فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف مقالة حاضر، بررسی مفهوم جهاد، پایداری و مفاهیم مرتبط با آن در گفتمان سیاسی رهبر انقلاب اسلامی ایران است. در این مطالعة زبانشناختی که در چارچوب نظریة استعارة شناختی صورت می گیرد، 15 سخنرانی حضرت آیت ا... خامنه ای در بهار 1392 که در بخش آرشیو بیانات رهبری[1] ذخیره شده است به عنوان جامعة آماری انتخاب شده است. از میان این داده ها،کانون های استعاری مربوط به مفهوم جهاد به طور هدفمند، انتخاب و استعاره های مرتبط با آنها شناسایی و طبقه بندی گردید. هدف این مقاله، پاسخ به این سؤال است که در ادبیّات سیاسی ایران، استعارة سیاسی ایدئولوژیکی «جهاد» چگونه ظاهر می شود و ارتباط استعاره های خرد مرتبط با آن چگونه است؟ همچنین، این استعارة کلان از چه عناصری تشکیل شده است؟ بررسی داده های مذکور بر اساس رویکرد استعارة شناختی نشان داد که در گفتمان رهبر، استعارة جهاد به عنوان استعاره ای کلان در زیرساخت اکثر مباحث سیاسی عمل می کند. استعاره های کلان، فعّالیت ثمربخش جنگ/جهاد است و فعّالیت ثمربخش سفر است از جمله استعاره های غالب در بیانات رهبر است. همچنین، ماهیّت فرهنگی دینی استعارة جهاد باعث ایجاد انسجام آن استعاره و انعطاف در کاربرد مفاهیم مختلف شده است.
معنازایی در عدول از پیش متن؛ خوانش بینامتنی داستان هابیل و قابیل و رمان های هابیل سانچت (میگل د. اونامونو) و سمفونی مردگان (عباس معروفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت نظریه ای ادبی است که بر پایه نظریه گفت وگومندی باختین، نخستین بار توسط ژولیا کریستوا ارائه شد. بر طبق این نظریه، هر متن در گفت وگو با متن های دیگر تولید و خوانش می شود. خوانش بینامتنی، خوانشی است که متن را به جای جهان واقعی به جهان متنی تأویل می کند. پیش متن هابیل و قابیل که در کتب مقدس ادیان الهی آمده ، الهام بخش بسیاری از متون ادبی بوده است. امّا همان طور که کریستوا تصریح می کند، منبع شناسی غایتِ نظریه بینامتنیت نیست. کشف روابط بینامتنی و بینانشانه ای است که منجر به نفوذِ خوانشگر به لایه دوم متن یا همان لایه نشانه ای می شود. با تحلیل بینامتنی می توان معانیِ مختلفِ مستتر در متن را دریافت. بینامتنیت متضمن گفت وگوی بین متن-هاست. این گفت وگو موجب تغییر و معنازایی در هر دو طرف گفت وگو می گردد. ما در این پژوهش، دو متن هابیل سانچت نوشته میگل د. اونامونو و سمفونی مردگان نوشته عباس معروفی را خوانش کرده و با توجه به میزان دگرگونی و عدول این دو متن از پیش متن اصلی- داستان هابیل و قابیل در کتب مقدس- معنازایی را در طرفین مکالمه بررسی می کنیم. در این راه، «شاخص گفت وگومندی» را برای سنجش میزان تأثیر و تأثرات متون معرفی می کنیم. ماحصل این پژوهش در سطح بینامتنیت خوانشی، استفاده از شاخص گفت وگومندی در طبقه بندی متون و در سطح بینامتنیت تولیدی، راهکاری عملی برای تولید متون جدید در گفت وگو با متون پیشین است.
اعجاز موسیقایی قرآن در آیینة عبارت های موزون عروضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در معنای اعجاز قرآن وجوه متعددی، هم به لحاظ ظاهری و هم از حیث محتوایی بیان کرده اند. یکی از مهمترین جنبه های نظم موسیقایی قرآن کریم، ضرب آهنگ یا موزون بودن عبارات آن است که در کنار جاذبة معنایی و محتوایی قرآن بر زیبایی آن افزوده و سبب کشش و جذبه مضاعف آن می شود. آن چه به نحو تفصیلی برای نخستین بار در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، عبارات موزونی است که وزن آن ها قابل تطبیق بر اوزان عروضی است و در بسیاری از آیات قرآن کریم به چشم می خورد. برای بررسی این موضوع، عباراتی از چهار جزء آغازین قرآن کریم که بدون نیاز به هیچ گونه دخل و تصرفی موزون هستند، استخراج و بر اساس ارکان عروضی آن ها دسته بندی شده اند. یافته های این پژوهش به صراحت حاکی از آن است که عبارات موزون با وزن عروضی در قرآن به فراوانی به چشم می خورند و دارای اوزانی هستند که در شعر عربی یا فارسی یا هر دو یافت می شود. بر اساس پژوهش حاضر تعداد این گونه عبارات، تنها در چهار جزء نخست و تنها با احتساب اوزان متفق الارکان 120 عدد است. بدین ترتیب می توان تعداد عبارات موزون (اعم از متفق یا مختلف الارکان) در سراسر قرآن کریم را بالغ بر چند هزار فقره تخمین زد. تعداد بسیار زیاد این عبارات در سرتاسر قرآن کریم نشان می دهد که این پدیده در قرآن، بر خلاف نظر کسانی که معتقدند موزونیّتِ این عبارات بدون قصد گوینده بوده است، نه تنها تصادفی نیست، بلکه می تواند جلوه ای از اعجاز فرازمانی و فرازبانی قرآن باشد.
ناگفته هایی از قصص الانبیای دیدوزمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأکید قرآن کریم به دانستن سرگذشت پیامبران سبب شد که از همان سالیان آغازین حیات دین مبین اسلام، در کتاب های تفسیر و تاریخ به قصص انبیا پرداخته شود و در دوره های بعد آثار مستقلی در شرح زندگی و بیان قصص انبیا پدید آید. از میان انبوه این کتاب ها می توان به نسخه خطی قصص الانبیای «محمد بن حسن دیدوزمی» اشاره کرد. هویت مؤلف نامعلوم است و همه فهرست نویسانی که از وی و اثرش یادکرده اند، کتاب وی را «نفایس العرایس و قصص الانبیاء» نام نهاده، آن را ترجمه فارسی قصص الانبیای محمد بن عبدالله کسائی دانسته اند. از متن عربی کتاب کسائی دو ترجمه فارسی به صورت نسخه خطی از قرن هفتم در دست است. با مقایسه متن عربی قصص الانبیای کسائی و ترجمه های فارسی موجود از آن با متن کتاب دیدوزمی مشاهده می شود بین آن ها ارتباطی نیست؛ بنابراین به نظر می رسد گزارش فهرست نویسان دراین باره نادرست باشد. این پژوهش سعی دارد با ارائه دلایل و قرائنی بیان کند که قصص الانبیای دیدوزمی نمی تواند ترجمه عربی کتاب کسائی باشد بلکه بازنویسی کتاب «تاج القصص» ابونصر احمد بن محمد بخاری (قرن چهارم هجری) است.
تحلیل انتقادی گفتمان اقتصادی اشعار خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی محمل بسیاری از ضابطه ها، ارزش ها، هنجارها، باورها، ساختارها و ابعاد وجودی، فرهنگی و اجتماعی زمان خویش هستند. بسیاری از واقعیت های اجتماعی و فرهنگی سده های گذشته در بطن آثار ادبی بازمانده از آن دوران قابل شناسایی و پی گیری اند. رویکرد انتقادی در تحلیل گفتمان متون ادبی، شناخت دقیق تری از تظاهرات گوناگون فرهنگی و اجتماعی، شئون زندگی و نظام های فکری مردم جامعه صاحب این آثار به دست می دهد.
مقوله اقتصاد ازجمله ساختارهای اجتماعی و فرهنگی ای است که در پژوهش های ادبی کمتر در کانون توجه قرار گرفته است. بررسی گفتمان اقتصادی در متون ادبی می تواند دیگر گفتمان های اجتماعی، فرهنگی و اندیشگانی حاکم بر بستر زمانی خلق این آثار را نیز آشکار سازد. ازاین رو، این مقاله با انتخاب اشعار خاقانی شروانی، به تحلیل انتقادی گفتمان اقتصادی اشعار این شاعر باریک اندیش می پردازد. هدف آن است تا با کمک این رویکرد، تأثیر نوع اندیشه اقتصادی آن روزگار و فرهنگ ناشی از آن در ساخت زبانی، صوری و محتوایی اشعار شاعر بررسی، و چرایی حاکمیت فرهنگ اقتصادی خاص آن دوران نیز تحلیل و تبیین شود.
نتیجه این پژوهش نشان می دهد که بر ساختار اقتصادی دوران خاقانی، گفتمان لزوم شکاف طبقاتی و تجمل گرایی حاکم بوده و این دو مقوله به کمک گفتمان قدرت ناشی از ثروت، در فرهنگ اقتصادی زمان، طبیعی و نهادینه شده اند.
«جفتْ جوی» یا «جفتوجوی» (پیشنهادی برای تصحیح بیتی از شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آغاز پادشاهی کیکاووس با ماجرای جنگ مازندران همراه شده است. داستان بدین قرار است که کاووس به همراه پهلوانان سرگرم باده گساری است که دیو (= اهریمن) چون رامشگری از سالار بار می خواهد تا او را به نزد کاووس ببرد. سالار بار پس از کسب رخصت از شاه، دیو را به حضور او می برد و در کنار نوازندگان جای می دهد. دیو بربط می نوازد و سرود مازندرانی در ذکر زیبایی های مازندران سر می دهد و چنان توصیفی از مازندران می کند که شاه را به کشیدن سپاه به مازندران برمی انگیزد. ادامه داستان شامل مخالفت پهلوانان و بزرگان با این اقدام و استمداد آن ها از زال برای برگرداندن رأی شاه و ناکامی او در این کار و لشکر کشیدن و گرفتار شدن شاه و لشکریان در مازندران و ماجرای هفت خوان رستم و کشتن دیو سپید و رهانیدن شاه و لشکریان و فتح مازندران است.
کارکردهای روایی در شعر طاهره صفّارزاده بر اساس نظریّه روایت شناسی بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتباربخشی به واقعیّت و استغراق در عینیّت، با همه خصوصیّات فیزیکی و باطنی آن – که با نیما آغاز شده بود – در ادامه حرکت شعر نو، تأثیر به سزایی بر جای گذاشت و شاعر امروز دریافت که روایت می تواند اجزای ناهمساز را در کلّیتی معنادار گردآورد و امکان نظام بخشی به عناصر پراکنده را به دست دهد و زمان تقویمی را به زمان هستی شناسانه بدل کند. در این مقاله، بر اساس روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا و مقایسه، اشعار طاهره صفّارزاده، با توجّه به نظریّه رولان بارت، از دیدگاه ساختارگرایی بررسی می شود و کارکردهای روایی، در این اشعار مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مسائلی که در این پژوهش مطرح می شوند عبارت اند از: میزان گرایش این شاعر به بیان روایی، بروز اندیشه و ارتباط منطقی و حرکت سیاّل شاعر، میان روایت و جامعه، ایجاد ارتباط میان اندیشه و روایت و ایجاد حرکت در ذهن مخاطب با تکیه بر اصل دینامیک بودن روایت، تجانس و ارتباط نگرش و زبان شاعر با نوع زندگی زنانه، و جهت خاصّ روایت در اشعار.
مقایسه لهجه صنعاء با عربی فصیح
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، شناسایی برخی از خصوصیات آوایی لهجه صنعاء و مقایسه آن با زبان عربی معیار است. لهجه صنعاء یا لهجه صنعانیه درواقع لهجه مردمان صنعاء پایتخت یمن است. این لهجه بهواسطه غلبه معمول لهجه پایتخت بر دیگر لهجههای یمن شاید بهعنوان لهجه یمنی نیز شناخته شود. دادهها از طریق مصاحبه حضوری غیررسمی با دانشجویان یمنی به صورت فردی یا جمعی و مکالمه با افراد بومی در شهر صنعاء به عنوان سخنگوهای آن لهجه و همچنین مشاهده و شنیدن سخن آن ها و تجزیه و تحلیل کلامشان و با تکیه بر دیگر روش های تحقیقات میدانی گردآوری شده است. و در این مقاله تمرکز نویسندگان معطوف به بیان تغییرات آوایی در ضمایر و دستگاههای فعلی این لهجه است.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی جنبه های روایی در داستان کوتاه «وهمناک» اثر «موپاسان» (Les aspects narratifs dans Horla de Guy de Maupassant)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موپاسان به منظور خلق قصه های وهمناک، از شیوه های گوناگونی استفاده می کند. در راستای کاشتن بذر تردید در ذهن مخاطبش، او تلاش می کند تا جایی که امکان پذیر است واقع گرایی را به مرزهای واقع نمایی نزدیک نماید. این عمل بدین منظور است که مخاطب داستان پس از فراغت از خواندن قادر نباشد پاسخی قانع کننده برای سوالاتی بیابد که مربوط به حوادث رخ داده در جریان شکل گیری قصه می باشند. در این مقاله سعی می گردد تا با الهام گرفتن از الگوی طرح فراگیر روایی گرمس، روش های مورد استفاده ی موپاسان به منظور خلق معنای ترس در داستان کوتاه وهمناک هورلا معرفی گردند.
خوانش پسااستعماری رمان جزیره سرگردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات پسااستعماری یکی از شاخه های مهمّ نقد ادبی است که در پیوند با زمینه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آثار ادبی قرار دارد. این رویکرد انتقادی آن دسته از آثار ادبیّات را که به روایت از کشورهای استعمارگر، جوامع تحت سیطره و مسائل مختلف آنها چه در تقابل با یکدیگر و چه به صورت مجزّا پرداخته اند، در بر می گیرد و هدف عمده آن، ارائه رهیافتی واسازانه در چگونگی بازنمایی خود و دیگری یا مرکز و حاشیه در تحلیل و بررسی است. این مقاله با ارزیابی مفاهیم بنیادین پسااستعماری مانند دیگری سازی، جنسیّت، زبان، استعمارزدایی و... در رمان جزیره سرگردانی قرائتی جدید از این اثر ارائه می دهد. همچنین، زمینه های مرکززُدایی از تفکّر غربی و ایجاد خودآگاهی را در برخورد با دیدگاه تک سونگرانه غرب که در آثار داستانی فارسی انعکاس یافته است، تحلیل می کند. در این راستا، بنمایه های بازتاب یافته در رمان در دو دسته عمده 1 از خود بیگانگی شامل بی قیدی، آشفتگی و مرگ اندیشی. 2 خودباوری توأم با پیوند و تعلّق به نشانه ها و باورهای هویّت ملّی، شناسایی و معرّفی می شوند تا نگرش نویسنده به عنوان داستان نویس موفّق معاصر نسبت به جهان غرب، نوع واکنش به آن در شخصیّت پردازی و روایت اثر مشخّص گردد. این تحقیق نشان می دهد که دانشور در مقام ارائه راهکار هم برآمده است و سطح فرهنگی و فکری اقشار مختلف و تأثیر میزان آگاهی افراد را در نوع واکنش نسبت به غرب بسیار پُراهمّیّت دانسته است
آسیب شناسی موسیقی بیرونی در شعر نیمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار با دیدگاهی انتقادی به بررسی موسیقی بیرونی در شعر نیمایی پرداخته ایم و با آوردن چند نمونه شعر و پیش کشیدن مباحثی چون شیوة سطربندی و جای پایان یافتن لخت ها، کاربرد اختیارات عروضی و لغزش برانگیزی وزن در شعر نو، کاستی هایی را که در نوشتن قانون های عروض (به دست پژوهشگران) یا در اجرای آن قانون ها (به دست سخنوران) راه یافته آشکار ساخته ایم و کوشیده ایم با افزودن چند قید و اصلاحیه بر قانون های پیشین، کار شناخت ظرایف وزن شعر نو و بهره گیری بهتر از آن را برای پژوهشگران و شاعران آسان تر سازیم.
واکاوی ساختاری و زیباشناختی نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارگرایی، مطالعة دقیق یک اثر و کشف چارچوب حاکم بر آن است که هدف از آن، یافتن واحدهای یک اثر و کشف ارتباط بین آن هاست. ساختارگرایان تمام پدیده ها و رخدادهای عالم را دارای ساختارهای مشخص می دانند و بر همین اساس به بررسی این ساختارها و اجزای تشکیل دهندة آن ها و ارتباط این اجزاء با یکدیگر می پردازند. در ادبیات، ساختارگرایی عبارت از تحقیق در ساختارهای آثار ادبی و شناخت انواع این آثار است. این تحقیق هم دربارة ادبیات به عنوان یک کل و هم یک نوع ادبی و سرانجام یک اثر ادبی می تواند باشد. امروزه با گسترش مباحث جدید ادبی و انطباق علمی آن با متون کهن و جدید، کشف روابط اجزاء، عناصر و تحلیل ساختارگرایانة یک اثر ادبی بر اهمیت آن افزوده و تحلیل اندیشه های خالق آن را عینی تر و ملموس تر ساخته است. در زمره نمونه های منثور و در خور تعمّق متون دیریاب ادب فارسی، نفثه المصدور زیدری نسوی منشی دربار سلطان جلال الدین منکبرنی، آخرین پادشاه سلسله خوارزمشاهیان است. این کتاب سوای اهمیّت تاریخی به دلیل صحنه پردازی های دقیق مؤلف در باب حملة خانمان سوز مغول و شیوة روایی حوادث جانکاه آن که به شیوة نقل داستان های نوین ماننده است، اثری متفاوت و ارزشمند و از منظر عناصر متشکلة یک داستان قابل تحلیل با الگوهای ساختارگرایی است. پژوهش حاضر درصدد است ضمن ترسیم ابعاد زیباشناختی و موسیقی سیّال نفثه المصدور به عنوان یک اثر متکلّف اما پرمعنا، به واکاوی ساختاری آن بپردازد.
نقد پسااستعماری رمانِ «روزگار تفنگ» از حبیب خدادادزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد پسااستعماری در مقام یکی از رویکردهای ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی، بازخوردهای استعمار را در متون ادبی تحلیل می کند. در این نوع نقد فرهنگی، پژوهشگر در اندیشة بازخوانی و واسازی گفتمان استعمار است و به همین جهت با دو مقولة استعمارگر و استعمارزده پیوند می خورد. بی تردید، نقد پسااستعماری از آن رو که به دوگانه هایی نظیر «من» و «دیگری» یا استعمارگر و استعمارشده می پردازد، یکی از قلمروهای مطالعاتی ادبیات تطبیقی تلقّی می شود. از نگاه این نوع نقد، نویسندگان متناسب با رویکردها و جهت گیری موافق یا مخالف استعمار، برخی از ابعاد آن را در متن ادبی به تصویر می کشند. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریّات پسااستعماری، رمان «روزگار تفنگ» از حبیب خدادادزاده را نقد کرده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که نویسندگان استعمارْزُدا اغلب پادگفتمان ها و مکانیزم هایی نظیر بومی گرایی، برجسته سازی مقاومت استعمارشده یا «من» در برابر گفتمان استعمارگر یا «دیگری»، تأکید بر برتری نظام اخلاقی استعمارشده، از آنِ خود کردن دارایی استعمارگر و وارونه سازی معادلة مالک و تملّک شده، ابژه سازی و شیء واره کردن «دیگری»، و نیز اِعمال نفوذهای فرهنگی شرقی در غربی را ارائه داده، به ساخت شکنی گفتمان غرب دربارة شرق، بازتعریف تاریخ استعمارشده از چشم انداز خود، و در نهایت به بازیابی هویت خود می پردازند. همچنین بنا به این پژوهش، نویسندگان می توانند با روی آوری به چنین متونی، برخی از پیامدها یا بازخوردهای منفی استعمار را زدوده، در حیات بخشیدن به سنت های فرهنگی و ملی یا تقویت آنها به ایفای نقش بپردازند.
جلوه های هنری و تصویری در رباعیات مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلوه های هنری و تصویری در رباعیات مولوی تصاویر شعری از عوامل مهمّ ایجاد زیبایی، گیرایی و تأثیرگذاری، کلام به ویژه در شعرند که سخن را بلاغت و تازگی می بخشند. این نوع زیبایی ها نظیر تشبیه، استعاره، کنایه و نماد در رباعیات مولانا به شیوه ای طبیعی و متناسب با نیاز سخن و نیز به دور از نگرش های صرفاً شاعرانه و صنعت گرایانه به کار رفته اند. با توجه به بعد معنی گرایی شعر مولانا و گرایش او به ساده سازی و پرهیز از ابهام در سخن در رباعی های او تشبیه و استعاره نسبت به کنایه و نماد از بسامد بیشتری برخوردارند. زیرا قدرت این دو تصویر در تبیین مفاهیم مجرّد و غیرمحسوس بیش از تصاویر دیگر است. در این جستار ضمن بررسی و تحلیل رباعیات مولانا بر مبنای جنبه های تصویری و بلاغی، میزان بهره گیری شاعر از هریک از انواع تصویرهای شعری در قالب جدول های آماری بررسی و تبیین شده است. همچنین سعی گردیده که تا حدّ امکان دلایل میزان کاربرد هریک از تصاویر با توجّه به ابعاد شخصیتی مولانا مورد تحلیل و نقد و بررسی قرار گیرد.
تأثیرات روانی هجوم مغول بر جامعه قرن هفتم، با نگاهی به نفث ۃ المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ ایران، جنگ های بسیاری به وقوع پیوسته است که شاید مهم ترین و مخرّب ترین آن، هجوم بی رحمانه قوم وحشی و بیابان نشین مغول باشد. به طور کلّی، هر جنگی خسارات متعدّد به همراه دارد. گذشته از کشتار وسیع و خسارات مادّی فراوانی که جبران آن نیازمند گذشت زمان است؛ خسارات روحی و روانی و اخلاقی و فرهنگی نیز در شمار آثار و پیامدهای منفی جنگ های بزرگ است که جبران آن به سادگی ممکن نیست و حتّی شاید تا چندین نسل را از آسیب خود بی نصیب نگذارد! حمله مغول از جمله این جنگ هاست که پرداختن به پیامدهای آن، برای بررسی ریشه های عقب ماندگی ایران و نیز مشکلات فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و روانی در طول سال های پس از یورش اقوام مغول، ضروری است. ترس و اضطراب و بی اعتمادی، ناامیدی، احساس ناامنی، انزواطلبی و عزلت، مرگ اندیشی و اعتقاد بیش از اندازه به قضا و قدر از جمله پیامدهای روانی حمله مغول است که در این مقاله، با استناد به متن نفث ۃ المصدور زیدری نسوی و با استفاده از روش کتابخانه ای مورد بررسی قرار می گیرد.
ردّ پای رئالیسم جادویی در دو داستان کوتاه دفاع مقدّس «ماه زده» و «عود عاس سبز» نوشته مجید قیصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ، به سبب هیجانات و حوادث پیش بینی ناپذیر، ذاتاً پدیده ای پرشور و بحث برانگیز است. جاذبه هایی که در بیان ابعاد معنوی و رویدادهای ماورائی جنگ وجود دارد، پای بسیاری از نویسندگان را به این عرصه گشوده است. با این حال، پیوند مسأله جنگ با مبانی اعتقادی مردم ایران، ورود به این ساحت را اندکی دشوار نموده و بهره گیری از شیوه های روایی ویژه ای را ضروری می نماید. در میان سبک های ادبی، رئالیسم جادویی به سبب درهم آمیزی خیال و واقعیت، می تواند به عنوان راهکار مناسبی برای خروج از این مسئله مطرح گردد.
در این مقاله برآنیم تا ضمن بیان اجمالی ویژگی های آثار رئالیسم جادویی، با تحلیل و بررسی دو داستان کوتاه ماه زده و عود عاس سبز، ردپای این مکتب را در آثار داستانی دفاع مقدّس دنبال کنیم تا روشن گردد که این شیوه تا چه اندازه می تواند در خلق آثاری از این دست کارآمد باشد.
ضرورت این مسئله ناشی از آن است که عدم بهره گیری از شگرد های مختلف داستان نویسی، می تواند آثار حوزه دفاع مقدّس را به ورطه تکرار کشانده و آنها را از رقابت با جریان های موازی ادبیات داستانی باز دارد.
محاکات ناخودآگاه در تک گویی درونی: دامنه وسیع یک سوء برداشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تعدادی از مقالات علمی پژوهشی فارسی در سال های اخیر، به انعکاس محتویات ناخودآگاه شخصیت در تک گویی درونی و روایت جریان سیال ذهن، اشاره شده است. اما دانش روان شناسی به ما آموخته است که محتویات ضمیر ناخودآگاه ماهیتی غیرزبانی، مبهم و پنهان دارند و به دلیل مقاومت بخش آگاه روان انسان، راهی برای آگاهانه شدن ندارند و تنها شاید کسانی چون روان کاو یا روان درمانگر بتوانند از طریق واسطه هایی چون رؤیا، هیپنوتیزم و حالاتی چون خلسه یا تظاهرات روان پریشانه آنها را استنباط کنند. از آنجا که ادعای فوق عمدتا به مقالات و کتاب های فارسی محدود می شود، مقاله حاضر با بررسی انتقادی این مقالات و منابع آنها، به این نتیجه می رسد که این اشتباه گاهی ناشی از فقدان تسلط کافی بر مباحث نظری و گاهی نتیجه استناد به منابع کم اعتبار و دست دوم است. بر اساس منابع معتبر و اصیلی که مبانی نظری داستان نویسی جریان سیال ذهن را ارائه کرده اند، ادعای محاکات ضمیر ناخودآگاه در این شیوه داستان نویسی بر خلاف داستان های روان شناختی و آثار سوررئالیستی، ادعایی نادرست و غیرعلمی است.