فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رمان باغ بلور (1365) نوشتة محسن مخملباف از منظر نحوة تعامل با گفتمان غالب اجتماعی در این دهه، در موضوع زنان و با استفاده از تحلیل متنی برمبنای دستور نقش گرا و عمدتاً با استفاده از مؤلفه هایی که سیمپسون (Paul Simpson) (1993) بر آن ها تأکید کرده است و سپس تبیین یافته ها بر اساس نگره های تفسیری تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان تحلیل شده است. باغ بلور به جریانی در داستان نویسی فارسی تعلق دارد که پس از انقلاب و با هدف اجرای آرمان های انقلاب اسلامی در حوزة ادبیات پدید آمد. در این مقاله، پس از توصیف مختصری از گفتمان های ناظر به جنسیت در تاریخ معاصر ایران و گفتمان غالب در این حوزه در دهة 1360 و برمبنای این زمینة تاریخی و گفتمانی، متن رمان بررسی شده است. نتیجة این بررسی نشان می دهد در این رمان، با بازتولید ارزش های سنت پدرسالاری، بازنمایندة دو استراتژی گفتمانی عمده در حوزة زنان به کار گرفته شده است؛ تقلیل زن به مادر و تقدیس مظلومیت وی. این تصویر نیز به نوبة خود، هم جهت با کلیشه های جنسیتی است.
نقد و بررسی کتاب (از گذشته ی ادبی ایران - عبدالحسین زرین کوب)
حوزههای تخصصی:
هم پوشانی ناتورالیسم در ادبیات و امپرسیونیسم در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان ادبیات و سایر هنرها از دیرباز وجود داشته و دارد، اما بررسی این رابطه به گونه ای هدفمند و آکادمیک صاحب نظران ادبیات تطبیقی را از سال های پایانی قرن بیستم به خود مشغول کرده و جایگاه آن در مطالعات میان رشته ای است که خود مطالعات نوپایی محسوب می شود. در مقاله حاضر، نگارنده با انتخاب یک اثر ادبی و یک تابلوی نقاشی، می کوشد تا نشان دهد که چگونه دو اثر ادبی و هنری، از دو مکتب ادبی ـ هنری متفاوت، برای رسیدن به هدفی مشترک و بیانی واحد، قادر به هم پوشانی یکدیگر خواهند بود. یعنی متنی که تصویر می شود و تصویری که متن می گردد. برای این منظور رمان آسوموار زولا، اثر ناتورالیستی قرن نوزده با تابلوی نقّاشی «اتوکش ها»، اثر اِدگار دُگا، هنرمند امپرسیونیست همان قرن، از دیدگاه نظریه پردازان ادبیات تطبیقی، به بحث و بررسی گذاشته خواهد شد.
گنج شایگان
حوزههای تخصصی:
تحلیل اجتماعی شناختی اشعار احمد مطر و سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات انتقادی همواره منعکس کننده جهت گیری ها و اندیشه های مبارزان علیه حاکمیت های استبدادی بوده است. وجود رویدادهای عرصه اجتماعی و سیاسی زمینه مشترکی در ادبیات فارسی و عربی برای حضور شاعران در این حیطه فراهم کرده است. اشعار سیاوش کسرایی و احمد مطر نیز از جهت زمینه اجتماعی، محتوا و استراتژی های زبانی در حوزه انتقادی قرار دارند؛ از این رو این مقاله سعی دارد با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی با تأکید بر الگوی اجتماعی شناختی وندایک، ضمن شناسایی گفتمان های شکل گرفته در اشعار دو شاعر، ایدئولوژی ها و سازوکارهای زبانی گفتمان مدار اشعار را بازشناسی کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. بررسی اشعار نشان می دهد که هر دو شاعر، با استفاده از زبان شعری و خلق گفتمان انتقادی، پیوند ظریفی بین جهانِ شعر و واقعیت برقرار کرده اند و از رهگذر آن در مسیر آگاهی بخشی به ملت مبارز پیشگام بوده اند. همچنین ساختار زبانی و مفهومی گفتمان های شکل گرفته در اشعار حاکی از این است که کسرایی و مطر در کنار تعهد به مبارزه و انتقاد با استفاده از استراتژی های زبانی و قدرت تأثیرگذاری آن، نظام گفتمان انتقادی یکپارچه ای را در برابر سطله استبداد خلق کرده اند. گفتمان غالب در اشعار کسرایی با هدف پیروزی مبازران، ارائه راهکار مقاومت و اعتراض و ترسیم افق های رهایی بنا شده است؛ در مقابل گفتمان مسلط در اشعار احمد مطر بیشتر به بازتاب تلخی های نظام حکومت با هدف مشروعیت زدایی از سلطه حاکمان صورت بندی شده اند.
نقد زیبایی شناختی رنگ در شعر فرزانه خجندی شاعر رنگ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زیبایی شناسی جدید توجه به شکل ظاهری شعر صرفاً برای بیان زیبایی های هنری آن کافی به نظر نمی رسد، به همین دلیل نوعی گرایش تطبیقی برای بررسی تأثّر ذوقی و شخصی شاعر از محیط اجتماعی شکل می گیرد که شناخت آثار ادبی را برمبنای تحقیق روان شناختی و جامعه شناختی ادبی استوار می سازد.
در این جستار با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از دانش های میان رشته ای روان شناسی، جامعه شناسی و زبان شناسی به توصیف و نقد زیبایی شناسی رنگ در شعر یکی از برجسته ترین شاعران نوگرای تاجیکستان پرداختیم. فرزانه خجندی با تأثیرپذیری از رنگارنگی محیط فرهنگی اجتماعی تاجیکستان و بهره گیری کامل از رنگ، اندیشه های اخلاقی را به زیباترین شکل به تصویر کشیده و در عین بهره گیری از رمزها و نمادهای رایج شعر فارسی، با خلق نمادهای نو و ترکیب سازی های بدیع در حوزة رنگ ها به پرورش شکل زیبایی از سخن فارسی دست یافته است.
نقد کهن الگویی سفرِ قهرمان در داستان هفت خان اسفندیار بر اساس نظریّة ژوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این نوشتار، تحلیل نمادهای داستان هفت خان اسفندیار، بر اساس نظریّة فرآیند فردیّت یونگ است که در نظریّة تک اسطورة ژوزف کمپبل، نمود یافته است. کمپبل برای سفر قهرمانان اساطیری، به منظور دست یافتن به فردیّت، الگویی در نظر گرفته که از سه مرحلة اصلی عزیمت، تشرّف و بازگشت تشکیل شده است. در این مقاله، سفر اسفندیار در هفت خان با این الگو و مراحل خردتر آن سنجیده و نشان داده شده است. خودآگاهِ ایرانی در هیأت اسفندیار، در پی توران که ناخودآگاهِ اوست، به آن سرزمین سفر می کند. اسفندیار که نمادی از کهن الگوی قهرمان است، می کوشد تا با ناخودآگاهِ درون بوحدت برسد. او به یاری پیرِ فرزانه و امدادهای غیبی، نخست در هفت وادی، سایه را با خود هم راه می کند و سپس با ورود به آستانِ تشرّف و غلبه بر نفسِ امّاره، با سه آنیمای درون بوحدت می رسد و با برکتی که از این سفر بدست می آورد، به سویِ جامعة خویش بازمی گردد تا با در دست گرفتنِ قدرتِ وعده داده شده از سویِ خودآگاه، به اصلاح و تحوّل جامعه بپردازد. این که اسفندیار بعدها به رویارویی با رستم برمی خیزد و قدم در راه بی بازگشت می گذارد، بیان گر این واقعیّت است که در سفر مثالیش نتوانسته با ناخودآگاه بِیگانگی برسد. بی بهرگیِ او از فرایند فردیّت و سیر ناقص او در روندِ کمال، موجب می شود تا بر تخت شاهی ننشیند و در نیمة راه زندگی، جان بسپارد.
فرهنگ فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا ابوالقاسم متخلّص به "" فرهنگ "" ، خوشنویس وشاعر قرن سیزدهم ه . ق ، فرزند وصال شیرازی است . وی آثار ارزنده ای چون : "" دیوان شعر "" ، "" فرهنگِ فرهنگ "" ، "" رساله ی طب البله "" ، "" شرح حدائق السحر "" و "" شرح وترجمه ی کتاب بارع "" را از خود به یادگار گذاشته است .
یکی از ارزنده ترین آثار او فرهنگ لغتی با نام "" فرهنگ ِ فرهنگ "" است که به صورت نسخه ی خطی و به خط مؤلف در کتابخانه ی ملی نگهداری می شود وتصحیح و تحشیه ی آن حاصل پایان نامه ی کارشناسی ارشد نگارنده بوده است . در این فرهنگ لغت ، ذیل کلمات متداول فارسی ، عربی و ترکی به عنوان مدخل ، مترادفات فارسی با تلفظ دقیق درج شده است .
دراین مقاله به معرفی این فرهنگ ، ارزش واهمیت آن ، شیوه ی ترتیب لغات ، سبک نگارش مؤلف، نحوه ی ایجاد واژه از طریق تبدیل ، حذف و قلب صامت ها ومصوت ها و بررسی نقاط ضعف و قوت کتاب پرداخته شده است
حشو در نوشته های امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی تاریخ بیهقی؛ بررسی ساز و کار روایت «حکایت بوبکر حصیری» بر اساس نظریه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
”داستان کلان“ به مثابه ی ژانری جدید در شکار سایه، اثر ابراهیم گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ها دارای دو ساختار خرد و کلان هستند. ساختار خرد به اجزای یک اثر و زنجیره ی جمله ها در گفتمان می پردازد و ساختار کلان در سطحی بالاتر به پردازش اثر که پیرنگ یا مفهوم کلی اثر را شامل می شود. در اثر تعامل میان این دو ساختار، ساختار دیگری ایجاد می شود که داستان کلان نامیده می شود. این ساختار عبارت است از داستان های غیر مرتبطی که دارای ساختارهای طرح واره ای مشابهی هستند، به طوری که ساختار کلان فضای طرح واره ای پیرامتن با فضای دیگر متون موجود در یک اثر ادغام شده و به فضایی جدید منجر می شود.
پرسش این پژوهش چیستی داستان کلان و چگونگی کارکرد آن در گفتمان داستانی است و اینکه چگونه ساختارهای خرد و کلان برای ساختن یک داستان واحد با یکدیگر سازگار می شوند؟ فرضیه ی این پژوهش وجود ساختاری است که در اثر تعامل ساختار کلان و خرد در “شکار سایه”، اثر ابراهیم گلستان رخ می دهد و به مثابه ی لایه ای عمل می کند که ساختارهای ازهم گسسته را به واسطه ی استفاده از ابزارهای پیرامتنی به هم پیوند می دهد و رمان گونه ای متشکل از داستان های کوتاه شکل می دهد. پیوند این داستان ها به واسطه ی داستانی ناگفته که همان داستان کلان است، شکل می گیرد و در نتیجه، جامعه ای را به تصویر می کشد که همه ی افراد آن علی رغم تفاوت هایشان، الگوی یکسانی را در زندگی خود تکرار می کنند و آن انتخاب راه غلطی است که منجر به بیهودگی و پوچی می شود. از ویژگی های بارز داستان کلان، روایت داستان به واسطه ی ساختار و چیدمان اثر و نه به واسطه ی بیانگری است.
جلوه های رمانتیسم در شعر ابوالقاسم شابی (مظاهر رومانسیّة فی شعر أبی القاسم الشابی)
حوزههای تخصصی:
یعتبر المذهب الرومانسی الذی یعتمد علی أسس فلسفیة خاصة یعتبر فی أوّل ظهوره تجدیدا فی طریق الإحساس والتفکیر والتعبیر، إنّه ثورة ضدّ القیود التی فرضتها الکلاسیکیّة، إنّه تغییر فی مجال الأدب والفن أثمر عن ظهور نتاج ذاتی متحرّر. والرومانسیّة عندما وصلت إلی العالم العربی کان عهد ازدهارها قد انقضی فی البلاد الأوروبیة، لکنّ العالم العربی کان یمرّ بمرحلةٍ من تاریخه تماثل فی ظروفها المأساویّة المتدهورة العصر الرومانسیّ فی أوروبّا. و«الشابّی» - کشاعرٍ تأثّر بالتیّار الرومانسی استطاع - رغم قصر عمره - أن یمثِّل المذهب الرومانسی فی تونس أحسن تمثیل، وأن یسهم فی نشره إلی حدٍّ بعیدٍ. فجاء هذا المقال وعلی أساس من المنهج التفسیری لیکشف عن أهمّ المضامین الرومانسیة التی تجلت فی شعر الشابی.