِ» مکانیک کوانتوم به فعلیت رسیدنِ «همه احتمالات» و جمع شدن حالت های متضاد ممکن است. بنابراین این مقاله یک پژوهش بینارشته ای است با هدف بررسیِ انواع روایاتِ به اصطلاح «چندجهانی» براساس مبانیِ مطرح در مکانیک کوانتوم. پرسش این پژوهش تبیین ارتباط میان مفهومِ جهان هایِ موازی در فیزیک و معنی شناسیِ روایت است یا به عبارتی، پاسخ به این پرسش که ایده جهان های موازی چه نقشی در معنی شناسی روایت دارد؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد که روایات چندجهانی خواننده را به تفکر عمیق تر درباره ذاتِ مکان، زمان، هویت، حافظه، به چالش کشیدن مرز میان امر واقعی و خیالی و مسایلی از این قبیل فرامی خواند.
بررسی فعل «است» در فارسی پهلوی
حوزههای تخصصی:
فعل «است» (مصدر:استن) در طی دوره های مختلف زبان فارسی به شکل های مختلفی تغییر پیدا کرده و تحولات فروانی داشته است ؛ ولی همچنان نامشخص بود، که «است» فعل حال است یا گذشته، و اگر یکی از موارد صحیح باشد، به ترتیب، فعل گذشته یا حال آن چیست؟ در این مقاله ، نمونه های مختلف فعل از متون ادبی دوره هایی مختلف زبان فارسی آورده شده است و سیر تحول مصدر «استن» نشان داده شده است. در نهایت نگارنده، این نظر را بیان می دارد که «است» و «استی» که هر دو معنای زمان حال دارند بایستی از فعل دیگری که فعل «ایستادن» است باشند، به همین منظور نیز نمونه های متعدد فارسی نو و کهن در مورد کاربرد ایستادن به جای بودن آورده شده است ...
کنایه، نقاشی زبان
حوزههای تخصصی: