فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۶ و ۴۷
حوزههای تخصصی:
مدرنیسم و رمان مدرن
بررسی چند شگرد صرفیِ ادبی ساز زبان در سروده های بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که شعر نتیجه درهم شکستن نظام و اصول حاکم بر زبان معیار (خودکار) است، شاعر برای خلق یک اثر هنری ناگزیر است از این هنجارها عدول کند و برای ظهور این دگرگونی از ابزارها و شگردهای گوناگونی بهره می برد که سبب نزدیک شدن محور زبان به نقش ادبی آن می گردد. در این میان، بیدل دهلوی به عنوان برجسته ترین شاعر سبک هندی در به نمایش درآوردن ویژگی های فرمی و محتوایی این دوره، به خلق و به کارگیری شگردهایی زبانی پرداخته است که یا آن ها را تنها در زبان بیدل می توان یافت یا سروده های وی تبلور کامل و زیباتری از آن ها را دربردارد. از این رو، در پژوهش حاضر سعی شده است برخی از این شگردهای ابهام انگیز زبانی و ساختارهای سازنده و معانی قابل دریافت از آن ها، براساس فرایندهایی که در ژرف ساخت این عبارات و ترکیبات بر روی محورهای فرضی جانشینی و هم نشینی زبان صورت می گیرد و عامل پیوند آن ها به روساخت می گردد، تحلیل و ارائه گردد.
دیالکتیک ترس
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل شاه زن در نگاه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چنانچه پادشاهی شیرین و ماریه را نادیده بگیریم، از میان چند پادشاهی که در آثار نظامی مطرح شده اند، حداقل دو تن از آن ها زن هستند که با وجود این که به دلیل تازگی و نادری مطلب، اهمیت فراوانی دارد تاکنون مورد توجه محققان واقع نشده است.
در این مقاله برای نخستین بار به بررسی و تحلیل پادشاهی زنان در اشعار نظامی پرداخته شده و سعی شده زمینه ی تاریخی و فکری این امر به صورت کوتاه بیان شود و هدف اصلی حکیم نظامی در ساخت و پرداخت شاه زنان آثارش مشخص گردد. در بخش اصلی مقاله، نخست شیوه ی زندگی و فرمان روایی نوشابه در شرفنامه، همراه با بیان ویژگی های شخصیتی و حکمرانی او مورد بررسی قرار گرفته و سپس شیوه ی زندگی و ویژگی های فرمانروایی و شخصیت مهین بانو مورد بحث واقع شده است. در پایان تبیین شده است که نظامی به عنوان اندیشمندی حکیم، به چه دلیل طرح و شرح پادشاهی دو زن را در اشعار خویش گنجانده است.
انواع ادبی و اضطراب های بشری با توجه به آرا پل تیلیش
حوزههای تخصصی:
یکی از نکات مهم در حوزه تطوّر انواع ادبی این است که غلبه یک گفتمان و جریان فرهنگی در دوره ای مشخص در پیدایش نوع ادبی خاص تأثیر انکارناپذیری دارد. اگر برخی منتقدان ادبی بر مبنای نظریه داروین و با توجه به طبیعت موجودات نظریه انواع ادبی را مطرح کردند، می توان بر مبنای دیدگاه پل تیلیش با توجه به اضطراب های روحی انسان در سه ساحت اضطراب وجودی (مرگ)، اخلاقی (گناه) و معنوی (پوچی و بی معنایی) نظریه تطوّر انواع ادبی را تبیین و تفسیر کرد. بر اساس این، نویسنده مقاله ضمن بررسی دیدگاه پل تیلیش در حوزه مورد نظر، سعی می کند با توجه به غلبه یک گفتمان فکری و بروز سنخ روانی خاص (اضطراب) در دوره ای مشخص، کیفیت ظهور نوع ادبی متجانس با آن گفتمان را تحلیل کند.
ویراستار چگونه آدمی است و چه می کند؟
حوزههای تخصصی:
سعدی و نظریة اخلاقی کمآزاری
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین موضوع نظریه اخلاقی کمآزاری در دو بخش سامان یافته است که در بخش نخست نگاهی گذرا به نظریههای اخلاقی متفکران یونان و در بخش دوم نظریههای اخلاقی متفکران ایران زمین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. و در بخش دوم به بررسی دیدگاه محمد زکریای رازی، نظامی و حافظ در این باره پرداخته شده و در بخش دیگر نیز، نظریه خداوندگار حکمت و ادب، سعدی، پیرامون کمآزاری مورد بحث و بررسی قرار گرفته تا ذیلی باشد بر نظریه این بزرگمرد در پرداختن آرمانشهر در بوستان.
متاکریتیک ساختار شناسی ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متاکریتیک ساختار شناسی ژنتیک دکتر مژگان مهدوی زاده استادیار گروه زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه اصفهان mojgan_mahdavi@yahoo.fr (۸۶/۳/ ۸۵ ، تاریخ تصویب: ۱ /۸/ (تاریخ دریافت: ۱ چکیده توصیف و تشریح متون به شیوه ساختار شناسی، سیری است قابل فهم و واضح که مفهوم ژنتیک را نیز در بر میگیرد و همان طور که میدانیم لوسین گلدمن، اولین کسی است که مطالعات و بررسیهای جامعه شناختی خود را ""ساختار شناسی ژنتیک"" نامید. گلدمن با سعی بر اعمال اصول اساسی شیوه مذکور بر علوم انسانی و بویژه بر نقد ادبی، شباهتها و تفاوتهائی بین مکتبهای مختلف نقد ادبی که گاه تکمیل کننده یکدیگر هستند پیدا کرد و متوجه شد که تمامی این مکاتب به نوعی با شیوه ساختار شناسی ژنتیک او مرتبطند. در واقع برای او، هر گونه تعادل رضایت بخشی بین ساختارهای فکری شخص مورد مطالعه و دنیای پیرامون او، منجر به وضعیتی میشود که در آن، این رفتار انسان است که دنیای پیرامونش را متحول میسازد. ولی آیا چنین بررسیهای جامعه شناختی میتواند مطمئنترین ابزار درک پدیدهشناسی ادبی باشد؟ آیا گلدمن از اهمیت ""متن ادبی"" غافل نشده است؟ وقتی فرد صرفًا به عنوان عضوی از گروهی که به آن وابسته است معرفی میشود، هوّیت فرد در تقسیم بندیهای اجتماعی نادیده گرفته نخواهد شد؟ کدامین تفاوت راسین تراژدی نویس را از مولیر کمدی نویس متمایز میسازد؟ آیا هر دوی آنان متعّلق به قرن هفدهم فرانسه نبودند و در زمان سلطنت لوئی چهاردهم نمی- زیستند؟ آیا نهایتًا وجه اجتماعی بدون در نظر گرفتن وجه فردی مفهومی خواهد یافت؟ واژگان کلیدی: ساختار شناسی ژنتیک، متاکریتیک، پدیده شناسی ادبی، وجه اجتماعی، وجه فردی.
سطر اندازی و صفحه آرایی
نگاه عبدالعلی دستغیب به «قصه تهمینه» محمد محمد علی
منبع:
رودکی۱۳۸۵ شماره۱۱
حوزههای تخصصی: