فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
وجود اختلاف در نسخههای یک اثر ادبی که در قرنهای گذشته نگاشته شده، امری ناگزیر است که برای متخصصان و ادیبان تازگی ندارد. علت این اختلاف ضبطها، میتواند ناخوانا بودن دستنوشته، کهنگی و پاک شدگی خطوط، دستکاری ناسخان بنا به ذوق خویش و یا مواردی دیگر باشد. دیوان حافظ نیز از این امر مستثنی نیست. هدف این مقاله، بررسی بیتی از حافظ است که در تصحیحهای مختلف، متفاوت ضبط شده و شارحان نیز بنا به اختلاف موجود، معنیهای گوناگونی برای آن بیان کردهاند.
خوبان پارسیگو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت، رندان پارسا را
در برخی چاپهای دیوان حافظ، ترکیب «رندان پارسا»، به صورت «پیران پارسا» ضبط شده و شارحان نیز به تبع مصححان، هر کدام ضبطی را اساس کار قرار داده و بیت را معنی کردهاند. نگارنده در این مقاله، این بیت را در محور افقی و بر اساس آرایههای ادبی و تناسب با دیگر اجزای بیت و نیز در محور عمودی و ارتباط آن با کلیت غزل مورد بررسی قرار داده و نشان داده است که ضبط «پیران پارسا» نسبت به «رندان پارسا» ترجیح دارد؛ همچنین با تحلیل و بررسی تصحیح های مختلف دیوان و شرحهای نوشتهشده بر آن، کوشیده است، صورت صحیح بیت را باز نماید و معنی درست و دقیقی از آن ارائه کند.
شیوه فارسی نویسی
تصحیف تناسب در شعر حافظ
بررسی کهن الگوی«آنیما» و «تولد دوباره» در ذهن و زبان خلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن الگو، صورت ازلی، صورت مثالی و به بیان یونگ، «آرکی تایپ»، عبارت از طرح کلی آن دسته از رفتار های بشری است که در ناخودآگاهی جمعی ریشه دارند. از مهم ترین کهن الگو هایی که یونگ،آن ها را بررسی کرده است، می توان آنیما (مادینه روان مرد)، آنیموس (نرینه روان زن)، پرسونا (نقاب اجتماعی فرد)، سایه و خود را نام برد. هدف اصلی از نوشتار حاضر، بررسی نمود آنیما در ذهن وزبان شاعر و اندیشمند معاصر عرب، خلیل حاوی است؛ زیرا واکاوی سروده های این شاعر، به ویژه دو مجموعه نهر الرماد و بیادر الجوع او، حضور آنیما را در ذهن سراینده و نمود آشکار و ماندگار آن را درزبان سروده هایش آشکار می کند.
آسیب شناسی شرح نویسی بر متون ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شرح ها نزد خوانندگان و علاقه مندان به متون ادبی از نقش و جایگاه ویژه ای برخوردارند. اهمّیّت روزافزون شرح ها در فرایند فهم مخاطبان از آثار ادبی و رونق بازار شرح نویسی، به ویژه در دهه های اخیر، باعث شده است تا شارحان مختلفی با سطح دانش و توانایی متفاوت، به کار شرح نویسی بر متون بپردازند که نتیجة آن آشفتگی بازار شرح نویسی در این دوره است. این نوشتار با هدف سامان دهی به بخشی از مباحث شرح نویسی، درصدد است تا با بررسی شروح منتشر شده در دهه های گذشته، مهم ترین نقاط ضعف آنها را بررسی و تحلیل نماید. به همین منظور، بیش از 250 مورد از شرح هایی که در فاصلة سال های 1300 تا 1387 به رشتة تحریر درآمده اند، مورد مطالعه و بررسی قرارگرفته اند و تلاش شده است تا مهم ترین آسیب ها و مشکلات موجود در آنها، طبقه بندی، توصیف و تحلیل شوند و در پایان، ویژگیهای شرح مطلوب و شارح خوب، بیان گردد. این مقاله، مهم¬ترین نقاط ضعف شروح را با ذکر شواهد از شروح گوناگون، در هفت محور کلّی مورد بررسی قرار میدهد: 1- کاستیهای محتوایی؛ 2- رویکرد نامناسب در شرح؛ 3- ناهماهنگی ساختار ظاهری شرح با نوع اثر و اهداف شارح؛ 4- کم توجّهی به دانسته های مخاطبان؛ 5. دقیق نبودن یا نادرستی توضیحات 6- بیان پیچیده و زبان نارسا؛ 7- نارسایی مقدّمه ها.
شعر
علل پیدایش نقد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله آن است که عوامل ظهور نقد جدید راتوصیف و تحلیل نماید. عواملی چون پیشرفت سریع علم، تحولات قابل ملاحظه اجتماعی، ایستایی ادبیات و نقد ادبی، انقیاد از ارزش های اخلاقی و اجتماعی دوره ویکتوریا (1901-1832) به عنوان سدی در راه پیشرفت ادبیات و نقد ادبی، تمرکز بر اولویت نویسنده به جای اولویت متن، یافته های روانشناسی فروید(Freud)، یونگ (Jung) و برگسون (Bergson) و بالاخره نارضایتی گسترده عمومی از وضعیت ادبی قرن نوزدهم، نقادان تصویر گرایی چون ای .ا.ریچاردز(I.A.Richards) را بر آن داشت تا در نظریات ادبی خود بیشتر به متن توجه نمایند و راه را برای شکوفایی نقد جدید هموار سازند. این مقاله همچنین اصول کلی نقد جدید و محدودیت های آن را بررسی خواهد کرد.
در نقد امثال و حکم دهخدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشته حاصل پژوهشی است، نقادانه درباره کتاب امثال و حکم دهخدا که نگارندگان با هدف بررسی و برطرف کردن برخی از کاستی های این مجموعه به آن پرداخته اند. با این که امثال و حکم دهخدا، یکی از مهم ترین کتاب ها در زمینه امثال فارسی و یکی از منابع معتبر در تحقیقات زبان و ادبیات فارسی و پژوهش های مربوط به مثل شناسی تطبیقی است، باز به سان همه آثار قلمی خالی از نقص نیست و در مواردی به بازنگری و بازنگاری نیاز دارد.
از جمله کاستی های این کتاب نداشتن مقدمه و تعریفی جامع از مثل، عدم تفکیک مثل، تمثل، تضمنِ مثل، جاری مجرای مثل و حکمت، نداشتن فهرست موضوعی، مطابقت نداشتن برخی از زیرمدخل ها با مدخل های مربوط به آن، عدم تفکیک امثال عامیانه از مثل های فصیح ادبی، وجود خطاهای فراوان چاپی و غیر چاپی، نداشتن شیوه ای یکسان در ارجاع ابیات و سخنان حکمت آمیز و نیاوردن نام گوینده یا ماخذ در بیشتر موارد، بی نظمی و عدم انسجام کتاب از نظر اسلوب و ساختار و نقل عبارت های منظوم و منثور بدون توجه به سائره بودن یا نبودن آنهاست.
نگارندگان پس از بررسی این کتاب و با در نظرداشتِ نوشته ها و مقالاتی که در نقد این مجموعه به نگارش درآمده، به جمع آوری و بررسی این نواقص همراه با ذکر شواهد و نمونه های فارسی و عربی اقدام نموده اند.
نقد، کند و کا در متن
منبع:
آزما اسفند ۱۳۸۵ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی معنایی در داستان های بیژن نجدی
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی معنایی، یکی از شیوه هایی است که شاعران و نویسندگان، با بهره گیری به جا و هنرمندانه از آن، سطح ادبی آثارشان را ارتقا می بخشند. بیژن نجدی از جمله نویسندگانی است که در ساخت و پرداخت داستان های خود، تمایل زیادی به استفاده از این شیوه داشته است. از آن جا که هنجارگریزی معنایی بیشتر خاص شعر است، بهره گیری از آن در آثار منثور، زبان این آثار را شعرگونه می نماید. فرضیة پژوهش حاضر آن است که یکی از مهم ترین عواملی که زبان داستان های نجدی را از منطق عادی گفتار خارج کرده و آن را به سوی زبان شاعرانه سوق داده، نمود انواع هنجارگریزی معنایی در این داستان هاست. به منظور اثبات فرضیة پژوهش، انواع هنجارگریزی معنایی در داستان های نجدی با استفاده از شیوة استقرایی مشخص و پربسامدترین و مؤثرترین آن ها از حیث شاعرانه ساختن زبان داستان های نجدی بررسی شده است. نتیجة پژوهش بیان گر آن است که از بین انواع ترفندهای ادبی که در چهارچوب هنجارگریزی معنایی قرار دارد تشبیه، تشخیص، مجاز، حس آمیزی، بزرگ نمایی و متناقض نما، بیش ترین نقش را در شاعرانه ساختن زبان داستان های نجدی داشته است.
طلوع و افول ناتورالیسم
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان تاثیر محتوای اشعار بر انتخاب وزن، در قصاید فارسی پیش از مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ارتباط اوزان شعر فارسی با محتوا و مضامین آن می پردازد. این که آیا وزن و محتوا در شعر فارسی با یکدیگر پیوندی تنگاتنگ دارند، از سؤال هایی است که برخی پژوهشگران، کوشیده اند به آن پاسخ دهند. از منظر آنان، وزن های اصلی شعر فارسی را می توان بر اساس ارتباط با مضامین و مفاهیم طبقه بندی کرد و اغلب شاعران بزرگ، دانسته یا نادانسته این تناسب را رعایت کرده اند. از این رو، باتوجه به ضرورت مقایسة کاربرد اوزان در مفاهیم مختلف برای رسیدن به نتیجه ای قابل اعتماد، ابتدا 3209 قصیده از بیست شاعر شاخص پیش از مغول مطالعه و پس از بررسی، 1018 قصیده که محتوای نسبتاً مشخصی داشته اند، در دو دستة اصلی شادیانه ها (تبریک و تهنیت اعیاد، فتح ها و مناسبت های شاد) و غمگنانه ها (مرثیه، حبسیه و شکواییه) طبقه بندی و پس از بسامدیابی، به روش تحلیلی- توصیفی بحرها و وزن های اصلی معرفی و میزان رعایت تناسب محتوایی در کاربرد هریک بررسی شده است. بنابر یافته های این پژوهش، دست کم در سنت قصیده سرایی تا آغاز سدة هفتم، شاعران در انتخاب وزن های اشعار خود توجهی به محتوا نداشته اند و از اغلب بحرها و وزن ها، در مضامین متضاد، استفاده کرده اند. اندک تمایز موجود در برخی گونه های عروضی هم، برآمده از سلیقه و ذوق فردی، تفاوت جغرافیای شاعری و سنت ادبی غالب بر سبک شاعر بوده است.
نقش های روایت شنو در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شنو یکی از چهار نقش اصلی در روایت (نویسندة واقعی، خوانندة واقعی، راوی و روایت شنو) است؛ از این رو آگاهی از آن به شناخت ویژگی های متن روایی منجر می شود. پرسش مقالة حاضر این است که تأثیر علایق و واکنش های مخاطب در بسط داستان و نحوة گسترش پیرنگ چگونه است؟ و روایت شنو چه نقش های دیگری در روایت دارد؟ روایت شنو در مثنوی بسیار آشکار است؛ راوی مستقیم او را مورد خطاب قرار می دهد و مخاطبی است که اقتدار دارد و از راه نظرها و پاسخ های واقعی ادراک می شود. بنابراین، نقشی تعیین کننده در روایت دارد تا جایی که سؤال ها، پاسخ ها و کنش هایش حتی می تواند مسیر پیرنگ را تغییر دهد. به طور کلی، چهار نقش منحصربه فرد و مهم را می توان برای روایت شنوی مثنوی برشمرد که در این مقاله به بررسی این نقش ها می پردازیم.
سنخ شناسی زبان ستیز
تحلیل روایت شناختی سوره نوح (ع) بر مبنای دیدگاه رولان بارت و ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی یکی از رویکردهای نوین مشتق شده از زبان شناسی است که به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق، در صدد یافتن دستور زبان روایت است. استفاده از روش ها و نظریات مطرح شده در روایت شناسی، می تواند تحلیل بهتر و دقیق تری از داستان های قرآنی به دست دهد و جلوه های جدیدی از زیبایی و اعجاز قرآن را روشن سازد. سوره مبارکه نوح سوره ای است که سراسر آن به بیان داستان حضرت نوح (ع) اختصاص دارد و از این نظر، در بین تمامی سوره های قرآن کریم بی همتا است. هدف اصلی این مطالعه، استفاده از نظریات مطرح شده توسط دو تن از روایت شناسان ساختارگرای فرانسوی، رولان بارت و ژرار ژنت، برای تحلیل روایت شناختی این سوره است. روش این مطالعه توصیفی تحلیلی با رویکرد روایت شناختی می باشد. یافته های این مطالعه نشان می دهد تلفیق نظرات این دو اندیشمند در دو حوزه کارکردهای روایی و گفتمان روایی، الگوی مناسبی برای تحلیل داستان های قرآنی به دست می دهد. الگویی که از یک سو راه را برای دست یابی به معارف گنجانده شده در داستان ها می گشاید و از سوی دیگر، پرده از برخی زیبایی های ساختاری نهفته در داستان های قرآنی برمی دارد.
تأملی در کتاب آموزشی: قافیه و عروض سال چهارم دبیرستان
منبع:
شعر تیر ۱۳۷۳ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی های خاقانی در ردیف قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ردیف یکی از عوامل مهم و نقش آفرین در افزایش موسیقی کناری شعر است. قرار گرفتن آن بعد از قافیه و داشتن وحدت لفظی و معنایی وجه مشترک همة تعاریف این مقوله از آغاز تاکنون بوده است. خاقانی شروانی (595-515 ه . ق) با هنجارگریزی در این زمینه و استفاده از ظرفیت های زبانی چون ایجاد معانی مجازی، کنایی و استعاری جدید در بافت کلام، همة تعاریف موجود در زمینة وحدت معنایی را زیر سؤال برده است؛ به گونه ای که تنها در یک چامة بلند 145 بیتی 116 معنی گوناگون از ردیف های به کار رفته ارائه کرده است. در پژوهش حاضر ضمن نشان دادن توان هنری خاقانی در این زمینه، کوشش شده تا در تعریف ردیف نیز تجدیدنظر شود. در این راستا انواع ردیف های اسمی، فعلی، قیدی و امثال آن در قصاید خاقانی بررسی شده است.